بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۱۴۰۲/۹/۵ - ۱۲جمادی الاولی
💢 حکمت ۲ 💢 موضوع: اسباب ذلت از نگاه حضرت
⭕️فضای کلی این حکمت را اگر بخواهیم دسته بندی کنیم در این سه بخشی که حضرت فرمود یک موضوع کلی دارد و آن ذلت و خوار کردن نفس است. اگر کسی بخواهد عزیز باشد و ذلیل نباشد چه باید بکند؟؟ ذلت در گرو چه کارهایی است و عزت در گرو چه کارهایی است ؟؟ حضرت سه مورد از اسباب ذلت را بیان میکند .
💮 حکمت ۲، ۳ و ۴ همگی یک کلام از امیرالمومنین به مالک اشتر بوده است (همراه با اضافات دیگری)، که مرحوم سید رضی کلام را به چند حکمت تبدیل کرده است.
🚫 شروع کلام حضرت با مالک اینگونه است: یَا مَالِکُ احْفَظْ عَنِّی هَذَا الْکَلَامَ وَ عِهِ مالک این حرفها را به خاطر بسپار و آنان را حفظ کن، در زندگی به کار ببر. (فعل امر وعایه میشود عِ که همراه با هاء سکت میشود عِه ) یَا مَالِکُ بَخَسَ مُرُوَّتَهُ مَنْ ضَعُفَ یَقِینُه جوانمردی او بی قیمت و ناچیز است کسی که یقینش ضعیف باشد.میزان جوانمردی هر کس به یقین آن بستگی دارد .
❌ با اینکه همه جوانمردی را دوست دارند و آن را یک فضیلت اخلاقی برمی شمارند ولی چرا در عمل به آن پایبند نیستند؟ چرا دست دیگران را نمی گیرند؟ چرا از رفاه خودشان کم نمی کنند برای رفاه دیگران؟ چرا خودشان را به زحمت نمی اندازند برای آسایش دیگران؟ چون یقین به معاد ندارند، یقین به پاداش الهی ندارند.
💮نقش اعتقادات در زندگی بسیار مهم است، اگر انسان باور و یقین کافی نداشته باشد واضح ترین واضحات را هم نمی تواند بفهمد و عمل کند. انسان برای از خود گذشتگی و ایثار باید پشتش به معاد گرم باشد وگرنه نمی شود ایثار و انفاق کرد.
⤵️ حکمت دو:
🔶أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ خود را حقیر و کوچک [أَزْرَى] کرده هر کسی طمع را لباس زیرین [اسْتَشْعَرَ] خود قرار دهد. (ملازم طمع باشد) انسان اگر دنبال طمع رفت حتما این آسیب به خودش برمی گردد و ذلیل خواهد شد و در نگاه مردم از هیچ احترامی برخوردار نمیشود .
🔆 انسان طمعکار دنبال این است که چیزی بدست بیاورد و بیشتر جمع کند اما در اصل دارد از دست میدهد پول بدست می آورد اما اعتبار از دست میدهد آبرو از دست میدهد شخصیت از دست میدهد هیچ چیزی در این دنیا با شخصیت و اعتبار و آبرو مساوی نیست .
🔆حضرت میفرمایید مراقب باشید کسب و کار هم حساب و کتاب دارد چیزی کسب کنید که به شما بیفزاید نه اینکه چیزی از شما کم کند .
⚜ طمع در مقابل قناعت است، انسان طمع کار به آنچه دارد راضی نیست و مدام دنبال به دست آوردن امور بیشتر است. به دست آوردن چیزی دو راه دارد: الف. زحمت کشیدن و عرق ریختن : انسان طمع کار نمی خواهد زحمت بکشد و سالها دوندگی کند بلکه می خواهد یک شبه به همه خواسته هایش برسد، پس از این راه نمی رود. ب. رو زدن به دیگران، استفاده از رابطه ها به جای ضابطه ها، التماس کردن و دنبال اغنیا و مسئولین راه افتادن....
🔆حضرت میفرماید طمع کاری اعتبار انسان را از بین خواهد برد کسی که به طمع عادت کرده باشد قطعا شخصیت خودش را کوچک و پست میکند. پیامبرص فرمود : بِئسَ العَبدُ عَبدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ إلى طَبَعٍ بد بنده اى که طمع او را به ننگ و پستى کشانَد. بد بنده ای است. وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً در حالیکه خداوند آزاد آفریده .
⚜ امیرالمومنین در نامه ۳۱ به امام مجتبی فرمود خود را برده و بنده کسی نکن خدا تو را حر آزاده آفریده پس آزاده و بزرگ منش باش.
🔗امیرالمومنین در حکمت۲۲۶ فرمود : عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّل قانع عزیز و طمعکار ذلیل است.طمعکار به دام مذلت و خوارى خویش گرفتار است.
🔗به تعبیر حکمت ۲۲۶ نهج البلاغه : الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِ انسان طمع کار همیشه ذلیل است ذلت یعنی دوری از عقل، حکمت ۲۱۹: أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع بیشترین قربانگاه عقل زیر برق طمع است.طمع که بیاید عقل میرود .
🔆 اصول کافی، بَابُ الِاسْتِغْنَاءِ عَنِ النَّاس در کافی بابی هست بنام بی نیازی از مردم : عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: از امام سجاد علیه السلام نقل است فرمود: رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ تمام خیر و برکت را در بُریدن طمع از آنچه در دست مردم است ، یافتم.
⚠️در مورد شخصی به نام اشعب که از تابعین بوده، طمع های عجیب و خوار کننده ای نوشته اند: أنّه إذا مشى تحت السّماء یبسط طرف ردائه، وقتی راه میرفت لباسش را رو به آسمان میگرفت فسئل عن ذلک فقال: عسى أن یبیض طائر فی الهواء ... میگفت شاید پرنده ای در آسمان تخم بگذارد و داخل لباس من بیفتد.
🔶وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ و کسی که ناراحتی و غم خویش پیش هر کسی آشکار کند به ذلت خودش راضی شده است، اولا: شکایت و گله کردن از درد ها و رنج ها در باطن، شکایت کردن از خداست.
🔆به تعبیر منهاج البراعه: هو خلاف رسم العبودیة و هتک ستر الرّبوبیّة خلاف رسم بندگی است که شکایت را پیش غیرخدا ببریم (خلایق)
⚜ ثانیا : سزاوار است انسان وقتی با دیگران ملاقات میکند از خوبی ها و خیرها و نعمت ها صحبت کند به نحوی که اطرافیان و دوستان او خوشحال شوند و دلها روشن شود، نه اینکه مدام شکایت کند:
🔗حکمت ۶: وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ خوشرویى وسیله دوست یابى است. ما عادت نکرده ایم به امیدواری دادن، انرژی دادن به یکدیگر. بنا نیست هر چه در زندگی داریم برای دیگران بیان کنیم تا دل آنها بسوزد، ولی بنا هم نیست نعمت ها و لطف های خدا را نادیده بگیریم : 《 وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ؛ ضحی - ۱۱》 پروردگارت را سپاسگزار باش و از نعمتهای او سخن بگو.
⭐️در نامه ۶۹ فرمود : وَ اسْتَصْلِحْ کُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَیْکَ هر نعمتی که خدا به تو داده را در راه درست به کار بگیر. وَ لَا تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَکَ هیچ نعمتی را ضایع نکن. ناشکری تضییع نعمت است. وَ لْیُرَ عَلَیْکَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ باید اثر نعمت های الهی در تو آشکار باشد. ما عادت کردیم به ابراز بدبختی و فلاکت، مسابقه است در گرفتار تر بودن ، محتاج تر بودن و بیمارتر بودن.
🔆 ثالثا: سفره دل را باید نزد اهل آن باز کرد،سفره دل را نیمه شب، در محضر خدا و اهل بیت باز و عرض حاجت کرد یا حداقل باید درد را نزد طبیب برد و از او کمک خواست.
⚠️ ظلم را باید پیش قاضی برد و از او دادخواهی کرد. مشکلات را پیش مشاور امین برد و از او طلب مشاوره کرد. ولی سفره دل باز کردن در پیش دیگران بدون اینکه کاری از دست آنها بر بیاید در واقع نشان دادن ضعف و کاستی خود به دیگران است، نقطه ضعف به دست دیگران سپردن است.
🔆 کرامت زینب کبری سلام الله علیها است که وقتی از او سوال شد در کربلا چه دیدی ؟؟ میتوانست بگوید گرفتاری، مصیبت ، شهادت دیدم . اما فرمودند شما چه کسی هستید که بخواهم پیش شما شکایت کنم: ما رأیت الا جمیلا من جز زیبایی چیزی ندیدم .
💮 در مواجهه با مردم ، نزد کسی باید غم گفت ، که بتواند مشکل را برطرف کند نباید پیش دیگران احساس ضعف کنی و نقطه ضعف به دست دیگران داد. بعضی کوه دردند ولی چنان مقاوم اند که فریاد: مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا تمام تاریخ را گرفته . ⭐️در تاریخ آمده است شخصی به رفیق نزدیکش رسید و به او گفت : لم أَنُمِ اللیلة مِن وَجَعِ ضَرسی.. دیشب تا صبح از دندان درد خوابم. رفیقش گفت: یا هذا لم تَکثُر فو اللَّه ذَهَبَت عینی منذ ثلاث سنین فما شکوتُ ذلک إلى أحد و لا أعلمتُ بها أحدا تو یک شب از دندان درد نخوابیدی من سه سال است که یکی از چشم هایم را از دست دادم و نگذاشتم حتی تو هم بفهمی . چرا که تو کاری از دستت بر نمی آید و من طوری رفتار کردم که تو فکر کردی من سالم هستم
🔗در حکمت ۲۸۹ که در مورد یکی از دوستان الهی امیرالمومنین است فرمود: و کان لا یَلومُ احداث علیٰ ما یَجِدُ العُذرَ رفیق من هیچگاه کسی را ملامت نمی کرد. تا حد امکان عذر تراش بود، و کان لا یَشکوُ وَجعَاً الا عندَ بُرئةّ هیچگاه اهل شکایت از بیماری نبود.مگر زمانی که رفع شده و بهبودی حاصل میشد.
⚠️ متاسفانه گاهی افراد در فضای مجازی طوری شده که شکایت و گله را پیش همه و نا اهل هم بیان میکنند. بله اگر جایی نیاز به دعاست یا کسی کاری از دستش بر می آید باید گفت . ولی متاسفانه امروز هر چه داریم را برای جلب محبت به دیگران بیان میکنیم.
🔶وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَه کسی که زبانش را امیر خویش[أَمَّرَ] قرار دهد، خودش را خوار و بی ارزش[هَانَتْ] کرده است. ما باید امیر زبانمان باشیم و عقل باید امیر لسان باشد
🔗 زمام امور را به دست درنده نمی دهند.در حکمت ۶۰ فرمود : اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَر زبان درنده اى است که اگر رها شود، گاز مى گیرد. امیر شدن لسان به معنای گفتن کلماتی است که تامل و توجه کافی به آنها نشده است. کسی که زیاده گو باشد و عنان خویش را دست زبان بسپارد، گاهی کلماتی میگوید که هم به زیان خود تمام میشود، هم می تواند یک جمع را به آشوب و نیستی بکشاند.
🔗در حکمت ۳۴۹ فرمود : مَنْ کَثُرَ کَلاَمُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ کسى که زیاد سخن گوید اشتباهات زیادى خواهد کرد.ما باید زبانمان را در اختیار داشته باشیم و به اندازه صحبت کنیم
☀️شاعر عرب میگوید: فَظْ لِسانَکَ اَیُّهَا الاْنْسانُ لا یَلْدَغَنَّکَ إنَّهُ ثُعْبانٌ اى انسان زبان خود را حفظ کن ـ مراقب باش تو را نگزد که اژدهایى است. کَمْ فِى الْمَقابِرِ مِنْ قَتیلِ لِسانِهِ کانَتْ تُهابُ لِقاءُهُ الاْقْرانُ چه بسیارند کسانى که در گورستان ها خفته اند و کشته زبان خویشند ـ همان کسانى که همطرازان آنها از ملاقات با آنها وحشت داشتند.
⚜ یکی از چیزهایی که باعث ذلت میشود همین زبان است زبان باید دائم ذاکر باشد و ذکر بگوید و زبان باید بعث اصلاح امور بین دیگران باشد باید لسان بگونه ای باشد که تعالیم اهل بیت به دیگران بدهد همین زبان باعث بهشتی شدن یا جهنمی شدن انسان میشود
⭐️مرحوم آیت الله ناصری میفرماید: زبان خیلی مهم است خدا برای چشم با تمام ارزشی که دارد با تمام گناهانی که این چشم میتواند انجام دهد، یک دروازه پلک قرار داده ولی خدا برای زبان دو دروازه قرار داده، دروازه دندان و دروازه لب . باید باز شوند تا انسان بخواهد جمله ای بگوید
🔆 عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: امام سجاد علیه السلام فرمود: إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ عَلَى جَمِیعِ جَوَارِحِهِ- کُلَّ صَبَاحٍ زبان آدمیزاد، هر روز به اعضاى او نزدیک مى شود فَیَقُولُ کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ و مى گوید: چگونه اید؟ فَیَقُولُونَ بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا آنها مى گویند: اگر تو ما را به خود وا گذارى، خوب هستیم . وَ یَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ یُنَاشِدُونَهُ و مى گویند: از خدا بترس و کارى به ما نداشته باش! وَ یَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم وَ نُعَاقَبُ بِکَ. و به واسطه تو کیفر مى بینیم.
⚠️ اصل در اسلام سکوت و خاموشی است و اگر کسی خواست حرفی بزند باید دلیل داشته باشد.
اللّهم وفَّقَنا و إِیَّاکم لِمَحابِّه
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۲/۹/۵ - ۱۲جمادی الاولی
💢 حکمت ۲ 💢
موضوع: اسباب ذلت از نگاه حضرت
⭕️فضای کلی این حکمت را اگر بخواهیم دسته بندی کنیم در این سه بخشی که حضرت فرمود یک موضوع کلی دارد و آن ذلت و خوار کردن نفس است.
اگر کسی بخواهد عزیز باشد و ذلیل نباشد چه باید بکند؟؟
ذلت در گرو چه کارهایی است و عزت در گرو چه کارهایی است ؟؟
حضرت سه مورد از اسباب ذلت را بیان میکند .
💮 حکمت ۲، ۳ و ۴ همگی یک کلام از امیرالمومنین به مالک اشتر بوده است (همراه با اضافات دیگری)، که مرحوم سید رضی کلام را به چند حکمت تبدیل کرده است.
🚫 شروع کلام حضرت با مالک اینگونه است:
یَا مَالِکُ احْفَظْ عَنِّی هَذَا الْکَلَامَ وَ عِهِ
مالک این حرفها را به خاطر بسپار و آنان را حفظ کن، در زندگی به کار ببر.
(فعل امر وعایه میشود عِ که همراه با هاء سکت میشود عِه )
یَا مَالِکُ بَخَسَ مُرُوَّتَهُ مَنْ ضَعُفَ یَقِینُه
جوانمردی او بی قیمت و ناچیز است کسی که یقینش ضعیف باشد.میزان جوانمردی هر کس به یقین آن بستگی دارد .
❌ با اینکه همه جوانمردی را دوست دارند و آن را یک فضیلت اخلاقی برمی شمارند ولی چرا در عمل به آن پایبند نیستند؟
چرا دست دیگران را نمی گیرند؟
چرا از رفاه خودشان کم نمی کنند برای رفاه دیگران؟
چرا خودشان را به زحمت نمی اندازند برای آسایش دیگران؟
چون یقین به معاد ندارند، یقین به پاداش الهی ندارند.
💮نقش اعتقادات در زندگی بسیار مهم است، اگر انسان باور و یقین کافی نداشته باشد واضح ترین واضحات را هم نمی تواند بفهمد و عمل کند.
انسان برای از خود گذشتگی و ایثار باید پشتش به معاد گرم باشد وگرنه نمی شود ایثار و انفاق کرد.
⤵️ حکمت دو:
🔶أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ
خود را حقیر و کوچک [أَزْرَى] کرده هر کسی طمع را لباس زیرین [اسْتَشْعَرَ] خود قرار دهد. (ملازم طمع باشد)
انسان اگر دنبال طمع رفت حتما این آسیب به خودش برمی گردد و ذلیل خواهد شد و در نگاه مردم از هیچ احترامی برخوردار نمیشود .
🔆 انسان طمعکار دنبال این است که چیزی بدست بیاورد و بیشتر جمع کند اما در اصل دارد از دست میدهد پول بدست می آورد اما اعتبار از دست میدهد آبرو از دست میدهد شخصیت از دست میدهد
هیچ چیزی در این دنیا با شخصیت و اعتبار و آبرو مساوی نیست .
🔆حضرت میفرمایید مراقب باشید کسب و کار هم حساب و کتاب دارد چیزی کسب کنید که به شما بیفزاید نه اینکه چیزی از شما کم کند .
⚜ طمع در مقابل قناعت است، انسان طمع کار به آنچه دارد راضی نیست و مدام دنبال به دست آوردن امور بیشتر است.
به دست آوردن چیزی دو راه دارد:
الف. زحمت کشیدن و عرق ریختن : انسان طمع کار نمی خواهد زحمت بکشد و سالها دوندگی کند بلکه می خواهد یک شبه به همه خواسته هایش برسد، پس از این راه نمی رود.
ب. رو زدن به دیگران، استفاده از رابطه ها به جای ضابطه ها، التماس کردن و دنبال اغنیا و مسئولین راه افتادن....
🔆حضرت میفرماید طمع کاری اعتبار انسان را از بین خواهد برد
کسی که به طمع عادت کرده باشد قطعا شخصیت خودش را کوچک و پست میکند. پیامبرص فرمود :
بِئسَ العَبدُ عَبدٌ لَهُ طَمَعٌ یَقُودُهُ إلى طَبَعٍ بد بنده اى که طمع او را به ننگ و پستى کشانَد. بد بنده ای است.
وَ قَدْ جَعَلَکَ اللّهُ حُرّاً
در حالیکه خداوند آزاد آفریده .
⚜ امیرالمومنین در نامه ۳۱ به امام مجتبی فرمود خود را برده و بنده کسی نکن خدا تو را حر آزاده آفریده پس آزاده و بزرگ منش باش.
🔗امیرالمومنین در حکمت۲۲۶ فرمود :
عَزَّ مَنْ قَنَعَ وَ ذَلَّ مَنْ طَمَعَ الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّل
قانع عزیز و طمعکار ذلیل است.طمعکار به دام مذلت و خوارى خویش گرفتار است.
🔗به تعبیر حکمت ۲۲۶ نهج البلاغه :
الطَّامِعُ فِی وِثَاقِ الذُّلِ
انسان طمع کار همیشه ذلیل است
ذلت یعنی دوری از عقل، حکمت ۲۱۹:
أَکْثَرُ مَصَارِعِ الْعُقُولِ تَحْتَ بُرُوقِ الْمَطَامِع
بیشترین قربانگاه عقل زیر برق طمع است.طمع که بیاید عقل میرود .
🔆 اصول کافی، بَابُ الِاسْتِغْنَاءِ عَنِ النَّاس
در کافی بابی هست بنام بی نیازی از مردم :
عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ:
از امام سجاد علیه السلام نقل است فرمود:
رَأَیْتُ الْخَیْرَ کُلَّهُ قَدِ اجْتَمَعَ فِی قَطْعِ الطَّمَعِ عَمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ
تمام خیر و برکت را در بُریدن طمع از آنچه در دست مردم است ، یافتم.
⚠️در مورد شخصی به نام اشعب که از تابعین بوده، طمع های عجیب و خوار کننده ای نوشته اند:
أنّه إذا مشى تحت السّماء یبسط طرف ردائه،
وقتی راه میرفت لباسش را رو به آسمان میگرفت
فسئل عن ذلک فقال: عسى أن یبیض طائر فی الهواء ...
میگفت شاید پرنده ای در آسمان تخم بگذارد و داخل لباس من بیفتد.
🔶وَ رَضِیَ بِالذُّلِّ مَنْ کَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ
و کسی که ناراحتی و غم خویش پیش هر کسی آشکار کند به ذلت خودش راضی شده است،
اولا: شکایت و گله کردن از درد ها و رنج ها در باطن، شکایت کردن از خداست.
🔆به تعبیر منهاج البراعه:
هو خلاف رسم العبودیة و هتک ستر الرّبوبیّة
خلاف رسم بندگی است که شکایت را پیش غیرخدا ببریم (خلایق)
⚜ ثانیا : سزاوار است انسان وقتی با دیگران ملاقات میکند از خوبی ها و خیرها و نعمت ها صحبت کند به نحوی که اطرافیان و دوستان او خوشحال شوند و دلها روشن شود، نه اینکه مدام شکایت کند:
🔗حکمت ۶:
وَ الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ
خوشرویى وسیله دوست یابى است.
ما عادت نکرده ایم به امیدواری دادن، انرژی دادن به یکدیگر.
بنا نیست هر چه در زندگی داریم برای دیگران بیان کنیم تا دل آنها بسوزد، ولی بنا هم نیست نعمت ها و لطف های خدا را نادیده بگیریم :
《 وَ أَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ؛ ضحی - ۱۱》
پروردگارت را سپاسگزار باش و از نعمتهای او سخن بگو.
⭐️در نامه ۶۹ فرمود :
وَ اسْتَصْلِحْ کُلَّ نِعْمَةٍ أَنْعَمَهَا اللَّهُ عَلَیْکَ
هر نعمتی که خدا به تو داده را در راه درست به کار بگیر.
وَ لَا تُضَیِّعَنَّ نِعْمَةً مِنْ نِعَمِ اللَّهِ عِنْدَکَ
هیچ نعمتی را ضایع نکن. ناشکری تضییع نعمت است.
وَ لْیُرَ عَلَیْکَ أَثَرُ مَا أَنْعَمَ اللَّهُ بِهِ عَلَیْکَ
باید اثر نعمت های الهی در تو آشکار باشد.
ما عادت کردیم به ابراز بدبختی و فلاکت، مسابقه است در گرفتار تر بودن ، محتاج تر بودن و بیمارتر بودن.
🔆 ثالثا: سفره دل را باید نزد اهل آن باز کرد،سفره دل را نیمه شب، در محضر خدا و اهل بیت باز و عرض حاجت کرد یا حداقل باید درد را نزد طبیب برد و از او کمک خواست.
⚠️ ظلم را باید پیش قاضی برد و از او دادخواهی کرد. مشکلات را پیش مشاور امین برد و از او طلب مشاوره کرد.
ولی سفره دل باز کردن در پیش دیگران بدون اینکه کاری از دست آنها بر بیاید در واقع نشان دادن ضعف و کاستی خود به دیگران است، نقطه ضعف به دست دیگران سپردن است.
🔆 کرامت زینب کبری سلام الله علیها است که وقتی از او سوال شد در کربلا چه دیدی ؟؟
میتوانست بگوید گرفتاری، مصیبت ، شهادت دیدم .
اما فرمودند شما چه کسی هستید که بخواهم پیش شما شکایت کنم:
ما رأیت الا جمیلا من جز زیبایی چیزی ندیدم .
💮 در مواجهه با مردم ، نزد کسی باید غم گفت ، که بتواند مشکل را برطرف کند نباید پیش دیگران احساس ضعف کنی و نقطه ضعف به دست دیگران داد.
بعضی کوه دردند ولی چنان مقاوم اند که فریاد: مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا تمام تاریخ را گرفته
.
⭐️در تاریخ آمده است شخصی به رفیق نزدیکش رسید و به او گفت :
لم أَنُمِ اللیلة مِن وَجَعِ ضَرسی..
دیشب تا صبح از دندان درد خوابم.
رفیقش گفت:
یا هذا لم تَکثُر فو اللَّه ذَهَبَت عینی منذ ثلاث سنین فما شکوتُ ذلک إلى أحد و لا أعلمتُ بها أحدا
تو یک شب از دندان درد نخوابیدی من سه سال است که یکی از چشم هایم را از دست دادم و نگذاشتم حتی تو هم بفهمی . چرا که تو کاری از دستت بر نمی آید و من طوری رفتار کردم که تو فکر کردی من سالم هستم
🔗در حکمت ۲۸۹ که در مورد یکی از دوستان الهی امیرالمومنین است فرمود:
و کان لا یَلومُ احداث علیٰ ما یَجِدُ العُذرَ
رفیق من هیچگاه کسی را ملامت نمی کرد. تا حد امکان عذر تراش بود،
و کان لا یَشکوُ وَجعَاً الا عندَ بُرئةّ
هیچگاه اهل شکایت از بیماری نبود.مگر زمانی که رفع شده و بهبودی حاصل میشد.
⚠️ متاسفانه گاهی افراد در فضای مجازی طوری شده که شکایت و گله را پیش همه و نا اهل هم بیان میکنند.
بله اگر جایی نیاز به دعاست یا کسی کاری از دستش بر می آید باید گفت .
ولی متاسفانه امروز هر چه داریم را برای جلب محبت به دیگران بیان میکنیم.
🔶وَ هَانَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَیْهَا لِسَانَه
کسی که زبانش را امیر خویش[أَمَّرَ] قرار دهد، خودش را خوار و بی ارزش[هَانَتْ] کرده است.
ما باید امیر زبانمان باشیم و عقل باید امیر لسان باشد
🔗 زمام امور را به دست درنده نمی دهند.در حکمت ۶۰ فرمود :
اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَر
زبان درنده اى است که اگر رها شود، گاز مى گیرد.
امیر شدن لسان به معنای گفتن کلماتی است که تامل و توجه کافی به آنها نشده است. کسی که زیاده گو باشد و عنان خویش را دست زبان بسپارد،
گاهی کلماتی میگوید که هم به زیان خود تمام میشود، هم می تواند یک جمع را به آشوب و نیستی بکشاند.
🔗در حکمت ۳۴۹ فرمود :
مَنْ کَثُرَ کَلاَمُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ
کسى که زیاد سخن گوید اشتباهات زیادى خواهد کرد.ما باید زبانمان را در اختیار داشته باشیم و به اندازه صحبت کنیم
☀️شاعر عرب میگوید:
فَظْ لِسانَکَ اَیُّهَا الاْنْسانُ
لا یَلْدَغَنَّکَ إنَّهُ ثُعْبانٌ
اى انسان زبان خود را حفظ کن ـ مراقب باش تو را نگزد که اژدهایى است.
کَمْ فِى الْمَقابِرِ مِنْ قَتیلِ لِسانِهِ
کانَتْ تُهابُ لِقاءُهُ الاْقْرانُ
چه بسیارند کسانى که در گورستان ها خفته اند و کشته زبان خویشند ـ
همان کسانى که همطرازان آنها از ملاقات با آنها وحشت داشتند.
⚜ یکی از چیزهایی که باعث ذلت میشود همین زبان است
زبان باید دائم ذاکر باشد و ذکر بگوید و زبان باید بعث اصلاح امور بین دیگران باشد
باید لسان بگونه ای باشد که تعالیم اهل بیت به دیگران بدهد
همین زبان باعث بهشتی شدن یا جهنمی شدن انسان میشود
⭐️مرحوم آیت الله ناصری میفرماید: زبان خیلی مهم است خدا برای چشم با تمام ارزشی که دارد با تمام گناهانی که این چشم میتواند انجام دهد،
یک دروازه پلک قرار داده
ولی خدا برای زبان دو دروازه قرار داده، دروازه دندان و دروازه لب .
باید باز شوند تا انسان بخواهد جمله ای بگوید
🔆 عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ:
امام سجاد علیه السلام فرمود:
إِنَّ لِسَانَ ابْنِ آدَمَ یُشْرِفُ عَلَى جَمِیعِ جَوَارِحِهِ- کُلَّ صَبَاحٍ
زبان آدمیزاد، هر روز به اعضاى او نزدیک مى شود
فَیَقُولُ کَیْفَ أَصْبَحْتُمْ
و مى گوید: چگونه اید؟
فَیَقُولُونَ بِخَیْرٍ إِنْ تَرَکْتَنَا
آنها مى گویند: اگر تو ما را به خود وا گذارى، خوب هستیم .
وَ یَقُولُونَ اللَّهَ اللَّهَ فِینَا وَ یُنَاشِدُونَهُ
و مى گویند: از خدا بترس و کارى به ما نداشته باش!
وَ یَقُولُونَ إِنَّمَا نُثَابُ
و او را سوگند مى دهند و مى گویند: ما فقط به واسطه تو پاداش مى یابیم
وَ نُعَاقَبُ بِکَ.
و به واسطه تو کیفر مى بینیم.
⚠️ اصل در اسلام سکوت و خاموشی است و اگر کسی خواست حرفی بزند باید دلیل داشته باشد.
اللّهم وفَّقَنا و إِیَّاکم لِمَحابِّه