هیچ بنده ای نیست در این ساعت از بستر دل برکند با خدا مناجات کند ،مگر خدا دعای او را اجابت کند.
♦️إِلَّا أَنْ یَکُونَ
در مورد همه انسانها اجابت میشود مگر چند گروه در دل شب ، در اوج راز و نیاز در خواست آنها به اجابت نخواهد رسید.
♦️عَشَّاراً
الف. مسئول مالیات حکومت های ظالم (یک دهم اموال را میگیرد)
♦️ أَوْ عَرِیفاً
ب. خبر چین، جاسوس حکومت ظالم که مومنین را معرفی میکند تا مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.
♦️ أَوْ شُرْطِیّاً
ج. نیروی نظامی حکومت ظالم.
این سه گروه مردم را در مخمصه قرار می دهند
♦️أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَةٍ
د. گروه بعدی که از اجابت دعا محرومند،
اهل ساز و آواز و اهل طبل[کَوْبَةٍ] و طنبورند [عَرْطَبَةٍ]
صحبت از طبل و طنبوری که در مجالس لهو و لعب استفاده میشود.
⏪ اکتفا به حداقل ها یکی از ویژگی زاهدان است.
_ کسانی که برای گذران زندگی دنیا خود را به زحمت نمی اندازند و با تجملات پای خودشان را بند نمی کنند.
_ دنبال میز و پست و پَر قو نیستند، خاکی اند، به خورد و خوراک عادی که نان و آب است راضی اند و دنبال شربت های خاص نمی گردند.
_ آب را بهترین پاک کننده میدانند و کثیفی ها و نجاست ها را با آب برطرف میکنند. (دنبال این نیستند که اگر لباسشان کثیف شد آن را دور بیندازند و دیگر نپوشند)
⭕️حضرت بین زهد در دنیا و رغبت در آخرت این همانی برقرار میکنند،
زهدی زهد است که انسان را به آخرت راغب کند. ولی اگر شخص بخواهد با ادای زهد درآوری برای خود جلب دنیا کند و به خواسته های دنیوی اش بپردازد این دیگر زهد نیست.
کسی که دنیا برایش محبوب شد دلبستگی ایجاد کردآخرت را دشمن می پنداردو با آن دشمنی میکند.
❌ دنیا آن است که ضد آخرت باشد. آخرت آن است که ضد دنیا باشد. زهد فروشی نه تنها آخرت طلبی نیست بلکه به دست آوردن دنیا از طریق دین است که بسیار ناپسند است.
___________________
♦️وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً
منظور حضرت قرآن را لباس زیرین خود و دعا را لباس روئین ساخته اند،
مقصود از شِعار بودن قرآن: انس و الفت و ملازمت اهل زهد با قرآن است. نمی شود که اهل قرآن نباشد ولی اهل زهد باشد. باید همواره در محضر قرآن باشیم تا به حقیقت زهد برسیم.
(لباس زیرین به تن انسان چسبیده)
انها باطنشان را هم به قرآن پیوند داده اند.
⭕️ مقصود از دثار بودن دعاچیست !!
۱. لباس روئین معمولا متناسب با شرایط انتخاب میشود (سرما، گرما، مهمانی، ورزش، خواب و...)
اهل زهد نیز متناسب با شرایطی که دارند از انواع دعاها استفاده میکنند، _گاهی مناجات الشاکین است،
_گاهی مناجات الشاکرین است،
_گاهی مناجات المطیعین است،
_گاهی مناجات العاصین است.
۲. لباس برای حفاظت از انسان است. انسان همواره در معرض خطراتی است که میتواند انها را با دعا کردن از خودش دور کند. درحکمت ۱۴۶ فرمود :
ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاء
امواج بلا را با دعا دفع و رفع کنید.
🔻نکته:
قرآن و دعا دو بحث جدای از هم نیستند، برخی از ادعیه، قرآنی هستند و برخی آیات قرآن، دعا هستند.
سپس بند تعلق به دنیا را قیچی کردند همانند بی رغبتی مسیح به دنیا.
قرض دو معنا دارد، هم به معنای بریدن آمده (عرب به قیچی میگوید مقراض)
وهم به معنای طی کردن، عبور کردن.
و لذا جمله دو معنا دارد:
1⃣ زاهدان بند ناف دنیا را بریدند و وابستگی به دنیا پیدا نکردند، همانند عیسی بن مریم.
2⃣ زاهدان چهار صباح دنیا را طی کردند بر همان راه و روشی که حضرت عیسی بود.
⛔️ اگر چه مفهوم هر دو جمله یکی است زیرا راه و روش عیسی بن مریم هم چیزی جز زهد و بی رغبتی به دنیا نبود.
در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه حضرت در مورد زهد چهار پیامبر الهی سخن میگوید از جمله در مورد حضرت عیسی میفرماید: وَإِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِی عِیسَى بْنِ مَرْیَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ
و اگر بخواهى براى نمونه دیگرى زندگى عیسى بن مریم را برایت بازگو مى کنم، فَلَقَدْ کَانَ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ،
او سنگ را بالش خود قرار مى داد،
وَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ،
لباس خشن مى پوشید،
وَیَأْکُلُ الْجَشِبَ،
غذاى ناگوار مانند نان خشک مى خورد. وَکَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ،
داوود نبی پیامبر بزرگ که صاحب حکومت بود در چنین ساعاتی از شب بیدار میشد و با خدا مناجات می کرد.
⛔️علت اشاره به داود نبی به دو دلیل: الف. بخاطر حکومت گسترده اوست، یعنی او با آن که مشغله ی زیادی داشت و مسیولیت اجتماعی داشت هیچ گاه از عبادت و مناجات نیمه شب غافل نشد و همواره به یاد عبادت بود.با داشتن حکومت ،قدرت ، مسئولیت ، با این حال زاهد بود.
داوود پیامبر صبح و شام به تسبیح و مناجات میگذراند و پرندگان با صدای خوش گرد او جمع میشدند.
از بین تمام انبیا نام داود نبی را ذکر فرمود:
________________
❌ چهار گروهی که حتی با دعای سحر آمرزیده نمیشوند؟
۱. عَشّار، از ماده «عُشْر» به کسانى گفته مى شد که یک دهم از اموال مردم را بر در دروازه ها یا غیر آن به عنوان مالیات براى حکام ظالم مى گرفتند. راهزنان، دست نشاندگان حکومت های ظالم
۲. عریف؛ صفت مشبهه از ماده عرفان و معرفت است و اشاره به کسانى است که به عنوان جاسوسى و گزارشگرى براى حاکمان ظالم کار مى کردند.
۳. شُرطىّ ؛ از ماده «شَرَط» (بر وزن طَرَف) به معناى علامت گرفته شده، زیرا داروغه ها لباس مخصوص یا علامت هاى خاصى داشتند.
۴. «عَرْطَبَه» و صاحب «کَوْبَه»
اشاره به نوازندگانى است که آهنگ هاى مناسب مجالس لهو و فساد و عیاشى و هوسرانى مى نواختند.
❌در واقع داود نبی دو گروه را استثنا کرده: کسانى که کمک به ظالمان و جباران مى کنند و کسانى که مردم را به عیاشى و هوسرانى دعوت مى نمایند.
ای نوف! بپرهیز از این که مامور وصول مالیات با ظلم یا شاعر یا پاسبان یا کارگزار و مامور اطلاعاتی حکومت ظالم ، در میان مردم یا نوازنده طنبور یا طبل باشی؛
⏪طرد کردن افرادی که با حکومت های ظالم همکاری میکنند:
من شما را به خدا قسم می دهم که کسی از میان شما اگر امیر یا عریف (عهده دار امور مسلمین) در حکومت ظالم
أَوْ بَرِیداً أَوْ نَقِیباً
یا نامه رسان یا نقیب (نگهبان ) حکومت ظالم در بین شما بوده مرا کفن نکند.
💮 ام ذر گفت: در بین آن ها کسی نبود که مرتکب برخی از آنچه ابوذر گفته بود نشده باشد ، مگر جوانی از انصار که به ابوذر گفت: ای عمو من تو را در این عبا و دو جامه ای که در بقچه دارم و مادرم بافته است کفن می کنم.
ابوذر گفت: تو مرا کفن کن. سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد و آن مرد انصاری او را کفن کرده و با کسانی که نزدش بودند او را غسل داد و بر او نماز خواندند و با گروهی که همگی اهل یمن بودند دفنش کردند.
آن شخص مالک اشتر بود.
🔻چندنکته:
1⃣ بهترین ساعات برای دعا چه زمانی ست که امیرالمومنین بر قیام حضرت داود در آن زمان اشاره می فرماید:
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۲/۷ . ۱۶شعبان
💢 حکمت ۱۰۴ 💢
♦️وَ عَنْ نَوْفٍ الْبَکَالِیِّ قَالَ
از نوف بکالی نقل است .
🔻مطلبی در مورد خوانش بکالی که به سه قرائت :
بِکالی/ بَکالی/بکّالی/ خوانده میشود:
نوف بکالی اهل یمن از یاران صدیق و خادم امام روایاتی را از حضرت نقل کرده
نوف بنا بر روایاتی که از امیرالمومنین نقل کرده جزء خواص حضرت به حساب می آمده است و برخی او را دربان و نگهبان حضرت شمرده اند.
از همین حکمت ۱۰۴ نیز بر می آید که او از خواص حضرت بوده و حتی گاهی در محضر امیرالمومنین شب را به صبح میرسانده است.
♦️ رَأَیْتُ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) ذَاتَ لَیْلَةٍ وَ قَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِی النُّجُومِ،
نوف نقل میکند درشبی امزرالمومنین از خانه خارج میشد به آسمان ستارگان نگاه می کرد و به خانه بر می گشت.
♦️ فَقَالَ لِی یَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ
نیمه های شب امیرالمومنین که به آسمان نگاهی انداخت و فرمود :
نوف آیاخواب هستی![أَرَاقِدٌ] یا بیداری؟ چشم باز [رَامِقٌ]
♦️فَقُلْتُ بَلْ رَامِقٌ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ.
گفتم : بله بیدار هستم یا امیرالمومنین.
♦️قَالَ: یَا نَوْفُ طُوبَى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ،
خوشا بحال [طُوبَى] کسانی که از دنیا و تجمل آن دل کنده و چشم دیدن دنیا را ندارند.
زهدشان به دنیاست اما شوق و رغبت آخرت دارند.با تمام توان به سمت آخرت حرکت میکنند و به دنیا علقه ندارند.
♦️أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الْأَرْضَ بِسَاطاً
این زاهدین چند خصوصیت دارند.
از روی ساده زیستی و رغبت به آخرت فرش زیر پای آنها زمین است.انها زمین را جایگاه خویش قرار داده اند.
♦️ وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طیِباً
بسترگاه آنها خاک روی زمین است.
و آبهای جوشان زمین کواراترین شربت برای نوشیدن آنهاست.
فرش زیر پا از زینت خانه و بستر خواب در کمال راحتی و آرامش برای استراحت است ، لذا این دو لفظ انتخاب شده.
کیفیت زندگی آنها به این سادگی ، همین که زندگی آنها بچرخد راضیند.
زهد درویش مسلکی ندارند .
یک طرف آن بی رغبتی به دنیا و از طرفی اعتقاد و باور قوی آنهاست.
♦️وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً
قرآن را لباس زیرین [شِعَاراً] خود، و دعا را لباس روئین[دِثَاراً] خود ساخته اند.
لباس زیرین آنان قرآن است.
زیور باطن وجودی آنها ، افکار ، سخن ، نگاه به عالم ، پیوسته مأنوس با قرانند.
❌صرف فقر کسی زاهد نمیشود، فقری که همراه با توجه ،و جهان بینی باشد ،کیفیت نگاه او معلوم میدارد که زاهد است یا نه !!
♦️ ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ
سپس بند تعلق به دنیا را قیچی کردند[قَرَضُوا]
زاهد بند ناف دنیا را از خود قطع کرده ،قطعی دنیای آنان مانند زهد عیسی بن مریم می باشد.
زاهد کسی میتواند باشد که مسیح وار زندگی کند.
♦️یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (علیه السلام) قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ،
داوود نبی پیامبر بزرگ صاحب حکومت در چنین ساعاتی از شب بیدار میشد و با خدا مناجات می کرد.
♦️فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ،
هیچ بنده ای نیست در این ساعت از بستر دل برکند با خدا مناجات کند ،مگر خدا دعای او را اجابت کند.
♦️إِلَّا أَنْ یَکُونَ
در مورد همه انسانها اجابت میشود مگر چند گروه در دل شب ، در اوج راز و نیاز در خواست آنها به اجابت نخواهد رسید.
♦️عَشَّاراً
الف. مسئول مالیات حکومت های ظالم (یک دهم اموال را میگیرد)
♦️ أَوْ عَرِیفاً
ب. خبر چین، جاسوس حکومت ظالم که مومنین را معرفی میکند تا مورد آزار و اذیت قرار بگیرند.
♦️ أَوْ شُرْطِیّاً
ج. نیروی نظامی حکومت ظالم.
این سه گروه مردم را در مخمصه قرار می دهند
♦️أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَةٍ
د. گروه بعدی که از اجابت دعا محرومند،
اهل ساز و آواز و اهل طبل[کَوْبَةٍ] و طنبورند [عَرْطَبَةٍ]
صحبت از طبل و طنبوری که در مجالس لهو و لعب استفاده میشود.
⏪ اکتفا به حداقل ها یکی از ویژگی زاهدان است.
_ کسانی که برای گذران زندگی دنیا خود را به زحمت نمی اندازند و با تجملات پای خودشان را بند نمی کنند.
_ دنبال میز و پست و پَر قو نیستند، خاکی اند، به خورد و خوراک عادی که نان و آب است راضی اند و دنبال شربت های خاص نمی گردند.
_ آب را بهترین پاک کننده میدانند و کثیفی ها و نجاست ها را با آب برطرف میکنند. (دنبال این نیستند که اگر لباسشان کثیف شد آن را دور بیندازند و دیگر نپوشند)
⭕️حضرت بین زهد در دنیا و رغبت در آخرت این همانی برقرار میکنند،
زهدی زهد است که انسان را به آخرت راغب کند. ولی اگر شخص بخواهد با ادای زهد درآوری برای خود جلب دنیا کند و به خواسته های دنیوی اش بپردازد این دیگر زهد نیست.
همان مطلبی که در حکمت ۱۰۳ فرمود:
إِنَّ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ عَدُوَّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِیلَانِ مُخْتَلِفَانِ،
دنیا و آخرت دو دشمن ضدیکدیگرند و دو مسیر مختلف اند.
فَمَنْ أَحَبَّ الدُّنْیَا وَ تَوَلَّاهَا أَبْغَضَ الْآخِرَةَ وَ عَادَاهَا
کسی که دنیا برایش محبوب شد دلبستگی ایجاد کردآخرت را دشمن می پنداردو با آن دشمنی میکند.
❌ دنیا آن است که ضد آخرت باشد. آخرت آن است که ضد دنیا باشد. زهد فروشی نه تنها آخرت طلبی نیست بلکه به دست آوردن دنیا از طریق دین است که بسیار ناپسند است.
___________________
♦️وَ الْقُرْآنَ شِعَاراً وَ الدُّعَاءَ دِثَاراً
منظور حضرت قرآن را لباس زیرین خود و دعا را لباس روئین ساخته اند،
مقصود از شِعار بودن قرآن: انس و الفت و ملازمت اهل زهد با قرآن است. نمی شود که اهل قرآن نباشد ولی اهل زهد باشد. باید همواره در محضر قرآن باشیم تا به حقیقت زهد برسیم.
(لباس زیرین به تن انسان چسبیده)
انها باطنشان را هم به قرآن پیوند داده اند.
⭕️ مقصود از دثار بودن دعاچیست !!
۱. لباس روئین معمولا متناسب با شرایط انتخاب میشود (سرما، گرما، مهمانی، ورزش، خواب و...)
اهل زهد نیز متناسب با شرایطی که دارند از انواع دعاها استفاده میکنند، _گاهی مناجات الشاکین است،
_گاهی مناجات الشاکرین است،
_گاهی مناجات المطیعین است،
_گاهی مناجات العاصین است.
۲. لباس برای حفاظت از انسان است. انسان همواره در معرض خطراتی است که میتواند انها را با دعا کردن از خودش دور کند. درحکمت ۱۴۶ فرمود :
ادْفَعُوا أَمْوَاجَ الْبَلَاءِ بِالدُّعَاء
امواج بلا را با دعا دفع و رفع کنید.
🔻نکته:
قرآن و دعا دو بحث جدای از هم نیستند، برخی از ادعیه، قرآنی هستند و برخی آیات قرآن، دعا هستند.
♦️ ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْیَا قَرْضاً عَلَى مِنْهَاجِ الْمَسِیحِ
سپس بند تعلق به دنیا را قیچی کردند همانند بی رغبتی مسیح به دنیا.
قرض دو معنا دارد، هم به معنای بریدن آمده (عرب به قیچی میگوید مقراض)
وهم به معنای طی کردن، عبور کردن.
و لذا جمله دو معنا دارد:
1⃣ زاهدان بند ناف دنیا را بریدند و وابستگی به دنیا پیدا نکردند، همانند عیسی بن مریم.
2⃣ زاهدان چهار صباح دنیا را طی کردند بر همان راه و روشی که حضرت عیسی بود.
⛔️ اگر چه مفهوم هر دو جمله یکی است زیرا راه و روش عیسی بن مریم هم چیزی جز زهد و بی رغبتی به دنیا نبود.
در خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه حضرت در مورد زهد چهار پیامبر الهی سخن میگوید از جمله در مورد حضرت عیسی میفرماید: وَإِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِی عِیسَى بْنِ مَرْیَمَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ
و اگر بخواهى براى نمونه دیگرى زندگى عیسى بن مریم را برایت بازگو مى کنم، فَلَقَدْ کَانَ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ،
او سنگ را بالش خود قرار مى داد،
وَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ،
لباس خشن مى پوشید،
وَیَأْکُلُ الْجَشِبَ،
غذاى ناگوار مانند نان خشک مى خورد. وَکَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ،
خورش او گرسنگى،
وَسِرَاجُهُ بِاللَّیْلِ الْقَمَرَ،
چراغ شب هایش نورماه،
وَظِلاَلُهُ فِی الشِّتَاءِ مَشَارِقُ الاَرْضِ وَمَغَارِبَهَا،
سر پناه او در زمستان مشرق و مغرب زمین بود. (صبح ها در طرف غرب و عصرها در طرف شرق رو به آفتاب قرار مى گرفت)
وَفَاکِهَتُهُ وَرَیْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الاَرْضُ لِلْبَهَائِمِ میوه و گل او گیاهانى بود که زمین براى چهارپایان مى رویاند.
وَلَمْ تَکُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ،
نه همسرى داشت که او را بفریبد
وَلاَ وَلَدٌ یَحْزُنُهُ،
و نه فرزندى که مشکلاتش او را غمگین سازد،
وَلاَ مَالٌ یَلْفِتُهُ،
نه مالى داشت که او را به خود مشغول دارد.
وَلاَ طَمَعٌ یُذِلُّهُ،
و نه طمعى که خوارش کند.
دَابَّتُهُ رِجْلاَهُ، وَخَادِمُهُ یَدَاهُ!
مرکبش پاهایش بود و خادمش دست هایش.
_________________
♦️ یَا نَوْفُ إِنَّ دَاوُدَ (علیه السلام) قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ، فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَهُ،
داوود نبی پیامبر بزرگ که صاحب حکومت بود در چنین ساعاتی از شب بیدار میشد و با خدا مناجات می کرد.
⛔️علت اشاره به داود نبی به دو دلیل: الف. بخاطر حکومت گسترده اوست، یعنی او با آن که مشغله ی زیادی داشت و مسیولیت اجتماعی داشت هیچ گاه از عبادت و مناجات نیمه شب غافل نشد و همواره به یاد عبادت بود.با داشتن حکومت ،قدرت ، مسئولیت ، با این حال زاهد بود.
ب. بخاطر صوت خوش الحان داود،
با مناجات او پرندگان هم آواز میشدند.
《 یُسَبِحنَ بِالعَشّیِ و الاِبکار والطَیرَ مَحشورَةً کُلّ لهُ اَوابّ؛ ص - ۱۹》
داوود پیامبر صبح و شام به تسبیح و مناجات میگذراند و پرندگان با صدای خوش گرد او جمع میشدند.
از بین تمام انبیا نام داود نبی را ذکر فرمود:
________________
❌ چهار گروهی که حتی با دعای سحر آمرزیده نمیشوند؟
۱. عَشّار، از ماده «عُشْر» به کسانى گفته مى شد که یک دهم از اموال مردم را بر در دروازه ها یا غیر آن به عنوان مالیات براى حکام ظالم مى گرفتند. راهزنان، دست نشاندگان حکومت های ظالم
۲. عریف؛ صفت مشبهه از ماده عرفان و معرفت است و اشاره به کسانى است که به عنوان جاسوسى و گزارشگرى براى حاکمان ظالم کار مى کردند.
۳. شُرطىّ ؛ از ماده «شَرَط» (بر وزن طَرَف) به معناى علامت گرفته شده، زیرا داروغه ها لباس مخصوص یا علامت هاى خاصى داشتند.
۴. «عَرْطَبَه» و صاحب «کَوْبَه»
اشاره به نوازندگانى است که آهنگ هاى مناسب مجالس لهو و فساد و عیاشى و هوسرانى مى نواختند.
❌در واقع داود نبی دو گروه را استثنا کرده: کسانى که کمک به ظالمان و جباران مى کنند و کسانى که مردم را به عیاشى و هوسرانى دعوت مى نمایند.
⏪ علامه مجلسی یک اضافه هم در این بخش آورده است:
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْحَى إِلَى عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ع- قُلْ لِلْمَلَإِ مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ- لَا تَدْخُلُوا بُیُوتاً مِنْ بُیُوتِی
خداوند به عیسی علیه السلام وحی فرستاد که به اشراف بنی اسرائیل بگو: وارد خانه ای از خانه های من نشوند.
إِلَّا بِقُلُوبٍ طَاهِرَةٍ وَ أَبْصَارٍ خَاشِعَةٍ وَ أَکُفٍّ نَقِیَّةٍ
مگر با قلب های پاک و چشمان خاشع و دستان پاک.
وَ قُلْ لَهُمْ اعْلَمُوا أَنِّی غَیْرُ مُسْتَجِیبٍ لِأَحَدٍ مِنْکُمْ دَعْوَةً وَ لَا لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِی قِبَلَهُ مَظْلِمَةٌ
و به آنان بگو: بدانید که من دعایی از احدی از شما و از احدی از خلقم که ظلمی بر او باشد، مستجاب نخواهم کرد.
یَا نَوْفُ إِیَّاکَ أَنْ تَکُونَ عَشَّاراً أَوْ شَاعِراً أَوْ شُرْطِیّاً أَوْ عَرِیفاً أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَةٍ وَ هِیَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کُوبَةٍ وَ هُوَ الطَّبْل۰
ای نوف! بپرهیز از این که مامور وصول مالیات با ظلم یا شاعر یا پاسبان یا کارگزار و مامور اطلاعاتی حکومت ظالم ، در میان مردم یا نوازنده طنبور یا طبل باشی؛
⏪طرد کردن افرادی که با حکومت های ظالم همکاری میکنند:
َمَّا حَضَرَتْ أَبَا ذَرٍّ الْوَفَاةُ وَ هُوَ بِالرَّبَذَةِ- بَکَتْ زَوْجَتُهُ أُمُّ ذَرٍّ
هنگامی که مرگ ابوذر در ربذه نزدیک شد همسرش امّ ذر گریست
قَالَتْ فَقَالَ لِی مَا یُبْکِیکِ
او گفت : چراگریه می کنی؟
فَقَالَتْ مَا لِی لَا أَبْکِی وَ أَنْتَ تَمُوتُ بِفَلَاةٍ مِنَ الْأَرْضِ وَ لَیْسَ عِنْدِی ثَوْبٌ یَسَعُکَ کَفَناً
گفتم: چطور گریه نکنم وقتی تو( ابوذر) در بیابانی میمیری و من جامه هایی ندارم که به جای کفن تو را بپوشاند.
ابوذر گفت: روزی پیامبر جمعی از ما را بشارت داد که از میان شما فردی در بیابان میمیرد و مومنین او را کفن میکنند.
💮ناگهان جمعی در بیایان به ابوذر و همسرش میرسند و ابوذر خطاب به آنها میگوید:
وَ لَوْ کَانَ عِنْدِی ثَوْبٌ یَسَعُنِی کَفَناً لِی أَوْ لِامْرَأَتِی لَمْ أُکَفَّنْ إِلَّا فِی ثَوْبٍ لِی أَوْ لَهَا
اگر جامه ای داشتم که کفنی برای من یا زنم باشد جز در جامه خودم یا جامه او کفن نمی شدم.
وَ إِنِّی أَنْشُدُکُمُ اللَّهَ أَنْ لَا یُکَفِّنَنِی رَجُلٌ مِنْکُمْ کَانَ أَمِیراً أَوْ عَرِیفاً
من شما را به خدا قسم می دهم که کسی از میان شما اگر امیر یا عریف (عهده دار امور مسلمین) در حکومت ظالم
أَوْ بَرِیداً أَوْ نَقِیباً
یا نامه رسان یا نقیب (نگهبان ) حکومت ظالم در بین شما بوده مرا کفن نکند.
💮 ام ذر گفت: در بین آن ها کسی نبود که مرتکب برخی از آنچه ابوذر گفته بود نشده باشد ، مگر جوانی از انصار که به ابوذر گفت: ای عمو من تو را در این عبا و دو جامه ای که در بقچه دارم و مادرم بافته است کفن می کنم.
ابوذر گفت: تو مرا کفن کن. سپس جان به جان آفرین تسلیم کرد و آن مرد انصاری او را کفن کرده و با کسانی که نزدش بودند او را غسل داد و بر او نماز خواندند و با گروهی که همگی اهل یمن بودند دفنش کردند.
آن شخص مالک اشتر بود.
🔻چندنکته:
1⃣ بهترین ساعات برای دعا چه زمانی ست که امیرالمومنین بر قیام حضرت داود در آن زمان اشاره می فرماید:
" إِنَّ دَاوُدَ قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ"
از نسخه ی بحار الانوار به دست می آید موقعی را که حضرت فرمود دعا در آن مستجاب است، بعد از نیمه شب بوده است: نوف میگوید:
بِتُّ لَیْلَهً عِنْدَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام نوف می گوید: شبی را نزد امیر مؤمنان علی علیه السلام سپری کردم.
فَکَانَ یُصَلِّی اللَّیْلَ کُلَّهُ وَ یَخْرُجُ سَاعَهً بَعْدَ سَاعَهٍ فَیَنْظُرُ إِلَی السَّمَاءِ وَ یَتْلُو الْقُرْآنَ
آن حضرت تمام شب را نماز می خواند و ساعت به ساعت بیرون می رفت، به آسمان می نگریست و قرآن تلاوت می کرد.
قَالَ فَمَرَّ بِی بَعْدَ هُدُوءٍ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ یَا نَوْفُ أَ رَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ
پس از آرامش شب و به خواب رفتن چشم ها به سراغ من آمد و فرمود: «ای نوف! خوابی یا بیدار؟»
(مقدم کردن راقد به معنای خواب بودن هم نشان میدهد نوعا در آن ساعت افراد خواب هستند.)
📕کافی شریف ، کتاب الدعاء از امام صادق علیه السلام :
إِنَّ فِی اللَّیْلِ لَسَاعَةً مَا یُوَافِقُهَا عَبْدٌ مُسْلِمٌ ثُمَّ یُصَلِّی وَیَدْعُو اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فِیهَا إِلاَّ اسْتَجَابَ لَهُ فِی کُلِّ لَیْلَة
در شب ساعتى است که هر بنده مسلمانى با آن هماهنگ شود سپس نماز بخواند و به درگاه خداوند دعا کند دعایش در هر شب مستجاب مى شود.
قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَأَیُّ سَاعَةِ هِیَ مِنَ اللَّیْلِ
راوى مى گوید: از آن حضرت سؤال کردم: آن چه ساعتى از شب است؟
قَالَ إِذَا مَضَى نِصْفُ اللَّیْلِ وَهِیَ السُّدُسُ الاَْوَّلُ مِنْ أَوَّلِ النِّصْفِ
فرمود: هنگامى که نصف شب بگذرد یک ششم از آغاز نصف دوم همان ساعت است.
💮 در این روایت کلمه " یُوَافِقُهَا" مهم است، یعنی باید با شب و بیداری و مناجات موافق و هم سو شد.
و هم اینکه یک ششم اول نیمه شب موضع استجابت است.
(البته در روایات دیگر به ساعات دیگر هم اشاره شده است و این نشان میدهد هر ساعتی از نیمه شب تا اذان صبح خواص و برکات خاص به خودش را دارد)
ابتدای شب یک ویژگی و فضایلی ،و انتهای شب یک ویژگی و برکتی خاص داشته باشد.
وهر یک جدای از هم و هریک دارای فیضی که حقیقت آن بر ما مشخص نیست.
💮 امام صادق سلام الله علیه فرمودند:
مَا مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ یَعْمَلُهُ الْعَبْدُ إِلَّا وَ لَهُ ثَوَابٌ فِی الْقُرْآنِ
هیچ عمل نیکى نیست مگر این که پاداش معینى در قرآن براى آن بیان شده.
إِلَّا صَلَاةَ اللَّیْلِ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یُبَیِّنْ ثَوَابَهَا لِعَظِیمِ خَطَرِهَا عِنْدَهُ
مگر نماز شب که خداوند بزرگ ثوابش را به دلیل عظمت آن بیان نکرده.
《 تَتَجافى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعاً؛ سجده - ۱۶》
پهلوهایشان از بسترها در دل شب دور مى شود و به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند و پروردگار خود را با بیم و امید مى خوانند
《 فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُن جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُونَ؛ سجده - ۱۷ 》
در پاداش نماز شب می فرماید:هیچ کس نمى داند چه ثواب هایى که مایه روشنى چشمان است براى آنها نهفته و ذخیره کرده است.
🔻نکته :
2⃣تاثیر موسیقی بر روح و روان:
پیامبر خدا صلی الله علیه وآله فرمود:
لاَ تَدْخُلُ الْمَلاَئِکَةُ بَیْتاً فِیهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ و َلاَ یُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ یَرْفَعُ اللَّهُ عَنْهُمُ الْبَرَکَةَ
خانه اى که در آن شراب و قمار و آلات موسیقى باشد فرشتگان در آن وارد نمى شوند و دعا در آن مستجاب نمى گردد.
امام صادق علیه السلام فرمود : شیطان مخصوصی هست که
إِذَا ضُرِبَ فِی مَنْزِلِ الرَّجُلِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْبَرْبَطِ
وقتی شخصی چهل روز اهل ساز و موسیقی و ...شد آن شیطان بر او مسلط میشود به گونه ای که:
لَا یَغَارُ بَعْدَ هَذَا
از آن پس دیگر غیرتى برایش نماند.
اللهم لا تسلّط علینا مَن لا یرحمُنا