بسم اللّهِ الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴٠٢/١١/٠١ - ١٠شعبان
💢 حکمت ١٠٢ 💢
-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:- 💠وَ قَالَ (علیه السلام): یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ زمانی فرا میرسد که مقربین به حاکمان افراد سخن چین الْمَاحِلُ] سعایت کننده اند،
💠وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ و هیچ کسی جز انسان گناهکار زیرک و دانا [یُظَرَّفُ] شمرده نمیشود،
💠وَ لَا یُضَعَّفُ فِیهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ و انسان های با انصاف، ضعیف و ناتوان محسوب میشوند ؛
💠یَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِیهِ غُرْماً در آن زمان صدقه و انفاق، ضرر و خسارت [غُرْماً] دانسته میشود.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً و صله رحم با منت گذاشتن همراه خواهد بود،
💠وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ و عبادت و بندگی را وسیله ای برای برتری جویی [اسْتِطَالَةً] بر دیگران میکنند؛
💠فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ(الاِماء) در آن زمان حاکمان با زنان خانه نشین یا ( کنیزکان) مشورت میکنند.
💠 وَ إِمَارَةِ الصِّبْیَانِ کودکان [الصِّبْیَانِ] به حکومت میرسند.
✅این حکمت جزء پیشگویی های امیرالمومنین است که از علم غیب حضرت است و در نه جزء آمده است . و دو گروه را حضرت بر میشمارند :
1️⃣ گروه پستی که با ارزش شمرده شده میشوند
2️⃣ و یک گروه با ارزشی که تضعیف شده بحساب می آیند.
💠یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ زمانی فرا میرسد که مقربان به حاکم افراد سخن چین هستند. افراد سخن چین و چاپلوس مقام و جایگاه پیدا میکنند.
🔺این در حالی است که حضرت در نامه۵٣ به مالک فرمود: وَلْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَأَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ، أَطْلَبُهُمْ لِمَعَائِبِ النَّاسِ؛ باید دورترین رعایا و مبغوض ترین آنها در نزد تو کسانى باشند که بیشتر در جستجوى عیوب مردمند، فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا زیرا درغالب مردم عیوبى وجود دارد که از نظرها پنهان است و والى از همه سزاوارتر است که آنها را بپوشاند.
💠وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ و هیچ کسی جز انسان گناهکار که ابایی از گناه ندارد زیرک و دانا شمرده نمیشود.
✴️در برخی نسخه ها به جای فاجر، "ماجن" آمده است. ماجن به معنای کسی است که هر حرفی میزند، فحاشی، حرفهای رکیک و... و عفت کلام ندارد. کسی که بتواند بیشتر بدزد و خیانت کند و بیشتر مرتکب حرام شود،حرفهای ناروا بزند، فحاش تر و بد دهن باشد زیرک تر و توانمند و عاقل تر شمرده میشود.
✳️حضرت یکی از صفات متقین را در خطبه متقین " بَعِیداً فُحْشُهُ " بیان میکند. متقی کسی است که نه اهل فحشاء است، نه اهل فحش و ناسزا:
🔺 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند : إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ- لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَه خداوند بهشت را بر هر فحّاش بد زبان بى شرمى که باکى ندارد چه بگوید و چه بشنود، حرام کرده است.
🔺در زمان جنگ صفّین امیرمؤمنان علیه السلام شنیدند که گروهی از یاران خود در حال دشنام دادن به لشکر دشمن؛ یعنی، شامیان هستند که واکنش حضرت به این گروه در خطبه ٢٠۶ آمده است : إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید، وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْل اما اگر کردارشان را تعریف، و حالات آنان را بازگو مى کردید به سخن راست نزدیک تر، و عذر پذیرتر بود. .
💠وَ لَا یُضَعَّفُ فِیهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ و انسان های با انصاف، ضعیف و ناتوان محسوب میشوند. این گروه بر خلاف دو گروه قبلند،آن دو گروه قبل انسانهای پستی هستند که باارزش شمرده میشوند ولی این گروه انسانهای باارزشی هستند که در جامعه تضعیف میشوند.
✅ انصاف یعنی نصف به نصف، هم فروشنده سود ببرد هم خریدار. هم راننده سود ببرد هم مسافر. هم چیزی نصیب بازیگر وکارگردان شود، هم چیزی نصیب مخاطبی که فیلم را میبیند و چیزی از محتوای فیلم هم نصیب او شود... لذا انصاف محدود به بازار نیست و در همه امور زندگی جاری است.
❇️اگر در مجموعه ای یک انسان منصف باشد که به حق خود قانع باشد و دست در جیب دیگران نکند از طرف هم صنفی هایش متهم میشود به ناتوانی و بی عرضه بودن. بر علیه او شکایت تنظیم میکنند که تو هم باید مثل ما بی انصاف بشوی. هم او را ضعیف می بینند، هم برای تضعیف او و از میدان خارج کردن او تلاش میکنند. حضرت در خطبه ٣٢ میفرمایند : أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ کَنُودٍ، اى مردم! ما در روزگارى کینه توز و در زمانى پر از کفران واقع شده ایم یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً که در آن نیکوکار، بدکردار شمرده مى شود و پیوسته بر ظلم ظالمان افزوده مى شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✅سه کار خوب و با ارزش که بی ارزش و زشت شمرده میشوند:
1⃣اولین مورد:
💠یَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِیهِ غُرْماً ۱. در آن زمان صدقه و انفاق، ضرر و خسارت [غُرْماً] دانسته میشود.
✴️ صدقه واجب و مستحب از اعمالی است که به دوش انسان است و طبق اعتقاد ما باعث افزایش رزق و روزی میشود. ولی زمانی میرسد که صدقه دادن (چه واجب، چه مستحب) به عنوان خسارت و کم شدن سرمایه تلقی میشود. وقتی با کسی مواجه میشوند که دنبال پرداخت خمس و زکات است او را سرزنش میکنند و گرفتاریهای او را به یادش میاورند تا مانع او بشوند و خودشان هم از این کار سرباز میزنند در حالی که در اسلام ابتدا توصیه شده خوب بپوش و بگرد و از اموالت استفاده کن اگر چیزی اضافه آمد یک پنجم آن را حساب کن و بپرداز. قرآن در مود جاهلیت اعراب بادیه نشین میگوید: 《 وَمِنَ الاْعْرابِ مَنْ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ مَغْرَماً؛ توبه - ۹۸》 بعضى از عرب هاى بادیه نشین که از تعالیم اسلام دورند آنچه را در راه خدا انفاق مى کند غرامت و خسران براى خود مى پندارد معلوم است قرنها از زمان جاهلیت گذشته است ولی مردم دوباره به جاهلیت برمیگردند.
2⃣دومین مورد:
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً و صله رحم با منت گذاشتن همراه خواهد بود. صله رحم یکی از واجبات و تکالیفی است که به عهده ی هر مسلمانی هست و هر کسی باید از خدا طلب توفیق کند که آن را به جا بیاورد و اگر موفق به انجام آن شد خدا را شکر کند . ولی زمانی میرسد که افراد صله رحم را لطف در حق دیگران میدانند و چون کار خودشان را خیلی بزرگ ودور از انتظار میدانند، برای انجام آن به دیگران منت می گذارند. قرآن در مورد منت های اشتباه میفرماید: 《یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لاَّ تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلاَمَکُمْ بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلاِیمَانِ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ' حجرات - ۱۴ 》 آنها بر تو منت مى نهند که اسلام آوردند بگو اسلام آوردن خود را بر من منت ننهید خداوند بر شما منت مى نهد که شما را به سوى ایمان هدایت کرده است اگر در ادعاى ایمان صادق هستی. همچنین میفرماید: 《یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ؛ بقره - ۲۶۴》 ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید.
3⃣سومین مورد:
💠وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ و عبادت و بندگی را وسیله ای برای برتری جویی [اسْتِطَالَةً] بر دیگران میکنند؛ حقیقت عبادت و عبودیت خضوع ، خشوع و افتادگی است، هر چه انسان بیشتر اهل طاعت باشد باید افتاده تر بشود و جز خدا چیزی نبیند، حتی خودش را. 《قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ مومنون - ۲ 》 به تحقیق مؤمنین رستگار شدند، آن کسانى که در نمازشان خاشع اند.
✴️ولی زمانی میرسد که افراد برای عبادتی که انجام داده اند بر مردم ابراز برتری میکنند که ، ما فلان تعداد حج و جهاد داریم، فلان مقدار سابقه جبهه داریم و... اینها میشود راهی برای اظهار برتری بر مردم. .
👈 نکته مهم: این بخش از فرمایش حضرت، تغییر نظام ارزشگذاری جامعه است. وقتی مردم جامعه "صدقه را ضرر"، "صله رحم را منّت" "عبادت را عامل برتری طلبی" میدانند معلوم است در این جامعه ارزش ها عوضی شده اند. به تعبیر آن جمله ی معروف: وقتی ارزش ها عوض شوند، عوضی ها با ارزش میشوند. حق خور و فحاشان به جایگاه اجتماعی میرسند. و مومنین از دوست و دشمن ضربه میخورند، چراکه ارزشهای جامعه متفاوت شده است . اگر روزی حجاب ارزش بود امروز در ذهن برخی بی حجابی ارزش است. اگر میخواهیم حجاب او تغییر کند باید نظام فکری او و جامعه را تغییر دهیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✳️در نسخه کافی آمده است وقتی حضرت دراین شش مورد صحبت کردند: ۱. تقرب جاسوسان ۲. زیرکی فاجران ۳. تضعیف منصفان ۴. ضرر شمردن صدقه ۵. منت گذاشتن بر صله رحم ۶. تفاخر با عبادت؛ یک نفر از حضرت پرسید: فَقِیلَ مَتَى ذَلِکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد در چه جامعه یی ؟ فَقَالَ: فَعِنْدَ ذَلِکَ فرمود: (در آن زمان) یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ.... و این اتفاقات زمانی است که حاکمان با زنان خانه نشین مشورت میکنند. سه گروه نالایق که به حاکمیت میرسند:
⬇️گروه اول:
💠فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ و این اتفاقات زمانی است که حاکمان با زنان خانه نشین مشورت میکنند. اگر چه جایگاه زنان جایگاه مهمی است ولی به اعتراف خود زنان، زنان احساسات بیشتری دارند و در اموری که نیاز به جدیت و تصمیم گیری قاطع دارد و نیاز به جامع نگری دارد، نه جزئی نگری؛ توانایی کمتری دارند. لذا منظور از مشورت با زنان، مشورت با افرادی است که توانایی مشاوره دادن صحیح را ندارند.
1️⃣همانگونه که حضرت در این بخش از حکمت ١٠٢، مشورت با زنان به خاطر مصلحتی منع میکند، درنامه ۵٣ نیز از مشورت با مردان منع میکند، مردانی که خصوصیاتی داشته باشند مانند بخل: وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت مده، زیرا تو را از احسان و نیکى کردن منصرف مى سازد و از تهى دستى و فقر مى ترساند.
2️⃣در برخی نسخه های نهج البلاغه به جای لفظ نساء لفظ اِماء آمده: فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ الْإِمَاءِ مقصود از " الْإِمَاءِ" کنیزان دو چیز است: اولا؛ کنیزان اطلاعی از مسائل ندارند و مشورت آنها مشورت جاهلانه است که نباید پذیرفت.
👈🏻ثانیا در بسیاری مواقع کنیزانِ حرامسرا، دل حاکمان را میبردند و به خاطر هوس بازی حاکمان؛ روی آنها تاثیر می گذاشتند و مقصود از مشورت نکردن با زن کنیز این است که حاکمیت تحت تاثیر تمایلات نفسانی نباشد.
⬇️گروه دوم:
💠وَ إِمَارَةِ الصِّبْیَانِ کودکان به حکومت میرسند. به حکومت رسیدن کودکان هم میتواند معنای ظاهری داشته باشند، هم معنای کنایی:
👈 در طول تاریخ کم نبوده اند بچه هایی که به حکومت رسیده اند و حکومت توسط افراد دیگری کنترل میشده و این کودک هم یک مقام تشریفاتی بوده. معلوم است که حکومتی که اینچنین اداره شود نمی تواند مشکلات مردم را برطرف کند.
👈 معنای کنایی: کودک کم عقلی و بازیچه بودن و بچه بازی است، یعنی افرادی در راس کار باشند که دنبال بازی باشند هرچند اسبابِ بازی آنها کمی تغییر کرده است . در چنین حکومتی نیز نیازهای مردم برآورده نمیشوند. زیرا حکومت داری کار بسیار مشکل، پیچیده و حساسی است. اداره یک حکومت "بچه بازی" نیست.
⬇️گروه سوم:
💠 وَ تَدْبِیرِ الْخِصْیَانِ خواجگان(مردان نامرد) برای امور تدبیر می اندیشند. خواجگان کسانی هستند که مردانگی را از دست داده اند و بیشتر عمر خود را در حرمسرا و در کنار زنان بوده اند. در چنین حالتی مشخص است که صفات مردانه را نیز از دست داده اند، از اوضاع و احوال سیاست و تدبیر هم اطلاعی ندارند و به حکومت رسیدن چنین افرادی فقط خسارت و ضرر است. .
👈نکته ١: این دوره مد نظر حضرت دقیقا چه زمانی است⁉️ اگر چه شارحان نهج البلاغه به طور صریح به این سوال نپرداخته اند ولی ابن میثم بحرانی شارح نهج البلاغه که حدود ٨٠٠ سال پیش، از دنیا رفته در پایان این حکمت مینویسد: ویژگی ها و صفاتی که حضرت در این حکمت بیان فرمود در همین عصر من مشخص است که رخ داده.
📚در شرح منهاج البراعه خویی میفرماید: این دوره همان دوره بنی امیه بوده. و ایشان برای هر بخشی که حضرت میفرماید مثالی میزند که این اتفاقات در آن دوره افتاده است.
📚علامه شوشتری در بهج الصباغه میفرماید: وَ کَانَهُ اِخْبَارٌ بِزَمَنِ اَلْمُتَوَکِّلِ. و در جای دیگر میفرماید کل دوران بنی امیه و بنی العباس چنین بوده است.
⏪ ولی به نظر میرسد این زمان در دوره های مختلف با شدت و قلت در حال تکرار است. مصداق کلام حضرت شاید یک دوره خاص باشد ولی این صفات و ویژگی ها در دورانهای مختلف تکرار میشوند. و به طور کلی هدف از بیان پیشگویی ها دو چیز است: 1️⃣ اطلاع از آینده و اعجازی که در آن است. 2️⃣ ایجاد آمادگی در مردم، که خودشان را آماده کنند و مواظب باشند جزء گروه ظالم و ستمگر نباشند.
👈 نکته ٢: به طورکلی زمان امت اسلام را آخر الزمان میگویند و در مورد آخر الزمان چنین صفات و ویژگی هایی در روایات ذکر شده است.
🔺خواب عجیبی از جابر بن عبدالله انصاری و تعبیر جالب امیرالمومنین: جَاءَ جَابِرٌ اَلْأَنْصَارِیُّ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهَ بَأَبِی أَنْتَ وَ امی رَأَیْتُ رُؤْیَا هَالَتْنِی جابربن عبدالله انصاری نزد امام امد و عرضه داشت که پدر و مادرم فدایت، خواب عجیبی دیدم که مرا به وحشت انداخته. حضرت پرسید چه خوابی دیده ای؟ گفت: _ خواب گاوهای چاقی که از گوساله های لاغر شیر میخورند. _ حیوانات دو سری دیدم که با هر دو سر میخورند و فضولات ندارند. _:حوض های خشکی دیدم که در آن شاخه های سبز بود _ افراد مریضی دیدم که به عیادت افراد سالم میروند. _ دیدم لباس سفیدی از آسمان آویخته است و هر کسی قطعه ای از آن را میکند و میبرد. _ دو پرنده دیدم درخانه تاریک که به بهترین نحو حرف میزدند _ دو تشت دیدم، یکی طلا یکی مس و شخصی بین این دو تشت ایستاده بود، از ظرف مس بر میداشت و در ظرف طلا میریخت، نه از ظرف مس کم میشد نه ظرف طلا سرریز میکرد. فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَم رُؤْیَاکَ هَذِهِ تَدُلُّ عَلَى آخِرِ اَلزَّمَانِ امام فرمودند رؤیای تو به آخر الزمان دلالت دارد. _ دوگاو چاقی که از گوساله لاغر شیر میخوردند: فَإِنَّهَا سَلاَطِینُهُمْ یَأْخُذُونَ أَمْوَالَ اَلْفُقَرَاءِ وَ اَلْمَسَاکِینِ لیَستغْنِوا فلا یَسْتَغْنُونَ أَبَداً + تعبیر آن پادشاهان آخر الزمان است روسایی که روز بروز غنی تر و فقرا رو بروز فقیرتر میشوند. _ حیوان دو سری که فضولات نداشت: فَإِنَّهَا أَغْنِیَاءُ آخِرُ الزَّمَانِ + آنها ثروتمندان آخرالزمان هستند که حلال و حرام میخورند ولی نم پس نمی دهند. _ واما حوض های خالی: فَهُمُ اَلْعُلَمَاءُ + منظور علمایی که از علم خالی اند _ واما چوب های سبز: فَهِیَ عُلُومُهُمُ اَلَّتِی لَا یَعْمَلُونَ بِها + تعبیر آن علوم است (علم سر سبز است) چه فایده که به آن عمل نمیکنند. _ بیمارانی که به عیادت سالم ها میروند: فَإِنَّهُمْ فُقَرَاءُ آخِرِ اَلزَّمَانِ + تعبیر ان فقرای اخرالزمان هستند که نزد اغنیا رفته و دینشان را میدهند تا از انها پول بگیرند ولی به هدفشان هم نمیرسند حضرت باین بخش کلام رسیدند فرمودند: وَ ذَلِکَ أَکْبَرُ اَلْمَرَضِ و این بزرگترین بیماری است. _ لباس آویزان از آسمان به زمین: فَهُوَ دِینُ اَلْإِسْلاَمِ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ... + تعبیر آن اسلام است که پاک و مطهر است هر کسی به اقتضای سودش یک تکه از انرا می کند و به نفع خود از ان استفاده میکند و به باقی آن کاری ندارد و عمل نمی کنند، مردم در زیر سایه اسلام پنهان میشوند ولی از حقیقت اسلام خبری نیست. _ دو پرنده که در خانه تاریک بودند. أَحَدُهُمَا الْوَفَاءُ وَ الآخَرُ الْأَمَانَة... + یکی از انها وفاداری و دیگری امانت است. _ آن دو تشت طلا و مس: + تعبیرش حضرت عزرائیل است که از تشت مسی دنیا انسانها را بر میدارد و به تشت طلا اخرت میگذارد، نه دنیا از انسانها خالی میشود و نه اخرت پر، تا زمان قیامت. در نهایت حضرت فرمود: ای جابر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زمانی به من فرمود : لیأتین عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ تُقَصَّرُ فِیهِ الْمُرُوَّةُ زمانی خواهد رسید که در آن جوانمردی کم میشود.
اللهم اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه .
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم اللّهِ الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴٠٢/١١/٠١ - ١٠شعبان
💢 حکمت ١٠٢ 💢
-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-
💠وَ قَالَ (علیه السلام): یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ
زمانی فرا میرسد که مقربین به حاکمان افراد سخن چین الْمَاحِلُ] سعایت کننده اند،
💠وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ
و هیچ کسی جز انسان گناهکار زیرک و دانا [یُظَرَّفُ] شمرده نمیشود،
💠وَ لَا یُضَعَّفُ فِیهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ
و انسان های با انصاف، ضعیف و ناتوان محسوب میشوند ؛
💠یَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِیهِ غُرْماً
در آن زمان صدقه و انفاق، ضرر و خسارت [غُرْماً] دانسته میشود.
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً
و صله رحم با منت گذاشتن همراه خواهد بود،
💠وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ
و عبادت و بندگی را وسیله ای برای برتری جویی [اسْتِطَالَةً] بر دیگران میکنند؛
💠فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ(الاِماء)
در آن زمان حاکمان با زنان خانه نشین یا ( کنیزکان) مشورت میکنند.
💠 وَ إِمَارَةِ الصِّبْیَانِ
کودکان [الصِّبْیَانِ] به حکومت میرسند.
💠وَ تَدْبِیرِ الْخِصْیَانِ
خواجگان [الصِّبْیَانِ] (مردان نامرد) به تدبیر امور میپردازند.
-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-:-
✅این حکمت جزء پیشگویی های امیرالمومنین است که از علم غیب حضرت است و در نه جزء آمده است .
و دو گروه را حضرت بر میشمارند :
1️⃣ گروه پستی که با ارزش شمرده شده میشوند
2️⃣ و یک گروه با ارزشی که تضعیف شده بحساب می آیند.
💠یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرَّبُ فِیهِ إِلَّا الْمَاحِلُ
زمانی فرا میرسد که مقربان به حاکم افراد سخن چین هستند.
افراد سخن چین و چاپلوس مقام و جایگاه پیدا میکنند.
🔺این در حالی است که حضرت در نامه۵٣ به مالک فرمود:
وَلْیَکُنْ أَبْعَدَ رَعِیَّتِکَ مِنْکَ وَأَشْنَأَهُمْ عِنْدَکَ، أَطْلَبُهُمْ لِمَعَائِبِ النَّاسِ؛
باید دورترین رعایا و مبغوض ترین آنها در نزد تو کسانى باشند که بیشتر در جستجوى عیوب مردمند،
فَإِنَّ فِی النَّاسِ عُیُوباً الْوَالِی أَحَقُّ مَنْ سَتَرَهَا
زیرا درغالب مردم عیوبى وجود دارد که از نظرها پنهان است و والى از همه سزاوارتر است که آنها را بپوشاند.
💠وَ لَا یُظَرَّفُ فِیهِ إِلَّا الْفَاجِرُ
و هیچ کسی جز انسان گناهکار که ابایی از گناه ندارد زیرک و دانا شمرده نمیشود.
✴️در برخی نسخه ها به جای فاجر، "ماجن" آمده است. ماجن به معنای کسی است که هر حرفی میزند، فحاشی، حرفهای رکیک و... و عفت کلام ندارد.
کسی که بتواند بیشتر بدزد و خیانت کند و بیشتر مرتکب حرام شود،حرفهای ناروا بزند، فحاش تر و بد دهن باشد زیرک تر و توانمند و عاقل تر شمرده میشود.
✳️حضرت یکی از صفات متقین را در خطبه متقین " بَعِیداً فُحْشُهُ " بیان میکند. متقی کسی است که نه اهل فحشاء است، نه اهل فحش و ناسزا:
🔺 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند :
إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ الْجَنَّةَ عَلَى کُلِّ فَحَّاشٍ بَذِیءٍ قَلِیلِ الْحَیَاءِ- لَا یُبَالِی مَا قَالَ وَ لَا مَا قِیلَ لَه
خداوند بهشت را بر هر فحّاش بد زبان بى شرمى که باکى ندارد چه بگوید و چه بشنود، حرام کرده است.
🔺در زمان جنگ صفّین امیرمؤمنان علیه السلام شنیدند که گروهی از یاران خود در حال دشنام دادن به لشکر دشمن؛ یعنی، شامیان هستند که واکنش حضرت به این گروه در خطبه ٢٠۶ آمده است :
إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ
من خوش ندارم که شما دشنام دهنده باشید،
وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْل
اما اگر کردارشان را تعریف، و حالات آنان را بازگو مى کردید به سخن راست نزدیک تر، و عذر پذیرتر بود.
.
💠وَ لَا یُضَعَّفُ فِیهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ
و انسان های با انصاف، ضعیف و ناتوان محسوب میشوند.
این گروه بر خلاف دو گروه قبلند،آن دو گروه قبل انسانهای پستی هستند که باارزش شمرده میشوند ولی این گروه انسانهای باارزشی هستند که در جامعه تضعیف میشوند.
✅ انصاف یعنی نصف به نصف، هم فروشنده سود ببرد هم خریدار.
هم راننده سود ببرد هم مسافر.
هم چیزی نصیب بازیگر وکارگردان شود،
هم چیزی نصیب مخاطبی که فیلم را میبیند و چیزی از محتوای فیلم هم نصیب او شود...
لذا انصاف محدود به بازار نیست و در همه امور زندگی جاری است.
❇️اگر در مجموعه ای یک انسان منصف باشد که به حق خود قانع باشد و دست در جیب دیگران نکند از طرف هم صنفی هایش متهم میشود به ناتوانی و بی عرضه بودن. بر علیه او شکایت تنظیم میکنند که تو هم باید مثل ما بی انصاف بشوی.
هم او را ضعیف می بینند، هم برای تضعیف او و از میدان خارج کردن او تلاش میکنند.
حضرت در خطبه ٣٢ میفرمایند :
أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّا قَدْ أَصْبَحْنَا فِی دَهْرٍ عَنُودٍ وَ زَمَنٍ کَنُودٍ،
اى مردم! ما در روزگارى کینه توز و در زمانى پر از کفران واقع شده ایم
یُعَدُّ فِیهِ الْمُحْسِنُ مُسِیئاً وَ یَزْدَادُ الظَّالِمُ فِیهِ عُتُوّاً
که در آن نیکوکار، بدکردار شمرده مى شود و پیوسته بر ظلم ظالمان افزوده مى شود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✅سه کار خوب و با ارزش که بی ارزش و زشت شمرده میشوند:
1⃣اولین مورد:
💠یَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِیهِ غُرْماً
۱. در آن زمان صدقه و انفاق، ضرر و خسارت [غُرْماً] دانسته میشود.
✴️ صدقه واجب و مستحب از اعمالی است که به دوش انسان است و طبق اعتقاد ما باعث افزایش رزق و روزی میشود.
ولی زمانی میرسد که صدقه دادن (چه واجب، چه مستحب) به عنوان خسارت و کم شدن سرمایه تلقی میشود.
وقتی با کسی مواجه میشوند که دنبال پرداخت خمس و زکات است او را سرزنش میکنند و گرفتاریهای او را به یادش میاورند تا مانع او بشوند و خودشان هم از این کار سرباز میزنند در حالی که در اسلام ابتدا توصیه شده خوب بپوش و بگرد و از اموالت استفاده کن اگر چیزی اضافه آمد یک پنجم آن را حساب کن و بپرداز. قرآن در مود جاهلیت اعراب بادیه نشین میگوید:
《 وَمِنَ الاْعْرابِ مَنْ یَتَّخِذُ ما یُنْفِقُ مَغْرَماً؛ توبه - ۹۸》
بعضى از عرب هاى بادیه نشین که از تعالیم اسلام دورند آنچه را در راه خدا انفاق مى کند غرامت و خسران براى خود مى پندارد
معلوم است قرنها از زمان جاهلیت گذشته است ولی مردم دوباره به جاهلیت برمیگردند.
2⃣دومین مورد:
💠وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً
و صله رحم با منت گذاشتن همراه خواهد بود.
صله رحم یکی از واجبات و تکالیفی است که به عهده ی هر مسلمانی هست و هر کسی باید از خدا طلب توفیق کند که آن را به جا بیاورد و اگر موفق به انجام آن شد خدا را شکر کند .
ولی زمانی میرسد که افراد صله رحم را لطف در حق دیگران میدانند و چون کار خودشان را خیلی بزرگ ودور از انتظار میدانند، برای انجام آن به دیگران منت می گذارند.
قرآن در مورد منت های اشتباه میفرماید:
《یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لاَّ تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلاَمَکُمْ بَلِ اللهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَدَاکُمْ لِلاِیمَانِ إِنْ کُنتُمْ صَادِقِینَ' حجرات - ۱۴ 》
آنها بر تو منت مى نهند که اسلام آوردند بگو اسلام آوردن خود را بر من منت ننهید خداوند بر شما منت مى نهد که شما را به سوى ایمان هدایت کرده است اگر در ادعاى ایمان صادق هستی.
همچنین میفرماید:
《یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِکُمْ بِالْمَنِّ وَالْأَذَىٰ؛ بقره - ۲۶۴》
ای اهل ایمان! صدقه هایتان را با منت و آزار باطل نکنید.
3⃣سومین مورد:
💠وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ
و عبادت و بندگی را وسیله ای برای برتری جویی [اسْتِطَالَةً] بر دیگران میکنند؛
حقیقت عبادت و عبودیت خضوع ، خشوع و افتادگی است، هر چه انسان بیشتر اهل طاعت باشد باید افتاده تر بشود و جز خدا چیزی نبیند، حتی خودش را.
《قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ هُمْ فِى صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛ مومنون - ۲ 》
به تحقیق مؤمنین رستگار شدند، آن کسانى که در نمازشان خاشع اند.
✴️ولی زمانی میرسد که افراد برای عبادتی که انجام داده اند بر مردم ابراز برتری میکنند که ،
ما فلان تعداد حج و جهاد داریم،
فلان مقدار سابقه جبهه داریم و...
اینها میشود راهی برای اظهار برتری بر مردم.
.
👈 نکته مهم:
این بخش از فرمایش حضرت، تغییر نظام ارزشگذاری جامعه است.
وقتی مردم جامعه
"صدقه را ضرر"،
"صله رحم را منّت"
"عبادت را عامل برتری طلبی"
میدانند معلوم است در این جامعه ارزش ها عوضی شده اند.
به تعبیر آن جمله ی معروف:
وقتی ارزش ها عوض شوند، عوضی ها با ارزش میشوند.
حق خور و فحاشان به جایگاه اجتماعی میرسند.
و مومنین از دوست و دشمن ضربه میخورند، چراکه ارزشهای جامعه متفاوت شده است .
اگر روزی حجاب ارزش بود امروز در ذهن برخی بی حجابی ارزش است.
اگر میخواهیم حجاب او تغییر کند باید نظام فکری او و جامعه را تغییر دهیم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✳️در نسخه کافی آمده است وقتی حضرت دراین شش مورد صحبت کردند:
۱. تقرب جاسوسان
۲. زیرکی فاجران
۳. تضعیف منصفان
۴. ضرر شمردن صدقه
۵. منت گذاشتن بر صله رحم
۶. تفاخر با عبادت؛
یک نفر از حضرت پرسید:
فَقِیلَ مَتَى ذَلِکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ
چه زمانی این اتفاق رخ خواهد داد در چه جامعه یی ؟
فَقَالَ: فَعِنْدَ ذَلِکَ
فرمود: (در آن زمان)
یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ....
و این اتفاقات زمانی است که حاکمان با زنان خانه نشین مشورت میکنند.
سه گروه نالایق که به حاکمیت میرسند:
⬇️گروه اول:
💠فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ النِّسَاءِ
و این اتفاقات زمانی است که حاکمان با زنان خانه نشین مشورت میکنند.
اگر چه جایگاه زنان جایگاه مهمی است ولی به اعتراف خود زنان،
زنان احساسات بیشتری دارند و در اموری که نیاز به جدیت و تصمیم گیری قاطع دارد و نیاز به جامع نگری دارد، نه جزئی نگری؛ توانایی کمتری دارند.
لذا منظور از مشورت با زنان، مشورت با افرادی است که توانایی مشاوره دادن صحیح را ندارند.
1️⃣همانگونه که حضرت در این بخش از حکمت ١٠٢، مشورت با زنان به خاطر مصلحتی منع میکند، درنامه ۵٣ نیز از مشورت با مردان منع میکند، مردانی که خصوصیاتی داشته باشند مانند بخل:
وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِی مَشُورَتِکَ بَخِیلاً یَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ یَعِدُکَ الْفَقْرَ
هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت مده، زیرا تو را از احسان و نیکى کردن منصرف مى سازد و از تهى دستى و فقر مى ترساند.
2️⃣در برخی نسخه های نهج البلاغه به جای لفظ نساء لفظ اِماء آمده:
فَعِنْدَ ذَلِکَ یَکُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ الْإِمَاءِ
مقصود از " الْإِمَاءِ" کنیزان دو چیز است:
اولا؛ کنیزان اطلاعی از مسائل ندارند و مشورت آنها مشورت جاهلانه است که نباید پذیرفت.
👈🏻ثانیا در بسیاری مواقع کنیزانِ حرامسرا، دل حاکمان را میبردند و به خاطر هوس بازی حاکمان؛ روی آنها تاثیر می گذاشتند و مقصود از مشورت نکردن با زن کنیز این است که حاکمیت تحت تاثیر تمایلات نفسانی نباشد.
⬇️گروه دوم:
💠وَ إِمَارَةِ الصِّبْیَانِ
کودکان به حکومت میرسند.
به حکومت رسیدن کودکان هم میتواند معنای ظاهری داشته باشند، هم معنای کنایی:
👈 در طول تاریخ کم نبوده اند بچه هایی که به حکومت رسیده اند و حکومت توسط افراد دیگری کنترل میشده و این کودک هم یک مقام تشریفاتی بوده. معلوم است که حکومتی که اینچنین اداره شود نمی تواند مشکلات مردم را برطرف کند.
👈 معنای کنایی: کودک کم عقلی و بازیچه بودن و بچه بازی است، یعنی افرادی در راس کار باشند که دنبال بازی باشند هرچند اسبابِ بازی آنها کمی تغییر کرده است . در چنین حکومتی نیز نیازهای مردم برآورده نمیشوند.
زیرا حکومت داری کار بسیار مشکل، پیچیده و حساسی است. اداره یک حکومت "بچه بازی" نیست.
⬇️گروه سوم:
💠 وَ تَدْبِیرِ الْخِصْیَانِ
خواجگان(مردان نامرد) برای امور تدبیر می اندیشند.
خواجگان کسانی هستند که مردانگی را از دست داده اند و بیشتر عمر خود را در حرمسرا و در کنار زنان بوده اند. در چنین حالتی مشخص است که صفات مردانه را نیز از دست داده اند، از اوضاع و احوال سیاست و تدبیر هم اطلاعی ندارند و به حکومت رسیدن چنین افرادی فقط خسارت و ضرر است.
.
👈نکته ١:
این دوره مد نظر حضرت دقیقا چه زمانی است⁉️
اگر چه شارحان نهج البلاغه به طور صریح به این سوال نپرداخته اند ولی ابن میثم بحرانی شارح نهج البلاغه که حدود ٨٠٠ سال پیش، از دنیا رفته در پایان این حکمت مینویسد:
ویژگی ها و صفاتی که حضرت در این حکمت بیان فرمود در همین عصر من مشخص است که رخ داده.
📚در شرح منهاج البراعه خویی میفرماید: این دوره همان دوره بنی امیه بوده. و ایشان برای هر بخشی که حضرت میفرماید مثالی میزند که این اتفاقات در آن دوره افتاده است.
📚علامه شوشتری در بهج الصباغه میفرماید:
وَ کَانَهُ اِخْبَارٌ بِزَمَنِ اَلْمُتَوَکِّلِ.
و در جای دیگر میفرماید کل دوران بنی امیه و بنی العباس چنین بوده است.
⏪ ولی به نظر میرسد این زمان در دوره های مختلف با شدت و قلت در حال تکرار است. مصداق کلام حضرت شاید یک دوره خاص باشد ولی این صفات و ویژگی ها در دورانهای مختلف تکرار میشوند.
و به طور کلی هدف از بیان پیشگویی ها دو چیز است:
1️⃣ اطلاع از آینده و اعجازی که در آن است.
2️⃣ ایجاد آمادگی در مردم، که خودشان را آماده کنند و مواظب باشند جزء گروه ظالم و ستمگر نباشند.
👈 نکته ٢:
به طورکلی زمان امت اسلام را آخر الزمان میگویند و در مورد آخر الزمان چنین صفات و ویژگی هایی در روایات ذکر شده است.
🔺خواب عجیبی از جابر بن عبدالله انصاری و تعبیر جالب امیرالمومنین:
جَاءَ جَابِرٌ اَلْأَنْصَارِیُّ إِلَى أَمِیرِ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهَ بَأَبِی أَنْتَ وَ امی رَأَیْتُ رُؤْیَا هَالَتْنِی
جابربن عبدالله انصاری نزد امام امد و عرضه داشت که پدر و مادرم فدایت، خواب عجیبی دیدم که مرا به وحشت انداخته.
حضرت پرسید چه خوابی دیده ای؟
گفت:
_ خواب گاوهای چاقی که از گوساله های لاغر شیر میخورند.
_ حیوانات دو سری دیدم که با هر دو سر میخورند و فضولات ندارند.
_:حوض های خشکی دیدم که در آن شاخه های سبز بود
_ افراد مریضی دیدم که به عیادت افراد سالم میروند.
_ دیدم لباس سفیدی از آسمان آویخته است و هر کسی قطعه ای از آن را میکند و میبرد.
_ دو پرنده دیدم درخانه تاریک که به بهترین نحو حرف میزدند
_ دو تشت دیدم، یکی طلا یکی مس
و شخصی بین این دو تشت ایستاده بود، از ظرف مس بر میداشت و در ظرف طلا میریخت، نه از ظرف مس کم میشد نه ظرف طلا سرریز میکرد.
فَقَالَ عَلَیْهِ السَّلاَم رُؤْیَاکَ هَذِهِ تَدُلُّ عَلَى آخِرِ اَلزَّمَانِ
امام فرمودند رؤیای تو به آخر الزمان دلالت دارد.
_ دوگاو چاقی که از گوساله لاغر شیر میخوردند:
فَإِنَّهَا سَلاَطِینُهُمْ یَأْخُذُونَ أَمْوَالَ اَلْفُقَرَاءِ وَ اَلْمَسَاکِینِ لیَستغْنِوا فلا یَسْتَغْنُونَ أَبَداً
+ تعبیر آن پادشاهان آخر الزمان است روسایی که روز بروز غنی تر و فقرا رو بروز فقیرتر میشوند.
_ حیوان دو سری که فضولات نداشت: فَإِنَّهَا أَغْنِیَاءُ آخِرُ الزَّمَانِ
+ آنها ثروتمندان آخرالزمان هستند که حلال و حرام میخورند ولی نم پس نمی دهند.
_ واما حوض های خالی:
فَهُمُ اَلْعُلَمَاءُ
+ منظور علمایی که از علم خالی اند
_ واما چوب های سبز:
فَهِیَ عُلُومُهُمُ اَلَّتِی لَا یَعْمَلُونَ بِها
+ تعبیر آن علوم است (علم سر سبز است) چه فایده که به آن عمل نمیکنند.
_ بیمارانی که به عیادت سالم ها میروند:
فَإِنَّهُمْ فُقَرَاءُ آخِرِ اَلزَّمَانِ
+ تعبیر ان فقرای اخرالزمان هستند که نزد اغنیا رفته و دینشان را میدهند تا از انها پول بگیرند ولی به هدفشان هم نمیرسند
حضرت باین بخش کلام رسیدند فرمودند:
وَ ذَلِکَ أَکْبَرُ اَلْمَرَضِ
و این بزرگترین بیماری است.
_ لباس آویزان از آسمان به زمین:
فَهُوَ دِینُ اَلْإِسْلاَمِ طَاهِرٌ مُطَهَّرٌ...
+ تعبیر آن اسلام است که پاک و مطهر است هر کسی به اقتضای سودش یک تکه از انرا می کند و به نفع خود از ان استفاده میکند و به باقی آن کاری ندارد و عمل نمی کنند، مردم در زیر سایه اسلام پنهان میشوند ولی از حقیقت اسلام خبری نیست.
_ دو پرنده که در خانه تاریک بودند.
أَحَدُهُمَا الْوَفَاءُ وَ الآخَرُ الْأَمَانَة...
+ یکی از انها وفاداری و دیگری امانت است.
_ آن دو تشت طلا و مس:
+ تعبیرش حضرت عزرائیل است که از تشت مسی دنیا انسانها را بر میدارد و به تشت طلا اخرت میگذارد، نه دنیا از انسانها خالی میشود و نه اخرت پر، تا زمان قیامت.
در نهایت حضرت فرمود:
ای جابر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم زمانی به من فرمود :
لیأتین عَلَى اَلنَّاسِ زَمَانٌ تُقَصَّرُ فِیهِ الْمُرُوَّةُ
زمانی خواهد رسید که در آن جوانمردی کم میشود.
اللهم اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه
.