بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۳/۸ . ۱۹ذیالقعده
💢 حکمت ۱۶۴ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): امام علی علیهالسلام میفرمایند: 💠مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، هر کس حق کسى را ادا کند که او حقش را ادا نمى کند ، 💠فَقَدْ عَبَدَهُ / عَبَّدَهُ در ادامه ترجمه خواهد شد:
✅حکمت ۱۶۴ با دو لفظ متفاوت در نسخه های مختلف ضبط شده است. در غرر الحکم، در نسخه ی ابن ابی الحدید ، مرحوم خوئی و برخی دیگر ازجمله آیت الله مکارم لفظ عَبَّدَهُ با تشدید آمده است. ولی در برخی نسخه ها از جمله ابن میثم بحرانی و بهج الصباغه به صورت عَبَدَهُ آمده است که دو معنای کاملا متضاد را در بر دارد.
👈 معنای حکمت بر اساس: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَدَهُ: کسی که حق دیگران را رعایت کند در حالی که دیگران حق او را رعایت نمی کنند، در واقع عبد آن ظالم شده است.
⏪طبق این معنا حضرت در مقام مذمت است که یعنی چنین نباشید. از آنجایی که عبد نسبت به مولا مطیع محض است و باید بدون چون و چرا مطیع باشد، اگر کسی مدام حق دیگران را رعایت کرد ولی آنها حق این شخص را رعایت نکردند، در چنین صورتی باید جلوی ظلم آنها ایستاد نه اینکه برده وارد حلقه به گوش آنها بود.
❇️جلوی ظالم و متکبر بایست:
🔺به تعبیر امیرالمؤمنین علیهالسلام: التکبر على المتکبرین هو التواضع بعینه. تکبر ورزیدن نسبت به متکبر عین تواضع است.
✳️سازش با تکبر دیگران پرورش متکبر است: 🔺ترحم بر پلنگ تیز دندان / جفاکاری بود بر گوسفندان
✳️باید حق خود را مطالبه کرد و ذلیل نبود: 🔺حضرت در خطبه ۲۹ میفرمایند: لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ فقط انسان ذلیل است که ظلم را دفع نمی کند. وَ لَا یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِد حق با جدیت و جهاد به دست می آید.
❇️طهارت جامعه به گرفتن حق است، نه بردگی:
🔺در نامه ۵۳ نهجالبلاغه آمده است: فَاِنّی سَمِعْتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی غَیْرِ مَوْطِنٍ: من بار ها از رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم شنیدم: لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ حَتّی یُؤْخَذَ لِلضَّعیفِ حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ هیچ امت و قومی به مقام قداست و تقدیس و- به تعبیر ما- به مقام ترقی نمی رسد مگر آنکه قبلاً این مرحله را گذرانده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند، بدون آنکه زبانش به لکنتی بیفتد.
✳️انسان آزاده برده این و آن نمیشود: 🔺حضرت در نامه ۳۱ فرمود: وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَیْرُ خَیْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِشَر برده دیگرى مباش، خداوند تو را آزاد آفریده است. آن نیکى که جز از طریق بدى به دست نیاید نیکى نیست.
⏪این چه حفظ حرمتی است که بخواهد از طریق بردگی و بندگی دیگران به دست بیاید؟؟؟
❎حق گرفتنی است: در بخش پایانی نامه 50 فرمود: فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِکُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ مَا یُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَکُمْ وَ السَّلَام بنابراین باید حقوق خود را از امراى خود بگیرید و حقوق آنها را که با آن خداوند کار شما را اصلاح مى کند به آنها بپردازید.
🔺چه در سطح بلند بین المللی وچه در سطح خورد و برخوردهای اجتماعی احترام باید دو طرفه باشد ،رعایت حق باید دو طرفه باشد، نمیشود یک فرد مدتم به دنبال زیر پا گذاشتن قانون باشد، باید یکبار ،دوبار نصیحت و موعظه کرد و بعد در صورتی که نتیجه نداد باید جلوی شخص ایستاد.
👈 معنای حکمت بر اساس: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَّدَهُ کسی که حق دیگران را رعایت کند در حالی که دیگران حق او را رعایت نمی کنند، در واقع آنها را بنده و برده خود کرده است.
✅طبق این معنا، حضرت در مقام مدح و سفارش به این کار بوده. این معنا که در واقع از رافت و اخلاق اسلامی نشات میگیرد در مورد قاطبه جامعه اسلامی و ایمانی صادق است که انسان باید با اخلاق نیکو رفتار کند حتی آنجا که افرادی از در ناسازگاری وارد میشوند، او بزرگ منشی کند و با احسان آنها را بنده خود گرداند.
🔺قرآن کریم میفرماید: ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است گویى دوستى گرم و صمیمى است.
🔺در حکمت ۱۵۸ نهجالبلاغه چنین آمده : عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْه برادرت را با احسان مواخذه کن و شر افراد را از طریق بخشش به آنان برطرف کن.
❇️روایاتی در غرر الحکم از امیر بیان در ذیل این موضوع آمده است ،از جمله:
🔺مَنْ بَذَلَ مالَهُ اسْتَعْبَدَ کسى که مال خود را به دیگران ببخشد آنها را در حلقه بندگى خود درآورده است.
🔺 اَلاِنْسانُ عَبْدُ الاْحْسانِ انسان بنده احسان است.
🔺بِالاْحْسانِ تَمْلِکُ الْقُلُوبُ به وسیله احسان دل ها در تسخیر انسان در مى آیند.
👈نتیجه: فارغ از اینکه کلام حضرت با تشدید بوده یا بی تشدید. آنچه از مجموع روایات به دست می آید آن است که اصل بر احسان و بخشش و عفو است مگر اینکه این بخشش و احسان اثر منفی بگذارد و طرف مقابل را به جای اصلاح ، به طرف فساد بکشاند که در این صورت دیگر رافت و مرحمت معنایی ندارد.
🔺این جمع بندی در بخشی از نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی آمده است:
احْمِلْ نَفْسَکَ مِنْ أَخِیکَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ فرزندم! در مقابل برادر دینى خود این امور را بر خود تحمیل کن: به هنگام قطع رابطه از ناحیه او، تو پیوند برقرار نما وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ و در زمان قهر و دوریش به او نزدیک شو وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ در برابر بخلش، بذل و بخشش وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ و به وقت دورى کردنش نزدیکى اختیار کن وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّینِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ به هنگام سخت گیریش نرمش و به هنگام جرم، عذرش را بپذیر حَتَّى کَأَنَّکَ لَهُ عَبْدٌ وَ کَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَیْکَ آن گونه که گویا تو بنده او هستى و او صاحب نعمت توست، وَ إِیَّاکَ أَنْ تَضَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ اما بر حذر باش از اینکه این کار را در غیر محلش قرار دهى یا درباره کسى که اهلیّت ندارد به کار بندى.
غفرالله لی ولکم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۳/۸ . ۱۹ذیالقعده
💢 حکمت ۱۶۴ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام):
امام علی علیهالسلام میفرمایند:
💠مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ،
هر کس حق کسى را ادا کند که او حقش را ادا نمى کند ،
💠فَقَدْ عَبَدَهُ / عَبَّدَهُ
در ادامه ترجمه خواهد شد:
✅حکمت ۱۶۴ با دو لفظ متفاوت در نسخه های مختلف ضبط شده است.
در غرر الحکم، در نسخه ی ابن ابی الحدید ، مرحوم خوئی و برخی دیگر ازجمله آیت الله مکارم لفظ عَبَّدَهُ با تشدید آمده است.
ولی در برخی نسخه ها از جمله ابن میثم بحرانی و بهج الصباغه به صورت عَبَدَهُ آمده است که دو معنای کاملا متضاد را در بر دارد.
👈 معنای حکمت بر اساس: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَدَهُ:
کسی که حق دیگران را رعایت کند در حالی که دیگران حق او را رعایت نمی کنند، در واقع عبد آن ظالم شده است.
⏪طبق این معنا حضرت در مقام مذمت است که یعنی چنین نباشید.
از آنجایی که عبد نسبت به مولا مطیع محض است و باید بدون چون و چرا مطیع باشد، اگر کسی مدام حق دیگران را رعایت کرد ولی آنها حق این شخص را رعایت نکردند، در چنین صورتی باید جلوی ظلم آنها ایستاد نه اینکه برده وارد حلقه به گوش آنها بود.
❇️جلوی ظالم و متکبر بایست:
🔺به تعبیر امیرالمؤمنین علیهالسلام:
التکبر على المتکبرین هو التواضع بعینه.
تکبر ورزیدن نسبت به متکبر عین تواضع است.
✳️سازش با تکبر دیگران پرورش متکبر است:
🔺ترحم بر پلنگ تیز دندان /
جفاکاری بود بر گوسفندان
✳️باید حق خود را مطالبه کرد و ذلیل نبود:
🔺حضرت در خطبه ۲۹ میفرمایند:
لَا یَمْنَعُ الضَّیْمَ الذَّلِیلُ
فقط انسان ذلیل است که ظلم را دفع نمی کند.
وَ لَا یُدْرَکُ الْحَقُّ إِلَّا بِالْجِد
حق با جدیت و جهاد به دست می آید.
❇️طهارت جامعه به گرفتن حق است، نه بردگی:
🔺در نامه ۵۳ نهجالبلاغه آمده است:
فَاِنّی سَمِعْتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقولُ فی غَیْرِ مَوْطِنٍ:
من بار ها از رسول خدا صلیالله علیه وآله وسلم شنیدم:
لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ حَتّی یُؤْخَذَ لِلضَّعیفِ حَقُّهُ مِنَ الْقَوِیِّ غَیْرَ مُتَتَعْتِعٍ
هیچ امت و قومی به مقام قداست و تقدیس و- به تعبیر ما- به مقام ترقی نمی رسد مگر آنکه قبلاً این مرحله را گذرانده باشد که ضعیف در مقابل قوی بایستد و حق خود را مطالبه کند، بدون آنکه زبانش به لکنتی بیفتد.
✳️انسان آزاده برده این و آن نمیشود:
🔺حضرت در نامه ۳۱ فرمود:
وَ لَا تَکُنْ عَبْدَ غَیْرِکَ وَ قَدْ جَعَلَکَ اللَّهُ حُرّاً وَ مَا خَیْرُ خَیْرٍ لَا یُنَالُ إِلَّا بِشَر
برده دیگرى مباش، خداوند تو را آزاد آفریده است. آن نیکى که جز از طریق بدى به دست نیاید نیکى نیست.
⏪این چه حفظ حرمتی است که بخواهد از طریق بردگی و بندگی دیگران به دست بیاید؟؟؟
❎حق گرفتنی است:
در بخش پایانی نامه 50 فرمود:
فَخُذُوا هَذَا مِنْ أُمَرَائِکُمْ وَ أَعْطُوهُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ مَا یُصْلِحُ اللَّهُ بِهِ أَمْرَکُمْ وَ السَّلَام
بنابراین باید حقوق خود را از امراى خود بگیرید و حقوق آنها را که با آن خداوند کار شما را اصلاح مى کند به آنها بپردازید.
🔺چه در سطح بلند بین المللی وچه در سطح خورد و برخوردهای اجتماعی احترام باید دو طرفه باشد ،رعایت حق باید دو طرفه باشد، نمیشود یک فرد مدتم به دنبال زیر پا گذاشتن قانون باشد،
باید یکبار ،دوبار نصیحت و موعظه کرد و بعد در صورتی که نتیجه نداد باید جلوی شخص ایستاد.
👈 معنای حکمت بر اساس: مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا یَقْضِی حَقَّهُ، فَقَدْ عَبَّدَهُ
کسی که حق دیگران را رعایت کند در حالی که دیگران حق او را رعایت نمی کنند، در واقع آنها را بنده و برده خود کرده است.
✅طبق این معنا، حضرت در مقام مدح و سفارش به این کار بوده.
این معنا که در واقع از رافت و اخلاق اسلامی نشات میگیرد در مورد قاطبه جامعه اسلامی و ایمانی صادق است که انسان باید با اخلاق نیکو رفتار کند حتی آنجا که افرادی از در ناسازگاری وارد میشوند، او بزرگ منشی کند و با احسان آنها را بنده خود گرداند.
🔺قرآن کریم میفرماید:
ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ
بدى را با نیکى دفع کن، ناگاه (خواهى دید) همان کس که میان تو و او دشمنى است گویى دوستى گرم و صمیمى است.
🔺در حکمت ۱۵۸ نهجالبلاغه چنین آمده :
عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْه
برادرت را با احسان مواخذه کن و شر افراد را از طریق بخشش به آنان برطرف کن.
❇️روایاتی در غرر الحکم از امیر بیان در ذیل این موضوع آمده است ،از جمله:
🔺مَنْ بَذَلَ مالَهُ اسْتَعْبَدَ
کسى که مال خود را به دیگران ببخشد آنها را در حلقه بندگى خود درآورده است.
🔺 اَلاِنْسانُ عَبْدُ الاْحْسانِ
انسان بنده احسان است.
🔺بِالاْحْسانِ تَمْلِکُ الْقُلُوبُ
به وسیله احسان دل ها در تسخیر انسان در مى آیند.
👈نتیجه:
فارغ از اینکه کلام حضرت با تشدید بوده یا بی تشدید. آنچه از مجموع روایات به دست می آید آن است که اصل بر احسان و بخشش و عفو است مگر اینکه این بخشش و احسان اثر منفی بگذارد و طرف مقابل را به جای اصلاح ، به طرف فساد بکشاند که در این صورت دیگر رافت و مرحمت معنایی ندارد.
🔺این جمع بندی در بخشی از نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی آمده است:
احْمِلْ نَفْسَکَ مِنْ أَخِیکَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ
فرزندم! در مقابل برادر دینى خود این امور را بر خود تحمیل کن: به هنگام قطع رابطه از ناحیه او، تو پیوند برقرار نما
وَ عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَ الْمُقَارَبَةِ
و در زمان قهر و دوریش به او نزدیک شو
وَ عِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى الْبَذْلِ
در برابر بخلش، بذل و بخشش
وَ عِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ
و به وقت دورى کردنش نزدیکى اختیار کن
وَ عِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَى اللِّینِ وَ عِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ
به هنگام سخت گیریش نرمش و به هنگام جرم، عذرش را بپذیر
حَتَّى کَأَنَّکَ لَهُ عَبْدٌ وَ کَأَنَّهُ ذُو نِعْمَةٍ عَلَیْکَ
آن گونه که گویا تو بنده او هستى و او صاحب نعمت توست،
وَ إِیَّاکَ أَنْ تَضَعَ ذَلِکَ فِی غَیْرِ مَوْضِعِهِ أَوْ أَنْ تَفْعَلَهُ بِغَیْرِ أَهْلِهِ
اما بر حذر باش از اینکه این کار را در غیر محلش قرار دهى یا درباره کسى که اهلیّت ندارد به کار بندى.
غفرالله لی ولکم