بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۲/۱۲/۹ . ۱۸شعبان
💢 حکمت ۱۰۷ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ. امیر المومنین فرمودند: چه بسیار عالمانی که جهلشان آنها را کشته است. علم همراه آنها بود ولی این علم منفعت وسودی به حال آنها نداشت.
♻️امیر المومنین در این حکمت راجع به عالمانی صحبت می کند که جاهلند و همین جهل باعث هلاکت آنها می شود.در عین عالم بودن جاهلند و جهل همیشه هلاکت است.
◀️شان صدور حکمت : درکتاب الارشاد شیخ مفید امده : لَمَّا اتَّصَلَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ مَسِیرُ عَائِشَةَ وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرِ مِنْ مَکَّةَ إِلَى الْبَصْرَةِ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ زمانی که خبر خروج عایشه، طلحه و زبیر از مکه به سمت بصره به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید، امام پس از حمد و ستایش پروردگار فرمود. ثُمَّ قَالَ قَدْ سَارَتْ عَائِشَةُ به من خبر رسیده که عایشه هم همراه طلحه وزبیر به سمت بصره به راه افتاد. وَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ کُلٌّ مِنْهُمَا یَدَّعِی الْخِلَافَةَ دُونَ صَاحِبِهِ طلحه و زبیر هر یک به تنهایی مدعی خلافت هستند.
✅️امیر المومنین فرمود: اینکه امروز شما می بینید طلحه وزبیر با هم بر علیه من اجماع و ائتلاف کردند، این یک اجماع ظاهری است ، در حالیکه هر کدام از انها ادعای خلافت دارند و هر کدام خود را بهتر از دیگری برای خلافت می داند، وهیچکدام دیگری را قبول ندارد. ... وَ اللَّهِ لَئِنْ ظَفِرَا بِمَا یُرِیدَانِ لَیَضْرِبَنَّ الزُّبَیْرُ عُنُقَ طَلْحَةَ وَ لَیَضْرِبَنَّ طَلْحَةُ عُنُقَ الزُّبَیْرِ به خدا قسم اگر هر کدام از آن دو در برآوردن نیّت خود موفق شوند طلحه، گردن زبیر و زبیر گردن طلحه را خواهد زد. یُنَازِعُ هَذَا عَلَى الْمُلْکِ هَذَا و این حکومت عرصه منازعه آنان است. چون انها دعوایشان، دعوای حکومتی و ریاستی است.
✅️ اگر کسانی حکومت و مسئولیت را طعمه بدانند برای رسیدن به آن یقه همدیگر را میگیرند ولی اگر کسی قائل باشدکه این مسئولیت یک امانت وبار سنگینی است که به دوش او گذاشته می شود، اگرمسئولیت هم به او بدهند با اکراه قبول میکند چون میداند ادای آن مشکل است. إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَة این پست ومقام و مسئولیت مثل شکار نیست که هر کس بخواهد آن را زودتر بزند، ولکن این پست، بر دوش و گردن شما یک امانت است.
♻️اتفاقا تاریخ ثابت می کند که حرف امیرالمومنین کاملا درست از آب در آمد و وقتی طلحه و زبیر به بصره رسیدند برای اینکه کدام امام جماعت بشوند بلوایی به پا شد و سرانجام نزدیکی طلوع آفتاب با وساطت عایشه قبول کردند به نزاع خاتمه دهند. وَ لَقَدْ عَلِمْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ الرَّاکِبَةُ الْجَمَلَ لَا تَحُلُّ عُقْدَةً وَ لَا تَسِیرُ عَقَبَةً وَ لَا تَنْزِلُ مَنْزِلَةً إِلَّا إِلَى مَعْصِیَةِ اللَّهِ به خدا قسم می دانم که عایشه در حالی کینه جویی می کند و در حالی خروج کرده و عازم بصره است که جز به معصیت الهی عمل نمی کند.
✅️کسانی که در مسیر ولی خدا نباشند، اگر چه زحمت بکشند و سختی های متعددی را برخود هموار کنند ولی این سختی ها فقط باعث جهنمی شدن آنها میشود. وَ اللَّهِ إِنَّ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرَ لَیَعْلَمَانِ أَنَّهُمَا مُخْطِئَانِ وَ مَا یَجْهَلَانِ به خدا قسم، طلحه و زبیر می دانند که اشتباه می کنند و نسبت به آنچه که جهالت به خرج می دهند، آگاهند. وَ لَرُبَّ عَالِمٍ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَایَنْفَعُهُ چه بسیارند انسانهای آگاهی که جهالت آنها را به کام مرگ می کشاند و آگاهی و علمشان به آنان سودی نمی رساند.
⏪ جهل هلاک کننده است. خطاب اصلی این کلام حضرت به طلحه و زبیری است که کاملا از مقام و جایگاه امام با خبر هستند ولی در عین حال برای رسیدن به خواسته های دنیایی خود بر علیه امام خروج کردند.
⏪️ اگر چه مضمون کلام حضرت منحصر در طلحه و زبیر نیست، بلکه به قبلی ها هم اشاره دارد، آنها که همه چیز را میدانستند ولی جهلشان آنها را به هلاکت انداخت همانگونه که: در خطبه ۳،خطبه شقشقیه فرمود: أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ] خلیفه اول، ابوبکر ردای خلافت را به تن کرد. وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى او خوب می دانست که جایگاه من نسبت به جایگاه او غیر قابل مقایسه است. من میله محوری آسیاب هستم که اگر من نباشم اوضاع جامعه به هم می ریزد. یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْر سیل از کوهسار وجود من به راه می افتد و هیچ کسی نمی تواند به اوج و عظمت من دست پیدا کند.
🔻سوال : چگونه ممکن است کسی عالم باشد ولی جهلش او را از بین ببرد⁉️ پاسخ به سوال: الف. علم اگر با عمل همراه نباشد اصلا علم نیست و در حقیقت جهل است (حقیقت علم، عمل کردن مطابق دانسته هاست) قال أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی کَلَامٍ لَهُ خَطَبَ بِهِ عَلَى الْمِنْبَرِ: مرحوم کلینی در کافی نقل می کند: امیرالمومنین بالای منبر رفت وشروع به سخنرانی کرد، أَیُّهَا النَّاسُ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ ای مردم اگر چیزی یاد گرفتید، به یاد گرفته ها عمل کنید، شاید هدایت شوید. إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَیْرِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ .( اگر عمل را از علم جدا کتیم ، علم دیگر علم نیست، جهل است) اگر کسی علم داشته باشد ولی مطابق علمش عمل نکند، مانند کسی است که راهِ انحرافی را پیش گرفته است. الَّذِی لَایَسْتَفِیقُ عَنْ جَهْلِهِ بَلْ قَدْ رَأَیْتُ أَنَّ الْحُجَّةَ عَلَیْهِ أَعْظَمُ وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمُ ولی فهمیدم که حجت ودلیل بر علیه او بزرگ خواهد بود وحسرت خوردن او دائمی خواهد شد.
♻️در غررالحکم آمده است : عِلْمٌ لا یُصْلِحُکَ ضَلالٌ وَمالٌ لا یَنْفَعُکَ وَبالٌ دانشى که تو را اصلاح نکند گمراهى است و ثروتى که تو را در راه خشنودى خدا سودى نبخشد بدبختى است.
✳️امام صادق سلام الله علیه فرمود: اَلْعامِلُ عَلى غْیرِ بَصیرَة کَالسّائِرِ عَلى غَیْرِ الطَّریقِ فَلا تُزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّریقِ إلاّ بُعْداً آن کس که بدون بینش و بصیرت عمل مى کند همانند کسى است که در بیراهه گام بر مى دارد، چنین کسى هر قدر تندتر برود از راه اصلى دورتر مى شود. همان که حضرت در حکمت ۹۲ فرمود: أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْکَان کمترین وبی ارزشترین علم این است که لقلقه زبان باشد وبگویی من بلدم. وبالاترین و شریفترین علم آن است که در جوارح وارکان توآن علم دیده شود ، یعنی تو آن را به کار ببندی.
✅️ علم باید با عمل همراه باشد. آیت الله جوادی آملی می فرمود: علم بدون عمل جهل است گرچه انسان بتواند کتاب بنویسد، تدریس کند یا مبتکر باشد اگر چنین وصفی به انسان نور ندهد علم نیست.
🔻دومین پاسخ به سوال؛ چگونه یک عالم را،جهل او را از بین میبرد؟! ب. احتمال داردمقصود از جهل، مقابل علم نباشد بلکه جهل یعنی صفات رذیله ای مثل تکبر و غرور و ... باشند، در صورت وجود یک انگیزه ی منفی، اندیشه نمی تواند انسان را به صلاح بکشاند. مانند اینکه شخصی که قطع نخاع است، ماری را ببیند. او از جهت علمی مشکلی ندارد میبیند که ماربنزدیک او می آید و مار نیش کشنده دارد. ولی انگیزه و توان حرکت ندارد.
♻️عالمی که تکبر و غرور در وجودش رخنه کرده، علم دارد که نباید فتوای اشتباه بدهد، ولی میدهد. کسی که علم دارد که دزدی حرام است،ولی دزدی می کند. دکتری که میداند مریضش مشکل حاد ندارد، کمر درد دارد و با ورزش اصلاح می شود ، ولی پیشنهاد عمل جراحی میدهد تا جیب خود را پر کند ، همه این موارد علتش این است که صفت رذیله ای در وجود انها پیدا شده وآنچنان قوی شده که جلوی علم او را می گیرد واو را به خلاف وادار می کند وبه هلاکت می کشاند.
❇️در خطبه شقشقیه آمده است: فَمَا رَاعَنِی إِلَّا وَ النَّاسُ کَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَیَّ یَنْثَالُونَ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ چیزى مرا نگران نساخت جز این که دیدم ناگهان مردم همچون یال هاى انبوه و پرپشت «کفتار» به سوى من روى آوردند و از هر سو گروه گروه به طرف من آمدند. حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَایَ تا آن جا که نزدیک بود دو یادگار پیامبر «حسن و حسین» پایمال شوند و ردایم از دو طرف پاره شد. مُجْتَمِعِینَ حَوْلِی کَرَبِیضَةِ الْغَنَمِ و اینها همه در حالى بود که مردم همانند گوسفندانى گرگ زده که دور چوپان جمع شوند در اطراف من گرد آمدند. فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَکَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ ولى هنگامى که قیام، به امر خلافت کردم، جمعى پیمان خود را شکستند و گروهى به بهانه هاى واهى سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند و دسته دیگرى راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند و از اطاعت حق سربر تافتند. کَأَنَّهُمْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ- تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ گویى که آنها این سخن خدا را نشنیده بودند که مى فرماید: «سراى آخرت را تنها براى کسانى قرار مى دهیم که نه خواهان برترى جویى و استکبار در روى زمینند و نه طلب فساد، و عاقبت (نیک) براى پرهیزگاران است»! بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا آرى به خدا سوگند! آن را شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند. وَ لَکِنَّهُمْ حَلِیَتِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا ولى زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرد و مفاخر وزینت دنیا آنها را فریفته بود.
✅️ عالم باید زاهد باشد. وگر نه اگر عالم بخواهد به دنیا برسد، با تنها دارایی او که علم اوست، سودا می کند، علم فروشی میکند، فتوی فروشی می کند، بر خلاف صریح قران و روایات حرف میزند تا شبکه انگلیسی به اواجازه سخنرانی و پخش ماهواره ای دهد.
✳️ به تعبیر امیر المومنین، اَلعُلَماء باقون ما بَقِی الدَّهر عالمان زنده اند تا روزگار باقیست.چون انها دین فروشی نکردند.
✅️هلاکت برای کسی است که دین فروشی کند. بقا برای کسی است که پای اعتقادات صحیحش بایستد.
♻️انسان یک عقل اندیشه ای دارد و یک عقل انگیزه ای، یک علم دارد و یک عمل. عقل اندیشه ای همان است که انسان درک می کند، می فهمد. عقل انگیزه ای جایگاهش قلب انسان است. قلب، مسئول پمپاژ انگیزه است.
♻️ما به طور فطری و از طریق وجدان اخلاقی و از طریق آموزه های انبیاء خیلی مطالب را میدانیم، ولی یک سلسله انگیزه های متضاد در ما هست که اجازه نمی دهند ما آنچه را تشخیص میدهیم عمل کنیم.
✳️امام صادق (ع) فرمود: العَقلُ ما عُبِدَ بهِ الرَّحمن وَ اکتُسِبَ بهِ الجِنان؛ عقل آن است که خداوند با آن پرستش شود وبه وسیله آن بهشت کسب شود. یعنی شما علاوه بر اندیشه و باور صحیح، انگیزه ها را نیز اصلاح کنید تا به عقل برسید و از جهل خارج شوید.
✅️کسی که عقل عملی را مراقبت نکندوبه کار نبندد، حتما دچار هلاکت میشود.
✴️ اصبغ بن نباته میگوید بعد از جنگ جمل حضرت علی(ع) بین کشته های جمل چرخیدند و به کعب بن سور که قاضی بصره بود( وحکم جهاد با امیر المومنین را داده بود)رسیدند. حضرت فرمود: أجلسوه ... این جنازه را بلند کنید وبنشانید میخواهم با او حرف بزنم. بعد فرمود: لقد کان لک علمٌ لونفعک و لکن الشیطان أضلک فأزلک فعجلک إلى النارأرسلوه تو خیلی علم داشتی ولی این علم به درد تو نخورد. شیطان تو را گمراه کرد وتو را به لغزش واداشت. وتو را به سمت آتش برد.
✅این جمله ای که حضرت به کعب بن سور گفت ، همان جمله ای است که به طلحه وزبیر ودیگران هم فرمود. رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ.
اللهم اکرمنا بنور العلم والعمل
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۲/۹ . ۱۸شعبان
💢 حکمت ۱۰۷ 💢
💠وَ قَالَ (علیه السلام): رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ.
امیر المومنین فرمودند: چه بسیار عالمانی که جهلشان آنها را کشته است. علم همراه آنها بود ولی این علم منفعت وسودی به حال آنها نداشت.
♻️امیر المومنین در این حکمت راجع به عالمانی صحبت می کند که جاهلند و همین جهل باعث هلاکت آنها می شود.در عین عالم بودن جاهلند و جهل همیشه هلاکت است.
◀️شان صدور حکمت :
درکتاب الارشاد شیخ مفید امده :
لَمَّا اتَّصَلَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ مَسِیرُ عَائِشَةَ وَ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرِ مِنْ مَکَّةَ إِلَى الْبَصْرَةِ حَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ
زمانی که خبر خروج عایشه، طلحه و زبیر از مکه به سمت بصره به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید، امام پس از حمد و ستایش پروردگار فرمود.
ثُمَّ قَالَ قَدْ سَارَتْ عَائِشَةُ
به من خبر رسیده که عایشه هم همراه طلحه وزبیر به سمت بصره به راه افتاد.
وَ طَلْحَةُ وَ الزُّبَیْرُ کُلٌّ مِنْهُمَا یَدَّعِی الْخِلَافَةَ دُونَ صَاحِبِهِ
طلحه و زبیر هر یک به تنهایی مدعی خلافت هستند.
✅️امیر المومنین فرمود: اینکه امروز شما می بینید طلحه وزبیر با هم بر علیه من اجماع و ائتلاف کردند، این یک اجماع ظاهری است ، در حالیکه هر کدام از انها ادعای خلافت دارند و هر کدام خود را بهتر از دیگری برای خلافت می داند، وهیچکدام دیگری را قبول ندارد.
... وَ اللَّهِ لَئِنْ ظَفِرَا بِمَا یُرِیدَانِ لَیَضْرِبَنَّ الزُّبَیْرُ عُنُقَ طَلْحَةَ وَ لَیَضْرِبَنَّ طَلْحَةُ عُنُقَ الزُّبَیْرِ
به خدا قسم اگر هر کدام از آن دو در برآوردن نیّت خود موفق شوند طلحه، گردن زبیر و زبیر گردن طلحه را خواهد زد.
یُنَازِعُ هَذَا عَلَى الْمُلْکِ هَذَا
و این حکومت عرصه منازعه آنان است.
چون انها دعوایشان، دعوای حکومتی و ریاستی است.
✅️ اگر کسانی حکومت و مسئولیت را طعمه بدانند برای رسیدن به آن یقه همدیگر را میگیرند ولی اگر کسی قائل باشدکه این مسئولیت یک امانت وبار سنگینی است که به دوش او گذاشته می شود، اگرمسئولیت هم به او بدهند با اکراه قبول میکند چون میداند ادای آن مشکل است.
إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَة
این پست ومقام و مسئولیت مثل شکار نیست که هر کس بخواهد آن را زودتر بزند، ولکن این پست، بر دوش و گردن شما یک امانت است.
♻️اتفاقا تاریخ ثابت می کند که حرف امیرالمومنین کاملا درست از آب در آمد و وقتی طلحه و زبیر به بصره رسیدند برای اینکه کدام امام جماعت بشوند بلوایی به پا شد و سرانجام نزدیکی طلوع آفتاب با وساطت عایشه قبول کردند به نزاع خاتمه دهند.
وَ لَقَدْ عَلِمْتُ وَ اللَّهِ أَنَّ الرَّاکِبَةُ الْجَمَلَ لَا تَحُلُّ عُقْدَةً وَ لَا تَسِیرُ عَقَبَةً وَ لَا تَنْزِلُ مَنْزِلَةً إِلَّا إِلَى مَعْصِیَةِ اللَّهِ
به خدا قسم می دانم که عایشه در حالی کینه جویی می کند و در حالی خروج کرده و عازم بصره است که جز به معصیت الهی عمل نمی کند.
✅️کسانی که در مسیر ولی خدا نباشند، اگر چه زحمت بکشند و سختی های متعددی را برخود هموار کنند ولی این سختی ها فقط باعث جهنمی شدن آنها میشود.
وَ اللَّهِ إِنَّ طَلْحَةَ وَ الزُّبَیْرَ لَیَعْلَمَانِ أَنَّهُمَا مُخْطِئَانِ وَ مَا یَجْهَلَانِ
به خدا قسم، طلحه و زبیر می دانند که اشتباه می کنند و نسبت به آنچه که جهالت به خرج می دهند، آگاهند.
وَ لَرُبَّ عَالِمٍ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَایَنْفَعُهُ
چه بسیارند انسانهای آگاهی که جهالت آنها را به کام مرگ می کشاند و آگاهی و علمشان به آنان سودی نمی رساند.
⏪ جهل هلاک کننده است.
خطاب اصلی این کلام حضرت به طلحه و زبیری است که کاملا از مقام و جایگاه امام با خبر هستند ولی در عین حال برای رسیدن به خواسته های دنیایی خود بر علیه امام خروج کردند.
⏪️ اگر چه مضمون کلام حضرت منحصر در طلحه و زبیر نیست، بلکه به قبلی ها هم اشاره دارد، آنها که همه چیز را میدانستند ولی جهلشان آنها را به هلاکت انداخت همانگونه که:
در خطبه ۳،خطبه شقشقیه فرمود:
أَمَا وَ اللَّهِ لَقَدْ تَقَمَّصَهَا فُلَانٌ [ابْنُ أَبِی قُحَافَةَ]
خلیفه اول، ابوبکر ردای خلافت را به تن کرد.
وَ إِنَّهُ لَیَعْلَمُ أَنَ مَحَلِّی مِنْهَا مَحَلُّ الْقُطْبِ مِنَ الرَّحَى
او خوب می دانست که جایگاه من نسبت به جایگاه او غیر قابل مقایسه است. من میله محوری آسیاب هستم که اگر من نباشم اوضاع جامعه به هم می ریزد.
یَنْحَدِرُ عَنِّی السَّیْلُ وَ لَا یَرْقَى إِلَیَّ الطَّیْر
سیل از کوهسار وجود من به راه می افتد و هیچ کسی نمی تواند به اوج و عظمت من دست پیدا کند.
🔻سوال : چگونه ممکن است کسی عالم باشد ولی جهلش او را از بین ببرد⁉️
پاسخ به سوال:
الف. علم اگر با عمل همراه نباشد اصلا علم نیست و در حقیقت جهل است (حقیقت علم، عمل کردن مطابق دانسته هاست)
قال أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ فِی کَلَامٍ لَهُ خَطَبَ بِهِ عَلَى الْمِنْبَرِ:
مرحوم کلینی در کافی نقل می کند: امیرالمومنین بالای منبر رفت وشروع به سخنرانی کرد،
أَیُّهَا النَّاسُ إِذَا عَلِمْتُمْ فَاعْمَلُوا بِمَا عَلِمْتُمْ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
ای مردم اگر چیزی یاد گرفتید، به یاد گرفته ها عمل کنید، شاید هدایت شوید.
إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَیْرِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ
.( اگر عمل را از علم جدا کتیم ، علم دیگر علم نیست، جهل است) اگر کسی علم داشته باشد ولی مطابق علمش عمل نکند، مانند کسی است که راهِ انحرافی را پیش گرفته است.
الَّذِی لَایَسْتَفِیقُ عَنْ جَهْلِهِ بَلْ قَدْ رَأَیْتُ أَنَّ الْحُجَّةَ عَلَیْهِ أَعْظَمُ وَ الْحَسْرَةَ أَدْوَمُ
ولی فهمیدم که حجت ودلیل بر علیه او بزرگ خواهد بود وحسرت خوردن او دائمی خواهد شد.
♻️در غررالحکم آمده است :
عِلْمٌ لا یُصْلِحُکَ ضَلالٌ وَمالٌ لا یَنْفَعُکَ وَبالٌ
دانشى که تو را اصلاح نکند گمراهى است و ثروتى که تو را در راه خشنودى خدا سودى نبخشد بدبختى است.
✳️امام صادق سلام الله علیه فرمود:
اَلْعامِلُ عَلى غْیرِ بَصیرَة کَالسّائِرِ عَلى غَیْرِ الطَّریقِ فَلا تُزیدُهُ سُرْعَةُ السَّیْرِ مِنَ الطَّریقِ إلاّ بُعْداً
آن کس که بدون بینش و بصیرت عمل مى کند همانند کسى است که در بیراهه گام بر مى دارد، چنین کسى هر قدر تندتر برود از راه اصلى دورتر مى شود.
همان که حضرت در حکمت ۹۲ فرمود: أَوْضَعُ الْعِلْمِ مَا وُقِفَ عَلَى اللِّسَانِ وَ أَرْفَعُهُ مَا ظَهَرَ فِی الْجَوَارِحِ وَ الْأَرْکَان
کمترین وبی ارزشترین علم این است که لقلقه زبان باشد وبگویی من بلدم. وبالاترین و شریفترین علم آن است که در جوارح وارکان توآن علم دیده شود ، یعنی تو آن را به کار ببندی.
✅️ علم باید با عمل همراه باشد.
آیت الله جوادی آملی می فرمود:
علم بدون عمل جهل است گرچه انسان بتواند کتاب بنویسد، تدریس کند یا مبتکر باشد اگر چنین وصفی به انسان نور ندهد علم نیست.
🔻دومین پاسخ به سوال؛ چگونه یک عالم را،جهل او را از بین میبرد؟!
ب. احتمال داردمقصود از جهل، مقابل علم نباشد بلکه جهل یعنی صفات رذیله ای مثل تکبر و غرور و ... باشند،
در صورت وجود یک انگیزه ی منفی، اندیشه نمی تواند انسان را به صلاح بکشاند.
مانند اینکه شخصی که قطع نخاع است، ماری را ببیند. او از جهت علمی مشکلی ندارد میبیند که ماربنزدیک او می آید و مار نیش کشنده دارد. ولی انگیزه و توان حرکت ندارد.
♻️عالمی که تکبر و غرور در وجودش رخنه کرده، علم دارد که نباید فتوای اشتباه بدهد، ولی میدهد. کسی که علم دارد که دزدی حرام است،ولی دزدی می کند. دکتری که میداند مریضش مشکل حاد ندارد، کمر درد دارد و با ورزش اصلاح می شود ،
ولی پیشنهاد عمل جراحی میدهد تا جیب خود را پر کند ،
همه این موارد علتش این است که صفت رذیله ای در وجود انها پیدا شده وآنچنان قوی شده که جلوی علم او را می گیرد واو را به خلاف وادار می کند وبه هلاکت می کشاند.
❇️در خطبه شقشقیه آمده است:
فَمَا رَاعَنِی إِلَّا وَ النَّاسُ کَعُرْفِ الضَّبُعِ إِلَیَّ یَنْثَالُونَ عَلَیَّ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ
چیزى مرا نگران نساخت جز این که دیدم ناگهان مردم همچون یال هاى انبوه و پرپشت «کفتار» به سوى من روى آوردند و از هر سو گروه گروه به طرف من آمدند.
حَتَّى لَقَدْ وُطِئَ الْحَسَنَانِ وَ شُقَّ عِطْفَایَ
تا آن جا که نزدیک بود دو یادگار پیامبر «حسن و حسین» پایمال شوند و ردایم از دو طرف پاره شد.
مُجْتَمِعِینَ حَوْلِی کَرَبِیضَةِ الْغَنَمِ
و اینها همه در حالى بود که مردم همانند گوسفندانى گرگ زده که دور چوپان جمع شوند در اطراف من گرد آمدند.
فَلَمَّا نَهَضْتُ بِالْأَمْرِ نَکَثَتْ طَائِفَةٌ وَ مَرَقَتْ أُخْرَى وَ قَسَطَ آخَرُونَ
ولى هنگامى که قیام، به امر خلافت کردم، جمعى پیمان خود را شکستند و گروهى به بهانه هاى واهى سر از اطاعتم پیچیدند و از دین خدا بیرون پریدند و دسته دیگرى راه ظلم و طغیان را پیش گرفتند و از اطاعت حق سربر تافتند.
کَأَنَّهُمْ لَمْ یَسْمَعُوا اللَّهَ سُبْحَانَهُ یَقُولُ- تِلْکَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِینَ لا یُرِیدُونَ عُلُوًّا فِی الْأَرْضِ وَ لا فَساداً وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ گویى که آنها این سخن خدا را نشنیده بودند که مى فرماید: «سراى آخرت را تنها براى کسانى قرار مى دهیم که نه خواهان برترى جویى و استکبار در روى زمینند و نه طلب فساد، و عاقبت (نیک) براى پرهیزگاران است»!
بَلَى وَ اللَّهِ لَقَدْ سَمِعُوهَا وَ وَعَوْهَا
آرى به خدا سوگند! آن را شنیده بودند و خوب آن را حفظ داشتند.
وَ لَکِنَّهُمْ حَلِیَتِ الدُّنْیَا فِی أَعْیُنِهِمْ وَ رَاقَهُمْ زِبْرِجُهَا
ولى زرق و برق دنیا چشمشان را خیره کرد و مفاخر وزینت دنیا آنها را فریفته بود.
✅️ عالم باید زاهد باشد. وگر نه اگر عالم بخواهد به دنیا برسد، با تنها دارایی او که علم اوست، سودا می کند، علم فروشی میکند، فتوی فروشی می کند،
بر خلاف صریح قران و روایات حرف میزند تا شبکه انگلیسی به اواجازه سخنرانی و پخش ماهواره ای دهد.
✳️ به تعبیر امیر المومنین،
اَلعُلَماء باقون ما بَقِی الدَّهر
عالمان زنده اند تا روزگار باقیست.چون انها دین فروشی نکردند.
✅️هلاکت برای کسی است که دین فروشی کند.
بقا برای کسی است که پای اعتقادات صحیحش بایستد.
♻️انسان یک عقل اندیشه ای دارد و یک عقل انگیزه ای،
یک علم دارد و یک عمل.
عقل اندیشه ای همان است که انسان درک می کند، می فهمد.
عقل انگیزه ای جایگاهش قلب انسان است.
قلب، مسئول پمپاژ انگیزه است.
♻️ما به طور فطری و از طریق وجدان اخلاقی و از طریق آموزه های انبیاء خیلی مطالب را میدانیم، ولی یک سلسله انگیزه های متضاد در ما هست که اجازه نمی دهند ما آنچه را تشخیص میدهیم عمل کنیم.
✳️امام صادق (ع) فرمود:
العَقلُ ما عُبِدَ بهِ الرَّحمن وَ اکتُسِبَ بهِ الجِنان؛
عقل آن است که خداوند با آن پرستش شود وبه وسیله آن بهشت کسب شود.
یعنی شما علاوه بر اندیشه و باور صحیح، انگیزه ها را نیز اصلاح کنید تا به عقل برسید و از جهل خارج شوید.
✅️کسی که عقل عملی را مراقبت نکندوبه کار نبندد، حتما دچار هلاکت میشود.
✴️ اصبغ بن نباته میگوید بعد از جنگ جمل حضرت علی(ع) بین کشته های جمل چرخیدند و به کعب بن سور که قاضی بصره بود( وحکم جهاد با امیر المومنین را داده بود)رسیدند.
حضرت فرمود:
أجلسوه ...
این جنازه را بلند کنید وبنشانید میخواهم با او حرف بزنم.
بعد فرمود:
لقد کان لک علمٌ لونفعک و لکن الشیطان أضلک فأزلک فعجلک إلى النارأرسلوه
تو خیلی علم داشتی ولی این علم به درد تو نخورد. شیطان تو را گمراه کرد وتو را به لغزش واداشت. وتو را به سمت آتش برد.
✅این جمله ای که حضرت به کعب بن سور گفت ، همان جمله ای است که به طلحه وزبیر ودیگران هم فرمود.
رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ، وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لَا یَنْفَعُهُ.
اللهم اکرمنا بنور العلم والعمل