بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴٠٢/١٠/١٣ . ۲١جمادالثانی
💢 حکمت۳٩💢
⭕وَ قَالَ (علیه السلام): لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ، إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ. هیچ تقرب و نزدیکی بامستحبات[بِالنَّوَافِلِ] برای شخص بوجود نمیآید وقتی که این مستحبات به واجبات ضرر برساند. از جملات کاربردی است که روزانه با آن سرو کار داریم و عمل به آن از واجبات است.
🔺در حکمت٢٧٩ هم همین مضمون آمده : إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ، فَارْفُضُوهَا. وقتی نوافل و مستحبات به واجبات ضرر میرساند، رهایش کنید. در کتاب تمام نهج البلاغه در ذیل این حکمت دارد: اذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا وقتی نوافل و مستحبات به واجبات ضرر میرساند، رهایش کنید. لاَ تَقْضُوا النّافِلَةَ فی وَقْتِ الْفَریضَةِ نماز مستحبی را در وقت نماز واجب نخوانید. لکِنِ ابْدَؤُوا بِالْفَریضَةِ ثُمَّ صَلُّوا مَا بَدَا لَکُمْ ابتدا نماز واجب را بخوانید بعد نماز های مستحبی که پیش می آید را بخوانید. فَإِنَّهُ لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ هیچ تقریبی در نوافل نیست هنگامی که به واجبات ضرر برساند. وَلاَ یُصَلِّی الرَّجُلُ نَافِلَةً فی وَقْتِ فَریضَة، هیچ کسی مستحبی را در زمان واجب اقامه نکند. وَلاَ یَتْرُکُهَا إِلّا مِنْ عُذْر از آن طرف هم نوافل را به طور کلی ترک نکنید. وَلکِنْ یَقْضی بَعْدَ ذَلِکَ إِذَا أَمْکَنَهُ الْقَضَاءَ حتی اگر نتوانستید برخی نوافل را در وقت خودش بخوانید می توانید آنها را در وقت دیگری قضا کنید فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ یَقُولُ: (الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ) خداوند در قرآن میفرمایند: مؤمنان کسانی هستند که دائم در نمازند. یَعْنِی الَّذینَ یَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ وَمَا فَاتَهُمْ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّیْلِ این آیه به این معناست که اگر مستحباتشان در شب قضا شد آن را در صبح به جا میآورند و اگر در روز قضا شد در شب به جا میآورند.
✅ تفاوت واجبات و مستحبات در مصالح آن است. آن اموری که مصلحت شدید داشته باشند و خداوند به هیچ وجه حاضر به ترک آنها نشود، واجب هستند و آن اموری که اگر چه مصلحت دارند ولی مصلحت آنها به اندازه واجب نیست، مستحب میشوند.
⏪ معانی حکمت٣٩:
1⃣وقتی کار مستحبی به کار واجب ضرر بزند، ارزش و ثواب آن کار مستحبی هم پایین می آید.
+ وقتی کسی تمام وقت به فقرا رسیدگی کند ولی بدهی خودش را پرداخت نکند و طلبکار را به زحمت بینازد ارزش کار خیرش کم میشود.
+ وقتی کسی تا آخر شب هیئت باشد و نماز صبحش قضا شود، ارزش روضه اش کم میشود.
2⃣وقتی کار مستحبی ضرر به کار واجب بزند، کار مستحب از اصل باطل و بی ارزش است.
+کسی که روزه قضا دارد ولی روزه مستحبی میگیرد. این روزه مستحبی از اصل باطل است و ارزشی ندارد.
+ کسی که وصیت کند از ثلث اموال من فلان کار مستحبی را انجام بدهید در حالی که حج واجب به عهده او بوده، اول باید حج را انجام داد اگر چیزی ماند به آن مستحبات و انفاق ها میرسد.
👈نکته1⃣: اهمیت مستحبات: مرحوم صاحب جواهر در کتاب قضا و شهادات در عدالت شاهد میفرماید: بعضی از فقها معتقدند که ترک جمیع سنن و مستحبات در صورتی که دلیل بر بیاعتنایی به سنن اسلامی باشد منافی و قادح عدالت است.
🔺ثمره مستحبات، تکمیل واجبات است: عن أبی حمزة الثّمالیّ : رَأَیتُ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام یُصَلّی فَسَقَطَ رِداءُ عَن مَنکِبَیهِ ، ابو حمزه ثُمالى میگوید على بن الحسین را دیدم که نماز مىخوانْد و ردایش از شانههایش افتاد؛ فَلَم یُسَوِّهِ حَتّى فَرَغَ مِن صَلاتِهِ ، ولى آن را صاف نکرد تا از نمازش فارغ شد. قالَ : فَسَأَلتُهُ عَن ذلِکَ علّت را از ایشان جویا شدم . فَقالَ : وَیحَکَ! أتَدری بَینَ یَدَی مَن کُنتُ؟ فرمود: «واى بر تو! آیا مىدانى جلوى چه کسى بودم؟ إنَّ العَبدَ لا تُقبَلُ مِنهُ صَلاةٌ إلّا ما أقبَلَ مِنها از نماز بنده ، جز آنچه را به آن توجّه داشته ، نمىپذیرند». فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ! هَلَکنا. گفتم: فدایت شوم! هلاک شدیم! فَقالَ : کَلّا، إنَّ اللَّهَ تَعالى یُتَمِّمُ ذلِکَ بِالنَّوافِلِ فرمود: «هرگز! خداى متعال ، آن نمازها را با نافلهها کامل مىکند».
🔺نوافل و مستحبات باعث تقرب به خدا میشوند: حدیث قدسی: مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَیْهِ هیچ بنده ای با چیزی محبوب تر در نزد من از آنچه بر او واجب ساخته ام، به من نزدیک نمی شود. وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ بنده، با کارهای مستحب به من نزدیک می شود، تا آن جا که او را دوست می دارم. فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ لَهُ سَمْعَهُ اَلَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَدَهُ اَلَّتِی یَبْطِشُ بِهَا. پس چون دوستش داشتم، گوش شنوایش، چشم بینایش، زبان گویایش و دست نیرومندش می شوم
💮 در سیره اهل بیت هم به برخی مستحبات به طور ویژه تاکید شده است. مثل صدقه دادن، نماز شب، قرآن خواندن، نماز اول ماه قمری، نماز جعفر طیار، نماز غفیله و... همچنین درباره حضرت زهرا نقل شده که ایشان اینقدر به نماز می ایستاد تا پاهایشان ورم مینمود. (حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا)
👈نکته2⃣ : لزوم اولویت بندی امور در روایات:
🔺ضایع کردن اولویت ها: غرر الحکم: مَنِ اِشْتَغَلَ بِغَیْرِ اَلْمُهِمِّ قَدْ ضَیَّعَ اَلْأَهَمَّ. آنکه به چیزى غیر مهم خود را مشغول دارد، مهمتر را از دست مىدهد.
🔺نرسیدن به مطلوب : عیون المواعظ: مَنِ اِشْتَغَلَ بِالْفُضُولِ فَاتَهُ مِنْ مُهِمِّهِ اَلْمَأْمُولُ هر کس به چیز بیهوده بپردازد، آنچه را که مهم و مطلوب است از دستمىدهد.
🔺اکثرا دنبال کم ارزش ها هستند،امیرالمومنین: إِنَّ کَثِیراً مِنَ اَلنَّاسِ یَطْلُبُونَ اَلْفُضُولَ بسیارى از مردمان به جستجوى چیزهاى غیر اصلى و زاید برمىخیزند، وَ یَضَعُونَ اَلْأُصُولَ و از به دست- آوردن چیزهاى اصلى غافل مىمانند. فَمَنْ أَحْرَزَ اَلْأَصْلَ اِکْتَفَى بِهِ عَنِ اَلْفَضْلِ هر کس اصل را به دست آورد، از غیر اصل دست مىکشد.
💮مهم یعنی آنچه از ما میپرسند نه فقط واجب و مستحب شرعی باشد ،غرر الحکم: کُنْ مَشْغُولاً بِمَا أَنْتَ عَنْهُ مَسْئُولٌ به چیزى مشغول باش که مسئول آنى.
💮خوش به حال یک دله ها، غرر الحکم: طُوبَى لِمَنْ قَصُرَ هِمَّتُهُ عَلَى مَا یَعْنِیهِ خوشا به حال کسى که همّ خود را منحصر به چیزى مىکند که به او مربوط است، وَ جَعَلَ کُلَّ جِدِّهِ لِمَا یُنْجِیهِ و همه کوشش خود را مصروف چیزى مىدارد که سبب نجات او است.
❌"عدم رعایت اولویتها" باعث سقوط میشود. غرر الحکم: یَسْتَدَّلُ عَلى إدْبارِ الدُّوَلِ بِأرْبَع چهار چیز است که دلیل بر سقوط دولت ها مى شود: تَضییعِ الاُصُولِ ۱. ضایع ساختن اصول، وَ التَمَسُّکِ بِالْفُرُوعِ ۲.چسبیدن به فروع وَتَقْدیمِ الاْراذِلِ ۳.مقدم داشتن اراذل وَتَأخیرِ الاْفاضِلِ ۴. و مؤخر داشتن افاضل
🔺قصد قربت در کارهای عبادی شرط است ولی خداوند رضایت ندارد که ما کارهای با اولویت بیشتر را رها کنیم و به کارهای کم اولویت بپردازیم.
👈نکته 3⃣: راه تشخیص کارهای اولویت دار:
🔺در اصول فقه دو باب تعارض و تزاحم داریم که به تشخیص اولویت ها کمک میکند. ☆ باب تعارض: یعنی تکاذب دو دلیل. وقتی دو روایت داریم که یکی میگوید نماز جمعه در زمان غیبت واجب است دیگری میگوید حرام است. هر کدام از این دو را بگیریم در واقع داریم دیگری را تکذیب می کنیم. اگر بگوییم نماز جمعه واجب است پس روایت دیگر را تکذیب کرده ایم. در باب تعارض ادله فقهاء به مباحث سندی توجه میکنند و هر حدیثی که سند قوی تری داشته باشد را قبول میکنند.
☆ باب تزاحم: دو تکلیف از جانب شرع بر من لازم شده، هر دو هم درست هستند و یکدیگر را تکذیب نمی کنند ولی من توان انجام هر دو را ندارم. التَّزاحُم هوَ التَّنافِی بَیْنَ الْحُکمَیْنِ بِسَبَبِ عَدَمِ قُدْرَةِ الْمُکَلَّفِ ... فِی عَالَمِ اَلاِمْتِثَالِ وقتی دو حکم برای مکلف لازم شده باشد ولی او در عالم امتثال قدرت بر هر دو نداشته باشد.
☆هم نماز در حال قضا است، هم کسی غرق شده و نیاز به کمک دارد در حالی که این شخص فقط یکی از این دو کار را می تتواند انجام بدهد.
☆ یا دو نفر در حال غرق شدن هستند و ما فقط می توانیم یکی را نجات دهیم، یا باید یک فرد عادی را نجات دهیم یا یک دانشمند را.
🔺در کتب "فقه و اصول "راههایی برای تشخیص کار اولویت دار ذکر شده است که دو تا از آنها که مهمتر هستند و در زندگی روزمره نیز به کار میروند عبارتند از:
1⃣کار دارای اولویت ، کاری است که بدل و جایگزین ندارد: ما دو وظیفه به عهده داریم، شستن لباس نجس، وضو گرفتن. ♤ وقتی آب به اندازه هر دو نداشته باشیم باید فقط یکی را انتخاب کنیم. کدام را انتخاب کنیم با اینکه هر دو لازم هستند؟ کاری که جایگزین ندارد را انتخاب می کنیم. با آب لباس را تطهیر میکنیم و بعد به جای وضو تیمم می کنیم.
♤ در امور عادی و روزانه نیز کاری که می تواند بدل داشته باشد اولویت کمتری دارد.
♤ احترام به والدین یا نهی از منکر آنها (در صورتی که هر دو امکان داشته باشد که هر دو را انجام میدهیم ولی اگر فقط یکی از آنها را بتوانیم انجام دهیم) اگر نهی از منکر را انجام دهیم دیگر احترام نمیشود و بالعکس. در این صورت ما باید اکرام و احترام را بگیریم چون طرف مقابل که نهی از منکر است بدل دارد وکسی جز ما هم میتواند این کار را انجام دهد.
♤ در امور عادی هم برخی کارها را میتوان به دیگران سپرد و از پس آن بر می آیند، ولی برخی کارها هست که خود باید شخصا انجام دهی تا به آن نتیجه مطلوب برسی. تعیین اولویت آن است که ما کارهایی که جایگزین ندارند را انتخاب کنیم و دیگر امور را واگذار کنیم.
♤ در مسؤلین و چند شغلی هم همین است. کسی که چند شغل دارد آن را که بدل دارد و دیگران می توانند از پس از آن بر بیایند را واگذار کند و آن که واقعا کسی نمی تواند از عهده اش بر بیاید را انجام بدهد. در حکمت ۴٠٣ فرمود: مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ، خَذَلَتْهُ الْحِیَلُ کسى که به کارهاى مختلف بپردازد نقشه ها و تدبیرهایش به جایى نمى رسد.
2⃣ کارهایی دارای اولویت هسستند که زمان آنها محدود است، ولی اموری که زمان بیشتری دارند اولویت کمتری دارند.
◇ اگر بین خواندن نماز اول وقت یا پاک کردن مسجد از نجاست تزاحم به وجود بیاید باید آن که دارای وقت بیشتری است را به تاخیر بیندازد. اول مسجد را تطهیر کند بعد نماز را در آخر وقت بخواند.
◇ در امور عادی زندگی نیز بعضی کارها را اگر الان انجام ندهیم کل ان از دستمان میرود، ولی اگر بعضی را الان انجام ندهیم بعدا می توانیم انجام دهیم.
◇ در شب قدر میشود خوابید ولی ثواب و رشدی که در شب قدر در بیداری هست در غیر بیداری نیست، ایجا اولویت در بیداری است.
◇ در مناسبت هایی که حضور در جامعه و تظاهرات و نشان دادن اجتماع لازم است، اولویت درس خواندن نیست چون درس را میشود بعدا خواند ولی اگر وقت این جلسه و تظاهرات گذشت دیگر قابل جبران نیست.
◇ اگر در جوانی برخی کارها را انجام ندهیم در میان سالی و پیری هم میتوان آنها را انجام داد، ولی اگر بعضی کارها در جوانی و قدرت انجام نشوند در پیری دیگر قابل دست یابی نیستند. فیلم دیدن را میشود در پیری هم انجام داد، ولی درس خواندن و مطالعه و فهم در پیری شدنی نیست.
🔺جوانی: پیامبرص فرمود : کُن عَلی عُمرِکَ اَشَحُّ مِنکَ عَلی دِرهَمِکَ وَ دینارِک. در مورد عمر خود بخیل تر از پول و ثروت خود باش.
🔺 الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ. علم آموزی در کودکی همچون نقش زدن بر سنگ است(میماند). وَالتـَّوْبَةُ حَسَنٌ وَهُوَ مِنَ الشَّبابِ أَحْسَنُ. توبه نیکو است وان در جوانی نیکوتر است.
💮 حتی ورزش باید در دوران خاصی باشد، آنچه باعث تقویت قوای بدنی و دوام سلامتی میشود، ورزش و تندرستی در جوانی است، در پیری ورزشی هم اگر هست برای ترمیم ضعف هاست.
⭕️ وَ قَالَ (علیه السلام): لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ، إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ. تقریبی به وسیله نوافل به وجود نمیآید وقتی که به واجبات ضرر برساند.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴٠٢/١٠/١٣ . ۲١جمادالثانی
💢 حکمت۳٩💢
⭕وَ قَالَ (علیه السلام): لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ، إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ.
هیچ تقرب و نزدیکی بامستحبات[بِالنَّوَافِلِ] برای شخص بوجود نمیآید وقتی که این مستحبات به واجبات ضرر برساند.
از جملات کاربردی است که روزانه با آن سرو کار داریم و عمل به آن از واجبات است.
🔺در حکمت٢٧٩ هم همین مضمون آمده :
إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ، فَارْفُضُوهَا.
وقتی نوافل و مستحبات به واجبات ضرر میرساند، رهایش کنید.
در کتاب تمام نهج البلاغه در ذیل این حکمت دارد:
اذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا
وقتی نوافل و مستحبات به واجبات ضرر میرساند، رهایش کنید.
لاَ تَقْضُوا النّافِلَةَ فی وَقْتِ الْفَریضَةِ
نماز مستحبی را در وقت نماز واجب نخوانید.
لکِنِ ابْدَؤُوا بِالْفَریضَةِ ثُمَّ صَلُّوا مَا بَدَا لَکُمْ
ابتدا نماز واجب را بخوانید بعد نماز های مستحبی که پیش می آید را بخوانید.
فَإِنَّهُ لاَ قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ
هیچ تقریبی در نوافل نیست هنگامی که به واجبات ضرر برساند.
وَلاَ یُصَلِّی الرَّجُلُ نَافِلَةً فی وَقْتِ فَریضَة،
هیچ کسی مستحبی را در زمان واجب اقامه نکند.
وَلاَ یَتْرُکُهَا إِلّا مِنْ عُذْر
از آن طرف هم نوافل را به طور کلی ترک نکنید.
وَلکِنْ یَقْضی بَعْدَ ذَلِکَ إِذَا أَمْکَنَهُ الْقَضَاءَ
حتی اگر نتوانستید برخی نوافل را در وقت خودش بخوانید می توانید آنها را در وقت دیگری قضا کنید
فَإِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ یَقُولُ: (الَّذِینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ)
خداوند در قرآن میفرمایند: مؤمنان کسانی هستند که دائم در نمازند.
یَعْنِی الَّذینَ یَقْضُونَ مَا فَاتَهُمْ مِنَ اللَّیْلِ بِالنَّهَارِ وَمَا فَاتَهُمْ مِنَ النَّهَارِ بِاللَّیْلِ
این آیه به این معناست که اگر مستحباتشان در شب قضا شد آن را در صبح به جا میآورند و اگر در روز قضا شد در شب به جا میآورند.
✅ تفاوت واجبات و مستحبات در مصالح آن است. آن اموری که مصلحت شدید داشته باشند و خداوند به هیچ وجه حاضر به ترک آنها نشود، واجب هستند و آن اموری که اگر چه مصلحت دارند ولی مصلحت آنها به اندازه واجب نیست، مستحب میشوند.
⏪ معانی حکمت٣٩:
1⃣وقتی کار مستحبی به کار واجب ضرر بزند، ارزش و ثواب آن کار مستحبی هم پایین می آید.
+ وقتی کسی تمام وقت به فقرا رسیدگی کند ولی بدهی خودش را پرداخت نکند و طلبکار را به زحمت بینازد ارزش کار خیرش کم میشود.
+ وقتی کسی تا آخر شب هیئت باشد و نماز صبحش قضا شود، ارزش روضه اش کم میشود.
2⃣وقتی کار مستحبی ضرر به کار واجب بزند، کار مستحب از اصل باطل و بی ارزش است.
+کسی که روزه قضا دارد ولی روزه مستحبی میگیرد. این روزه مستحبی از اصل باطل است و ارزشی ندارد.
+ کسی که وصیت کند از ثلث اموال من فلان کار مستحبی را انجام بدهید در حالی که حج واجب به عهده او بوده، اول باید حج را انجام داد اگر چیزی ماند به آن مستحبات و انفاق ها میرسد.
👈نکته1⃣:
اهمیت مستحبات:
مرحوم صاحب جواهر در کتاب قضا و شهادات در عدالت شاهد میفرماید: بعضی از فقها معتقدند که ترک جمیع سنن و مستحبات در صورتی که دلیل بر بیاعتنایی به سنن اسلامی باشد منافی و قادح عدالت است.
🔺ثمره مستحبات، تکمیل واجبات است:
عن أبی حمزة الثّمالیّ : رَأَیتُ عَلِیَّ بنَ الحُسَینِ علیه السلام یُصَلّی فَسَقَطَ رِداءُ عَن مَنکِبَیهِ ،
ابو حمزه ثُمالى میگوید على بن الحسین را دیدم که نماز مىخوانْد و ردایش از شانههایش افتاد؛
فَلَم یُسَوِّهِ حَتّى فَرَغَ مِن صَلاتِهِ ،
ولى آن را صاف نکرد تا از نمازش فارغ شد.
قالَ : فَسَأَلتُهُ عَن ذلِکَ
علّت را از ایشان جویا شدم .
فَقالَ : وَیحَکَ! أتَدری بَینَ یَدَی مَن کُنتُ؟
فرمود: «واى بر تو! آیا مىدانى جلوى چه کسى بودم؟
إنَّ العَبدَ لا تُقبَلُ مِنهُ صَلاةٌ إلّا ما أقبَلَ مِنها
از نماز بنده ، جز آنچه را به آن توجّه داشته ، نمىپذیرند».
فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداکَ! هَلَکنا.
گفتم: فدایت شوم! هلاک شدیم!
فَقالَ : کَلّا، إنَّ اللَّهَ تَعالى یُتَمِّمُ ذلِکَ بِالنَّوافِلِ
فرمود: «هرگز! خداى متعال ، آن نمازها را با نافلهها کامل مىکند».
🔺نوافل و مستحبات باعث تقرب به خدا میشوند:
حدیث قدسی: مَا یَتَقَرَّبُ إِلَیَّ عَبْدِی بِشَیْءٍ أَحَبَّ مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَیْهِ
هیچ بنده ای با چیزی محبوب تر در نزد من از آنچه بر او واجب ساخته ام، به من نزدیک نمی شود.
وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ بنده، با کارهای مستحب به من نزدیک می شود، تا آن جا که او را دوست می دارم.
فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ لَهُ سَمْعَهُ اَلَّذِی یَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِی یُبْصِرُ بِهِ وَ یَدَهُ اَلَّتِی یَبْطِشُ بِهَا.
پس چون دوستش داشتم، گوش شنوایش، چشم بینایش، زبان گویایش و دست نیرومندش می شوم
💮 در سیره اهل بیت هم به برخی مستحبات به طور ویژه تاکید شده است.
مثل صدقه دادن، نماز شب، قرآن خواندن، نماز اول ماه قمری، نماز جعفر طیار، نماز غفیله و...
همچنین درباره حضرت زهرا نقل شده که ایشان اینقدر به نماز می ایستاد تا پاهایشان ورم مینمود.
(حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا)
👈نکته2⃣ :
لزوم اولویت بندی امور در روایات:
🔺ضایع کردن اولویت ها:
غرر الحکم: مَنِ اِشْتَغَلَ بِغَیْرِ اَلْمُهِمِّ قَدْ ضَیَّعَ اَلْأَهَمَّ.
آنکه به چیزى غیر مهم خود را مشغول دارد، مهمتر را از دست مىدهد.
🔺نرسیدن به مطلوب :
عیون المواعظ: مَنِ اِشْتَغَلَ بِالْفُضُولِ فَاتَهُ مِنْ مُهِمِّهِ اَلْمَأْمُولُ
هر کس به چیز بیهوده بپردازد، آنچه را که مهم و مطلوب است از دستمىدهد.
🔺اکثرا دنبال کم ارزش ها هستند،امیرالمومنین:
إِنَّ کَثِیراً مِنَ اَلنَّاسِ یَطْلُبُونَ اَلْفُضُولَ
بسیارى از مردمان به جستجوى چیزهاى غیر اصلى و زاید برمىخیزند،
وَ یَضَعُونَ اَلْأُصُولَ
و از به دست- آوردن چیزهاى اصلى غافل مىمانند.
فَمَنْ أَحْرَزَ اَلْأَصْلَ اِکْتَفَى بِهِ عَنِ اَلْفَضْلِ
هر کس اصل را به دست آورد، از غیر اصل دست مىکشد.
💮مهم یعنی آنچه از ما میپرسند نه فقط واجب و مستحب شرعی باشد ،غرر الحکم:
کُنْ مَشْغُولاً بِمَا أَنْتَ عَنْهُ مَسْئُولٌ
به چیزى مشغول باش که مسئول آنى.
💮خوش به حال یک دله ها، غرر الحکم: طُوبَى لِمَنْ قَصُرَ هِمَّتُهُ عَلَى مَا یَعْنِیهِ
خوشا به حال کسى که همّ خود را منحصر به چیزى مىکند که به او مربوط است،
وَ جَعَلَ کُلَّ جِدِّهِ لِمَا یُنْجِیهِ
و همه کوشش خود را مصروف چیزى مىدارد که سبب نجات او است.
❌"عدم رعایت اولویتها" باعث سقوط میشود. غرر الحکم:
یَسْتَدَّلُ عَلى إدْبارِ الدُّوَلِ بِأرْبَع
چهار چیز است که دلیل بر سقوط دولت ها مى شود:
تَضییعِ الاُصُولِ
۱. ضایع ساختن اصول،
وَ التَمَسُّکِ بِالْفُرُوعِ
۲.چسبیدن به فروع
وَتَقْدیمِ الاْراذِلِ
۳.مقدم داشتن اراذل
وَتَأخیرِ الاْفاضِلِ
۴. و مؤخر داشتن افاضل
🔺قصد قربت در کارهای عبادی شرط است ولی خداوند رضایت ندارد که ما کارهای با اولویت بیشتر را رها کنیم و به کارهای کم اولویت بپردازیم.
👈نکته 3⃣:
راه تشخیص کارهای اولویت دار:
🔺در اصول فقه دو باب تعارض و تزاحم داریم که به تشخیص اولویت ها کمک میکند.
☆ باب تعارض: یعنی تکاذب دو دلیل. وقتی دو روایت داریم که یکی میگوید نماز جمعه در زمان غیبت واجب است دیگری میگوید حرام است. هر کدام از این دو را بگیریم در واقع داریم دیگری را تکذیب می کنیم.
اگر بگوییم نماز جمعه واجب است پس روایت دیگر را تکذیب کرده ایم.
در باب تعارض ادله فقهاء به مباحث سندی توجه میکنند و هر حدیثی که سند قوی تری داشته باشد را قبول میکنند.
☆ باب تزاحم: دو تکلیف از جانب شرع بر من لازم شده، هر دو هم درست هستند و یکدیگر را تکذیب نمی کنند ولی من توان انجام هر دو را ندارم.
التَّزاحُم هوَ التَّنافِی بَیْنَ الْحُکمَیْنِ بِسَبَبِ عَدَمِ قُدْرَةِ الْمُکَلَّفِ ... فِی عَالَمِ اَلاِمْتِثَالِ
وقتی دو حکم برای مکلف لازم شده باشد ولی او در عالم امتثال قدرت بر هر دو نداشته باشد.
☆هم نماز در حال قضا است، هم کسی غرق شده و نیاز به کمک دارد در حالی که این شخص فقط یکی از این دو کار را می تتواند انجام بدهد.
☆ یا دو نفر در حال غرق شدن هستند و ما فقط می توانیم یکی را نجات دهیم، یا باید یک فرد عادی را نجات دهیم یا یک دانشمند را.
🔺در کتب "فقه و اصول "راههایی برای تشخیص کار اولویت دار ذکر شده است که دو تا از آنها که مهمتر هستند و در زندگی روزمره نیز به کار میروند عبارتند از:
1⃣کار دارای اولویت ، کاری است که بدل و جایگزین ندارد:
ما دو وظیفه به عهده داریم، شستن لباس نجس، وضو گرفتن.
♤ وقتی آب به اندازه هر دو نداشته باشیم باید فقط یکی را انتخاب کنیم. کدام را انتخاب کنیم با اینکه هر دو لازم هستند؟
کاری که جایگزین ندارد را انتخاب می کنیم. با آب لباس را تطهیر میکنیم و بعد به جای وضو تیمم می کنیم.
♤ در امور عادی و روزانه نیز کاری که می تواند بدل داشته باشد اولویت کمتری دارد.
♤ احترام به والدین یا نهی از منکر آنها (در صورتی که هر دو امکان داشته باشد که هر دو را انجام میدهیم ولی اگر فقط یکی از آنها را بتوانیم انجام دهیم)
اگر نهی از منکر را انجام دهیم دیگر احترام نمیشود و بالعکس. در این صورت ما باید اکرام و احترام را بگیریم چون طرف مقابل که نهی از منکر است بدل دارد وکسی جز ما هم میتواند این کار را انجام دهد.
♤ در امور عادی هم برخی کارها را میتوان به دیگران سپرد و از پس آن بر می آیند، ولی برخی کارها هست که خود باید شخصا انجام دهی تا به آن نتیجه مطلوب برسی. تعیین اولویت آن است که ما کارهایی که جایگزین ندارند را انتخاب کنیم و دیگر امور را واگذار کنیم.
♤ در مسؤلین و چند شغلی هم همین است. کسی که چند شغل دارد آن را که بدل دارد و دیگران می توانند از پس از آن بر بیایند را واگذار کند و آن که واقعا کسی نمی تواند از عهده اش بر بیاید را انجام بدهد.
در حکمت ۴٠٣ فرمود:
مَنْ أَوْمَأَ إِلَى مُتَفَاوِتٍ، خَذَلَتْهُ الْحِیَلُ
کسى که به کارهاى مختلف بپردازد نقشه ها و تدبیرهایش به جایى نمى رسد.
2⃣ کارهایی دارای اولویت هسستند که زمان آنها محدود است، ولی اموری که زمان بیشتری دارند اولویت کمتری دارند.
◇ اگر بین خواندن نماز اول وقت یا پاک کردن مسجد از نجاست تزاحم به وجود بیاید باید آن که دارای وقت بیشتری است را به تاخیر بیندازد. اول مسجد را تطهیر کند بعد نماز را در آخر وقت بخواند.
◇ در امور عادی زندگی نیز بعضی کارها را اگر الان انجام ندهیم کل ان از دستمان میرود، ولی اگر بعضی را الان انجام ندهیم بعدا می توانیم انجام دهیم.
◇ در شب قدر میشود خوابید ولی ثواب و رشدی که در شب قدر در بیداری هست در غیر بیداری نیست، ایجا اولویت در بیداری است.
◇ در مناسبت هایی که حضور در جامعه و تظاهرات و نشان دادن اجتماع لازم است، اولویت درس خواندن نیست چون درس را میشود بعدا خواند ولی اگر وقت این جلسه و تظاهرات گذشت دیگر قابل جبران نیست.
◇ اگر در جوانی برخی کارها را انجام ندهیم در میان سالی و پیری هم میتوان آنها را انجام داد، ولی اگر بعضی کارها در جوانی و قدرت انجام نشوند در پیری دیگر قابل دست یابی نیستند.
فیلم دیدن را میشود در پیری هم انجام داد، ولی درس خواندن و مطالعه و فهم در پیری شدنی نیست.
🔺جوانی: پیامبرص فرمود :
کُن عَلی عُمرِکَ اَشَحُّ مِنکَ عَلی دِرهَمِکَ وَ دینارِک.
در مورد عمر خود بخیل تر از پول و ثروت خود باش.
🔺 الْعِلْمُ فِی الصِّغَرِ کَالنَّقْشِ فِی الْحَجَرِ.
علم آموزی در کودکی همچون نقش زدن بر سنگ است(میماند).
وَالتـَّوْبَةُ حَسَنٌ وَهُوَ مِنَ الشَّبابِ أَحْسَنُ.
توبه نیکو است وان در جوانی نیکوتر است.
💮 حتی ورزش باید در دوران خاصی باشد، آنچه باعث تقویت قوای بدنی و دوام سلامتی میشود، ورزش و تندرستی در جوانی است، در پیری ورزشی هم اگر هست برای ترمیم ضعف هاست.
⭕️ وَ قَالَ (علیه السلام): لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ، إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ.
تقریبی به وسیله نوافل به وجود نمیآید وقتی که به واجبات ضرر برساند.
اللهم وفقنا لما تحب و ترضی