بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۲/۱۲/۲۶ . ۵رمضان
💢 حکمت ۱۲۲ 💢
🔷وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا یَضْحَکُ فَقَالَ: امیرالمومنین صلواةالله علیه در تشییع جنازه ای حاضر بودند. یک نفر در میان جمع شروع کرد به بلند خندیدن ، طوری که دیگران هم متوجه شدند در جایگاه عبرت ، دقت و حزن ،بدون توجه به عوامل وقتی بلند خندید امام این جکمت را فرمود:
🌀هر جلسه ای، هر محفلی آداب خاصی دارد که سزاوار است آنها مورد توجه قرار بگیرند. تشییع جنازه آدابی دارد، و اصلا دستور به شرکت در تشییع جنازه اموات توجه دادن انسان به مرگ است. حال اگر کسی در اوج غفلت با صدای بلند بخندد، جا دارد که حضرت او و همه افراد را متوجه و متذکر کند.پیامبرص فرمود: علَیکُم بالسَّکِینَةِ، علَیکُم بالقَصدِ فى المَشىِ بجَنائزِکُم بر شما باد حفظ آرامش و وقار ، بر شما باد آرام راه رفتن با جنازه هایتان.
🌀پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله: یا أبا ذرٍّ، إذا تَبِعتَ جَنازَةً فلْیَکُنْ عَقلُکَ فیها مَشغولًا بالتَّفکُّرِ و الخُشوعِ، و اعلَمْ أنّکَ لاحِقٌ بهِ ای ابوذر! هرگاه در پی جنازه ای به راه افتادی، باید عقلت با تفکر و خشوع به آن مشغول شود و بدان که تو نیز به او می پیوندی.
🌀 امیرالمومنین هم فرمود: کانَ رسولُ اللّه إذا تَبِعَ جَنازَةً غَلَبَتهُ کآبَةٌ، رسول خدا هرگاه در پی جنازه ای می رفت، اندوه او را فرامی گرفت، و أکثَرَ حَدیثَ النَّفسِ، و أقَلَّ الکلامَ بیشتر حدیث نفس می کرد و کمتر سخن می گفت.
🌀امام صادق صلواه الله علیه فرمود: إذا حَمَلتَ جَنازَةً فکُنْ کأنّکَ أنتَ المَحمولُ، أو کأنّکَ سَألتَ ربَّکَ الرُّجوعَ إلَى الدُّنیا لِتَعمَلَ، فانظُرْ ما ذا تَستَأنِفُ هرگاه جنازه ای را بر دوش کشیدی، تصوّر کن این تو هستی که بر شانه ها حمل می شوی یا اینکه از پروردگارت می خواهی یکبار دیگر به دنیا برگردی تا دست به عمل نیک بزنی.( پس، بنگر که چگونه زندگی را از سر می گیری.) ثُمّ قالَ:- عَجَبا لقَومٍ حُبِسَ أوّلُهُم على آخِرِهِم، ثُمّ نادى مُنادٍ فیهِم بالرَّحیلِ و هُم یلعَبونَ سپس حضرت فرمود: شگفتا از مردمی که قیامت رفتگانشان به خاطر پیوستن بازماندگان به آنها به تأخیر افتاده و منادی در میان آنها بانگ رحیل سر داده، امّا آنان همچنان به بازی و تفریح سرگرمند.
🔷 کَأَنَّ الْمَوْتَ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ رفتار تو چنان است ، طوری میخندی وبگونه ای رفتار میکنی گویا که در دنیا ، مرگ برای غیر ما نوشته شده. فقط مرگ برای دیگران نیست. مسیری که دیگران رفتند روزی هم ما خواهیم رفت.
❌ضرب المثل فارسی، "مرگ خوب است اما برای همسایه" معنای کلام حضرت است. انسانها طوری با مرگ دیگران مواجه میشوند که گویا آنها هیچگاه بنا نیست از دنیا بروند و این دیگران هستند که به چنگال مرگ گرفتار شده اند.
❌اینکه حضرت کلام را با "کان" بیان میکند یعنی اگر چه عده ای در حرف زدن میگویند ما میدانیم که رفتنی هستیم ولی عمل آنها به نحوی است که هیچ اثری از اثار اعتقاد به مرگ و معاد در آنها پیدا نیست.
🔷وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ گویا این مرگ که حق است برای غیر ما لازم شده است. طوری رفتار کردی گویا آنچه که از مسئولیتها و تکالیف برای دیگران واجب شده و تو از دیگران استثنا شدی. یا تمام اعمال عبادی بنحو احسن انجام شده و هیچ نقطه ی تاریکی وجود ندارد که اینگونه خوشحالی، ویا اینکه در زندگی کاستی ، مشکلات و اعتقادات نواقصی دارد.و معنای این خنده مشخص نیست.
❌حق در این جمله هم میتواند به معنای خود مرگ باشد؛ که معنای این جمله با جمله قبل شبیه هم است: گویا این مرگ که حق است برای غیر ما لازم و واجب شده است. در روایات و ادعیه میخوانیم: أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ
❌معنای دیگر حق نیز، تکالیف و فرائضی است که بر دوش انسان گذاشته شده و بر انسان لازم است. طبق این معنا کلام حضرت میشود: ای انسانی که بلند میخندی، آیا همه تکالیف و واجباتت را انجام داده ای و هیچ کم و کاستی در عبودیت نداری و آماده ی مرگی که چنین با صدای بلند میخندی؟! خوشحالی و خنده اگر هم جایز باشد، بعد از آن است که انسان پرونده اعمالش پر باشد از خیر و نیکی و ثواب. به تعبیر حضرت در خطبه ۲۱۶: رُبَّمَا اسْتَحْلَى النَّاسُ الثَّنَاءَ بَعْدَ الْبَلَاء بسیار مى شود که مردم، ستودن افراد را به جهت تلاشهایشان در اداى حق، شیرین وبرای خود خوش میدارند.
🔷وَ کَأَنَّ الَّذِی نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیلٍ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ و گویا این امواتی را که می بینیم مسافرانی[سَفْرٌ] هستند که به زودی به سمت ما باز میگردند. چنین میخندی که فکر میکنی سفر مرگ هم مانند سفر دنیایی ست. که بعد از یک فراقی وصال مجدد حاصل میشود. در سفر مرگ هر کس رفت بازگشتی در میان نیست. انتقال است به دنیای جدید.
❌اگر مرگ انسان مانند مسافرت بود، خندیدن و خوشحالی کردن سزاوار بود، ولی حالا که مرگ سفر بی بازگشتی است و هر کسی از جمع ما رفت هرگز باز نمی گردد، در چنین شرایطی خندیدن و شادی کردن نشان دهنده ی اوج غفلت وجهل انسان است.
❌دنیا پل است و ما مسافران روی این پل. در روایت داریم: قَالَ الْمَسِیحُ عِیسَى ع لِلْحَوَارِیِّینَ إِنَّمَا الدُّنْیَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَ لَا تَعْمُرُوهَا. عیسی بن مریم به حواریون فرمود: دنیا پلی است که از آن عبور کنید و روی پل عمارت و آبادانی بنا نکنید.
❌ما بارمان را در آخرت زمین میگذاریم امام باقر علیه السلام فرمود: اَلْیَوْمَ غَنِیمَةٌ وَ غَداً لاَ تَدْرِی لِمَنْ هُوَ أَهْلُ اَلدُّنْیَا سَفْرٌ یَحُلُّونَ عَقْدَ رِحَالِهِمْ فِی غَیْرِهَا امروز غنیمت است و فردا را نمیدانى مال کیست.ساکنان دنیا مسافرند که بار خود را در غیر دنیا پیاده خواهند نمود.
🌀حضرت بعد از اینکه خوب به آن شخص میفهماند که مرگ امری جدی و واقعی است که دامن انسان را رها نمیکند و برای همه افراد نوشته شده است، اشاره ای دارند به کیفیت برخورد انسان ها با مرگ دیگران:
🔷 نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْکُلُ تُرَاثَهُمْ کَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ آنها را در قبرهایشان جای میدهیم و اموالشان را میخوریم گویا آنها رفته اند و بناست ما بعد از آنها جاودانه بمانیم. مردگان را علیرغم میلشان در قبور قرار می دهیم. از قبور برگشته سر سفره ی ارث آنها نشسته ارث او تقسیم میکنیم. بعد از اموات طوری غفلت می کنیم گویا که ما خالدان در دنیا هستیم و ما بقی میروند. در حالیکه مرگ مُهریست که بر پیشانی آحاد بشر خورده.
❌ما پس از مرگ افراد به زودی آنها را داخل قبر میگذاریم و پیوندها خیلی زود قطع میشوند، در اولین اقدام به فکر تقسیم ارث و میراث می افتیم و چه درگیری هایی که سر ارث و میراث به وجود نمی آید. غافل از آنکه این مسیری که دیگران رفتند، ما نیز باید برویم و به زودی نوبت ما هم میرسد. هر که آمد عمارتى نو ساخت / رفت و منزل به دیگرى پرداخت /
🔷 ثُمَّ قَدْ نَسِینَا کُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ بدرستیکه همه واعظان ر، زنان و مردانی که پیش از ما از دنیا رفته اند را فراموش کردیم ،همه توصیه ها ، وعظ و واعظ را از یاد بردیم ما مورد تیر بلاها و آفتها قرار گرفتیم [ رُمینا]
🔷وَ رُمِینَا بِکُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ ما مورد امور نابود کننده [جَائِحَةٍ] تیر بلا و آفتها [فَادِحٍ] قرار گرفتیم [ رُمینا] بدانید مرگ سراغ شما آمد مانند آفت زخم نیست که منتظر بهبودی باشید بلکه زیر و رو میکند و چیزی از شما باقی نمی ماند.
❌واعظ و واعظه هم میتواند به مرگ زن و مرد اطلاق شود، هم میتواند یک اصطلاح باشد که به معنای "همه چیز" است. یعنی حوادث و اتفاقات مختلفی پیش آمد ولی ما همه آنها را فراموش کردیم.
📘در خطبه ۱۸۸ فرمود: وَکَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ، چگونه غافل مى شوید از چیزى که هرگز از شما غافل نمى شود. وَطَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ و چگونه طمع دارید در چیزى که هیچ گاه به شما مهلت نمى دهد. در جای دیگر همین خطبه میفرماید: فَکَفى واعِظاً بِمَوْتى عایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا اِلى قُبُورِهِمْ غَیْرَ راکِبِینَ این واعظ براى شما کافى است که همه روز مردگانى را مى نگرید که آن ها را به سوى گورهایشان مى برند بى آنکه خودشان بخواهند.پیامبرص فرمود: وَ کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظا اگر در عالم هیچ موعظه و پیغمبری وجود نداشت، عقل نباشد که راهنمایی کند ، تجربه نباشد که عبرت گیرد فقط بما بگویند روزی خواهی مرد، همین مرگ خود بتنهایی کافی بود. اما اکنون انبیاء ، اولیاء، علما هستند تجربه و حوادث هستند، عقل و نفس لوامه هست، ولی باز انسان فراموش می کند.
🌀 کَانَ یَدْعُو بِهِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع بَعْدَ صَلَاةِ اللَّیْلِ دعایی که بعد از نماز شب امام سجاد گی خواند: أُنَاجِیکَ یَا مَوْجُوداً فِی کُلِّ مَکَانٍ لَعَلَّکَ تَسْمَعُ نِدَائِی خدایا با تو حرف میزنم که در همه جا هستی شاید صدای مرا بشنوی فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی وَ قَلَّ حَیَائِی میدانم جرم من زیاد و حیای من کم است. مَوْلَایَ یَا مَوْلَایَ أَیَّ الْأَهْوَالِ أَتَذَکَّرُ وَ أَیَّهَا أَنْسَى مولای من کدام حالت من بیادم باشد و به ذهنم تراوش کند فراموش نکنم. وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ إِلَّا الْمَوْتُ لَکَفَى اگر هیچ موعظه ای نبود جز مرگ ، همین امر برای ما بس بود. کَیْفَ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ أَعْظَمُ وَ أَدْهَى چگونه باشم در حالیکه بعد از مرگ امور عظیم و وحشتناک است.
❌خنده و گریه باید قاعده مند باشد.طبق مبنا و معیار باشد. امام صادق علیه السلام می فرماید: کَمْ مِمَّنْ کَثُرَ ضَحِکُهُ لَاعِباً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بُکَاؤُهُ چه بسیار افرادی که بسیار می خندند به لهو و بازی و تمسخر، انان در روز قیامت زیاد گریه می کنند. وَ کَمْ مِمَّنْ کَثُرَ بُکَاؤُهُ عَلَى ذَنْبِهِ خَائِفاً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی الْجَنَّةِ سُرُورُهُ وَ ضَحِکُهُ. وچه بسیار افرادی که زیاد گریه می کننند از روی خوف ، توجه ، انابه ، که در قیامت خنده های آتها بسیار است. گریه درست و بجا انسان را خوش و مسرور می کند.
اللهم اجعلنا مسروراً بطاعتک
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۲/۲۶ . ۵رمضان
💢 حکمت ۱۲۲ 💢
🔷وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلًا یَضْحَکُ فَقَالَ:
امیرالمومنین صلواةالله علیه در تشییع جنازه ای حاضر بودند. یک نفر در میان جمع شروع کرد به بلند خندیدن ، طوری که دیگران هم متوجه شدند
در جایگاه عبرت ، دقت و حزن ،بدون توجه به عوامل وقتی بلند خندید امام این جکمت را فرمود:
🌀هر جلسه ای، هر محفلی آداب خاصی دارد که سزاوار است آنها مورد توجه قرار بگیرند.
تشییع جنازه آدابی دارد، و اصلا دستور به شرکت در تشییع جنازه اموات توجه دادن انسان به مرگ است.
حال اگر کسی در اوج غفلت با صدای بلند بخندد، جا دارد که حضرت او و همه افراد را متوجه و متذکر کند.پیامبرص فرمود:
علَیکُم بالسَّکِینَةِ، علَیکُم بالقَصدِ فى المَشىِ بجَنائزِکُم
بر شما باد حفظ آرامش و وقار ،
بر شما باد آرام راه رفتن با جنازه هایتان.
🌀پیامبرگرامی صلی الله علیه وآله:
یا أبا ذرٍّ، إذا تَبِعتَ جَنازَةً فلْیَکُنْ عَقلُکَ فیها مَشغولًا بالتَّفکُّرِ و الخُشوعِ، و اعلَمْ أنّکَ لاحِقٌ بهِ
ای ابوذر! هرگاه در پی جنازه ای به راه افتادی، باید عقلت با تفکر و خشوع به آن مشغول شود و بدان که تو نیز به او می پیوندی.
🌀 امیرالمومنین هم فرمود:
کانَ رسولُ اللّه إذا تَبِعَ جَنازَةً غَلَبَتهُ کآبَةٌ،
رسول خدا هرگاه در پی جنازه ای می رفت، اندوه او را فرامی گرفت،
و أکثَرَ حَدیثَ النَّفسِ، و أقَلَّ الکلامَ
بیشتر حدیث نفس می کرد و کمتر سخن می گفت.
🌀امام صادق صلواه الله علیه فرمود:
إذا حَمَلتَ جَنازَةً فکُنْ کأنّکَ أنتَ المَحمولُ، أو کأنّکَ سَألتَ ربَّکَ الرُّجوعَ إلَى الدُّنیا لِتَعمَلَ، فانظُرْ ما ذا تَستَأنِفُ
هرگاه جنازه ای را بر دوش کشیدی، تصوّر کن این تو هستی که بر شانه ها حمل می شوی یا اینکه از پروردگارت می خواهی یکبار دیگر به دنیا برگردی تا دست به عمل نیک بزنی.( پس، بنگر که چگونه زندگی را از سر می گیری.)
ثُمّ قالَ:- عَجَبا لقَومٍ حُبِسَ أوّلُهُم على آخِرِهِم، ثُمّ نادى مُنادٍ فیهِم بالرَّحیلِ و هُم یلعَبونَ
سپس حضرت فرمود: شگفتا از مردمی که قیامت رفتگانشان به خاطر پیوستن بازماندگان به آنها به تأخیر افتاده و منادی در میان آنها بانگ رحیل سر داده، امّا آنان همچنان به بازی و تفریح سرگرمند.
🔷 کَأَنَّ الْمَوْتَ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا کُتِبَ رفتار تو چنان است ، طوری میخندی وبگونه ای رفتار میکنی گویا که در دنیا ، مرگ برای غیر ما نوشته شده.
فقط مرگ برای دیگران نیست.
مسیری که دیگران رفتند روزی هم ما خواهیم رفت.
❌ضرب المثل فارسی،
"مرگ خوب است اما برای همسایه"
معنای کلام حضرت است.
انسانها طوری با مرگ دیگران مواجه میشوند که گویا آنها هیچگاه بنا نیست از دنیا بروند و این دیگران هستند که به چنگال مرگ گرفتار شده اند.
❌اینکه حضرت کلام را با "کان" بیان میکند یعنی اگر چه عده ای در حرف زدن میگویند ما میدانیم که رفتنی هستیم ولی عمل آنها به نحوی است که هیچ اثری از اثار اعتقاد به مرگ و معاد در آنها پیدا نیست.
🔷وَ کَأَنَّ الْحَقَّ فِیهَا عَلَى غَیْرِنَا وَجَبَ
گویا این مرگ که حق است برای غیر ما لازم شده است.
طوری رفتار کردی گویا آنچه که از مسئولیتها و تکالیف برای دیگران واجب شده و تو از دیگران استثنا شدی.
یا تمام اعمال عبادی بنحو احسن انجام شده و هیچ نقطه ی تاریکی وجود ندارد که اینگونه خوشحالی،
ویا اینکه در زندگی کاستی ، مشکلات و اعتقادات نواقصی دارد.و معنای این خنده مشخص نیست.
❌حق در این جمله هم میتواند به معنای خود مرگ باشد؛ که معنای این جمله با جمله قبل شبیه هم است:
گویا این مرگ که حق است برای غیر ما لازم و واجب شده است. در روایات و ادعیه میخوانیم:
أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ أَنَّ الْبَعْثَ حَقٌّ
❌معنای دیگر حق نیز، تکالیف و فرائضی است که بر دوش انسان گذاشته شده و بر انسان لازم است.
طبق این معنا کلام حضرت میشود:
ای انسانی که بلند میخندی، آیا همه تکالیف و واجباتت را انجام داده ای و هیچ کم و کاستی در عبودیت نداری و آماده ی مرگی که چنین با صدای بلند میخندی؟!
خوشحالی و خنده اگر هم جایز باشد، بعد از آن است که انسان پرونده اعمالش پر باشد از خیر و نیکی و ثواب. به تعبیر حضرت در خطبه ۲۱۶:
رُبَّمَا اسْتَحْلَى النَّاسُ الثَّنَاءَ بَعْدَ الْبَلَاء
بسیار مى شود که مردم، ستودن افراد را به جهت تلاشهایشان در اداى حق، شیرین وبرای خود خوش میدارند.
🔷وَ کَأَنَّ الَّذِی نَرَى مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِیلٍ إِلَیْنَا رَاجِعُونَ
و گویا این امواتی را که می بینیم مسافرانی[سَفْرٌ] هستند که به زودی به سمت ما باز میگردند.
چنین میخندی که فکر میکنی سفر مرگ هم مانند سفر دنیایی ست. که بعد از یک فراقی وصال مجدد حاصل میشود.
در سفر مرگ هر کس رفت بازگشتی در میان نیست. انتقال است به دنیای جدید.
❌اگر مرگ انسان مانند مسافرت بود، خندیدن و خوشحالی کردن سزاوار بود، ولی حالا که مرگ سفر بی بازگشتی است و هر کسی از جمع ما رفت هرگز باز نمی گردد، در چنین شرایطی خندیدن و شادی کردن نشان دهنده ی اوج غفلت وجهل انسان است.
❌دنیا پل است و ما مسافران روی این پل. در روایت داریم:
قَالَ الْمَسِیحُ عِیسَى ع لِلْحَوَارِیِّینَ إِنَّمَا الدُّنْیَا قَنْطَرَةٌ فَاعْبُرُوهَا وَ لَا تَعْمُرُوهَا.
عیسی بن مریم به حواریون فرمود:
دنیا پلی است که از آن عبور کنید و روی پل عمارت و آبادانی بنا نکنید.
❌ما بارمان را در آخرت زمین میگذاریم امام باقر علیه السلام فرمود:
اَلْیَوْمَ غَنِیمَةٌ وَ غَداً لاَ تَدْرِی لِمَنْ هُوَ أَهْلُ اَلدُّنْیَا سَفْرٌ یَحُلُّونَ عَقْدَ رِحَالِهِمْ فِی غَیْرِهَا امروز غنیمت است و فردا را نمیدانى مال کیست.ساکنان دنیا مسافرند که بار خود را در غیر دنیا پیاده خواهند نمود.
🌀حضرت بعد از اینکه خوب به آن شخص میفهماند که مرگ امری جدی و واقعی است که دامن انسان را رها نمیکند و برای همه افراد نوشته شده است، اشاره ای دارند به کیفیت برخورد انسان ها با مرگ دیگران:
🔷 نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْکُلُ تُرَاثَهُمْ کَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ
آنها را در قبرهایشان جای میدهیم
و اموالشان را میخوریم گویا آنها رفته اند و بناست ما بعد از آنها جاودانه بمانیم.
مردگان را علیرغم میلشان در قبور قرار می دهیم. از قبور برگشته سر سفره ی ارث آنها نشسته ارث او تقسیم میکنیم.
بعد از اموات طوری غفلت می کنیم گویا که ما خالدان در دنیا هستیم و ما بقی میروند. در حالیکه مرگ مُهریست که بر پیشانی آحاد بشر خورده.
❌ما پس از مرگ افراد به زودی آنها را داخل قبر میگذاریم و پیوندها خیلی زود قطع میشوند، در اولین اقدام به فکر تقسیم ارث و میراث می افتیم و چه درگیری هایی که سر ارث و میراث به وجود نمی آید. غافل از آنکه این مسیری که دیگران رفتند، ما نیز باید برویم و به زودی نوبت ما هم میرسد.
هر که آمد عمارتى نو ساخت /
رفت و منزل به دیگرى پرداخت /
🔷 ثُمَّ قَدْ نَسِینَا کُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ
بدرستیکه همه واعظان ر، زنان و مردانی که پیش از ما از دنیا رفته اند را فراموش کردیم ،همه توصیه ها ، وعظ و واعظ را از یاد بردیم
ما مورد تیر بلاها و آفتها قرار گرفتیم [ رُمینا]
🔷وَ رُمِینَا بِکُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ
ما مورد امور نابود کننده [جَائِحَةٍ] تیر بلا و آفتها [فَادِحٍ] قرار گرفتیم [ رُمینا]
بدانید مرگ سراغ شما آمد مانند آفت زخم نیست که منتظر بهبودی باشید بلکه زیر و رو میکند و چیزی از شما باقی نمی ماند.
❌واعظ و واعظه هم میتواند به مرگ زن و مرد اطلاق شود، هم میتواند یک اصطلاح باشد که به معنای "همه چیز" است. یعنی حوادث و اتفاقات مختلفی پیش آمد ولی ما همه آنها را فراموش کردیم.
📘در خطبه ۱۸۸ فرمود:
وَکَیْفَ غَفْلَتُکُمْ عَمّا لَیْسَ یُغْفِلُکُمْ،
چگونه غافل مى شوید از چیزى که هرگز از شما غافل نمى شود.
وَطَمَعُکُمْ فِیمَنْ لَیْسَ یُمْهِلُکُمْ
و چگونه طمع دارید در چیزى که هیچ گاه به شما مهلت نمى دهد.
در جای دیگر همین خطبه میفرماید: فَکَفى واعِظاً بِمَوْتى عایَنْتُمُوهُمْ، حُمِلُوا اِلى قُبُورِهِمْ غَیْرَ راکِبِینَ
این واعظ براى شما کافى است که همه روز مردگانى را مى نگرید که آن ها را به سوى گورهایشان مى برند بى آنکه خودشان بخواهند.پیامبرص فرمود:
وَ کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظا
اگر در عالم هیچ موعظه و پیغمبری وجود نداشت، عقل نباشد که راهنمایی کند ، تجربه نباشد که عبرت گیرد فقط بما بگویند روزی خواهی مرد، همین مرگ خود بتنهایی کافی بود.
اما اکنون انبیاء ، اولیاء، علما هستند
تجربه و حوادث هستند،
عقل و نفس لوامه هست،
ولی باز انسان فراموش می کند.
🌀 کَانَ یَدْعُو بِهِ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع بَعْدَ صَلَاةِ اللَّیْلِ
دعایی که بعد از نماز شب امام سجاد گی خواند:
أُنَاجِیکَ یَا مَوْجُوداً فِی کُلِّ مَکَانٍ لَعَلَّکَ تَسْمَعُ نِدَائِی
خدایا با تو حرف میزنم که در همه جا هستی شاید صدای مرا بشنوی
فَقَدْ عَظُمَ جُرْمِی وَ قَلَّ حَیَائِی
میدانم جرم من زیاد و حیای من کم است.
مَوْلَایَ یَا مَوْلَایَ أَیَّ الْأَهْوَالِ أَتَذَکَّرُ وَ أَیَّهَا أَنْسَى
مولای من کدام حالت من بیادم باشد و به ذهنم تراوش کند فراموش نکنم.
وَ لَوْ لَمْ یَکُنْ إِلَّا الْمَوْتُ لَکَفَى
اگر هیچ موعظه ای نبود جز مرگ ، همین امر برای ما بس بود.
کَیْفَ وَ مَا بَعْدَ الْمَوْتِ أَعْظَمُ وَ أَدْهَى
چگونه باشم در حالیکه بعد از مرگ امور عظیم و وحشتناک است.
❌خنده و گریه باید قاعده مند باشد.طبق مبنا و معیار باشد. امام صادق علیه السلام می فرماید:
کَمْ مِمَّنْ کَثُرَ ضَحِکُهُ لَاعِباً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ بُکَاؤُهُ
چه بسیار افرادی که بسیار می خندند به لهو و بازی و تمسخر، انان در روز قیامت زیاد گریه می کنند.
وَ کَمْ مِمَّنْ کَثُرَ بُکَاؤُهُ عَلَى ذَنْبِهِ خَائِفاً یَکْثُرُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِی الْجَنَّةِ سُرُورُهُ وَ ضَحِکُهُ.
وچه بسیار افرادی که زیاد گریه می کننند از روی خوف ، توجه ، انابه ، که در قیامت خنده های آتها بسیار است.
گریه درست و بجا انسان را خوش و مسرور می کند.
اللهم اجعلنا مسروراً بطاعتک