بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۳/۶/۱۵ . ۳۰ صفر
💢بخش دوم حکمت۲۲۴💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): بِکَثْرَةِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَةُ
کثرت سکوت، سبب ابهت و بزرگى است،
💠 وَ بِالنَّصَفَةِ یَکْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ
و انصاف مایه فزونى دوستان است،
💠وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ
و با بذل و بخشش قدر انسانها بالا مىرود،
💠 وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ
و با تواضع نعمت کامل مىگردد،
💠وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدُدُ
و با پذیرش هزینهها و رنجها و مشکلات عظمت و سرورى حاصل مىگردد،
💠وَ بِالسِّیرَةِ الْعَادِلَةِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ
با روش عادلانه، دشمن، مقهور و مغلوب مىشود،
💠 وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِ.
و با حلم و بردبارى در برابر سفیهان، یاوران انسان بر ضد آنها فزونى مىیابند.
🔻فضیلت چهارم🔻
⏪ وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ
رابطه تواضع و اتمام نعمت در چیست⁉️
رابطه تواضع و اتمام نعمت در شکرگزاری است. کسی که مورد لطف و عنایت خداوند قرار گرفت و او شکر این نعمت که تواضع و مواجهه درست با خلق است را انجام داد، خداوند نعمت را بر او تمام میکند.
حتی در بین مردم هم کسی مورد احترام و ارزش بالاتری است که در عین دارندگی متکبر نشود، چنین شخصی از دید مردم نیز عزیز میشود.
♻️تواضع در آئینه روایات:
امیر المومنین بلندترین خطبه نهج البلاغه را در مورد کبر شکنی فرمود. خطبه قاصعه، خطبه تعصب شکنی، کبر شکنی، غرور شکنی است.
📗مرحومکلینی در کافى شریف نقل می کند که روایت داریم:
أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مُوسَى ع أَنْ یَا مُوسَى أَ تَدْرِی لِمَ اصْطَفَیْتُکَ بِکَلَامِی دُونَ خَلْقِی
خداوند متعال به موسى خطاب کرد: اى موسى! آیا مى دانى چرا تو را مخاطب خود ساختم و با تو تکلم کردم و دیگران را چنین افتخارى ندادم؟
قَالَ یَا رَبِّ وَ لِمَ ذَاکَ
موسى عرض کرد: پروردگارا براى چه بود؟
قَالَ فَأَوْحَى اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَیْهِ أَنْ یَا مُوسَى إِنِّی قَلَّبْتُ عِبَادِی ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَجِدْ فِیهِمْ أَحَداً أَذَلَّ لِی نَفْساً مِنْکَ
خداى متعال وحى فرستاد که اى موسى! من تمام بندگانم را بررسى کردم احدى را از تو متواضع تر نیافتم.
◀️هر کسی متواضع باشد، در حد خودش کلیم الله میشود.
حضرت درخطبه ۲۲۲ فرمود:(خطبه الذکر):
إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى جَعَلَ الذِّکْرَ جِلاءً لِلْقُلُوبِ، تَسْمَعُ بِهِ بَعْدَ الْوَقْرَةِ وَ تُبْصِرُ بِهِ بَعْدَ الْعَشْوَةِ وَ تَنْقَادُ بِهِ بَعْدَ الْمُعَانَدَةِ
خداوند، یاد خود را مایه جلاى قلبها قرار داده که بر اثر آن گوش، پس از سنگینى بر اثر غفلت شنوا شود و چشم پس از کم سویى بینا گردد و از لجاجت و عناد به انقیاد و اطاعت باز گردد و رام شود.
وَ مَا بَرِحَ لِلَّهِ عَزَّتْ آلَاؤُهُ فِی الْبُرْهَةِ بَعْدَ الْبُرْهَةِ وَ فِی أَزْمَانِ الْفَتَرَاتِ عِبَادٌ نَاجَاهُمْ فِی فِکْرِهِمْ وَ کَلَّمَهُمْ فِی ذَاتِ عُقُولِهِمْ
خداوندى که نعمتهایش بزرگ و عظیم است همواره در هر عصر و زمان و در فاصله میان بعثت پیامبران بندگانى داشت که حقایق را به فکر آنها الهام مى کرد و با عقل و اندیشه آنها سخن مى گفت،
فَاسْتَصْبَحُوا بِنُورِ یَقَظَةٍ فِی الْأَبْصَارِ وَ الْأَسْمَاعِ وَ الْأَفْئِدَةِ
تا آنها در پرتو آن با نور بیدارى، چشمها و گوشها و قلبها را روشن سازند.
طبق حدیث ، راه کلیم الله شدن و سخن گفتن خدا با انسان همین تواضع است.
❇️پیامبراکرم فرمود:
إنَّ أفْضَلَ النّاسِ عَبْداً مَنْ تَواضَعَ عَنْ رِفْعَة
برترین بندگان خدا کسى است که در عین بزرگى و عظمت تواضع کند.
❇️امیرالمومنین فرمود:
التَّواضُعُ زَکاةُ الشَّرَفِ
زکات مقام و شرافت تواضع است.
⏪تواضع میوه شیرین عبادت است.
رسول خدا روزى به یارانش فرمود:
مالی لا أَرى عَلَیْکُمْ حَلاوَةَ الْعِبادَة
چرا شیرینى عبادت را در شما نمى بینم؟
قالوا وما حلاوة العبادة
عرض کردند: شیرینى عبادت چیست؟
قالَ التَّواضُعُ
فرمود: تواضع است.
📗در بحارالانوار آمده است که حضرت مسیح مى فرمود:
بِالتَّواضُعِ تُعْمَر الْحِکْمَةُ لا بِالتَّکَبُّرِ
بوسیله تواضع علم و دانش آباد مى شود نه با تکبر.
وَکَذلِکَ فِى السَّهْلِ یَنْبُتُ الزَّرْعُ لا فِی الْجَبَلِ
همان گونه که زراعت در زمین نرم و هموار مى روید نه بر کوه هاى بلند.
◀️حکمت برای اینکه رشد کندباید زمین مساعدی داشته باشد،تواضع زمین مساعد رشد علم وحکمت است.
⏪ نشانه تواضع چیست؟!
امام باقر (ع) فرمود:
۱. التَّواضُعُ الرِّضا بِالْمَجْلِسِ دُونَ شَرَفِهِ تواضع آن است که به کمتر از جایگاه شایسته خود در مجلس قانع باشى.
۲. وَ أنْ تُسَلِّمَ عَلى مَنْ لَقیتَ
و هر کس را ملاقات کردى به او سلام کنى.
۳. وَ أنْ تَتْرُکَ الْمِراءَ وَإنْ کُنْتَ مُحِقّاً
و مشاجره را با دیگران رها سازى، هر چند حق با تو باشد.
🔻فضیلت پنجم🔻
◀️ وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدُدُ
و با پذیرش هزینهها و رنجها و مشکلات عظمت و سرورى حاصل مىگردد،
✅«مُؤَن» جمع «مؤنه» به معناى هزینه وسختی است «سُؤْدَد» به معناى بزرگى و سرورى است.
اگر کسی میخواهد به سیادت وآقایی برسد باید هزینه اش را بپردازد.
✳️این جمله حضرت دو جنبه شخصی و اجتماعی و حاکمیتی دارد:
وجه شخصی:
الف. زندگى دنیا آمیخته با انواع مشکلات است. براى رسیدن به مقامات والا باید مشکلات بیشترى را تحمل کرد، بیشتر جنگید و راحتی و آسایش کمتری داشت.
نازپرورده تنعّم نبرد راه به دوست/
عاشقى شیوه رندان بلاکَش باشد.
همانطور که کسی خواست نفر اول کنکور شود، برنده طلای المپیک شود، نویسنده سال شود و... باید بیش از دیگران سختی ها را تحمل کند و با راحت طلبی نمیشود به آقایی رسید.
✳️وجه اجتماعی وحاکمیتی:
ب. حاکمیت و حاکمان باید بدانند برای سیادت و آقایی باید بیشتر تلاش کنند، بار بیشتری از دوش مردم بردارند. بیشتر کار کنند و. کمتر استراحت..
♻️مرحوم مغنیه در شرح این جمله مى گوید:
من حمل عن الناس اثقالهم حملوه علی رووسِهم، و راوه اهلا للسیاده و القیاده ایا کان دینُه و لونُه و نسبُه
کسى که بارهاى سنگین مردم را بر دوش کشد مردم او را بر سر خود مى نشانند و او را اهل رهبرى و ریاست مى بینند، دین و رنگ و نَسَبش هر چه باشد،
و الذی لا ینتفع به الناس ینظرون الیه کای کائن لا ینتج و یثمر، و ان ملا الدنیا علما و فهما
ولى کسانى که مردم از آنها بهره مند نمى شوند به آنها همانند موجودى نگاه مى کنند که هیچ ثمره اى ندارد و درخت بی ثمر است، هر چند دنیا را از علم و دانش خود پر کند.
♻️علامه شوشتری میفرماید:
لا تَحسِب المجدَ تمرًا انتَ آکِلُه
مجد و بزرگی و آقایی با بخور بخور و خوش گذرانی حاصل نمیشود،
لن تَبلُغَ المجد حتی تَلعَقَ الصبرا
به بزرگی نمیرسی مگر اینکه کاسه صبر را نه تنها بنوشی بلکه با انگشت ته مانده آن را بلیسی.
♻️مشقت جزء لا ینفک زندگی است، درست مشقت بکشیم. امام کاظم به «هشام بن حَکَم» فرموده:
یَا هِشَامُ إِنَّ الْعَاقِلَ نَظَرَ إِلَى الدُّنْیَا وَ إِلَى أَهْلِهَا فَعَلِمَ أَنَّهَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْمَشَقَّةِ
اى هشام! عاقل نظرى به دنیا و اهلش افکند و دانست آن را جز با مشقت نمى توان به دست آورد.
وَنَظَرَ إِلَى الاْخِرَةِ فَعَلِمَ أَنَّهَا لاَ تُنَالُ إِلاَّ بِالْمَشَقَّةِ
و نگاهى به آخرت کرد و دانست آن نیز جز با مشقت به دست نمى آید.
فَطَلَبَ بِالْمَشَقَّةِ أَبْقَاهُمَا
از این رو با تحمل مشقت، آن را که بقاى بیشترى داشت یعنی آخرت را طلب نمود.
♻️حاکمیت باید شریک درد مردم باشد.
حضرت درنامه ۴۵ فرمود:
لَوْ شِئْتُ لَاهْتَدَیْتُ الطَّرِیقَ إِلَى مُصَفَّى هَذَا الْعَسَلِ وَ لُبَابِ هَذَا الْقَمْحِ وَ نَسَائِجِ هَذَا الْقَزِّ
فکر نکنید من قادر به تحصیل لذت هاى دنیا نیستم. به خدا سوگند اگر مى خواستم مى توانستم از عسل مصفا و مغز گندم و بافته هاى ابریشم براى خود بهترین غذا و لباس را تهیّه کنم ،
وَ لَکِنْ هَیْهَاتَ أَنْ یَغْلِبَنِی هَوَایَ وَ یَقُودَنِی جَشَعِی إِلَى تَخَیُّرِ الْأَطْعِمَةِ
اما هیهات که هواى نفس بر من چیره شود و حرص و طمع مرا وادار به انتخاب طعام هاى لذیذ نماید،
وَ لَعَلَّ بِالْحِجَازِ أَوْ الْیَمَامَةِ مَنْ لَا طَمَعَ لَهُ فِی الْقُرْصِ وَ لَا عَهْدَ لَهُ بِالشِّبَعِ
در حالى که شاید در سرزمین حجاز یا یمامه کسى باشد که حتى امید براى به دست آوردن یک قرص نان نداشته و هرگز شکمى سیر به خود ندیده باشد.
أَوْ أَبِیتَ مِبْطَاناً وَ حَوْلِی بُطُونٌ غَرْثَى وَ أَکْبَادٌ حَرَّى
آیا من با شکمى سیر بخوابم در حالى که در اطراف من شکم هاى گرسنه و جگرهاى تشنه باشند،
أَوْ أَکُونَ کَمَا قَالَ الْقَائِلُ:
"وَ حَسْبُکَ [عَاراً] دَاءً أَنْ تَبِیتَ بِبِطْنَةٍ وَ حَوْلَکَ أَکْبَادٌ تَحِنُّ إِلَى الْقِدِّ"
و یا چنان باشم که آن شاعر گفته است: این درد تو را بس که با شکم سیر بخوابى در حالى که در اطراف تو شکم هاى گرسنه اى است که آرزوى قطعه پوستى براى خوردن دارد!
أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِی بِأَنْ یُقَالَ هَذَا أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ
آیا من به همین قناعت کنم که گفته شود من امیر مؤمنانم; اما خود را با آنها در سختى هاى روزگار شرکت نکنم و اسوه و مقتدایشان در ناگوارى هاى زندگى نباشم؟
🔻فضیلت ششم🔻
◀️ وَ بِالسِّیرَةِ الْعَادِلَةِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ
با روش عادلانه، دشمن، مقهور و مغلوب
مىشود،
«مُناوىء» به معناى «دشمن» از ریشه «مناواة» به معناى «دشمنى» است.
♻️علت موفقیت دشمن چیست؟
الف. بهانه به دست دشمن دادن :
دشمن هنگامى موفق به کار خود مى شود که دستاویزى پیدا کند. کسى که روش عادلانه دارد، دستاویزى به دست دشمن نمى دهد و همین باعث مقهور شدن اوست.
ب. کم بودن دوستان و موافقان :
کسى که روش عادلانه اى دارد طرفداران زیادى در میان مردم پیدا مى کند و آن کسی که طرفداران زیاد دارد دشمنش مقهور مى شود.
ج. بر خلاف مسیر عالم حرکت کردن :
ظلم مخالفت با مسیر عالم است لذا ظالم زود شکست میخورد ولی عدل موافق جهت آب حرکت کردن است و بقاء با عدالت حاصل میشود.
المُلکُ یَبقی معَ الکفر و لایَبقی مَعَ الظلم
ظلم کنید حکومت شما از دست می رود چرا که نظام طبیعت این است.
✳️پیامبر فرمود:
بِالْعَدْلِ قامَتِ السَّماواتُ وَالاَرْضُ
به وسیله عدالت و نظم، آسمان و زمین برپاست.
عدالت سپر محافظ از خطرات است. پیامبر اکرم فرمود:
الْعَدْلُ جُنَّةٌ واقِیَةٌ وَ جَنَّةٌ باقِیَةٌ
عدالت سپر نگهدارنده و بهشت جاودان است.
⏪بقای حاکمیت به عدالت است.
در غررالحکم مى خوانیم:
اِعْدِلْ تَدُمْ لَکَ الْقُدْرَةُ
عدالت پیشه کن تا قدرت تو پایدار ماند.
عدالت نهج البلاغه و سیره امیرالمومنین است. هر وقت علوی رفتار کردیم بقاء پیدا میکنیم و دشمن ما شکست میخورد و هر جا از نهج البلاغه فاصله گرفتیم شکست میخوریم.
🔻فضیلت هفتم🔻
◀️ وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِ.
و با حلم و بردبارى در برابر سفیهان، یاوران انسان بر ضد آنها فزونى مىیابند.
در حکمت ۲۰۶ آمده است:
أَوَّلُ عِوَضِ الْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ، أَنَّ النَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِل.
اگر کسی حلم به خرج داد، خود مردم کمک کار او می شود.امام صادق فرمود:
کَفى بِالْحِلْمِ ناصِراً
براى یارى انسان، حلم و بردبارى کافى است .
♻️حضرت در حکمت ۲۱۱ به یک نکته دیگر حلم اشاره کرده است:
الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِیهِ
حلم پوزه بند سفیه است.
در بسیار از موارد دشمنان برای ما عوامل ایجاد خشم را ایجاد میکنند، کسی را میفرستند تا ما را به هم بریزد. سفیهی را دچار انسان میکنند تا به هدف خودشان برسند.
⏪هدف آنها چیست⁉️
ما را سرگرم غضب و انتقام و بگو مگو با این شخص سفیه کنند تا نتوانیم به درستی به اهدافمان دست پیدا کنیم. انسان عاقل از موانع سر راه میگذرد و همه حواسش به هدف خویش است
امیرالمومنین فرمود:
جَمالُ الرَّجُلِ حِلْمُهُ
زیبایى مرد در حلم اوست.
به خلاف آنچه گاهی افراد خیال میکنند مرد باید عبوث و خشن و پرخاشگر و انتقام جو باشد
✅️حلم غیر از کینه به دل گرفتن و انتقام است.امیرالمومنین فرمود:
الْحَلیمُ مَنْ عَجَزَ فَهَجَمَ وَإذا قَدَرَ انْتَقَمَ کسى که به خاطر عجز و ناتوانى اقدام به کارى نکند و به هنگام توانایى انتقام گیرد حلیم و بردبار نیست.
إنَّمَا الْحَلیمُ مَنْ إذا قَدَرَ عَفى
حلیم کسى است که به هنگام توانایى عفو کند.
⏪ سه حکایت در مورد حلم علماء:
◀️ الف. در حالات آیت الله سید عبدالهادی شیرازی آمده است که شخصی از شدت فقر و تنگدستی نامه ای سراسر فحاشی و بی ادبی به ایشان که مرجع تقلید زمان بودند نوشت و با ادبیاتی نامناسب و توهین آمیز گفت من سالهاست درد مستاجری و بی خانمانی کشیده ام. الان میخواهم خانه ای بخرم و تو باید نصف پول خانه را بدهی.
وقتی سید عبدالهادی این نامه را خواند نه تنها بر آشفته نشد بلکه در جمع مومنین گفت من اگر نصف پول خانه را بدهم باز هم این شخص پول نصف دیگر را ندارد. شما مومنین هم دست به دست هم دهید و نصف دیگر پول را فراهم کنید تا مشکل این بنده خدا حل شود.
◀️ ب. شیخ جعفر کاشف الغطاء از علمای بزرگ روزگار خویش و حتی روزگار بعد از خود تا امروز بوده است.رسم شیخ جعفر این بود که قبل از نماز ظهر مبلغی از وجوهات را بین فقرا تقسیم میکرد.
روزی شیخ مبلغی بین فقرا تقسیم کرد و پس از اتمام پول، به نماز جماعت ایستاد. بین دو نماز که مردم مشغول خواندن تعقیبات بودند، سیدی فقیر آمد و با بی ادبی مقابل امام جماعت ایستاد و گفت: ای شیخ مال جدم (خمس) را به من بده.
شیخ جعفر فرمود: قدری دیر آمدی، متاسفانه چیزی باقی نمانده است. سید با کمال جسارت آب دهن خود را به ریش شیخ انداخت!
شیخ نه تنها هیچگونه عکس العملی خشنونت آمیزی از خود نشان نداد، بلکه برخاست و در حالی که دامن خود را گرفته بود در میان صفوف نمازگزاران گردش کرد و گفت: هر کس ریش شیخ را دوست دارد به این سید کمک کند مردم که ناظر این صحنه بودند اطاعت نموده، دامن شیخ را پر از پول کردند. سپس همه پولها را آورد و به آن سید تقدیم کرد و به نماز عصر ایستاد.
◀️ ج. در حالات مرحوم میرزای قمی آمده که روزی چند نفر از جوانان قم، از روی جوانی با هم شرط بستند که میرزا را عصبانی کنند. پس نیمه شب به در خانه ی میرزا رفته و او را از خواب بیدار کردند تا مسئله ای بپرسند. اما موقع طرح سؤال گفتند که فراموش کرده اند. میرزای قمی گفتند اشکالی ندارد هر وقت مسال یادتان آمد من در خدمتم.
ساعتی گذشت و دوباره میرزا به خواب رفت و باز در زدند. و باز همین
اتفاق افتاد. این اتفاق چند مرتبه تکرار شد اما میرزا هر بار با حلم و بردباری با آنها رفتار می کردند.
وقتی دیدند با این روش میرزا عصبانی نمیشود گفتند سوال ناجوری بپرسیم. به میرزا گفتند مزه نجاست انسان چطور است.
میرزا آمد توضیح بدهد که سیستم بدن انسان چنین است و چنان است.
پرسیدند میرزا مگر شما نجاست را خورده ای؟
و او باز با مهربانی جواب داد.
در نهایت دست او را بوسیدند و عذر خواستند.
اللهم الرزقنا احسن العمل
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمت ها
۴۰۳/۶/۱۳ .۲۹صفر
💢بخش اول حکمت۲۲۴💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): بِکَثْرَةِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَةُ
امام علی علیهالسلام میفرماید:کثرت سکوت، سبب ابهت و بزرگى است،
💠وَ بِالنَّصَفَةِ یَکْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ
و انصاف مایه فزونى دوستان است،
💠 وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ
و با بذل و بخشش قدر انسانها بالا مىرود،
💠وَ بِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ
و با تواضع نعمت کامل مىگردد،
💠وَ بِاحْتِمَالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدُدُ
و با پذیرش هزینهها و رنجها و مشکلات عظمت و سرورى حاصل مىگردد،
💠وَ بِالسِّیرَةِ الْعَادِلَةِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِئُ
با روش عادلانه، دشمن، مقهور و مغلوب مىشود،
💠وَ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الْأَنْصَارُ عَلَیْهِ.
و با حلم و بردبارى در برابر سفیهان، یاوران انسان بر ضد آنها فزونى مىیابند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅در این حکمت حضرت هفت فضیلت اخلاقی به نام سکوت و انصاف و بذل و بخشش و تواضع و عدالت و... را مطرح میکند. نکته مهم اینکه هر کدام از فضائل اخلاقی یک ثمره و نتیجه و تاثیری دارد و اینکه ما را توصیه به اخلاق کرده اند چون هر کدام از اینها یک هدف و ثمره و نتیجه ای دارد.
🔻اولین فضیلت🔻
💠بِکَثْرَةِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَةُ
کثرت سکوت، سبب ابهت و بزرگى است.
هیبت در لغت هم به معنای ترس، هم به معنای شکوه و عظمت آمده.
انسانی که اهل سکوت باشد دیگران از او میترسند که در مقابل او هر چیزی بگویند، هر کاری خواستند بکنند، و او دارای شکوه و عظمتی میشود که در چشم دیگران دارای حریم میشود.
⏪رابطه سکوت و هیبت چیست:
ابن میثم بحرانی: معمولا سکوت و کم حرفی از آثار و ثمرات عقل است و انسان عاقل و خردمند، هیبت و بزرگی دارد. اما:
👈الف. گاه این سکوت واقعا ثمره عقل است که اینجا سکوت هیبت می آورد.
👈ب. گاه کاملا مشخص نیست سکوت ناشی از عقل باشد یا نه، ولی همین احتمال سکوت عاقلانه هم برای انسان هیبت می آورد.
👈ج. و گاه میدانیم سکوت بر اثر بی اطلاعی یا ضعف نفس، یا ضعف لسان است ولی همین که شخص کم خرد، کم صحبت میکند و تضییع زمان دیگران نمیکند و حرمت خویش را حفظ میکند، خودش بزرگی می آورد.
👈نتیجه: به تعبیر ابن میثم سکوت در هر نوعی که باشد هیبت و بزرگی می آورد و طبعا کثرت سخن هیبت انسان را از بین میبرد.
🔺آیت الله مکارم میفرماید علاوه بر فرمایش ابن میثم؛ از آنجایی که بسیاری از گناهان از زبان نشات میگیرد، سکوت یعنی ترک گناه و ترک معصیت، هیبت می آورد.
گناهان زبان مثل دروغ، غیبت، تهمت، تمسخر، قسم دروغ، سعایت کردن، فحاشی و...
⏪سکوت در آئینه روایات:
🔺شخصی خدمت پیغمبر اکرم رسید، حضرت فرمود:
ألا أدُلّکَ عَلى أمْر یُدْخِلُکَ اللهُ بِهِ الْجَنَّةَ؟
آیا تو را به چیزى هدایت کنم که به وسیله آن وارد بهشت شوى؟
عرض کرد: آرى یا رسول الله.فرمود:
أنِلْ مِمّا أنالَکَ اللهُ
از آنچه خداوند در اختیار تو قرار داده بذل و بخشش کن.
عرض کرد: اگر من خودم محتاج تر از کسى باشم که مى خواهم به او بخشش کنم چه کنم؟
فرمود: فَانْصُرِ الْمَظْلُومِ
به یارى ستم دیده برخیز.
عرض کرد: اگر من خودم از او ضعیف تر باشم چه کنم.فرمود:
فَاصْنَعْ لِلْأَخْرَقِ یَعْنِی أَشِرْ عَلَیْه
شخص نادان را راهنمایى کن و به او مشورت بده.
عرض کرد: اگر من از او نادان تر باشم چه کنم؟
فرمود: فَأصْمِتْ لِسانَکَ إلاّ مِنْ خَیْر
زبانت را جز از نیکى خاموش ساز_طوری حرف بزن که امیدوار باشد.
و سرانجام پیغمبر فرمود:
أما یَسُرُّکَ اَنْ تَکُونِ فیکَ خِصْلَةٌ مِنْ هذِهِ الْخِصالِ تَجُرُّکَ إلَى الْجَنَّةِ؟
آیا تو را خشنود نمى سازد که یکى از این صفات نیک را داشته باشى و تو را به سوى بهشت برد؟
⏪مراحلی که حضرت در این حدیث فرمود:
⬅️ کمک مالی
⬅️کمک به مظلوم
⬅️مشاوره
⬅️خوب صحبت کردن و امیدوار کردن او
.
✅در حکمت ۲۲۴ حضرت ثمره سکوت را هیبت دانست، ولی در روایات ثمرات دیگری نیزی برای سکوت بیان شده:
👈سکوت انسان را محبوب میکند:
🔺امام رضا علیهالسلام میفرماید:
إِنَّ اَلصَّمْتَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ اَلْحِکْمَةِ
همانا سکوت در از درهای حکمت است.
إِنَّ اَلصَّمْتَ یَکْسِبُ اَلْمَحَبَّةَ إِنَّهُ دَلِیلٌ عَلَى کُلِّ خَیْرٍ .
همانا سکوت بعث کسب محبت دیگران است و دلیلی است بر هر خیری.
👈شرط عبودیت به سکوت است:
🔺از امام رضا علیهالسلام روایت شده که میفرمودند:
لاَ یَکُونُ اَلرَّجُلُ عَابِداً حَتَّى یَکُونَ حَلِیماً
هیچ کس عابد نمیشود مگر اینکه حلیم باشد.
وَ إِنَّ اَلرَّجُلَ کَانَ إِذَا تَعَبَّدَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ لَمْ یُعَدَّ عَابِداً حَتَّى یَصْمُتَ قَبْلَ ذَلِکَ عَشْرَ سِنِینَ .
و در قوم بنی اسراییل کسی را که عبادت میکرد به عنوان عابد نمیشناختند مگر اینکه تا ده سال سکوت میکرد.
👈سکوت سبب نورانیت فکر و عمق اندیشه است:
🔺 امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
و الْزِمِ الصَّمْتَ یَسْتَنِرْ فِکْرُکَ
ساکت باش تا فکرت نورانى شود.
👈سکوت سبب نورانیت قلب میشود:
🔺 امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید:
أکْثِرْ صَمْتَکَ یَتَوَفّرْ فِکْرُکَ
بسیار سکوت کن که فکرت فراوان
وَیَسْتَنِرْ قَلْبُکَ
و قلبت نورانى مى شود
وَیَسْلَمِ النّاسُ مِنْ یَدِکِ
و مردم از تو در امان خواهند بود.
👈سخن زیاد قلب را قسی میکند:
🔺جناب عیسی بن مریم میفرمود :
لاَ تُکْثِرُوا اَلْکَلاَمَ فِی غَیْرِ ذِکْرِ اَللَّهِ
جز در ذکر خدا در سخن گفتن زیادهروی نکنید،
فَإِنَّ اَلَّذِینَ یُکْثِرُونَ اَلْکَلاَمَ قَاسِیَةٌ قُلُوبُهُمْ وَ لَکِنْ لاَ یَعْلَمُونَ .
چرا که کسانی که زیاد سخن میگویند قلبشان سنگین میشود ولی نمیدانند.
🔻نکته:
گاهی سکوت واجب است،
گاهی راجح است (آنجایی که دیگرانی هستند که حرف بزنند و مشکل را حل کنند)
و گاهی حرام:
در حکمت ۱۸۲ میفرماید:
لاَ خَیْرَ فِی اَلصَّمْتِ عَنِ اَلْحُکْمِ
درجایی که لازم است سخن حکیمانه ای زده شود در سکوت هیچ خیری نیست،
کَمَا أَنَّهُ لاَ خَیْرَ فِی اَلْقَوْلِ بِالْجَهْلِ
همانگونه که در سخن گفتن جاهلانه هیچ خیری نیست.
⏪ آنجا که صحبت دفاع از حق یا آگاه کردن جامعه یا دفاع از مظلوم یا شهادت به حق است سکوت هیچ جایی ندارد.
🔺پیامبر صلوات الله علیه میفرماید: کَلَامُ ابْنِ آدَمَ کُلُّهُ عَلَیْهِ لَا لَهُ
سخن آدمی زاد همه بر علیه او است نه به نفعش.
إِلَّا أَمْراً بِمَعْرُوفٍ أَوْ نَهْیاً عَنْ مُنْکَرٍ أَوْ ذِکْراً لِلَّهِ تَعَالَى-
جز در امر به معروف و نهی از منکر و ذکر خداوند متعال،
وَ قَالَ إِنَّ رَبِّی أَمَرَنِی أَنْ یَکُونَ نُطْقِی ذِکْراً وَ صَمْتِی فِکْراً وَ نَظَرِی عِبْرَةً.
و فرمود خداوند به من امر کرده که سخنم یاد خدا باشد و سکوتم فکر و اندیشه باشد و نگاهم عبرت.
🔻نکته:
هیبت انسان باید برای منافقان باشد نه مومنان:
دعای هیبت برای امیرالمومنین:
دَعَا رَسُولُ اللَّهِ ص لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع فِی آخِرِ صَلَاتِهِ رَافِعاً بِهَا صَوْتَهُ یُسْمِعُ النَّاسَ یَقُولُ
پیامبر صلوات الله علیه در پایان نمازش برای امیرالمؤمنین علیهالسلام با صدای بلند دعایی میکردند به نحوی که مردم میشنیدند:
اللَّهُمَّ هَبْ لِعَلِیٍّ الْمَوَدَّةَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ
خدوندا برای علی علیهالسلام محبت مومنین را قرار ده
وَ الْهَیْبَةَ وَ الْعَظَمَةَ فِی صُدُورِ الْمُنَافِقِین
هیبت وترس و بزرگی علی را در دل دشمنان بیانداز.
.
🔻دومین فضیلت🔻
💠 وَ بِالنَّصَفَةِ یَکْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ
و انصاف مایه فزونى دوستان است،
«نَصَفَة» به معناى «انصاف» و «مُواصلون» جمع «مواصل» در اینجا به معناى دوست است.
🔻 انصاف حالت نصف نصف کردن است. حق خود را برداشتن و حق دیگران پرداختن.
آنجا که با ظالمی روبرو هستی از حقت نگذری و آنجا که با مظلومی مواجه هستی، حقش را بالا نکشی.
انصاف جذبه ای دارد که دیگران را به سمت انسان میکشاند و باعث افزایش دوستان میشود.
✍انصاف در آینه روایات:
👈بالاترین فضائل اخلاقی امیرالمومنین:
الإنْصافُ أفْضَلُ الْفَضائِلِ
برترین فضیلت ها انصاف است.
👈بالاترین ثواب:
🔺 امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
إنَّ أعْظَمَ الْمَثُوبَةِ مَثُوبَةُ الاْنْصافِ
برترین ثواب الهى ثواب انصاف است.
👈عامل اتحاد و ائتلاف:
🔺 در غرر الحکم از حضرت روایت شده:
الاْنْصافُ یَرْفَعُ الْخِلافَ وَیُوجِبُ الاْئْتِلافَ
انصاف اختلافات را برطرف مى سازد و موجب اتحاد صفوف مى شود.
اگر در جامعه میخواهیم "وفاق ملی" به وجود بیاید باید روی انصاف تاکید کنیم.
👈انصاف در مال و شخصیت:
🔺 پیامبر:
مَنْ وَاسَى اَلْفَقِیرَ مِنْ مَالِهِ
کسی که در اموالش دیگران را شریک کند
وَ أَنْصَفَ اَلنَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ
در مواجهه با مردم حالت تعصب و خود خواهی نداشته باشد و خودش را مثل مردم بداند و اگر حق با آنهاست این حق را ادا کند
فَذَلِکَ اَلْمُؤْمِنُ حَقّاً .
این شخص حقیقتا مومن است.
👈انصاف در مقابل تعصب:
🔺امام صادق در حدیث "شرح جنود عقل و جهل " مى فرماید:
وَالاْنْصافُ وَضِدُّهُ الْحَمِیَّةَ
یکى دیگر از لشکریان عقل انصاف است و ضد آن تعصب درباره حقوق خویشتن است.
🔻نکته:
ما همه جا مامور به انصاف نیستیم بلکه در برخی موارد مامور به ایثار هستیم.
امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید:
عامِلْ سائِرَ النّاسِ بِالاِنْصافِ وَ عامِلِ الْمُؤْمِنینَ بِالاْیثار
با سایر مردم به انصاف رفتار کن و با مومنان به ایثار
⏪ از حدیث اخیر معلوم میشود که انصاف آن است که منافع خود و دیگران را با یک چشم ببینیم و ایثار آن است که دیگران را با بزرگوارى بر خود مقدم بشماریم.
.
🔻فضیلت سوم🔻
💠وَ بِالْإِفْضَالِ تَعْظُمُ الْأَقْدَارُ
و با بذل و بخشش قدر انسانها بالا مىرود.
برای اینکه قدر و ارزش افراد مشخص شود باید ببینیم چقدر اهل هزینه کردن برای مردم هستند. چقدر اهل تفضل به مردم هستند.
🔺پیامبر صلوات الله علیه فرمود:
فَوْقَ کُلِّ ذِی بِرٍّ بَرٌّ
بالای هر خوبی خوبی است.
حَتَّى یُقْتَلَ الرَّجُلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ
تا اینکه کسی به شهادت برسد
فَإِذَا قُتِلَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَلَیْسَ فَوْقَهُ بِرٌّ
پس هنگامی که کسی به شهادت میرسد بالاتر از آن نیکی نیست.
⏪دست بالای دست بسیار است ولی وقتی کسی همه هستی اش را در راه خدا داد این قدر و ارزش و مقدارش از همه بالاتر است. و اصلا ارزش انسان به دست دهنده داشتن اوست.
✳️افضال و تفضل بالاتر از انصاف است، با کسی قرار داد بستیم که ساعتی فلا مبلغ به او بدهیم، حالا که فهمیدیم بچه دار است، یا وضعیت مالی اش بد است، یا با دل و جان کار میکند و کم نمی گذارد؛ بیاییم و بیش از آن قرار داد به او بدهیم.
❇️ «اِفضال» و تفضل منحصر به بذل مال نیست، مرحوم مغنیه در شرح نهج البلاغه میفرماید:
لا ینَحصِر الجود و الفضل ببذل المال،
جود و بخشش را فقط به بذل مال محدود نکنید،
فَکُلُّ عونٍ یُخَفِفُ الهُموم و الاَثقال عن الناس فهو فضلٌ و احسان
هر کمکى که آلام و اندوه ها را کم کند و بارهاى سنگین را از دوش مردم بر دارد مصداق آن است.
🔺امیرالمومنین در خطبه الوسیله میفرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ مَنْ قَلَّ ذَلَّ وَمَنْ جَادَ سَادَ
کسى که در احسان کوتاهى کند ذلیل مى شود و کسى که جود و بخشش پیشه کند بزرگ مى شود.
🔺 امیرالمومنین در غررالحکم میفرماید:
بِالاْفْضالِ تَسْتَرِقُّ الاْعْناقُ
به وسیله بذل و بخشش مردم تسلیم انسان مى شوند.
🔺در غررالحکم آمده:
بِالاْحْسانِ تَسْتُرُ الْعُیُوبُ
به واسطه احسان ،عیبها پوشیده میشود.
اللهم الرزقنا فضائل الایمان و مکارم الاخلاق
🔴🔴🔴🔴🔴