⭕️باب المختار من حِکَم أمیر المؤمنین علیه السلام و یدخل فی ذلک المختار من أجوبة مسائله و الکلام القصیر الخارج فی سائر أغراضه:
نهج البلاغه از سه بخش تشکیل شده است:
۲۴۱ خطبه،
۷۹ نامه ،
۴۸۰ حکمت یا کلمه قصار.
(در میانه حکمت ها بخشی تحت عنوان غرائب آمده که ۹ مورد است و به نظر سید رضی نیاز به توضیح داشته اند)
✳️ چند مورد از کلمات قصار عینا و بدون هیچ تفاوتی تکرار شده اند و گویا سید رضی دچار خبط شده است.
اگر کلمات قصار کوتاه هستند و در هر جلسه چند حکمت خوانده میشود ولی برخی کلمات نیز یا بلند هستند یا به خاطر عمق مطلب باید در جلسات متعدد توضیح داده شوند.
⚛ حکمت های نهج البلاغه عمدتا بخشی از سخنرانی ها و نامه های حضرت بوده است و اینگونه نییست که حضرت صرفا همین یک جمله را بیان کرده باشند.
✳️کوتاه ترین حکمت نهج البلاغه دارای دو کلمه است .
(حکمت ۴۳۴): اخْبُرْ تَقْلِه
با اختبار و امتحان دشمنی خیلی ها واضح میشود.
و بلند ترین حکمت نهح البلاغه دو صفحه است (حکمت ۱۴۷ به کمیل)
⚛ کلام حکیمانه و حکمت ، کلامی است که
۱. متکی به یک سلسه امور حقیقی باشد، (قانون)
۲. در کوتاه ترین حد ممکن و بدون اطاله بیان شده باشد.
۳. با فصاحت بالا و موافق طبع انسان باشد.
۴. برمصادیق متعددی قابل صدق باشد.
💮 بسیاری از ضرب المثل های مشهور از نوع کلام حکیمانه اند یعنی خبر از یک قانون و وقاعیت میدهند، کوتاه اند، از فصاحت بالایی برخوردار هستند و با طبع انسان سازگارند، و در موقعیت های مختلف میشود آنها را به کار برد:
_ (در همیشه به یک پاشنه نمی گرده )
_ (این نیز بگذرد)
_ (حسود هرگز نیاسود)
_ (گرنگهدارمن آنست که من می دانم، شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد.)
⚛ حکمت های نهج البلاغه:
قوانین کلی ، کوتاه ، زیبا ، فصحیح، کاربردی، و همیشگی هستند.
و اگر دو طایفه از اهل ایمان با هم به قتال و دشمنی برخیزند البته شما مؤمنان بین آنها صلح برقرار دارید و اگر یک قوم بر دیگری ظلم کرد با آن طایفه ظالم قتال کنید تا به فرمان خدا باز آید،
پس هر گاه به حکم حق برگشت با حفظ عدالت میان آنها را صلح دهید و همیشه (با هر دوست و دشمنی) عدالت کنید که خدا بسیار اهل عدل و داد را دوست میدارد.
✴️ در اهمیت صلح دادن بین مومنین (اصلاح ذات البین) همین بس که قرآن مجادله و گفتگوی در گوشی را ممنوع و عملی شیطانی معرفی میکند:
در بسیاری از سخنانِ درِگوشی و جلسات محرمانه آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
⚛هر نزاعی فتنه نیست:
۲. یا نزاع حق و باطل است، اینجا نیز سکوت بی معنا و اتفاقا جهاد لازم و واجب است:
ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بیدانشند.
کسی که جهاد را ترک کند، بلا از هر سو او را احاطه مى کند و گرفتار حقارت و پستى مى شود.
وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ
عقل و فهم او تباه مى گردد.
وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ
و به خاطر تضییع جهاد حق از او گرفته مى شود.
وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ
در راه نابودى پیش مى رود و از عدالت محروم مى گردد!
⚛ هر نزاعی آشوب نیست:
۳. یا نزاع دو باطل است، حکمت یک به این بخش اشاره دارد.
معنای سوم فتنه نه تنها هیچ بدی ندارد بلکه خوب و پسندیده است.
✴️ از خدا فتنه بخواهید، شیخ طوسی در امالی از امام صادق روایت نقل میکند تَمَنَّوُا الْفِتْنَةَ، فَفِیهَا هَلَاکُ الْجَبَابِرَةِ، وَ طَهَارَةُ الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَقَةِ.
اگر دو ظالم به جان هم بیفتند اتفاقا فرصتی است برای آسایش مومنین.
مثل نزاع امویان و عباسیان که اینجا یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام نهایت بهره را بردند و معارف را به شیعیان رساندند.
⏪ روایات عزلت :
ناظر به فتنه های دو طرف باطل است:
ابومسلم خراسانی باشعار" الرضا من آل محمد" قیامی را شروع کرد که ظاهرا جنبه دینی و شیعی داشت ولی باطن این قیام استفاده از نیروی تشیع و بغض شیعه نسبت به امویان بد تا بنی عباس روی کار بیایند.
☸ اینجا نزاع دو باطل بود و اهل بیت از این فتنه دوری کردند. وقتی ابومسلم به امام صادق نامه نوشت و از حضرت خواست حکومت را به دست بگیرد فرمود: «ما اَنْتَ مِنْ رجالی وَلا الزَّمانُ زَمانی»
نه تو از یاران منی ونه زمانه ، زمانه من است
🕎 نکته:
از طرفی میدانیم که رهبانیت به معنای گوشه گیری و انزوا در اسلام نداریم:
نادان ترین مردان کسى است که از فقدان آنها متاثر شود یا از کثرت آنها خوشحال گردد.
فَکُنْ عِنْدَ ذَلِکَ یَا بُنَیَّ کَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَلاَ وَبَرٌ فَیُسْلَبَ وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَب فرزندم در چنین شرایطى که (آتش فتنه ها شعله ور است) همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتى دارد که سوار شوند و نه پشمى که بچینند و نه پستانى که بدوشند.
اللهم وفقنا لما تحّبُ و ترضیٰ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۱۴۰۲/۹/۴ - ۱۰جمادی
💢 حکمت ۱ 💢
⭕️باب المختار من حِکَم أمیر المؤمنین علیه السلام و یدخل فی ذلک المختار من أجوبة مسائله و الکلام القصیر الخارج فی سائر أغراضه:
نهج البلاغه از سه بخش تشکیل شده است:
۲۴۱ خطبه،
۷۹ نامه ،
۴۸۰ حکمت یا کلمه قصار.
(در میانه حکمت ها بخشی تحت عنوان غرائب آمده که ۹ مورد است و به نظر سید رضی نیاز به توضیح داشته اند)
✳️ چند مورد از کلمات قصار عینا و بدون هیچ تفاوتی تکرار شده اند و گویا سید رضی دچار خبط شده است.
اگر کلمات قصار کوتاه هستند و در هر جلسه چند حکمت خوانده میشود ولی برخی کلمات نیز یا بلند هستند یا به خاطر عمق مطلب باید در جلسات متعدد توضیح داده شوند.
⚛ حکمت های نهج البلاغه عمدتا بخشی از سخنرانی ها و نامه های حضرت بوده است و اینگونه نییست که حضرت صرفا همین یک جمله را بیان کرده باشند.
✳️کوتاه ترین حکمت نهج البلاغه دارای دو کلمه است .
(حکمت ۴۳۴): اخْبُرْ تَقْلِه
با اختبار و امتحان دشمنی خیلی ها واضح میشود.
و بلند ترین حکمت نهح البلاغه دو صفحه است (حکمت ۱۴۷ به کمیل)
⚛ کلام حکیمانه و حکمت ، کلامی است که
۱. متکی به یک سلسه امور حقیقی باشد، (قانون)
۲. در کوتاه ترین حد ممکن و بدون اطاله بیان شده باشد.
۳. با فصاحت بالا و موافق طبع انسان باشد.
۴. برمصادیق متعددی قابل صدق باشد.
💮 بسیاری از ضرب المثل های مشهور از نوع کلام حکیمانه اند یعنی خبر از یک قانون و وقاعیت میدهند، کوتاه اند، از فصاحت بالایی برخوردار هستند و با طبع انسان سازگارند، و در موقعیت های مختلف میشود آنها را به کار برد:
_ (در همیشه به یک پاشنه نمی گرده )
_ (این نیز بگذرد)
_ (حسود هرگز نیاسود)
_ (گرنگهدارمن آنست که من می دانم، شیشه را دربغل سنگ نگه می دارد.)
⚛ حکمت های نهج البلاغه:
قوانین کلی ، کوتاه ، زیبا ، فصحیح، کاربردی، و همیشگی هستند.
⤵️ حکمت یک :
🔶قَالَ (علیه السلام): کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ
در زمان فتنه مانن بچه شتر دو ساله [اللَّبُونِ] کم سن و سال باشید.
🔶 لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ
نه پشتی [ظَهْرٌ] دارد که بر او سوار شود.
🔶وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَبَ
نه پستانی [ضَرْعٌ] دارد که دوشیده شود.
✳️ «فَتن» (بر وزن متن) در اصل به معناى قرار دادن طلا در کوره است تا خالص از ناخالص جدا شود.
سپس به معناى هرگونه آزمایش و امتحان و آشوب هاى اجتماعى آمده است. فتنه به معنای فتنه های سیاسی است.
✴️ فتنه به معنای مطلق آزمایش، در حکمت ۹۳ فرمود:
لَا یَقُولَنَّ أَحَدُکُمْ اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفِتْنَةِ
فردى از شما نگوید: خدایا از فتنه به تو پناه مى برم،
لِأَنَّهُ لَیْسَ أَحَدٌ إِلَّا وَ هُوَ مُشْتَمِلٌ عَلَى فِتْنَةٍ
زیرا کسى نیست که در فتنه اى نباشد،
وَ لَکِنْ مَنِ اسْتَعَاذَ فَلْیَسْتَعِذْ مِنْ مُضِلَّاتِ الْفِتَن
لکن آن که مى خواهد به خدا پناه برد، از آزمایش هاى گمراه کننده پناه ببرد،
⚛ لبون به شتر ماده ای میگویند که پشت سر هم بچه زائیده و اگر الان هم در پستان شیر دارد برای این " ابن" یعنی بچه شتر نر نیست، بلکه برای بچه بعدی است .
(خود این ابن لبون نر است و اصلا شیر و پستان ندارد، ولی سهمیه شیر مادر هم ندارد)
💮 مانند بچه شتری باشید که نه میتوانند در فتنه ها بر گرده شما سوار شوند و به اهدافشان برسند؛
نه میتوانند سر شما را شیره بمالند و سهمیه شیر شما را بردارند .
(شیری سهمیه او نیست که بخواهند از او بگیرند)
✳️ انسان عاقل باید سعی کند دور و بر فتنه ها نچرخد، طوری نباشد که هر جا خبر بدی بود، آشوبی بود یک سر آن هم به این شخص برسد به تعبیر ضرب المثل:
إنْ کُنْتَ مِنْ أهْلِ الْفِطَنِ فَلَا تَدُر حَوْلَ الْفِتَنِ
اگر زرنگ هستی، دور فتنه نگرد.
⚛ هر نزاع و آشوبی فتنه نیست:
۱. یا نزاع دو حق است، که اینجا سکوت حرام است، قرآن میفرماید:
《 وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا ۖ فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَىٰ فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّىٰ تَفِیءَ إِلَىٰ أَمْرِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا ۖ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ حجرات - ۹ 》
و اگر دو طایفه از اهل ایمان با هم به قتال و دشمنی برخیزند البته شما مؤمنان بین آنها صلح برقرار دارید و اگر یک قوم بر دیگری ظلم کرد با آن طایفه ظالم قتال کنید تا به فرمان خدا باز آید،
پس هر گاه به حکم حق برگشت با حفظ عدالت میان آنها را صلح دهید و همیشه (با هر دوست و دشمنی) عدالت کنید که خدا بسیار اهل عدل و داد را دوست میدارد.
✴️ در اهمیت صلح دادن بین مومنین (اصلاح ذات البین) همین بس که قرآن مجادله و گفتگوی در گوشی را ممنوع و عملی شیطانی معرفی میکند:
《إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ؛ مجادله - ۱۰》
همیشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند در صورتی که هیچ زیان به آنها نمیرساند.
💮 ولی در آیه دیگر در گوشی حرف زدنی که برای اصلاح ذات البین باشد را دارای اجر عظیم معرفی میکند:
《لَا خَیْرَ فِی.فِی کَثِیرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَیْنَ النَّاسِ ۚ وَمَنْ یَفْعَلْ ذَٰلِکَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا ؛ نساء - ۱۱۴》
در بسیاری از سخنانِ درِگوشی و جلسات محرمانه آنها، خیر و سودی نیست؛ مگر کسی که (به این وسیله،) امر به کمک دیگران، یا کار نیک، یا اصلاح در میان مردم کند؛ و هر کس برای خشنودی پروردگار چنین کند، پاداش بزرگی به او خواهیم داد.
⚛هر نزاعی فتنه نیست:
۲. یا نزاع حق و باطل است، اینجا نیز سکوت بی معنا و اتفاقا جهاد لازم و واجب است:
《 یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ؛ توبه - ۷۳》
ای نبی ما با کفار و منافقین جهاد کن و بر آنان سخت بگیر.
✳️《 وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ بقره - ۱۹۰》
و در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد.
✴️《 یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى الْقِتَالِ ۚ إِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ ۚ وَإِنْ یَکُنْ مِنْکُمْ مِائَةٌ یَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَفْقَهُونَ ؛ انفال - ۶۵》
ای رسول، مؤمنان را بر جنگ ترغیب کن که اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر غالب خواهند شد و اگر صد نفر بوده بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند کرد، زیرا آنها گروهی بیدانشند.
💮 در خطبه ۲۷ فرمود :
فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ
جهاد بابی از ابواب جنت است که برای اولیای خاص گشوده
وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى وَ دِرْعُ اللَّهِ الْحَصِینَةُ وَ جُنَّتُهُ الْوَثِیقَةُ
زره محکم خداوند وسپر مطمئن او است.
فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمِلَهُ الْبَلَاءُ وَ دُیِّثَ بِالصَّغَارِ وَ الْقَمَاءَةِ
کسی که جهاد را ترک کند، بلا از هر سو او را احاطه مى کند و گرفتار حقارت و پستى مى شود.
وَ ضُرِبَ عَلَى قَلْبِهِ بِالْإِسْهَابِ
عقل و فهم او تباه مى گردد.
وَ أُدِیلَ الْحَقُّ مِنْهُ بِتَضْیِیعِ الْجِهَادِ
و به خاطر تضییع جهاد حق از او گرفته مى شود.
وَ سِیمَ الْخَسْفَ وَ مُنِعَ النَّصَفَ
در راه نابودى پیش مى رود و از عدالت محروم مى گردد!
⚛ هر نزاعی آشوب نیست:
۳. یا نزاع دو باطل است، حکمت یک به این بخش اشاره دارد.
معنای سوم فتنه نه تنها هیچ بدی ندارد بلکه خوب و پسندیده است.
✴️ از خدا فتنه بخواهید، شیخ طوسی در امالی از امام صادق روایت نقل میکند تَمَنَّوُا الْفِتْنَةَ، فَفِیهَا هَلَاکُ الْجَبَابِرَةِ، وَ طَهَارَةُ الْأَرْضِ مِنَ الْفَسَقَةِ.
اگر دو ظالم به جان هم بیفتند اتفاقا فرصتی است برای آسایش مومنین.
مثل نزاع امویان و عباسیان که اینجا یاران امام باقر و امام صادق علیهما السلام نهایت بهره را بردند و معارف را به شیعیان رساندند.
⏪ روایات عزلت :
ناظر به فتنه های دو طرف باطل است:
ابومسلم خراسانی باشعار" الرضا من آل محمد" قیامی را شروع کرد که ظاهرا جنبه دینی و شیعی داشت ولی باطن این قیام استفاده از نیروی تشیع و بغض شیعه نسبت به امویان بد تا بنی عباس روی کار بیایند.
☸ اینجا نزاع دو باطل بود و اهل بیت از این فتنه دوری کردند. وقتی ابومسلم به امام صادق نامه نوشت و از حضرت خواست حکومت را به دست بگیرد فرمود: «ما اَنْتَ مِنْ رجالی وَلا الزَّمانُ زَمانی»
نه تو از یاران منی ونه زمانه ، زمانه من است
🕎 نکته:
از طرفی میدانیم که رهبانیت به معنای گوشه گیری و انزوا در اسلام نداریم:
امالی شیخ صدوق:
تُوُفِّیَ ابْنٌ لِعُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَاشْتَدَّ حُزْنُهُ عَلَیْهِ حَتَّى اتَّخَذَ مِنْ دَارِهِ مَسْجِداً
عثمان بن مظعون از یاران علی ع بعد از وفات فرزند خود در مسجد عزلت گزید
یَتَعَبَّدُ فِیهِ
به عبادت مشغول شد
فَبَلَغَ ذَلِکَ رَسُولَ اللَّهِ ص فَقَالَ لَهُ یَا عُثْمَانُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَکْتُبْ عَلَیْنَا الرَّهْبَانِیَّةَ
پیامبر به او فرمود : خداوند هرگز برای امت من رهبانیت فرض نکرده.
إِنَّمَا رَهْبَانِیَّةُ أُمَّتِی الْجِهَادُ فِی سَبِیلِ اللَّه
رهبانیت امت من جهاد فی سبیل الله است.
♒️ از طرفی نیز روایاتی در مدح عزلت و گوشه گیری از اهل بیت صادر شده است:
_ روایات عزلت یا به معنای عزلت از گناه و معصیت اند.
_یا عزلت از اهل گناه.
_یا به معنای عزلت از محله و شهر بی ایمان .
حکمت ۴۴۲ :
لَیْسَ بَلَدٌ بِأَحَقَّ بِکَ مِنْ بَلَدٍ خَیْرُ الْبِلَادِ مَا حَمَلَک
_یا عزلت و گوشه گیری از فتنه ها:
✳️ پیامبر: العُزلَةُ عِبادَةٌ
گوشه گیرى، عبادت است.
امیرالمومنین:
الْعُزْلَةُ أَفْضَلُ شِیَمِ الاَکْیَاسِ
گوشه گیرى برترین خصلت افراد باهوش و زیرک است.
امیرالمومنین:
سَلاَمَةُ الدِّینِ فِی إعْتِزَالِ النَاسِ
سلامت دین انسان درکناره گیرى از مردم است.
💮 از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم هنگامى از آن حضرت سؤال کردند: چرا گوشه گیرى را انتخاب کرده اید؟ فرمود:
فَسَدَ الزَّمَانُ وَتَغَیَّرَ الاِخْوَانُ فَرَأَیْتُ الاِنْفِرَادَ أَسْکَنَ لِلْفُؤَاد
زمانه فاسد شده و برادران تغییر روش داده اند به همین دلیل، آرامش دل را در تنهایى یافتم.
⏪حکمت یک، بخشی از نامه امیرالمومنین به امام مجتبی بوده در مورد فتنه های زمان معاویه:
کَیْفَ وَأَنِّى بِکَ یَا بُنَیَّ إِذَا صِرْتَ فِی قَوْم صَبِیُّهُمْ غَاو
فرزندم چگونه خواهى بود هنگامى که در میان قومى گرفتار شوى که کودک آنها گمراه
وَشَابُّهُمْ فَاتِکٌ
و جوانشان هواپرست
وَشَیْخُهُمْ لاَ یَأْمُرُ بِمَعْرُوف وَلاَ یَنْهَى عَنْ مُنْکَر
و پیرانشان امر به معروف و نهى از منکر نمى کنند.
وَعَالِمُهُمْ خَبٌّ مَوَّاهٌ مُسْتَحْوِذٌ عَلَیْهِ هَوَاهُ
عالم آنها حیله گر فریبکارى است که هواى نفس بر او چیره شده
مُتَمَسِّکٌ بِعَاجِلِ دُنْیَاهُ
و به دنیاى زودگذر چسبیده.
أَشَدُّهُمْ عَلَیْکَ إِقْبَالًا یَرْصُدُکَ بِالْغَوَائِلِ
و از همه بیشتر (ظاهرا) به تو روى مى آورد و در انتظار حوادث دردناکى براى توست.
وَیَطْلُبُ الْحِیلَةَ بِالتَّمَنِّی
و با ایجاد آرزو و بیان اهداف دست نایافتنی دنبال رسیدن به اهداف خودشان هستند
وَیَطْلُبُ الدُّنْیَا بِالاِجْتِهَادِ
و دنیا را با تمام قدرت مى طلبد.
خَوْفُهُمْ آجِلٌ و َرَجَاؤُهُمْ عَاجِلٌ
مردم آن زمان ترسشان از نظر دور و امیدشان نزدیک است. به عذاب هاى آخرت بى اعتنا و به مواهب دنیا شدیداً علاقه مند هستند.
لاَ یَهَابُونَ إِلاَّ مَنْ یَخَافُونَ لِسَانَهُ
تنها از کسى حساب مى برند که از زبانش مى ترسند
وَلاَ یُکْرِمُونَ إِلاَّ مَنْ یَرْجُونَ نَوَالَهُ
و اکرام نمى کنند مگر کسى را که امید بخششى از او دارند.
دِینُهُمُ الرِّبَا کُلُّ حَقّ عِنْدَهُمْ مَهْجُورٌ دینشان ربا و هر حقى نزد آنها به فراموشى سپرده شده.
یُحِبُّونَ مَنْ غَشَّهُمْ وَیَمَلُّونَ مَنْ دَاهَنَهُمْ افراد فریبکار را دوست دارند و سراغ کسانى مى روند که از همه بیشتر چاپلوسى کنند.
قُلُوبُهُمْ خَاوِیَةٌ لاَ یَسْمَعُونَ دُعَاءً وَلاَ یُجِیبُونَ سَائِلاً
دل هاى آنها خالى (از یاد خدا) است، سخن حقى را نمى شنوند و به درخواست سائلى پاسخ نمى گویند،
قَدِ اسْتَوْلَتْ عَلَیْهِمْ سَکْرَةُ الْغَفْلَةِ
مستى غفلت بر آنها غالب شده.
(اوایل از غفلت ناراحت میشدند ولی الان نسبت به غفلت از خدا حالتی از سِر شدن دارند (دردشان نمیگیرد)
إِنْ تَرَکْتَهُمْ لَمْ یَتْرُکُوکَ وَإِنْ تَابَعْتَهُمْ اغْتَالُوکَ
اگر آنها را رها کنى دست از تو بر نمى دارند و اگر از آنها پیروى کنى فریبت مى دهند.
إِخْوَانُ الظَّاهِرِ وَأَعْدَاءُ السَّرَائِرِ
در ظاهر برادرند و در باطن دشمن.
یَتَصَاحَبُونَ عَلَى غَیْرِ تَقْوَى
رفاقت آنها با یکدیگر بر اساس بى تقوایى است.
فَإِذَا افْتَرَقُوا ذَمَّ بَعْضُهُمْ بَعْضاً
و هنگامى که از هم جدا شوند یکدیگر را نکوهش مى کنند.
تَمُوتُ فِیهِمُ السُّنَنُ وَتَحْیَا فِیهِمُ الْبِدَعُ سنت هاى الهى در میان آنها مى میرد و بدعت ها زنده مى شود.
فَأَحْمَقُ النَّاسِ مَنْ أَسِفَ عَلَى فَقْدِهِمْ أَوْ سُرَّ بِکَثْرَتِهِمْ
نادان ترین مردان کسى است که از فقدان آنها متاثر شود یا از کثرت آنها خوشحال گردد.
فَکُنْ عِنْدَ ذَلِکَ یَا بُنَیَّ کَابْنِ اللَّبُونِ لاَ ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَلاَ وَبَرٌ فَیُسْلَبَ وَلاَ ضَرْعٌ فَیُحْلَب فرزندم در چنین شرایطى که (آتش فتنه ها شعله ور است) همچون شتر کم سن و سال باش نه پشتى دارد که سوار شوند و نه پشمى که بچینند و نه پستانى که بدوشند.
اللهم وفقنا لما تحّبُ و ترضیٰ