بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۸/۳ - ۹ربیع الثانی
💢نامه ۵۹ 💢
⭕️و من کتاب له (علیه السلام) إلى الأَسود بن قُطبَة صاحبَ جُندِ حُلوان:
نامه ۵۹ را امیر المومنین علیه السلام خطاب به اسود بن قطبه می نویسد که صاحب و رئیس لشکر خلوان است.
🟣 در مورد شخصیت اسود بن قطبه مطلب تاریخی خاصی وجود ندارد. بعضی او را از صحابی پیامبر شمرده اند، بعضی از تابعین و برخی اصلا او را جزء این دو گروه نمی دانند.و علمای علم رجال هم به آن نپرداخته اند.
از آنجایی که حضرت به او مسئولیت داده میتوان پی برد شخصیت خوبی بوده است
او علاوه بر فرماندهی سپاه، فرماندار هم بوده است زیرا حضرت بحث والی را مطرح میکند.
《شهر خلوان 》؛ حُلوان منطقه ای بزرگ در غرب ایران و چسبیده به مرزهای عراق بوده است.
🔶أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْوَالِیَ إِذَا اخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِکَ کَثِیراً مِنَ الْعَدْلِ،
اسود، بدان و آگاه باش،بعد از حمد وثنای الهی، والیان کار، حاکمان، فرماندهان، وقتی که دچار هوای نفس شدند، این هواخواهی، دنبال نفسانیت رفتن، در بسیاری از موارد آنها را از اجرای عدالت باز می دارد.
🟤 "اختلاف هوی" دو معنا دارد"
۱.حاکم وقتی هواهای نفسانی متفاوت و متعددی داشت: مثل حب جاه، شهوت، حرص به دنیا، تعصب و...
معنای اول تعدد هوای نفسانی است که در عرض هم هستند.
لفظ شهوت که مفرد شهوات است، به معنی تمایل است.تمایل به مال، خانواده، جاه ومقام، تعصبات و...
2️⃣ وقتی هواهای نفسانی حاکم پشت سر هم آمدند (اختلاف لیل و نهار به معنای پشت سر هم آمدن شب و روز است): مثل اینکه اول با یک انحراف کوچک شروع میکند ولی انحرافات بزرگتر ی در پی او را از مسیر درست دورتر میکنند.
(معنای دوم پی در پی آمدن هوای نفس است و در طول هم هستند.)
🔵 وقتی کسی هوا پرست شد، تمایلات او را از رعایت عدالت باز میدارند. او در دوراهی خود خواهی و انصاف و عدالت قرار میگیرد و چون فرد مهذب و خود ساخته ای نیست طبعا نمی تواند پا روی نفس بگذارد و مجبور است قید عدالت را بزند.
✅️ وقتی که جریان هوا وهوس آمد ، انصاف و عدالت از بین می رود.
اصل اصیل و اولی در هر حکومتی، اجرای عدالت است.
🔶فَلْیَکُنْ أَمْرُ النَّاسِ عِنْدَکَ فِی الْحَقِّ سَوَاءً
باید در رعایت حق، همه مردم در نگاه تو مساوی باشند،
به یک چشم دیدن مردم یک ادعا نیست بلکه باید آن را در عمل اجرا کرد، اجرای عدالت باید بین افراد به طور مساوی باشد. شخص حاکم باید در مورد خود، اطرافیان و عموم مردم به یک نحو عدالت را اجرا کند.
◀️ با توجه به اینکه حضرت به
" ترک هواپرستی"، امر میکند و به
"رعایت حقوق مردم"؛ معلوم میشود
اگر مسئولی حقوق مردم را به طور مساوی رعایت نکند هوای نفس دارد و هواپرست هستند.
⚪️ حضرت در نامه ۵۳ به مالک فرمود:
أَنْصِفِ اللَّهَ وَ أَنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ
ای مالک، در مورد خدا، در مورد مردم، انصاف را رعایت کن.
وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًى مِنْ رَعِیَّتِکَ
خانواده و اطرافیان تو هم حق ندارند به کسی بی انصافی و بی عدالتی کنند.
فَإِنَّکَ إِلَّا تَفْعَلْ تَظْلِمْ
اگر انصاف را رعایت نکنی، ظالم هستی
وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللَّهِ کَانَ اللَّهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ
و اگر ظالم شدی، خدا دشمن تو میشود
وَ مَنْ خَاصَمَهُ اللَّهُ أَدْحَضَ حُجَّتَهُ وَ کَانَ لِلَّهِ حَرْبا
واگر خدا دشمن تو شد هیچ عذری از تو پذیرفته نیست وتو به جنگ خدا رفته ای.
⏪️ رعایت عدالت و انصاف و اجرای عدالت گاه در مورد قانون نویسی است .گاه در اجراو در مورد مسئولین اجرایی مطرح است و گاه در مورد قضاوت است.
حاکم و قاضی نباید به هیچ وجهی اطرافیان را بر دیگران ترجیح دهند.
🟢 مرحوم کلینی در اصول کافی روایتی را نقل می کند :
کَانَ فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ قَاضٍ کَانَ یَقْضِی بِالْحَقِّ فِیهِمْ فَلَمَّا حَضَرَهُ الْمَوْتُ
قاضى عادلى در میان بنى اسرائیل بود که هنگامى که مرگش نزدیک شد
قَالَ لِامْرَأَتِهِ إِذَا أَنَا مِتُّ فَاغْسِلِینِی وَ کَفِّنِینِی وَ ضَعِینِی عَلَى سَرِیرِی وَ غَطِّی وَجْهِی
از همسرش خواست تا او را غسل دهد و کفن پوشاند و صورتش را نیز بپوشاند.
فَلَمَّا مَاتَ فَعَلَتْ ذَلِکَ
همسرش پس از مرگ قاضى چنین کرد
ثُمَّ مَکَثَتْ بِذَلِکَ حِیناً ثُمَّ إِنَّهَا کَشَفَتْ عَنْ وَجْهِهِ لِتَنْظُرَ إِلَیْهِ
ولى پس از چندى پارچۀ روى شوهرش را کنار زد
فَإِذَا هِیَ بِدُودَةٍ تَقْرِضُ مَنْخِرَهُ فَفَزِعَتْ مِنْ ذَلِکَ
ناگهان کرمهاى بسیارى را دید که بینى قاضى را مىخورند.وحشت زده شد.
فَلَمَّا کَانَ اللَّیْلُ أَتَاهَا فِی مَنَامِهَا
همسر قاضى شب در خواب از قاضى پرسید که آن کرمها چیست؟
فَقَالَ لَهَا أَمَا لَئِنْ کُنْتِ فَزِعْتِ مَا کَانَ الَّذِی رَأَیْتِ إِلَّا فِی أَخِیکِ فُلَانٍ أَتَانِی وَ مَعَهُ خَصْمٌ لَهُ فَلَمَّا جَلَسَا إِلَیَّ قُلْتُ
قاضى گفت: روزى شخصى از برادرت شکایت کرد و هنگامىکه آن دو در محکمه حاضر شدند
اللَّهُمَّ اجْعَلِ الْحَقَّ لَهُ وَ وَجِّهِ الْقَضَاءَ عَلَى صَاحِبِهِ
من از خدا خواستم که حکم به نفع برادرت اثبات شود.
فَلَمَّا اخْتَصَمَا إِلَیَّ کَانَ الْحَقُّ لَهُ وَ رَأَیْتُ ذَلِکَ بَیِّناً فِی الْقَضَاءِ فَوَجَّهْتُ الْقَضَاءَ لَهُ عَلَى صَاحِبِهِ
سرانجام نیز به نفع برادرت حکم اثبات شد .
فَأَصَابَنِی مَا رَأَیْتِ لِمَوْضِعِ هَوَایَ
و من خوشحال شدم
کَانَ مَعَ مُوَافَقَةِ الْحَقِّ.
اینک به خاطر تمایلم به برادرت چنین شدهام.
☑️ خواب اصلا حجت نیست ولی وقتی معصوم از خواب کسی نقل کرد معلوم میشود آن خواب حجت است.
🔶فَإِنَّهُ لَیْسَ فِی الْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ العدل ،
ظلم وجور هیچوقت وبه هیچ طریقی نمی تواند جایگزین عدالت بشود.
بقای حکومت به عدل است نه به جور و ظلم.
🔵 خطبه ۱۲۶نهج البلاغه خیلی خطبه عجیبی است : به امیرالمومنین میگفتند چرا عدالت را رعایت میکنی، بیا و بیت المال را به اشراف بده تا با ظلم بتوانی توجه اشراف را جلب کنی و حکومت پایدارتر شود:
حضرت فرمود:
أَ تَأْمُرُونِّی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فِیمَنْ وُلِّیتُ عَلَیْهِ؟
آیا به من پیشنهاد مى کنید که براى پیروزى خود، از جور و ستم در حق کسانى که بر آنها حکومت مى کنم، استمداد جویم؟
وَ اللَّهِ لَا أَطُورُ بِهِ مَا سَمَرَ سَمِیرٌ وَ مَا أَمَّ نَجْمٌ فِی السَّمَاءِ نَجْماً،
مادام که شب و روز پشت سر هم مى آیند و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب دارند.تا دنیا دنیاست، علی چنین کاری نمی کند.
🔶فَاجْتَنِبْ مَا تُنْکِرُ أَمْثَالَهُ
اسود بپرهیز از انجام کاری که کراهت داری انجام دادنش را از دیگران.
⏪️حضرت به اسود توصیه میکند بپرهیزد از اموری که:
1️⃣حاکمان قبلی انجام میدادند و او نسبت به آنها اعتراض و انتقاد داشت.
حضرت در نامه ۵۳ نیز به مالک اشتر چنین فرمود:
ثُمَّ اعْلَمْ یَا مَالِکُ أَنِّی قَدْ وَجَّهْتُکَ إِلَى بِلَادٍ قَدْ جَرَتْ عَلَیْهَا دُوَلٌ قَبْلَکَ مِنْ عَدْلٍ وَ جَوْرٍ
مالک تو در مصر مستقر شدی، مصری که قبل از تو دهها وصدها حاکم داشت که بعضی عادل و بعضی ظالم بودند.
وَ أَنَّ النَّاسَ یَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِکَ فِی مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِیهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلَاةِ قَبْلَکَ
مردم به کارهای تونگاه می کنند همانگونه که تو در کارهای پیشینیان نگاه می کردی
وَ یَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنْتَ تَقُولُ فِیهِمْ
ودر باره تو همانگونه اظهار نظر می کنند که تو در باره آنها می گفتی.
2️⃣دیگران در مورد او انجام دهند و او ناراضی باشد.
در اصول کافی آمده است:
جَاءَ أَعْرَابِیٌّ إِلَى النَّبِیِّ ص وَ هُوَ یُرِیدُ بَعْضَ غَزَوَاتِهِ
شخص روستایی محضر رسول خدا(ص) آمدکه حضرت عازم غزوه می شد.
فَأَخَذَ بِغَرْزِ رَاحِلَتِهِ فَقَالَ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَلِّمْنِی عَمَلًا أَدْخُلُ بِهِ الْجَنَّةَ
افسار مرکب را گرفت وگفت: ای رسول خدا، کاری به من یاد بده که من عمل به آن مستقیم به بهشت بروم.
فَقَالَ مَا أَحْبَبْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَأْتِهِ إِلَیْهِمْ.
فرمود: آنچه را دوست دارى مردم درباره تو انجام دهند همان را درباره آنها انجام ده .
وَ مَا کَرِهْتَ أَنْ یَأْتِیَهُ النَّاسُ إِلَیْکَ فَلَا تَأْتِهِ إِلَیْهِمْ
و آنچه را دوست ندارى مردم درباره تو انجام دهند درباره آنها انجام نده.
خَلِّ سَبِیلَ الرَّاحِلَةِ
همه حرف را به تو گفتم، الان بگذار مرکب حرکت کند.
🔶وَ ابْتَذِلْ نَفْسَکَ فِیمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْکَ رَاجِیاً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ.
خاضع کن، وادار کن خودت را در آن چیزهایی که خدا بر تو واجب کرده در حالیکه امید ثواب داری، و در حالیکه از عقابش ترس داری.
🟡 ابتذل یعنی باید بدن رادر انجام واجبات الهی به کار گرفت وآن را در اجرای فرامین الهی مجبور کرد. نباید انسان جسم و روحش در مقابل خدا تکبر داشته باشد، از انجام کارهایی که به او واگذار شده دوری کند، در مقابل مردم حالت ترفع و برتری طلبی داشته باشد.
🟢 نیت کار باید خدایی باشد، برای طلب ثواب و رضایت الهی باشد از ترس غضب و عذاب الهی باشد. اگر مسئولین نظامی و اداری و... نگاهشان به قانون و اجرا، نگاه الهی باشد این نیت در فعل آنها تاثیر میگذارد دیگر به خاطر خوشحالی خلق کاری نمی کنند که غضب الهی در او باشد.
🟠 امام سجاد علیه السلام فرمود:
إِنَّ رَجُلًا مِنْ أَهْلِ الْکُوفَةِ کَتَبَ إِلَى أَبِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ ع یَا سَیِّدِی أَخْبِرْنِی بِخَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ
از مردم کوفه مردی به پدرم حسین بن علی (ع) نوشت، ای آقای من، خیر دنیا وآخرت را برای من بنویس.
فَکَتَبَ: َامَّا بَعْدُ فَإِنَّ مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ کَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ
حضرت نوشتند: کسی که بخواهد رضایت خدا را با ناراحتی مردم طلب کند خدا او را کفایت میکند،
وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَکَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَام
و کسی که رضایت مردم را با خشم خدا طلب کند خداوند او را به مردم واگذار میکند و از دست مردم کاری بر نمی آید.
🔶وَ اعْلَمْ أَنَّ الدُّنْیَا دَارُ بَلِیَّةٍ لَمْ یَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِیهَا قَطُّ سَاعَةً إِلَّا کَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَیْهِ حَسْرَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ
بدان دنیایی که در آن قرار داریم دار امتحان است. و هیچ کس از اهل دنیا در آن ساعتی را به فراغت ، به غفلت، به دوری از طاعت و آخرت نمی گذراند مگر اینکه در روز قیامت بخاطر آن یک لحظه غفلت حسرت می کشد.
(یکی از اسامی روز قیامت یوم الحسرة است.)
◀️ارزش ثانیه ها:
عمر چیزی جز ثانیه ها نیست.امیرالمومنین فرمود:
إنَّ عُمرَکَ وقتُکَ الّذی أنتَ فیهِ.
عمر تو، همین وقت و زمانی است که هماکنون در آن به سر میبری آن را غنیمت بشمار.
🟣 هر ساعت، صندوقچه عمل است.
عن رسول الله : یُفتَحُ لِلعَبدِ یَومَ القِیامَةِ عَلى کُلِّ یَومٍ مِن أیّامِ عُمرِهِ أربَعَةٌ و عِشرونَ خَزانَةً ـ عَدَدَ ساعاتِ اللَّیلِ و النَّهارِ
خداوند برای هر شبانه روز ۲۴ صندوق قرار داده که هر کدام آن ها در برابر یک ساعت از ساعت های شبانه روز می باشد.
⚪️هر نفس زدن را قدر بدان .
امیرالمؤمنین فرمود: اِنّ اَنفاسَکَ أَجزاءُ عُمرِکَ فَلاتُفنها اِلاّ فی طاعَةٍ تُزلِفُک.
این نَفَسهای تو، یکایک أجزای عمر تو است، برحذر باش که آنها را جز در راه اطاعتی که تو را به خدا نزدیک کند به هَدَر ندهی.
🔴 تا توان و شرایط هست کارکنیم.
حضرت علی ع در خطبه ۱۹۶ فرمود:
عِبَادَ اَللَّهِ اَلْآنَ فَاعْلَمُوا وَ اَلْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ وَ اَلْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ اَلْأَعْضَاءُ لَدْنَةٌ
اى بندگان خدا، هم اکنون عمل کنید، که زبانها آزاد، و بدنها سالم، و اعضاء و جوارح آمادهاند
وَ اَلْمُنْقَلَبُ فَسِیحٌ وَ اَلْمَجَالُ عَرِیضٌ قَبْلَ إِرْهَاقِ اَلْفَوْتِ وَ حُلُولِ اَلْمَوْتِ
راه بازگشت فراهم، و فرصت زیاد است، پیش از آن که وقت از دست برود، و مرگ فرا رسد،
فَحَقِّقُوا عَلَیْکُمْ نُزُولَهُ وَ لاَ تَنْتَظِرُوا قُدُومَهُ
پس فرارسیدن مرگ را حتمى بشمارید، و در انتظار آمدنش به سر نبرید.
🔶وَ أَنَّهُ لَنْ یُغْنِیَکَ عَنِ الْحَقِّ شَیْءٌ أَبَداً
بدان هیچ چیزی تو را از خدا بی نیاز نمی کند؛
انسان به تشنه ای می ماند که فقط آب گوارا او را سیراب میکند، هر چه آب شور بنوشد تشنه، و بی قرارتر میشود.
بسیاری از ناراحتی های انسان به خاطر این است که غیر خدا را میخواهد جای خدا بگذارد، ناحق را می خواهد به جای حق بگذارد؛ هر چه حق نباشد بدلی است.
🔵 در عالم حقیقت که مجاز و تخیل و توهم راه ندارد جنس بدلی که نمی تواند جای جنس واقعی را بگیرد.
انسان میخواهد با پول و پست و قدرت طلبی، نیاز به خدا را در درون خود برآورده کند در حالی که شدنی نیست.
🔶وَ مِنَ الْحَقِّ عَلَیْکَ حِفْظُ نَفْسِکَ
اسود، یکی از حقوق واجبی که خدای متعال به تو دارد این است که تو باید حفظ نفس کنی.
🟢حفظ نفس، یعنی گناه نکردن، اشتباه نکردن، ظلم به مردم نکردن و قانون بد ننوشتن.
نفس در واقع آن شخصیت و حقیقت انسان است. حفظ نفس، یعنی با شخصیت بودن.
🟤 حضرت به جای اینکه بگوید تقوا داشته باشید، میفرماید شخصیت خودتان را حفظ کنید.
گناه بی شخصیتی است، گناه پامال کردن شخصیت است. انسان باید به جایی برسد که گناه کردن را کسر شان خود بداند.
🔶وَ الِاحْتِسَابُ عَلَى الرَّعِیَّةِ بِجُهْدِکَ
برای مردم با تمام توان تلاش و کوشش کن[جُهد] وآن را به حساب خدا بگذار.[احْتِسَابُ]
🔶فَإِنَّ الَّذِی یَصِلُ إِلَیْکَ مِنْ ذَلِکَ أَفْضَلُ مِنَ الَّذِی یَصِلُ بِکَ؛ وَ السَّلَامُ.
بدان وآگاه باش، آن نتیجه وثوابی که خدای متعال از این کار( خدمت به خلق) به تو می دهدخیلی بالاتر از آن رنج وزحمتی است که از اجرای کار کشیده ای.
🟡 پاداش خدمت به خلق چیست؟
عَن رَسولِ الله صلی الله علیه وآله:
دَخَلَ عَبدُ اَلجَّنَةَ بِغُصن مِن شَوکِ کانَ عَلی طَریقِ المُسلِمینَ فاماطَهُ عَنهُ
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله : بنده اى به سبب برداشتن شاخه خارى از سر راه مسلمانان به بهشت رفت.
اَوحَی الله عَزَّ وَجَلّ اِلی موُسی:
خدای عز وجل به موسی وحی کرد،
اَنَّ مِن عِبادی مَن یَتَقَرَّبُ اِلَّی بِالحَسَنَةفَاُحَکِّمُهُ فِی الجَنَّةِ
عده ای از بندگان من هستند که اهل کار خوب هستند، من اینها را در بهشت مستقر می کنم.
موسی کلیم عرض کرد:
یا رَبّ وَما تِلکَ الحَسَنَة؟
پروردگارا، کار خوب کدام است؟
قالَ: یَمشی مَعَ اَخیه المُومِن فی قَضاءِ حاجَتِه، قُضِیَت اَو لَم تُقضَ.
فرمود: با برادر مومن برود کار را انجام دهد، یک وقت می تواند کارش را حل کند ، یک وقت نمی تواند .
اللهم قوِّ علی خدمتک جوارحنا
یا علی