♦️الْعَجْزُ آفَةٌ ناتوانی، آفت است. اطلاق کلام حضرت به معنای عمومیت آن است. عجز در هر عرصه ای از زندگی انسان پیش بیاید، آفتی است که به باغ او خورده و میوه این باغ را ضایع میکند: به طور کلی امیرالمومنین علیه السلام فرمود: الْعَجْزُ سَبَبُ التَّضْیِیعِ عجز و ناتوانى ، سبب ضایع شدن و از بین رفتن است.
🔺همچنین فرمود : ثَمَرَةُ الْعَجْزِ فَوْتُ الطَّلَبِ. ثمره و نتیجه عجز و ناتوانى ، از دست رفتن چیزى است که انسان در پى آن است.
⏪عجز در مسائل اقتصادی انسان را به فقر میکشاند، ⏪عجز در مسائل سیاسی حکومت را به نابودی میکشاند. ⏪عجز در مسائل علمی باعث تقویت باطل و گرایش به آن میشود. ⏪عجز در مسائل اخلاقی انسان را به هلاکت میکشاند:
🔺حضرت درحکمت ۴۶۱ میفرماید : الْغِیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِز غیبت کردن، تلاش شخص ناتوان است. (کسی که از جهت اخلاقی عاجز و آفت زده است، تلاش میکند با غیبت از دیگران آنها را تخریب کند و خود را بالا بکشد.)
🔺در روایتی دیگر نیز در همین کتاب آمده : أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ إِصْلَاحِ نَفْسِه ناتوان ترین مردم کسى است که از اصلاح نفس خویش و خودسازى عاجز باشد.
❌نمیتوانم مننوع: انسان باید دور کلمه " نمی توانم" را خط قرمز بکشد. نمی توانم یا محال عقلی است یا محال عرفی. وقتی ده ها نفر توانستند با تلاش و کوشش به مراتب بالای علمی و اخلاقی برسند یعنی من هم می توانم و نباید با گفتن نمی توانم راه را بر خود ببندم. توان ما خیلی زیاد است. خداوند در قرآن میفرماید : 《 لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ بقره - ۲۲۴》 خدا بیش از توان فرد چیزی نمیخواهد.
🔺حضرت درخطبه ۱۹۵ میفرماید : عَلِمَ مَبلَغَ نِعَمِهِ علیکم، و اَحصی احسانَهُ اِلیکم خداوند میزان نعمت هایی را که به شما داده می داند ، شمارش کرده، تمام نعمتهای داده شده را به عدد آورده ، و همه را میداند.
⏪ استعدادها و توانایی های ما نعمت های خدا به ماست. پس میداند چه چیزی به ما اعطا کرده و متناسب با آن از ما توقع عمل دارد، پس نمیتوانم معنایی ندارد.
✅جسم دنبال روح میدود : امیرالمومنین در مورد کندن درب قلعه خیبر فرمود: وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ وَ رَمَیْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیَّةٍ وَ لَا حَرَکَةٍ غِذَائِیَّةٍ به خدا سوگند! هنگامی که دروازه ی خیبر را از جا کندم و آن را تا چهل ذراع به پشت سر پرتاپ کردم، در سایه ی قدرت جسمانی و غذاهای نیروزا نبود، لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَة بلکه در این کار، پشتیبانی ملکوتی و صفای دل، نقش اصلی را ایفا کرد.
🔺همانطور که در بحث فقر گفته شد، بیش از آنکه انسان فقیر باشد احساس فقر می کند و این احساس فقر است که او را بیچاره میکند، در بحث ناتوانی و عجز نیز بیش از آنکه انسان عاجز باشد، احساس عجز و ناتوانی او را از پا در می آورد. انسانی که تکیه اش به خدای قادر است، و خود نیز دریایی از استعدادها و توانایی ها را دارد نباید احساس ناتوانی کند.
⛔نکته: همانگونه که نتوانستن آفت است، ادعای توانستن بدون برنامه ریزی و تلاش و هدف گذاری آفت است. ما نباید " میتوانم تخیلی" بگوییم، وارد صحنه ای شویم که توان خروج از آن را نداشته باشیم.
♦️وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ صبر، شجاعت است. صبر یعنی تحمل شرایط غیر معمول و سخت، و لفظ صبر نیز به معنای شیره درختی تلخ است، تلخی با صبر آمیخته است. شجاعت از صفات پسندیده ای است که انسان قوه ی غضبیه را در هنگام جوش و خروش به کنترل عقل در بیاورد و به او اجازه ندهد در مسیر ناحق بیفتد.
⏪پس صبر یعنی وقتی خشم و غضبی آمد به جای داد و فریاد و فحاشی و کتک زدن این و آن، پا روی غضب بگذارد، شجاعت این است.
🔺پیامبر صلوات اللّه علیه فرمود: الصَّبْرُ ثَلاَثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَصَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَصَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَة. صبر سه گونه است: _ صبر بر مصیبت. _ صبر بر اطاعت خدا. _ صبر بر گناه نکردن.
⏪با توجه به جمله [الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ] همانگونه که صبر سه مرتبه است؛ شجاعت نیز سه مرحله است: _ کسی که در مصیبت ها جلوی غضب را بگیرد و استقامت کند شجاع است. _ کسی که در اطاعت خداوند زحمت و رنج را به جان بخرد و عصبانی نشود شجاع است. _ کسی که در هنگام معصیت، جلوی فوران شهوت و غضب را بگیرد شجاع است.
✅شجاع واقعی از منظر امیرالمومنین کسی است که راه درست را تشخیص بدهد و در این راه ثابت قدم باشد، ماندگار باشد و از تمام موانع مسیر به سلامت عبور کند.
🔺 امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند: أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ اى مردم در راه راست، از کمى روندگان نهراسید، فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیل زیرا اکثریّت مردم بر گرد سفره اى جمع شدند که سیرى آن کوتاه، و گرسنگى آن طولانى است.
⏪شجاعت این نیست که، "همرنگ جماعت" باشیم هرچند به سمت جهنم، شجاعت آن است حتی تک و تنها هم که شده در مسیر حق استقامت کنیم.
✅شجاعت اصلی امیرالمومنین در شمشیر به دست گرفتن و جنگیدن و فرار نکردن از میدان نیست؛ شجاعت امیرالمومنین به خاطر صبر بر سختی هاست برای ماندگاری اسلام و مصالح امت. شجاعت اصلی امیرالمومنین بعد از شهادت حضرت زهرا است، بعد از غصب خلافت است.
♦️وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ زهد، ثرت است. هدف انسان از پول و ثروت اندوزی بی نیازی و احساس بی نیازی است. انسان می خواهد پولدار باشد تا محتاج دیگران نباشد، تا احساس نیاز به دیگران نداشته باشد:
❌انسان هر چه پول به دست بیاورد نه واقعا بی نیاز میشود نه احساس بی نیازی به او دست می دهد چون میداند هنوز محتاج دیگران است . ولی اگر انسان به زهد در دنیا رسید به معنای واقعی کلمه هم بی نیاز میشود و هم احساس بی نیازی میکند.
🔺زهد به معنای دلبسته نبودن انسان است. حکمت ۴۳۹ فرمود: الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ... زهد بین دو کلمه از قرآن است، که خداى سبحان فرمود: « بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید، و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید».
🔻نه تنها زهد ثروت است، بلکه زاهدان از ثروتمندان غنی تر و بی نیازترند زیرا: ثروتمند باید مدام کار کند تا پولش کم نشود. ثروتمند باید مدام مراقب باشد که آفت و خسارت و دزد به مالش نزند، ولی زهد ثروتی است که نه کم میشود نه کسی به زهد طمع میکند که بخواهد آن را بدزدد.
✅ زهد زینت علوی: پیامبر خطاب به امیرالمومنین فرمود: یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَیَّنَکَ بِزِینَة لَمْ یُزَیِّنِ الْعِبَادَ بِزِینَة أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا; اى على خداوند تو را به زینتى آراسته که هیچ بنده اى به زینتى بهتر از آن نزد خداوند آراسته نشده است. زَیَّنَکَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا تو را به زهد در دنیا آراسته است. (هرچه زهد در زندگی ما بیشتر شود شباهت ما به حضرت بیشتر خواهد بود.)
♦️وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ ورع سپر است. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: الوَرَعُ الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ پارسایى، درنگ کردن به هنگام رو به رو شدن با شبهه است. (ورع به معنای خود نگهداری از ورود به شبهه است.)
ورع سپر است از: 1️⃣اصابت تیرهای شیطانی و نفسانی 2️⃣افتادن در جهنم و آتش
🔺پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلم میفرمایند: لِکُلِّ شَىْء أُسٌّ وَأُسُّ الاْیمانِ الْوَرَعُ هر چیز اساس و شالوده اى دارد و شالوده ایمان ورع است. (هر چه انسان نسبت به رعایت جوانب احتیاط در ورود به ورطه های شبهه ناک حساس تر باشد، مرتبه ایمانی بالاتری دارد.)
🔺حضرت فاطمه برای امیر المومنان طبق فرمایش خود حضرت : " نعم العون على طاعة اللَّه" است، (بهترین کمک است بر اطاعت از خدا.)
🔺امیر مؤمنان علیه السلام میفرمایند: عَلَیْکَ بِالْوَرَعِ فَإنَّهُ عَوْنُ الدّینِ وَشَیْمَةُ الْمُخْلِصینَ بر تو باد به پیشه کردن ورع، زیرا بهترین یاور دین و روش مخلصان است.
♦️وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَا بهترین همنشین رضایت است. انسان دوست و رفیق را برای آرامش میخواهد. ( رفیق از مرفق (آرنج) گرفته شده یعنی وقتی انسان میخواهد جایی استراحت کند آرنج را زمین میزند و به او تکیه میدهد و احساس آرامش میکند.)
✅ انسان باید تلاش کند اهدافش به ثمر بنشینند . ولی گاهی امور طبق میل و اراده انسان پیش نمی رود. حضرت میفرماید مگر دنبال کسی نیستی که به او تکیه کنی و آرام شوی؟ رضایت به نتایج امور تو را آرام میکند.
✅رضایت در اینجا: هم به معنای احساس رضایت از زندگی است. (به آنچه داریم راضی باشیم) هم احساس رضایت از مقدرات الهی:
🔺در حدیث قدسی داریم: أَنَّ مُوسَى ع قَالَ یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا أَنَا عَمِلْتُهُ نِلْتُ بِهِ رِضَاکَ حضرت موسی میفرمایند :خدایا مرا راهنمایی کن به عملی که اگر به آن عمل کنم رضایت تو را کسب میکنم. فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا ابْنَ عِمْرَانَ إِنَّ رِضَایَ فِی کُرْهِکَ وَ لَنْ تُطِیقَ ذَلِکَ خدا فرمود رضایت من در ناخوشنودی توست، تو طاقت آن را نداری. فَخَرَّ مُوسَى ع سَاجِداً بَاکِیاً فَقَالَ یَا رَبِّ خَصَصْتَنِی بِالْکَلَامِ وَ لَمْ تُکَلِّمْ بَشَراً قَبْلِی وَ لَمْ تَدُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ أَنَالُ بِهِ رِضَاکَ خدایا به من اجازه دادی با خودت حرف بزنم حالا نمی خواهی راه کسب رضایتت را به من بگویی؟ فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی خداوند فرمود رضایت من در راضی شدن تو به مقدرات من است.
🔺امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَنْ لَمْ یَرْضَ بِقَضَائِی وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِقَدَرِی فَلْیَلْتَمِسْ إِلَهاً غَیْرِی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بارها شنیدم که میفرمود :خداوند جل جلاله میفرماید : اگر کسی از قضا من راضی نیست و به قدر من ایمان ندارد، پس خدای دیگری جز من طلب کند.
اللهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
١۴٠٢/٩/٧. ١۴جمادی الاولی
💢حکمت۴💢
⭕وَ قَالَ (علیه السلام): الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَا
♦️الْعَجْزُ آفَةٌ
ناتوانی، آفت است.
اطلاق کلام حضرت به معنای عمومیت آن است.
عجز در هر عرصه ای از زندگی انسان پیش بیاید، آفتی است که به باغ او خورده و میوه این باغ را ضایع میکند:
به طور کلی امیرالمومنین علیه السلام فرمود:
الْعَجْزُ سَبَبُ التَّضْیِیعِ
عجز و ناتوانى ، سبب ضایع شدن و از بین رفتن است.
🔺همچنین فرمود :
ثَمَرَةُ الْعَجْزِ فَوْتُ الطَّلَبِ.
ثمره و نتیجه عجز و ناتوانى ، از دست رفتن چیزى است که انسان در پى آن است.
⏪عجز در مسائل اقتصادی انسان را به فقر میکشاند،
⏪عجز در مسائل سیاسی حکومت را به نابودی میکشاند.
⏪عجز در مسائل علمی باعث تقویت باطل و گرایش به آن میشود.
⏪عجز در مسائل اخلاقی انسان را به هلاکت میکشاند:
🔺حضرت درحکمت ۴۶۱ میفرماید :
الْغِیبَةُ جُهْدُ الْعَاجِز
غیبت کردن، تلاش شخص ناتوان است.
(کسی که از جهت اخلاقی عاجز و آفت زده است، تلاش میکند با غیبت از دیگران آنها را تخریب کند و خود را بالا بکشد.)
🔺در روایتی دیگر نیز در همین کتاب آمده :
أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنْ إِصْلَاحِ نَفْسِه
ناتوان ترین مردم کسى است که از اصلاح نفس خویش و خودسازى عاجز باشد.
❌نمیتوانم مننوع:
انسان باید دور کلمه " نمی توانم" را خط قرمز بکشد. نمی توانم یا محال عقلی است یا محال عرفی.
وقتی ده ها نفر توانستند با تلاش و کوشش به مراتب بالای علمی و اخلاقی برسند یعنی من هم می توانم و نباید با گفتن نمی توانم راه را بر خود ببندم.
توان ما خیلی زیاد است.
خداوند در قرآن میفرماید :
《 لَا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا؛ بقره - ۲۲۴》
خدا بیش از توان فرد چیزی نمیخواهد.
🔺حضرت درخطبه ۱۹۵ میفرماید :
عَلِمَ مَبلَغَ نِعَمِهِ علیکم، و اَحصی احسانَهُ اِلیکم
خداوند میزان نعمت هایی را که به شما داده می داند ، شمارش کرده، تمام نعمتهای داده شده را به عدد آورده ، و همه را میداند.
⏪ استعدادها و توانایی های ما نعمت های خدا به ماست. پس میداند چه چیزی به ما اعطا کرده و متناسب با آن از ما توقع عمل دارد، پس نمیتوانم معنایی ندارد.
✅جسم دنبال روح میدود :
امیرالمومنین در مورد کندن درب قلعه خیبر فرمود:
وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ وَ رَمَیْتُ بِهِ خَلْفَ ظَهْرِی أَرْبَعِینَ ذِرَاعاً بِقُوَّةٍ جَسَدِیَّةٍ وَ لَا حَرَکَةٍ غِذَائِیَّةٍ
به خدا سوگند! هنگامی که دروازه ی خیبر را از جا کندم و آن را تا چهل ذراع به پشت سر پرتاپ کردم، در سایه ی قدرت جسمانی و غذاهای نیروزا نبود،
لَکِنِّی أُیِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَکُوتِیَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِیئَة
بلکه در این کار، پشتیبانی ملکوتی و صفای دل، نقش اصلی را ایفا کرد.
🔺همانطور که در بحث فقر گفته شد، بیش از آنکه انسان فقیر باشد احساس فقر می کند و این احساس فقر است که او را بیچاره میکند، در بحث ناتوانی و عجز نیز بیش از آنکه انسان عاجز باشد، احساس عجز و ناتوانی او را از پا در می آورد.
انسانی که تکیه اش به خدای قادر است، و خود نیز دریایی از استعدادها و توانایی ها را دارد نباید احساس ناتوانی کند.
⛔نکته:
همانگونه که نتوانستن آفت است، ادعای توانستن بدون برنامه ریزی و تلاش و هدف گذاری آفت است.
ما نباید " میتوانم تخیلی" بگوییم، وارد صحنه ای شویم که توان خروج از آن را نداشته باشیم.
♦️وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ
صبر، شجاعت است.
صبر یعنی تحمل شرایط غیر معمول و سخت، و لفظ صبر نیز به معنای شیره درختی تلخ است، تلخی با صبر آمیخته است.
شجاعت از صفات پسندیده ای است که انسان قوه ی غضبیه را در هنگام جوش و خروش به کنترل عقل در بیاورد و به او اجازه ندهد در مسیر ناحق بیفتد.
⏪پس صبر یعنی وقتی خشم و غضبی آمد به جای داد و فریاد و فحاشی و کتک زدن این و آن، پا روی غضب بگذارد، شجاعت این است.
🔺پیامبر صلوات اللّه علیه فرمود:
الصَّبْرُ ثَلاَثَةٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَةِ وَصَبْرٌ عَلَى الطَّاعَةِ وَصَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَة.
صبر سه گونه است:
_ صبر بر مصیبت.
_ صبر بر اطاعت خدا.
_ صبر بر گناه نکردن.
⏪با توجه به جمله [الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ] همانگونه که صبر سه مرتبه است؛ شجاعت نیز سه مرحله است:
_ کسی که در مصیبت ها جلوی غضب را بگیرد و استقامت کند شجاع است.
_ کسی که در اطاعت خداوند زحمت و رنج را به جان بخرد و عصبانی نشود شجاع است.
_ کسی که در هنگام معصیت، جلوی فوران شهوت و غضب را بگیرد شجاع است.
✅شجاع واقعی از منظر امیرالمومنین کسی است که راه درست را تشخیص بدهد و در این راه ثابت قدم باشد، ماندگار باشد و از تمام موانع مسیر به سلامت عبور کند.
🔺 امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند:
أَیُّهَا النَّاسُ لَا تَسْتَوْحِشُوا فِی طَرِیقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ
اى مردم در راه راست، از کمى روندگان نهراسید،
فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مَائِدَةٍ شِبَعُهَا قَصِیرٌ وَ جُوعُهَا طَوِیل
زیرا اکثریّت مردم بر گرد سفره اى جمع شدند که سیرى آن کوتاه، و گرسنگى آن طولانى است.
⏪شجاعت این نیست که،
"همرنگ جماعت" باشیم هرچند به سمت جهنم، شجاعت آن است حتی تک و تنها هم که شده در مسیر حق استقامت کنیم.
✅شجاعت اصلی امیرالمومنین در شمشیر به دست گرفتن و جنگیدن و فرار نکردن از میدان نیست؛ شجاعت امیرالمومنین به خاطر صبر بر سختی هاست برای ماندگاری اسلام و مصالح امت. شجاعت اصلی امیرالمومنین بعد از شهادت حضرت زهرا است، بعد از غصب خلافت است.
♦️وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ
زهد، ثرت است.
هدف انسان از پول و ثروت اندوزی بی نیازی و احساس بی نیازی است.
انسان می خواهد پولدار باشد تا محتاج دیگران نباشد، تا احساس نیاز به دیگران نداشته باشد:
❌انسان هر چه پول به دست بیاورد نه واقعا بی نیاز میشود نه احساس بی نیازی به او دست می دهد چون میداند هنوز محتاج دیگران است .
ولی اگر انسان به زهد در دنیا رسید به معنای واقعی کلمه هم بی نیاز میشود و هم احساس بی نیازی میکند.
🔺زهد به معنای دلبسته نبودن انسان است. حکمت ۴۳۹ فرمود:
الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ- لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ...
زهد بین دو کلمه از قرآن است، که خداى سبحان فرمود: « بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید، و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید».
🔻نه تنها زهد ثروت است، بلکه زاهدان از ثروتمندان غنی تر و بی نیازترند زیرا:
ثروتمند باید مدام کار کند تا پولش کم نشود.
ثروتمند باید مدام مراقب باشد که آفت و خسارت و دزد به مالش نزند، ولی
زهد ثروتی است که نه کم میشود نه کسی به زهد طمع میکند که بخواهد آن را بدزدد.
✅ زهد زینت علوی:
پیامبر خطاب به امیرالمومنین فرمود:
یَا عَلِیُّ إِنَّ اللَّهَ قَدْ زَیَّنَکَ بِزِینَة لَمْ یُزَیِّنِ الْعِبَادَ بِزِینَة أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ مِنْهَا;
اى على خداوند تو را به زینتى آراسته که هیچ بنده اى به زینتى بهتر از آن نزد خداوند آراسته نشده است.
زَیَّنَکَ بِالزُّهْدِ فِی الدُّنْیَا
تو را به زهد در دنیا آراسته است.
(هرچه زهد در زندگی ما بیشتر شود شباهت ما به حضرت بیشتر خواهد بود.)
♦️وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ
ورع سپر است.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
الوَرَعُ الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ
پارسایى، درنگ کردن به هنگام رو به رو شدن با شبهه است.
(ورع به معنای خود نگهداری از ورود به شبهه است.)
ورع سپر است از:
1️⃣اصابت تیرهای شیطانی و نفسانی
2️⃣افتادن در جهنم و آتش
🔺پیامبرصلی اللّه علیه و آله و سلم میفرمایند:
لِکُلِّ شَىْء أُسٌّ وَأُسُّ الاْیمانِ الْوَرَعُ
هر چیز اساس و شالوده اى دارد و شالوده ایمان ورع است.
(هر چه انسان نسبت به رعایت جوانب احتیاط در ورود به ورطه های شبهه ناک حساس تر باشد، مرتبه ایمانی بالاتری دارد.)
🔺حضرت فاطمه برای امیر المومنان طبق فرمایش خود حضرت :
" نعم العون على طاعة اللَّه" است، (بهترین کمک است بر اطاعت از خدا.)
🔺امیر مؤمنان علیه السلام میفرمایند:
عَلَیْکَ بِالْوَرَعِ فَإنَّهُ عَوْنُ الدّینِ وَشَیْمَةُ الْمُخْلِصینَ
بر تو باد به پیشه کردن ورع، زیرا بهترین یاور دین و روش مخلصان است.
♦️وَ نِعْمَ الْقَرِینُ الرِّضَا
بهترین همنشین رضایت است.
انسان دوست و رفیق را برای آرامش میخواهد.
( رفیق از مرفق (آرنج) گرفته شده یعنی وقتی انسان میخواهد جایی استراحت کند آرنج را زمین میزند و به او تکیه میدهد و احساس آرامش میکند.)
✅ انسان باید تلاش کند اهدافش به ثمر بنشینند . ولی گاهی امور طبق میل و اراده انسان پیش نمی رود.
حضرت میفرماید مگر دنبال کسی نیستی که به او تکیه کنی و آرام شوی؟ رضایت به نتایج امور تو را آرام میکند.
✅رضایت در اینجا:
هم به معنای احساس رضایت از زندگی است. (به آنچه داریم راضی باشیم)
هم احساس رضایت از مقدرات الهی:
🔺در حدیث قدسی داریم:
أَنَّ مُوسَى ع قَالَ یَا رَبِّ دُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ إِذَا أَنَا عَمِلْتُهُ نِلْتُ بِهِ رِضَاکَ
حضرت موسی میفرمایند :خدایا مرا راهنمایی کن به عملی که اگر به آن عمل کنم رضایت تو را کسب میکنم.
فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ یَا ابْنَ عِمْرَانَ إِنَّ رِضَایَ فِی کُرْهِکَ وَ لَنْ تُطِیقَ ذَلِکَ
خدا فرمود رضایت من در ناخوشنودی توست، تو طاقت آن را نداری.
فَخَرَّ مُوسَى ع سَاجِداً بَاکِیاً فَقَالَ یَا رَبِّ خَصَصْتَنِی بِالْکَلَامِ وَ لَمْ تُکَلِّمْ بَشَراً قَبْلِی وَ لَمْ تَدُلَّنِی عَلَى عَمَلٍ أَنَالُ بِهِ رِضَاکَ
خدایا به من اجازه دادی با خودت حرف بزنم حالا نمی خواهی راه کسب رضایتت را به من بگویی؟
فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی
خداوند فرمود رضایت من در راضی شدن تو به مقدرات من است.
🔺امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَنْ لَمْ یَرْضَ بِقَضَائِی وَ لَمْ یُؤْمِنْ بِقَدَرِی فَلْیَلْتَمِسْ إِلَهاً غَیْرِی
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بارها شنیدم که میفرمود :خداوند جل جلاله میفرماید : اگر کسی از قضا من راضی نیست و به قدر من ایمان ندارد، پس خدای دیگری جز من طلب کند.
اللهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی