بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۲/۱۰/۲۰ . ۲۸ جمادی الثانی
💢 حکمت ۵۱💢
♻️وَ قَالَ (علیه السلام): عَیْبُکَ مَسْتُورٌ، مَا أَسْعَدَکَ جَدُّک عیب تو پنهان است، تا وقتی بخت و اقبال[جَدُّ] یار توست [اسعد]
🔰حکمت ۵۱ از جهت مضمونی به حکمت ۹ شبیه است: إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ هنگامى که دنیا به کسى روى آورد نیکى هاى دیگران را به او عاریت مى دهد. وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ و هنگامى که دنیا به کسى پشت کند نیکى هاى خودش را نیز از او سلب مى نماید.
❇️شانس همان ثروت است ، مرحوم قطب راوندی در شرح این حکمت می فرماید: ما دُمْتَ غَنِیّاً لا تُظْهِرُ مَعایِبَکَ عِنْدَ النَّاسِ عیوب انسان پولدار را کسی نمی بیند. وَ الْفَقِیرُ مُنْتَهِکُ السِّرِّ عِنْدَهُم. و الجد: البخت. ولی فقریک عیب کوچک هم داشته باشد همان عیب بزرگ و موجب بی آبرویی او میشود.و شانس همان ثروت است.
✅️ البته باید در نظر داشت که این تایید نیست وحضرت نمی خواهد بفرماید که این کار، کار درستی است، بلکه، مردم اینگونه هستندو اینگونه قضاوت می کنند، اگر چه قضاوتهای باطل و اشتباهی است.
بخت با تو یار باشدنه عقل 🔰ابن ابی الحدید در شرح کلام حضرت جمله ای می گوید: سَمِعَ مِنِ اِمْرَأَةٍ مِنَ اَلْأَعْرَابِ تَرْقُصُ اِبْناً لَهَا از یک خانم بادیه نشین شنیده شد که وقتی با بچه اش بازی می کرد اینگونه می گفت: فَتَقُولُ لَهُ رَزَقَکَ اَللَّهُ جَدّاً یَخْدُمُکَ عَلَیْهِ ذَوُو الْعُقُولِ خدا به تو شانسی بدهد که عاقلان بیایند تو را خدمت کنند. وَ لاَ رزقُکَ عَقْلاً تخدُمُ بِهِ ذَوی الْجُدُود نه اینکه به تو عقلی بدهد که بخواهی بروی بر درگاه خوش شانس ها خدمت کنی.
✅گاهی کسانی که به مسئولیت میرسند لیاقت و شانیت آن کار را ندارند ولی چون اقبال و شانسی در آنها بوده این اتفاق افتاده است.
↩️ چهار برداشت از حکمت ۵۱:
1⃣هنگامى که دنیا به کسى اقبال کند تمام عیوب او را به فراموشى مى سپارند، بلکه گاهى عیب را حُسن معرفى مى کنند. و به عکس، هنگامى که دنیا به کسى پشت کند صفات برجسته او را نادیده مى گیرند، بلکه گاهى عیب مى شمرند و این اشتباه بزرگى است که بسیارى از مردم گرفتار آن هستند.
2⃣ انسان باید بکوشد عیوب خویش را که از چشم مردم به سبب اقبال دنیا پنهان شده، دریابد و نیز محاسن و صفات نیک خود را که به دلیل پشت کردن دنیا به او در نظر مردم ناچیز شمرده مى شود کم نشمارد. ✅انسان باید محاسن ومعایب خود را بشناسد.
3⃣ انسان باید از زوال نعمت ها نگران نشود شاید خداوند مى خواهد بدین وسیله عیوب او را روشن سازد تا براى برطرف کردن آن بکوشد که این خود نعمتى از سوى پروردگار محسوب مى شود. (شرایطی پیش می آید که او میفهمد بخل یا کبر داشته، وابستگی داشته و به فکر اصلاح آن می افتد) ✅️مشقت ورنج، گاهی مقدمه رحمت و خیر است.
4⃣به هنگام اقبال دنیا به انسان، مغرور نشود و خود را برىء از عیوب نداند، چرا که مردم عیوب او را نادیده مى گیرند و چه بسا از وى چنان تمجید کنند که سبب غرور او گردد.
🔻سه نکته از حکمت ۵۱:
👈نکته۱: اگر انسان اهل تقوا باشد خداوند آبروی او را حفظ میکند. خداونددر قران کریم می فرماید: 《 یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ؛ اعراف - ۲۶》 ای فرزندان آدم! ما لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است! همانگونه که لباس برای ستر عیوب است، لباس تقوا نیز باعث میشود اگر انسان عیوبی دارد آن عیوب را بپوشاند.
👈 نکته ۲: پوشیده شدن عیب ها اگر با شانس باشد و لیاقت در آن لحاظ نشده باشد، موقت است. (کسی عیوب زیادی دارد ولی به خاطر پارتی بازی و شانس و ... مسئول شده باشد، این شخص عزت و قدرت و بزرگی اش ماندگار نیست و زود از دست میرود: امیرالمومنین فرمودند: کُلُّ اَمْرٍ ذى بالٍ لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ هر کار داراى اهمیّتى که بدون یاد خدا آغاز گردد، به سرانجام نمى رسد. دو معنای این روایت: +هر کاری با لفظ "بسم الله " شروع نشود، ابتر می ماند. + هر کاری با وسم و نشانه خدایی آغاز نشود به سرانجام نمی رسد، وقتی کاری خدایی نبود و شانسی و پارتی بازی و ... بود به ماندگاری و نتیجه دلخواه نمی رسد.
👈 نکته ۳: بحث شانس و اقبال و بخت به معنایی که در ذهن ما است، وجود ندارد. شانس اگر به معنای تصادفی بودن اتفاقات و بی حساب بودن اتفاقات عالم است با حکمت خدای متعال در تعارض است.
🟢 علامه شهید مرتضی مطهری در کتاب انسان و سرنوشت به موضوع بخت و شانس اشاره کرده ومی نویسد: هیچ چیز در عالم از روی تصادف و اتفاق رخ نمی دهد. همه چیز در نظامی متقن، متکی بر سلسله علل خویش هستند. اما در نگاه عموم مردم که بسیاری از علل و عوامل پنهان است و تنها به فعالیت ظاهری شخص توجه می کنند از سودهای کلان او تعبیر به خوش شانسی می کنند، پس شانس به معنای تصادف در سنت پیامبر(ص) و مکتب اسلام جایگاه ندارد و درست نمی باشد؛
🟢چرا که با اصل علیت منافات دارد؛ ... اما باید دیدگاه ما نسبت به علت ها گسترش یابد و علاوه بر علت های مادی و ظاهری به علت های روحی و معنوی نیز توجه کنیم و حتی تاثیر نسل های گذشته در نسل آینده را نادیده نگیریم.
↔️مثال: آنچه از او به خوش شانسی یاد می کنیم شاید دعای مادری بوده که برای بچه اش دعا کرده و الان ما آن علت را نمی بینیم و اسمش را شانس می گذاریم.
↔️مثال: گاهی روحیات و افکار و نیت های خود شخص علت این خوش شانسی ها میشود، کسی که خوش قلب است، بخشنده است، ظرفیت روحی زیادی دارد خوش بخت است و اقبال همراه اوست.
اللهم وفقنا لما تحبّ و ترضی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۱۰/۲۰ . ۲۸ جمادی الثانی
💢 حکمت ۵۱💢
♻️وَ قَالَ (علیه السلام): عَیْبُکَ مَسْتُورٌ، مَا أَسْعَدَکَ جَدُّک
عیب تو پنهان است، تا وقتی بخت و اقبال[جَدُّ] یار توست [اسعد]
🔰حکمت ۵۱ از جهت مضمونی به حکمت ۹ شبیه است:
إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَى أَحَد أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ
هنگامى که دنیا به کسى روى آورد نیکى هاى دیگران را به او عاریت مى دهد.
وَإِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ
و هنگامى که دنیا به کسى پشت کند نیکى هاى خودش را نیز از او سلب مى نماید.
❇️شانس همان ثروت است ،
مرحوم قطب راوندی در شرح این حکمت می فرماید:
ما دُمْتَ غَنِیّاً لا تُظْهِرُ مَعایِبَکَ عِنْدَ النَّاسِ
عیوب انسان پولدار را کسی نمی بیند.
وَ الْفَقِیرُ مُنْتَهِکُ السِّرِّ عِنْدَهُم. و الجد: البخت.
ولی فقریک عیب کوچک هم داشته باشد همان عیب بزرگ و موجب بی آبرویی او میشود.و شانس همان ثروت است.
✅️ البته باید در نظر داشت که این تایید نیست وحضرت نمی خواهد بفرماید که این کار، کار درستی است، بلکه، مردم اینگونه هستندو اینگونه قضاوت می کنند، اگر چه قضاوتهای باطل و اشتباهی است.
بخت با تو یار باشدنه عقل
🔰ابن ابی الحدید در شرح کلام حضرت جمله ای می گوید:
سَمِعَ مِنِ اِمْرَأَةٍ مِنَ اَلْأَعْرَابِ تَرْقُصُ اِبْناً لَهَا
از یک خانم بادیه نشین شنیده شد که وقتی با بچه اش بازی می کرد اینگونه می گفت:
فَتَقُولُ لَهُ رَزَقَکَ اَللَّهُ جَدّاً یَخْدُمُکَ عَلَیْهِ ذَوُو الْعُقُولِ
خدا به تو شانسی بدهد که عاقلان بیایند تو را خدمت کنند.
وَ لاَ رزقُکَ عَقْلاً تخدُمُ بِهِ ذَوی الْجُدُود
نه اینکه به تو عقلی بدهد که بخواهی بروی بر درگاه خوش شانس ها خدمت کنی.
✅گاهی کسانی که به مسئولیت میرسند لیاقت و شانیت آن کار را ندارند ولی چون اقبال و شانسی در آنها بوده این اتفاق افتاده است.
↩️ چهار برداشت از حکمت ۵۱:
1⃣هنگامى که دنیا به کسى اقبال کند تمام عیوب او را به فراموشى مى سپارند، بلکه گاهى عیب را حُسن معرفى مى کنند.
و به عکس، هنگامى که دنیا به کسى پشت کند صفات برجسته او را نادیده مى گیرند، بلکه گاهى عیب مى شمرند و این اشتباه بزرگى است که بسیارى از مردم گرفتار آن هستند.
2⃣ انسان باید بکوشد عیوب خویش را که از چشم مردم به سبب اقبال دنیا پنهان شده، دریابد و نیز محاسن و صفات نیک خود را که به دلیل پشت کردن دنیا به او در نظر مردم ناچیز شمرده مى شود کم نشمارد.
✅انسان باید محاسن ومعایب خود را بشناسد.
3⃣ انسان باید از زوال نعمت ها نگران نشود شاید خداوند مى خواهد بدین وسیله عیوب او را روشن سازد تا براى برطرف کردن آن بکوشد که این خود نعمتى از سوى پروردگار محسوب مى شود. (شرایطی پیش می آید که او میفهمد بخل یا کبر داشته، وابستگی داشته و به فکر اصلاح آن می افتد)
✅️مشقت ورنج، گاهی مقدمه رحمت و خیر است.
4⃣به هنگام اقبال دنیا به انسان، مغرور نشود و خود را برىء از عیوب نداند، چرا که مردم عیوب او را نادیده مى گیرند و چه بسا از وى چنان تمجید کنند که سبب غرور او گردد.
🔻سه نکته از حکمت ۵۱:
👈نکته۱: اگر انسان اهل تقوا باشد خداوند آبروی او را حفظ میکند.
خداونددر قران کریم می فرماید:
《 یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ؛ اعراف - ۲۶》
ای فرزندان آدم! ما لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را میپوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است!
همانگونه که لباس برای ستر عیوب است، لباس تقوا نیز باعث میشود اگر انسان عیوبی دارد آن عیوب را بپوشاند.
👈 نکته ۲: پوشیده شدن عیب ها اگر با شانس باشد و لیاقت در آن لحاظ نشده باشد، موقت است.
(کسی عیوب زیادی دارد ولی به خاطر پارتی بازی و شانس و ... مسئول شده باشد، این شخص عزت و قدرت و بزرگی اش ماندگار نیست و زود از دست میرود:
امیرالمومنین فرمودند:
کُلُّ اَمْرٍ ذى بالٍ لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ
هر کار داراى اهمیّتى که بدون یاد خدا آغاز گردد، به سرانجام نمى رسد.
دو معنای این روایت:
+هر کاری با لفظ "بسم الله " شروع نشود، ابتر می ماند.
+ هر کاری با وسم و نشانه خدایی آغاز نشود به سرانجام نمی رسد، وقتی کاری خدایی نبود و شانسی و پارتی بازی و ... بود به ماندگاری و نتیجه دلخواه نمی رسد.
👈 نکته ۳: بحث شانس و اقبال و بخت به معنایی که در ذهن ما است، وجود ندارد. شانس اگر به معنای تصادفی بودن اتفاقات و بی حساب بودن اتفاقات عالم است با حکمت خدای متعال در تعارض است.
🟢 علامه شهید مرتضی مطهری در کتاب انسان و سرنوشت به موضوع بخت و شانس اشاره کرده ومی نویسد:
هیچ چیز در عالم از روی تصادف و اتفاق رخ نمی دهد. همه چیز در نظامی متقن، متکی بر سلسله علل خویش هستند. اما در نگاه عموم مردم که بسیاری از علل و عوامل پنهان است و تنها به فعالیت ظاهری شخص توجه می کنند از سودهای کلان او تعبیر به خوش شانسی می کنند، پس شانس به معنای تصادف در سنت پیامبر(ص) و مکتب اسلام جایگاه ندارد و درست نمی باشد؛
🟢چرا که با اصل علیت منافات دارد؛ ...
اما باید دیدگاه ما نسبت به علت ها گسترش یابد و علاوه بر علت های مادی و ظاهری به علت های روحی و معنوی نیز توجه کنیم و حتی تاثیر نسل های گذشته در نسل آینده را نادیده نگیریم.
↔️مثال: آنچه از او به خوش شانسی یاد می کنیم شاید دعای مادری بوده که برای بچه اش دعا کرده و الان ما آن علت را نمی بینیم و اسمش را شانس می گذاریم.
↔️مثال: گاهی روحیات و افکار و نیت های خود شخص علت این خوش شانسی ها میشود، کسی که خوش قلب است، بخشنده است، ظرفیت روحی زیادی دارد خوش بخت است و اقبال همراه اوست.
اللهم وفقنا لما تحبّ و ترضی