بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۲/۱۰/۲۱ . ۲۹جمادالثانی
💢 حکمت ۵۳ 💢
💠 قَالَ (علیه السلام): السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً سخاوت آن است که ابتداءو قبل از درخواست از انسان صادر شود؛
💠فَأَمَّا مَا کَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ، ولی بخششی که بعد از درخواست باشد
💠فَحَیَاءٌوَ تَذَمُّمٌ یا از روی حیا یا برای فرار از مذمت شدن توسط دیگران،است .
♦️طبق نقل ابن عساکر : به امام عرض کردند: «ما السخاء؟ » «سخاوت چیست؟» وحضرت در پاسخ این حکمت «حکمت ۵۳ »را بیان فرمودند.
🔻سخاء باید برای حفظ آبرو باشد، اگر بعد از درخواست یا در عوض آبروی شخص به او کمک کنیم یا از روی ریا و برای خوب نمایش دادن خود باشد که هیچ کدام زیبا نیستند. (سخاوت یعنی بدون چشم داشت و بدون عوض اعطای مال به دیگران کردن )
✳️منهاج البراعه مرحوم خویی آمده : حَقِیقُهُ اَلْجُودُ وَ اَلسَّخَاءُ بَذْلٌ بِلاَ عِوَضٍ وَ لاَ رِیَاءٌ حقیقت جود و سخا در طلب نکردن عوض است و اینکه از روی ریا نباشد. فاذا کَانَ لِلْمَبْذُولِ عِوَضٌ وَ لَوْ حُکمَا لاَ یُسَمِّی سَخَاءً وَ جُوداً اگر چیزی از شخص گرفتی (چیز ،حتما پول و چک نیست ، آبرو هم یک شیء یک چیز ،یک کالای باارزش است ،آزادگی فرد از این موارد است) این بخششی که کردی ، سخا نیست . فَاِذا سَبَقَهُ اَلسِّئَوَالُ یَصِیرُ عِوَضاً عَنْهُ اگر درخواستی شد بعد به او بخشش کردی این سخا نیست عوض است .
🔺تذمم شرک است چون برای جلوگیری از مذمت دیگران و برای رضای مردم بخشش است. در سخاوت انسان به محض اطلاع از گرفتاری دیگران، خودش پا پیش میگذارد. ولی اگر صبر کنیم تا عرض حاجت بشود، در این صورت در مقابل عطای مال، آبروی طرف گرفته شده.
🔻 یک اصطلاح غلطی نقل میشود اینست که: « اگر نیاز داشته باشد خودش بیان می کند »ولی مومن کسی است که نداری را آشکار نمی کند، شما خودتان مشکلش را حل کنید. 《..یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیمَاهُمْ لاَ یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا؛ بقره - ۲۷۳》 ...و افراد ناآگاه آنها را از شدّت خویشتندارى، بىنیاز مىپندارند؛ امّا آنها را از چهرههایشان مىشناسى؛ و هرگز با اصرار از مردم درخواست نمىکنند ...
🔻ذکر دو نکته درباره این حکمت:
👈 نکته 1: جایگاه سخاء در روایات: از پیغمبر صلی الله علیه وآله : السَّخاءُ خُلْقُ اللّهِ الاْعْظَمِ سخاوت صفت بزرگ خداست قبل از درخواست دیگران باید به آنها کمک کرد . امام صادق علیه السلام : السَّخَاءُ مِنْ أَخْلاَقِ الاَنْبِیَاءِ وَهُوَ عِمَادُ الاِیمَانِ سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است. وَلاَ یَکُونُ مُؤْمِنٌ إِلاَّ سَخِیّاً و هیچ مؤمنى به ایمان کامل نمیرسد مگر اینکه صاحب سخاوت باشد.
✳️کافی/بَابُ مَعْرِفَةِ الْجُودِ وَ السَّخَاء روایت : أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَفْدٌ مِنَ الْیَمَنِ وَ فِیهِمْ رَجُلٌ گروهى از یمن خدمت رسول خدا«صلى الله علیه وآله»آمدند کَانَ أَعْظَمَهُمْ کَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِی مُحَاجَّةِ النَّبِیِّ میان آنها مردى بود در مکالمه با پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»درشت گو و سرسخت بود فَغَضِبَ النَّبِیُّ ص حَتَّى الْتَوَى عِرْقُ الْغَضَبِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ تا آنجا که رسول خداص خشمگین شد و از شدت غضب عرق در پیشانى او آشکار گشت وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَى الْأَرْضِ و چهره در هم کشید و چشم از او برداشت و به زمین نگاه کرد فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ هَذَا رَجُلٌ سَخِیٌّ یُطْعِمُ الطَّعَامَ جبرئیل نازل شد و عرض کرد: پرورگارت به تو درود مى فرستد و مى گوید: این مرد سخاوتمندى است که پیوسته اطعام مى کند. فَسَکَنَ عَنِ النَّبِیِّ ص الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّکَ سَخِیٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ خشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرو نشست سر را بلند کرد و فرمود: اگر جبرئیل از سوى خداوند متعال به من خبر نداده بود که تو مرد سخاوتمندى هستى و پیوسته اطعام طعام مى کنى لَشَرَدْتُ بِکَ وَ جَعَلْتُکَ حَدِیثاً لِمَنْ خَلْفَکَ تو راطوری از خانه بیرون میکردم تا عبرتى براى دیگران باشى فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیُحِبُّ السَّخَاءَ؟ آن مرد گفت: آیا پروردگار تو سخاوت را دوست دارد؟ فَقَالَ نَعَمْ پیامبر فرمود: آرى فَقَالَ إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِی أَحَداً آن مرد شهادتین بر زبان جارى کرد و مسلمان شد و گفت: به خداوندى که تو را به حق مبعوث کرده هرگز کسى را از مالم محروم نساختم
❇️ علامه مجلسی در بحار الانوار بابی به نام باب السخاء دارد : ۱. عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ: امام صادق ع فرمود. إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَضِیَ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً خدای متعال اسلام را به عنوان دین مقبول برای شما انتخاب کرده ، فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُق شما هم به دینی که او راضی شده با او کار و همراهی کنید:
❇️حسن خلق و سخاوت ۲. قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ: امام رضا ع فرمود : السَّخِیُّ قَرِیبٌ مِنَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْجَنَّةِ قَرِیبٌ مِنَ النَّاسِ آدم بخشنده به خدا، بهشت ، مردم نزدیک است وَ الْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اللَّهِ بَعِیدٌ مِنَ الْجَنَّةِ بَعِیدٌ مِنَ النَّاسِ بخیل را خدا تحویل نمی گیرد از بهشت ، مردم دور است و جایی بین آنها ندارد . وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ السَّخَاءُ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ سخاوت یک درخت در بهشت است . مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ هر کس یک شاخه ای از آنرا در دنیا بگیرد در بهشت به آن میرسد.
✳️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله : لَشَابٌّ مُرَهَّقٌ فِی الذُّنُوبِ سَخِیٌّ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ شَیْخٍ عَابِدٍ بَخِیلٍ جوان بخشنده فرو رفته در گناه ، نزدِ خداوند، از پیرِ زاهد بخیل، محبوب تر است . سخاوت دستگیر است ولو اینکه انسان گنهکار باشد.
✳️ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام: مَنْ قَبِلَ عَطَاءَکَ فَقَدْ أَعَانَکَ عَلَى الْکَرَمِ کسی که بخشش تو را می پذیرد تو را بر کریم بودن کمک کرده و باید قدر او را بدانی.. اگر اهل سخاوت هستیم غرور جایی ندارد فقیر از باب انسانهای نیازمند نیست حتی در مورد کسی که بتوانیم به او کمک کنیم او بهتر به خانواده اش برسد هم صدق می کند
✳️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله طَعَامُ السَّخِیِّ دَوَاءٌ وَ طَعَامُ الشَّحِیحِ دَاء غذاى بخشنده داروست و غذاى بخیل ، درد است . انسان بخشنده از بخشش خود لذت میبرد و شفا در وجود کسی است که استفاده می کند. بخیل از اینکه مال اورا استفاده کنند بغض دارد این بغض و ناراحتی ، بیماری در وجود او ایجاد می کند
✳️نجات اعدامی به خاطر سخاوت: علامه مجلسی نقل می کند. وَ رُوِیَ أَنَّ جَمَاعَةً مِنَ الْأُسَارَى جَاءُوا بِهِمْ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله گروهى از اسیران دشمن را خدمت پیامبر اسلام آوردند فَأَمَرَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع بِضَرْبِ أَعْنَاقِهِمْ حضرت به امیر مؤمنان دستور داد که گردن آنان را بزند. ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِفْرَادِ وَاحِدٍ لَا یَقْتُلُهُ سپس شخص معینى را استثناء کرد که کشته نشود. فَقَالَ الرَّجُلُ لِمَ أَفْرَدْتَنِی مِنْ أَصْحَابِی وَ الْجِنَایَةُ وَاحِدَةٌ آن شخص عرض کرد چرا تنها مرا عفو نمودى با اینکه گناه همه ما همانند است؟ فَقَالَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَیَّ أَنَّکَ سَخِیُّ قَوْمِک وَ لَا أَقْتُلُکَ حضرت فرمود.خداوند متعال بمن وحى فرمود که چون تو در میان قبیلۀ خود سخاوتمند هستى من تو را نکشم. فَقَالَ الرَّجُلُ فَإِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله آن مرد گفت من شهادت بتوحید خدا و رسالت تو میدهم .
👈نکته ۲ : سخاوت قبل از درخواست در روایات: مرحوم کلینی در کافی« بَابُ مَنْ أَعْطَى بَعْدَ الْمَسْأَلَة»« باب بخشش بعد از درخواست »دارد أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ بَعَثَ إِلَى رَجُلٍ بِخَمْسَةِ أَوْسَاقٍ مِنْ تَمْرِ الْبُغَیْبِغَةِ امیرالمومنین علیه السلام برای شخص نیازمند آبرو دار حجم زیادی خرما فرستادندطوری که حضرت فرمود پنج مال مرا برای او ببرید ، فَقَالَ رَجُلٌ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ اللَّهِ مَا سَأَلَکَ فُلَانٌ وَ لَقَدْ کَانَ یُجْزِئُهُ مِنَ الْخَمْسَةِ الْأَوْسَاقِ وَسْقٌ وَاحِدٌ شخص دیگری گفت اولا او که درخواست نکرده بود، ثانیا یک پنجم این خرما هم برای او بس بود فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لَا کَثَّرَ اللَّهُ فِی الْمُؤْمِنِینَ ضَرْبَکَ أُعْطِی أَنَا وَ تَبْخَلُ أَنْتَ حضرت فرمود ریشه شما را خدا بکند من بخشش می کنم تو بخل می کنی إِذَا أَنَا لَمْ أُعْطِ الَّذِی یَرْجُونِی إِلَّا مِنْ بَعْدِ الْمَسْأَلَةِ ثُمَّ أُعْطِیهِ بَعْدَ الْمَسْأَلَةِ اگر من بعد از درخواست کردن چیزی به کسی بدهم فَلَمْ أُعْطِهِ ثَمَنَ مَا أَخَذْتُ مِنْهُ وَ ذَلِکَ لِأَنِّی عَرَّضْتُهُ من در واقع آبروی او را گرفته ام و به او (پول) یا ...داده ام، أَنْ یَبْذُلَ لِی وَجْهَهُ الَّذِی یُعَفِّرُهُ فِی التُّرَابِ لِرَبِّی وَ رَبِّهِ عِنْدَ تَعَبُّدِهِ لَهُ وَ طَلَبِ حَوَائِجِهِ إِلَیْهِ آبرویی که با سجده به درگاه خدا به دست آورده است آبروی او با عبادت کسب شده فَمَنْ فَعَلَ هَذَا بِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَ قَدْ عَرَفَ أَنَّهُ مَوْضِعٌ لِصِلَتِهِ وَ مَعْرُوفِهِ فَلَمْ یُصَدِّقِ .شما اگر واقعا مومن هستید، برای برادران خود غفران و بهشت راطلب میکنید ولی از مال خود به آنها نمی دهید و معلوم است در دعا کردن هم صادق نیستید
❇️ عَنِ الْیَسَعِ بْنِ حَمْزَةَ قَالَ: یسع بن حمزة گوید: کُنْتُ فِی مَجْلِسِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أُحَدِّثُهُ وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ خَلْقٌ کَثِیرٌ در حضور امام رضا علیه السّلام در مدینه بودم و با حضرت گفتوگو مىکردم یَسْأَلُونَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ و اطراف امام، جمعیت زیادى از مردم بودند که از حلال و حرام سؤال مىکردند إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ طُوَالٌ آدَمُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ- ناگاه شخص گندمگون قد بلندى خدمت امام شرفیاب شد رَجُلٌ مِنْ مُحِبِّیکَ وَ مُحِبِّی آبَائِکَ وَ أَجْدَادِکَ و گفت: درود بر تو اى فرزند رسول خدا! مَصْدَرِی مِنَ الْحَجِّ وَ قَدِ افْتَقَدْتُ نَفَقَتِی که از حج برمىگردم و دارایى خودم را گم کردهام، وَ مَا مَعِی مَا أَبْلُغُ مَرْحَلَةً فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُنْهِضَنِی إِلَى بَلَدِی چیزى ندارم که مرا به وطنم برسانم. وَ لِلَّهِ عَلَیَّ نِعْمَةٌ فَإِذَا بَلَغْتُ بَلَدِی تَصَدَّقْتُ بِالَّذِی تُوَلِّینِی عَنْکَ فَلَسْتُ مَوْضِعَ صَدَقَةٍ در شهر خود وضع مالی خوبی دارم اگر به من کمک کنید که به وطن برگردم. وقتى که آنجا رسیدم مال شما را صدقه مىدهم، زیراکه من مستحق صدقه نیستم. فَقَالَ لَهُ اجْلِسْ رَحِمَکَ اللَّهُ حضرت فرمود: بنشین! خدا تو را رحمت کند. وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ یُحَدِّثُهُمْ حَتَّى تَفَرَّقُوا آنگاه حضرتش توجّهى به مردم کرده و با آنان حرف مىزد، تا اینکه همۀ مردم رفتند. وَ بَقِیَ هُوَ وَ سُلَیْمَانُ الْجَعْفَرِیُّ وَ خَیْثَمَةُ وَ أَنَا راوی می گوید ما چند نفر بودیم فَقَالَ أَ تَأْذَنُونَ لِی فِی الدُّخُولِ فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ قَدَّمَ اللَّهُ أَمْرَکَ و امام علیه السّلام فرمود: اجازه مىدهید که من به اندرون بروم؟ گفتیم : بفرمایید. فَقَامَ فَدَخَلَ الْحُجْرَةَ وَ بَقِیَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ الْبَابَ امام علیه السّلام داخل حجره شد و ساعتى در حجره بود و بعد از آن خارج و در را بست وَ أَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ أَعْلَى الْبَابِ وَ قَالَ أَیْنَ الْخُرَاسَانِیُّ و دست خود را از بالاى در بیرون کرد و فرمود: برادر خراسانى کجاست؟ فَقَالَ هَا أَنَا ذَا آن مرد عرض کرد: من اینجا هستم. فَقَالَ خُذْ هَذِهِ الْمِائَتَیْ دِینَارٍ وَ اسْتَعِنْ بِهَا فِی مَئُونَتِکَ وَ نَفَقَتِکَ وَ تَبَرَّکْ بِهَا فرمود: این دویست دینار را بگیر در هزینه و زندگى خود خرج کن و تبرّک بجوى و پول برای خودت است وَ لَا تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّی نمیخواهد برگردانی از جانب من صدقه نده وَ اخْرُجْ فَلَا أَرَاکَ وَ لَا تَرَانِی و برو که من تو را نبینم و تو مرا نبینى. ثُمَّ خَرَجَ آن مرد رفت فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ أَجْزَلْتَ وَ رَحِمْتَ راوی عرض کرد : جانم به قربان شما! بخشش کردى به آن مرد و او را مورد رحمت قرار دادى، فَلِمَا ذَا سَتَرْتَ وَجْهَکَ عَنْهُ چرا صورت خود را از او پوشانیدى؟ فَقَالَ مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ امام فرمود: از ترس اینکه خوارى سؤال و درخواست را به جهت برآوردن نیاز او در صورتش نبینم. أَ مَا سَمِعْتَ حَدِیثَ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعِینَ حِجَّةً آیا این سخن پیامبر را نشنیده اى که: نیکی کردن پنهانى، معادل هفتاد حج است. وَ الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ له و آن که پرده از بدى بردارد خوار میشود، آن که بدى را بپوشاند، خدا او را مى آمرزد؟
✳️ الْحَارِثِ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ: حارث همدانى گوید: سَامَرْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَرَضَتْ لِی حَاجَةٌ آهسته خدمت امیر مؤمنان على علیه السّلام عرض کردم: اى امیر مؤمنان! براى من گرفتارى پیش آمده است. قَالَ فَرَأَیْتَنِی لَهَا أَهْلًا امام فرمود: مرا اهل آن دانستى که حاجت تو را برآورده کنم؟ قُلْتُ نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عرض کردم: آرى اى امیر مؤمنان قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً حضرت فرمود: خداوند تو را از جانب من پاداش خیر بدهد. ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ انگاه حضرتش به سمت چراغ رفت و نور آن را کم کرد و نشست ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکِ فرمود: نور چراغ را کم کردم مبادا اینکه خجالت تو را در صورتت ببینم.
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۰/۲۱ . ۲۹جمادالثانی
💢 حکمت ۵۳ 💢
💠 قَالَ (علیه السلام): السَّخَاءُ مَا کَانَ ابْتِدَاءً
سخاوت آن است که ابتداءو قبل از درخواست از انسان صادر شود؛
💠فَأَمَّا مَا کَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ،
ولی بخششی که بعد از درخواست باشد
💠فَحَیَاءٌوَ تَذَمُّمٌ
یا از روی حیا یا برای فرار از مذمت شدن توسط دیگران،است .
♦️طبق نقل ابن عساکر : به امام عرض کردند:
«ما السخاء؟ »
«سخاوت چیست؟»
وحضرت در پاسخ این حکمت «حکمت ۵۳ »را بیان فرمودند.
🔻سخاء باید برای حفظ آبرو باشد، اگر بعد از درخواست یا در عوض آبروی شخص به او کمک کنیم یا از روی ریا و برای خوب نمایش دادن خود باشد که هیچ کدام زیبا نیستند.
(سخاوت یعنی بدون چشم داشت و بدون عوض اعطای مال به دیگران کردن )
✳️منهاج البراعه مرحوم خویی آمده :
حَقِیقُهُ اَلْجُودُ وَ اَلسَّخَاءُ بَذْلٌ بِلاَ عِوَضٍ وَ لاَ رِیَاءٌ
حقیقت جود و سخا در طلب نکردن عوض است و اینکه از روی ریا نباشد.
فاذا کَانَ لِلْمَبْذُولِ عِوَضٌ وَ لَوْ حُکمَا لاَ یُسَمِّی سَخَاءً وَ جُوداً
اگر چیزی از شخص گرفتی (چیز ،حتما پول و چک نیست ، آبرو هم یک شیء یک چیز ،یک کالای باارزش است ،آزادگی فرد از این موارد است) این بخششی که کردی ، سخا نیست .
فَاِذا سَبَقَهُ اَلسِّئَوَالُ یَصِیرُ عِوَضاً عَنْهُ
اگر درخواستی شد بعد به او بخشش کردی این سخا نیست عوض است .
🔺تذمم شرک است چون برای جلوگیری از مذمت دیگران و برای رضای مردم بخشش است.
در سخاوت انسان به محض اطلاع از گرفتاری دیگران، خودش پا پیش میگذارد.
ولی اگر صبر کنیم تا عرض حاجت بشود، در این صورت در مقابل عطای مال، آبروی طرف گرفته شده.
🔻 یک اصطلاح غلطی نقل میشود اینست که: « اگر نیاز داشته باشد خودش بیان می کند »ولی مومن کسی است که نداری را آشکار نمی کند، شما خودتان مشکلش را حل کنید.
《..یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسیمَاهُمْ لاَ یَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا؛ بقره - ۲۷۳》
...و افراد ناآگاه آنها را از شدّت خویشتندارى، بىنیاز مىپندارند؛ امّا آنها را از چهرههایشان مىشناسى؛ و هرگز با اصرار از مردم درخواست نمىکنند ...
🔻ذکر دو نکته درباره این حکمت:
👈 نکته 1:
جایگاه سخاء در روایات: از پیغمبر صلی الله علیه وآله :
السَّخاءُ خُلْقُ اللّهِ الاْعْظَمِ
سخاوت صفت بزرگ خداست
قبل از درخواست دیگران باید به آنها کمک کرد . امام صادق علیه السلام :
السَّخَاءُ مِنْ أَخْلاَقِ الاَنْبِیَاءِ وَهُوَ عِمَادُ الاِیمَانِ
سخاوت از اخلاق پیامبران و ستون ایمان است.
وَلاَ یَکُونُ مُؤْمِنٌ إِلاَّ سَخِیّاً
و هیچ مؤمنى به ایمان کامل نمیرسد مگر اینکه صاحب سخاوت باشد.
✳️کافی/بَابُ مَعْرِفَةِ الْجُودِ وَ السَّخَاء
روایت :
أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَفْدٌ مِنَ الْیَمَنِ وَ فِیهِمْ رَجُلٌ
گروهى از یمن خدمت رسول خدا«صلى الله علیه وآله»آمدند
کَانَ أَعْظَمَهُمْ کَلَاماً وَ أَشَدَّهُمْ اسْتِقْصَاءً فِی مُحَاجَّةِ النَّبِیِّ
میان آنها مردى بود در مکالمه با پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»درشت گو و سرسخت بود
فَغَضِبَ النَّبِیُّ ص حَتَّى الْتَوَى عِرْقُ الْغَضَبِ بَیْنَ عَیْنَیْهِ
تا آنجا که رسول خداص خشمگین شد و از شدت غضب عرق در پیشانى او آشکار گشت
وَ تَرَبَّدَ وَجْهُهُ وَ أَطْرَقَ إِلَى الْأَرْضِ
و چهره در هم کشید و چشم از او برداشت و به زمین نگاه کرد
فَأَتَاهُ جَبْرَئِیلُ ع فَقَالَ رَبُّکَ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ یَقُولُ لَکَ هَذَا رَجُلٌ سَخِیٌّ یُطْعِمُ الطَّعَامَ
جبرئیل نازل شد و عرض کرد: پرورگارت به تو درود مى فرستد و مى گوید: این مرد سخاوتمندى است که پیوسته اطعام مى کند.
فَسَکَنَ عَنِ النَّبِیِّ ص الْغَضَبُ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ وَ قَالَ لَهُ لَوْ لَا أَنَّ جَبْرَئِیلَ أَخْبَرَنِی عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنَّکَ سَخِیٌّ تُطْعِمُ الطَّعَامَ
خشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرو نشست سر را بلند کرد و فرمود: اگر جبرئیل از سوى خداوند متعال به من خبر نداده بود که تو مرد سخاوتمندى هستى و پیوسته اطعام طعام مى کنى
لَشَرَدْتُ بِکَ وَ جَعَلْتُکَ حَدِیثاً لِمَنْ خَلْفَکَ
تو راطوری از خانه بیرون میکردم تا عبرتى براى دیگران باشى
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیُحِبُّ السَّخَاءَ؟
آن مرد گفت: آیا پروردگار تو سخاوت را دوست دارد؟
فَقَالَ نَعَمْ
پیامبر فرمود: آرى
فَقَالَ إِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِی بَعَثَکَ بِالْحَقِّ لَا رَدَدْتُ مِنْ مَالِی أَحَداً
آن مرد شهادتین بر زبان جارى کرد و مسلمان شد و گفت: به خداوندى که تو را به حق مبعوث کرده هرگز کسى را از مالم محروم نساختم
❇️ علامه مجلسی در بحار الانوار بابی به نام باب السخاء دارد :
۱. عَنِ الصَّادِقِ علیه السلام أَنَّهُ قَالَ:
امام صادق ع فرمود.
إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى رَضِیَ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِیناً
خدای متعال اسلام را به عنوان دین مقبول برای شما انتخاب کرده ،
فَأَحْسِنُوا صُحْبَتَهُ بِالسَّخَاءِ وَ حُسْنِ الْخُلُق
شما هم به دینی که او راضی شده با او کار و همراهی کنید:
❇️حسن خلق و سخاوت
۲. قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ:
امام رضا ع فرمود :
السَّخِیُّ قَرِیبٌ مِنَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْجَنَّةِ قَرِیبٌ مِنَ النَّاسِ
آدم بخشنده به خدا، بهشت ، مردم نزدیک است
وَ الْبَخِیلُ بَعِیدٌ مِنَ اللَّهِ بَعِیدٌ مِنَ الْجَنَّةِ بَعِیدٌ مِنَ النَّاسِ
بخیل را خدا تحویل نمی گیرد از بهشت ، مردم دور است و جایی بین آنها ندارد .
وَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ السَّخَاءُ شَجَرَةٌ فِی الْجَنَّةِ
سخاوت یک درخت در بهشت است .
مَنْ تَعَلَّقَ بِغُصْنٍ مِنْ أَغْصَانِهَا دَخَلَ الْجَنَّةَ
هر کس یک شاخه ای از آنرا در دنیا بگیرد در بهشت به آن میرسد.
✳️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله :
لَشَابٌّ مُرَهَّقٌ فِی الذُّنُوبِ سَخِیٌّ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنْ شَیْخٍ عَابِدٍ بَخِیلٍ
جوان بخشنده فرو رفته در گناه ، نزدِ خداوند، از پیرِ زاهد بخیل، محبوب تر است .
سخاوت دستگیر است ولو اینکه انسان گنهکار باشد.
✳️ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ علیه السلام:
مَنْ قَبِلَ عَطَاءَکَ فَقَدْ أَعَانَکَ عَلَى الْکَرَمِ
کسی که بخشش تو را می پذیرد تو را بر کریم بودن کمک کرده و باید قدر او را بدانی..
اگر اهل سخاوت هستیم غرور جایی ندارد
فقیر از باب انسانهای نیازمند نیست حتی در مورد کسی که بتوانیم به او کمک کنیم او بهتر به خانواده اش برسد هم صدق می کند
✳️قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله طَعَامُ السَّخِیِّ دَوَاءٌ وَ طَعَامُ الشَّحِیحِ دَاء غذاى بخشنده داروست و غذاى بخیل ، درد است .
انسان بخشنده از بخشش خود لذت میبرد و شفا در وجود کسی است که استفاده می کند. بخیل از اینکه مال اورا استفاده کنند بغض دارد این بغض و ناراحتی ، بیماری در وجود او ایجاد می کند
✳️نجات اعدامی به خاطر سخاوت:
علامه مجلسی نقل می کند.
وَ رُوِیَ أَنَّ جَمَاعَةً مِنَ الْأُسَارَى جَاءُوا بِهِمْ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه و آله گروهى از اسیران دشمن را خدمت پیامبر اسلام آوردند
فَأَمَرَ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع بِضَرْبِ أَعْنَاقِهِمْ
حضرت به امیر مؤمنان دستور داد که گردن آنان را بزند.
ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِفْرَادِ وَاحِدٍ لَا یَقْتُلُهُ
سپس شخص معینى را استثناء کرد که کشته نشود.
فَقَالَ الرَّجُلُ لِمَ أَفْرَدْتَنِی مِنْ أَصْحَابِی وَ الْجِنَایَةُ وَاحِدَةٌ
آن شخص عرض کرد چرا تنها مرا عفو نمودى با اینکه گناه همه ما همانند است؟
فَقَالَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى أَوْحَى إِلَیَّ أَنَّکَ سَخِیُّ قَوْمِک وَ لَا أَقْتُلُکَ
حضرت فرمود.خداوند متعال بمن وحى فرمود که چون تو در میان قبیلۀ خود سخاوتمند هستى من تو را نکشم.
فَقَالَ الرَّجُلُ فَإِنِّی أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله
آن مرد گفت من شهادت بتوحید خدا و رسالت تو میدهم .
👈نکته ۲ :
سخاوت قبل از درخواست در روایات:
مرحوم کلینی در کافی« بَابُ مَنْ أَعْطَى بَعْدَ الْمَسْأَلَة»« باب بخشش بعد از درخواست »دارد
أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ بَعَثَ إِلَى رَجُلٍ بِخَمْسَةِ أَوْسَاقٍ مِنْ تَمْرِ الْبُغَیْبِغَةِ
امیرالمومنین علیه السلام برای شخص نیازمند آبرو دار حجم زیادی خرما فرستادندطوری که حضرت فرمود پنج مال مرا برای او ببرید ،
فَقَالَ رَجُلٌ لِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ اللَّهِ مَا سَأَلَکَ فُلَانٌ وَ لَقَدْ کَانَ یُجْزِئُهُ مِنَ الْخَمْسَةِ الْأَوْسَاقِ وَسْقٌ وَاحِدٌ
شخص دیگری گفت اولا او که درخواست نکرده بود، ثانیا یک پنجم این خرما هم برای او بس بود
فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع لَا کَثَّرَ اللَّهُ فِی الْمُؤْمِنِینَ ضَرْبَکَ أُعْطِی أَنَا وَ تَبْخَلُ أَنْتَ
حضرت فرمود ریشه شما را خدا بکند من بخشش می کنم تو بخل می کنی
إِذَا أَنَا لَمْ أُعْطِ الَّذِی یَرْجُونِی إِلَّا مِنْ بَعْدِ الْمَسْأَلَةِ ثُمَّ أُعْطِیهِ بَعْدَ الْمَسْأَلَةِ
اگر من بعد از درخواست کردن چیزی به کسی بدهم
فَلَمْ أُعْطِهِ ثَمَنَ مَا أَخَذْتُ مِنْهُ وَ ذَلِکَ لِأَنِّی عَرَّضْتُهُ
من در واقع آبروی او را گرفته ام و به او (پول) یا ...داده ام،
أَنْ یَبْذُلَ لِی وَجْهَهُ الَّذِی یُعَفِّرُهُ فِی التُّرَابِ لِرَبِّی وَ رَبِّهِ عِنْدَ تَعَبُّدِهِ لَهُ وَ طَلَبِ حَوَائِجِهِ إِلَیْهِ
آبرویی که با سجده به درگاه خدا به دست آورده است آبروی او با عبادت کسب شده
فَمَنْ فَعَلَ هَذَا بِأَخِیهِ الْمُسْلِمِ وَ قَدْ عَرَفَ أَنَّهُ مَوْضِعٌ لِصِلَتِهِ وَ مَعْرُوفِهِ فَلَمْ یُصَدِّقِ
.شما اگر واقعا مومن هستید، برای برادران خود غفران و بهشت راطلب میکنید ولی از مال خود به آنها نمی دهید و معلوم است در دعا کردن هم صادق نیستید
❇️ عَنِ الْیَسَعِ بْنِ حَمْزَةَ قَالَ:
یسع بن حمزة گوید:
کُنْتُ فِی مَجْلِسِ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع أُحَدِّثُهُ وَ قَدِ اجْتَمَعَ إِلَیْهِ خَلْقٌ کَثِیرٌ
در حضور امام رضا علیه السّلام در مدینه بودم و با حضرت گفتوگو مىکردم
یَسْأَلُونَهُ عَنِ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ
و اطراف امام، جمعیت زیادى از مردم بودند که از حلال و حرام سؤال مىکردند
إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ طُوَالٌ آدَمُ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ-
ناگاه شخص گندمگون قد بلندى خدمت امام شرفیاب شد
رَجُلٌ مِنْ مُحِبِّیکَ وَ مُحِبِّی آبَائِکَ وَ أَجْدَادِکَ
و گفت: درود بر تو اى فرزند رسول خدا!
مَصْدَرِی مِنَ الْحَجِّ وَ قَدِ افْتَقَدْتُ نَفَقَتِی
که از حج برمىگردم و دارایى خودم را گم کردهام،
وَ مَا مَعِی مَا أَبْلُغُ مَرْحَلَةً فَإِنْ رَأَیْتَ أَنْ تُنْهِضَنِی إِلَى بَلَدِی
چیزى ندارم که مرا به وطنم برسانم.
وَ لِلَّهِ عَلَیَّ نِعْمَةٌ فَإِذَا بَلَغْتُ بَلَدِی تَصَدَّقْتُ بِالَّذِی تُوَلِّینِی عَنْکَ فَلَسْتُ مَوْضِعَ صَدَقَةٍ
در شهر خود وضع مالی خوبی دارم اگر به من کمک کنید که به وطن برگردم. وقتى که آنجا رسیدم مال شما را صدقه مىدهم، زیراکه من مستحق صدقه نیستم.
فَقَالَ لَهُ اجْلِسْ رَحِمَکَ اللَّهُ
حضرت فرمود: بنشین! خدا تو را رحمت کند.
وَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ یُحَدِّثُهُمْ حَتَّى تَفَرَّقُوا
آنگاه حضرتش توجّهى به مردم کرده و با آنان حرف مىزد، تا اینکه همۀ مردم رفتند.
وَ بَقِیَ هُوَ وَ سُلَیْمَانُ الْجَعْفَرِیُّ وَ خَیْثَمَةُ وَ أَنَا
راوی می گوید ما چند نفر بودیم
فَقَالَ أَ تَأْذَنُونَ لِی فِی الدُّخُولِ فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ قَدَّمَ اللَّهُ أَمْرَکَ
و امام علیه السّلام فرمود: اجازه مىدهید که من به اندرون بروم؟ گفتیم : بفرمایید.
فَقَامَ فَدَخَلَ الْحُجْرَةَ وَ بَقِیَ سَاعَةً ثُمَّ خَرَجَ وَ رَدَّ الْبَابَ
امام علیه السّلام داخل حجره شد و ساعتى در حجره بود و بعد از آن خارج و در را بست
وَ أَخْرَجَ یَدَهُ مِنْ أَعْلَى الْبَابِ وَ قَالَ أَیْنَ الْخُرَاسَانِیُّ
و دست خود را از بالاى در بیرون کرد و فرمود: برادر خراسانى کجاست؟
فَقَالَ هَا أَنَا ذَا
آن مرد عرض کرد: من اینجا هستم.
فَقَالَ خُذْ هَذِهِ الْمِائَتَیْ دِینَارٍ وَ اسْتَعِنْ بِهَا فِی مَئُونَتِکَ وَ نَفَقَتِکَ وَ تَبَرَّکْ بِهَا
فرمود: این دویست دینار را بگیر در هزینه و زندگى خود خرج کن و تبرّک بجوى و پول برای خودت است
وَ لَا تَصَدَّقْ بِهَا عَنِّی
نمیخواهد برگردانی از جانب من صدقه نده
وَ اخْرُجْ فَلَا أَرَاکَ وَ لَا تَرَانِی
و برو که من تو را نبینم و تو مرا نبینى.
ثُمَّ خَرَجَ آن مرد رفت
فَقَالَ لَهُ سُلَیْمَانُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَقَدْ أَجْزَلْتَ وَ رَحِمْتَ
راوی عرض کرد : جانم به قربان شما! بخشش کردى به آن مرد و او را مورد رحمت قرار دادى،
فَلِمَا ذَا سَتَرْتَ وَجْهَکَ عَنْهُ
چرا صورت خود را از او پوشانیدى؟
فَقَالَ مَخَافَةَ أَنْ أَرَى ذُلَّ السُّؤَالِ فِی وَجْهِهِ لِقَضَائِی حَاجَتَهُ
امام فرمود: از ترس اینکه خوارى سؤال و درخواست را به جهت برآوردن نیاز او در صورتش نبینم.
أَ مَا سَمِعْتَ حَدِیثَ رَسُولِ اللَّهِ ص الْمُسْتَتِرُ بِالْحَسَنَةِ یَعْدِلُ سَبْعِینَ حِجَّةً
آیا این سخن پیامبر را نشنیده اى که: نیکی کردن پنهانى، معادل هفتاد حج است.
وَ الْمُذِیعُ بِالسَّیِّئَةِ مَخْذُولٌ وَ الْمُسْتَتِرُ بِهَا مَغْفُورٌ له
و آن که پرده از بدى بردارد خوار میشود، آن که بدى را بپوشاند، خدا او را مى آمرزد؟
✳️ الْحَارِثِ الْهَمْدَانِیِّ قَالَ:
حارث همدانى گوید:
سَامَرْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَرَضَتْ لِی حَاجَةٌ
آهسته خدمت امیر مؤمنان على علیه السّلام عرض کردم: اى امیر مؤمنان! براى من گرفتارى پیش آمده است.
قَالَ فَرَأَیْتَنِی لَهَا أَهْلًا
امام فرمود: مرا اهل آن دانستى که حاجت تو را برآورده کنم؟
قُلْتُ نَعَمْ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ
عرض کردم: آرى اى امیر مؤمنان
قَالَ جَزَاکَ اللَّهُ عَنِّی خَیْراً
حضرت فرمود: خداوند تو را از جانب من پاداش خیر بدهد.
ثُمَّ قَامَ إِلَى السِّرَاجِ فَأَغْشَاهَا وَ جَلَسَ
انگاه حضرتش به سمت چراغ رفت و نور آن را کم کرد و نشست
ثُمَّ قَالَ إِنَّمَا أَغْشَیْتُ السِّرَاجَ لِئَلَّا أَرَى ذُلَّ حَاجَتِکَ فِی وَجْهِکِ
فرمود: نور چراغ را کم کردم مبادا اینکه خجالت تو را در صورتت ببینم.
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین