بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۶/۱۶. ۲۱ صفر
💢بخش دوم نامه۴۷💢
🔵موضوع نامه: وصیت نامه حضرت بعد از ضربت خوردن در جمع فرزندانشان خطاب به همه انسانها در طول تاریخ.
💠 وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَیْنِکُمْ
(به فرزندانم و هر که این نامه به دست او می رسد) ،وصیت می کنم که بین خود صلح و آشتی برقرار کنید
اصلاح ذات تایید یک عنوان می باشد که به طور وسیع در روایات و قرآن به آن اشاره شده .جامعه بشری جامعه تضادها می باشد ،در گیری ها وجود خواهند داشت اما در فضای خانواده ،همسایگی و ... باید آن را به حداقل رساند اگر هم نزاع و مشکلی رخ داد با پادر میانی رفع نمود.
نامه ۴۷ عصاره کلام حضرت در نهج البلاغه می باشد که اصول کلی دینداری ،فلاح در این نامه آمده است .
❇️ذکر چند روایت و آیه قرآن درباره «اصلاح ذات البین»
1️⃣ جَعَلَ النَّبِىُّ(صلى الله علیه و آله و سلم) اَجْرَ المُصْلح بَیْنَ النّاسِ کَاَجْرِ المُجاهِدِ عِنْدَ النّاسِ
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله: کسی که بین دو نفر آشتی دهد اجر مجاهد در میدان نبرد را دارد .
2️⃣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
مَن مَشی فی صُلحٍ بَینَ اِثنینِ صلّی عَلَیهِ مَلائِکَةُ اللهِ حتّی یَرجِعَ و اُعطِیَ أَجرَ لَیلَةِ القَدرِ
کسی که برای آشتی بین دو نفر حرکت کند ملایکه بر او درود و صلوات می فرستند تا برگردد و ثواب شب قدر را میبرد .( ثواب عبادت شب قدر اندازه یک عمر عبادت با اخلاص و مقبول است)
3️⃣آیه ۲۲۴ سوره بقره
«وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمَانِکُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
زنهار نام خدا را هدف سوگندهای خود مکنید تا (با این سوگندهای راست و دروغ) از حقوقی که مردم را بر شماست برائت جوئید و خود را نیکوکار و پرهیزکار قلمداد کنید و مصلح میان مردم جلوه دهید؛ و خدا (راست و دروغ و نیک و بد را) شنوا و داناست
4️⃣از امام صادق علیه السلام ذیل این آیه روایت داریم که :
إِذَا دُعِیتَ لِصُلْحٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ فَلَا تَقُلْ عَلَیَّ یَمِینٌ أَلَّا أَفْعَلَ
امام صادق (علیه السلام) وقتی تو را برای آشتیدادن بین دو نفر، دعوت کردند، نگو: «من قسم خوردهام که این کار را نکنم».
5️⃣مرحوم کلینی در کافی شریف باب اصلاح بین الناس روایاتی آورده اند :
امام صادق علیه السلام :
صَدَقةٌ یُحِبُّها اللّه ُ : إصلاحٌ بینَ الناسِ إذا تَفاسَدُوا، و تَقارُبٌ بَینَهِم إذا تَباعَدُوا .
صدقه اى که خدا آن را دوست دارد عبارت است از : اصلاح میان مردم هرگاه رابطه شان تیره شد، و نزدیک کردن آنها به یکدیگر هرگاه از هم دور شدند .
6️⃣امام صادق علیه السلام :
إِذَا رَأَیْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ مِنْ شِیعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِی
وقتی دیدید بین شیعیان من اختلاف افتاده از پولهای من بدهید ، بین آنها را اصلاح کنید .
7️⃣ این مطلب را حضرت به مُفَضَّل
فرموده بود .
نقل اَست از مُفَضَّل که:
وَ أَنَا وَ خَتَنِی نَتَشَاجَرُ فِی مِیرَاثٍ فَوَقَفَ عَلَیْنَا سَاعَةً
مفضل می گوید: در کوچه دیدم دو نفر از شیعیان در مسایل مالی دچار اختلاف و نزاع گردیده اند
ثُمَّ قَالَ لَنَا تَعَالَوْا إِلَى الْمَنْزِلِ فَأَتَیْنَاهُ فَأَصْلَحَ بَیْنَنَا بِأَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ فَدَفَعَهَا إِلَیْنَا مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى إِذَا اسْتَوْثَقَ کُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا مِنْ صَاحِبِهِ قَالَ أَمَا إِنَّهَا لَیْسَتْ مِنْ مَالِی وَ لَکِنْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَرَنِی.
من مبلغ پول دادم و آنها را به منزل بردم و گفتم امام صادق علیه السلام امر فرمودند.
إِذَا تَنَازَعَ رَجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِنَا فِی شَیْءٍ أَنْ أُصْلِحَ بَیْنَهُمَا وَ أَفْتَدِیَهَا مِنْ مَالِهِ فَهَذَا مِنْ مَالِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ
هرگاه دیدید اختلاف بین شیعیان ما افتاد از مال من به آنها بدهید تا صلح کنند .
8️⃣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
اَلا اُخْبِرُکُمْ بِاَفْضَلَ مِنْ دَرَجَةِ الصّیامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِالْبَیْنِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ الْبَیْنِ هِىَ الْحالِقَةُ.
آیا به چیزى با فضیلت تر از نماز و روزه و صدقه (زکات) آگاهتان نکنم؟ و آن اصلاح میان مردم است، زیرا تیره شدن رابطه بین مردم ریشه کن کننده دین است.
✅در نهج البلاغه در خطبه ۲۳ آمده که:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَ إِنْ کَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشِیرَتِهِ] عِتْرَتِهِ
اى مردم، آدمى هر چند توانگر بود، از عشیره خویش و دفاع آنان از او، به دست و زبان، بى نیاز نباشد.
⏪وقتی انسان حمایت از خانواده را نداشته باشد به دشمن پناه می برد.
💠فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّکُمَا (صلى الله علیه وآله) یَقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ
به راستی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله شنیدم که می فرمود: آشتی برقرار کردن بین مردم برتر از نماز و روزه عامه است
عام دو معنا :
1️⃣به معنای سال:یک اصلاح ذات البین از یکسال نماز و روزه مستحبی مقبول برتر است
2️⃣به معنای همه گیر
یک اصلاح ذات البین به اندازه تمام نماز و روزه های مستحبی ثواب دارد
از این جای نامه به بعد حضرت جملات را با لفظ الله الله به جهت اهمیت مطالب به معنای خدا را در نظر داشتن ،به خدا قسم ،بیان می کنند.
💠اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیْتَامِ
شما را به خدا قسم که حواستان به یتیمان باشد
💠فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ
غذا رساندن به آنها را یک در میان انجام ندهید.
برنامه ایتام و رفع و رجوع امور آنها باید مرتب مد نظر شما باشد
تُغِبُّوا(یک در میان کاری انجام دادن )
✅حتی اگر در توان انسان نیست جهت مداومت در این امر دیگران را شریک کند
💠وَ لَا یَضِیعُوا بِحَضْرَتِکُمْ
مبادا حق ایتام در حضور شما ضایع شود.
❇️ذکر چند روایت و آیه در موضوع ایتام :
1️⃣آیه ۹ و ١٠سوره نساء:
وَلْیَخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَلْیَقُولُوا قَوْلًا سَدِیدًا
و باید بترسند (از مکافات عمل خود) کسانی که اگر کودکان ناتوان از خود باقی میگذارند بر آنان بیم دارند، پس باید از خدا بترسند و (در حق ایتام مردم) سخن به اصلاح و درستی گویند.
إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَىٰ ظُلْمًا إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نَارًا ۖ وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیرًا
آنان که اموال یتیمان را به ستمگری میخورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو میبرند و به زودی در آتش فروزان خواهند افتاد.
⏪اگر از آینده فرزند خود نگران هستید به فقرا امروز رسیدگی کم ولی اگر امور ایتام و فقرا را به عهده نگیری چه بمیری چه زنده باشی ، حق فرزندانت لگد مال خواهد شد
2️⃣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله :
«مَنْ مَسَحَ عَلى رَأْسِ یَتیم کانَ لَهُ بِکُلِّ شَعْرَة تَمُرّ عَلى یَدِهِ نُورٌ یَوْمَ الْقِیامَةِ»
کسی که به سر بچه یتیم دست بکشد به ازای هر تار مو که از زیر دست او رد می شود خدا نور و حسنه در قیامت برای او قرار می دهد
3️⃣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله
« ان الیتیم إذا بکى اهتز له العرش»
وقتی یتیم گریه کند عرش خداوند به لرزه میافتد.
4️⃣مرحوم کلینی در کافی شریف روایتی دارند :
جاءَ إلى أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام عَسَلٌ وتینٌ مِن هَمَدانَ وحُلوانَ ، فَأَمَرَ العُرَفاءَ أن یَأتوا بِالیَتامى ،
براى امیر مؤمنان ، از منطقه هَمَدان و حُلوان ، عسل و انجیر آوردند . به سرشناسان قبایل ، دستور داد که یتیمان [قبیله ]را بیاورند .
فَأَمکَنَهُم مِنرُؤوسِ الأَزقاقِ یَلعَقُونَها ، وهُوَ یُقَسِّمُها لِلنّاسِ قَدَحا قَدَحا ،
آنان را بالاى مَشک هاى عسل ، بُرد تا عسل بِلیسند و خود ، عسل ها را ظرف ظرف ، میان مسلمانان تقسیم مى کرد. با انگشتان مبارک غسل در دهان آنها می گذاشت
فَقیلَ لَهُ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، ما لَهُم یَلعَقونَها ؟
گفته شد: اى امیر مؤمنان ! چرا آنان ، عسل مى لیسند ؟
فَقالَ : إنَّ الإمامَ أبُو الیَتامى ، وإنَّما ألعَقتُهُم هذا بِرِعایَةِ الآباءِ
فرمود : «امام ، پدر یتیمان است .همانا به جاى پدرانشان ، آنان را به خوردن عسل وا داشتم» .
ابوالطفیل از یاران و صحابی خاص حضرت نقل می کند وقتیاین صحنه ها را میدیدم «لولدت عنی کنت یتیما »دوست داشتم یتیم باشم ،حضرت در دهان من هم عسل بگذارند و برایم پدری کنند
✅ باید توجه نمود از روی دغدغه باید به ایتام و فقرا کمک کرد ترحم به تنهایی آفت ها دارد.
💠 اللَّهَ اللَّهَ فِی جِیرَانِکُمْ فَإِنَّهُمْ وَصِیَّةُ نَبِیِّکُمْ
درباره همسایگانتان شما را به خدا قسم میدهم که سفارش و وصیت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله است.
💠مَا زَالَ یُوصِی بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا أَنَّهُ سَیُوَرِّثُهُمْ
آنقدر مکرر می فرمود که گمان کردیم همسایه از همسایه ارث میبرد .
❇️ذکر چند روایت در باب همسایه :
1️⃣ ویژگی ۶۷ متقین در خطبه متقین حضرت امیر علیه السلام :
و لَا یُضَارُّ بِالْجَارِ،
همسایگان را آزار نمى رساند.
2️⃣مرحوم کلینی در کافی شریف روایت از رسول اکرم صلی الله علیه و آله ذکر کرده:
حُرمَةُ الجارِ على الإنسانِ کحُرمَةِ اُمّهِ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :احترام همسایه بر انسان ، همانند احترام مادرش است .
3️⃣همچنین در کافی آمده:
و قد ورد فی الروایات عنهم أن یعقوب لما ذهب منه ابن یامین نادی یا رب أما ترحمنی أذهبت عینی و أذهبت ابنی.
در روایت داریم یعقوب علیه السلام به خدا عرض کرد یوسف و بنیامین و چشمانم را از من گرفتی بنا است تا کجا اشک بریزم؟
فأوحی اللّه الیه لو امتّهما لاحییتهما لک حتی أجمع بینک و بینهما و لکن تذکر الشاه التی ذبحتها و شویتها و أکلتها و فلان إلی جانبک صائم لم تنله منها شیئا قال أبو عبد اللّه:
خدا فرمود من بچه هایت را اگر هم مرده باشند به تو باز می گردانم چشمت را هم بینا می کنم ولی می دانی باطن این ها چه بوده؟گوسفندی را ذبح کردی و طبخ کردی و بوی غذا پیچید ولی همسایه تو که روزه دار بود. برای افطار چیزی نداشت .
أن یعقوب بعد ذلک کان ینادی منادیه کل غداه من منزله علی فرسخ الا من أراد الغذاء فلیأت آل یعقوب
بعد از آن یعقوب تا یک فرسخ از منزل صدا میزد ؛هر کس گرسنه ،محتاج است بیاید به او غذا دهم .
4️⃣امام صادق علیه السلام :
حُسنُ الجِوارِ یَزیدُ فی الرِّزقِ
خوب همسایگى کردن، روزى را زیاد مى کند
✅این گمان اشتباه است که صدقه را از مال خود بر میداریم و کم میشود ،خیر این را خدا برای فقیر جدا نزد ما گذاشته از مال ما چیزی کاسته نمی شود
5️⃣شعید ثانی فرزندان متعددی را در سنی از دست میداد مصیبت بر او سنگین شد،مطالبی را در کتابی در صبر بر غم عزیزان جمع آوری نمود به نام «مُسَکّنُ الفُؤاد عِنْدَ فَقْدِ الْأحبّة وَ الْأولاد»
حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه وآله آورده که حضرت فرمودند:
قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا حَقُّ اَلْجَارِ
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود : [حقّ همسایه است که ؛
قَالُوا لاَ قَالَ إِنِ اِسْتَغَاثَکَ أَغَثْتَهُ وَ إِنِ اِسْتَقْرَضَکَ أَقْرَضْتَهُ
اگر از تو کمک خواست کمکش کنى، اگر از تو قرض خواست به او قرض دهى،
وَ إِنِ اِفْتَقَرَ عُدْتَ عَلَیْهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ مُصِیبَةٌ عَزَّیْتَهُ
اگر نیازمند شد نیازش را برطرف سازى، اگر مصیبتى دید او را دلدارى دهى،
وَ إِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ هَنَّأْتَهُ وَ إِنْ مَرِضَ عُدْتَهُ
اگر خیر و خوبى به او رسید به وى تبریک گویى، اگر بیمار شد به عیادتش روى،
وَ إِنْ مَاتَ تَبِعْتَ جَنَازَتَهُ
وقتى مُرد در تشییع جنازه اش شرکت کنى،
وَ لاَ تَسْتَطِیلُ عَلَیْهِ بِالْبِنَاءِ فَتَحْجُبَ اَلرِّیحَ عَنْهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ
خانه ات را بلندتر از خانه او نسازى تا جلوى جریان هوا را بر او بگیرى مگر آن که خودش اجازه دهد،
وَ إِذَا اِشْتَرَیْتَ فَاکِهَةً فَأَهْدِ لَهُ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَأَدْخِلْهَا سِرّاً وَ لاَ تُخْرِجْ بِهَا وُلْدَکَ تَغِیظُ بِهَا وُلْدَهُ
هرگاه میوه اى خریدى براى او تعارف بفرستى و اگر این کار را نکردى مخفیانه میوه را به خانه ات ببر،فرزندت را همراه میوه بیرون میاور که بچه او با دیدن میوه در دست او ناراحت شود،
وَ لاَ تُؤْذِهِ بِرِیحِ قِدْرِکَ إِلاَّ أَنْ تَغْرِفَ لَهُ مِنْهَا
با بوى و دود دیگت او را ناراحت نکن مگر آن که مقدارى از غذاى آن را براى او بفرستى.
6️⃣مرحوم مجلسی در بحار باب حق الجار حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می کند که :
«مَنْ خَانَ جَارَهُ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ طَوَّقَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَى سَبْعِ أَرَضِینَ»
«هر کسى به همسایهاش به اندازه یک وجب از زمین او خیانت کند، خداوند آنرا طوقى قرار میدهد از اعماق زمین هفتم بر گردنش مىنهد تا اینکه در روز قیامت در این حال خدا را ملاقات کند.
و حضرت فرمود این شخص
«حَرَّمَ اَللَّهُ عَلَیْهِ رِیحَ اَلْجَنَّةِ» بوی بهشت را استشمام نمی کند
(در روایت داریم بوی بهشت تا ۵۰۰ سال مسافت به انسان می رسد ولی به او نمیرسد )
7️⃣در جلسه ۲۹ شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه ذیل جمله
وَ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ، مطالبی آورده شده بود.
💠 وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ
شما را قسم می دهم به خدا که حواستان به قرآن باشد عمل به قرآن ملاک باشد.
💠 لَا یَسْبِقُکُمْ بِالْعَمَلِ بِهِ غَیْرُکُمْ
مبادا دیگران که به علی علیه السلام محبت ندارند در عمل به قرآن سبقت چبگیرند
✅ خود حضرت در عمل به قرآن نمونه کامل بودند .حیات مبارک حضرت با قرآن است .اولین کسی که قرآن را به طور کامل به ترتیب نزول همراه تأویل ، جمع آوری و کتابت فرمود حضرت بود .
اینطور نباشدما به کارهایی عمل نکرده باشیم ولی دیگران را به انجام آن امر کنیم .
دربیش از ۳۰ فراز از حکمتها نامه ها خطبه ها، حضرت از قرآن سخن به میان آورده اند گاهی حضرت آیات قرآن را استشهاد ،گاهی آیات را اقتباس، گاهی فضای قرآنی می آورند .
چندین کتاب قرآن در نهج البلاغه نوشته شده است.
حضرت با قرآن با دشمنان احتجاج میکنند.
🔺در خطبه ۱۷۶حضرت فرمودند :
اعْلَمُوا أَنَّ هَذَا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لَا یَغُشُّ وَ الْهَادِی الَّذِی لَا یُضِلُّ وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لَا یَکْذِبُ،
آگاه باشید همانا این قرآن پند دهنده اى است که نمى فریبد، و هدایت کننده اى است که گمراه نمى سازد، و سخنگویى است که هرگز دروغ نمى گوید.
وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِیَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ، زِیَادَةٍ فِی هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى؛
کسى با قرآن همنشین نشد مگر آن که بر او افزود یا از او کاست، در هدایت او افزود و از کور دلى و گمراهى اش کاست.
وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ عَلَى أَحَدٍ بَعْدَ الْقُرْآنِ مِنْ فَاقَةٍ وَ لَا لِأَحَدٍ قَبْلَ الْقُرْآنِ مِنْ غِنًى،
آگاه باشید هیچ کس بعد از قرآن ، فقیر نشود و قبل از انس و عمل به قرآن غنا را نخواهد چشید.(پول ملاک فقر و غنا نیست)
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ت
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۶/۱٨. ۲٣ صفر
💢بخش سوم نامه۴۷💢
🔵موضوع نامه:وصیت نامه حضرت خطاب به فرزاندانشان و در حقیقت همه بشریت. عصاره نهجالبلاغه در وصیتنامههای حضرت آمده است.
در جلسه قبل برحقوق ایتام و همسایه و عمل به قرآن تاکید شد.
💠 وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الصَّلَاةِ فَإِنَّهَا عَمُودُ دِینِکُمْ.
شمارا قسم میدهم به خدا که مراقب نماز باشید، چرا که نماز ستون دین شماست.
❇️روایات در زمینه اهمیت نماز :
امام باقر علیه السلام میفرمایند:
الصَّلاَةُ عَمُودُ الدِّینِ مَثَلُهَا کَمَثَلِ عَمُودِ الْفُسْطَاط
نماز ستون دین است مانند ستون خیمه;
إِذَا ثَبَتَ الْعَمُودُ ثَبَتَتِ الاَْوْتَادُ وَالاَْطْنَابُ
هنگامى که ستون خیمه ثابت و برقرار باشد طناب ها و میخ ها کارآیى دارند.
وَإِذَا مَالَ الْعَمُودُ وَانْکَسَرَ لَمْ یَثْبُتْ وَتِدٌ وَلاَ طُنُبٌ
و اگر ستون خیمه کج شود یا بشکند از میخ ها و طناب ها کارى ساخته نیست.
✅ما لفظی به نام قرائت یا تلاوت نماز نداریم، بلکه اقامه نماز را داریم، و این نشان از اهمیت نماز است.
اقامه صلاة به این معنا است که باید نماز را در تمام ارکان زندگی پیاده کرد و زندگی حول محور نماز باشد، طبق بیان شاعر:
خوشا آنان که دائم در نمازند.
نماز توحید است، نماز الحمدللّه و سبحاناللّه است، نماز رکوع و سجود است، نماز تواضع و اخلاص است....
خوشا به حال کسانی دائما در حال اقامه نمازند و به دو سه دقیقه نماز صبح و نماز ظهر اکتفا نمیکنند و تمام زندگیشان حول محور نماز است. وبه تعبیر قرآن نماز ذکر است.
🔺در نهج البلاغه و احادیث ائمه و کلام بزرگان دینمان موارد بسیاری در اهمیت نماز آمده است از جمله خطبه ۱۹۹ نهجالبلاغه:
تَعَاهَدُوا أَمْرَ الصَّلَاةِ وَ حَافِظُوا عَلَیْهَا
مراقب باشیو نماز را برای خودتان حفظ کنید
وَ اسْتَکْثِرُوا مِنْهَا وَ تَقَرَّبُوا بِهَا
زیاد نماز بخوانید و خودتان را به نماز نزدیک کنید.
فَإِنَّهَا کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً
خداوند این نماز را بر مؤمنین واجب ساخته است.
أَ لَا تَسْمَعُونَ إِلَى جَوَابِ أَهْلِ النَّارِ حِینَ سُئِلُوا- ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ
آیا آیه قرآن را نشنیدید آن زمان که از جهنمیان میپرسد چه چیزی موجب جهنمی شدنتان شد.
قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
میگویند که ما از نماز گزاران نبودیم.
(اگر نماز از زندگی کسی رفت خیر و برکت خواهد رفت.)
در ادامه خطبه ۱۹۹ نکات بسیاری در زمینه نماز بیان میشود که لازم است به آن مراجعه شود از جمله حضرت در بیان اهمیت نماز استناد میکند به این حدیث پیامبر که نماز مثل آب جاری است که هر کس هر روز پنج مرتبه خود را در آن میشوید.
💠وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی بَیْتِ رَبِّکُمْ لَا تُخَلُّوهُ مَا بَقِیتُمْ، فَإِنَّهُ إِنْ تُرِکَ لَمْ تُنَاظَرُوا
شما را قسم میدهم به خدا که مراقب خانه خدا باشید، مبادا تا وقتی زنده اید کعبه خالی بماند آگاه باشید اگر خانه خدا را رها کنید:
1️⃣ به شما مهلت داده نمی شود و دچار عذاب میشوید. [لَمْ تُنَاظَرُوا ]
2️⃣ از چشم خدا می افتید. [لَمْ تُنَاظَرُوا]
_مشکل ما با سعودی نباید مانع رفتن ما به حج بشود. اگر تمایل به مشهد و کربلا بیش از رفتن به حج است باید در این دیدگاه تجدید نظر کرد چرا که حج جایگاه خاص خودش را دارد و باید به همان میزان اشتیاق برای حج رفتن بین مردم باشد.
🔺إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
اسحاق بن عمار به امام صادق علیه السلام گفت:
إِنَّ رَجُلًا اسْتَشَارَنِی فِی الْحَجِّ وَ کَانَ ضَعِیفَ الْحَالِ
شخصی که ضعف جسمی یا مالی داشت با من در مورد رفتن به حج مشورت کرد.
فَأَشَرْتُ إِلَیْهِ أَنْ لَا یَحُجَّ
گفتم به صلاح نیست شما حج بروید.
فَقَالَ مَا أَخْلَقَکَ أَنْ تَمْرَضَ سَنَةً
امام فرمود چه کار بدی انجام دادی سزاوار است به خاطر این حرف یک سال بیمار شوی.
قَالَ فَمَرِضْتُ سَنَةً
اسحاق بن عمار میگوید من یک سال بیمار شدم
⏪ مرحوم کلینی این روایت را در "باب النوادر" حج آورده یعنی یک قاعده کلی نیست و یک قضیه شخصیه است ولی دلالت بر اهمیت حج میکند.
🔺مرحوم کلینی در کتاب الحج کافی بابی دارد تحت عنوان:
بَابُ إِتْبَاعِ الْحَجِّ بِالزِّیَارَةِ
بعد از اتمام حج باید به زیارت امام رفت(در زمان ظهور امام بایدبعد از انجام اعمال حج به زیارت امام رفت)
🔺عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ:
امام باقر علیه السلام میفرمایند:
«إِنَّمَا أُمِرَ النَّاسُ أَنْ یَأْتُوا هذِهِ الْأَحْجَارَ، فَیَطُوفُوا بِهَا، ثُمَّ یَأْتُونَا، فَیُخْبِرُونَا بِوَلَایَتِهِمْ، وَ یَعْرِضُوا عَلَیْنَا نَصْرَهُمْ
مردم خیال کرده اند مامور به طواف سنگ کعبه شده اند ولی امر نشده اند به اعلام ولایتمداری و نصرت ما؟؟؟
کعبه یک سنگ نشانی است که ره گم نشود/
حاجی احرام دگر بند ببین یار کجاست
🔺عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ قَالَ:
در روایت دیگری از امام باقر آمده
تَمَامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام.
کامل شدن حج به دیدار با امام است.
طبق روایت است که امام الزمان هر سال در حج حاضر میشوند و به دیدار حجاج میروند، هرچند حجاج حضرت را نمیشناسند ولی حضرت با آنها ملاقات میکنند .
🔺قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ، فَأَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ،
عبدالله بن ثنان نزد امام صادق رفتند و پرسیدند:
فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ:
جانم به فدایتان خداوند فرمود
«ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ»؟ حاجیان پس از انجام مناسک باید آلودگی ها را از خود دور کنند و به عهدهایشان وفا کنند
قَالَ: «أَخْذُ الشَّارِبِ، وَ قَصُّ الْأَظْفَارِ، وَ مَا أَشْبَهَ ذلِکَ».
امام علیه السلام فرمودند:
منظور حلق و تقصیر و چیدن ناخن و... پیامک است. و قسمت دومش هم وفای به عهد است.
قال: قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ، إِنَّ ذَرِیحَ الْمُحَارِبِیِّ حَدَّثَنِی عَنْکَ بِأَنَّکَ قُلْتَ لَهُ:
عبداللّه بن سنان میگوید جانم به فدایتان من از ذریح محاربی (از خواص امام باقر، امام صادق، امام کاظم)این گونه شنیدم که شما فرمودید:
«لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ»: لِقَاءُ الْإِمَامِ وَ «لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ»: تِلْکَ الْمَنَاسِکُ؟
آلودگی را پاک کردن یعنی دیدار با امام
و وفای به عهد معنای انجام آن مناسک را دارد؟
فَقَالَ: «صَدَقَ ذَرِیحٌ، وَ صَدَقْتَ؛ إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِراً وَ بَاطِناً، وَ مَنْ یَحْتَمِلُ مَا یَحْتَمِلُ ذَرِیحٌ؟»
امام فرمودند: ذریح درست میگوید ، برای قرآن ظاهر باطنی هست، کجا شخصی مثل ذریح پیدا میشود (که آمادگی دریافت چنین معارفی را داشته باشد)؟
⏪کمال و حقیقت حج امام است.
💠وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ بِأَمْوَالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ أَلْسِنَتِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ.
شمارا قسم میدهم به خدا که با اموال و جانها و زبانهایتان جهاد کنید.
✅حضرت جهاد را در سه بخش میدانند:
1️⃣جهاد مالی:
(باتوجه به تقدم جهاد مالی بر سایر جهاد ها به اهمیت جهاد پی خواهیم برد)
آیه 88 توبه: لَٰکِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ۚ
پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛
وَأُولَٰئِکَ لَهُمُ الْخَیْرَاتُ ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!
حضرت فدک را میخواست تا با آن در راه خدا جهاد کند و با آن بنیه مالی، فقرا را جذب کند.
برخی حاضرند نشان را بدهند ولی بنیه مالیشان را از دست ندهند.
🔺در آیه 95 نساء فرمود: فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً
خدا کسانى را که به مال و جان خویش جهاد مىکنند بر آنان که از جنگ سر مىتابند به درجتى برترى داده است.
و بعد فرمود: وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا
و خدا همه را وعدههاى نیکو داده است. و جهادکنندگان را بر آنها که از جهاد سر مىتابند به مزدى بزرگ برترى نهاده است
⏪ مجاهدی که هم پول میدهد هم خون، بر قاعدین افضلیت دارد.
2️⃣جهاد جانی:
خطبه 182:
أَیْنَ إِخْوَانِی الَّذِینَ رَکِبُوا الطَّریِقَ، وَ مَضَوْا عَلَى الْحَقِّ؟ أَیْنَ عَمَّارٌ؟ وَ أَیْنَ ابْنُ التَّیِّهَانِ؟ وَ أَیْنَ ذُو الشَّهَادَتَیْنِ؟
کجایند برادران من همانها که در مسیر صحیح گام نهادند و در راه حق پیش رفتند. عمار کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟
ذو شهادتین کجاست؟
⏪راه حق راه شهادت است. وامثال عمار را میطلبد.
🔺خطبه ۲۷ : أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِیَائِهِ وَ هُوَ لِبَاسُ التَّقْوَى.....
جهاد بابی از ابواب بهشت است که خداوند آن را برا بندگان خالص قرار داد، چراکه آن را لباس تقوا قرار داد(بالاترین حد از تقوا جهاد با جان است)
⏪تقوا زره بدنهاست در هنگامه جهاد. کسی که جهاد ندارد مثل این است که لخت و بدون پوش به جهاد برود.
در ادامه میفرماید:
فَمَنْ تَرَکَهُ رَغْبَةً عَنْهُ أَلْبَسَهُ اللَّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ
کسی که جهاد را ترک کندبا ذلت حقیر میشود.
3️⃣جهاد زبانی (جهاد تبیین):
✅ وقتی دشمن در حال شبهه پراکنی است واجب فوری و قطعی جهاد تبیین است
🔺خطبه 51: َ أَلَا وَ إِنَّ مُعَاوِیَةَ قَادَ لُمَةً مِنَ الْغُوَاةِ وَ عَمَّسَ عَلَیْهِمُ الْخَبَرَ حَتَّى جَعَلُوا نُحُورَهُمْ أَغْرَاضَ الْمَنِیَّة
ای مردم آگاه باشید روش معاویه این است که عده ای نادان را دور خودش جمع کرده و از اینها سوء استفاده میکند
اخبار دروغ دست آنها میدهد و آنها این سخنان را میپذیرند.
✅ پاسخ به شبهات ذهنی مردم توسط حضرت:
نامه 45: وَ کَأَنِّی بِقَائِلِکُمْ یَقُول ُإِذَا کَانَ هَذَا قُوتُ ابْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَدْ قَعَدَ بِهِ الضَّعْفُ عَنْ قِتَالِ الْأَقْرَانِ وَ مُنَازَلَةِ الشُّجْعَانِ أَلَا وَ إِنَّ الشَّجَرَةَ الْبَرِّیَّةَ أَصْلَبُ عُوداً
شایعه در سطح جامعه پخش شده که چون علی بن ابی طالب فقط روزی دو قرص نان میخورد جانی ندارد تا جهاد کند، حضرت در پاسخ فرمودندکه من همچون درخت بیابانی هستم که کم غذا است ولی محکم.
حضرت با جهاد تبیین پاسخ شبهه را میدهد.
✅پاسخ به حرفهایی که در بین افراد پخش است:
🔺 خطبه ۱۷۲: وَ قَدْ قَالَ قَائِلٌ إِنَّکَ عَلَى هَذَا الْأَمْرِ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ لَحَرِیصٌ
در جریان شوری شش نفره گوینده اى (سعد ابی وقاص) به من گفت:. تو نسبت به این امر ـ یعنى خلافت ـ حریصى!اى فرزند ابوطالب،
فَقُلْتُ بَلْ أَنْتُمْ وَ اللَّهِ لَأَحْرَصُ وَ أَبْعَدُ
در پاسخش گفتم: به خدا سوگند! شما با این که دورترید، حریص ترید (چرا که خلافت، شایسته اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) است که به این کانون هدایت نزدیک ترند)
وَ أَنَا أَخَصُّ وَ أَقْرَبُ وَ إِنَّمَا طَلَبْتُ حَقّاً لِی وَ أَنْتُمْ تَحُولُونَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ
( و من شایسته تر و نزدیکترم. من فقط حق خویش را مطالبه کردم; ولى شما میان من و آن حایل مى شوید و دست ردّ بر سینه ام مى گذارید.
وَ تَضْرِبُونَ وَجْهِی دُونَهُ فَلَمَّا قَرَّعْتُهُ بِالْحُجَّةِ فِی الْمَلَإِ الْحَاضِرِینَ هَبَّ کَأَنَّهُ بُهِتَ لَا یَدْرِی مَا یُجِیبُنِی
بِه هنگامى که در آن جمع حاضر با این دلیل کوبنده به او پاسخ گفتم، مبهوت و سرگردان ماند و نمى دانست در پاسخم چه بگوید!.
✅پاسخ به شخصی که دارد سبک زندگی ریاکارانه را ترویج میدهد.
حکمت 417:
وَ قَالَ ع لِقَائِلٍ قَالَ بِحَضْرَتِهِ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ أَ تَدْرِی مَا الِاسْتِغْفَار...
حصرت به کسی که از روی ریا مرتب ذکر استغفرالله را میگفت فرمود مادرت به عزایت بنشیند این چه استغفار کردن است....
✅امیرالمومنین برای قضاوت و شنیدن حرف مردم مکان خاصی تعیین کرده بود و رو در رو به قضاوت و صحبت با مردم می پرداخت:(ابن ابی الحدید: و کان لأمیر المؤمنین ع بیتٌ سًمّاه بیتُ القِصَص یَلقی الناس فیه رقاعهم)
🔺نامه 36: عقیل مطالبی را در مدینه شنیده بود در مورد اوضاع به هم ریخته حکومت امیرالمومنین ، حضرت به او نامه می نویسد و اوضاع را تشریح میکند که خبری نیست و من بر اوضاع مسلط هستم.
🔺حکمت 289: کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ،
من در گذشته برادری خدایی داشتم
وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ،
آنچه که باعث بزرگ شدن او در چشم من بود کوچک بودن دنیا در چشم او بود.
وَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ، فَلَا یَشْتَهِی مَا لَا یَجِدُ وَ لَا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ،
شکم پرست نبود اگر برای خوردن چیزی نبود به آن اشتها پیدا نمیکرد و اگر بود زیاده روی نمیکرد.
وَ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ وَ نَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ
بیشتر اوقات زندگانى اش ساکت بود و در عین حال اگر سخنى مى گفت بر گویندگان چیره مى شد و عطش سؤال کنندگان را فرو مى نشاند.
✅راه برون رفت از فتنه ها، جهاد تبیین است:
🔺درخطبه ۵۰ فرمود:
إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ،
همانا آغاز پدید آمدن فتنه ها، هوا پرستى، و بدعت گذارى در احکام آسمانى است،
یُخَالَفُ فِیهَا کِتَابُ اللَّهِ وَ یَتَوَلَّی عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالًا عَلَی غَیْرِ دِینِ اللَّهِ.
نوآورى هایى که قرآن با آن مخالف است، و گروهى «با دو انحراف یاد شده» بر گروه دیگر سلطه و ولایت یابند، که بر خلاف دین خداست.
فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتَادِینَ، وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ،
پس اگر باطل با حق مخلوط نمى شد، بر طالبان حق پوشیده نمى ماند، و اگر حق از باطل جدا و خالص مى گشت زبان دشمنان قطع مى گردید.
وَ لَکِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ، فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیْطَانُ عَلَی أَوْلِیَائِهِ وَ یَنْجُو الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ الْحُسْنی
امّا قسمتى از حقّ و قسمتى از باطل را مى گیرند و به هم مى آمیزند، آنجاست که شیطان بر دوستان خود چیره مى گردد و تنها آنان که مشمول لطف و رحمت پروردگارند نجات خواهند یافت.
⏪ چگونه باطل از حق جدا میشود؟ با روشنگری و تبیین
✅جهاد تبیین با لسان استدلال و بدون فحاشی باشد:
🔺حکمت ۲۰۶ : أَوَّلُ عِوَضِ اَلْحَلِیمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَّ اَلنَّاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى اَلْجَاهِلِ
و فرمود (ع): نخستین پاداشى که بردبار از بردباریش مى گیرد، این است، که مردم در برابر نادانان حمایتش مى کنند.
🔺خطبه 206: و من کلام له علیه السلام و قد سمع قوما من أصحابه یسبون أهل الشام أیام حربهم بصفین
سخنى از آن حضرت (ع) هنگامى که شنید گروهى از اصحابش در جنگ صفین، شامیان را دشنام مى گویند چنین فرمود:
إِنِّی أَکْرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبَّابِینَ وَ لَکِنَّکُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ وَ ذَکَرْتُمْ حَالَهُمْ کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ...
دوست ندارم که شما دشنام دهنده باشید. ولى اگر به توصیف اعمال و بیان حالشان بپردازید، سخنتان به صواب نزدیکتر و عذرتان پذیرفته تر است. به جاى آنکه دشنامشان دهید.
غفرالله لی ولکم
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۶/۱٩. ۲۴ صفر
💢بخش چهارم نامه۴۷💢
🔵موضوع نامه:وصیت نامه حضرت بعد از ضربت خوردن خطاب به فرزندانشان است و همه کسانی که این نامه به دستشان میرسد.
💠 وَ عَلَیْکُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ،
من شما را امر میکنم به وصل شدن به یکدیگر [تَّوَاصُلِ] وبذل و بخشش نسبت به هم[تَّبَاذُلِ]
💠وَ إِیَّاکُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ
وشما را نهی میکنم از پشت کردن به هم[تَّدَابُرَ] وقطع ارتباط کامل [تَّقَاطُعَ]
تواصل یعنی اتصال دو طرفی و تباذل یعنی بذل و بخشش دو طرفی، بر همه ما لازم است با هم اتصال داشته باشیم ولی اتصال به معنای رفت و آمد صرف کافی نیست و باید در آن بذل و بخشش و ایثار نیز لحاظ شود.
❇️در
کافی بابی است با نام بَابُ اَلْهِجْرَة
(هجرت یک معنای ممدوح دارد و یک معنای مذموم که همان دشمنی و جدایی است)
🔹هجرت مثبت:
هجرت مکانی(هجرت مسلمانان از مکه به مدینه برای حفظ دینشان)
هجرت اعتقادی(هجرت از افکار غلط و خرافه)
هجرت عملی (هجرت و دوری از کار ناشایستی که قبلا انجام میدادی)
🔺پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
الْمُهَاجِرُ مَنْ هَجَرَ السَّیِّئَاتِ وَ تَرَکَ مَا حَرَّمَهُ اللَّهُ عَلَیْهِ.
مهاجر کسی است که از گناهانش هجرت کند و آنچه را که خدا بر او حرام کرده را ترک نماید.
هجرت منفی:
قهر، جدایی، قطع رابطه
🔺سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ یَقُولُ:
از امام صادق شنیدم که مکرر میفرمود:
لاَ یَفْتَرِقُ رَجُلاَنِ عَلَى اَلْهِجْرَانِ إِلاَّ اِسْتَوْجَبَ أَحَدُهُمَا اَلْبَرَاءَةَ وَ اَللَّعْنَةَ وَ رُبَّمَا اِسْتَحَقَّ ذَلِکَ کِلاَهُمَا
دو مرد به طور قهر کردن از هم جدا نشوند جز اینکه یکى از آنها مستحق بیزارى و لعنت است و بسا که هر دو مستحقّ آن باشند
فَقَالَ لَهُ مُعَتِّبٌ جَعَلَنِیَ اَللَّهُ فِدَاکَ هَذَا اَلظَّالِمُ فَمَا بَالُ اَلْمَظْلُومِ
معتب به آن حضرت عرض کرد:خدا مرا قربانت کند،این جزاى ظالم است،مظلوم چه تقصیرى دارد؟
قَالَ لِأَنَّهُ لاَ یَدْعُو أَخَاهُ إِلَى صِلَتِهِ وَ لاَ یَتَغَامَسُ لَهُ عَنْ کَلاَمِهِ
فرمود:براى آنکه برادر خود را به پیوست و آشتى با خویش دعوت نمىکند و از گفتۀ او صرف نظر مىکند.
سَمِعْتُ أَبِی یَقُولُ إِذَا تَنَازَعَ اِثْنَانِ فَعَازَّ أَحَدُهُمَا اَلْآخَرَ فَلْیَرْجِعِ اَلْمَظْلُومُ إِلَى صَاحِبِهِ حَتَّى یَقُولَ لِصَاحِبِهِ
شنیدم پدرم مىفرمود:هر گاه دو تن با هم ستیزه کردند و یکى بر دیگرى غلبه کرد،آن که ستمدیده نزد طرف ستمگرِ خود رود تا آنکه به او بگوید.
أَیْ أَخِی أَنَا اَلظَّالِمُ حَتَّى یَقْطَعَ اَلْهِجْرَانَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ صَاحِبِهِ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى حَکَمٌ عَدْلٌ یَأْخُذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ اَلظَّالِمِ
اى برادر!من به تو ستم کردم ،تا اینکه قهر و متارکه میان او و رفیق او برطرف شود،زیرا خدا حکیم و عادل است ،از ظالم داد مظلوم را مىستاند.
🔺قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند:
أَیُّمَا مُسْلِمَیْنِ تَهَاجَرَا فَمَکَثَا ثَلَاثاً لَا یَصْطَلِحَانِ إِلَّا کَانَا خَارِجَیْنِ مِنَ الْإِسْلَامِ
هرگاه دو مسلمان از هم قهر کنند و سه روز بگذرد و آشتى نکنند اگر در آن حال از دنیا بروند خارج از اسلام خواهند بود
وَ لَمْ یَکُنْ بَیْنَهُمَا وَلَایَةٌ فَأَیُّهُمَا سَبَقَ إِلَى کَلَامِ أَخِیهِ کَانَ السَّابِقَ إِلَى الْجَنَّةِ- یَوْمَ الْحِسَابِ.
و ولایت و پیوند اخوت اسلامى در میان آنها قطع مى شود و به هنگام آشتى کردن هر کدام پیشى گیرد او در قیامت براى رفتن به بهشت پیشى خواهد گرفت.
🔺 امام باقر :
إنَّ الشَّیطانَ یُغری بَینَ المُؤمِنینَ ما لَم یَرجِع أحَدُهُم عَن دینِهِ
شیطان ، همچنان به ایجاد دشمنى میان مؤمنان مى پردازد تا آن که یکى از آنان از دین خود بازگردد
فَإِذا فَعَلوا ذلِکَ استَلقى عَلى قَفاهُ وتَمَدَّدَ
همین که فریب او اثر کرد به پشت مى افتد و دراز مى کشد
ثُمَّ قالَ : فُزتُ
سپس مى گوید : «پیروز شدم».
فَرَحِمَ اللّه ُ اِمرَأً ألَّفَ بَینَ وَلِیَّینِ لَنا
پس خداوند ، رحمت کند کسى را که میان دو تن از دوستان ما الفت برقرار کند
یا مَعشَرَ المُؤمِنینَ ، تَأَلَّفوا وتَعاطَفوا
اى گروه مؤمنان ! با یکدیگر الفت بگیرید و به هم مهربانى کنید.
💠لَا تَتْرُکُوا الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ،
همه فرزندان علی و همه بشریت) امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید،
💠فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ، ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ.
اگر چنین کردیدانسانهای شرور بر شما مسلط خواهند شد، و پس از آن دعا میکنید ولی خدا برای شما اجابت نمیکند.
✅جایگاه امر به معروف و نهی از منکر:
در خطبه ۱۵۶ فرمود :
وَ إِنَّ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ لَخُلُقَانِ مِنْ خُلُقِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ إِنَّهُمَا لَا یُقَرِّبَانِ مِنْ أَجَلٍ وَ لَا یَنْقُصَانِ مِنْ رِزْق
امر به معروف و نهی از منکر دو خلق از اخلاق خداوند متعال است، نهی از منکر تاثیری در نزدیکی مرگ یا کم شدن روزی ندارد.
(مبادا به خاطر ترس از قطع روزی یا کشته شدن، امر به معروف و نهی از منکر ترک شود)
🔺أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى شُعَیْبٍ النَّبِیِّ ص أَنِّی مُعَذِّبٌ مِنْ قَوْمِکَ مِائَةَ أَلْفٍ،
خداوند عزّوجل به شعیب پیامبر وحى فرستاد که من صد هزار نفر از قوم تو را کیفر خواهم داد;
أَرْبَعِینَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّینَ أَلْفاً مِنْ خِیَارِهِمْ فَقَالَ ع یَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْیَارِ
چهل هزار نفر از اشرار و شصت هزار نفر از اخیار! شعیب عرضه داشت: پروردگارا اشرار به جاى خود، اخیار چرا؟
فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَیْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِی وَ لَمْ یَغْضَبُوا لِغَضَبِی
خداوند عزّوجل به او وحى فرستاد با گنهکاران راه سازش و بى تفاوتى پیش گرفتند و هرگز به جهت خشم من خشمگین نشدند.
✅لزوم مطابقت گفتار و کردار در امر به معروف :
خطبه 129: لَعَنَ اللَّهُ الْآمِرِینَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِکِینَ لَهُ
خدا لعنت کند کسانی که امر به معروف میکنند ولی خودشان عمل نمیکنند
وَ النَّاهِینَ عَنِ الْمُنْکَرِ الْعَامِلِینَ بِه
ونهی از منکر میکنند ولی خودشان به آن عمل میکنند.
✅رابطه بین ترک نهی از منکر و به ریاست رسیدن اشرار
[فَیُوَلَّى عَلَیْکُمْ شِرَارُکُمْ] :
وظیفه ی مردم خیرخواهی برای حاکمان و حاکمیت است،
اگر ما با امر به معروف و نهی از منکر، جلوی کار های ناشایست حاکمان رانگیریم، موجبات غرق شدن حاکمان در منجلاب گناه را فراهم کردیم و در نتیجه حاکمان ما از اشرار خواهند شد.
خطبه 34:
أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً وَ لَکُمْ عَلَیَّ حَقٌّ.........
ای مردم حقی از شما بر گردن من است و حقی از من بر گردن شما.......
... وَ النَّصِیحَةُ فِی الْمَشْهَدِ وَ الْمَغِیبِ
(یکی از حقوق حاکم بر گردن مردم) و در پیش رو و پشت سر من برای من خیرخواه باشید(با نصایح خود مرا امر به معروف و نهی از منکر کنید)
♦️کافی بابی دارد با نام «بَابُ مَا أَمَرَ النَّبِیُّ ص بِالنَّصِیحَةِ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ»
باب در رابطه با دستور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به نصیحت (انتقاد و پیشنهاد) نسبت به حاکمان مسلمان) :
🔺پیامبر اکرم:
ثَلاَثٌ لاَ یُغِلُّ عَلَیْهِنَّ قَلْبُ اِمْرِئٍ مُسْلِمٍ إِخْلاَصُ اَلْعَمَلِ لِلَّهِ وَ اَلنَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ اَلْمُسْلِمِینَ وَ اَللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ
سه کار هست که هیچ مسلمانی نباید در آن ناخالصی، خودخواهی و ریا داشته باشد:
۱.اعمال عبادی
۲.خیرخواهی برای حاکمان (امر به معروف و نهی از منکر)
۳. همراه با گروه مسلمانان (اتحاد)
⏪نتیجه: وقتی مردم بر مبانی دینی حساس نبودند، در مقابل خلاف حاکمیت ایستادگی نکردند، حق را از آنها مطالبه نکردند حاکمیت به سمت بی دینی پیش میرود و بی دین ها (اشرار) حاکم میشوند.
رابطه بین ترک نهی از منکر و عدم استجابت دعا[ثُمَّ تَدْعُونَ فَلَا یُسْتَجَابُ لَکُمْ.] :
قرآن کریم میفرماید: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ ؛
خدای متعال تضمین نداده است که اعمالی که با سوء اختیار ما به وجود می آیند را ختم به خیر و اصلاح کند.
اگر مردم وظیفه خود در مورد نهی از منکر را انجام ندادند و حاکمانی شرور روی کار آمدند، اینجا دعا مستجاب نمی شود چون "خود کرده را تدبیر نیست".
🔺حضرت در خطبه 149 که آن هم وصیت نامه است میفرماید: غَداً تَرَوْنَ أَیَّامِی وَ یُکْشَفُ لَکُمْ عَنْ سَرَائِرِی وَ تَعْرِفُونَنِی بَعْدَ خُلُوِّ مَکَانِی وَ قِیَامِ غَیْرِی مَقَامِی
وقتی معاویه سر کار آمد تازه به عظمت علی پی میبرید ولی هر چه دعا کنید مستجاب نمی شود چون وظیفه تان را در زمان حضرت انجام ندادید (دفاع از مولا ، مبارزه با معاویه)
🔺در خطبه 88 فرمود:
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ یَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ
خدا هرگز جبّاران دنیا را در هم نشکسته مگر پس از آن که مهلت هاى لازم و نعمت هاى فراوان بخشید،
وَ لَمْ یَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ
و هرگز استخوان شکسته ملّتى را باز سازى نفرمود مگر پس از آزمایش ها و تحمّل مشکلات.
اگر امر به معروف و نهی از منکر نکردید و حاکمان ظالم به حکومت رسیدند دیگر دعای شما اثر ندارد و سالها باید زیر شکنجه حاکمان ظالم بسوزید و بسازید.
طبق نقل تمام نهج البلاغه اینجا حضرت فرمودند:
یَا بَنِیَّ إِنَّ الْقُلُوبَ جُنُودٌ مُجَنَّدَهٌ
ای فرزندانم دلها لشکری آماده اند.
تَتَلَاحَظُ بِالْمَوَدَّهِ
که با چشم دل دوستی را میبینند
وَ تَتَنَاجَی بِهَا
و با زبان محبت با یکدیگر صحبت میکنند
وَ کَذَلِکَ هِیَ فِی الْبُغْضِ
و البته با چشم دشمنی و زبان دشمنی نیز با عده ای برخورد میکنند
فَإِذَا أَحْبَبْتُمُ الرَّجُلَ مِنْ غَیْرِ خَیْرٍ سَبَقَ مِنْهُ إِلَیْکُمْ فَارْجُوهُ
اگر شخصی را دیدید و بدون هیچ شناختی از او، او را دوست داشتید به او امید ببندید
وَ إِذَا أَبْغَضْتُمُ الرَّجُلَ مِنْ غَیْرِ سُوءٍ سَبَقَ مِنْهُ إِلَیْکُمْ فَاحْذَرُوهُ
اگر از شخصی بدتان آمد بدون اینکه به شما ضرری رسانده باشد از او دوری کنید.
⏪نکته: کلام حضرت ناظر به آنجاست که قلب انسان مومن و صاف باشد، قلوب یک زبان و نگاه خاصی دارند که می توانند با پیرامون خود ارتباط بگیرند.
ولی اگر کسی قلب ناپاکی داشت نمی تواند بگوید من از فلان عالم یا عارف بدم آمد پس او شخص بدی است.
ادامه وصیتنامه در نهج البلاغه:
💠ثُمَّ قَالَ: یَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، لَا أُلْفِیَنَّکُمْ
تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِینَ خَوْضاً
تَقُولُونَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ قُتِلَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ؛
مبادا ببینم شما، با گفتن این شعار احساسی که علی را کشتند، علی را کشتند، در خون مسلمان ها فرو رفته اید.
🔺علامه شوشتری در بهج الصباغه میفرماید:
أهل الدنیا إذا قُتِلَ أحدُ کُبرائِهِم
اهل دنیا گاهی وقتی بزرگی از آنها به قتل میرسد به خاطر گشته شدن او
یَقتُلُونَ به عدّة القاتل،و غیر القاتل و المحقق،و غیر المحقق
دست به کشتن عده زیادی از خانواده قاتل میکنند چه قاتل باشند چه نباشند چه گناهشان مشخص باشد چه نباشد.
(تعصبات جاهلی گاهی باعث میشود که افراد پس از انجا قتلی، به جای یک نفر، صد نفر را به قتل میرسانند چه تحقیق شده باشد چه نشده باشد. علامه شوشتری موارد متعددی از این گونه موارد را ذکر کرده است)
💠أَلَا لَا تَقْتُلُنَّ بِی إِلَّا قَاتِلِی،
جز قاتلم کسی را نکشید.
💠انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ
نگاه کنید وقتی من با یک ضربه کشته شدم شما هم حق دارید فقط یک ضربه به او بزنی.
💠وَ لَا تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ
قاتل را مثله نکنید،.
💠فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) یَقُولُ:إِیَّاکُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْکَلْبِ الْعَقُور
چرا که شنیدم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:
از مثله کردن بپرهیزید حتی اگر سگ هار گزنده باشد .
✳️نکاتی در مورد دفن امیرالمومنین:
_حسنین از طرف حضرت مامور شدند با عده ی معدودی شبانه تابوت را به سمت بیرون از کوفه حرکت دهند:
فلما انتهیا إلى قبره و إذا مقدم السریر قد وضع،
ما دیدیم که جلوی تابوت که دست فرشته ها بود در منطقه ای بر زمین گذاشته شد.
فوضع الحسن ع مؤخره
پس امام حسن علیه السلام هم انتهای تابوت را بر زمین گذاشت.
حضرت خاکها را با دست کنار زد
و کشفنا التراب و إذا نحن بقبر محفور
تا اینکه به قبری آماده رسیدیم
و لحد مشقوق و ساجة منقورة
که یک تخته ی منقوشی در آن بود
مکتوب علیها هذا ما ادخره له جده نوح النبی للعبد الصالح الطاهر المطهر.......
روی آن نوشته شده بود این قبری است که نوح برای فرزند خودش آماده کرده
بعد از اینکه حضرت را دفن میکنند صعصعه میگوید بعد از خاکسپاری من شروع کردم با قبر امیر المؤمنین صحبت کردن، پدرو مادرم به فدایتان یا امام علی علیه السلام. و گفتم خوش به حال شما ابوالحسن همه عمر با خدا بودی، با شهادت از دنیا رفتی و امشب مهمان رسول الله هستی، بعد برخاستم و به فرزندان امام علی تسلیت گفتم و در همان نیمه شب جمعیت محدود تشییع کننده بازگشتند و قرار بر این شد در این باره با کسی صحبت نشود.
تا اینکه صبح شد
أخرجوا تابوتا من دار أمیر المؤمنین ع
تابوت دیگری از خانه امام خارج شد
امام حسن بالای تابوت نماز خواندند و تابوت خالی را آنجا دفن کردند
وقتی حضرت از کار تدفین فراغت پیدا کردند برای مجازات ابن ملجم دست به کار شدند.
❎مجازات ابن ملجم مرادی:
اگر چه نقل های تاریخی متفاوتی در مورد کیفیت قصاص ابن ملجم وارد است از جمله اینکه بعد از ضربه امام حسن به سر ابن ملجم و مرگ او امام حسین هم ضربه ای به سر او زدند، یا اینکه مردم جسد اورا قطعه قطعه کردند یا او را در گودالی عمیق انداختند و خاک روی او ریختند، یا اینکه از بیم تعرض به جنازه او امام حسن دستور دادند تا اورا بسوزانند که همه اینها به نحوی رد میشوند باتوجه به وصیت صریح امام علی علیه السلام بعید است امام حسن اجازه چنین کارهایی داده باشند
وبه نظر می رسد این نقلهابیشتر به جهت شبهه افکنی و تخریب ائمه صادر شده است.
علت مخفی بودن قبر امیرالمومنین (امیرالمومنین هم شبانه تشییع شد و قبرش بی نشان بود):
1️⃣وصیت خود حضرت :
شیخ مفید در الارشاد: وَ عَفَیَا مَوْضِعَ قَبْرِهِ بِوَصِیَّةٍ کَانَتْ مِنْهُ إِلَیْهِمَا فِی ذَلِکَ
به وصیت خود حضرت محل قبر را مخفی کردن
لِمَا کَانَ یَعْلَمُهُ ع مِنْ دَوْلَةِ بَنِی أُمَیَّةَ مِنْ بَعْدِهِ
به خاطر دشمنی دولت بنی امیه با آن حضرت و این که امام حسن علیه السلام میدانستند اگر قبر حضرت مشخص باشد ممکن است از سوی حکومت بنی امیه جسارتی به قبر حضرت بشود.
2️⃣تصمیم حسنین:
ابن ابی الحدید: أن علیا ع لما قتل قصد بنوه أن یخفوا قبره خوفا من بنی أمیة أن یحدثوا فی قبره حدثا
ابن ابی الحدید علت مخفی شدن قبر حضرت را ترس فرزندان حضرت از بی حرمتی به قبر حضرت توسط بنی امیه اعلام کردند
3️⃣ترس از نبش قبر توسط خوارج:
الغارات: و کان السّبب فی ...
إخفاء قبره خوفا من الخوارج و المنافقین، و کان لا یعرف ذلک إلّا خاصّ الخاصّ من الشّیعة
در کتاب غارات علاوه بر خطر حکومت معاویه خطر منافقین و خوارج را هم بیان میکند.
4️⃣ابن کثیر در البدایه و النهایه:
أَنَّ عَلِیًّا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ لَمَّا مَاتَ صَلَّى عَلَیْهِ ابْنُهُ الْحَسَنُ فَکَبَّرَ عَلَیْهِ تِسْعَ تَکْبِیرَاتٍ وَدُفِنَ بِدَارِ الْإِمَارَةِ بِالْکُوفَةِ خَوْفًا عَلَیْهِ مِنَ الْخَوَارِجِ أَنْ یَنْبُشُوا عَنْ جُثَّتِهِ
ایشان دفن حضرت را بر خلاف روایت صریحی که به ما رسیده در کوفه میدانند ولی علت را ترس از نبش قبر توسط خوارج میدانند.
✅زیارت غریبانه امیرالمومنین توسط ائمه:
امام باقر میفرماید پدرم امام سجاد بعد از شهادت اباعبد الله تا مدتی داخل شهر نمی شد و بیرون از مدینه چادر زده بود و گاهی به سمت عراق می آمد برای زیارت امام حسین و امیرالمومنین. امام باقر میفرماید: فَخَرَجَ سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْهِ مُتَوَجِّهاً إِلَى الْعِرَاقِ لِزِیَارَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
امام سجاد علیه السلام برای زیارت امیرالمومنین از مدینه به سمت عراق رفتند
وَ أَنَا مَعَهُ وَ لَیْسَ مَعَنَا ذُو رُوحٍ إِلَّا النَّاقَتَیْنِ
ومن هم همراه حضرت رفتم و کنار ماجز دو مرکبمان هیچ موجود زنده ای نبود.
فَلَمَّا انْتَهَى إِلَى النَّجَفِ مِنْ بِلَادِ الْکُوفَةِ وَ صَارَ إِلَى مَکَانِهِ مِنْهُ فَبَکَا حَتَّى اخْضَلَّتْ لِحْیَتُهُ بِدُمُوعِهِ
حضرت وقتی به نجف رسیدند به سمت مکانی از آنجا (که قبر امیرالمومنین در آن مخفی بوده) نزدیک شدند و به شدت میگریستند.
ثُمَّ قَالَ
سپس فرمودند:
السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه.
غفر اللّه لی و لکم الحمدللّه رب العالمین
تقی خانی:
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۰۶/۱۴. ۱۹ صفر
💢نامه ۴۷💢
🔵موضوع نامه: وصیت حضرت بعد از ضربت خوردن
در نهج البلاغه چهار وصیت از حضرت علی علیه السلام در
خطبه ۱۴۹،نامه۲۳،نامه۲۴،نامه ۴۷ آورده شده است.
✅امام علی علیه السلام چه درهنگام ضربت خوردن چه بعد از آن و در موارد متعددی در سالها پیش از آن به این نکته اشاره کرده بودند که «قَتَلَنِی ابْنُ الْیَهُودِیَّةِ»
مرا فرزند زن یهودی به شهادت میرساند، البته مکررا در مقابل خود شخص ابن ملجم وقتی که برای خدمت به نزد امام آمده بود ذکر کردند و او منکر این امر بود تا اینکه در نهایت تاریخ آن را ثابت کرد.
⏪نقش یهود در شهادت معصومین علیهم السلام چه پیامبر خاتم و چه امام علی علیه السلام وامام حسین علیه السلام و... غیر قابل انکار است.
✅نقل است از صعصه بن صوحان که هنگامی که حضرت ضربت خورده بودند « استأذن علی علی علیه السلام »اجازه خواست که به محضر حضرت شرفیاب شود امام مجتبی علیه السلام فرمودند حضرت فرموده کسی را راه ندهیم من گفتم حال حضرت چگونه است پیغام من به ایشان بدهید که اگر زنده ماندید مورد رحمت خدا باشید اگر هم به دیدار خدا رفتید مورد رحمت آپ باشید که شما جز خدا ندیدید و جز برای او کار نکردید .
امیر علیه السلام به او پیغام داد که که به او بگویید صعصعه ؛
«أنت یرحمک الله فلقد کنت خفیف المئونة کثیر المعونة»
و خداوند تو را هم مورد رحمتش قرار دهد؛ تو حقیقتا کم زحمت بودی، ولی نصرت و یاری بسیار به ما دادی
سپس صعصعه می گوید:
«ثُمَّ جُمِعَ لَهُ أَطِبَّاءُ الْکُوفَهِ فَلَمْ یَکُنْ مِنْهُمْ أَعْلَمُ بِجُرْحِهِ مِنْ أَثِیرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ هَانِی السَّلُولِیِّ...»
اطبای کوفه جمع شدند حاذق ترین آنها که اثیر بن عمرو بود رگی از جگر سفید گوسفند جدا و بر جراحت فرق حضرت گذاشت و گفت:
« اعهد عهدک، فان عدو اللّه قد وصلت ضربته الی ام راسک»
ای علی (ع)، و صیت های خود را بگو، زیرا ضربه این دشمن خدا به مغز سر سرایت کرده است.
حضرت به حسنین علیهما السلام و محمدبن حنفیه و فرزندان دیگر وصیت فرمودند که در ادامه در نامه ۴۷ متن آن را می خوانیم .
من وصیة له ( علیه السلام ) للحسن و الحسین ( علیهما السلام ) لما ضربه ابن ملجم لعنه الله :
💠أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّه
(ای حسن و ای حسین !) شما را به تقوای الهی سفارش می کنم.
_این کلمات چکیده عمر حضرتند و چه جالب که با تاکید بر رعایت تقوا آغاز شده است.
💠 وَ أَلَّا تَبْغِیَا الدُّنْیَا وَ إِنْ بَغَتْکُمَ
فرزندانم به طرف دنیا حرکت نکنید
[لا تَبْغِیَا] ،دنیا خواه نشوید گرچه دنیا خود را در معرض شما قرار دهد.
✅البته این کلام حضرت مصداق کسانی نیست که وقتی نمی توانند دنیا را به دست آورند به ناچار لباس زهد می پوشند !
✅نکته دیگر این است که در نهج البلاغه در کلام حضرت هم در باب مذمت دنیا هم در باب مدح دنیا مطالبی را حضرت فرموده اند .و این نشان از خوب بودن جلوه ای از دنیا در مقابل جلوه ی بد دنیا دارد .
اینکه انسان به دنبال فرهم کردن ضروریات زندگی و رفاه نسبی در زندگی باشد این جلوه خوب دنیا است ولی مشکل وقتی ایجاد میشود که انسان به دنبال رفاه مطلق ،تجمل گرایی افراطی باشد .
🔺 خداوند هم در ایه ۲۰ سوره حدید
میفرماید:
« و ما الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ...»
و باری، بدانید که زندگانی دنیا جز متاع فریب و غرور چیزی نیست.
⏪اینجاست که حتی بر کسانی که مسئولیت در حکومت اسلامی دارند لازم است در حد فقیرترین مردم زندگی کنند .چنانچه نمونه ای از آن در نامه 45 خطاب حضرت به عثمان بن حنیف ،آورده شد.
💠 وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَیْءٍ مِنْهَا زُوِیَ عَنْکُمَ
(وقتی دنیا از دست شما رفت) آنچه از دست شما رفت [زُوِیَ]تاسف نخورید.
🔺در قرآن سوره حدید آیه ۲۳
«لِکَیْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ...»
بر آنچه از دست شما رفته است اندوه نخورید و بر آنچه [خدا] به شما داده است، شادمان نشوید.
🔺درحکمت ۴۳۹ فرمود:
«الزُّهْدُ کُلُّهُ بَیْنَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرْآنِ، قَالَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: "لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ"»
همه زهد، میان دو کلمه از قرآن قرار گرفته است. خداى تعالى مى فرماید: «تا بر آنچه از دستتان مى رود اندوهگین نباشید و بدانچه به دستتان مى آید شادمانى نکنید.
✅البته نگاه عبرتی به گذشته که انسان چه کاری می توانسته انجام دهد و در صدد انجام آن جهت جبران بر آید ،خوب است
🔺در المنثور سیوطی روایت پیرمردی ذکر شده که رسول خدا فرمود از صحابی بهشتی است.
شخصی که زرنگ بود و میخواست دلیل بهشتی بودن او را بداند نزد او به مدت سه روز مهمان شد ولی نکته خاصی در اعمال او ندید از خودش سوال کرد او هم با اجازه رسول خدا در پاسخ این را گفت که :
«لو کانت الدنیا لی فأخذت منی لم احزن علیها و لو اعطیتها لم أفرح بها
دنیا را به من بدهند خوشحال نمیشوم و اگر از من بگیرند ناراحت و غمگین نمیشوم.
«و ابیت ولیس فی قلبی غل علی احد »
و شبها که میخوابم در قلبم حسادت، کینه و گلایه و سوء ظنی به کسی ندارم.
🔺در نامه ۲۲ حضرت به عبدالله بن عباس می فرماید که ابن عباس میگوید:
«ما انتفعتُ بکلام بعد کلام رسول الله صلى اللّه علیه و آله، کإنتفاعی بهذا الکلام!
پس از سخن رسول الله (ص) از هیچ سخنى بدین پایه سود نبرده
أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ الْمَرْءَ قَدْ یَسُرُّهُ دَرْکُ مَا لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ، وَ یَسُوؤُهُ فَوْتُ مَا لَمْ یَکُنْ لِیُدْرِکَهُ؛
گاه آدمى را دست یافتن به چیزى که براى او مقدّر بوده و قرار بوده متعلق به او باشد ، شادمان مى سازد، و گاه از دست دادن چیزى که دست یافتن به آن برایش مقدر نبوده است و قرار نبوده به او داده شود ، غمگین مى کند.
💠 وَ قُولَا بِالْحَقِّ
سخن به حق بگویید.
رعایت جانب حق در همه موارد.
🔺حضرت علی علیه السلام فرمودند در دسته شمشیر پیامبر صلی الله علیه و آله کاغذی یافتیم که سه جمله نوشته شده بود :
صِل مَن قَطَعَک:اگر کسی قطع رابطه کرد تا شرایط هست وصلت بر قرار کن
قُلِ الحقَّ ولو على نفسِکَ : حق را بگو حتی اگر بر ضرر تو باشد.
أحْسِن إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ :خوبی در حق کسی که به تو بدی کرده ،نما .
✅شمشیر نماد مبارزه و کشت و کشتار است ولی حضرت در دسته شمشیرش تاکید بر رعایت اخلاق و مهربان بودن دارند.
🔺روایت از امام باقر علیه السلام که فرمودند پدرم علی بن الحسین در اواخر عمر خود مرا در آغوش گرفت و مطلبی فرمود که حسین بن علی پدرش در اواخر عمر و ایشان از علی علیه السلام شنیدند که
«یا بُنَیَّ، اِصْبِرْ عَلَى الْحَقِّ وَ اِنْ کانَ مُرّا؛» حدیث. فرزندم! در راه حق، صبور باش، حتّى اگر [صبورى] تلخ باشد.
💠وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ
هر کاری می خواهید انجام دهید برای اجر باشد قبل انجام تأمل کنید که جزای آخرتی داشته باشد .
💠 کُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْنا
خطاب به همه انسانها! برای انسان ظالم دشمن و برای مظلوم یاور و مدد کار باشید
🔺روایت از پیامبر صلی الله علیه و آله:
«مَنْ أَصْبَحَ لا یَهْتَمُّ بِأُمورِ الْمُسْلمینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ»
هر کسی که، صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست
ومن سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»
هر کس بشنود که مردی مسلمانان را به کمک می طلبد و او اجابت نکند آن کس مسلمان نیست.
🔺امام سجاد در دعا دارند که
«اللّهُمّ إِنّی أَعْتَذِرُ إِلَیْکَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِی فَلَمْ أَنْصُرْهُ»
خدایا من از اینکه به مظلومی در حضور من ظلم شود و او را یاری نکنم ،از تو عذر می خواهم .
🔺حضرت در خطبه ۳۷فرمود :
«الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْه»
ذلیل و ستمدیده نزد من عزیز است تا مادامى که حقش را از ظالم بستانم. قوى و ستمگر نزد من خوار است تا حق مظلوم را از او بستانم.
🔺خطبه ۱۳۶:
« أَیُّهَا النَّاسُ أَعِینُونِی عَلَى أَنْفُسِکُمْ، وَ ایْمُ اللَّهِ لَأُنْصِفَنَّ الْمَظْلُومَ مِنْ ظَالِمِهِ وَ لَأَقُودَنَّ الظَّالِمَ بِخِزَامَتِهِ، حَتَّى أُورِدَهُ مَنْهَلَ الْحَقِّ وَ إِنْ کَانَ کَارِهاً»
اى مردم، مرا یارى کنید، هر چند، خلاف میلتان باشد، سوگند به خدا، حق ستمدیده را از ستمگر مى ستانم و افسار ظالم را آنجا که باید میکشم( به طرف حق) و گردن ظالم را میشکنم حتی با اینکه خود او هم نخواهد
❇️در کتاب کشف الغمه و تمام نهج البلاغه و برخی کتب دیگر هم جملاتی آمده که سید رضی در نامه ۴۷ نیاورده است ؛
«هل حفظت ما اوصیت به اخویک؟قال:نعم،
اى محمد آیا به حافظه خود سپردى آنچه را که دو برادرت را بدان وصیت کردم؟
گفت:آرى،
قال:فانى اوصیک بمثله و اوصیک بتوقیر اخویک لعظم حقهما علیک فلا توثق امرا دونهما،ثم قال:اوصیکما به فانه شقیقکما و ابن أبیکما و قد علمتما ان اباکما کان یحبه...»
امام (ع) بدو فرمود:پس بدان که من تو را نیز به همانها وصیت مىکنم و نیز به تو سفارش مىکنم که احترام برادرانت را نگه دارى زیرا حق آن دو بر تو بزرگ است،پس کارى را بدون نظر آنها انجام ندهى آنگاه به حسن و حسین (ع) نیز فرمود:شما را نیز بدو سفارش مىکنم زیرا که وى برادر شما و پسر پدر شماست و بخوبى دانستهاید که پدرتان او را پیوسته دوست میداشت.
✳️در مورد محمد بن حنفیه:
فرزند امیرالمومنین و خوله حنفیه است.
در مورد محمد بن حنفیه دو نظر کاملا متفاوت و متضاد در تاریخ مطرح است، بعضی او را ثقه و عادل میدانند و برخی او را منحرف.
♦️دلایل قائلین به وثاقت او:
1⃣کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ یَقُولُ إِنَّ الْمَحَامِدَةَ تَأْبَى أَنْ یُعْصَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ
چهار محمد مانع نافرمانی خدا میشوند؛
قُلْتُ وَ مَنِ الْمَحَامِدَةُ
گفتند این چهار محمد کیستند:
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی حُذَیْفَةَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع
محمد بن جعفر طیار، محمد بن ابی بکر، محمد بن حنفیه و محمد بن ابی حذیفه.
2⃣کلام حضرت در نامه 47 وصیت نامه حضرت است و در جملاتی که خوانده شد، شدت علاقه امام علیه السلام به او بیان شده است
3⃣نامه امام حسین در جریان کربلا که نشان از جایگاه او در نزد امام حسین دارد:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ إِلَى أَخِیهِ مُحَمَّدٍ الْمَعْرُوفِ بِابْنِ الْحَنَفِیَّةِ........ وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أَسِیرَ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ أَبِی عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِب
طبق برخی نقل امام با این نامه محمد بن حنفیه را جاسوس و نماینده خود در مدینه قرار داد.
♦️ادله ی مخالفین:
1⃣ادعای امامت:
کافی ج1 ص348: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَیْنُ ع أَرْسَلَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ إِلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع فَخَلَا بِهِ فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ أَخِی قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص دَفَعَ الْوَصِیَّةَ وَ الْإِمَامَةَ مِنْ بَعْدِهِ إِلَى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع ثُمَّ إِلَى الْحَسَنِ ع ثُمَّ إِلَى الْحُسَیْنِ ع وَ قَدْ قُتِلَ أَبُوکَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ
وَ صَلَّى عَلَى رُوحِهِ وَ لَمْ یُوصِ وَ أَنَا عَمُّکَ وَ صِنْوُ أَبِیکَ وَ وِلَادَتِی مِنْ عَلِیٍّ ع فِی سِنِّی وَ قَدِیمِی أَحَقُّ بِهَا مِنْکَ فِی حَدَاثَتِکَ فَلَا تُنَازِعْنِی فِی الْوَصِیَّةِ وَ الْإِمَامَةِ......
بعد از شهادت امام حسین، محمد حنفیه نزد امام سجاد رفت و بعد از تنها شدنشان به حضرت گفت همانطور که میدانی پیامبر امامت و لایت را بعد از خودشان به امیرالمومنین پدر من دادند و بعد از امیرالمومنین فرزندانشان حسن و حسین امام شدند پس حالا بعد از امام حسین باتوجه به اینکه من فرزند علی علیه السلام هستم و عمو ی تو و از نظر سن از تو بزرگترم پس حق امامت بعد از پدرت باید برای فرزندان علی بماند. در نهایت حضرت با او صحبت کردند و سنگ حجر الاسود بر امامت امام سجاد شهادت داد تا او قانع شد که امام سجاد علیه السلام امام چهارم شیعیان هست.
2⃣طبق برخی نقل ها او ادعای مهدویت کرد.
3⃣طبق برخی نقل ها از فرقه کیسانیه که او را امام میدانستند اعلان برائت نکرد.
⏪ با توجه به احادیث امام صادق شاید بتوان به توبه و بازگشت محمد رسید:
مَا مَاتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَنَفِیَّةِ حَتَّى آمَنَ بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلَام
محمد حنفیه از دنیا نرفت مگر بعد از ایمان به امام سجاد علیه السلام.
💠أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ
سفارش میکنم شما حسنین و جمیع فرزندان و هر کس نامه من به او می رسد را به تقوای پروردگار و نظم.
همانگونه که امام در ابتدا و وسط و انتهای کلامشان به رعایت تقوا اشاره دارند و ماهم باید تقوا الهی را در همه جای زندگی رعایت کنیم.
✅نظم دو معنا دارد.:
1⃣به معنای انضباط که یعنی با برنامه زندگی خود را پیش بردن برای رسیدن به اهداف که چون نظام عالم هم نظم دارد و یکی از راههای اثبات خدا نظم است کسی که خارج از نظم حرکت کند بر خلاف قانون عالم حرکت کرده است و به مقصد نمیرسد .
🔺حتی حضرت در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر میفرماید :
إِیَّاکَ وَالْعَجَلَةَ بِالاُْمُورِ قَبْلَ أَوَانِهَا، أَوِ التَّسَقُّطَ فِیهَا عِنْدَ إِمْکَانِهَا، أَوِ اللَّجَاجَةَ فِیهَا إِذَا تَنَکَّرَتْ، أَوِ الْوَهْنَ عَنْهَا إِذَا اسْتَوْضَحَتْ، فَضَعْ کُلَّ أَمْر مَوْضِعَهُ، وَأَوْقِعْ کُلَّ أَمْر مَوْقِعَهُ
هرگز در کارى که وقت آن فرا نرسیده شتاب نکن، یا کارى که وقت آن رسیده سستى نورز، و یا در چیزى که (حقیقت آن) روشن نیست ستیزه جویى نکن و یا در کارهاى واضح و آشکار کوتاهى نکن تلاش کن تا هر کارى را در جاى خود، و در زمان مخصوص به خود، انجام دهى.
2️⃣در بررسی نهج البلاغه حضرت «امر »را در مواقع زیاد به معنای حکومت کار برده اندو با توجه به تناسب معنایی بیشتری که دارد حضرت توصیه به نظم در حکومت و اینکه اگر شرایطش فراهم است ،حکومت متعلق به حسنین علیهما السلام است وباید آن را از دست غاصبین بازپس گرفت می باشد.
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️