بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۳/۱/۵ . ۱۳رمضان
💢 حکمت ۱۲۵ 💢
🔶وَ قَالَ علیهالسلام لَأَنْسُبَنَّ اَلْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِی من چنان اسلام را توصیف میکنم که کسی قبل از من آن را توصیف نکرده است.
⭕️وقتی میخواهند چیزی یا کسی را به طور کامل معرفی کنند اصل و نسب او را معرفی میکنند . اینجا بحث نسب شناسی است و حضرت میخواهند اسلام را نسب شناسی کنند و بطور کامل و جامع اسلام را به شما معرفی کنند.
🔶 اَلْإِسْلاَمُ هُوَ اَلتَّسْلِیمُ وَ اَلتَّسْلِیمُ هُوَ اَلْیَقِینُ وَ اَلْیَقِینُ هُوَ اَلتَّصْدِیقُ وَ اَلتَّصْدِیقُ هُوَ اَلْإِقْرَارُ وَ اَلْإِقْرَارُ هُوَ اَلْأَدَاءُ وَ اَلْأَدَاءُ هُوَ اَلْعَمَلُ اسلام یعنی تسلیم بودن و تسلیم هم یعنی یقین و باور عمیق داشتن یقین وقتی حاصل میشود که تصدیق باشد چیزی را انسان تصدیق کند تصدیق هم به معنی اقرار است . این شش جمله است که هر کدام نیاز به توصیف و تفسیر دارد .
❌این جملات ظاهر سختی ندارد ولی ارتباطی که امیرالمؤمنین بین این شش جمله برقرار میکند قابل تامل است قبل از این که وارد بحث شویم میگوییم اسلام دو نوع است .
⛔️ تا قبل از این تعریف امیرالمومنین، اسلام یک معنای ظاهری داشت. مسلمان ظاهری کسی است که شهادتین بگوید، اثر این اسلام هم ظاهری است: او پاک است و نجس نیست، ازدواج با او جایز است، جان و مال و آبروی او محفوظ است، درقبرستان مسلمین دفن میشود. ولی اسلام یک حقیقت و باطنی هم دارد که حضرت در اینجا آن را تعریف میکند، اثر اسلام حقیقی هم باطنی است.
🚫پس اسلام ظاهری هم اسلام است ولی آنچه که امیرالمومنین در حکمت ۱۲۵ معرفی میکند آن کمال و حقیقت اسلام است هر بخشی را ان شاءالله توضیح میدهیم
🔶اَلْإِسْلاَمُ هُوَ اَلتَّسْلِیمُ اسلام به معنای تسلیم است. تسلیم در مقابل دستورات خدا، رسول، ائمه. اسلام یعنی انسان از خود هیچ اختیار و اراده ای نداشته باشد. و مطیع دستور خدا باشد. تسلیم بودن مثلا کسی که اسلحه بالای سرش گذاشته اند و میگوید من تسلیم هستم و هرچه شما بگویید من انجام خواهم داد انسان در محضر خدای متعال و رسول اکرم و اهل بیت و قرآن باید تسلیم باشد و هر چه اسلام گفت باید روی چشم بگذارد .
⭕️پس ما نسبت به احکام الهی و دستورات خدا و نسبت به فرامین رسول مکرم و اهل بیت باید تسلیم باشیم و حقیقت اسلام همین تسلیم بودن است و حقیقت اسلام در همین است که انسان باید درمقابل خدا حرفی از خودش نداشته باشد و به خدا بگوید و هرچه که شما بگویی آن حرف من است و من از دید و نظر خودم هیچ حرفی ندارم، حرف من همان قرآن و عترت است. این میشود معنای اسلام درجه ی اول اسلام درجه ی تسلیم است 《و َلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماوَاتِ وَالاَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ آل عمران - ۸۳ 》 و تمام کسانى که در آسمان ها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیم اند و به سوى او باز گردانده مى شوند)
⛔️حال آسمان و زمین تسلیم خدا هستند ما هم باید خود را به مرتبه ی تسلیم برسانیم و مسلمان واقعی بشویم و آنچه که به ما فرمودند بدون کم و کاست بپذیریم قرآن کریم میفرماید شما هم اهل تسلیم باشید تا در مسیر خلقت قرار بگیرید عالم به سمت تسلیم میرود. اگر مسیر دیگری انتخاب کردید شما در مسیر خلاف جهت آب حرکت میکنید و قطعا شما اذیت میشوید و قطعا شما از دور خارج میشوید و عالم به سمت تسلیم حرکت میکند و شما باید در این رود خروشان و دریای عظیم قرار بگیرید تا به مقصد برسید.
🔶 وَ اَلتَّسْلِیمُ هُوَ اَلْیَقِینُ لازمه تسلیم بودن در مقابل چیزی، یقین داشتن به آن است. تا انسان یقین نکند و اطمینان صد در صد نداشته باشد تسلیم نمیشود انسان وقتی خواست تسلیم چیزی باشد باید با تمام وجودش به او اعتقاد داشته باشدو باید یقین صد در صد به او داشته باشد تا حرف او را بشنود
⛔️ انسان حرف آن مربی بدنسازی رو گوش میکند و طبق دستورات او عمل میکند که به راه او یقین داشته باشد. اگر این یقین قلبی نسبت به کسی حاصل شد، تسلیم نیز حاصل میشود.
❌مفهوم مخالف این جمله آن است که اگر ما هنوز به درجه تسلیم نرسیده ایم و هوای نفس برای ما تصمیم میگیرد، نه حرف خدا؛ هنوز به مرتبه یقین نرسیده ایم. یقین به خدا، یقین به حقانیت آل الله، یقین به هدایتگر بودن دستورات دیناست. در روایت داریم که وجود نازنین امام صادق فرمود: یقین ها متفاوت است، تسلیم ها متفاوت است.
⭕️هر چه مرتبه ی یقین انسان بالاتر باشد مرتبه ی تسلیم انسان هم بالاتر است اَلْیَقِینُ یُوصِلُ اَلْعَبْدَ إِلَى کُلِّ حَالٍ سَنِیٍّ وَ مَقَامٍ عَجِیبٍ یقین گوهر گرانبهائى است که انسان را به مراتب بلند و مقامات رفیع و شگفت آور میرساند.( تا انسان یقین نداشته باشد آن رشد حاصل نمیشود و اوج گرفتن حاصل نمیشود ) کَذَلِکَ أَخْبَرَ رَسُولُ اَللَّهِ ص عَنْ عِظَمِ شَأْنِ اَلْیَقِینِ حِینَ ذُکِرَ عِنْدَهُ أَنَّ عِیسَى اِبْنَ مَرْیَمَ کَانَ یَمْشِی عَلَى اَلْمَاءِ و این گفتار رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله است که از عظمت و ارزش یقین خبر داد هنگامى که نام عیسى بن مریم علیه السّلام برده شد و گفته شد که آن حضرت بر روى آب راه میرفت فرمود فَقَالَ لَوْ زَادَ یَقِینُهُ لَمَشَى فِی اَلْهَوَاءِ اگر یقین عیسى بن مریم بیشتر بود میتوانست در هوا نیز حرکت کند. یَدُلُّ بِهَذَا أَنَّ اَلْأَنْبِیَاءَ مَعَ جَلاَلَةِ مَحَلِّهِمْ مِنَ اَللَّهِ کَانَتْ تَتَفَاضَلُ عَلَى حَقِیقَةِ اَلْیَقِینِ لاَ غَیْرُ از این بیان رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله استفاده مىشود که ملاک و میزان برترى انبیاء بر یک دیگر تفاوت مراتب و درجات یقین آنها است. وَ لاَ نِهَایَةَ بِزِیَادَةِ اَلْیَقِینِ عَلَى اَلْأَبَدِ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ أَیْضاً مُتَفَاوِتُونَ فِی قُوَّةِ اَلْیَقِینِ وَ ضَعْفِهِ و مراتب ازدیاد یقین حد و نهایتى ندارد و مراتب مؤمنان هم با ضعف و شدت یقین متفاوتند.
💮چرا حسین بن علی سلام الله علیه اوج تسلیم است ؟ چون در مقام یقین مطلق است یقین که به حد اعلا رسید تسلیم محض است نه گلایه ای هست نه شکایتی و ناراحتی هست و در اوج سلامت و رضایت جان به جان آفرین تسلیم میکند. شهادت است و رنج و سربریدن است ولی او صددر صد تسلیم است چون صد درصد یقین است. هر چه این یقین انسان بالاتر رود اعتماد انسان به خدا بالاتر رود از آنطرف تسلیمش نسبت به خدا بیشتر خواهد شد
🔶 وَ اَلْیَقِینُ هُوَ اَلتَّصْدِیقُ امیرالمومنین راه رسیدن به یقین را علم میداند، وقتی کسی به مطلبی علم داشت و این مطلب از مرحله دانستن صرف فراتر رفت و به تایید قلبی او رسید، یقین میشود.
❌یقین چیست ؟ از کجا باید شروع کرد ؟ مقام یقین سه مرتبه دارد . _علم الیقین، _عین الیقین ، _ حق الیقین ، آنچیزی که در اینجا بحث می کنیم همین مرتبه ی اول است تصدیق در اینجا معنی فهم علمی است اگر کسی خواست به مرتبه ی یقین برسد باید علم خود را افزایش دهد. مطالعه در مورد خدا و اهل بیت و حقانیت اسلام و تکاملی که این شریعت دارد.
🚫در میان تمام قوانین وقتی که قانون شریعت و دین را بررسی میکنیم میبینیم چه کمال و اوجی دارد و چند سر و گردن از تمام مکاتب بالاتر است این یقین می آورد چون دانستی به یقین میرسی و چون به یقین رسیدی تسلیم نسبت به خدای متعال بیشتر میشود. ما مقام اهل بیت سلام الله علیه را بدانیم و بفهمیم و بخوانیم و در موردش فکر کنیم و گفت و گو کنیم وقتی این مقام رفیع و عظیم در ذهن ما مشخص شد علم او را بدست آوردیم بعد یقین می کنیم به این آل لله که هرچه گفتند ما باید عمل کنیم و هر چه گفتند حق محض است. وقتی فهمیدیم و یقین کردیم بعد تسلیم میشویم وتسلیم شدن دیگر سخت نیست .
🔶وَ اَلتَّصْدِیقُ هُوَ اَلْإِقْرَارُ اگر چه دانستن قلبی حقایق عالم بسیار مهم است، ولی خود اقرار و اعتراف لسانی نیز باعث تقویت این علم میشود. انسان باید آنچه را میداند به زبان بیاورد، تا آن علم تصدیق شود و آن تصدیق یقین و نهایتا به تسلیم منجر شود.
❌تصدیق چیست ؟ یعنی آنچه را که میدانی اقرار کنید یعنی اعتراف لسانی . یعنی نه تنها من چیزی را باور دارم هرجا هم از آن دفاع میکنم، اقرار می کنم قرآن کتاب خدا است هم معنی قلبی و دلی حاصل شد هم معنای لسانی . به زبان اذعان ، اعتراف و اقرار میکنم به تمام حقایق .
💮عزیزان این اقرار خیلی مهم است اینکه ما چیزی که میدانیم را به زبان بیاوریم اقرار در واقع به تصویر کشیدن و مجسم کردن چیزی است. امروزه در روانشناسی کودک کاملا مشخص شده اگر خواستی چیزی در عمق و جان کودک بشیند به تعبیر ما به یقین برسد او را باید به تصویر بکشی اگر چیزی محسوس شد ملموس شد برای کودک قابل فهم شد این به یقین میرسد و در اعماق وجودش می نشیند .
💮حضرت فرمود تو در مورد خدا و اهل بیت و در مورد قرآن چیزهایی فهمیدی الان آن را بگو و به تصویر بکش انها را مجسم کن. این اقرار خیلی اهمیت دارد. دست کم نباید گرفت، اینکه در دلمان هست چه کاری است به زبان بیاوریم؟ بدانید که گفتن خیلی اهمیت دارد اگر گفتن مهم نبود به من و شما امر نمیشد در گوش نوزاد اذان و اقامه گفته شود. او که بچه است و نمی فهمد ولی این گفتن اثر دارد او متوجه نیست در ظاهر ولی این عمل تو اقرار تو و بیان تو تاثیر خودش را دارد
⭕️اگر اقرار و اذعان لسانی اثر نداشت، نمی گفتند وقتی کسی از دنیا رفت او را تلقین دهید.در فقه الرضا میفرماید: إِذَا حَضَرَتِ الْمَیِّتَ الْوَفَاةُ فَلَقِّنْهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارَ بِالْوَلَایَةِ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الْأَئِمَّةِ ع وَاحِداً وَاحِدا وقتی کسی از دنیا رفت تلقین کن و به زبان بگو که ای بنده ی خدا فلانی ابن فلانی بگو که خدا واحد است .
⛔️اقرار کنید اینکه شما به زبان بیاورید تاثیر دارد و به زبان آوردن اعتقادات باعث ایجاد انگیزه میشود انگیزه که شدید شد علم است یقین است مرتبه ی تسلیم بدست می آید ما باید آنچه که در دل داریم جرأت ابرازش راهم داشته باشیم باید بگوییم نگذاریم در دل بماند . تو که دوستدار اهل بیت هستی و دست بخیر داری، قرآن و نهجالبلاغه را دوست داری ، در فضایی باش که فرزند تو هم ببیند، تعریف، تمجید، بیان کن این گفتن تو تاثیر دارد.
🔶 وَ اَلْإِقْرَارُ هُوَ اَلْأَدَاءُ به زبان آوردن حقایق، بیان شهادتین وخود را پایبند به مطلبی دانستن باعث میشود که انگیزه و گرایش به انجام آن عمل تقویت شود. ادا یعنی چیزی را به مرتبه انگیزه رساندن. من در حالت عادی هیچ انگیزه ای ندارم آب بخورم افطار که شد آب میخورم یا تشنه که شدم آب میخورم . بایدبرای انسان انگیزه ایجاد شود تا به مرحله عمل وبه مرتبه فعلیت برسد.
🚫حضرت فرمود این که میگویی دوستدار اهل بیت هستم آنچه که در دل و ذهن بود را به زبان آوردی، موتور محرک تو میشود برای عمل کردن. اول صرفا دانستن است بعد تبدیل به اقرار و تجسم کشیدن، وقتی این تجسم حاصل شد بعد برای انسان آرام آرام انگیزه ایجاد شد و انگیزه برای عمل ایجاد میشود .
❌البته عرض کنم خیلی مهم است که ما متوجه باشیم روی تصویرسازی کار کنیم روی اقرار باید کار کنیم و به زبان اوریم تا انگیزه سازی شود اگر این کارها صورت نگیرد یه مقدار سخت میشود و فعلیت ، آن سخت بدست می آید پس اقرار لسانی باعث ایجاد انگیزه و جاذبه میشود. به زبان آوردن و نمود خارجی دادن به اعتقادات، انگیزه سازی میکند.
❌ به همین دلیل است که در روانشناسی کودک. روی تصویر سازی و مجسم کردن مطالب برای کودکان تاکید میشود. آنچه به صورت ملموس و آشکارا بیان شود، ایجاد انگیزه میکند.
❌توصیه به بلند اذان گفتن و اظهار اعتقادات، باعث افزایش انگیزه و عمل در جامعه خواهد شد. اذان بلند هم ایجاد انگیزه های دینی را زیاد میکند هم باعث از بین رفتن شرور و آفات و بیماری هاست.امام صادق : مَن ساءَ خُلُقُه فأَذِّنوا فی اُذُنِهِ اگر کسى بد اخلاق شد، در گوش او اذان بگویید.اذان کاری میکند که انگیزهی خوب شدن پیدا میکند و اذان کاری میکند بدیها از او دورو خوبی در او نفوذ کند. اذان ادا است بیان است اقرار است انگیزه است
🔶وَ اَلْأَدَاءُ هُوَ اَلْعَمَلُ نتیجه ایجاد انگیزه، عمل کردن است. کسی که موتور محرکی در درون داشته باشد به زودی دست به اقدام و عمل میزند. جمله ی امیرالمؤمنین این است که اسلام یعنی عمل کردن اسلام یعنی خود، زندگی شب و روز را موافق آنچه که میدانی موافق آنچه که یقین پیدا کردی قرار بده تا یک مسلمان واقعی باشی . مسلمان ظاهری کسی است که در قبرستان مسلمین دفن میشود و دست او نجس نمیباشد ولی مسلمان واقعی کسی است که وجود او علم، وجود او یقین ، اقرار و ادا است عمل است و عالی ترین مراتب آسمان را طی کرده و عالی ترین مراتب یقین را طی کرده است
💮حضرت اسلام را تسلیم دانست، که لازمه تسلیم بودن یقین داشتن است، و یقین حاصل نمیشود مگر با علم، و فهم آن مطلب، علم فقط دانستن نیست و باید به زبان نیز جاری شود، بیان مطلب انگیزه سازی میکند، و انگیزه انسان را به وادی عمل میکشاند.
🔻 نکته : بر خلاف برخی فرق اسلامی که اسلام را مساوی با عمل میدانند، اگر کسی اهل عبادات نبود او را از دایره اسلام خارج میدانند، بر اساس مکتب اهل بیت، اصل اسلام به شهادتین است ولی مراحل کامل اسلام به عمل کردن و یقین داشتن است. آنچه که آل الله به ما یاد دادن این است که اسلام شروعش به همین اقرار و شهادتین است ولی کمالش به عمل است یعنی اگر مسلمانی اقرار به شهادتین کند او مسلمان است. ولی مسلمان واقعی کسی است که اهل یقین و عمل باشد مراتب اسلام متقاوت است
📕در کتاب غررالحکم امده: الشَّرَفُ عِنْدَ اللهِ بِحُسْنِ الاَعْمالِ لا بِحُسْنِ الاْقْوالِ شرف و مقام والا در نزد خداوند سبحان به اعمال نیک است نه سخنان زیبا. اَلْعَمَلُ شِعارُ الْمُؤمِنِ عمل شعار افراد باایمان است. در نامه ۵۳ فرمود: فَلْیَکُنْ أحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَیْکَ ذَخیرَةُ الْعَمَلِ الصالِحِ بهترین ذخیره ها را نزد خود ذخیره عمل صالح قرار بده. درحکمت ۱۱۳ امده : وَلاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ هیچ تجارتی مانند عمل صالح نیست.
📕 مرحوم کلینی در جلد ۲ کافی همین حکمت را با اضافاتی آورده است: بَابُ نِسْبَةِ الْإِسْلَام (حسب و نسب و معرفی اسلام) بعد از اینکه فرمود حقیقت اسلام همان عمل کردن است فرمود: إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَمْ یَأْخُذْ دِینَهُ عَنْ رَأْیِهِ وَ لَکِنْ أَتَاهُ مِنْ رَبِّهِ فَأَخَذَهُ به راستى مؤمن دینش را از رأى خود بدست نیاورده ولى از پروردگار برایش آمده و آنرا دریافت کرده. إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُرَى یَقِینُهُ فِی عَمَلِهِ وَ الْکَافِرَ یُرَى إِنْکَارُهُ فِی عَمَلِهِ همانا یقین مؤمن در عمل او دیده مىشود و انکار کافر هم در عملش دیده مىشود. فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَا عَرَفُوا أَمْرَهُمْ فَاعْتَبِرُوا إِنْکَارَ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ بِأَعْمَالِهِمُ الْخَبِیثَةِ سوگند به آنکه جانم به دست اوست کافران و منافقان امور دین خود را نفهمیدند،شما انکار کافران و منافقان را در کردارهاى بد آنان بسنجید و تشخیص دهید.
❌اسلام به تسلیم است، به علم، به اقرار و یقین است، اسلام به سلیقه ای عمل نکردن است. اگر کسی بخواهد دین را به سلیقه خود عمل کند نمی تواند اسلام حقیقی دریابد و این دین من در آوردی میشود.
اللهم اجعل القین فی قلوبنا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۳/۱/۵ . ۱۳رمضان
💢 حکمت ۱۲۵ 💢
🔶وَ قَالَ علیهالسلام لَأَنْسُبَنَّ اَلْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لَمْ یَنْسُبْهَا أَحَدٌ قَبْلِی
من چنان اسلام را توصیف میکنم که کسی قبل از من آن را توصیف نکرده است.
⭕️وقتی میخواهند چیزی یا کسی را به طور کامل معرفی کنند اصل و نسب او را معرفی میکنند .
اینجا بحث نسب شناسی است و حضرت میخواهند اسلام را نسب شناسی کنند و بطور کامل و جامع اسلام را به شما معرفی کنند.
🔶 اَلْإِسْلاَمُ هُوَ اَلتَّسْلِیمُ وَ اَلتَّسْلِیمُ هُوَ اَلْیَقِینُ وَ اَلْیَقِینُ هُوَ اَلتَّصْدِیقُ وَ اَلتَّصْدِیقُ هُوَ اَلْإِقْرَارُ وَ اَلْإِقْرَارُ هُوَ اَلْأَدَاءُ وَ اَلْأَدَاءُ هُوَ اَلْعَمَلُ
اسلام یعنی تسلیم بودن و تسلیم هم یعنی یقین و باور عمیق داشتن
یقین وقتی حاصل میشود که تصدیق باشد چیزی را انسان تصدیق کند
تصدیق هم به معنی اقرار است .
این شش جمله است که هر کدام نیاز به توصیف و تفسیر دارد .
❌این جملات ظاهر سختی ندارد ولی ارتباطی که امیرالمؤمنین بین این شش جمله برقرار میکند قابل تامل است
قبل از این که وارد بحث شویم
میگوییم اسلام دو نوع است .
⛔️ تا قبل از این تعریف امیرالمومنین، اسلام یک معنای ظاهری داشت.
مسلمان ظاهری کسی است که شهادتین بگوید، اثر این اسلام هم ظاهری است:
او پاک است و نجس نیست، ازدواج با او جایز است، جان و مال و آبروی او محفوظ است، درقبرستان مسلمین دفن میشود.
ولی اسلام یک حقیقت و باطنی هم دارد که حضرت در اینجا آن را تعریف میکند، اثر اسلام حقیقی هم باطنی است.
🚫پس اسلام ظاهری هم اسلام است ولی آنچه که امیرالمومنین در حکمت ۱۲۵ معرفی میکند آن کمال و حقیقت اسلام است
هر بخشی را ان شاءالله توضیح میدهیم
🔶اَلْإِسْلاَمُ هُوَ اَلتَّسْلِیمُ
اسلام به معنای تسلیم است. تسلیم در مقابل دستورات خدا، رسول، ائمه.
اسلام یعنی انسان از خود هیچ اختیار و اراده ای نداشته باشد. و مطیع دستور
خدا باشد.
تسلیم بودن مثلا کسی که اسلحه بالای سرش گذاشته اند و میگوید من تسلیم هستم و هرچه شما بگویید من انجام خواهم داد انسان در محضر خدای متعال و رسول اکرم و اهل بیت و قرآن باید تسلیم باشد و هر چه اسلام گفت باید روی چشم بگذارد .
⭕️پس ما نسبت به احکام الهی و دستورات خدا و نسبت به فرامین رسول مکرم و اهل بیت باید تسلیم باشیم
و حقیقت اسلام همین تسلیم بودن است و حقیقت اسلام در همین است که انسان باید درمقابل خدا حرفی از خودش نداشته باشد
و به خدا بگوید و هرچه که شما بگویی آن حرف من است و من از دید و نظر خودم هیچ حرفی ندارم، حرف من همان قرآن و عترت است. این میشود معنای اسلام درجه ی اول اسلام درجه ی تسلیم است
《و َلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِى السَّماوَاتِ وَالاَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً وَإِلَیْهِ یُرْجَعُونَ؛ آل عمران - ۸۳ 》
و تمام کسانى که در آسمان ها و زمین هستند، از روى اختیار یا از روى اجبار، در برابرِ (فرمان) او تسلیم اند و به سوى او باز گردانده مى شوند)
⛔️حال آسمان و زمین تسلیم خدا هستند ما هم باید خود را به مرتبه ی تسلیم برسانیم و مسلمان واقعی بشویم و آنچه که به ما فرمودند بدون کم و کاست بپذیریم
قرآن کریم میفرماید شما هم اهل تسلیم باشید تا در مسیر خلقت قرار بگیرید عالم به سمت تسلیم میرود. اگر مسیر دیگری انتخاب کردید شما در مسیر خلاف جهت آب حرکت میکنید و قطعا شما اذیت میشوید و قطعا شما از دور خارج میشوید و عالم به سمت تسلیم حرکت میکند و شما باید در این رود خروشان و دریای عظیم قرار بگیرید تا به مقصد برسید.
🔶 وَ اَلتَّسْلِیمُ هُوَ اَلْیَقِینُ
لازمه تسلیم بودن در مقابل چیزی، یقین داشتن به آن است. تا انسان یقین نکند و اطمینان صد در صد نداشته باشد تسلیم نمیشود
انسان وقتی خواست تسلیم چیزی باشد باید با تمام وجودش به او اعتقاد داشته باشدو باید یقین صد در صد به او داشته باشد تا حرف او را بشنود
⛔️ انسان حرف آن مربی بدنسازی رو گوش میکند و طبق دستورات او عمل میکند که به راه او یقین داشته باشد.
اگر این یقین قلبی نسبت به کسی حاصل شد، تسلیم نیز حاصل میشود.
❌مفهوم مخالف این جمله آن است که اگر ما هنوز به درجه تسلیم نرسیده ایم و هوای نفس برای ما تصمیم میگیرد، نه حرف خدا؛ هنوز به مرتبه یقین نرسیده ایم. یقین به خدا، یقین به حقانیت آل الله، یقین به هدایتگر بودن دستورات دیناست.
در روایت داریم که وجود نازنین امام صادق فرمود: یقین ها متفاوت است، تسلیم ها متفاوت است.
⭕️هر چه مرتبه ی یقین انسان بالاتر باشد مرتبه ی تسلیم انسان هم بالاتر است
اَلْیَقِینُ یُوصِلُ اَلْعَبْدَ إِلَى کُلِّ حَالٍ سَنِیٍّ وَ مَقَامٍ عَجِیبٍ
یقین گوهر گرانبهائى است که انسان را به مراتب بلند و مقامات رفیع و شگفت آور میرساند.( تا انسان یقین نداشته باشد آن رشد حاصل نمیشود و اوج گرفتن حاصل نمیشود )
کَذَلِکَ أَخْبَرَ رَسُولُ اَللَّهِ ص عَنْ عِظَمِ شَأْنِ اَلْیَقِینِ حِینَ ذُکِرَ عِنْدَهُ أَنَّ عِیسَى اِبْنَ مَرْیَمَ کَانَ یَمْشِی عَلَى اَلْمَاءِ
و این گفتار رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله است که از عظمت و ارزش یقین خبر داد هنگامى که نام عیسى بن مریم علیه السّلام برده شد و گفته شد که آن حضرت بر روى آب راه میرفت فرمود
فَقَالَ لَوْ زَادَ یَقِینُهُ لَمَشَى فِی اَلْهَوَاءِ
اگر یقین عیسى بن مریم بیشتر بود میتوانست در هوا نیز حرکت کند.
یَدُلُّ بِهَذَا أَنَّ اَلْأَنْبِیَاءَ مَعَ جَلاَلَةِ مَحَلِّهِمْ مِنَ اَللَّهِ کَانَتْ تَتَفَاضَلُ عَلَى حَقِیقَةِ اَلْیَقِینِ لاَ غَیْرُ
از این بیان رسول خدا صلّى اللّٰه علیه و آله استفاده مىشود که ملاک و میزان برترى انبیاء بر یک دیگر تفاوت مراتب و درجات یقین آنها است.
وَ لاَ نِهَایَةَ بِزِیَادَةِ اَلْیَقِینِ عَلَى اَلْأَبَدِ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ أَیْضاً مُتَفَاوِتُونَ فِی قُوَّةِ اَلْیَقِینِ وَ ضَعْفِهِ
و مراتب ازدیاد یقین حد و نهایتى ندارد و مراتب مؤمنان هم با ضعف و شدت یقین متفاوتند.
💮چرا حسین بن علی سلام الله علیه اوج تسلیم است ؟
چون در مقام یقین مطلق است
یقین که به حد اعلا رسید تسلیم محض است نه گلایه ای هست نه شکایتی و ناراحتی هست و در اوج سلامت و رضایت جان به جان آفرین تسلیم میکند.
شهادت است و رنج و سربریدن است ولی او صددر صد تسلیم است چون صد درصد یقین است.
هر چه این یقین انسان بالاتر رود اعتماد انسان به خدا بالاتر رود از آنطرف تسلیمش نسبت به خدا بیشتر خواهد شد
🔶 وَ اَلْیَقِینُ هُوَ اَلتَّصْدِیقُ
امیرالمومنین راه رسیدن به یقین را علم میداند، وقتی کسی به مطلبی علم داشت و این مطلب از مرحله دانستن صرف فراتر رفت و به تایید قلبی او رسید، یقین میشود.
❌یقین چیست ؟
از کجا باید شروع کرد ؟
مقام یقین سه مرتبه دارد .
_علم الیقین،
_عین الیقین ،
_ حق الیقین ،
آنچیزی که در اینجا بحث می کنیم همین مرتبه ی اول است
تصدیق در اینجا معنی فهم علمی است اگر کسی خواست به مرتبه ی یقین برسد باید علم خود را افزایش دهد.
مطالعه در مورد خدا و اهل بیت و حقانیت اسلام و تکاملی که این شریعت دارد.
🚫در میان تمام قوانین وقتی که قانون شریعت و دین را بررسی میکنیم میبینیم چه کمال و اوجی دارد و چند سر و گردن از تمام مکاتب بالاتر است این یقین می آورد چون دانستی به یقین میرسی و چون به یقین رسیدی تسلیم نسبت به خدای متعال بیشتر میشود.
ما مقام اهل بیت سلام الله علیه را بدانیم و بفهمیم و بخوانیم و در موردش فکر کنیم و گفت و گو کنیم وقتی این مقام رفیع و عظیم در ذهن ما مشخص شد علم او را بدست آوردیم بعد یقین می کنیم به این آل لله که هرچه گفتند ما باید عمل کنیم و هر چه گفتند حق محض است. وقتی فهمیدیم و یقین کردیم بعد تسلیم میشویم وتسلیم شدن دیگر سخت نیست .
🔶وَ اَلتَّصْدِیقُ هُوَ اَلْإِقْرَارُ
اگر چه دانستن قلبی حقایق عالم بسیار مهم است، ولی خود اقرار و اعتراف لسانی نیز باعث تقویت این علم میشود. انسان باید آنچه را میداند به زبان بیاورد، تا آن علم تصدیق شود و آن تصدیق یقین و نهایتا به تسلیم منجر شود.
❌تصدیق چیست ؟
یعنی آنچه را که میدانی اقرار کنید یعنی اعتراف لسانی .
یعنی نه تنها من چیزی را باور دارم هرجا هم از آن دفاع میکنم، اقرار می کنم قرآن کتاب خدا است هم معنی قلبی و دلی حاصل شد هم معنای لسانی .
به زبان اذعان ، اعتراف و اقرار میکنم به تمام حقایق .
💮عزیزان این اقرار خیلی مهم است اینکه ما چیزی که میدانیم را به زبان بیاوریم اقرار در واقع به تصویر کشیدن و مجسم کردن چیزی است.
امروزه در روانشناسی کودک کاملا مشخص شده اگر خواستی چیزی در عمق و جان کودک بشیند به تعبیر ما به یقین برسد او را باید به تصویر بکشی اگر چیزی محسوس شد ملموس شد برای کودک قابل فهم شد این به یقین میرسد و در اعماق وجودش می نشیند .
💮حضرت فرمود تو در مورد خدا و اهل بیت و در مورد قرآن چیزهایی فهمیدی الان آن را بگو و به تصویر بکش انها را مجسم کن. این اقرار خیلی اهمیت دارد.
دست کم نباید گرفت، اینکه در دلمان هست چه کاری است به زبان بیاوریم؟
بدانید که گفتن خیلی اهمیت دارد اگر گفتن مهم نبود به من و شما امر نمیشد در گوش نوزاد اذان و اقامه گفته شود.
او که بچه است و نمی فهمد ولی این گفتن اثر دارد او متوجه نیست در ظاهر ولی این عمل تو اقرار تو و بیان تو تاثیر خودش را دارد
⭕️اگر اقرار و اذعان لسانی اثر نداشت، نمی گفتند وقتی کسی از دنیا رفت او را تلقین دهید.در فقه الرضا میفرماید:
إِذَا حَضَرَتِ الْمَیِّتَ الْوَفَاةُ فَلَقِّنْهُ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ ص وَ الْإِقْرَارَ بِالْوَلَایَةِ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ الْأَئِمَّةِ ع وَاحِداً وَاحِدا
وقتی کسی از دنیا رفت تلقین کن و به زبان بگو که ای بنده ی خدا فلانی ابن فلانی بگو که خدا واحد است .
⛔️اقرار کنید اینکه شما به زبان بیاورید تاثیر دارد و به زبان آوردن اعتقادات باعث ایجاد انگیزه میشود انگیزه که شدید شد علم است یقین است مرتبه ی تسلیم بدست می آید ما باید آنچه که در دل داریم جرأت ابرازش راهم داشته باشیم باید بگوییم نگذاریم در دل بماند .
تو که دوستدار اهل بیت هستی و دست بخیر داری، قرآن و نهجالبلاغه را دوست داری ، در فضایی باش که فرزند تو هم ببیند، تعریف، تمجید، بیان کن این گفتن تو تاثیر دارد.
🔶 وَ اَلْإِقْرَارُ هُوَ اَلْأَدَاءُ
به زبان آوردن حقایق، بیان شهادتین وخود را پایبند به مطلبی دانستن باعث میشود که انگیزه و گرایش به انجام آن عمل تقویت شود.
ادا یعنی چیزی را به مرتبه انگیزه رساندن. من در حالت عادی هیچ انگیزه ای ندارم آب بخورم افطار که شد آب میخورم یا تشنه که شدم آب میخورم .
بایدبرای انسان انگیزه ایجاد شود تا به مرحله عمل وبه مرتبه فعلیت برسد.
🚫حضرت فرمود این که میگویی دوستدار اهل بیت هستم آنچه که در دل و ذهن بود را به زبان آوردی، موتور محرک تو میشود برای عمل کردن.
اول صرفا دانستن است بعد تبدیل به اقرار و تجسم کشیدن،
وقتی این تجسم حاصل شد بعد برای انسان آرام آرام انگیزه ایجاد شد و انگیزه برای عمل ایجاد میشود .
❌البته عرض کنم خیلی مهم است که ما متوجه باشیم روی تصویرسازی کار کنیم روی اقرار باید کار کنیم و به زبان اوریم تا انگیزه سازی شود
اگر این کارها صورت نگیرد یه مقدار سخت میشود و فعلیت ، آن سخت بدست می آید
پس اقرار لسانی باعث ایجاد انگیزه و جاذبه میشود. به زبان آوردن و نمود خارجی دادن به اعتقادات، انگیزه سازی میکند.
❌ به همین دلیل است که در روانشناسی کودک. روی تصویر سازی و مجسم کردن مطالب برای کودکان تاکید میشود. آنچه به صورت ملموس و آشکارا بیان شود، ایجاد انگیزه میکند.
❌توصیه به بلند اذان گفتن و اظهار اعتقادات، باعث افزایش انگیزه و عمل در جامعه خواهد شد.
اذان بلند هم ایجاد انگیزه های دینی را زیاد میکند هم باعث از بین رفتن شرور و آفات و بیماری هاست.امام صادق :
مَن ساءَ خُلُقُه فأَذِّنوا فی اُذُنِهِ
اگر کسى بد اخلاق شد، در گوش او اذان بگویید.اذان کاری میکند که انگیزهی خوب شدن پیدا میکند و اذان کاری میکند بدیها از او دورو خوبی در او نفوذ کند.
اذان ادا است بیان است اقرار است انگیزه است
🔶وَ اَلْأَدَاءُ هُوَ اَلْعَمَلُ
نتیجه ایجاد انگیزه، عمل کردن است.
کسی که موتور محرکی در درون داشته باشد به زودی دست به اقدام و عمل میزند.
جمله ی امیرالمؤمنین این است که اسلام یعنی عمل کردن اسلام یعنی خود، زندگی شب و روز را موافق آنچه که میدانی موافق آنچه که یقین پیدا کردی قرار بده تا یک مسلمان واقعی باشی .
مسلمان ظاهری کسی است که در قبرستان مسلمین دفن میشود و دست او نجس نمیباشد
ولی مسلمان واقعی کسی است که وجود او علم، وجود او یقین ، اقرار و ادا است عمل است و عالی ترین مراتب آسمان را طی کرده و عالی ترین مراتب یقین را طی کرده است
💮حضرت اسلام را تسلیم دانست، که لازمه تسلیم بودن یقین داشتن است، و یقین حاصل نمیشود مگر با علم، و فهم آن مطلب، علم فقط دانستن نیست و باید به زبان نیز جاری شود، بیان مطلب انگیزه سازی میکند، و انگیزه انسان را به وادی عمل میکشاند.
🔻 نکته :
بر خلاف برخی فرق اسلامی که اسلام را مساوی با عمل میدانند، اگر کسی اهل عبادات نبود او را از دایره اسلام خارج میدانند،
بر اساس مکتب اهل بیت، اصل اسلام به شهادتین است ولی مراحل کامل اسلام به عمل کردن و یقین داشتن است.
آنچه که آل الله به ما یاد دادن این است که اسلام شروعش به همین اقرار و شهادتین است ولی کمالش به عمل است یعنی اگر مسلمانی اقرار به شهادتین کند او مسلمان است.
ولی مسلمان واقعی کسی است که اهل یقین و عمل باشد مراتب اسلام متقاوت است
📕در کتاب غررالحکم امده:
الشَّرَفُ عِنْدَ اللهِ بِحُسْنِ الاَعْمالِ لا بِحُسْنِ الاْقْوالِ
شرف و مقام والا در نزد خداوند سبحان به اعمال نیک است نه سخنان زیبا.
اَلْعَمَلُ شِعارُ الْمُؤمِنِ
عمل شعار افراد باایمان است.
در نامه ۵۳ فرمود:
فَلْیَکُنْ أحَبَّ الذَّخائِرِ اِلَیْکَ ذَخیرَةُ الْعَمَلِ الصالِحِ
بهترین ذخیره ها را نزد خود ذخیره عمل صالح قرار بده. درحکمت ۱۱۳ امده :
وَلاَ تِجَارَةَ کَالْعَمَلِ الصَّالِحِ
هیچ تجارتی مانند عمل صالح نیست.
📕 مرحوم کلینی در جلد ۲ کافی همین حکمت را با اضافاتی آورده است:
بَابُ نِسْبَةِ الْإِسْلَام (حسب و نسب و معرفی اسلام)
بعد از اینکه فرمود حقیقت اسلام همان عمل کردن است فرمود:
إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَمْ یَأْخُذْ دِینَهُ عَنْ رَأْیِهِ وَ لَکِنْ أَتَاهُ مِنْ رَبِّهِ فَأَخَذَهُ
به راستى مؤمن دینش را از رأى خود بدست نیاورده ولى از پروردگار برایش آمده و آنرا دریافت کرده.
إِنَّ الْمُؤْمِنَ یُرَى یَقِینُهُ فِی عَمَلِهِ وَ الْکَافِرَ یُرَى إِنْکَارُهُ فِی عَمَلِهِ
همانا یقین مؤمن در عمل او دیده مىشود و انکار کافر هم در عملش دیده مىشود.
فَوَ الَّذِی نَفْسِی بِیَدِهِ مَا عَرَفُوا أَمْرَهُمْ فَاعْتَبِرُوا إِنْکَارَ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ بِأَعْمَالِهِمُ الْخَبِیثَةِ
سوگند به آنکه جانم به دست اوست کافران و منافقان امور دین خود را نفهمیدند،شما انکار کافران و منافقان را در کردارهاى بد آنان بسنجید و تشخیص دهید.
❌اسلام به تسلیم است، به علم، به اقرار و یقین است، اسلام به سلیقه ای عمل نکردن است.
اگر کسی بخواهد دین را به سلیقه خود عمل کند نمی تواند اسلام حقیقی دریابد و این دین من در آوردی میشود.
اللهم اجعل القین فی قلوبنا