بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۴/۱۱ . ۲۴ذیحجه
💢 حکمت ۱۹۳ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً براى دل ها علاقه و اقبال ، تنفر و ادبار است.
💠فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا هنگامى که مى َخواهید کارى انجام دهید از سوى علاقه و اشتیاق وارد شوید
💠فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا مى شود.
🔹امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: بدانید که برای قلب انسان شهوتی است شهوت به معنای تمایل است اقبال کردن و روی آوردن و البته ادبار و پشت کردنی هم هست هر وقت خواستید کاری انجام دهید از طرف علاقه اشتیاق و اقبال وارد شوید وقتی قلبتان اشتیاق و علاقه داشت کار را شروع کنید اگر احیانا قلب آماده نبود و اشتیاق نداشت شما هم کار را انجام ندهید.
🔸 حضرت فرمود وقتی قلب از روی اکراه وادار به کاری شود کرخواهد شد امیرالمؤمنین در این حکمت ۱۹۳ در مورد قلب که حالات مختلفی دارد اقبال و ادباری دارد انسان باید در موقعیتی که قلب آمادگی پذیرش دارد کارهایش را انجام دهد اکراه و اجبار نسبت به قلب تنها ثمره ای که دارد این است که قلب انسان خاموش و کور خواهد شد .
🔹این حکمت دارای سه بخش است . " إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً " اقبال و ادبار دل از اموری است که انسان به صورت علم حضوری به آن آگاه است. انسان در وجود خودش این اقبال و ادبار را در یافته است. گاهی حال انجام کاری رادارد و گاهی نسبت به کاری بی حال است. امیرالمومنین در نگاه اول همه را متوجه این اصل میکند که شما باید این حال درونی را در نظر بگیرید و متناسب با آن کارهایتان را هماهنگ کنید.
🔸میفرماید شما از قلب خود آگاه هستید ولی این تذکر لازم است که شما متوجه این ویژگی قلب بشوید در حکمت ۹۱ و ۱۹۷ فرمود: إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَة این قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند براى رفع ملالت آنها لطائف حکمت آمیز را انتخاب کنید. قلب هم مثل جسم انسان ، ملول و خسته میشود و حال و حوصله ندارد شما بیایید با حکمت های ظریفانه در خود نشاط ایجاد کنید قلب را حرکت دهید تا کار را انجام دهد.
↔️ مطالب مهمی در ذیل حکمت 91 بیان شد که شایسه است به آنجا رجوع شود.
↩️بخش اول فرمود قلب خستگی و ملول شدن دارد و ذاتا دراو می بینید قلب را قلب میگویند چون مدام دچار انقلاب و دگرگونی است، در یک حال نمی ماند گاهی خوش است گاهی ناخوش، گاهی ادبار دارد گاهی اقبال، گاهی امیدوار است گاهی ناامید و... و باید با این قلب راه آمد و او را در مسیر اهداف و انگیزه ها به کار گرفت.حالات مختلف به قلب عرضه میشود بنابراین قلب دائم در حال تغییر است .
↩️بخش دوم میفرماید شما طوری رفتار کنید که این قلب متغیر درحال دگرگونی در خدمت شما باشد در خدمت اهداف شما باشد. چطور این امکان پذیر است ؟ " فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا " از طرفی نیز حضرت توصیه میکنند برای شروع و استمرار هر کاری ، در زمان اقبال و نشاط دل اقدام کنید تا به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید. یکی اینکه از کجا وارد شوید! و دیگری اینکه از چه زمانی وارد شوید! گاهی عمل واحد است ولی قلب میگوید الان نمیتونم انجام بدهم ولی همین عمل را بگذار وقت دیگر، زملنی که نشاط در قلب است آنگاه قلب به راحتی و آسانی میپذیرد.
🔹 میفرماید تو هستی که باید قلب را مدیریت کنی و از طرفی وارد شو که قلب میپذیرد و آن زمانی کار را به قلب عرضه کن که میدانی قلب نشاط دارد.
🔶ابن ابی الحدید میگوید اگر انسان یک مسافت واحد را برای رسیدن به یک نقطه طی کند با اینکه مسافت و وسیله حرکت یکی است ولی گاهی خسته میشود و گاهی نه.
🔹علت آن است که یک مکان را انسان دوست دارد و از رفتن به آن لذت میبرد ولی از یک مکان تنفر دارد لذا رفتن به آنجا برای او سخت است. دل انسان نیز گاهی اقبال به چیزی دارد لذا سختی های آن را با جان و دل می پذیرد و به سمت آن حرکت میکند ولی گاهی ادبار دارد که همین ادبار باعث میشود انجام کاری بر او سخت و نشدنی به نظر بیاید.
⏪ اقبال و نشاط در عبادت: عبادت در نشاط، نشاط در عبادت ما هم باید عبادت در نشاط داشته باشیم و هم باید نشاط در عبادت داشته باشیم عبادت در نشاط یعنی، زمانی سراغ عبادت سراغ مستحبات آیی که قلب با تو همراه است. عبادت هم نشاط دارد اگر بزنگاه و سر موقع مشغول عبادت شوی اگر عبادت تو در نشاط باشد ،نشاط در عبادت هم پیدا میکنی مثلا سروقت نماز خواندی کیف کردی و اصلا نفس اذیت نمی کند، بعد از نماز دل باز هم نمازمیخواهد . 🔹 ولی گاهی دل همراه نیست، شما باید از نفس کمتر کار بکشید چون زیاد شود دفعات بعدی نسبت به واجبات هم برتو سخت خواهد گرفت. در حکمت ۳۱۲ : إنّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً; فَإذا أقْبَلَتْ فَاحْمِلُوها عَلَى النَّوافِلِ، وَإذا أدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِها عَلَى الْفَرائِضِ دل ها گاهى پرنشاط و زمانى بى نشاط است; آن گاه که نشاط دارند آنها را بر انجام دادن مستحبات (علاوه بر واجبات) بگمارید و هنگامى که بى نشاط اند تنها به انجام دادن واجبات قناعت نمایید.
🔸در هنگام اقبال به مستحبات بپردازید. پیامبر ص قرمود: إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَیْکُمْ بِالْفَرِیضَةِ . همانا براى دلها روى آوردنى و روى گردانیدنى است. پس هرگاه دلتان روى آورد، نماز نافله را به جا آوردید، و هرگاه روى گردانید، بر شما باد به انجام نماز فریضه.
⏪ نشاط باعث فهم بهتر خواهد شد. امام رضا علیه السلام : إِنَّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً وَنِشاطاً وَفُتُوراً دل ها اقبال و ادبار و نشاط و سستى دارند. فَإذا أقْبَلَتْ بَصُرَتْ وَ فَهِمَتْ وَإذا أدْبَرَتْ کَلَّتْ وَمَلَّتْ هنگامى که اقبال کند و پرنشاط باشد حقایق را به خوبى مى بیند و مى فهمد و هنگامى که ادبار کند، ناتوان و ملول مى گردد. فَخُذُوها عِنْدَ إقْبالِها وَنِشاطِها وَاتْرُکُوها عِنْدَ إدْبارِها وَفُتُورِها بنابراین در هنگام ادبار و نشاط به سراغ آن بروید و در هنگام ادبار و فتور آن را رها سازید. فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا مى شود.
🔹مجبور کردن افراد در حالت اکراه باعث زدگی و نابینایی از دیدن حقایق و فواید عبادت میشود. شکی نیست که همه اعمال چه واجب و چه مستحب دارای فوائد و آثار و برکاتی هستند ولی وقتی اکراه و اجبار ایجاد شد انسان دیگر این حقایق را نمی بیند و نسبت به آنها بی میل و رغبت میشود و خود را از برکات آن اعمال محروم میگرداند.
🔸عزیزانی که فرزندان نوجوان و جوان دارند کسانی که به ان مرتبه اعتقاد راسخ نرسیده اند در فضای نوجوانی که یک فضای خاص و ویژه ای است و مردد است دوست داره دیندار باشد و از آنطرف آزادی میخواهد در این فضای تردید دلی که برای نوجوان است اجبار و اکراه شدید اثر منفی دارد.
🔸 وقتی از او انتظاری داشتید که خدا از او این انتظار را ندارد و اجبار داشتید حالا کوری پیش می آید حرکت نمیکند متوقف میشود و دچار آفت های بعدی میشود بگذاریم این اقبال و ادبار در قلب نوجوان باشد و ما فقط هدایت و ارشاد کنیم و بگذاریم بفهمد که در حالت نشاط عبادت انجام دهد و خیلی خوب انجام میدهد و وقتی ادبار شد فقط به واجباتش اکتفا کند
🔻نکته۱ : انجام واجبات بر عهده انسان است و باید آنها را انجام دهد چه در حال نشاط چه در حال کسالت.خطبه ۱۷۶ : فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ بهشت در میان ناراحتى ها و دوزخ در میان شهوات پیچیده شده است وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَیْءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی کُرْهٍ و بدانید هیچ طاعتى نیست جز این که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ شَیْءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی شَهْوَةٍ و هیچ معصیتى نیست جز این که با شهوت (و علاقه) مرتکب آن مى شود. فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْءٍ مَنْزِعا رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند ; چرا که جلوگیرى از نفس سرکش از مشکل ترین کارهاست.
🔸 نفس حتی در واجبات هم با ما همراهی نمی کند ولی بنا نیست ما به او پر و بال بدهیم، در امور واجب باید نفس را به زحمت انداخت ولی در امور مستحب باید به نحوی عمل کرد که کثرت عمل باعث زدگی نشود.
🔻نکته ۲: نشاط و علاقه از نعمت های الهی است. علامه شوشتری در بهج الصباغه میفرماید بحث نشاط و علاقه یکی از نعمت های بزرگ خداوند بر انسان است. اگر انسان علاقه به کاری نداشت، نشاط در او ایجاد نمیشد که بخواهد کارهای سخت را به دوش بگیرد و آنها را به سرانجام برساند. علاقه باعث نشاط میشود، و نشاط عامل محرکی است که انسان کارها را درست انجام دهد.
🔹اگر همین عشق و علاقه نبود، ایجاد نشاط نمیشد و هیچ پدر و مادری حاضر نبودن با تمام سختی ها و مشکلات فرزندانشان را بزرگ کنند. اگر این علاقه مندی نبود و قلب انسان قلب زمختی بود و علاقه نداشت و نشاط در آن پیدا نمیشد مثل سنگ سخت و غیر قابل نفوذ بود شما ببینید زندگی چه میشد ؟ نه هیچکسی فرزند دار میشد نه هیچ فرزندی با مهر و محبت بزرگ میشد و نه هیچ کشاورزی کشت میکرد همه ی کارها و نظام عالم بهم میریخت.
🔸 لذا ایشان میفرماید این نعمت بزرگ خدا را دست کم نگیرید اگر نبود این نعمت واقعا مشکلات در زندگی انسان سرازیر میشد و این نعمت ها نعمت های بسیار بزرگی هستند و باید شاکر این نعمت ها باشیم
🔻نکته ۳: نشاط در روایات از کجا بدانیم انسان با نشاطی هستیم یا نه؟ در غرر الحکم آنده : تَأْخِیرُ الْعَمَلِ عُنْوَانُ الْکَسَلِ. به تاخیر انداختن کارها و امروز و فردا کردن دلیل بر این است که انسان نشاط ندارد و کسل است. ولی برنامه ریزی و انجام درست و به موقع کارها نشانه نشاط است انسانها اگر در زندگی دچار کسالت شدند کارها مدام به تعویق می آفند اما انسان با نشاط میگوید چرا بعدا ؟ همین حالا انجام میدهم.
🔸اگر کارها یمان را درست و سر وقت و به موقع انجام ندادیم بدانید کسالت دارید و باید این کسالت را از روی خودمان برداریم
⏪ عوامل ایجاد نشاط و دوری از کسالت:
1⃣دور کردن غم و اندوه از خود، غم که باشد کسالت هم هست غرر الحکم: السُّرُورُ یَبسُطُ النَّفسَ و یُثِیرُ النَّشاطَ ، الغَمُّ یَقبِضُ النَّفسَ و یَطوِی الانبِساط شادى ، انبساط روح مى آورد و نشاط انگیز است. غم، گرفتگى روح مى آورد و انبساط را در هم مى پیچد.
🔹 کم کردن غم به این است که انسان نگاه درستی به دنیا داشته باشد و دنیا را محل راحتی ندارد، ورزش کردن از عوامل شادی است، استفاده از غذاهای سالم مخصوصا غذاهایی که در قرآن به آنها اشاره شده است از عوامل ایجاد نشاط و از بین بردن غم هاست.
2⃣توجه به آفات کسالت و تنبلی: امام صادق به فرزندانشان توصیه میکردند: إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ از کسالت و تنبلى و بىحوصلگى برحذر باش که این دو تو را از بهرهورى دنیا و آخرت باز مىدارند.
🔸 تنبلی و کسالت دنیا و آخرت انسان را در معرض خطر قرار میدهد و آفتی به این مهمی است و تبعا باید از آن دوری کرد تا به نشاط رسید ودنیا وآخرت را آبادساخت امام کاظم علیه السلام فرمود: إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّکَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تَعْمَلْ وَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تُعْطِ اَلْحَقَّ از کسالت و بىحوصلگى بپرهیز که اگر تنبلى کنى کار نمىکنى، و اگر بىحوصلگى کنى از حقت محروم مىشوى.
🔹 بی حوصلگی و تنبلی هم انسان را از کار می اندازد، هم انسان را از حقش محروم میکند، هم انسان را از ادای حق دیگران محروم میکند و این خیلی خطرناک است.
3⃣کسالت و بی نشاطی باعث فقر میشود، امیرالمومنین فرمود: إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْر آن گاه که اشیاء با یکدیگر جفت شدند، تنبلى و ناتوانى با هم ازدواج کردند و از آنها فقر متولد شد. فقر زاییده تنبلى و بى حوصلگى و نداشتن روحیه کار و تلاش و سعى و کوشش است، کار سرمایه است و بى کارى سربارگى.
⏪درخواست نشاط از خدا: امام سجاد در روزهای ماه مبارک رمضان دعایی میخواندندکه بخشی ازآن اینست: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الْجِدَّ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَة نشاط یک روزی الهی است که باید آن را از خدا طلب کرد تا به عنوان نیروی محرک زندگی ما باشد.
اللهم الرزقنا التوفیق و الطّاعه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۴/۱۱ . ۲۴ذیحجه
💢 حکمت ۱۹۳ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً
براى دل ها علاقه و اقبال ، تنفر و ادبار است.
💠فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا هنگامى که مى َخواهید کارى انجام دهید از سوى علاقه و اشتیاق وارد شوید
💠فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ
زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا مى شود.
🔹امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند: بدانید که برای قلب انسان شهوتی است شهوت به معنای تمایل است اقبال کردن و روی آوردن و البته ادبار و پشت کردنی هم هست هر وقت خواستید کاری انجام دهید از طرف علاقه اشتیاق و اقبال وارد شوید وقتی قلبتان اشتیاق و علاقه داشت کار را شروع کنید اگر احیانا قلب آماده نبود و اشتیاق نداشت شما هم کار را انجام ندهید.
🔸 حضرت فرمود وقتی قلب از روی اکراه وادار به کاری شود کرخواهد شد
امیرالمؤمنین در این حکمت ۱۹۳ در مورد قلب که حالات مختلفی دارد اقبال و ادباری دارد انسان باید در موقعیتی که قلب آمادگی پذیرش دارد کارهایش را انجام دهد اکراه و اجبار نسبت به قلب تنها ثمره ای که دارد این است که قلب انسان خاموش و کور خواهد شد .
🔹این حکمت دارای سه بخش است .
" إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً "
اقبال و ادبار دل از اموری است که انسان به صورت علم حضوری به آن آگاه است. انسان در وجود خودش این اقبال و ادبار را در یافته است. گاهی حال انجام کاری رادارد و گاهی نسبت به کاری بی حال است. امیرالمومنین در نگاه اول همه را متوجه این اصل میکند که شما باید این حال درونی را در نظر بگیرید و متناسب با آن کارهایتان را هماهنگ کنید.
🔸میفرماید شما از قلب خود آگاه هستید ولی این تذکر لازم است که شما متوجه این ویژگی قلب بشوید
در حکمت ۹۱ و ۱۹۷ فرمود:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکْمَة
این قلب ها همچون بدن ها ملول و افسرده مى شوند براى رفع ملالت آنها لطائف حکمت آمیز را انتخاب کنید.
قلب هم مثل جسم انسان ، ملول و خسته میشود و حال و حوصله ندارد شما بیایید با حکمت های ظریفانه در خود نشاط ایجاد کنید قلب را حرکت دهید تا کار را انجام دهد.
↔️ مطالب مهمی در ذیل حکمت 91 بیان شد که شایسه است به آنجا رجوع شود.
↩️بخش اول فرمود قلب خستگی و ملول شدن دارد و ذاتا دراو می بینید
قلب را قلب میگویند چون مدام دچار انقلاب و دگرگونی است، در یک حال نمی ماند گاهی خوش است گاهی ناخوش، گاهی ادبار دارد گاهی اقبال، گاهی امیدوار است گاهی ناامید و... و باید با این قلب راه آمد و او را در مسیر اهداف و انگیزه ها به کار گرفت.حالات مختلف به قلب عرضه میشود بنابراین قلب دائم در حال تغییر است .
↩️بخش دوم میفرماید شما طوری رفتار کنید که این قلب متغیر درحال دگرگونی در خدمت شما باشد در خدمت اهداف شما باشد.
چطور این امکان پذیر است ؟
" فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا " از طرفی نیز حضرت توصیه میکنند برای شروع و استمرار هر کاری ، در زمان اقبال و نشاط دل اقدام کنید تا به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید.
یکی اینکه از کجا وارد شوید!
و دیگری اینکه از چه زمانی وارد شوید!
گاهی عمل واحد است ولی قلب میگوید الان نمیتونم انجام بدهم ولی همین عمل را بگذار وقت دیگر، زملنی که نشاط در قلب است آنگاه قلب به راحتی و آسانی میپذیرد.
🔹 میفرماید تو هستی که باید قلب را مدیریت کنی و از طرفی وارد شو که قلب میپذیرد و آن زمانی کار را به قلب عرضه کن که میدانی قلب نشاط دارد.
🔶ابن ابی الحدید میگوید اگر انسان یک مسافت واحد را برای رسیدن به یک نقطه طی کند با اینکه مسافت و وسیله حرکت یکی است ولی گاهی خسته میشود و گاهی نه.
🔹علت آن است که یک مکان را انسان دوست دارد و از رفتن به آن لذت میبرد ولی از یک مکان تنفر دارد لذا رفتن به آنجا برای او سخت است.
دل انسان نیز گاهی اقبال به چیزی دارد لذا سختی های آن را با جان و دل می پذیرد و به سمت آن حرکت میکند ولی گاهی ادبار دارد که همین ادبار باعث میشود انجام کاری بر او سخت و نشدنی به نظر بیاید.
⏪ اقبال و نشاط در عبادت:
عبادت در نشاط، نشاط در عبادت
ما هم باید عبادت در نشاط داشته باشیم و هم باید نشاط در عبادت داشته باشیم
عبادت در نشاط یعنی، زمانی سراغ عبادت سراغ مستحبات آیی که قلب با تو همراه است. عبادت هم نشاط دارد اگر بزنگاه و سر موقع مشغول عبادت شوی اگر عبادت تو در نشاط باشد ،نشاط در عبادت هم پیدا میکنی مثلا سروقت نماز خواندی کیف کردی و اصلا نفس اذیت نمی کند، بعد از نماز دل باز هم نمازمیخواهد
.
🔹 ولی گاهی دل همراه نیست، شما باید از نفس کمتر کار بکشید چون زیاد شود دفعات بعدی نسبت به واجبات هم برتو سخت خواهد گرفت.
در حکمت ۳۱۲ :
إنّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً; فَإذا أقْبَلَتْ فَاحْمِلُوها عَلَى النَّوافِلِ، وَإذا أدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِها عَلَى الْفَرائِضِ
دل ها گاهى پرنشاط و زمانى بى نشاط است; آن گاه که نشاط دارند آنها را بر انجام دادن مستحبات (علاوه بر واجبات) بگمارید و هنگامى که بى نشاط اند تنها به انجام دادن واجبات قناعت نمایید.
🔸در هنگام اقبال به مستحبات بپردازید. پیامبر ص قرمود:
إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالاً وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَتَنَفَّلُوا وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَعَلَیْکُمْ بِالْفَرِیضَةِ . همانا براى دلها روى آوردنى و روى گردانیدنى است. پس هرگاه دلتان روى آورد، نماز نافله را به جا آوردید، و هرگاه روى گردانید، بر شما باد به انجام نماز فریضه.
⏪ نشاط باعث فهم بهتر خواهد شد. امام رضا علیه السلام :
إِنَّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً وَنِشاطاً وَفُتُوراً
دل ها اقبال و ادبار و نشاط و سستى دارند.
فَإذا أقْبَلَتْ بَصُرَتْ وَ فَهِمَتْ وَإذا أدْبَرَتْ کَلَّتْ وَمَلَّتْ
هنگامى که اقبال کند و پرنشاط باشد حقایق را به خوبى مى بیند و مى فهمد و هنگامى که ادبار کند، ناتوان و ملول مى گردد.
فَخُذُوها عِنْدَ إقْبالِها وَنِشاطِها وَاتْرُکُوها عِنْدَ إدْبارِها وَفُتُورِها
بنابراین در هنگام ادبار و نشاط به سراغ آن بروید و در هنگام ادبار و فتور آن را رها سازید.
فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ
زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا مى شود.
🔹مجبور کردن افراد در حالت اکراه باعث زدگی و نابینایی از دیدن حقایق و فواید عبادت میشود. شکی نیست که همه اعمال چه واجب و چه مستحب دارای فوائد و آثار و برکاتی هستند ولی وقتی اکراه و اجبار ایجاد شد انسان دیگر این حقایق را نمی بیند و نسبت به آنها بی میل و رغبت میشود و خود را از برکات آن اعمال محروم میگرداند.
🔸عزیزانی که فرزندان نوجوان و جوان دارند کسانی که به ان مرتبه اعتقاد راسخ نرسیده اند در فضای نوجوانی که یک فضای خاص و ویژه ای است و مردد است دوست داره دیندار باشد و از آنطرف آزادی میخواهد در این فضای تردید دلی که برای نوجوان است اجبار و اکراه شدید اثر منفی دارد.
🔸 وقتی از او انتظاری داشتید که خدا از او این انتظار را ندارد و اجبار داشتید حالا کوری پیش می آید حرکت نمیکند متوقف میشود و دچار آفت های بعدی میشود بگذاریم این اقبال و ادبار در قلب نوجوان باشد و ما فقط هدایت و ارشاد کنیم و بگذاریم بفهمد که در حالت نشاط عبادت انجام دهد و خیلی خوب انجام میدهد و وقتی ادبار شد فقط به واجباتش اکتفا کند
🔻نکته۱ :
انجام واجبات بر عهده انسان است و باید آنها را انجام دهد چه در حال نشاط چه در حال کسالت.خطبه ۱۷۶ :
فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص کَانَ یَقُولُ إِنَّ الْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَکَارِهِ وَ إِنَّ النَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ
بهشت در میان ناراحتى ها و دوزخ در میان شهوات پیچیده شده است
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَا مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ شَیْءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی کُرْهٍ
و بدانید هیچ طاعتى نیست جز این که انسان آن را با ناراحتى انجام مى دهد
وَ مَا مِنْ مَعْصِیَةِ اللَّهِ شَیْءٌ إِلَّا یَأْتِی فِی شَهْوَةٍ
و هیچ معصیتى نیست جز این که با شهوت (و علاقه) مرتکب آن مى شود.
فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً نَزَعَ عَنْ شَهْوَتِهِ وَ قَمَعَ هَوَى نَفْسِهِ فَإِنَّ هَذِهِ النَّفْسَ أَبْعَدُ شَیْءٍ مَنْزِعا
رحمت خدا بر کسى که خود را از شهوات جدا سازد و هواى نفس را مهار کند ; چرا که جلوگیرى از نفس سرکش از مشکل ترین کارهاست.
🔸 نفس حتی در واجبات هم با ما همراهی نمی کند ولی بنا نیست ما به او پر و بال بدهیم، در امور واجب باید نفس را به زحمت انداخت ولی در امور مستحب باید به نحوی عمل کرد که کثرت عمل باعث زدگی نشود.
🔻نکته ۲:
نشاط و علاقه از نعمت های الهی است.
علامه شوشتری در بهج الصباغه میفرماید بحث نشاط و علاقه یکی از نعمت های بزرگ خداوند بر انسان است. اگر انسان علاقه به کاری نداشت، نشاط در او ایجاد نمیشد که بخواهد کارهای سخت را به دوش بگیرد و آنها را به سرانجام برساند.
علاقه باعث نشاط میشود، و نشاط عامل محرکی است که انسان کارها را درست انجام دهد.
🔹اگر همین عشق و علاقه نبود، ایجاد نشاط نمیشد و هیچ پدر و مادری حاضر نبودن با تمام سختی ها و مشکلات فرزندانشان را بزرگ کنند. اگر این علاقه مندی نبود و قلب انسان قلب زمختی بود و علاقه نداشت و نشاط در آن پیدا نمیشد مثل سنگ سخت و غیر قابل نفوذ بود شما ببینید زندگی چه میشد ؟ نه هیچکسی فرزند دار میشد نه هیچ فرزندی با مهر و محبت بزرگ میشد و نه هیچ کشاورزی کشت میکرد همه ی کارها و نظام عالم بهم میریخت.
🔸 لذا ایشان میفرماید این نعمت بزرگ خدا را دست کم نگیرید اگر نبود این نعمت واقعا مشکلات در زندگی انسان سرازیر میشد و این نعمت ها نعمت های بسیار بزرگی هستند و باید شاکر این نعمت ها باشیم
🔻نکته ۳:
نشاط در روایات
از کجا بدانیم انسان با نشاطی هستیم یا نه؟ در غرر الحکم آنده :
تَأْخِیرُ الْعَمَلِ عُنْوَانُ الْکَسَلِ.
به تاخیر انداختن کارها و امروز و فردا کردن دلیل بر این است که انسان نشاط ندارد و کسل است. ولی برنامه ریزی و انجام درست و به موقع کارها نشانه نشاط است انسانها اگر در زندگی دچار کسالت شدند کارها مدام به تعویق می آفند اما انسان با نشاط میگوید چرا بعدا ؟ همین حالا انجام میدهم.
🔸اگر کارها یمان را درست و سر وقت و به موقع انجام ندادیم بدانید کسالت دارید و باید این کسالت را از روی خودمان برداریم
⏪ عوامل ایجاد نشاط و دوری از کسالت:
1⃣دور کردن غم و اندوه از خود، غم که باشد کسالت هم هست غرر الحکم:
السُّرُورُ یَبسُطُ النَّفسَ و یُثِیرُ النَّشاطَ ، الغَمُّ یَقبِضُ النَّفسَ و یَطوِی الانبِساط شادى ، انبساط روح مى آورد و نشاط انگیز است. غم، گرفتگى روح مى آورد و انبساط را در هم مى پیچد.
🔹 کم کردن غم به این است که انسان نگاه درستی به دنیا داشته باشد و دنیا را محل راحتی ندارد، ورزش کردن از عوامل شادی است، استفاده از غذاهای سالم مخصوصا غذاهایی که در قرآن به آنها اشاره شده است از عوامل ایجاد نشاط و از بین بردن غم هاست.
2⃣توجه به آفات کسالت و تنبلی:
امام صادق به فرزندانشان توصیه میکردند:
إِیَّاکَ وَ الْکَسَلَ وَ الضَّجَرَ فَإِنَّهُمَا یَمْنَعَانِکَ مِنْ حَظِّکَ مِنَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
از کسالت و تنبلى و بىحوصلگى برحذر باش که این دو تو را از بهرهورى دنیا و آخرت باز مىدارند.
🔸 تنبلی و کسالت دنیا و آخرت انسان را در معرض خطر قرار میدهد و آفتی به این مهمی است و تبعا باید از آن دوری کرد تا به نشاط رسید ودنیا وآخرت را آبادساخت
امام کاظم علیه السلام فرمود:
إِیَّاکَ وَ اَلْکَسَلَ وَ اَلضَّجَرَ فَإِنَّکَ إِنْ کَسِلْتَ لَمْ تَعْمَلْ وَ إِنْ ضَجِرْتَ لَمْ تُعْطِ اَلْحَقَّ
از کسالت و بىحوصلگى بپرهیز که اگر تنبلى کنى کار نمىکنى، و اگر بىحوصلگى کنى از حقت محروم مىشوى.
🔹 بی حوصلگی و تنبلی هم انسان را از کار می اندازد، هم انسان را از حقش محروم میکند، هم انسان را از ادای حق دیگران محروم میکند و این خیلی خطرناک است.
3⃣کسالت و بی نشاطی باعث فقر میشود، امیرالمومنین فرمود:
إِنَّ الْأَشْیَاءَ لَمَّا ازْدَوَجَتْ ازْدَوَجَ الْکَسَلُ وَ الْعَجْزُ فَنُتِجَا بَیْنَهُمَا الْفَقْر
آن گاه که اشیاء با یکدیگر جفت شدند، تنبلى و ناتوانى با هم ازدواج کردند و از آنها فقر متولد شد. فقر زاییده تنبلى و بى حوصلگى و نداشتن روحیه کار و تلاش و سعى و کوشش است، کار سرمایه است و بى کارى سربارگى.
⏪درخواست نشاط از خدا:
امام سجاد در روزهای ماه مبارک رمضان دعایی میخواندندکه بخشی ازآن اینست:
اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الْجِدَّ وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْقُوَّةَ وَ النَّشَاطَ وَ الْإِنَابَة
نشاط یک روزی الهی است که باید آن را از خدا طلب کرد تا به عنوان نیروی محرک زندگی ما باشد.
اللهم الرزقنا التوفیق و الطّاعه