🔶وَ قَالَ (علیه السلام): تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ امام علی علیه السلام میفرمایند :همه امور در مقابل قضا و قدر الهی ذلیل است ،
🔶حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ آنچنان که گاهی مرگ و هلاکت[الْحَتْفُ] در همان تدبیر و برنامه ریزی است. (شبیه این مضمون در حکمت ۴۵۹ نهج البلاغه نیز آمده است.)
📕طبری شیعی در دلائل الامامه آورده: وقتی که در زمان عمر ایران فتح شد عده ای اسیر گرفته شدند از جمله شهربانو همسر امام حسین . امیرالمومنین در مواجهه با این اسرا فرمودند: أَنِّی قَدْ أَعْتَقْتُ نَصِیبِی مِنْهُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ. من سهم خودم را برای رضای خدا از این دو بخشیدم.
_بقیه بنی هاشم هم به تبعیت از حضرت حقشان را بخشیدند و بعد از آن مهاجران و انصار هم بخشیدند.
_ بعداز آزادی آنان، کسی پرسید: آیا میتوانیم با انها ازدواج کنیم؟ حضرت فرمودند ایرادی ندارد. انها برای ازدواج مختارند،
_ عده ای به خاطر وقار جاه و جلال شهربانو خواستند تا با او ازدواج کنند. امیرالمومنین از خود ایشان سؤال کردند که مایل به ازدواج هستی؟ ایشان سکوت کردند و حضرت سکوت ایشان را نشانه وقار و رضایت او دانستند. عمر پرسید چطور متوجه این موضوع شدی و از کجا معلوم درست باشد؟
_ حضرت با اشاره به جمله ای از " پیامبر که سکوت در چنین مواقعی را ، نشانه حیا ، وقار و کرامت دختران دانستند " به او پاسخ دادند.
_ در نهایت شهر بانو به امام حسین علیه السلام اشاره کردند و خواستار ازدواج با ایشان شدند. فَقَالَ: أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): مَا اسْمُکِ؟ فرمود :اسم تو چیست؟ قَالَتْ: شاه زَنَان شهر بانو به فارسی گفت :شاه زنان قَالَ: نَه شَاه زَنَان نیست، مگر دختر مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ هِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءٍ، أَنْتِ شَهْرَبَانُویَهْ امام علیه السلام که مسلط به تمام زبانهای دنیا هستند به فارسی پاسخ دادند، شاه زنان کسی نیست مگر دختر محمد صل الله علیه وآله وسلم و او سیده و سرور همه زنان عالم است. تو شهر بانو هستی. وَ قَدْ سَأَلَ شَاهْزَنَانَ بِنْتَ کِسْرَى (یزدگرد) حِینَ أُسِرَتْ مَا حَفِظْتِ عَنْ أَبِیکِ بَعْدَ وَقْعَةِ الْفِیلِ امام از ایشان پرسید کلامی از پدر قبل از اسارتت یاد گرفتی؟ قَالَتْ حَفِظْنَا عَنْهُ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ إِذَا غَلَبَ اللَّهُ عَلَى أَمْرٍ ذَلَّتِ الْمَطَامِعُ دُونَهُ گفت: یاد گرفتم چرا که او میگفت : اگر خدا بخواهد کاری انجام دهد رغبتها و اراده ها بی اثر میشوند. وَ إِذَا انْقَضَتِ الْمُدَّةُ کَانَ الْحَتْفُ فِی الْحِیلَةِ مرگ انسان که برسد ، چاره اندیشی بسوی مرگ سرعت می بخشد. فَقَالَ ع مَا أَحْسَنَ مَا قَالَ أَبُوکِ تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیر امام فرمود چه خوب سخنی پدرت گفت و بعد، این حکمت را بیان داشتند. تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیر
📙قضا به معنای اصل برنامه ریزی و تدبیر الهی است . و قدر به معنای مشخص شدن زمان و مکان و مقدار آن است. مثلا خداوند قضا کرده به کسی نعمتی برسد ولی اینکه در چه اندازه و زمان و مکانی باشد طبق مقدرات و قدر الهی حاصل میشود.
💮امیرالمومنین میفرماید شما برای خودتان تدبیر و برنامه ریزی داشته باشید ولی بدانید یک قانون بالا دستی هم در عالم هست که میتواند برنامه شما را به هم بریزد. گاهی قضای الهی در مرگ کسی است حال این شخص هر چه به دوا و دکتر بپردازد به نتیجه نمی رسد. اما؛
1️⃣چون ما نمی دانیم دقیقا تدبیر الهی چیست، موظفیم همیشه برای خودمان برنامه ریزی و تدبیر داشته باشیم حالا یا موافق تدبیر الهی هست یا خیر.
2️⃣خیالمان راحت باشد خداوند چون " دائم الفضل علی البریه" است هیچگاه مقدراتش به ضرر ما نیستند و حتما حکمت و خیری در آن نهفته است هر چند که ما از آن بی خبر باشیم.
⭐️ از برخورد امیرالمومنین با شهربانو با اینکه هم کیش نبودند این نکته برای ما قابل استفاده است که همیشه حرف حق را بپذیریم و از آن به خوبی یاد کنیم هرچند طرف مقابل هم کیش و آئین ما هم نباشد و حتی یزدگرد سوم باشد. چرا که ملاک حق است.
اللهم الحقنا بالصالحین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢حکمت ١۶💢
🔶وَ قَالَ (علیه السلام): تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ
امام علی علیه السلام میفرمایند :همه امور در مقابل قضا و قدر الهی ذلیل است ،
🔶حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیرِ
آنچنان که گاهی مرگ و هلاکت[الْحَتْفُ] در همان تدبیر و برنامه ریزی است.
(شبیه این مضمون در حکمت ۴۵۹ نهج البلاغه نیز آمده است.)
📕طبری شیعی در دلائل الامامه آورده:
وقتی که در زمان عمر ایران فتح شد عده ای اسیر گرفته شدند از جمله شهربانو همسر امام حسین . امیرالمومنین در مواجهه با این اسرا فرمودند:
أَنِّی قَدْ أَعْتَقْتُ نَصِیبِی مِنْهُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ.
من سهم خودم را برای رضای خدا از این دو بخشیدم.
_بقیه بنی هاشم هم به تبعیت از حضرت حقشان را بخشیدند و بعد از آن مهاجران و انصار هم بخشیدند.
_ بعداز آزادی آنان، کسی پرسید: آیا میتوانیم با انها ازدواج کنیم؟
حضرت فرمودند ایرادی ندارد. انها برای ازدواج مختارند،
_ عده ای به خاطر وقار جاه و جلال شهربانو خواستند تا با او ازدواج کنند.
امیرالمومنین از خود ایشان سؤال کردند که مایل به ازدواج هستی؟
ایشان سکوت کردند و حضرت سکوت ایشان را نشانه وقار و رضایت او دانستند.
عمر پرسید چطور متوجه این موضوع شدی و از کجا معلوم درست باشد؟
_ حضرت با اشاره به جمله ای از " پیامبر که سکوت در چنین مواقعی را ، نشانه حیا ، وقار و کرامت دختران دانستند " به او پاسخ دادند.
_ در نهایت شهر بانو به امام حسین علیه السلام اشاره کردند و خواستار ازدواج با ایشان شدند.
فَقَالَ: أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامُ): مَا اسْمُکِ؟
فرمود :اسم تو چیست؟
قَالَتْ: شاه زَنَان
شهر بانو به فارسی گفت :شاه زنان
قَالَ: نَه شَاه زَنَان
نیست، مگر دختر
مُحَمَّدٍ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ هِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءٍ، أَنْتِ شَهْرَبَانُویَهْ
امام علیه السلام که مسلط به تمام زبانهای دنیا هستند
به فارسی پاسخ دادند، شاه زنان کسی نیست مگر دختر محمد صل الله علیه وآله وسلم و او سیده و سرور همه زنان عالم است. تو شهر بانو هستی.
وَ قَدْ سَأَلَ شَاهْزَنَانَ بِنْتَ کِسْرَى (یزدگرد) حِینَ أُسِرَتْ مَا حَفِظْتِ عَنْ أَبِیکِ بَعْدَ وَقْعَةِ الْفِیلِ
امام از ایشان پرسید کلامی از پدر قبل از اسارتت یاد گرفتی؟
قَالَتْ حَفِظْنَا عَنْهُ أَنَّهُ کَانَ یَقُولُ إِذَا غَلَبَ اللَّهُ عَلَى أَمْرٍ ذَلَّتِ الْمَطَامِعُ دُونَهُ
گفت: یاد گرفتم چرا که او میگفت :
اگر خدا بخواهد کاری انجام دهد رغبتها و اراده ها بی اثر میشوند.
وَ إِذَا انْقَضَتِ الْمُدَّةُ کَانَ الْحَتْفُ فِی الْحِیلَةِ مرگ انسان که برسد ، چاره اندیشی بسوی مرگ سرعت می بخشد.
فَقَالَ ع مَا أَحْسَنَ مَا قَالَ أَبُوکِ تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیر
امام فرمود چه خوب سخنی پدرت گفت و بعد، این حکمت را بیان داشتند.
تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِیرِ حَتَّى یَکُونَ الْحَتْفُ فِی التَّدْبِیر
📙قضا به معنای اصل برنامه ریزی و تدبیر الهی است .
و قدر به معنای مشخص شدن زمان و مکان و مقدار آن است.
مثلا خداوند قضا کرده به کسی نعمتی برسد ولی اینکه در چه اندازه و زمان و مکانی باشد طبق مقدرات و قدر الهی حاصل میشود.
💮امیرالمومنین میفرماید شما برای خودتان تدبیر و برنامه ریزی داشته باشید ولی بدانید یک قانون بالا دستی هم در عالم هست که میتواند برنامه شما را به هم بریزد. گاهی قضای الهی در مرگ کسی است حال این شخص هر چه به دوا و دکتر بپردازد به نتیجه نمی رسد.
اما؛
1️⃣چون ما نمی دانیم دقیقا تدبیر الهی چیست، موظفیم همیشه برای خودمان برنامه ریزی و تدبیر داشته باشیم حالا یا موافق تدبیر الهی هست یا خیر.
2️⃣خیالمان راحت باشد خداوند چون
" دائم الفضل علی البریه" است هیچگاه مقدراتش به ضرر ما نیستند و حتما حکمت و خیری در آن نهفته است هر چند که ما از آن بی خبر باشیم.
⭐️ از برخورد امیرالمومنین با شهربانو با اینکه هم کیش نبودند این نکته برای ما قابل استفاده است که همیشه حرف حق را بپذیریم و از آن به خوبی یاد کنیم هرچند طرف مقابل هم کیش و آئین ما هم نباشد و حتی یزدگرد سوم باشد. چرا که ملاک حق است.
اللهم الحقنا بالصالحین