شرح نامه شصت و هشت نهج البلاغه :: روزگارم #با

شرح نامه شصت و هشت نهج البلاغه

پخش و دانلود صوت

۰۲/۰۸/۱۴

محمد کاظمی نیا

نظرات (۱)

۱۵ آبان ۰۲ ، ۰۹:۲۴

قاسمی

بسم الله الرحمن الرحیم

شرح نامه ها

۴۰۲/۸/۱۴ - ۲۰ربیع الثانی

💢 نامه ۶۸💢

⭕️و من کتاب له (علیه السلام) إلى سلمان الفارسی رحمه الله قبلَ أیام خلافته:

نامه ایست خطاب به سلمان فارسی قبل از دوران خلافت امیر المؤمنین .

یکی از ویژگی های منحصر به فرد نهج البلاغه آن است که اکثر قریب به اتفاق مطالب نهج البلاغه در زمان خلافت، از حضرت صادر شده و یک کتاب حکومت داری است.

البته در نهج البلاغه موارد محدودی هست که قبل از زمان خلافت از حضرت صادر شده از جمله نامه ۶۸ که خطاب به سلمان فارسی است.

نامه اگر چه کوتاه است اما نکات مفیدی دارد.

⭕️أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّمَا مَثَلُ الدُّنْیَا مَثَلُ الْحَیَّةِ، لَیِّنٌ مَسُّهَا قَاتِلٌ سَمُّهَا؛

بعد از حمد و ثنای خدا ،

سلمان، بدان مثل دنیا اینگونه است

(حضرت برای فهم دقیق تر دنیا را تشبیه میکند)

مثال دنیا مانند یک مار[الْحَیَّةِ] خوش خط و خالی است که مسح و لمس کردن او خیلی نرم است و اگرچه ظاهر زیبایی داردولی این مار سمی است و اگر نیش به کسی بزند قطعا می‌میرد .

می‌فرماید دنیا اگرچه ظاهر زیبا دارد اما باطن فریبنده و گزنده ای دارد،مراقب باشید.

💮 سلمان باید از این دنیا بر حذر باشی

در این دنیا حد و مرز معین کنی چرا که این دنیا باطن زهر آگینی دارد

در روایات ما نسبت به جریان دنیا دو نگاه وجود دارد که هر دو هم درست است

دنیا مانند دو روی سکه ای است .

♻️ دنیا در نهج البلاغه و متنون روایی سکه دورویی است که یک روی آن زشتی است و یک روی آن زیبایی. اگر نگاه ما به دنیا نگاه استقلالی باشد، دنیا باتلاقی است که انسان را در خودش گرفتار میکند و قیامت را از یاد او میبرد.

🔆 اما اگر دنیا وسیله کسب آخرت باشد، دنیا رنگ و بویی قیامتی داشته باشد این دنیا ممدوح است و همه اولیاء و انبیاء از همین دنیا استفاده کردند و به مقامات عالیه رسیدند.

⚜ در کلمات حضرت تعابیر عجیبی در مورد دنیا آمده :

. نهج السعاده، ج ۳، ص ۱۷۴ :

ألا وَإنّ الدُّنْیا دارُ غَرّارَة خَدّاعَة تَنْکِحُ فی کُلِّ یَوْم بَعْلاً وَتَقْتُلُ فی کُلِّ لَیْلَة أهْلاً

دنیا مانند زن زیبای فریبنده ایی است که هر روز برای خودش شوهری انتخاب میکند و به شب نرسیده او را به هلاکت میرساند.

◽️در خطبه ۸۳ هم فرمود:

فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌ مَشْرَبُهَا

دنیا آبشخور آن تیره،

رَدِغٌ مَشْرَعُهَا

ورودى به این آبگاه، پُر گِل ولاى .

یُونِقُ مَنْظَرُهَا

چشم انداز ان فریبنده،

وَ یُوبِقُ مَخْبَرُهَا

و باطن آن کشنده است.

دنیا یک مسیر گل آلودی دارد و کدر است و غیر آشامیدنی ولی ظاهر زیبایی دارد و جلوه می‌دهد و ظاهر سازی میکند در حالی که اینگونه نیست و کسی که از این آب بنوشد به هلاکت می‌رسد و این آب زهر آلود است .

💮 تشبیهات برای آن است که ما به باطن دنیا پی ببریم و ظاهر زیبای دنیا ما رو فریب ندهد در زیر این دستکش مخملی پنجه های تیز چودنی است که می‌خواهد ما را از پای در بیاورد .

⭕️ فَأَعْرِضْ عَمَّا یُعْجِبُکَ فِیهَا

سلمان از هر چیزی در دنیا که تو را به تعجب وا می‌دارد از اینها اعراض کن.

⭕️ لِقِلَّةِ مَا یَصْحَبُکَ مِنْهَا

چرا که دنیا مدت کوتاهی در اختیار توست [یَصْحَبُکَ]

می‌فرماید بعضی اوقات ظاهر دنیا به قدری فریبنده می‌شود، دنیا زیبایی ها از خود نشان می‌دهد که انسان تعجب میکند حضرت می‌فرماید هر گاه از ظاهر فریبنده دنیا تعجب کردی ازآن اعراض کن زیرا مدت زیادی با تو همراه نخواهد بود.

♻️ ما چیزی می‌خواهیم که دائما پیش ما باشد تا ابدیت به درد ما بخورد ما در این دنیای کوتاه دل به زر و زیور نمی‌بندیم چرا که از دست ما خواهد رفت .

دنیا اگر چه ظاهری دارد که به تعجب وا می‌دارد و انسان انگشت به دهان می‌ماند ولی باز هم با این وجود باید اعراض کرد.

❌ نگویید دنیا جلوه نداشت به دنبالش نرفتم، اینطور نیست بلکه دنیا جلوه و زیبایی ها دارد کشش ها و شهواتی دارد،

عجب دارد میل به قدرت و شهرت و ثروت دارد، ولی درهمین زمان از آن باید اعراض کرد چرا که دنیا زود از دست انسان می‌رود و چیزی که زود از دست رفتنی ست به چه درد می‌خورد!!!

ما این همه عمر و سرمایه و وقت را هدر بدهیم برای چهار صباح ؟؟

⚜ علت تحویل نگرفتن دنیا کوتاه بودن مدت آنست، نه اینکه عمر هفتاد ساله کم است، اصللا خود لذت کوتاه است. انسان ازغذای لذیذ چقدر میتواند لذت ببرد؟

🔆 همان چند دقیقه ای که در حال خوردن آن است. اگر همین غذا، همین لباس، همین عطر دو بار تکرار شد دیگر از دهان می افتد، تکراری میشود.

اینکه کل دنیا کوتاه است یک حرف است،

اینکه لذت های دنیا آنی و زود گذر هستند حرف دیگری است.

⭕️ وَ کُنْ آنَسَ مَا تَکُونُ بِهَا أَحْذَرَ مَا تَکُونُ مِنْهَا،

سلمان از هر چیزی که به آن انس بیشتری داری بر حذر باش مبادا به دنیا دل ببندی. هیچ انسان عاقلی به سم و مار دل نمی‌بندد این مار وحشی یک دفعه حمله می‌کند و از بین می‌برد .

♻️ از هر چیزی که به آن انس بیشتری داری بیشتر بر حدر باش و اهل دنیا نباش

هر چقدر دوست داری به دنیا وابسته باشی چند برابر بیشتر برحذر باش و دل به خوشی های ظاهری دنیا نبند

سلمان به خوبی این درس ها را گرفت و در زندگی به کار برد.

⭕️وَ ضَعْ عَنْکَ هُمُومَهَا

سلمان، غم و غصه ی دنیا را از دوش و قلب خودت پایین بگذار.[ضَعْ]

⭕️لِمَا أَیْقَنْتَ بِهِ مِنْ فِرَاقِهَا

چرا که تو یقین داری و میدانی از این دنیا خواهی رفت فراق بادنیا حاصل می‌شود .

⭕️ وَ تَصَرُّفِ حَالاتِهَا

و تو یقین داری دنیا مدام در حال دگرگونی [تَصَرُّفِ] است .

💮 حضرت به سلمان توصیه می‌کند اگر نخواهی دنیا طلب باشی ، یک سری سختی و رنجهایی برای تو هست.

این رنجهای دنیایی تو را دل چرکین نکند و باربر دوش تو نگذارد از انها بگذر و زمین بگذار و حرکت کن چرا که دو دلیل دارد .

۱. تو یقین داری یک روز از این غم و غصه جدا میشوی همانطور که لذات دنیا تمام شدنی است غم و غصه ی دنیا هم تمام شدنی است .

۲. دنیا مدام در حال دگرگونی است دیروز رئیس نبودی ولی امروز هستی و فردا یکی دیگر. دیروز سالم بودی امروز مریض میشوی و فردا دوباره سالم میشوی

و دنیا در حال دگرگونی ست دولت ها عوض می‌شوند مشهوریت از بین میرود.

همه چیز در حال دگرگونی است

⭕️فَإِنَّ صَاحِبَهَا کُلَّمَا اطْمَأَنَّ فِیهَا إِلَى سُرُورٍ

دوستدار دنیا ، هر زمان به شادی و سرور دنیا اطمینان کند.

⭕️ أَشْخَصَتْهُ عَنْهُ إِلَى مَحْذُورٍ

دنیا او را از سرور به محذور و گرفتاری کوچ میدهد[أَشْخَصَتْهُ]

⭕️أَوْ إِلَى إِینَاسٍ أَزَالَتْهُ عَنْهُ إِلَى إِیحَاشٍ

دوستدار دنیا هر وقت به دنیا انس بگیرد دنیا او را از انس، به وحشت میکشاند؛[إِیحَاشٍ]

⭕️ وَ السَّلَام.

دنیا دوستی نیست که بتوان به او تکیه و اعتماد کرد یا به او دل بست و انس گرفت.

تنها به خدا و ذکر الهی باید اطمینان کرد: أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

انسان را انسان میگویند چون موجودی اهل انس است اما تنها و تنها باید به خدا انس پیدا کرد.

❌غصه های دنیا مثل باری است که روی قلب انسان را گرفته، مثل باری که بر شانه انسان سنگینی میکند. کسانی که غصه دنیا را میخورند همیشه نا آرام و عصبانی اند.

غصه ممنوع چون دنیا در حال دگرگونی است..

در کتب تاریخ دارد که یک پادشاهی به اطرافیان خود گفت: فکری به حال من کنید در مواقعی که غم و غصه بر دل من سنگینی میکند،

وزیر دستور داد روی نگین انگشتر او نوشتند:

«الا انّ ذلک لایدوم» به تعبیر فارسی: این نیز بگذرد.

🔆 حکمت ۲۸۶:

مَا قَالَ النَّاسُ لِشَیْ‏ءٍ طُوبَى لَهُ إِلَّا وَ قَدْ خَبَأَ لَهُ الدَّهْرُ یَوْمَ سَوْء

هرگز مردم به چیزى نگفتند: «خوشا به حال آن»؛ جز اینکه روزگار روز بدى را براى او پنهان کرده.

دنیا در حال دگرگونیست اگرامروز وضع تو بد است فردا خوب می‌شود

اگر امروز وضع تو خوب است مسح نشو فردای بدی هم برای تو هست

چون ذات دنیا دگرگونی است .

⚜ دو نکته ی کلی :

۱. نگاه روایات مخصوصا امیرالمؤمنین به دنیا

۲. چند نکته در مورد شخصیت سلمان فارس

⏪ کیفیت ورود سلمان به مدائن:

سلمان شخصیت بزرگی است و در تاریخ امده زمانی که سلمان از طرف خلیفه ی دوم به فرمانداری مدائن انتخاب شد

أنّه‏ لمّا بعث إلى المداین رَکِبَ حمارَه وحده

وقتی سلمان به سمت مدائن آمد تک و تنها با یک الاغ آمد.

فاتّصل بالمداین خبر قدومه

وقتی خبر آمدن سلمان به مدائن رسید، فاستقبله أصناف النّاس على طبقاتهم

مردم دسته دسته برای استقبال او آمدند،

فلمّا رأوه قالوا: أیّها الشّیخ أین خلّفت أمیرنا؟

به سلمان گفتند ای پیرمرد پشت سرت امیر ما را ندیدی

قال: و مَن أمیرُکُم؟

سلمان گفت امیر شما کیست؟

قالوا: الأمیر سلمان الفارسی صاحِبُ رسولِ اللّه،

گفتند امیر ما سلمان فارسی ، یار و همراه پیامبر.

فقال لا أعرفُ الأمیر و أنا سلمان و لستُ بأمیر

من سلمان هستم ولی امیر نیستم،

فترجلوا له و قادوا إلیه المراکب و الجنائب مردم پیاده شدند و اسب هایشان را به سلمان دادند،

فقال: إنّ حماری هذا خیر لی و أوفق سلمان گفت همین الاغ به حال من مناسب تر است ،

فلمّا دخل البلد أرادوا أن ینزلوه دار الامارة وقتی به مدائن رسید مردم از او خواستند به دارالاماره برود

قال: و لست بأمیر

من امیر نیستم که به دارالاماره بروم، فنزل على حانوت فی السّوق

او به بخشی از بازار رفت،

فاستأجر منه و جلس هناک یقضی بین النّاس

حجره ای را اجاره کرد و همانجا مشغول قضاوت شد

و از دار دنیا زیرانداز، عصا و ظرفی داشت.

🔆 فاتّفق أنّ سیلا وقع فی البلد

زمانی در مدائن سیل آمد،

فارتفع صیاح النّاس بالویل و العویل یقولون: وا أهلاه و وا ولداه و وا مالاه

اشراف داد میزدند که مالمان را آب برد، پولمان را آب برد

سلمان اسباب اندکش را به دست گرفت و از کوهی بالا رفت و گفت:

هکذا ینجو المخفَّفون یومَ القیامة.

اینچنین هر کس در قیامت نجات پیدا می کند اگر سبکبار باشد .

♻️دنیا از منظر روایات:

۱. دنیا مار خوش خط و خال

حکمت ۱۱۹ :

مَثَلُ الدُّنْیَا کَمَثَلِ الْحَیَّةِ،

دنیا مانند مار (خوش خط و خال) است

لَیِّنٌ مَسُّهَا وَ السَّمُّ النَّاقِعُ فِی جَوْفِهَا؛

که به هنگام لمس کردن نرم به نظر مى‌رسد در حالى که سم کشنده در درون اوست

یَهْوِی إِلَیْهَا الْغِرُّ الْجَاهِلُ، وَ یَحْذَرُهَا ذُو اللُّبِّ الْعَاقِلُ.

(به همین دلیل) مغرورِ نادان به سوى آن مى‌رود و خردمند عاقل از آن حذر مى‌کند.)

۲. دنیا عسل زهر آگین است. غرر الحکم:

اگر بخواهند کسی را مسموم کنند عسل بهش میدند چون شیرین است ولی آلوده به سم می‌کنند چون این سم با آن شیرینی مخلوط می‌شود و فرد متوجه سم نمی‌شود

🔆 دنیا در غالب عسل شیرین به تو عرضه می‌شود ولی باطن زهر آگینی دارد

حضرت در غررالحکم می‌فرماید

إنَّ الدُّنیا ظِلُّ الغَمامِ ،

دنیا ، سایه ابر است

وحُلُمُ المَنامِ ،

شیرینی خوابى است که انسان در خواب مى بیند،

وَالفَرَحُ المَوصولُ بِالغَمِّ ،

شادىِ پیوسته به غم

وَالعَسَلُ المَشوبُ بِالسَّمِّ ،

و عسل آمیخته به زهر است؛

سَلاّبَةُ النِّعَمِ ،

رباینده نعمت ها

أکّالَةُ الاُمَمِ ،

خورنده ملّت ها

جَلاّبَةُ النِّقَمِ

و جلب کننده رنج و عذاب هاست.

۳. دنیا، تیر انداز ماهری است که تیرش به خطا نمی‌رود . خطبه ۱۱۴:

أَنَّ الدَّهْرَ مُوتِرٌ قَوْسَهُ

دنیا همانند کمانى است که تیر در چله آن گذارده شده و اهل خود را نشانه گیرى کرده،

لاَ تُخْطِئُ سِهَامُهُ

کمانى که تیرش هرگز خطا نمى رود.

وَلاَ تُؤْسَى جِرَاحُهُ

و زخم و جراحت آن مداوا نمى شود.

۴. در تعبیر دیگری از دنیا در غرر الحکم حضرت می‌فرماید : هر چه بدوی به دنیا نمی رسی. .

مَثَلُ الدُّنْیا کَظِلِّکَ

دنیا همچون سایه انسان است که در مقابل او بر زمین گسترده است

إنْ وَقَفْتَ وَقَفَ

هرچه به دنبالش بدود دور مى شود.

وَإنْ طَلَبْتَهُ بَعُدَ

و اگر بایستد مى ایستد و پایدار مى گردد.

چه کسی را شما در طول تاریخ می‌شناسید که بگوید به تمام خواسته ها و آرزو ها و آمال هایم رسیدم

اصلا شدنی نیست

فرعون ، قاروون و...هرکس باز آرزوهای نرسیده ای دارد.

۵. کار دنیا به مویی بند است (در حال تمام شدن است)

پیامبر صلوات الله علیه فرمود :

هذِهِ الدُّنْیا مِثْلُ ثَوْب شُقَّ مِنْ أَوَّلِهِ إلى آخِرِهِ فَیَبْقی مُتَعَلِّقاً بِخَیْط فی آخِرِهِ یُوشَکُ ذلِکَ الْخَیْطُ أنْ یَنْقَطِعَ

دنیا همچون لباسى است که از اوّل تا به آخر آن شکافته شده فقط نخى از آن باقى مانده که هر زمان احتمال دارد آن نخ پاره شود و لباس فرو افتد.

۶. تشنه دنیا سیراب نمیشود . امام صادق:

مَثَلُ الدُّنْیَا مَثَلُ مَاءِ الْبَحْرِ کُلَّمَا شَرِبَ مِنْهُ الْعَطْشَانُ ازْدَادَ عَطَشاً حَتَّى یَقْتُلَهُ

دنیا همچون آب شور دریاست که هر قدر انسان از آن بیشتر بنوشد عطشش فزون تر مى شود و سرانجام او را خواهد کشت.

⏪ جایگاه سلمان فارسی:

شخصیت سلمان فارسی ایرانی هست و ما ایرانی ها اراده ی قلبی بیشتری نسبت به ایشان داریم

۱. پیامبر مامور به دوست داشتن سلمان فارسی است. فرمود:

أَمَرَنِی رَبِّی بِحُبِّ أَرْبَعَة وَأَخْبَرَنِی أَنَّهُ یُحِبُّهُمْ عَلِیٌّ وَأَبُوذَرّ وَالْمِقْدَادُ وَسَلْمَانُ

خداوند مرا به محبّت چهار نفر دستور داده است و به من خبر داده که آنها را دوست بدارم. و آنها على و سلمان و ابوذر و مقداد هستند.

۲. زهد سلمان :

هر سال سهم او از بیت المال پنج هزار درهم بود; ولى همه آن را در راه خدا انفاق مى کرد و از دسترنج خود زندگى بسیار ساده اى را که داشت اداره مى نمود و مى گفت: من دوست ندارم که از غیر دست رنج خود استفاده کنم، چرا که پیغمبر اکرم مى فرمود:

ما أکَلَ أحَدُکُمْ طَعاماً قَطُّ خَیْراً مِنْ عَمَلِ یَدِهِ

هیچ کس از شما طعامى را بهتر از آنچه از دست رنجش به دست آمده هرگز نخورده است.

در ایام پیری هم که توان کار کردن نداشت، از سهمیه بیت المالش مخارج یک سال را کنار می گذاشت و بقیه را در راه خدا می بخشید.

۳. مرحوم علامه مجلسی در بحار نقل میکند:مقام سلمان در کلام رسول الله:

أَنَّ سَلْمَانَ الْفَارِسِیَّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ دَخَلَ مَجْلِسَ رَسُولِ اللَّهِ ص

روزى سلمان فارسى وارد مجلس رسول خدا شد.

ذَاتَ یَوْمٍ فَعَظَّمُوهُ وَ قَدَّمُوهُ وَ صَدَّرُوهُ إِجْلَالًا لِحَقِّهِ وَ إِعْظَاماً لِشَیْبَتِهِ وَ اخْتِصَاصِهِ بِالْمُصْطَفَى وَ آلِهِ

حاضران او را گرامى داشتند و به احترام سن و سال و ارتباط زیاد وى با پیغمبر اکرم او را احترام کردند و به صدر مجلس هدایت نمودند.

فَدَخَلَ عُمَرُ فَنَظَرَ إِلَیْهِ فَقَالَ

ناگهان «عمر» وارد شد نگاهى به او کرد و گفت:

مَنْ هَذَا الْعَجَمِیُّ الْمُتَصَدِّرُ فِیمَا بَیْنَ الْعَرَبِ

این مرد عجمى که در میان عرب ها در بالا نشسته است کیست؟

فَصَعِدَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْمِنْبَرَ فَخَطَبَ فَقَالَ

پیغمبر اکرم (ناراحت شد و) به منبر رفت و خطبه اى خواند و فرمود:

إِنَّ النَّاسَ مِنْ آدَمَ إِلَى یَوْمِنَا هَذَا مِثْلُ أَسْنَانِ الْمُشْطِ

همه انسان ها از زمان خلقت آدم تا امروز; مانند دندانه هاى شانه برابرند

لَا فَضْلَ لِلْعَرَبِیِّ عَلَى الْعَجَمِیِّ وَ لَا لِلْأَحْمَرِ عَلَى الْأَسْوَدِ إِلَّا بِالتَّقْوَى

عرب بر عجم و سفید پوست بر سیاه پوست برترى ندارد جز با تقوا.

سَلْمَانُ بَحْرٌ لَا یُنْزَفُ

سلمان دریاى عمیقى ست که آب آن تمام نمى شود

وَ کَنْزٌ لَا یَنْفَدُ

گنجى است که پایان نمى گیرد.

سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیْتِ

سلمان از ما اهل بیت است

سَلْسَلٌ یَمْنَحُ الْحِکْمَةَ وَ یُؤْتِی الْبُرْهَان‏

سلمان آبشارى است که پیوسته علم و دانش و برهان از او فرو مى ریزد.

۴. سلمان همطراز جبرئیل:

جبرئیل از جانب خداوند به پیامبر عرض کرد:

یَا مُحَمَّدُ سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ أَخَوَانِ مُتَصَافِیَانِ فِی وِدَادِکَ وَ وِدَادِ عَلِیٍّ أَخِیکَ وَ وَصِیِّکَ وَ صَفِیِّکَ

ای محمد! سلمان و مقداد دو برادرند که در محبت تو و مودت علی برادر و وصی و برگزیده تو خالص اند.

وَ هُمَا فِی أَصْحَابِکَ کَجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ فِی الْمَلَائِکَة

و این دو نفر در میان اصحاب تو مانند جبرئیل و میکائیل در میان ملائکه اند.

وَ لَوْ أَحَبَّ أَهْلُ الْأَرْضِ سَلْمَانَ وَ الْمِقْدَادَ کَمَا تُحِبُّهُمَا مَلَائِکَةُ السَّمَاوَاتِ ... لِمَحْضِ وِدَادِهِمَا لِمُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ وَ مُوَالاتِهِمَا لِأَوْلِیَائِهِمَا وَ مُعَادَاتِهِمَا لِأَعْدَائِهِمَا

اگر اهل زمین سلمان و مقداد را همانند ملائکه آسمانها به خاطر دوستی خالصانه شان با محمد ص و علی ع و دوست داشتن دوستان محمد و دشمنی آنها با دشمنان محمد_ دوست داشته باشند.

لَمَا عَذَّبَ اللَّهُ تَعَالَى أَحَداً مِنْهُمْ بِعَذَابٍ الْبَتَّة

هر آینه خدای متعال احدی از آنها را هرگز به هیچ گونه عذابی دچار نخواهد کرد.

۵. طی الارض امیرالمومنین برای دفن سلمان ، بحار الانوار:

أَنَّ عَلِیّاً ع دَخَلَ الْمَسْجِدَ بِالْمَدِینَةِ غَدَاةَ یَوْمٍ

صبحی علی علیه السلام وارد مسجد مدینه شد

قَالَ رَأَیْتُ فِی النَّوْمِ رَسُولَ اللَّهِ ص وَ قَالَ لِی إِنَّ سَلْمَانَ تُوُفِّیَ

و گفت: رسول خدا را در خواب دیدم و به من فرمود: سلمان فوت کرده

وَ وَصَّانِی بِغُسْلِهِ وَ تَکْفِینِهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَیْهِ وَ دَفْنِهِ

و مرا به غسل و کفن نمودن و نماز خواندن و تدفینش سفارش کرد.

وَ هَا أَنَا خَارِجٌ إِلَى الْمَدَائِنِ لِذَلِکَ

من به همین خاطر اکنون به مدائن میروم.

فَقَالَ عُمَرُ خُذِ الْکَفَنَ مِنْ بَیْتِ الْمَالِ

عمر گفت: کفن را از بیت المال بردار.

فَقَالَ عَلِیٌّ ع ذَلِکَ مَکْفِیٌّ مَفْرُوغٌ مِنْهُ

علی علیه السلام فرمود: آن کفایت شده است و نیازی نیست.

فَخَرَجَ وَ النَّاسُ مَعَهُ إِلَى ظَاهِرِ الْمَدِینَةِ ثُمَّ خَرَجَ وَ انْصَرَفَ النَّاسُ

پس امام خارج شد و مردم تا بیرون مدینه با او رفتند. سپس مردم بازگشتند.

فَلَمَّا کَانَ قَبْلَ ظَهِیرَةٍ رَجَعَ

و علی علیه السلام قبل از ظهر بازگشت.

وَ قَالَ دَفَنْتُهُ وَ أَکْثَرُ النَّاسِ لَمْ یُصَدِّقُوا

و گفت: او را دفن کردم و بیشتر مردم باور نکردند.

حَتَّى کَانَ بَعْدَ مُدَّةٍ وَصَلَ مِنَ الْمَدَائِنِ مَکْتُوبٌ

تا اینکه بعد از مدتی از مدائن نامه ای رسید

أَنَّ سَلْمَانَ تُوُفِّیَ فِی یَوْمِ کَذَا

که سلمان در فلان روز وفات یافت.

وَ دَخَلَ عَلَیْنَا أَعْرَابِیٌّ فَغَسَّلَهُ وَ کَفَّنَهُ

و مردی عرب بر ما وارد شد و او را غسل کرد و کفن نمود

وَ صَلَّى عَلَیْهِ وَ دَفَنَهُ ثُمَّ انْصَرَفَ

و بر او نماز خواند و دفن کرد.

فَتَعَجَّبَ النَّاسُ کُلُّهُم‏

سپس بازگشت و همه مردم تعجب کردند.

اللهم لا تجعل الدنیا اکبر همّنا

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

روزگارم #با_کـــریمان طی شده...

مدد ز غیر تو ننگ است یا علی مددی