: بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۳/۳ . ۱۴ذیقعده
💢 حکمت ۱۵۸ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ برادرت را با نیکى کردن به او، مواخذه کن، [عَاتِبْ] با خوبی کردن به او، مشکلی که قرار است او ایجاد کند ،دفع کنید .
💠وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ و شر وى را از راه بخشش به او دور ساز.
🔹 اختلاف سلیقه و اختلاف نظر از اموری است که بین نزدیک ترین و صمیمی ترین افراد نیز وجود دارد، اگر در این شکاف ها، هر کدام از طرفین بر آتش این اختلاف بدمند، اوضاع آنچنان وخیم میشود که دیگر دوستی و رفاقتی باقی نمی ماند.
💎امام جواد علیه السلام هم فرمودند اختلاف خیر است اگر هیچ اختلاف نباشد مشکلاتی پیش می آید. در چنین وضعیتی حضرت توصیه میکنند به جای «مقابله به مثل»؛ «مقابله به ضد» کنید. در مقابل بدیهای او خوبی کنید تا او نیز به خود بیاید و اصلاح شود.
❄️ خداوند در آیه ۳۴ سوره فصلت میفرماید: 《ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ》 بدى را با نیکى دفع کن فَإِذَا الَّذِى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ ناگاه خواهى دید همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى بینشان است.
🔹ولى همان گونه که در آیه بعد از این آیه آمده است همه افراد این قدر ظرفیت و سعه صدر ندارند که بتوانند بدى ها را با خوبى و بى مهرى ها را با محبت پاسخ گویند در ادامه خداوند میفرماید : 《 و َمَا یُلَقَّاهَآ إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَآ إِلاَّ ذُو حَظّ عَظِیم 》 اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمى رسند و جز کسانى که بهره عظیمى از ایمان و تقوا دارند به آن نایل نمى گردند.
🌐در جریان فتح مکه، مسلمانان مخصوصا مهاجرینی که به شدت از اهل مکه زخم خورده بودند میگفتند: «الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَلْحَمَة» امروز روز انتقام است ولی پیامبر شعار را تغییر داد و فرمود: «الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَرْحَمَة» امروز روز بخشش است بعد هم فرمود: « اذْهَبُوا انْتُمُ الطُّلَقاء» بروید که همه آزادید. و همین روش پیامبر باعث شد دلهای زیادی به سمت اسلام گرایش پیدا کنند.
⏪برخورد امام حسن با افراد بد دهن
دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ اَلْمَدِینَةَ فَرَأَى رَجُلاً رَاکِباً بَغْلَةً حَسَنَةً قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ شخصی میگوید از شام به مدینه آمدم و شخص بزرگواری را دیدم سوار بر مرکب که زیباتر از او ندیده بودم فَمَالَ قَلْبِی إِلَیْهِ فَسَأَلْتُ عَنْهُ فَقِیلَ لِی إِنَّهُ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ به محض دیدن او دلم به او متمایل شد. وقتی از دیگران در مورد او پرسیدم گفتند او حسن ابن علی است. فَامْتَلَأَ قَلْبِی غَیْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ یَکُونَ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ وقتی این را شنیدم تمام وجودم پر از خشم و عصبانیت شد که علی علیه السلام چنین فرزندی دارد
فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ مَنْ وَ مَنْ وَ مَنْ پیش آقا رفتم و از او پرسید شما پسر علی هستید؟ فرمود بله. و من شروع کردم به گفتن که پدرت چنین و چنان است وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِیهِ وَ هُوَ سَاکِتٌ حَتَّى اِسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ من شروع کردم به بددهنی و ناسزا گفتن به حضرت و پدرش و آنقدر گفتم تا خودم خسته و شرمنده شدم فَلَمَّا اِنْقَضَى کَلاَمِی ضَحِکَ وَ قَالَ أَحْسَبُکَ غَرِیباً شَامِیّاً وقتی کلامم تمام شد حضرت لبخندی زد و فرمود به نظرم تو غریب باشى و شامى، فَقُلْتُ أَجَلْ گفتم: بلى فَقَالَ فَمِلْ مَعِی إِنِ اِحْتَجْتَ إِلَى مَنْزِلٍ أَنْزَلْنَاکَ وَ إِلَى مَالٍ أَرْفَدْنَاکَ وَ إِلَى حَاجَةٍ عَاوَنَّاکَ فرمود که: اگر احتیاج دارى بمنزل من بیا تا تو را سکونت دهم و اگر مال خواهى بتو بدهم، و اگر حاجتى داشته باشى مدد کنم و حاجت تو را برآورم. فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ وَ عَجِبْتُ مِنْ کَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ من از آن گفته خود شرمنده شدم و از کرم و اخلاق او تعجب کردم من بازگشتم وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَیْرَهُ ومحبت او در دل جاى کردم بر وجهى که دیگرى را به آن مرتبه دوست نمیداشتم.
🌐ضرب المثل "جواب سنگ کلوخ است" همیشه درست نیست. در جایی که درمورد دشمنان اسلام و منافقین و کفار است بله درست است. حضرت علی علیه السلام هم فرمودند : «ردّوُا الحجرَ مِن حیثُ جاء» که کنایه از بدی را با بدی پاسخ دادن است که این در مورد دشمنان و کفار و منافقین است ولی گاهی "جواب سنگ کلوخ نیست" اگر دوستی در حق ما ناجوانمردی کرد بهترین پاسخ او نیکی است تا شرم و حیا کند و منجر به اصلاح و تلنگر او شود.
🔹 با عمل و رفتار اشتباه دیگران را اصلاح کنیم غرر الحکم: أَصْلِحِ الْمُسِیءَ بِحُسْنِ فَعَالِکَ وَ دُلَّ عَلَى الْجَمِیلِ بِجَمِیلِ مَقَالِکَ بدکار و کسی را که به تو بدی کرده را ، با کردار نیک درست گردان و با گفتار نیکو و زیبایت به خیر و خوبی راهنمایی کن
🔹 نه تنها خودِ احسان، حتی تصمیم گرفتن به احسان نیز موثر است. در غررالحکم فرمود : عزیمة الخیر تطفئ نار الشّرّ تصمیم بر خیر و نیکى ،آتش شرّ و بدى را خاموش سازد.
🔹غرر الحکم: الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیءِ یُصْلِحُ الْعَدُوَّ احسان به شخص بد کار (چه به خدا گناه کرده چه به تو خطا و بدی کرده )، دشمن و دشمنى را اصلاح کند.
🔹غرر الحکم: اجْعَلْ جَزَاءَ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ الْإِحْسَانَ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ در مقابل نعمتى که خدا به تو روا داشته، به آن کسی که بر تو بدى کرده نیکى کن همین که در مسیر هدایت هستیم، همین که خوب و بد را تشخیص میدهیم نعمت است.
🔻نکته۱: دوستی باید همراه با عتاب باشد. امام باقرعلیه السلام فرمود: اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَ هُوَ لَکَ نَاصِحٌ از کسى که تو را به گریه مىاندازد ولى خیرخواه توست، پیروى کن وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَ هُوَ لَکَ غَاشٌّ و از کسى که تو را مىخنداند ولى با تو نیرنگ مىکند، پیروى نکن.
🌐در خطبه ۱۰۸ در مورد پیامبر و مهربانی و دلسوزی او فرمود: طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ او طبیب سیّارى است که با طبّ خویش همواره در گردش است و در جستجوى بیماران مرهم هایش را کاملا آماده ساخته بود وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ و ابزارش را براى موارد نیاز به عنوان آخرین درمان جهت داغ کردن محلّ زخم ها گداخته نموده ( در مواردی از زخمها برای مرهم بایدروی آن داغ گذاشت )
🔻نکته ۲ : دین مجموعه ای از دستورات است که همه آنها را باید کنار هم دید. اگر دراینجا حضرت به بخشش و عفو سفارش میکند، در جای دیگر به مقابله توصیه میکند اینکه حضرت فرمود: عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ؛ از لفظ اخ استفاده میشود که باید در موقعیت هایی که امکان ضرر و خسارت نیست از این قاعده استفاده کرد.
❌آنجایی که انسان در مواجهه با دیگران اگر کوتاه بیاید شخص مقابل نسبت به او بدتر عمل می کند (یا دشمنی می کند) و کوتاه آمدن را نشانه ضعف انسان می دانند و نادرست به خود حق می دهند انسان باید مقابل آنها بایستد
✳️پیامبر صلی الله علیه وآله : إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ أُمَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ هر گاه فروتنان از امت مرا دیدید، شما نیز در مقابل آنان فروتن و متواضع باشید، وَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِمْ و هر گاه متکبران و فخر فروشان را دیدید، برخوردی مشابه با خودشان داشته باشید؛ فَإِنَّ ذَلِکَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار زیرا این کار سبب خواری و کوچک شدن آنان میشود.
✳️امام علی علیه السلام : التکبر على المتکبرین هو التواضع بعینه تکبر در مقابل گردنکشان، خود نوعی فروتنی است.
✳️امام سجادعلیه السلام : وَ حَقُّ مَنْ أَسَاءَکَ أَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ حقّ کسی که به تو بد میکند، این است که؛ او را عفو کنی وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ الْعَفْوَ یَضُرُّ انْتَصَرْتَ و اگر بدانی که این عفو تو ضرر دارد، از دیگران در برابر بدرفتاری او کمک بخواه و مقابل او بایست.
⏪داستانی ازبزرگ منشی امام کاظم علیه السلام و ایجاد تغییر در فرد هتاک إنَّ رَجُلاً مِن وُلدِ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ کانَ بِالمَدینَةِ یؤذی أبَا الحَسَنِ موسى(ع)ویسُبُّهُ إذا رَآهُ ویشتِمُ« عَلِیا » یکی از نوه های خلفا در مدینه طیّبه، پیوسته حضرت موسی بن جعفر را اذیت می کرد و ناسزا می گفت. هر وقت آن جناب را می دید به امیرالمؤمنین علیه السلام دشنام می داد، فَقالَ لَهُ بَعضُ حاشِیتِهِ یوما: دَعنا نَقتُل هذَا الفاجِرَ، فَنَهاهُم عَن ذلِکَ أشَدَّ النَّهی وزَجَرَهُم یکی از اصحاب به آن حضرت عرض کرد اجازه بدهید این مرد فاسق را به هلاکت برسانیم. امام علیه السلام او را از این عمل جدّا نهی فرمودند. وسَأَلَ عَنِ العُمَرِىِّ یک روز پرسید آن شخص کجاست؟ فَذُکِرَ أَنَّهُ یزرَعُ بِناحِیةٍ مِن نَواحِی المَدینَة گفتند در مزرعه خود اطراف مدینه مشغول کشاورزی است فَرَکِبَ إلَیهِ فَوَجَدَه فی مَزرَعَةٍ لَهُ فَدَخَلَ المَزرَعَةَ بِحِمارِهِ حضرت سوار شد و به سوی مزرعه حرکت نمود و وارد مزرعه شد فَصاحَ بِهِ العُمَرِی لا تُوَطِّئ زَرعَنا فَتَوَطَّأَهُ بِالحِمارِ حَتّى وَصَلَ إلَیهِ، پس فریاد او بلند شد مزرعه ام را از بین بردید. ونَزَلَ وَجَلَسَ عِندَهُ وباسَطَهُ وضاحَکَهُ وقالَ لَهُ: کَم غَرِمتَ عَلى زَرعِکَ هذا؟ بعد از سلام و احوالپرسی با گشاده رویی از وی پرسید: چه مقدار خرج این زراعت کرده ای؟ قالَ: مِئَةُ دینارٍ عرض کرد: یکصد دینار قالَ: فَکَم تَرجو أن تُصیبَ؟قالَ: لَستُ أعلَمُ الغَیبَ. فرمود: امید داری چه مقدار از آن سود ببری؟ عرض کرد: غیب نمی دانم. قالَ لَهُ: إنّما قُلتُ: کَم تَرجو أن یجیئَکَ فیهِ؟ قالَ: أرجو أن یجیءَ مِئَتا دینارٍ حضرت فرمود: گفتم چه مقدار امید داری؟ عرض کرد: امیدوارم دویست دینار هم سود ببرم. قالَ: فَأَخرَجَ لَهُ أبُوالحَسَنِ(ع)صُرَّةً فیها ثَلاثُمِئَةِ دینارٍ، وقالَ: هذا زَرعُکَ عَلى حالِهِ وَاللّهُ یرزُقُکَ فیهِ ما تَرجو پس حضرت کیسه پولی بیرون آورد که سیصد اشرفی در آن بود. پول را به آن مرد داد و فرمود: این پول را بگیر، زراعت هم مال تو است، امیدوارم خدای متعال به مقداری که امیدداری به تو روزی بدهد. قالَ: فَقامَ العُمَرِی فَقَبَّلَ رَأسَهُ وسَأَلَهُ أن یصفَحَ عَن فارِطِهِ، مرد که از جسارت های خود خبر داشت برخاست، سر آن جناب را بوسید و از جسارت های خود عذر خواست. فَتَبَسَّمَ إلَیهِ أبُوالحَسَنِ وَانصَرَف امام علیه السلام تبسم کرد و به سوی مدینه حرکت نمود. قالَ: وراحَ إلَى المَسجِدِ فَوَجَدَ العُمَرِی جالِسا، فَلَمّا نَظَرَ إلَیهِ قالَ: اللّهُ أعلَمُ حَیثُ یجعَلُ رِسالاتِهِ. قالَ: فَوَثَبَ أصحابُهُ إلَیهِ. فَقالوا لَهُ: ما قَضِیتُکَ؟ آن شب یا روز بعد که امام علیه السلام به مسجد تشریف برد، آن مرد نیز به مسجد آمده بود. وقتی نگاهش به آن حضرت افتاد. گفت: قال اَللّهُ یَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ دوستانش از روی تعجب گفتند؟ تو قبلاً چنین نبودی داستان چیست؟ قَد کُنتَ تَقولُ غَیرَ هذا قالَ: فَقالَ لَهُم: قَد سَمِعتُم ما قُلتُ الآنَ، وجَعَلَ یدعو لأَِبِی الحَسَنِ(ع)فَخاصَموهُ وخاصَمَهُم. لَمّا رَجَعَ أبُوالحَسَنِ إلى دارِهِ گفت من قبلاً چنین نبودم و به این مرد الهی توهین می کردم ولی در اشتباه بودم و شروع کرد به مدح و ثنا ودعای بر آن جناب و در این باره با آنان بحث و جدال می کرد. قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذینَ سَأَلوه فی قَتلِ العُمَرِی أیما کانَ خَیرا ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ إنَّنی أصلَحتُ أمرَهُ بِهذَا المِقدارِ الَّذی عَرَفتُم وکُفیتُ بِهِ شَرَّهُ وقتی امام به منزل برگشت به اصحاب فرمود: کدام بهتر بود؟ آنچه اراده کرده بودید یا آن چه من انجام دادم؟ من با مقداری پول او را اصلاح کردم و شر او را برطرف نمودم .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
:
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۳/۳ . ۱۴ذیقعده
💢 حکمت ۱۵۸ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ
برادرت را با نیکى کردن به او، مواخذه کن، [عَاتِبْ] با خوبی کردن به او، مشکلی که قرار است او ایجاد کند ،دفع کنید .
💠وَ ارْدُدْ شَرَّهُ بِالْإِنْعَامِ عَلَیْهِ
و شر وى را از راه بخشش به او دور ساز.
🔹 اختلاف سلیقه و اختلاف نظر از اموری است که بین نزدیک ترین و صمیمی ترین افراد نیز وجود دارد،
اگر در این شکاف ها، هر کدام از طرفین بر آتش این اختلاف بدمند، اوضاع آنچنان وخیم میشود که دیگر دوستی و رفاقتی باقی نمی ماند.
💎امام جواد علیه السلام هم فرمودند اختلاف خیر است اگر هیچ اختلاف نباشد مشکلاتی پیش می آید.
در چنین وضعیتی حضرت توصیه میکنند به جای «مقابله به مثل»؛ «مقابله به ضد» کنید.
در مقابل بدیهای او خوبی کنید تا او نیز به خود بیاید و اصلاح شود.
❄️ خداوند در آیه ۳۴ سوره فصلت میفرماید:
《ادْفَعْ بِالَّتِى هِىَ أَحْسَنُ》
بدى را با نیکى دفع کن
فَإِذَا الَّذِى بَیْنَکَ وَبَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِىٌّ حَمِیمٌ
ناگاه خواهى دید همان کس که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى بینشان است.
🔹ولى همان گونه که در آیه بعد از این آیه آمده است همه افراد این قدر ظرفیت و سعه صدر ندارند که بتوانند بدى ها را با خوبى و بى مهرى ها را با محبت پاسخ گویند
در ادامه خداوند میفرماید :
《 و َمَا یُلَقَّاهَآ إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُوا وَمَا یُلَقَّاهَآ إِلاَّ ذُو حَظّ عَظِیم 》
اما جز کسانى که داراى صبر و استقامتند به این مقام نمى رسند و جز کسانى که بهره عظیمى از ایمان و تقوا دارند به آن نایل نمى گردند.
🌐در جریان فتح مکه، مسلمانان مخصوصا مهاجرینی که به شدت از اهل مکه زخم خورده بودند میگفتند:
«الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَلْحَمَة»
امروز روز انتقام است
ولی پیامبر شعار را تغییر داد و فرمود:
«الْیَوْمَ یَوْمُ الْمَرْحَمَة»
امروز روز بخشش است
بعد هم فرمود:
« اذْهَبُوا انْتُمُ الطُّلَقاء»
بروید که همه آزادید.
و همین روش پیامبر باعث شد دلهای زیادی به سمت اسلام گرایش پیدا کنند.
⏪برخورد امام حسن با افراد بد دهن
دَخَلَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ اَلشَّامِ اَلْمَدِینَةَ فَرَأَى رَجُلاً رَاکِباً بَغْلَةً حَسَنَةً قَالَ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ
شخصی میگوید از شام به مدینه آمدم و شخص بزرگواری را دیدم سوار بر مرکب که زیباتر از او ندیده بودم
فَمَالَ قَلْبِی إِلَیْهِ فَسَأَلْتُ عَنْهُ فَقِیلَ لِی إِنَّهُ اَلْحَسَنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَمُ
به محض دیدن او دلم به او متمایل شد. وقتی از دیگران در مورد او پرسیدم گفتند او حسن ابن علی است.
فَامْتَلَأَ قَلْبِی غَیْظاً وَ حَنَقاً وَ حَسَداً أَنْ یَکُونَ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ وَلَدٌ مِثْلُهُ
وقتی این را شنیدم تمام وجودم پر از خشم و عصبانیت شد که علی علیه السلام چنین فرزندی دارد
فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَالَ أَنَا اِبْنُهُ فَقُلْتُ أَنْتَ اِبْنُ مَنْ وَ مَنْ وَ مَنْ
پیش آقا رفتم و از او پرسید شما پسر علی هستید؟ فرمود بله. و من شروع کردم به گفتن که پدرت چنین و چنان است
وَ جَعَلْتُ أَشْتِمُهُ وَ أَنَالُ مِنْهُ وَ مِنْ أَبِیهِ وَ هُوَ سَاکِتٌ حَتَّى اِسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ
من شروع کردم به بددهنی و ناسزا گفتن به حضرت و پدرش و آنقدر گفتم تا خودم خسته و شرمنده شدم
فَلَمَّا اِنْقَضَى کَلاَمِی ضَحِکَ وَ قَالَ أَحْسَبُکَ غَرِیباً شَامِیّاً
وقتی کلامم تمام شد حضرت لبخندی زد و فرمود به نظرم تو غریب باشى و شامى،
فَقُلْتُ أَجَلْ
گفتم: بلى
فَقَالَ فَمِلْ مَعِی إِنِ اِحْتَجْتَ إِلَى مَنْزِلٍ أَنْزَلْنَاکَ وَ إِلَى مَالٍ أَرْفَدْنَاکَ وَ إِلَى حَاجَةٍ عَاوَنَّاکَ
فرمود که: اگر احتیاج دارى بمنزل من بیا تا تو را سکونت دهم و اگر مال خواهى بتو بدهم، و اگر حاجتى داشته باشى مدد کنم و حاجت تو را برآورم.
فَاسْتَحْیَیْتُ مِنْهُ وَ عَجِبْتُ مِنْ کَرَمِ أَخْلاَقِهِ فَانْصَرَفْتُ
من از آن گفته خود شرمنده شدم و از کرم و اخلاق او تعجب کردم من بازگشتم
وَ قَدْ صِرْتُ أُحِبُّهُ مَا لاَ أُحِبُّ أَحَداً غَیْرَهُ
ومحبت او در دل جاى کردم بر وجهى که دیگرى را به آن مرتبه دوست نمیداشتم.
🌐ضرب المثل "جواب سنگ کلوخ است" همیشه درست نیست. در جایی که درمورد دشمنان اسلام و منافقین و کفار است بله درست است. حضرت علی علیه السلام هم فرمودند :
«ردّوُا الحجرَ مِن حیثُ جاء»
که کنایه از بدی را با بدی پاسخ دادن است که این در مورد دشمنان و کفار و منافقین است
ولی گاهی "جواب سنگ کلوخ نیست" اگر دوستی در حق ما ناجوانمردی کرد بهترین پاسخ او نیکی است تا شرم و حیا کند و منجر به اصلاح و تلنگر او شود.
🔹 با عمل و رفتار اشتباه دیگران را اصلاح کنیم غرر الحکم:
أَصْلِحِ الْمُسِیءَ بِحُسْنِ فَعَالِکَ وَ دُلَّ عَلَى الْجَمِیلِ بِجَمِیلِ مَقَالِکَ
بدکار و کسی را که به تو بدی کرده را ، با کردار نیک درست گردان و با گفتار نیکو و زیبایت به خیر و خوبی راهنمایی کن
🔹 نه تنها خودِ احسان، حتی تصمیم گرفتن به احسان نیز موثر است. در غررالحکم فرمود :
عزیمة الخیر تطفئ نار الشّرّ
تصمیم بر خیر و نیکى ،آتش شرّ و بدى را خاموش سازد.
🔹غرر الحکم:
الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیءِ یُصْلِحُ الْعَدُوَّ
احسان به شخص بد کار (چه به خدا گناه کرده چه به تو خطا و بدی کرده )، دشمن و دشمنى را اصلاح کند.
🔹غرر الحکم:
اجْعَلْ جَزَاءَ النِّعْمَةِ عَلَیْکَ الْإِحْسَانَ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ
در مقابل نعمتى که خدا به تو روا داشته، به آن کسی که بر تو بدى کرده نیکى کن
همین که در مسیر هدایت هستیم، همین که خوب و بد را تشخیص میدهیم نعمت است.
🔻نکته۱:
دوستی باید همراه با عتاب باشد.
امام باقرعلیه السلام فرمود:
اتَّبِعْ مَنْ یُبْکِیکَ وَ هُوَ لَکَ نَاصِحٌ
از کسى که تو را به گریه مىاندازد ولى خیرخواه توست، پیروى کن
وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ یُضْحِکُکَ وَ هُوَ لَکَ غَاشٌّ
و از کسى که تو را مىخنداند ولى با تو نیرنگ مىکند، پیروى نکن.
🌐در خطبه ۱۰۸ در مورد پیامبر و مهربانی و دلسوزی او فرمود:
طَبِیبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ، قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ
او طبیب سیّارى است که با طبّ خویش همواره در گردش است و در جستجوى بیماران مرهم هایش را کاملا آماده ساخته بود
وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ
و ابزارش را براى موارد نیاز به عنوان آخرین درمان جهت داغ کردن محلّ زخم ها گداخته نموده
( در مواردی از زخمها برای مرهم بایدروی آن داغ گذاشت )
🔻نکته ۲ :
دین مجموعه ای از دستورات است که همه آنها را باید کنار هم دید. اگر دراینجا حضرت به بخشش و عفو سفارش میکند، در جای دیگر به مقابله توصیه میکند
اینکه حضرت فرمود:
عَاتِبْ أَخَاکَ بِالْإِحْسَانِ إِلَیْهِ؛
از لفظ اخ استفاده میشود که باید در موقعیت هایی که امکان ضرر و خسارت نیست از این قاعده استفاده کرد.
❌آنجایی که انسان در مواجهه با دیگران اگر کوتاه بیاید شخص مقابل نسبت به او بدتر عمل می کند (یا دشمنی می کند) و کوتاه آمدن را نشانه ضعف انسان می دانند و نادرست به خود حق می دهند انسان باید مقابل آنها بایستد
✳️پیامبر صلی الله علیه وآله :
إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْ أُمَّتِی فَتَوَاضَعُوا لَهُمْ
هر گاه فروتنان از امت مرا دیدید، شما نیز در مقابل آنان فروتن و متواضع باشید،
وَ إِذَا رَأَیْتُمُ الْمُتَکَبِّرِینَ فَتَکَبَّرُوا عَلَیْهِمْ
و هر گاه متکبران و فخر فروشان را دیدید، برخوردی مشابه با خودشان داشته باشید؛
فَإِنَّ ذَلِکَ لَهُمْ مَذَلَّةٌ وَ صَغَار
زیرا این کار سبب خواری و کوچک شدن آنان میشود.
✳️امام علی علیه السلام :
التکبر على المتکبرین هو التواضع بعینه
تکبر در مقابل گردنکشان، خود نوعی فروتنی است.
✳️امام سجادعلیه السلام :
وَ حَقُّ مَنْ أَسَاءَکَ أَنْ تَعْفُوَ عَنْهُ
حقّ کسی که به تو بد میکند، این است که؛ او را عفو کنی
وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّ الْعَفْوَ یَضُرُّ انْتَصَرْتَ
و اگر بدانی که این عفو تو ضرر دارد، از دیگران در برابر بدرفتاری او کمک بخواه و مقابل او بایست.
⏪داستانی ازبزرگ منشی امام کاظم علیه السلام و ایجاد تغییر در فرد هتاک
إنَّ رَجُلاً مِن وُلدِ عُمَرَ بنِ الخَطّابِ کانَ بِالمَدینَةِ یؤذی أبَا الحَسَنِ موسى(ع)ویسُبُّهُ إذا رَآهُ ویشتِمُ« عَلِیا »
یکی از نوه های خلفا در مدینه طیّبه، پیوسته حضرت موسی بن جعفر را اذیت می کرد و ناسزا می گفت. هر وقت آن جناب را می دید به امیرالمؤمنین علیه السلام دشنام می داد،
فَقالَ لَهُ بَعضُ حاشِیتِهِ یوما: دَعنا نَقتُل هذَا الفاجِرَ، فَنَهاهُم عَن ذلِکَ أشَدَّ النَّهی وزَجَرَهُم
یکی از اصحاب به آن حضرت عرض کرد اجازه بدهید این مرد فاسق را به هلاکت برسانیم. امام علیه السلام او را از این عمل جدّا نهی فرمودند.
وسَأَلَ عَنِ العُمَرِىِّ
یک روز پرسید آن شخص کجاست؟
فَذُکِرَ أَنَّهُ یزرَعُ بِناحِیةٍ مِن نَواحِی المَدینَة
گفتند در مزرعه خود اطراف مدینه مشغول کشاورزی است
فَرَکِبَ إلَیهِ فَوَجَدَه فی مَزرَعَةٍ لَهُ فَدَخَلَ المَزرَعَةَ بِحِمارِهِ
حضرت سوار شد و به سوی مزرعه حرکت نمود و وارد مزرعه شد
فَصاحَ بِهِ العُمَرِی لا تُوَطِّئ زَرعَنا فَتَوَطَّأَهُ بِالحِمارِ حَتّى وَصَلَ إلَیهِ،
پس فریاد او بلند شد مزرعه ام را از بین بردید.
ونَزَلَ وَجَلَسَ عِندَهُ وباسَطَهُ وضاحَکَهُ وقالَ لَهُ: کَم غَرِمتَ عَلى زَرعِکَ هذا؟
بعد از سلام و احوالپرسی با گشاده رویی از وی پرسید: چه مقدار خرج این زراعت کرده ای؟
قالَ: مِئَةُ دینارٍ
عرض کرد: یکصد دینار
قالَ: فَکَم تَرجو أن تُصیبَ؟قالَ: لَستُ أعلَمُ الغَیبَ.
فرمود: امید داری چه مقدار از آن سود ببری؟ عرض کرد: غیب نمی دانم.
قالَ لَهُ: إنّما قُلتُ: کَم تَرجو أن یجیئَکَ فیهِ؟ قالَ: أرجو أن یجیءَ مِئَتا دینارٍ
حضرت فرمود: گفتم چه مقدار امید داری؟ عرض کرد: امیدوارم دویست دینار هم سود ببرم.
قالَ: فَأَخرَجَ لَهُ أبُوالحَسَنِ(ع)صُرَّةً فیها ثَلاثُمِئَةِ دینارٍ، وقالَ: هذا زَرعُکَ عَلى حالِهِ وَاللّهُ یرزُقُکَ فیهِ ما تَرجو
پس حضرت کیسه پولی بیرون آورد که سیصد اشرفی در آن بود. پول را به آن مرد داد و فرمود: این پول را بگیر، زراعت هم مال تو است، امیدوارم خدای متعال به مقداری که امیدداری به تو روزی بدهد.
قالَ: فَقامَ العُمَرِی فَقَبَّلَ رَأسَهُ وسَأَلَهُ أن یصفَحَ عَن فارِطِهِ،
مرد که از جسارت های خود خبر داشت برخاست، سر آن جناب را بوسید و از جسارت های خود عذر خواست.
فَتَبَسَّمَ إلَیهِ أبُوالحَسَنِ وَانصَرَف
امام علیه السلام تبسم کرد و به سوی مدینه حرکت نمود.
قالَ: وراحَ إلَى المَسجِدِ فَوَجَدَ العُمَرِی جالِسا، فَلَمّا نَظَرَ إلَیهِ قالَ: اللّهُ أعلَمُ حَیثُ یجعَلُ رِسالاتِهِ. قالَ: فَوَثَبَ أصحابُهُ إلَیهِ. فَقالوا لَهُ: ما قَضِیتُکَ؟
آن شب یا روز بعد که امام علیه السلام به مسجد تشریف برد، آن مرد نیز به مسجد آمده بود. وقتی نگاهش به آن حضرت افتاد. گفت:
قال اَللّهُ یَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ دوستانش از روی تعجب گفتند؟ تو قبلاً چنین نبودی داستان چیست؟
قَد کُنتَ تَقولُ غَیرَ هذا قالَ: فَقالَ لَهُم: قَد سَمِعتُم ما قُلتُ الآنَ، وجَعَلَ یدعو لأَِبِی الحَسَنِ(ع)فَخاصَموهُ وخاصَمَهُم. لَمّا رَجَعَ أبُوالحَسَنِ إلى دارِهِ
گفت من قبلاً چنین نبودم و به این مرد الهی توهین می کردم ولی در اشتباه بودم و شروع کرد به مدح و ثنا ودعای بر آن جناب و در این باره با آنان بحث و جدال می کرد.
قالَ لِجُلَسائِهِ الَّذینَ سَأَلوه فی قَتلِ العُمَرِی أیما کانَ خَیرا ما أرَدتُم أم ما أرَدتُ إنَّنی أصلَحتُ أمرَهُ بِهذَا المِقدارِ الَّذی عَرَفتُم وکُفیتُ بِهِ شَرَّهُ
وقتی امام به منزل برگشت به اصحاب فرمود: کدام بهتر بود؟
آنچه اراده کرده بودید یا آن چه من انجام دادم؟
من با مقداری پول او را اصلاح کردم و شر او را برطرف نمودم .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین