بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۳/۱۲ . ۲۳ذیقعده
💢 حکمت ۱۷۰ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): تَرْکُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ (الْمَعُونَةِ) التَّوْبَةِ ترک گناه آسان تر از تقاضاى توبه است. توبه کردن سختیهایی دارد گناه نکردن آسانتر از طلب توبه است و دنبال بخشش گناه باشد. علامه شوشتری تصریح میکند که لفظ معونه متناسب با ایجا نیست و قطعا اشتباه نوشتاری توسط کاتبان بوده است.
📘در کتاب شرریف کافی این حکمت به این صورت نقل شده است: تَرْکُ الْخَطِیئَةِ أیْسَرُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَ کَمْ مِنْ شَهْوَةِ ساعَة أوْرَثَتْ حُزْناً طَویلاً وَالْمَوْتُ فَضَحَ الدُّنْیا فَلَمْ یَتْرُکْ لِذى لُبٍّ فَرَحاً ترک گناه از تقاضاى توبه آسان تر است و چه بسیار شهوترانى یک ساعته که اندوه طولانى به دنبال دارد و مرگ چهره نازیباى دنیا را آشکار کرده و براى هیچ عاقلى شادى نگذارده است.
🔹 چرا ترک گناه از توبه آسان تر است⁉️ اولا: گناه نکردن از باب انجام ندادن است ولی توبه کردن از باب فعل و انجام دادن است و عمل همیشه سخت تر است چه بسا انسان توفیق توبه و بازگشت به خدا را پیدا نکند.
🔸ثانیا: جبران گناه سخت است. مانند کسی که با حرام روزه اش را افطار کند باید کفاره جمع بدهد. شصت روز روزه بگیرد، ۶۰ فقیر را سیر کند . و یک برده را آزاد کند. معلوم است که توبه از این گناه بسیار سخت تر از انجام دادن آن است. (ترک گناه یعنی یک روز روزه بگیر ولی جبرانش خیلی سخت است)
🔹ثالثا: گناه یک اثر ظاهری دارد و یک اثر باطنی. دزدی کردن یک اثر ظاهری دارد که با برگرداندن پول و حلالیت گرفتن برطرف میشود ولی یک تاثیر باطنی نیز دارد که تاریک شدن روح انسان است و آسیب به فطرت الهی انسان است و اینها به سادگی قابل جبران و التیام نیستند. کسی که گناه را ترک کند مانند کسی است که گناه نکرده.
🔸به گناه "ذنب" میگویند چون دنباله دارد، عواقب سوء دارد. شراب خوار تا چهل روز اثر گناهش را دارد و عبادتش قبول نیست. بسیاری از گناهان هستند که لذت ندارند دروغ لذتی ندارد و همهاش ترس است وقتی دروغ میگویی مدام ترس این را داری که رسوا نشوی و مشکل برایت پیش نیاید این دروغ گناه شیرینی نیست. حال کسی بگوید من این گناه را چون شیرین بود انجام دادم ولی این گناه مثل دروغ گفتن که اصلاً شیرین نیست مثل گناهی که بعضی از افراد مرتکب میشوند تعریف بیخود از کسی کردن حمد و ثنای بیجا ، گاهی این اشتباه در وجود انسان هست که دستگاه محاسبهگریش به هم میریزد گناه را ترک کنید و حداقل گناهی که شیرینی ندارد را در زندگی ترک کنید
🔹علاوه بر سختی توبه و عواقب تلخی که گناه به همراه دارد، در بسیاری از مواقع اصلا گناه شیرینی و لذتی هم ندارد و به تعبیر تلخ است ولی باز انسان مرتکب میشود. در حکمت ۳۷ وقتی بزرگان الانبار برای استقبال از حضرت می دویدند و خود را به زحمت می انداختند حضرت فرمود: إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ به خدا سوگند زمامداران شما از این عمل بهره اى نمى برند و شما با این کار در دنیا مشقت زیاد بر خود هموار مى سازید و در قیامت بدبخت مى شوید. چه زیان بار است مشقتى که به دنبال آن عقاب الهى باشد.
🔸حضرت مسیح علیه السلام: بِحَقِّ أقُولُ لَکُمْ إنَّ مَنْ لَیْسَ عَلَیْهِ دَیْنٌ مِنَ النّاسِ أرْوَحُ و َأقَلُّ هَمّاً مِمَّنْ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَإنْ أحْسَنَ الْقَضاءَ به حق براى شما مى گویم. کسى که بدهى به مردم ندارد راحت تر و کم غصه تر است از کسى که دینى بر ذمه اوست، هرچند مى تواند به خوبى آن را ادا کند. وَکَذلِکَ مَنْ لَمْ یَعْمَلِ الْخَطیئَةِ أرْوَحُ هَمّاً مِمَّنْ عَمِلَ الْخَطیئَةَ وَإنْ أخْلَصَ التَّوْبَةَ وَأنابَ همین گونه کسى که گناهى نکرده راحت تر و کم اندوه تر است از کسى که مرتکب گناهى شده، هرچند توبه خالصانه اى بعد از آن کند و به خدا بازگردد.
📘در روایات آمده شخصی به حضرت عرض کرد واجب و واجب تر، عجیب و عجیبتر سخت و سختتر و نزدیک و نزدیکتر را به من معرفی کنید. در باب نزدیک و نزدیکتر فرمود: مرگ از همه چیز به شما نزدیکتر است وَ قَالَ-تَوْبُ رَبِّ الْوَرَى وَاجِبٌ عَلَیْهِمْ-وَ تَرْکُهُمْ لِلذُّنُوبِ أَوْجَبُ توبه کردن و ترک از گناه واجب است ولی واجب تر آن است که انسان گناه نکند. ترک گناه هم واجب تر است و هم راحت تر هست .
📘مرحوم کلینی در جلد ۸ کافی داستانی را از عابد بنی اسرائیل نقل میکند که بسیار تکان دهنده است: کَانَ عَابِدٌ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ لَمْ یُقَارِفْ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا شَیْئاً دربنى اسرائیل مرد عابدى بود که به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و نزدیک دنیا نشده بود. فَنَخَرَ إِبْلِیسُ نَخْرَةًفَاجْتَمَعَ إِلَیْهِ جُنُودُهُ شیطان که از وضع او رنج میبرد از بینى خود فریاد کشید لشکریانش به دور او جمع شدند. فَقَالَ مَنْ لِی بِفُلَانٍ شیطان گفت: کدامیک از شما بتواند این شخص را از راه به در کند؟ فَقَالَ بَعْضُهُمْ أَنَا لَهُ یک نفر پاسخ مثبت داد فَقَالَ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ گفت: از چه راه بسراغش میروى؟ فَقَالَ مِنْ نَاحِیَةِ النِّسَاءِ پاسخ داد: از طریق زنان . قَالَ لَسْتَ لَهُ لَمْ یُجَرِّبِ النِّسَاءَ شیطان گفت: تو حریف اونیستى، چون او زنان را نیازموده و لذتى ازاز آنها نبرده که گول بخورد. فَقَالَ لَهُ آخَرُ فَأَنَا لَهُ فَقَالَ لَهُ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ قَالَ مِنْ نَاحِیَةِ الشَّرَابِ دیگرى گفت: من از راه بادهگسارى و خوشیها. قَالَ لَسْتَ لَهُ لَیْسَ هَذَا بِهَذَا به او گفت: تو هم مرد این کار نیستى چون او اهل اینها نیست. قَالَ آخَرُ فَأَنَا لَهُ قَالَ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ سومى گفت: من او را گمراه میکنم، پرسید: از چه راه؟ قَالَ مِنْ نَاحِیَةِ الْبِرِّ گفت: از راه کار خیر. قَالَ انْطَلِقْ فَأَنْتَ صاحبُه شیطان گفت: برو که تو حریف او هستى. فَانْطَلَقَ إِلَى مَوْضِعِ الرَّجُلِ فَأَقَامَ حِذَاهُ یُصَلِّی شیطانک بیامد و در برابر او جایى را انتخاب کرد و شروع کرد به نماز خواندن. قَالَ وَ کَانَ الرَّجُلُ یَنَامُ وَ الشَّیْطَانُ لَا یَنَامُ وَ یَسْتَرِیحُ وَ الشَّیْطَانُ لَا یَسْتَرِیحُ و آن عابد چنان بود که شبانهروز قدرى میخوابید و استراحت میکرد، ولى شیطانک هیچ نمیخوابید و استراحت نداشت یکسره نماز میخواند فَتَحَوَّلَ إِلَیْهِ الرَّجُلُ وَ قَدْ تَقَاصَرَتْ إِلَیْهِ نَفْسُهُ وَ اسْتَصْغَرَ عَمَلَهُ مرد عابد خود را در برابر او کم ارزش دید و عبادتش را کوچک دانست نزد آن شیطانک رفت و به او گفت: فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ بِأَیِّ شَیْءٍ قَوِیتَ عَلَى هَذِهِ الصَّلَاةِ فَلَمْ یُجِبْهُ اى بندۀ خدا چه چیز تو را به این همه نماز خواندن نیرو داده و وادار کرده؟ پاسخش را نداد. ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ فَلَمْ یُجِبْهُ ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ بار دوم پرسید باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم که پرسید. فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنِّی أَذْنَبْتُ ذَنْباً وَ أَنَا تَائِبٌ مِنْهُ فَإِذَا ذَکَرْتُ الذَّنْبَ قَوِیتُ عَلَى الصَّلَاةِ گفت: اى بندۀ خدا من گناهى کردهام و از آن توبه نمودهام و هر گاه آن گناه را بخاطر مىآورم بنماز خواندن نیرو میگیرم. قَالَ فَأَخْبِرْنِی بِذَنْبِکَ حَتَّى أَعْمَلَهُ وَ أَتُوبَ فَإِذَا فَعَلْتُهُ قَوِیتُ عَلَى الصَّلَاةِ مرد عابد گفت آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و توبه کنم و در نتیجه مانند تو بر خواندن نماز نیرو بگیرم. قَالَ ادْخُلِ الْمَدِینَةَ فَسَلْ عَنْ فُلَانَةَ الْبَغِیَّةِ فَأَعْطِهَا دِرْهَمَیْنِ وَ نَلْ مِنْهَا شیطانک به او گفت: به شهر برو و سراغ فلان زن بدکاره را بگیر و دو درهم به او بده و با او درآویز و کام خود برگیر و سپس توبه کن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى. قَالَ وَ مِنْ أَیْنَ لِی دِرْهَمَیْنِ مَا أَدْرِی مَا الدِّرْهَمَیْنِ فَتَنَاوَلَ الشَّیْطَانُ مِنْ تَحْتِ قَدَمِهِ دِرْهَمَیْنِ فَنَاوَلَهُ
إِیَّاهُمَا فَقَامَ فَدَخَلَ الْمَدِینَةَ بِجَلَابِیبِهِ یَسْأَلُ عَنْ مَنْزِلِ فُلَانَةَ الْبَغِیَّة عابد گفت: دو درهم از کجا بیاورم؟ من که نمیدانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد، عابد برخاست و با همان جامه و لباس خود که در آن عبادت میکرد به شهر وارد شد و سراغ منزل آن زن را گرفت. فَأَرْشَدَهُ النَّاسُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ جَاءَ یَعِظُهَا فَأَرْشَدُوهُ مردم او را به خانه آن زن راهنمائى کردند و گمان کردند براى موعظه او آمده.. قَالَتْ إِنَّکَ جِئْتَنِی فِی هَیْئَةٍ لَیْسَ یُؤْتَى مِثْلِی فِی مِثْلِهَا فَأَخْبِرْنِی بِخَبَرِکَ زن گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمدهاى که معمولا کسى با این لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو. فَأَخْبَرَهَا فَقَالَتْ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ تَرْکَ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَ لَیْسَ کُلُّ مَنْ طَلَبَ التَّوْبَةَ وَجَدَهَا عابد سرگذشت خود و شیطان را براى آن زن تعریف کرد. زن گفت: اى بندۀ خدا ترک گناه آسانتر از توبه کردن است، و چنان نیست که هر کس توبه کند بدان برسد و توبهاش پذیرفته گردد. وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ هَذَا شَیْطَاناً مُثِّلَ لَکَ فَانْصَرِفْ فَإِنَّکَ لَا تَرَى شَیْئاً بنظر میرسد که آن کس که این راه را پیش پاى تو گذارده شیطانى بوده در نظرت مجسم شده تا تو را از راه بدر کند اکنون بازگرد کسى را در آنجا نخواهى دید. فَانْصَرَفَ وَ مَاتَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا فَأَصْبَحَتْ فَإِذَا عَلَى بَابِهَا مَکْتُوبٌ احْضُرُوا فُلَانَةَ فَإِنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَارْتَابَ النَّاسُ فَمَکَثُوا ثَلَاثاً لَمْ یَدْفِنُوهَا ارْتِیَاباً فِی أَمْرِهَا عابد برگشت و آن زن همان شب از این جهان رفت، و چون صبح شد دیدند بر در خانهاش نوشته شده: بر سر جنازۀ فلان زن حاضر شوید که او از اهل بهشت است، مردم همه در شک و تردید فرو رفتند، و بخاطر همان تردیدى که در کار او پیدا کرده بودند تا سه روز جنازهاش را بخاک نسپردند. فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع أَنِ ائْتِ فُلَانَةَ فَصَلِّ عَلَیْهَا خداى عز و جل به پیغمبر آن زمان یعنی موسى بن عمران وحى فرمود: بر جنازۀ فلان زن برو وَ مُرِ النَّاسَ أَنْ یُصَلُّوا عَلَیْهَا و بر آن نماز بخوان و به مردم بگو: فَإِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهَا وَ أَوْجَبْتُ لَهَا الْجَنَّةَ بِتَثْبِیطِهَا عَبْدِی فُلَاناً عَنْ مَعْصِیَتِی. بر او نماز بخوانند که من او را آمرزیدم چون فلان بندۀ مرا از گناه و نافرمانى باز داشت.
🔸شیطان برای هر کس یک دامی دارد برای یکی از طریق شراب و قمار ، یک نفر را با کارهای خلاف و نفری را به اسم دین وخدمت ، و یک نفر را به اسم اینکه شما وظیفه داری به انتخابات برای کسب قدرت. میگوید من وظیفهام این است.
🔹این روایت قصهها و نکات مهمی دارد آنچه که مورد توجه ما باید باشد متناسب با حکمت ۱۷۰ این است که ما دیگران را به گناه نکشانیم، تا میشود جلوی گناه دیگران را بگیریم حواسمان باشد که به اسم دین نمیتوان سر خدا را شیره مالید به اسم دین ومعنویت و به اسم عبادت وارد جهنم نشویم.
اللهم اعوذ بک من همزات الشیاطین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۳/۱۲ . ۲۳ذیقعده
💢 حکمت ۱۷۰ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): تَرْکُ الذَّنْبِ، أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ (الْمَعُونَةِ) التَّوْبَةِ
ترک گناه آسان تر از تقاضاى توبه است.
توبه کردن سختیهایی دارد گناه نکردن آسانتر از طلب توبه است و دنبال بخشش گناه باشد.
علامه شوشتری تصریح میکند که لفظ معونه متناسب با ایجا نیست و قطعا اشتباه نوشتاری توسط کاتبان بوده است.
📘در کتاب شرریف کافی این حکمت به این صورت نقل شده است:
تَرْکُ الْخَطِیئَةِ أیْسَرُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَ کَمْ مِنْ شَهْوَةِ ساعَة أوْرَثَتْ حُزْناً طَویلاً وَالْمَوْتُ فَضَحَ الدُّنْیا فَلَمْ یَتْرُکْ لِذى لُبٍّ فَرَحاً
ترک گناه از تقاضاى توبه آسان تر است و چه بسیار شهوترانى یک ساعته که اندوه طولانى به دنبال دارد و مرگ چهره نازیباى دنیا را آشکار کرده و براى هیچ عاقلى شادى نگذارده است.
🔹 چرا ترک گناه از توبه آسان تر است⁉️
اولا: گناه نکردن از باب انجام ندادن است ولی توبه کردن از باب فعل و انجام دادن است و عمل همیشه سخت تر است چه بسا انسان توفیق توبه و بازگشت به خدا را پیدا نکند.
🔸ثانیا: جبران گناه سخت است. مانند کسی که با حرام روزه اش را افطار کند باید کفاره جمع بدهد. شصت روز روزه بگیرد،
۶۰ فقیر را سیر کند .
و یک برده را آزاد کند. معلوم است که توبه از این گناه بسیار سخت تر از انجام دادن آن است. (ترک گناه یعنی یک روز روزه بگیر ولی جبرانش خیلی سخت است)
🔹ثالثا: گناه یک اثر ظاهری دارد و یک اثر باطنی. دزدی کردن یک اثر ظاهری دارد که با برگرداندن پول و حلالیت گرفتن برطرف میشود ولی یک تاثیر باطنی نیز دارد که تاریک شدن روح انسان است و آسیب به فطرت الهی انسان است و اینها به سادگی قابل جبران و التیام نیستند.
کسی که گناه را ترک کند مانند کسی است که گناه نکرده.
🔸به گناه "ذنب" میگویند چون دنباله دارد، عواقب سوء دارد. شراب خوار تا چهل روز اثر گناهش را دارد و عبادتش قبول نیست.
بسیاری از گناهان هستند که لذت ندارند دروغ لذتی ندارد و همهاش ترس است وقتی دروغ میگویی مدام ترس این را داری که رسوا نشوی و مشکل برایت پیش نیاید این دروغ گناه شیرینی نیست.
حال کسی بگوید من این گناه را چون شیرین بود انجام دادم ولی این گناه مثل دروغ گفتن که اصلاً شیرین نیست مثل گناهی که بعضی از افراد مرتکب میشوند تعریف بیخود از کسی کردن حمد و ثنای بیجا ، گاهی این اشتباه در وجود انسان هست که دستگاه محاسبهگریش به هم میریزد گناه را ترک کنید و حداقل گناهی که شیرینی ندارد را در زندگی ترک کنید
🔹علاوه بر سختی توبه و عواقب تلخی که گناه به همراه دارد، در بسیاری از مواقع اصلا گناه شیرینی و لذتی هم ندارد و به تعبیر تلخ است ولی باز انسان مرتکب میشود.
در حکمت ۳۷ وقتی بزرگان الانبار برای استقبال از حضرت می دویدند و خود را به زحمت می انداختند حضرت فرمود:
إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلَى أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ
به خدا سوگند زمامداران شما از این عمل بهره اى نمى برند و شما با این کار در دنیا مشقت زیاد بر خود هموار مى سازید و در قیامت بدبخت مى شوید. چه زیان بار است مشقتى که به دنبال آن عقاب الهى باشد.
🔸حضرت مسیح علیه السلام:
بِحَقِّ أقُولُ لَکُمْ إنَّ مَنْ لَیْسَ عَلَیْهِ دَیْنٌ مِنَ النّاسِ أرْوَحُ و َأقَلُّ هَمّاً مِمَّنْ عَلَیْهِ دَیْنٌ وَإنْ أحْسَنَ الْقَضاءَ
به حق براى شما مى گویم. کسى که بدهى به مردم ندارد راحت تر و کم غصه تر است از کسى که دینى بر ذمه اوست، هرچند مى تواند به خوبى آن را ادا کند. وَکَذلِکَ مَنْ لَمْ یَعْمَلِ الْخَطیئَةِ أرْوَحُ هَمّاً مِمَّنْ عَمِلَ الْخَطیئَةَ وَإنْ أخْلَصَ التَّوْبَةَ وَأنابَ
همین گونه کسى که گناهى نکرده راحت تر و کم اندوه تر است از کسى که مرتکب گناهى شده، هرچند توبه خالصانه اى بعد از آن کند و به خدا بازگردد.
📘در روایات آمده شخصی به حضرت عرض کرد واجب و واجب تر، عجیب و عجیبتر سخت و سختتر و نزدیک و نزدیکتر را به من معرفی کنید.
در باب نزدیک و نزدیکتر فرمود:
مرگ از همه چیز به شما نزدیکتر است
وَ قَالَ-تَوْبُ رَبِّ الْوَرَى وَاجِبٌ عَلَیْهِمْ-وَ تَرْکُهُمْ لِلذُّنُوبِ أَوْجَبُ
توبه کردن و ترک از گناه واجب است ولی واجب تر آن است که انسان گناه نکند.
ترک گناه هم واجب تر است و هم راحت تر هست .
📘مرحوم کلینی در جلد ۸ کافی
داستانی را از عابد بنی اسرائیل نقل
میکند که بسیار تکان دهنده است:
کَانَ عَابِدٌ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ لَمْ یُقَارِفْ مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا شَیْئاً
دربنى اسرائیل مرد عابدى بود که به هیچ وجه به دنیا آلوده نشده و نزدیک دنیا نشده بود.
فَنَخَرَ إِبْلِیسُ نَخْرَةًفَاجْتَمَعَ إِلَیْهِ جُنُودُهُ
شیطان که از وضع او رنج میبرد از بینى خود فریاد کشید لشکریانش به دور او جمع شدند.
فَقَالَ مَنْ لِی بِفُلَانٍ
شیطان گفت: کدامیک از شما بتواند این شخص را از راه به در کند؟
فَقَالَ بَعْضُهُمْ أَنَا لَهُ
یک نفر پاسخ مثبت داد
فَقَالَ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ
گفت: از چه راه بسراغش میروى؟
فَقَالَ مِنْ نَاحِیَةِ النِّسَاءِ
پاسخ داد: از طریق زنان .
قَالَ لَسْتَ لَهُ لَمْ یُجَرِّبِ النِّسَاءَ
شیطان گفت: تو حریف اونیستى، چون او زنان را نیازموده و لذتى ازاز آنها نبرده که گول بخورد.
فَقَالَ لَهُ آخَرُ فَأَنَا لَهُ فَقَالَ لَهُ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ قَالَ مِنْ نَاحِیَةِ الشَّرَابِ
دیگرى گفت: من از راه بادهگسارى و خوشیها.
قَالَ لَسْتَ لَهُ لَیْسَ هَذَا بِهَذَا
به او گفت: تو هم مرد این کار نیستى چون او اهل اینها نیست.
قَالَ آخَرُ فَأَنَا لَهُ قَالَ مِنْ أَیْنَ تَأْتِیهِ
سومى گفت: من او را گمراه میکنم، پرسید: از چه راه؟
قَالَ مِنْ نَاحِیَةِ الْبِرِّ
گفت: از راه کار خیر.
قَالَ انْطَلِقْ فَأَنْتَ صاحبُه
شیطان گفت: برو که تو حریف او هستى.
فَانْطَلَقَ إِلَى مَوْضِعِ الرَّجُلِ فَأَقَامَ حِذَاهُ یُصَلِّی
شیطانک بیامد و در برابر او جایى را انتخاب کرد و شروع کرد به نماز خواندن. قَالَ وَ کَانَ الرَّجُلُ یَنَامُ وَ الشَّیْطَانُ لَا یَنَامُ وَ یَسْتَرِیحُ وَ الشَّیْطَانُ لَا یَسْتَرِیحُ
و آن عابد چنان بود که شبانهروز قدرى میخوابید و استراحت میکرد، ولى شیطانک هیچ نمیخوابید و استراحت نداشت یکسره نماز میخواند
فَتَحَوَّلَ إِلَیْهِ الرَّجُلُ وَ قَدْ تَقَاصَرَتْ إِلَیْهِ نَفْسُهُ وَ اسْتَصْغَرَ عَمَلَهُ
مرد عابد خود را در برابر او کم ارزش دید و عبادتش را کوچک دانست نزد آن شیطانک رفت و به او گفت:
فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ بِأَیِّ شَیْءٍ قَوِیتَ عَلَى هَذِهِ الصَّلَاةِ فَلَمْ یُجِبْهُ
اى بندۀ خدا چه چیز تو را به این همه نماز خواندن نیرو داده و وادار کرده؟ پاسخش را نداد.
ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ فَلَمْ یُجِبْهُ ثُمَّ أَعَادَ عَلَیْهِ
بار دوم پرسید باز هم پاسخش را نداد. تا بار سوم که پرسید.
فَقَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنِّی أَذْنَبْتُ ذَنْباً وَ أَنَا تَائِبٌ مِنْهُ فَإِذَا ذَکَرْتُ الذَّنْبَ قَوِیتُ عَلَى الصَّلَاةِ
گفت: اى بندۀ خدا من گناهى کردهام و از آن توبه نمودهام و هر گاه آن گناه را بخاطر مىآورم بنماز خواندن نیرو میگیرم. قَالَ فَأَخْبِرْنِی بِذَنْبِکَ حَتَّى أَعْمَلَهُ وَ أَتُوبَ فَإِذَا فَعَلْتُهُ قَوِیتُ عَلَى الصَّلَاةِ
مرد عابد گفت آن گناه را به من هم بگو تا انجام دهم و توبه کنم و در نتیجه مانند تو بر خواندن نماز نیرو بگیرم.
قَالَ ادْخُلِ الْمَدِینَةَ فَسَلْ عَنْ فُلَانَةَ الْبَغِیَّةِ فَأَعْطِهَا دِرْهَمَیْنِ وَ نَلْ مِنْهَا
شیطانک به او گفت: به شهر برو و سراغ فلان زن بدکاره را بگیر و دو درهم به او بده و با او درآویز و کام خود برگیر و سپس توبه کن تا مانند من بر عبادت نیرو بگیرى.
قَالَ وَ مِنْ أَیْنَ لِی دِرْهَمَیْنِ مَا أَدْرِی مَا الدِّرْهَمَیْنِ فَتَنَاوَلَ الشَّیْطَانُ مِنْ تَحْتِ قَدَمِهِ دِرْهَمَیْنِ فَنَاوَلَهُ
إِیَّاهُمَا فَقَامَ فَدَخَلَ الْمَدِینَةَ بِجَلَابِیبِهِ یَسْأَلُ عَنْ مَنْزِلِ فُلَانَةَ الْبَغِیَّة
عابد گفت: دو درهم از کجا بیاورم؟
من که نمیدانم درهم چیست؟ شیطان از زیر پاى خود دو درهم بیرون آورده به او داد، عابد برخاست و با همان جامه و لباس خود که در آن عبادت میکرد به شهر وارد شد و سراغ منزل آن زن را گرفت. فَأَرْشَدَهُ النَّاسُ وَ ظَنُّوا أَنَّهُ جَاءَ یَعِظُهَا فَأَرْشَدُوهُ
مردم او را به خانه آن زن راهنمائى کردند و گمان کردند براى موعظه او آمده..
قَالَتْ إِنَّکَ جِئْتَنِی فِی هَیْئَةٍ لَیْسَ یُؤْتَى مِثْلِی فِی مِثْلِهَا فَأَخْبِرْنِی بِخَبَرِکَ
زن گفت: اى مرد تو در وضع و لباسى به خانه من آمدهاى که معمولا کسى با این لباس نزد من نمی آید، شرح حال خود را براى من بگو.
فَأَخْبَرَهَا فَقَالَتْ لَهُ یَا عَبْدَ اللَّهِ إِنَّ تَرْکَ الذَّنْبِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ التَّوْبَةِ وَ لَیْسَ کُلُّ مَنْ طَلَبَ التَّوْبَةَ وَجَدَهَا
عابد سرگذشت خود و شیطان را براى آن زن تعریف کرد. زن گفت: اى بندۀ خدا ترک گناه آسانتر از توبه کردن است، و چنان نیست که هر کس توبه کند بدان برسد و توبهاش پذیرفته گردد.
وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ هَذَا شَیْطَاناً مُثِّلَ لَکَ فَانْصَرِفْ فَإِنَّکَ لَا تَرَى شَیْئاً
بنظر میرسد که آن کس که این راه را پیش پاى تو گذارده شیطانى بوده در نظرت مجسم شده تا تو را از راه بدر کند اکنون بازگرد کسى را در آنجا نخواهى دید. فَانْصَرَفَ وَ مَاتَتْ مِنْ لَیْلَتِهَا فَأَصْبَحَتْ فَإِذَا عَلَى بَابِهَا مَکْتُوبٌ احْضُرُوا فُلَانَةَ فَإِنَّهَا مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَارْتَابَ النَّاسُ فَمَکَثُوا ثَلَاثاً لَمْ یَدْفِنُوهَا ارْتِیَاباً فِی أَمْرِهَا
عابد برگشت و آن زن همان شب از این جهان رفت، و چون صبح شد دیدند بر در خانهاش نوشته شده: بر سر جنازۀ فلان زن حاضر شوید که او از اهل بهشت است، مردم همه در شک و تردید فرو رفتند، و بخاطر همان تردیدى که در کار او پیدا کرده بودند تا سه روز جنازهاش را بخاک نسپردند.
فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِیٍّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ لَا أَعْلَمُهُ إِلَّا مُوسَى بْنَ عِمْرَانَ ع أَنِ ائْتِ فُلَانَةَ فَصَلِّ عَلَیْهَا
خداى عز و جل به پیغمبر آن زمان یعنی موسى بن عمران وحى فرمود: بر جنازۀ فلان زن برو
وَ مُرِ النَّاسَ أَنْ یُصَلُّوا عَلَیْهَا
و بر آن نماز بخوان و به مردم بگو:
فَإِنِّی قَدْ غَفَرْتُ لَهَا وَ أَوْجَبْتُ لَهَا الْجَنَّةَ بِتَثْبِیطِهَا عَبْدِی فُلَاناً عَنْ مَعْصِیَتِی.
بر او نماز بخوانند که من او را آمرزیدم چون فلان بندۀ مرا از گناه و نافرمانى باز داشت.
🔸شیطان برای هر کس یک دامی دارد برای یکی از طریق شراب و قمار ، یک نفر را با کارهای خلاف و نفری را به اسم دین وخدمت ، و یک نفر را به اسم اینکه شما وظیفه داری به انتخابات برای کسب قدرت. میگوید من وظیفهام این است.
🔹این روایت قصهها و نکات مهمی دارد آنچه که مورد توجه ما باید باشد متناسب با حکمت ۱۷۰ این است که ما دیگران را به گناه نکشانیم، تا میشود جلوی گناه دیگران را بگیریم حواسمان باشد که به اسم دین نمیتوان سر خدا را شیره مالید به اسم دین ومعنویت و به اسم عبادت وارد جهنم نشویم.
اللهم اعوذ بک من همزات الشیاطین