بسم الله الرحمن الرحیم شرححکمتها ۴۰۳/۴/۱۹ . ۳محرم
💢 حکمت ۱۹۷ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ. امام علی علیهالسلام میفرمایند: دلها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید.
✅«طرائف» همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دل انگیز و شگفتى آور است و «حکمت» نیز به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکته هاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر که موجب ایجاد نشاط و رفع خستگی بشود.
❇️این حکمت بدون هیچ تغییری در حکمت ۹۱ نیز آمده است: إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ.
🔺ذیل حکمت ۱۹۳ نیز اشاره ی دیگری به خستگی دل و لزوم مدارا و تربیت نفس بیان شد: إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ. دل ها را روى آوردن و پشت کردنى است، پس دل ها را آنگاه به کار وادارید که خواهشى دارند و روى آوردنى، زیرا اگر دل را به اجبار به کارى وادارى کور مى گردد.
⏪ انسان باید درمواقعی از خود کار بکشد که روح و قلبش با او همراه باشد ، ولی اگر قلب خسته باشد و یا به هر دلیلی توان همراهی کردن را نداشته باشد ،انسان موفق نخواهد شد.
❇️ روح انسان نیز مانند جسم او خسته میشود و باید با ظرائف و لطائفی روح را به نشاط رساند تا آن حالت خستگی و کسالت در او از بین برود و دوباره برای انجام کارها آماده شود. در ذیل حکمت ۹۱ به هفت مورد از اموری که باعث نشاط و سرزندگی روح میشود اشاره کردیم.
📕 مرحوم کلینی در کافی بابی دارد تحت عنوان "بَابُ الدُّعَابَةِ وَ الضَّحِک" که در آن روایت شده: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْتِیهِ الْأَعْرَابِیُّ فَیُهْدِی لَهُ الْهَدِیَّةَ ثُمَّ یَقُولُ مَکَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیَّتِنَا فَیَضْحَکُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ یَقُولُ مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ لَیْتَهُ أَتَانَا. بادیه نشینى بود که نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مى آمد و براى آن حضرت هدیه مى آورد و همان جا مى گفت: پول هدیه ما را بده و رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خندیدند. آن حضرت هرگاه اندوهگین مى شدند، مى فرمودند: آن بادیه نشین چه شد؟ کاش نزد ما مى آمد.
⏪پس پیامبر صلوات الله علیه هم به سبب آزار و اذیت مشرکان یا هر دلیل دیگری دچار کسالت روحی میشدند و با این کار آن را بر طرف میکردند.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرمایند: مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِیهِ دُعَابَةٌ قُلْتُ وَ مَا الدُّعَابَةُ قَالَ الْمِزَاحُ. مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه در او شوخ طبعی باشد.
🔺همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده: کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله یُداعِبُ وَ لا یَقولُ اِلاّ حَقّـا رسول اکرم صلی الله علیه و آله شوخى مى کردند ولى جز حقّ چیزى نمى گفتند.
✅یکی از آفات شوخی و مزاح آن است که انسان زیاده روی کند: زیاده روی در اصل شوخی انسان را از هیبت و عظمت می اندازد.
🔺در حکمت ۴۵۰ فرمود: هیچ کس شوخى نامناسبى نکرد مگر این که مقدارى از عقل خود را فرو ریخت.
❇️یکی دیگر از آفات آن خروج از حد و حدود است: خارج شدن از حد و حدود شوخی نیز انسان را به تمسخر و غیبت و آزردن دل مومن و... میکشاند لذا بخش عمده ای از روایاتی که مرحوم کلینی در باب الدعابه آورده است ترسیم همین حد و حدود است که انسان به خاطر مزاح و آسایش روح سر از جای دیگر در نیاورد!!!
📕ابن ابی الحدید در شرح این حکمت دو بیت شعر آورده است که بسیار قابل توجه است: أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً * تَجَمُّ وَ عَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ طبع فرسوده و خسته خود را استراحت بده تا راحتی بپذیرد و به وسیله مزاح بیماری آن را درمان کن. وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ * بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. _که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند.
👈نکته1⃣: ما در نماز جماعت توصیه شده ایم به رعایت حال اضعف مأمومین.
🔺در نامه ۵۳ به جناب مالک فرمود: وَ إِذَا قُمْتَ فِی صَلَاتِکَ لِلنَّاسِ فَلَا تَکُونَنَّ مُنَفِّراً وَ لَا مُضَیِّعاً إ فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ هرگاه با مردم نماز مى گذارى، چنان مکن که آنان را رنجیده سازى یا نمازت را ضایع گردانى، زیرا برخى از نمازگزاران بیمارند و برخى نیازمند. وَ قَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص حِینَ وَجَّهَنِی إِلَى الْیَمَنِ کَیْفَ أُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ کَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کُنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیما... از رسول الله (صلى الله علیه و آله) هنگامى که مرا به یمن مى فرستاد، پرسیدم که چگونه با مردم نمازگزارم فرمود: به قدر توان ناتوانترین آنها و بر مؤمنان مهربان باش.
❇️در مسائل علمی و آموزشی و تربیتی نیز ما مامور هستیم حد و اندازه مخاطبین را رعایت کنیم و در ضمن بیان مطالب عقلی و حکیمانه که گاهی برای عموم مردم سخت است، از مثال ها و تشبیهاتی استفاده کنیم که هضم مطلب را برای مخاطب راحت و او را از ادامه مسیر منصرف نکند. به عنوان مثال حاج آقا قرائتی استاد این کار هستند و پیچیده ترین مسائل عقلی و حکیمانه را به زبانی عامیانه و با زبان تمثیل برای دیگران بیان میکنند.
🔻به طور خاص کسانی که با کودکان سر و کار دارند و میخواهند معارف دینی را به آنها یاد بدهند باید دستشان از مطالب حکیمانه و نشاط آور پر باشد به نحوی که در ضمن هر کلام حکیمانه ای خستگی روح و جسم آنها را در بیاورند.
👈نکته2⃣ اگر چه جسم و روح هر دو خسته میشوند و هر دو نیاز به تجدید قوا و استراحت دارند، ولی اولویت استراحت با روح است نه جسم. انسان اگر بتواند روح را به آسایش برساند، میتواند جسم را به دنبال روح بکشاند.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرمایند: مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمَّا قَوِیَتْ عَلَیْهِ النِّیَّةُ آنجا که نیّت و اراده و روحیه آدم قوی باشد، بدن دچار ضعف و ناتوانی نمیشود
❇️بسیاری از خستگی های جسمی، تنبلی ها و گوشه گیری ها منشا جسمانی ندارد بلکه منشا روحی دارد. روح خسته است، روح گرفتار است لذا آثار سوء آن در جسم نمود پیدا میکند. ولی اگر کسی از جهت روحی با نشاط باشد و هدف و انگیزه کافی داشته باشد هیچ خستگی جسمی احساس نمی کند و روح جسم را به دنیال خود میکشاند.
❎طبق پژوهشهایی که در آثار علامه مجلسی انجام شده است. ایشان در ۷۳ سال عمر خویش حدود ۳۰۰ جلد کتاب و جزوه نوشته است که اگر به طور میانگین هر جلد را حدود ۲۰۰ صفحه حساب کنیم (که البته برخی از این کتب با چاپ های امروزی بیش از ۴۰۰ صفحه دارند) حدود ۶۰ هزار صفحه میشود. حتی ورق زدن ۶۰ هزار صفحه نیز سخت است چه برسد به جمع آوری کردن، نوشتن، بررسی و نتیجه گیری کردن از اینها.
✅ بسیاری از علمای ما اینگونهاند که چون هدف را شناخته و انگیزه را شناخته اند در مسیر چنان با شتاب حرکت میکنند،که الان ما در مواجهه با آثار آنها تعجب میکنیم. ولی همه اینها با تقویت روح میسر است چرا که تقویت روح، جسم را با خود همراه میکند.
اللهم افتح لنا ابواب رحمتک
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرححکمتها
۴۰۳/۴/۱۹ . ۳محرم
💢 حکمت ۱۹۷ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَةِ.
امام علی علیهالسلام میفرمایند:
دلها همانند تن ها، خسته و افسرده مى شوند. براى رفع ملالت و افسردگى آنها سخنان حکمت آمیز و زیبا و ظریف انتخاب کنید.
✅«طرائف» همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم جمع «طریفة» به معناى هر چیز زیبا، دل انگیز و شگفتى آور است و «حکمت» نیز به معناى علم و دانش و مطالب آموزنده و به معناى عقل است، بنابراین «طرائف الحکم» به معناى نکته هاى لطیف و زیبا است خواه علمى باشد یا ادبى، در قالب شعر باشد یا به شکل نثر که موجب ایجاد نشاط و رفع خستگی بشود.
❇️این حکمت بدون هیچ تغییری در حکمت ۹۱ نیز آمده است:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ، فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ.
🔺ذیل حکمت ۱۹۳ نیز اشاره ی دیگری به خستگی دل و لزوم مدارا و تربیت نفس بیان شد:
إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ.
دل ها را روى آوردن و پشت کردنى است، پس دل ها را آنگاه به کار وادارید که خواهشى دارند و روى آوردنى، زیرا اگر دل را به اجبار به کارى وادارى کور مى گردد.
⏪ انسان باید درمواقعی از خود کار بکشد که روح و قلبش با او همراه باشد ، ولی اگر قلب خسته باشد و یا به هر دلیلی توان همراهی کردن را نداشته باشد ،انسان موفق نخواهد شد.
❇️ روح انسان نیز مانند جسم او خسته میشود و باید با ظرائف و لطائفی روح را به نشاط رساند تا آن حالت خستگی و کسالت در او از بین برود و دوباره برای انجام کارها آماده شود. در ذیل حکمت ۹۱ به هفت مورد از اموری که باعث نشاط و سرزندگی روح میشود اشاره کردیم.
📕 مرحوم کلینی در کافی بابی دارد تحت عنوان "بَابُ الدُّعَابَةِ وَ الضَّحِک" که در آن روایت شده:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَأْتِیهِ الْأَعْرَابِیُّ فَیُهْدِی لَهُ الْهَدِیَّةَ ثُمَّ یَقُولُ مَکَانَهُ أَعْطِنَا ثَمَنَ هَدِیَّتِنَا فَیَضْحَکُ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ کَانَ إِذَا اغْتَمَّ یَقُولُ مَا فَعَلَ الْأَعْرَابِیُّ لَیْتَهُ أَتَانَا.
بادیه نشینى بود که نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مى آمد و براى آن حضرت هدیه مى آورد و همان جا مى گفت: پول هدیه ما را بده و رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خندیدند. آن حضرت هرگاه اندوهگین مى شدند، مى فرمودند: آن بادیه نشین چه شد؟ کاش نزد ما مى آمد.
⏪پس پیامبر صلوات الله علیه هم به سبب آزار و اذیت مشرکان یا هر دلیل دیگری دچار کسالت روحی میشدند و با این کار آن را بر طرف میکردند.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
مَا مِنْ مُؤْمِنٍ إِلَّا وَ فِیهِ دُعَابَةٌ قُلْتُ وَ مَا الدُّعَابَةُ قَالَ الْمِزَاحُ.
مؤمن، مؤمن نیست مگر اینکه در او شوخ طبعی باشد.
🔺همچنین در روایت دیگری از امام صادق علیهالسلام آمده:
کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله یُداعِبُ وَ لا یَقولُ اِلاّ حَقّـا
رسول اکرم صلی الله علیه و آله شوخى مى کردند ولى جز حقّ چیزى نمى گفتند.
✅یکی از آفات شوخی و مزاح آن است که انسان زیاده روی کند:
زیاده روی در اصل شوخی انسان را از هیبت و عظمت می اندازد.
🔺در حکمت ۴۵۰ فرمود:
هیچ کس شوخى نامناسبى نکرد مگر این که مقدارى از عقل خود را فرو ریخت.
❇️یکی دیگر از آفات آن خروج از حد و حدود است:
خارج شدن از حد و حدود شوخی نیز انسان را به تمسخر و غیبت و آزردن دل مومن و... میکشاند لذا بخش عمده ای از روایاتی که مرحوم کلینی در باب الدعابه آورده است ترسیم همین حد و حدود است که انسان به خاطر مزاح و آسایش روح سر از جای دیگر در نیاورد!!!
📕ابن ابی الحدید در شرح این حکمت دو بیت شعر آورده است که بسیار قابل توجه است:
أفِدْ طَبْعَکَ الْمَکْدُودَ بِالْجِدِّ راحةً *
تَجَمُّ وَ عَلِّلْهُ بِشَىء مِنَ الْمَزْحِ
طبع فرسوده و خسته خود را استراحت بده تا راحتی بپذیرد و به وسیله مزاح بیماری آن را درمان کن.
وَلکِنْ إذا أعْطَیْتَهُ ذکَ فَلْیَکُنْ *
بِمَقْدارِ ما یُعْطَى الطَّعامُ مِنَ الْمِلْحِ
ولى هنگامى که این فرصت را به طبع خود دادى باید به مقدار نمکى باشد که در طعام مى ریزند. _که اگر بیش از حد باشد طعام را شور و غیر قابل استفاده مى کند.
👈نکته1⃣:
ما در نماز جماعت توصیه شده ایم به رعایت حال اضعف مأمومین.
🔺در نامه ۵۳ به جناب مالک فرمود:
وَ إِذَا قُمْتَ فِی صَلَاتِکَ لِلنَّاسِ فَلَا تَکُونَنَّ مُنَفِّراً وَ لَا مُضَیِّعاً إ فَإِنَّ فِی النَّاسِ مَنْ بِهِ الْعِلَّةُ وَ لَهُ الْحَاجَةُ
هرگاه با مردم نماز مى گذارى، چنان مکن که آنان را رنجیده سازى یا نمازت را ضایع گردانى، زیرا برخى از نمازگزاران بیمارند و برخى نیازمند.
وَ قَدْ سَأَلْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص حِینَ وَجَّهَنِی إِلَى الْیَمَنِ کَیْفَ أُصَلِّی بِهِمْ فَقَالَ صَلِّ بِهِمْ کَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کُنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیما...
از رسول الله (صلى الله علیه و آله) هنگامى که مرا به یمن مى فرستاد، پرسیدم که چگونه با مردم نمازگزارم فرمود: به قدر توان ناتوانترین آنها و بر مؤمنان مهربان باش.
❇️در مسائل علمی و آموزشی و تربیتی نیز ما مامور هستیم حد و اندازه مخاطبین را رعایت کنیم و در ضمن بیان مطالب عقلی و حکیمانه که گاهی برای عموم مردم سخت است، از مثال ها و تشبیهاتی استفاده کنیم که هضم مطلب را برای مخاطب راحت و او را از ادامه مسیر منصرف نکند.
به عنوان مثال حاج آقا قرائتی استاد این کار هستند و پیچیده ترین مسائل عقلی و حکیمانه را به زبانی عامیانه و با زبان تمثیل برای دیگران بیان میکنند.
🔻به طور خاص کسانی که با کودکان سر و کار دارند و میخواهند معارف دینی را به آنها یاد بدهند باید دستشان از مطالب حکیمانه و نشاط آور پر باشد به نحوی که در ضمن هر کلام حکیمانه ای خستگی روح و جسم آنها را در بیاورند.
👈نکته2⃣
اگر چه جسم و روح هر دو خسته میشوند و هر دو نیاز به تجدید قوا و استراحت دارند، ولی اولویت استراحت با روح است نه جسم.
انسان اگر بتواند روح را به آسایش برساند، میتواند جسم را به دنبال روح بکشاند.
🔺امام صادق علیهالسلام میفرمایند:
مَا ضَعُفَ بَدَنٌ عَمَّا قَوِیَتْ عَلَیْهِ النِّیَّةُ
آنجا که نیّت و اراده و روحیه آدم قوی باشد، بدن دچار ضعف و ناتوانی نمیشود
❇️بسیاری از خستگی های جسمی، تنبلی ها و گوشه گیری ها منشا جسمانی ندارد بلکه منشا روحی دارد. روح خسته است، روح گرفتار است لذا آثار سوء آن در جسم نمود پیدا میکند.
ولی اگر کسی از جهت روحی با نشاط باشد و هدف و انگیزه کافی داشته باشد هیچ خستگی جسمی احساس نمی کند و روح جسم را به دنیال خود میکشاند.
❎طبق پژوهشهایی که در آثار علامه مجلسی انجام شده است. ایشان در ۷۳ سال عمر خویش حدود ۳۰۰ جلد کتاب و جزوه نوشته است که اگر به طور میانگین هر جلد را حدود ۲۰۰ صفحه حساب کنیم (که البته برخی از این کتب با چاپ های امروزی بیش از ۴۰۰ صفحه دارند) حدود ۶۰ هزار صفحه میشود.
حتی ورق زدن ۶۰ هزار صفحه نیز سخت است چه برسد به جمع آوری کردن، نوشتن، بررسی و نتیجه گیری کردن از اینها.
✅ بسیاری از علمای ما اینگونهاند که چون هدف را شناخته و انگیزه را شناخته اند در مسیر چنان با شتاب حرکت میکنند،که الان ما در مواجهه با آثار آنها تعجب میکنیم.
ولی همه اینها با تقویت روح میسر است چرا که تقویت روح، جسم را با خود همراه میکند.
اللهم افتح لنا ابواب رحمتک