بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۲/۹/۱۹ . ۲۴ جمادی
💢 حکمت ۲۸ 💢
🔷وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ. در این گفتار حکیمانه و گهربار مى فرماید: برترین نوع پارسایى مخفى داشتن پارسایى است.
⛔️ زهد یعنی دل نبستن به مظاهر دنیا، به مال و جاه و مقام و ... حکمت ۴۳۹ فرمود : الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ تمام زهد بین دو کلمه قران است. قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ بر آنچه که از دست دادید تاسف مخورید و انچه بدست شما رسید شادی و سرمستی نکنید. (کسی که دلبسته نیست و ظرفیت فقر و غنا را دارد زاهد است.)
🛑 در خطبه ۸۱ فرمود : أَیُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِم حضرت برای زهد سه رکن بیان میکنند: ۱.کوتاه کردن آرزوها _برنامه ریزی عاقلانه برای زندگی_ ۲. نعمت هایی که میرسد را شکر کند (معلوم است زاهد نعمت هایی هم دارد و فقیر نیست) ۳.گناه نکند
⭕️اظهار زهد با اصل زهد در تعارض است، زیرا زاهد کسی است که به هیچ چیز دل بسته نیست حتی همین که به او بگویند زاهد و متقی و... اگر کسی بخواهد زهدش را اظهار کند در واقع میخواهد دلبستگی خودش به این حالت را نشان بدهد در حالی که زهد یعنی دلبسته نبودن.
🚫 زهد تصنعی نیست. زهد حالتی است که در آن گناه نیست، شکر هست، دلبستگی نیست. این چیزی نیست که بتوان با بازیگری و نمایش به آن آراسته شد. کسی که به محض دیدن گناه دلش میرود، با دیدن دنیا دلش مشغول میشود و تا روزها فلان لباس و فلان طلا را در خیالش به خودش آویزان میکند و شب خوابش را میبیند، زهد ندارد. زهد واقعیتی است که میگوید به آنچه داری هم دل نبند چه برسد به آنچه که نداری.
💮جایگاه زهد در غرر الحکم: الزُّهْدُ أَقَلُّ ما یُوجَدُ وَأَجَلُّ زهد و پارسایى کمیاب ترین چیزها و ارزشمندترین آنهاست ما یَعْهَدُ وَیَمْدَحُهُ الْکُلُّ وَیَتْرُکُهُ الْجُلُّ همگان آن را مى ستایند ولى اکثر مردم به آن عمل نمى کنند.
❌ زاهدان قلابی در خطبه ۳۲ : وَمِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ بعضى از آنها کسانى هستند که ناتوانىشان آنها را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته وَانْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ و دستشان از همه جا کوتاه شده فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ آنگاه خود را به زیور قناعت آراسته وَتَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ و به لباس زاهدان زینت بخشیده اند وَلَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاح وَلاَ مَغْدًى در حالى که در هیچ زمان نه در شب و نه در روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند.
🔻نکته: چرا امیرالمومنین لباس زاهدانه میپوشید و این زهد را اظهار میکرد؟
پاسخ: امیرالمومنین حاکم جامعه اسلامی بوده است و بر حاکمان لازم است در سطح ضعیف ترین افراد جامعه زندگی کنند. لذا لباس امیرالمومنین لباس زهد نبوده است بلکه لباس حاکم بوده است. خطبه ۲۰۹: امیرالمومنین به عیادت علاء بن زیاد حارثی رفت که خانه بزرگی داشت و حضرت فرمود همین خانه میتواند تو را بهشتی کند. علاء از برادرش عاصم شکایت کرد که رفته در کوه و کنج خلوت گزیده. حضرت او را خواست و توبیخ کرد. قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَذَا أَنْتَ فِی خُشُونَةِ مَلْبَسِکَ وَ جُشُوبَةِ مَأْکَلِکَ عاصم گفت: اى امیرمؤمنان(علیه السلام) تو خود با این لباس خشن و آن غذاى ناگوار به سر مى برى! قَالَ وَیْحَکَ إِنِّی لَسْتُ در پاسخ فرمود: واى بر تو، من مانند تو نیستم (و وظیفه اى غیر از تو دارم، کَأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ [الْحَقِ] الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ زیرا خداوند بر پیشوایان حق و عدالت واجب کرده که بر خود سخت بگیرند و همچون افراد ضعیف مردم زندگى کنند کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُه تا فقر، آنها را به طغیان و سرکشى (در برابر فرمان خدا) وادار نکند.
اللهم الحقنا بالصالحین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۲/۹/۱۹ . ۲۴ جمادی
💢 حکمت ۲۸ 💢
🔷وَ قَالَ (علیه السلام): أَفْضَلُ الزُّهْدِ، إِخْفَاءُ الزُّهْدِ.
در این گفتار حکیمانه و گهربار مى فرماید: برترین نوع پارسایى مخفى داشتن پارسایى است.
⛔️ زهد یعنی دل نبستن به مظاهر دنیا، به مال و جاه و مقام و ...
حکمت ۴۳۹ فرمود :
الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ
تمام زهد بین دو کلمه قران است.
قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ
بر آنچه که از دست دادید تاسف مخورید و انچه بدست شما رسید شادی و سرمستی نکنید.
(کسی که دلبسته نیست و ظرفیت فقر و غنا را دارد زاهد است.)
🛑 در خطبه ۸۱ فرمود :
أَیُّهَا النَّاسُ الزَّهَادَةُ قِصَرُ الْأَمَلِ وَ الشُّکْرُ عِنْدَ النِّعَمِ وَ التَّوَرُّعُ عِنْدَ الْمَحَارِم
حضرت برای زهد سه رکن بیان میکنند: ۱.کوتاه کردن آرزوها _برنامه ریزی عاقلانه برای زندگی_
۲. نعمت هایی که میرسد را شکر کند (معلوم است زاهد نعمت هایی هم دارد و فقیر نیست)
۳.گناه نکند
⭕️اظهار زهد با اصل زهد در تعارض است، زیرا زاهد کسی است که به هیچ چیز دل بسته نیست حتی همین که به او بگویند زاهد و متقی و...
اگر کسی بخواهد زهدش را اظهار کند در واقع میخواهد دلبستگی خودش به این حالت را نشان بدهد در حالی که زهد یعنی دلبسته نبودن.
🚫 زهد تصنعی نیست.
زهد حالتی است که در آن گناه نیست، شکر هست، دلبستگی نیست. این چیزی نیست که بتوان با بازیگری و نمایش به آن آراسته شد. کسی که به محض دیدن گناه دلش میرود، با دیدن دنیا دلش مشغول میشود و تا روزها فلان لباس و فلان طلا را در خیالش به خودش آویزان میکند و شب خوابش را میبیند، زهد ندارد.
زهد واقعیتی است که میگوید به آنچه داری هم دل نبند چه برسد به آنچه که نداری.
💮جایگاه زهد در غرر الحکم:
الزُّهْدُ أَقَلُّ ما یُوجَدُ وَأَجَلُّ
زهد و پارسایى کمیاب ترین چیزها و ارزشمندترین آنهاست
ما یَعْهَدُ وَیَمْدَحُهُ الْکُلُّ وَیَتْرُکُهُ الْجُلُّ
همگان آن را مى ستایند ولى اکثر مردم به آن عمل نمى کنند.
❌ زاهدان قلابی در خطبه ۳۲ :
وَمِنْهُمْ مَنْ أَبْعَدَهُ عَنْ طَلَبِ الْمُلْکِ ضُئُولَةُ نَفْسِهِ
بعضى از آنها کسانى هستند که ناتوانىشان آنها را از رسیدن به جاه و مقام بازداشته
وَانْقِطَاعُ سَبَبِهِ فَقَصَرَتْهُ الْحَالُ عَلَى حَالِهِ
و دستشان از همه جا کوتاه شده
فَتَحَلَّى بِاسْمِ الْقَنَاعَةِ
آنگاه خود را به زیور قناعت آراسته
وَتَزَیَّنَ بِلِبَاسِ أَهْلِ الزَّهَادَةِ
و به لباس زاهدان زینت بخشیده اند
وَلَیْسَ مِنْ ذَلِکَ فِی مَرَاح وَلاَ مَغْدًى
در حالى که در هیچ زمان نه در شب و نه در روز در سلک زاهدان راستین نبوده اند.
🔻نکته:
چرا امیرالمومنین لباس زاهدانه میپوشید و این زهد را اظهار میکرد؟
پاسخ: امیرالمومنین حاکم جامعه اسلامی بوده است و بر حاکمان لازم است در سطح ضعیف ترین افراد جامعه زندگی کنند.
لذا لباس امیرالمومنین لباس زهد نبوده است بلکه لباس حاکم بوده است.
خطبه ۲۰۹: امیرالمومنین به عیادت علاء بن زیاد حارثی رفت که خانه بزرگی داشت و حضرت فرمود همین خانه میتواند تو را بهشتی کند.
علاء از برادرش عاصم شکایت کرد که رفته در کوه و کنج خلوت گزیده. حضرت او را خواست و توبیخ کرد.
قَالَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ هَذَا أَنْتَ فِی خُشُونَةِ مَلْبَسِکَ وَ جُشُوبَةِ مَأْکَلِکَ
عاصم گفت: اى امیرمؤمنان(علیه السلام) تو خود با این لباس خشن و آن غذاى ناگوار به سر مى برى!
قَالَ وَیْحَکَ إِنِّی لَسْتُ
در پاسخ فرمود: واى بر تو، من مانند تو نیستم (و وظیفه اى غیر از تو دارم،
کَأَنْتَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى فَرَضَ عَلَى أَئِمَّةِ [الْحَقِ] الْعَدْلِ أَنْ یُقَدِّرُوا أَنْفُسَهُمْ بِضَعَفَةِ النَّاسِ
زیرا خداوند بر پیشوایان حق و عدالت واجب کرده که بر خود سخت بگیرند و همچون افراد ضعیف مردم زندگى کنند
کَیْلَا یَتَبَیَّغَ بِالْفَقِیرِ فَقْرُه
تا فقر، آنها را به طغیان و سرکشى (در برابر فرمان خدا) وادار نکند.
اللهم الحقنا بالصالحین