بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۲/۲۶ . ۶ذیقعده
💢 حکمت ۱۵۴ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ کسی که به کار جمعیتى راضى باشد همچون کسى است که در آن کار با آنها شرکت کرده،
💠وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ، إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِه. با این تفاوت، آن کسی که در انجام کار باطل دخالت دارد دو گناه مىکند:[إِثْمَانِ] گناه عمل وگناه رضایت به آن. ولى شخصى که بیرون از دایره عمل است و به آن راضى است تنها مرتکب یک گناه مىشود و آن گناه رضایت است.
◀️علت گناه بودن رضایت به فعل قوم گنهکار چند مطلب میتواند باشد:
1️⃣رضایت به عملی مانع نهی از منکر میشود. از آنجایی که نهی از منکر واجب است اگر کسی نسبت به فعلی انزجار نداشته باشد بلکه رضایت هم داشته باشد آن فعل را زشت نمی بیند و به عمل کنندگان آن تذکر نمی دهد لذا شریک جرم میشود. مثال: جنایات اسرائیل برعلیه مظلومین غزه.اگر ما رضایت به کار اسرائیل داشته باشیم،طبعا علیه او فریاد نمی کشیم واقدام عملی نمیکنیم، نهی ازمنکر نمی کنیم.لذا با ترک نهی از منکر، مرتکب گناه می شویم.
2️⃣همنشینی، مجالست و محبت تاثیر گذار است همانگونه که می گویند"کمال همنشین" اثر دارد، رذالت و خباثت همنشین نیز اثر دارد و باعث میشود آرام آرام قبح گناه شکسته شود و عمل به آن برای انسان هموار شود و سرانجام انسان سر از وادی گناه در بیاورد.
⏪️همانطور که مقدمه واجب واجب است، مقدمه حرام نیز حرام است و گناه محسوب میشود.
📘 روایات فراوانی است مبنی بر اینکه رضایت به فعل گناه دیگران نداشته باشیم. در خطبه ۲۰۱ نهج البلاغه می فرماید: أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ اى مردم! در طریق هدایت از کمى پویندگان وحشت نکنید، زیرا مردم گرد سفره اى اجتماع کرده اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است. أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ اى مردم! رضایت و نارضایتى نسبت به عملى از اعمال موجب وحدت مردم در کیفر و پاداش مى شود. وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا مگر نمى دانید ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد; امّا کیفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند. فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ خداوند سبحان مى فرماید: آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام هنگام نزول بلاى فراگیر پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداخته اى که در زمین نرمى فرو رود با صداى وحشتناکى فرو رفت.
📘در زیارت اربعین می خوانیم: فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ پس خدا لعنت کند، آن که تو را کشت و آن که به تو ظلم نمود و جماعتی را که این مطلب مصائب و شهادتت را شنیدند و به آن راضی شدند.
✅️رضایت به فعل قومی مساوی با شراکت در آن فعل است. محبت و بغض، باید حساب وکتاب داشته باشد. دوستی ودشمنی باید حول محور الهی باشد.
📘علامه مجلسی در بحار الانوار بابی دارند با عنوان "إنَّ مَنْ رَضِىَ بِفِعْل فَهُوَ کَمَنْ أتاهُ" کسى که راضى به فعلى شود همانند کسى است که آن را انجام داده است. سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ (از سماعه روایت شده که شنیدم امام صادق درباره فرمایش خدای متعال فرمود) 《قَدْ جاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذِی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ؛ آل عمران -۱۸۳ 》 قطعاً پیش از من، پیامبرانی بودند که دلایل آشکار را با آنچه گفتید، برای شما آوردند. اگر راست می گویید، پس چرا آنان را کشتید؟ وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ یَقْتُلُوا وَ لَکِنْ فَقَدْ کَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِینَ قَتَلُوا خداوند می دانست که آنها آن پیامبر را نکشته اند، ولی دل آنها با کسانی بود که در گذشته آنان را کشتند. فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِینَ لِمُتَابَعَةِ هَوَاهُمْ وَ رِضَاهُمْ لِذَلِکَ الْفِعْلِ از این رو خداوند آنان را به علت تبعیت از هوای نفس خود و خوشنودیشان به انجام آن عمل قاتلین نامید.
📘قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِیَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْحَرُورِیَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ عمر بن معمر گوید: امام صادق فرمود: خداوند قدریه را لعنت کند. خداوند حَرُورِیَّه را لعنت کند. خداوند مرجئه را لعنت کند. خداوند مرجئه را لعنت کند. قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّةً وَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّتَیْنِ عمر گوید: عرض کردم: فدایت گردم، چطور دو گروه اول را یک بار لعنت کردی اما گروه سوم را دو بار؟ فَقَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ زَعَمُوا أَنَّ الَّذِینَ قَتَلُونَا مُؤْمِنِینَ فَثِیَابُهُمْ مُلَطَّخَةٌ بِدِمَائِنَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ فرمود: اینان گمان بردندکسانی که ما را کشتند مؤمن بودند، پس دست آنها تا روز قیامت به خون های ما آلوده است .
📘 مُحَمَّدُ بْنُ الْأَرْقَطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لِی تَنْزِلُ الْکُوفَةَ محمد بن ارقط از امام صادق روایت می کند که به من فرمود: در کوفه ساکن هستی؟ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَتَرَوْنَ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ عرض کردم: بلی. فرمود: پس قاتلان حسین را در میان خویش می بینید. قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا بَقِیَ مِنْهُمْ أَحَدٌ عرض کردم: فدایت گردم، کسی از آنان باقی نمانده. قَالَ فَإِذَا أَنْتَ لَا تَرَى الْقَاتِلَ إِلَّا مَنْ قَتَلَ أَوْ مَنْ وَلِیَ الْقَتْلَ فرمود: پس تو قاتل را تنها کسی می دانی که کسی را به قتل رساند یا کسی که در قتلی یاری رساند؟
📘درعیون اخبار الرضا از امام هشتم روایت داریم: قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِی حَدِیثٍ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ به امام رضا عرض کردم نظر شما در مورد حدیثی که از امام صادق نقل شده چیست!! أَنَّهُ قَالَ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع قَتَلَ ذَرَارِیَّ قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ ع بِفِعَالِ آبَائِهِمْ چگونه هنگامى که حضرت مهدى قیام مى کند فرزندان قاتلان حسین را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى رساند. فَقَالَ ع هُوَ کَذَلِکَ امام رضا فرمود همینطور است. فَقُلْتُ وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى مَا مَعْنَاهُ راوی میگوید من پرسیدم در حالى که خداوند مى فرماید: و هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد؟ ( پس معنای آیه چیست) قَالَ صَدَقَ اللَّهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ وَ لَکِنْ ذَرَارِیُّ قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ ع یَرْضَوْنَ بِأَفْعَالِ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ فرمود: همه گفتار خداوند راست است ولی به سبب آن که این فرزندان به اعمال پدرانشان رضایت دادند و به آن افتخار مى کنند و هر کس به چیزى راضى شود مانند این است که آن را انجام داده باشد. وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ اگر کسى در مشرق به قتل برسد و دیگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضایت دهد شخص راضى در نزد خداوند شریک قاتل است.
📘 عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِأَیِّ عِلَّةٍ أَغْرَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْیَا کُلَّهَا فِی زَمَنِ نُوحٍ ع- از امام رضا علیه السلام سوال شد چرا خداوند در زمان حضرت نوح علیه السّلام تمام دنیا را غرق کرد، وَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ وَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ در حالىکه در میان آنها کودکانى بودند که هیچ گناهى نداشتند؟ فَقَالَ مَا کَانَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ آن حضرت فرمودند: در میان غرقشدگان هیچ کودکى نبود، لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ- وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِینَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ زیرا خداوند چهل سال قبل از طوفان زمان نوح پشت مردان و رحم زنان را نازا قرار داد و نسلشان را قطع نمود. فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِیهِمْ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُهْلِکَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ پس همه غرق شدند،در حالىکه در میان آنها کودکى نبود و خداوند کسى را با عذاب خود نابود نمىکند که هیچ گناهى نداشته باشد. وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ ع- فَأُغْرِقُوا بِتَکْذِیبِهِمْ لِنَبِیِّ اللَّهِ نُوحٍ ع- وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَکْذِیبِ الْمُکَذِّبِینَ امّا باقى مردم در زمان حضرت نوح علیه السّلام به خاطر اینکه پیامبرى حضرت نوح علیه السّلام را تکذیب کردند و دیگر مردم هم به خاطر خشنودى آنها از دروغ دروغگویان غرق شدند. وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَاهَدَهُ وَ أَتَاهُ و کسى که نسبت به موضوعى غائب باشد،امّا نسبت به کارى راضى باشد،مثل کسى است که حاضر بوده و آن عمل را انجام داده است.
✳️درخطبه ۱۷۲ امیرالمومنین می فرملیند: لَوْ لَمْ یُصِیبُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا رَجُلًا وَاحِداً مُعْتَمِدِینَ لِقَتْلِهِ بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذَلِکَ الْجَیْشِ کُلِّهِ به خدا سوگند، اگر جز به یک نفر دست نمى یافتند و او را عمدا بدون گناه مى کشتند کشتار همه آنها براى من حلال بود. إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ یُنْکِرُوا وَ لَمْ یَدْفعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِیَدٍ زیرا همگان حضور داشتند و انکار نکردند، و از مظلوم با دست و زبان دفاع نکردند.
◀️وظیفه مردم : لزوم اعلام برائت از گناه و ظلم است. امام صادق علیه السلام فرمود: حَسْبُ الْمُؤْمِنِ غَیْراً إِذَا رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَلْبِهِ إِنْکَارَهُ. در غیرتمندی مؤمن همین کافى است که هر گاه منکرى را ببیند، خداوند عز و جل بداند که در دل آن را انکار مى کند.
◀️ امام صادق ع در مورد وظیفه مردم فرمود: حَسْبُ الْمُؤْمِنِ عِزّاً إِذَا رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِهِ أَنَّهُ لَهُ کَارِه براى عزّت مؤمن همین کافى است که هر گاه منکرى را ببیند، خداوند عز و جل بداند که در دل آن را انکار مى کند.
◀️ امیرالمومنین سلام الله علیه فرمود: الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الرَّاضِی بِهِ وَ الْمُعِینُ عَلَیْهِ شُرَکَاءُ ثَلَاثَةٌ ستمگر و یارى دهنده او و کسى که به ستم او راضى باشد، هر سه در ستم شریک هستند.
❌اگر ما هم امروز این همراهی و تایید را نداشته باشیم اهل آتش خواهیم بود. ما هم میتوانیم در همه اتفاقات مثبت تاریخ سهیم باشیم.در خطبه ۱۲ میفرماید: لما أظفره الله بأصحاب الجمل وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِه هنگامى که خداوند امام را در جنگ «جمل» پیروز ساخت یکى از یارانش عرض کرد: وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیَرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ دوست مى داشتم برادرم فلانى همراه ما بود تا شاهد پیروزیهاى الهى بر دشمنان که خدا نصیب شما کرده ، ببیند. فَقَالَ لَهُ ع أَ هَوَى أَخِیکَ مَعَنَا امام فرمود: آیا قلب و فکر و علاقه برادرت با ماست؟ فَقَالَ نَعَمْ او در پاسخ عرض کرد: آرى. قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ امام فرمود: او نیز به طور مسلّم در این صحنه حضور داشته است نه تنها او حضور داشته بلکه گروه هایى در لشکر ما حضور داشتند که هم اکنون در صلب پدران و رحم مادرانند. سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یَقْوَى بِهِمُ الْإِیمَان کسانى که زمانهاى آینده آنها را آشکار مى سازد و ایمان به وسیله آنها قوى و نیرومند مى شود.
⏪ عطیه کوفی میگوید: وقتی در روز اربعین برای زیارت امام حسین به کربلا رسیدیم، جابربن عبدالله انصاری مدام میگفت : لَقَدْ شَارَکْنَاکُمْ فِیمَا دَخَلْتُمْ فِیهِ ما هم به همان اجر و ثوابی رسیدیم که شما شهدای کربلا رسیدید. عطیه میگوید چگونه ممکن است ما مثل شهدای کربلا باشیم در حالی که نه تیری خورده ایم نه نیزه ای؟ جابر میگوید: یَا عَطِیَّةُ سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ ص عطیه مناز حبیبم رسول خدا شنیدم که فرمود: یَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِکَ فِی عَمَلِهِمْ کسی که گروهی را دوست داشته باشد، با آنها محشور می شود، وکسی که عمل قومی را دوست داشته باشد، در عمل آن قوم شریک است. وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً أَنَّ نِیَّتِی وَ نِیَّةَ أَصْحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیْهِ الْحُسَیْن قسم به خدایی که رسول مکرم را به حق به عنوان نبی فرستاد.نیت من،نیت عطیه،نیت اصحاب من، بر همان مسیری است که ابا عبدالله رفت.
📘مرحوم علامه مجلسی در جلد ۵۲ بحار ص 7۷۵ در باب "کسانی که امام زمان را دیده اند" جریان عجیبی نقل میکنند: شخصی میگوید با پدرم در کاروانسرایی نشسته بودم که فرد کناری ما خوابش برد و عمامه از سرش افتاد در حالی که شکاف عمیقی در سر او بود. وقتی از خواب بیدار شد در مورد این زخم از او پرسیدیم. گفت: من از شام عازم فلسطین ، غزه، بودم و در میانه راه با مسافر دیگر هم مسیر شدم و از هر دری صحبت به میان آمد تا اینکه بحث به عقاید رسید. متوجه شدم او طرفدار معاویه است و من طرفدار امیرالمومنین. او گفت: لَوْ کُنْتُ فِی أَیَّامِ صِفِّینَ لَرَوَّیْتُ سَیْفِی مِنْ عَلِیٍّ وَ أَصْحَابِهِ من دوست داشتم اگر من در جنگ صفین حضور داشتم، شمشیرم را از خون علی و دوستانش سیراب می کردم. فَقُلْتُ لَوْ کُنْتُ فِی أَیَّامِ صِفِّینَ لَرَوَّیْتُ سَیْفِی مِنْ مُعَاوِیَةَ وَ أَصْحَابِهِ من هم گفتم: اتفاقا اگر من در صفین بودم دوست داشتم شمشیرم را از خون معاویه و دوستانش سیراب می کردم می گوید: جنگ سختی بین من و او در گرفت و بعد از زد و خورد من ضربه سختی به او زدم و او ضربه سختی به من زد و من افتادم. وقتی به هوش آمدم یک اسب سواری بالای سر من بود. فهمیدم که امام زمان است. دست به سر من کشید و زخم سرم بسته شد و بعد حضرت فرمود: أَنْتَ نَصَرْتَنَا فَنَصَرْنَاکَ تو ما را یاری دادی، ما هم تورا یاری دادیم. وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ نَصَرَهُ . کسی که خدا را یاری دهد خدا هم او را حتما یاری خواهد داد. فَقُلْتُ مَنْ أَنْتَ من گفتم: شما چه کسی هستید؟ فَقَالَ صَاحِبَ الْأَمْرِ .ثُمَّ قَالَ لِی حضرت فرمود: من صاحب الامرم. من امام زمان تو هستم. سپس به من فرمود: وَ إِذَا سُئِلْتَ عَنْ هَذِهِ الضَّرْبَةِ اگر کسی از تو پرسید کجا این حادثه برای تو ایجاد شد؟ کجا مجروح شدی؟ فَقُلْ ضُرِبْتُهَا فِی صِفِّینَ. بگو من جانباز جنگ صفین هستم.
❌ ما هم میتوانیم جانباز جنگ صفین باشیم. اگر رضایت ما به مسیری باشد که اهل بیت دوست دارند، نام ما در تمام خوبیها ی عالم ثبت است. اگر از بدیها حمایت کنیم و از آن خوشمان بیاید، همه آن گناه ومعصیتها در پرونده ما هم نوشته می شود. . اللهم الحقنا بالصالحین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۲/۲۶ . ۶ذیقعده
💢 حکمت ۱۵۴ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ
کسی که به کار جمعیتى راضى باشد همچون کسى است که در آن کار با آنها شرکت کرده،
💠وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ، إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِه.
با این تفاوت، آن کسی که در انجام کار باطل دخالت دارد دو گناه مىکند:[إِثْمَانِ]
گناه عمل وگناه رضایت به آن.
ولى شخصى که بیرون از دایره عمل است و به آن راضى است تنها مرتکب یک گناه مىشود و آن گناه رضایت است.
◀️علت گناه بودن رضایت به فعل قوم گنهکار چند مطلب میتواند باشد:
1️⃣رضایت به عملی مانع نهی از منکر میشود. از آنجایی که نهی از منکر واجب است اگر کسی نسبت به فعلی انزجار نداشته باشد بلکه رضایت هم داشته باشد آن فعل را زشت نمی بیند و به عمل کنندگان آن تذکر نمی دهد لذا شریک جرم میشود.
مثال: جنایات اسرائیل برعلیه مظلومین غزه.اگر ما رضایت به کار اسرائیل داشته باشیم،طبعا علیه او فریاد نمی کشیم واقدام عملی نمیکنیم، نهی ازمنکر نمی کنیم.لذا با ترک نهی از منکر، مرتکب گناه می شویم.
2️⃣همنشینی، مجالست و محبت تاثیر گذار است همانگونه که می گویند"کمال همنشین" اثر دارد، رذالت و خباثت همنشین نیز اثر دارد و باعث میشود آرام آرام قبح گناه شکسته شود و عمل به آن برای انسان هموار شود و سرانجام انسان سر از وادی گناه در بیاورد.
⏪️همانطور که مقدمه واجب واجب است، مقدمه حرام نیز حرام است و گناه محسوب میشود.
📘 روایات فراوانی است مبنی بر اینکه رضایت به فعل گناه دیگران نداشته باشیم. در خطبه ۲۰۱ نهج البلاغه می فرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیلٌ
اى مردم! در طریق هدایت از کمى پویندگان وحشت نکنید، زیرا مردم گرد سفره اى اجتماع کرده اند که سیرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است.
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا یَجْمَعُ النَّاسَ الرِّضَا وَ السُّخْطُ
اى مردم! رضایت و نارضایتى نسبت به عملى از اعمال موجب وحدت مردم در کیفر و پاداش مى شود.
وَ إِنَّمَا عَقَرَ نَاقَةَ ثَمُودَ رَجُلٌ وَاحِدٌ فَعَمَّهُمُ اللَّهُ بِالْعَذَابِ لَمَّا عَمُّوهُ بِالرِّضَا
مگر نمى دانید ناقه ثمود را تنها یک نفر پى کرد; امّا کیفر و عذاب الهى آن، همه قوم ثمود را فرا گرفت، زیرا همگى به عمل آن یک نفر راضى بودند.
فَقَالَ سُبْحَانَهُ فَعَقَرُوها فَأَصْبَحُوا نادِمِینَ فَمَا کَانَ إِلَّا أَنْ خَارَتْ أَرْضُهُمْ بِالْخَسْفَةِ خُوَارَ السِّکَّةِ الْمُحْمَاةِ فِی الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ
خداوند سبحان مى فرماید: آن قوم ناقه را پى کردند و سرانجام هنگام نزول بلاى فراگیر پشیمان شدند و طولى نکشید سرزمین آنان همچون آهن گداخته اى که در زمین نرمى فرو رود با صداى وحشتناکى فرو رفت.
📘در زیارت اربعین می خوانیم:
فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ
پس خدا لعنت کند، آن که تو را کشت و آن که به تو ظلم نمود و جماعتی را که این مطلب مصائب و شهادتت را شنیدند و به آن راضی شدند.
✅️رضایت به فعل قومی مساوی با شراکت در آن فعل است.
محبت و بغض، باید حساب وکتاب داشته باشد.
دوستی ودشمنی باید حول محور الهی باشد.
📘علامه مجلسی در بحار الانوار بابی دارند با عنوان "إنَّ مَنْ رَضِىَ بِفِعْل فَهُوَ کَمَنْ أتاهُ"
کسى که راضى به فعلى شود همانند کسى است که آن را انجام داده است.
سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ فِی قَوْلِ اللَّهِ (از سماعه روایت شده که شنیدم امام صادق درباره فرمایش خدای متعال فرمود)
《قَدْ جاءَکُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِی بِالْبَیِّناتِ وَ بِالَّذِی قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ؛ آل عمران -۱۸۳ 》
قطعاً پیش از من، پیامبرانی بودند که دلایل آشکار را با آنچه گفتید، برای شما آوردند. اگر راست می گویید، پس چرا آنان را کشتید؟
وَ قَدْ عَلِمَ أَنَّ هَؤُلَاءِ لَمْ یَقْتُلُوا وَ لَکِنْ فَقَدْ کَانَ هَوَاهُمْ مَعَ الَّذِینَ قَتَلُوا
خداوند می دانست که آنها آن پیامبر را نکشته اند، ولی دل آنها با کسانی بود که در گذشته آنان را کشتند.
فَسَمَّاهُمُ اللَّهُ قَاتِلِینَ لِمُتَابَعَةِ هَوَاهُمْ وَ رِضَاهُمْ لِذَلِکَ الْفِعْلِ
از این رو خداوند آنان را به علت تبعیت از هوای نفس خود و خوشنودیشان به انجام آن عمل قاتلین نامید.
📘قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَعَنَ اللَّهُ الْقَدَرِیَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْحَرُورِیَّةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُرْجِئَةَ
عمر بن معمر گوید: امام صادق فرمود: خداوند قدریه را لعنت کند.
خداوند حَرُورِیَّه را لعنت کند.
خداوند مرجئه را لعنت کند.
خداوند مرجئه را لعنت کند.
قَالَ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَیْفَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّةً وَ لَعَنْتَ هَؤُلَاءِ مَرَّتَیْنِ
عمر گوید: عرض کردم: فدایت گردم، چطور دو گروه اول را یک بار لعنت کردی اما گروه سوم را دو بار؟
فَقَالَ إِنَّ هَؤُلَاءِ زَعَمُوا أَنَّ الَّذِینَ قَتَلُونَا مُؤْمِنِینَ فَثِیَابُهُمْ مُلَطَّخَةٌ بِدِمَائِنَا إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ
فرمود: اینان گمان بردندکسانی که ما را کشتند مؤمن بودند، پس دست آنها تا روز قیامت به خون های ما آلوده است .
📘 مُحَمَّدُ بْنُ الْأَرْقَطِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لِی تَنْزِلُ الْکُوفَةَ
محمد بن ارقط از امام صادق روایت می کند که به من فرمود: در کوفه ساکن هستی؟
قُلْتُ نَعَمْ قَالَ فَتَرَوْنَ قَتَلَةَ الْحُسَیْنِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ
عرض کردم: بلی.
فرمود: پس قاتلان حسین را در میان خویش می بینید.
قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا بَقِیَ مِنْهُمْ أَحَدٌ
عرض کردم: فدایت گردم، کسی از آنان باقی نمانده.
قَالَ فَإِذَا أَنْتَ لَا تَرَى الْقَاتِلَ إِلَّا مَنْ قَتَلَ أَوْ مَنْ وَلِیَ الْقَتْلَ
فرمود: پس تو قاتل را تنها کسی می دانی که کسی را به قتل رساند یا کسی که در قتلی یاری رساند؟
📘درعیون اخبار الرضا از امام هشتم روایت داریم:
قُلْتُ لِأَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا تَقُولُ فِی حَدِیثٍ رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ
به امام رضا عرض کردم نظر شما در مورد حدیثی که از امام صادق نقل شده چیست!!
أَنَّهُ قَالَ إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ ع قَتَلَ ذَرَارِیَّ قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ ع بِفِعَالِ آبَائِهِمْ
چگونه هنگامى که حضرت مهدى قیام مى کند فرزندان قاتلان حسین را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مى رساند.
فَقَالَ ع هُوَ کَذَلِکَ
امام رضا فرمود همینطور است.
فَقُلْتُ وَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى مَا مَعْنَاهُ
راوی میگوید من پرسیدم در حالى که خداوند مى فرماید: و هیچ گنهکارى بار گناه دیگرى را به دوش نمى کشد؟
( پس معنای آیه چیست)
قَالَ صَدَقَ اللَّهُ فِی جَمِیعِ أَقْوَالِهِ وَ لَکِنْ ذَرَارِیُّ قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ ع یَرْضَوْنَ بِأَفْعَالِ آبَائِهِمْ وَ یَفْتَخِرُونَ بِهَا وَ مَنْ رَضِیَ شَیْئاً کَانَ کَمَنْ أَتَاهُ
فرمود: همه گفتار خداوند راست است ولی به سبب آن که این فرزندان به اعمال پدرانشان رضایت دادند و به آن افتخار مى کنند و هر کس به چیزى راضى شود مانند این است که آن را انجام داده باشد.
وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِیَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ فِی الْمَغْرِبِ لَکَانَ الرَّاضِی عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِیکَ الْقَاتِلِ
اگر کسى در مشرق به قتل برسد و دیگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضایت دهد شخص راضى در نزد خداوند شریک قاتل است.
📘 عَنِ الرِّضَا ع قَالَ: قُلْتُ لَهُ لِأَیِّ عِلَّةٍ أَغْرَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْیَا کُلَّهَا فِی زَمَنِ نُوحٍ ع-
از امام رضا علیه السلام سوال شد چرا خداوند در زمان حضرت نوح علیه السّلام تمام دنیا را غرق کرد،
وَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ وَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ
در حالىکه در میان آنها کودکانى بودند که هیچ گناهى نداشتند؟
فَقَالَ مَا کَانَ فِیهِمُ الْأَطْفَالُ
آن حضرت فرمودند: در میان غرقشدگان هیچ کودکى نبود،
لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ أَصْلَابَ قَوْمِ نُوحٍ- وَ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ أَرْبَعِینَ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ
زیرا خداوند چهل سال قبل از طوفان زمان نوح پشت مردان و رحم زنان را نازا قرار داد و نسلشان را قطع نمود.
فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِیهِمْ مَا کَانَ اللَّهُ لِیُهْلِکَ بِعَذَابِهِ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ
پس همه غرق شدند،در حالىکه در میان آنها کودکى نبود و خداوند کسى را با عذاب خود نابود نمىکند که هیچ گناهى نداشته باشد.
وَ أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ ع- فَأُغْرِقُوا بِتَکْذِیبِهِمْ لِنَبِیِّ اللَّهِ نُوحٍ ع- وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَکْذِیبِ الْمُکَذِّبِینَ
امّا باقى مردم در زمان حضرت نوح علیه السّلام به خاطر اینکه پیامبرى حضرت نوح علیه السّلام را تکذیب کردند و دیگر مردم هم به خاطر خشنودى آنها از دروغ دروغگویان غرق شدند.
وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَ بِهِ کَانَ کَمَنْ شَاهَدَهُ وَ أَتَاهُ
و کسى که نسبت به موضوعى غائب باشد،امّا نسبت به کارى راضى باشد،مثل کسى است که حاضر بوده و آن عمل را انجام داده است.
✳️درخطبه ۱۷۲ امیرالمومنین می فرملیند:
لَوْ لَمْ یُصِیبُوا مِنَ الْمُسْلِمِینَ إِلَّا رَجُلًا وَاحِداً مُعْتَمِدِینَ لِقَتْلِهِ بِلَا جُرْمٍ جَرَّهُ لَحَلَّ لِی قَتْلُ ذَلِکَ الْجَیْشِ کُلِّهِ
به خدا سوگند، اگر جز به یک نفر دست نمى یافتند و او را عمدا بدون گناه مى کشتند کشتار همه آنها براى من حلال بود.
إِذْ حَضَرُوهُ فَلَمْ یُنْکِرُوا وَ لَمْ یَدْفعُوا عَنْهُ بِلِسَانٍ وَ لَا بِیَدٍ
زیرا همگان حضور داشتند و انکار نکردند، و از مظلوم با دست و زبان دفاع نکردند.
◀️وظیفه مردم :
لزوم اعلام برائت از گناه و ظلم است.
امام صادق علیه السلام فرمود:
حَسْبُ الْمُؤْمِنِ غَیْراً إِذَا رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ قَلْبِهِ إِنْکَارَهُ.
در غیرتمندی مؤمن همین کافى است که هر گاه منکرى را ببیند، خداوند عز و جل بداند که در دل آن را انکار مى کند.
◀️ امام صادق ع در مورد وظیفه مردم فرمود:
حَسْبُ الْمُؤْمِنِ عِزّاً إِذَا رَأَى مُنْکَراً أَنْ یَعْلَمَ اللَّهُ مِنْ نِیَّتِهِ أَنَّهُ لَهُ کَارِه
براى عزّت مؤمن همین کافى است که هر گاه منکرى را ببیند، خداوند عز و جل بداند که در دل آن را انکار مى کند.
◀️ امیرالمومنین سلام الله علیه فرمود:
الْعَامِلُ بِالظُّلْمِ وَ الرَّاضِی بِهِ وَ الْمُعِینُ عَلَیْهِ شُرَکَاءُ ثَلَاثَةٌ
ستمگر و یارى دهنده او و کسى که به ستم او راضى باشد، هر سه در ستم شریک هستند.
❌اگر ما هم امروز این همراهی و تایید را نداشته باشیم اهل آتش خواهیم بود.
ما هم میتوانیم در همه اتفاقات مثبت تاریخ سهیم باشیم.در خطبه ۱۲ میفرماید:
لما أظفره الله بأصحاب الجمل وَ قَدْ قَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِه
هنگامى که خداوند امام را در جنگ «جمل» پیروز ساخت یکى از یارانش عرض کرد:
وَدِدْتُ أَنَّ أَخِی فُلَاناً کَانَ شَاهِدَنَا لِیَرَى مَا نَصَرَکَ اللَّهُ بِهِ عَلَى أَعْدَائِکَ
دوست مى داشتم برادرم فلانى همراه ما بود تا شاهد پیروزیهاى الهى بر دشمنان که خدا نصیب شما کرده ، ببیند.
فَقَالَ لَهُ ع أَ هَوَى أَخِیکَ مَعَنَا
امام فرمود: آیا قلب و فکر و علاقه برادرت با ماست؟
فَقَالَ نَعَمْ
او در پاسخ عرض کرد: آرى.
قَالَ فَقَدْ شَهِدَنَا وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِی عَسْکَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِی أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ
امام فرمود: او نیز به طور مسلّم در این صحنه حضور داشته است نه تنها او حضور داشته بلکه گروه هایى در لشکر ما حضور داشتند که هم اکنون در صلب پدران و رحم مادرانند.
سَیَرْعَفُ بِهِمُ الزَّمَانُ وَ یَقْوَى بِهِمُ الْإِیمَان
کسانى که زمانهاى آینده آنها را آشکار مى سازد و ایمان به وسیله آنها قوى و نیرومند مى شود.
⏪ عطیه کوفی میگوید:
وقتی در روز اربعین برای زیارت امام حسین به کربلا رسیدیم، جابربن عبدالله انصاری مدام میگفت :
لَقَدْ شَارَکْنَاکُمْ فِیمَا دَخَلْتُمْ فِیهِ
ما هم به همان اجر و ثوابی رسیدیم که شما شهدای کربلا رسیدید.
عطیه میگوید چگونه ممکن است ما مثل شهدای کربلا باشیم در حالی که نه تیری خورده ایم نه نیزه ای؟
جابر میگوید:
یَا عَطِیَّةُ سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ ص
عطیه مناز حبیبم رسول خدا شنیدم که فرمود:
یَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ
وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِکَ فِی عَمَلِهِمْ
کسی که گروهی را دوست داشته باشد، با آنها محشور می شود، وکسی که عمل قومی را دوست داشته باشد، در عمل آن قوم شریک است.
وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً أَنَّ نِیَّتِی وَ نِیَّةَ أَصْحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیْهِ الْحُسَیْن
قسم به خدایی که رسول مکرم را به حق به عنوان نبی فرستاد.نیت من،نیت عطیه،نیت اصحاب من، بر همان مسیری است که ابا عبدالله رفت.
📘مرحوم علامه مجلسی در جلد ۵۲ بحار ص 7۷۵ در باب "کسانی که امام زمان را دیده اند" جریان عجیبی نقل میکنند:
شخصی میگوید با پدرم در کاروانسرایی نشسته بودم که فرد کناری ما خوابش برد و عمامه از سرش افتاد در حالی که شکاف عمیقی در سر او بود. وقتی از خواب بیدار شد در مورد این زخم از او پرسیدیم. گفت: من از شام عازم فلسطین ، غزه، بودم و در میانه راه با مسافر دیگر هم مسیر شدم و از هر دری صحبت به میان آمد تا اینکه بحث به عقاید رسید.
متوجه شدم او طرفدار معاویه است
و من طرفدار امیرالمومنین. او گفت:
لَوْ کُنْتُ فِی أَیَّامِ صِفِّینَ لَرَوَّیْتُ سَیْفِی مِنْ عَلِیٍّ وَ أَصْحَابِهِ
من دوست داشتم اگر من در جنگ صفین حضور داشتم، شمشیرم را از خون علی و دوستانش سیراب می کردم.
فَقُلْتُ لَوْ کُنْتُ فِی أَیَّامِ صِفِّینَ لَرَوَّیْتُ سَیْفِی مِنْ مُعَاوِیَةَ وَ أَصْحَابِهِ
من هم گفتم: اتفاقا اگر من در صفین بودم دوست داشتم شمشیرم را از خون معاویه و دوستانش سیراب می کردم
می گوید: جنگ سختی بین من و او در گرفت و بعد از زد و خورد من ضربه سختی به او زدم و او ضربه سختی به من زد و من افتادم. وقتی به هوش آمدم یک اسب سواری بالای سر من بود.
فهمیدم که امام زمان است. دست به سر من کشید و زخم سرم بسته شد و بعد حضرت فرمود:
أَنْتَ نَصَرْتَنَا فَنَصَرْنَاکَ
تو ما را یاری دادی، ما هم تورا یاری دادیم.
وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ نَصَرَهُ .
کسی که خدا را یاری دهد خدا هم او را حتما یاری خواهد داد.
فَقُلْتُ مَنْ أَنْتَ
من گفتم: شما چه کسی هستید؟
فَقَالَ صَاحِبَ الْأَمْرِ .ثُمَّ قَالَ لِی
حضرت فرمود: من صاحب الامرم. من امام زمان تو هستم. سپس به من فرمود:
وَ إِذَا سُئِلْتَ عَنْ هَذِهِ الضَّرْبَةِ
اگر کسی از تو پرسید کجا این حادثه برای تو ایجاد شد؟ کجا مجروح شدی؟
فَقُلْ ضُرِبْتُهَا فِی صِفِّینَ.
بگو من جانباز جنگ صفین هستم.
❌ ما هم میتوانیم جانباز جنگ صفین باشیم.
اگر رضایت ما به مسیری باشد که اهل بیت دوست دارند، نام ما در تمام خوبیها ی عالم ثبت است.
اگر از بدیها حمایت کنیم و از آن خوشمان بیاید، همه آن گناه ومعصیتها در پرونده ما هم نوشته می شود.
.
اللهم الحقنا بالصالحین