🔵و من عهد له (علیه السلام) إلى بعض عُمّاله و قد بَعثه على الصدقة:
این نامه را امیرالمومنین برای مِخنف بن سُلیم اَزُدی نوشتند. او فرماندار حضرت در اصفهان و همدان بود. حضرت او را برای صفین به کوفه دعوت کردو بعد از صفین او را مامور اخذ مالیات از اطراف فرات قرار داد.
🔷 بخش هایی از نامه حضرت برای دعوت مخنف به جنگ صفین:
کار به جایی رسیده معاویه و اطرافیان مسیر حق را منحرف کردند اگر یک نفر دلسوزانه از دین خدا حمایت کند و آنهارا انتقاد نماید اورا دشمن میگیرند و دور می اندازند و او را از همه امکانات محروم میکنند.
ولی اگر یک نفر به تعریف و تمجید آنها پرداخت او را دوست میدارند و به او نیکی میکنند.
✅ حضرت به این نکته اشاره دارند که باید از خوشحالی و ناراحتی انسان های شرور و دشمنان درس گرفت اگر زمانی از چیزی ابراز شادمانی کردند یک جای کار می لنگد همانگونه که امام خمینی می فرمودند وای بر ما زمانی برسد که آمریکا از ما تعریف کند.
اگریکی از اولیای الهی از انها انتقاد کرد میشود ابوذر که اورا تبعید کردند.
و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمنانند.
(نشانه آن، اینست که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
✅ ادای امانت الهی و اخلاص در امور متوقف بر دو امر است:
الف. یکی بودن ظاهر و باطن
ب.یکی بودن قول و فعل
_رعایت ظاهر و باطن، قول و فعل در همه افراد مهم است ولی در مسئولین مهمتر است چون اعتماد مردم به دین و حکومت بسته به عملکرد آنها دارد.
همانگونه که ما حقوق تو را کامل میدهیم تو هم حقوق شرکا را به طور کامل پرداخت کن.
(در اینجا مقصد زکات مشخص میشود که فقرا است. )
_در نامه 25 فرمود: ثُمَّ احْدُرْ إِلَیْنَا مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ نُصَیِّرْهُ حَیْثُ أَمَرَ اللَّهُ بِه؛ اینجا نیز تاکید می کند که غرض از جمع آوری زکات ادای حقوق فقراء است.
صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان گردآورى و پخش آن و کسانى که دلشان به دست آورده مى شود و در راه آزادى بردگان و وامداران و در راه خدا و جهت رسیدگی به در راه مانده اختصاص دارد این به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا داناى حکیم است.
_حضرت در این نامه در صدد بیان همه هشت مورد مصرف زکات نیست بلکه میفرماید این گرفتاران ومستمندان در قیامت طلبکار خائنی میشوند که حق آنها را خورده باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۲/۳/۱۳ - ۱۴ذیقعده
💢 نامه ۲۶ 💢
🔵و من عهد له (علیه السلام) إلى بعض عُمّاله و قد بَعثه على الصدقة:
این نامه را امیرالمومنین برای مِخنف بن سُلیم اَزُدی نوشتند. او فرماندار حضرت در اصفهان و همدان بود. حضرت او را برای صفین به کوفه دعوت کردو بعد از صفین او را مامور اخذ مالیات از اطراف فرات قرار داد.
🔷 بخش هایی از نامه حضرت برای دعوت مخنف به جنگ صفین:
فَکَتَبَ إِلَى مِخْنَفِ بْنَ سُلَیْمٍ: «سَلَامٌ عَلَیْکَ فَإِنِّی أَحْمَدَ اللَّهَ إِلَیْکَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ جِهَادَ مَنْ صَدَفَ عَنِ الْحَقِّ رَغْبَةً عَنْهُ وَ هَبَّ فِی نُعَاسِ الْعَمَى وَ الضَّلَالِ اخْتِیَاراً لَهُ فَرِیضَةٌ عَلَى الْعَارِفِینَ
اگر کسی در مقابل شریعت ایستاد بر همه ما واجب است مقابل او بایستیم
إِنَّ اللَّهَ یَرْضَى عَمَّنْ أَرْضَاهُ وَ یُسْخِطُ عَلَى مَنْ عَصَاهُ
اگر کسی نسبت اوامر الهی مطیع باشد خدا از او راضی است و اگر اهل عصیان باشید خدا از او ناراحت است.
وَ إِنَّا قَدْ هَمَمْنَا بِالْمَسِیر إِلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْم.....
ما قصد رفتن به سوی شام را داریم تا با معاویه بجنگیم (در ادامه حضرت توضیحاتی در مورد معاویه میدهد که لازم به بیان نیست)....
فَإِذَا وَلِیٌّ لِلَّهِ أَعْظَمُ أَحْدَاثُهُمْ أَبْغَضُوهُ وَ أَقْصَوْهُ وَ حَرَمُوهُ
کار به جایی رسیده معاویه و اطرافیان مسیر حق را منحرف کردند اگر یک نفر دلسوزانه از دین خدا حمایت کند و آنهارا انتقاد نماید اورا دشمن میگیرند و دور می اندازند و او را از همه امکانات محروم میکنند.
وَ إِذَا ظَالِمٌ سَاعَدَهُمْ عَلَى ظُلْمِهِمْ أَحَبُّوهُ وَ أَدْنَوْهُ وَ بَرُّوهُ....
ولی اگر یک نفر به تعریف و تمجید آنها پرداخت او را دوست میدارند و به او نیکی میکنند.
✅ حضرت به این نکته اشاره دارند که باید از خوشحالی و ناراحتی انسان های شرور و دشمنان درس گرفت اگر زمانی از چیزی ابراز شادمانی کردند یک جای کار می لنگد همانگونه که امام خمینی می فرمودند وای بر ما زمانی برسد که آمریکا از ما تعریف کند.
اگریکی از اولیای الهی از انها انتقاد کرد میشود ابوذر که اورا تبعید کردند.
لَا غَنَاءَ بِنَا وَ لَا بِکَ عَنْ أَجْرِ الْجِهَادِ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیم.
بدان اگاه باش نه من و نه تو از اجر مجاهدت و جهاد بی نیاز نیستیم
جهاد باید در پرونده اعمال ما باشد چه جهاد با نفس چه جهاد در میدان نبرد وگرنه پرونده ما در آن دنیا سبک و ناچیز خواهد بود.
انسان باید مجاهدانه زندگی کند.
✅ بعد از صفین، امیرالمومنین مخنف را برای گرفتن زکات اهل فرات مامور کردند:
💠[آمُرُهُ] أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّهِ فِی سَرَائِرِ أَمْرِهِ وَ خَفِیَّاتِ عَمَلِهِ
به تو دستور (تقوا) میدهم در امور پنهانی و اعمال مخفی.
💠حَیْثُ لَا شَاهِدَ غَیْرُهُ وَ لَا وَکِیلَ دُونَهُ
انجایی که هیچ شاهد و وکیلی جز خدا نیست.
کسی که بتواند وکالت انسان را بپذیرد جز خدا نیست پس باید بر او توکل کرد.
🔺حقیقت تقوا خود مراقبتی است، به نحوی که خدا را شاهد بر نیت ها و اعمال پنهانی خود بدانیم.
تاکید بر سریره و خفیات به خاطر آن است که نوعا افراد در ملا عام برخی حدود و ثغور را رعایت میکنند و حیا اجازه انجام هر کاری به آنها نمی دهد.
عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا إِسْحَاقُ خَفِ اللَّهَ کَأَنَّکَ تَرَاهُ
طوری مراقب باش و از خدا بترس که گویا خدا را می بینی
وَ إِنْ کُنْتَ لَا تَرَاهُ فَإِنَّهُ یَرَاکَ
و اگر تو اورا نمی بینی او تو را می بینی.
فَإِنْ کُنْتَ تَرَى أَنَّهُ لَا یَرَاکَ فَقَدْ کَفَرْتَ
اگر به این فکر کردی که او تو را نمی بیند کفر ورزیدی.
وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ یَرَاکَ ثُمَّ بَرَزْتَ لَهُ بِالْمَعْصِیَةِ فَقَدْ جَعَلْتَهُ مِنْ أَهْوَنِ النَّاظِرِینَ عَلَیْک
و اگر بدانی خدا می بیند و سپس گناه کنی در این صورت خدا را کوچکترین بینندگان به حساب آوردی.
💠 وَ [آمُرُهُ] أَمَرَهُ أَلَّا یَعْمَلَ بِشَیْءٍ مِنْ طَاعَةِ اللَّهِ فِیمَا ظَهَرَ فَیُخَالِفَ إِلَى غَیْرِهِ فِیمَا أَسَرَّ
به او دستور میدهم هر طاعتی را که در آشکارا انجام میدهد، خلافش را در پنهان انجام ندهد.
💠 وَ مَنْ لَمْ یَخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلَانِیَتُهُ وَ فِعْلُهُ وَ مَقَالَتُهُ
اگر کسی به جایی رسید که ظاهر و باطن، و قول و عملش متفاوت نباشد .
💠فَقَدْ أَدَّى الْأَمَانَةَ وَ أَخْلَصَ الْعِبَادَةَ
امانت را ادا کرده و عبادت را خالصانه انجام داده باشد.
🔺تفاوت ظاهرو باطن ، درون و برون همان نفاق است که با روح ایمان و تقوا سازگار نیست.
همه ما ارزومندیم که ادای امانت کرده و اخلاص داشته باشیم که طبق فرمایش حضرت این امر جز بدست نمی آیدجز یکرنگی ظاهر و باطن ، و قول و فعل .
روح ایمان همین یکی بودن است.
منافقین دو چهره برای مسئولیت خوب نیستتند چون خیانت میکنند:
🔺قرآن می فرماید:
《 وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ؛ بقره - ۸ 》
و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند. (این در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمنانند.
《وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ؛ - ۹》
(نشانه آن، اینست که) هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین، کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد.
✅ ادای امانت الهی و اخلاص در امور متوقف بر دو امر است:
الف. یکی بودن ظاهر و باطن
ب.یکی بودن قول و فعل
_رعایت ظاهر و باطن، قول و فعل در همه افراد مهم است ولی در مسئولین مهمتر است چون اعتماد مردم به دین و حکومت بسته به عملکرد آنها دارد.
✳️ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ :
مَا زَادَ خُشُوعُ اَلْجَسَدِ عَلَى مَا فِی اَلْقَلْبِ فَهُوَ عِنْدَنَا نِفَاقٌ
هر گاه جسم بیش از قلب خاشع باشد نشانه ریا و نفاق است.
🔺 عمر از کعب الاحبار یهودی پرسید:
ما التَّقْوى؟ تقوا چیست؟
قالَ: اتَّخَذْتَ طَرِیقًا ذا شَوْکٍ؟
گفت تابه حال در یک بیابان پر از خار حرکت کردی؟
قالَ: نَعَمْ، بله
قالَ: فَکَیْفَ صَنَعْتَ
گفت در این زمان چه کردی؟
قالَ: إذا رَأیْتُ الشَّوْکَ عَدَلْتُ عَنْهُ أوْ جاوَزْتُهُ أوْ قَصَرْتُ عَنْهُ
گفت وقتی خار ببینم یا با احتیاط راه میروم یا مسیر را عوض میکنم یا.. .
قالَ: ذاکَ التَّقْوى.
گفت این تقواست
این گفت و گو کعب الاحبار و عمر نشان از نفاق در قول و عمل دارد، حرفهای زیبا کجا و آن عمل سرشار از بی تقوایی کجا.
_ در دعائم الاسلام در این بخش از نامه چند جمله ای دارد که سید رضی آن را حذف کرده است:
💠وَ أَنْ یَلْقَاهُمْ بِبَسْطِ الْوَجْهِ،وَ لِینِ الْجَانِبِ
وقتی برای گرفتن زکات بین مردم رفتی با روی گشاده برو[بسط الوجه]با مهربانی برو.
💠 وَ أَمَرَهُ أَنْ یَلْزَمَ التَّوَاضُعَ وَ یَجْتَنِبَ التَّکَبُّرَ
من او را امر میکنم که با تواضع ودوری از تکبر مردم را ملاقات کند.
💠فَإِنَّ اللَّهَ یَرْفَعُ الْمُتَوَاضِعِینَ وَ یَضَعُ الْمُتَکَبِّرِین
چرا که خداوند متواضعین را بالا میبرد و متکبرین را ضایع و ذلیل میکند.
💠وَ [آمُرُهُ] أَمَرَهُ أَلَّا یَجْبَهَهُمْ
من او رو ارشاد میکنم که مانع ورود مردم نشو ( کنایه از چهره در هم کشیدن)
💠 وَ لَا یَعْضَهَهُمْ
به آنها بهتان نزند.
( در خود اظهاری مالیاتی هرگزمگو، دروغ می گویید و مقدار زکاتتان بیش از این است)
💠وَ لَا یَرْغَبَ عَنْهُمْ تَفَضُّلًا بِالْإِمَارَةِ عَلَیْهِمْ
به خاطر ریاست اشرافی که بر مردم داری به آنان بی اعتنایی نکن، روگردان نشو. [لَایَرْغَبَ عَنْ]
💠 فَإِنَّهُمُ الْإِخْوَانُ فِی الدِّینِ وَ الْأَعْوَانُ عَلَى اسْتِخْرَاجِ الْحُقُوقِ.
انها برادران دینی تو هستند، آنها یاوران استخراج حقوق فقرا هستند.
( باید کشاورزی و دامداری کنند تا زکاتی واجب شود و به فقرا برسد پس جای فخر فروشی و تکبر در قبالشان نداری)
💠وَ إِنَّ لَکَ فِی هَذِهِ الصَّدَقَةِ نَصِیباً مَفْرُوضاً وَ حَقّاً مَعْلُوماً،
بدان برای تو در این زکات نصیب و حق معلومی هست .
💠شُرَکَاءَ أَهْلَ مَسْکَنَةٍ وَ ضُعَفَاءَ ذَوِی فَاقَة
البته تو شریکانی داری که مسکینند و ضعیفانی که صاحب فقرند.
اهل مسکنه (مسکن نشسته) :به فقیری میگویند که از شدت فقر و ناتوانی در کسب روزی، خانه نشین شده و راهی برای خروج از فقر ندارد.
💠 وَ إِنَّا مُوَفُّوکَ حَقَّکَ؛ فَوَفِّهِمْ حُقُوقَهُمْ
همانگونه که ما حقوق تو را کامل میدهیم تو هم حقوق شرکا را به طور کامل پرداخت کن.
(در اینجا مقصد زکات مشخص میشود که فقرا است. )
_در نامه 25 فرمود: ثُمَّ احْدُرْ إِلَیْنَا مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ نُصَیِّرْهُ حَیْثُ أَمَرَ اللَّهُ بِه؛ اینجا نیز تاکید می کند که غرض از جمع آوری زکات ادای حقوق فقراء است.
💠وَ إِلَّا تَفْعَلْ فَإِنَّکَ مِنْ أَکْثَرِ النَّاسِ خُصُوماً یَوْمَ الْقِیَامَةِ،
و اگر وظیفه ات را درست انجام ندهی در روز قیامت دشمنان زیادی خواهی داشت.
💠وَ بُؤْسَى لِمَنْ خَصْمُهُ عِنْدَ اللَّهِ الْفُقَرَاءُ
وَ الْمَسَاکِینُ
بدا به حال کسی که[بُؤْسَى] دشمنش در روز قیامت از فقرا ونیازمندان باشد. نیازمندان(کسانی که خانه نشین شده اند)
💠وَ السَّائِلُونَ
کسانی که حیا را کنار گذاشته و برای رفع حاجت به این و آن رو میزنند.
💠وَ الْمَدْفُوعُونَ
کسانی که حقشان را غصب کرده اند گر چه شاید مالدار باشند ولی در دسترس انها نیست.
💠وَ الْغَارِمُونَ وَ ابْنُ السَّبِیلِ
بدهکاران/ ورشکستگان، در راه ماندگان
از امام مجتبی پرسیدند: اسمان کجاست؟
فرمودند: آسمان همین است که میبینید تا انجایی که چشم کار میکند( مد البصر) ولی آه مظلوم آسمان است.عرش خداست .
✳️ مصارف هشتگانه زکات در قرآن:
《إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ؛ توبه - ۶۰ 》
صدقات تنها به تهیدستان و بینوایان و متصدیان گردآورى و پخش آن و کسانى که دلشان به دست آورده مى شود و در راه آزادى بردگان و وامداران و در راه خدا و جهت رسیدگی به در راه مانده اختصاص دارد این به عنوان فریضه از جانب خداست و خدا داناى حکیم است.
_حضرت در این نامه در صدد بیان همه هشت مورد مصرف زکات نیست بلکه میفرماید این گرفتاران ومستمندان در قیامت طلبکار خائنی میشوند که حق آنها را خورده باشد.
💠 وَ مَنِ اسْتَهَانَ بِالْأَمَانَةِ وَ رَتَعَ فِی الْخِیَانَةِ
وای بر کسی که امانت را خفیف بشمارد[استهان] کسی است که در و ادی خیانت می چرد.[رَتَع]
(هر طور مایل بود خیانت میکند. مسئول خائن استعاره گرفته شده به حیوان چرنده)
💠وَ لَمْ یُنَزِّهْ نَفْسَهُ وَ دِینَهُ عَنْهَا،
خود و دینش را از خیانت پاک نگرداند
💠فَقَدْ أَحَلَّ بِنَفْسِهِ الذُّلَّ وَ الْخِزْیَ فِی الدُّنْیَا وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ أَذَلُّ وَ أَخْزَى؛
کسی که در وادی خیانت ورود کرده [أَحَلَّ] خود را در دنیا خوار و ذلیل [خِزی]ساخته و در آخرت هم خوارترین [اذَل]و ذلیل ترین خواهد بود.
_دو گناه را حضرت مطرح میکند:
1.سبک شمردن امانت
2. خیانت در امانت
( سبک شمردن مقدمه خیانت است). در قبال این دو گناه، دو اثر نیز مطرح است:
-خواری و ذلت در دنیا،
-خواری و ذلت در آخرت.
✳️ از امام صادق روایت شده:
یَا بُنَیَّ إِنَّهُ لاَ یَنَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اِسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ .
شفاعت ما شما حال کسی که نماز را سبک بشمارد نمیشود.
💠 وَ إِنَّ أَعْظَمَ الْخِیَانَةِ خِیَانَةُ الْأُمَّةِ وَ أَفْظَعَ الْغِشِّ غِشُّ الْأَئِمَّةِ؛ وَ السَّلَامُ.
(با توجه به اضافه شدن مصدر به فاعل و مفعول جمله حضرت دو معنا دارد:)
1. بدترین خیانت خیانت امت مسلمان است و بدترین تقلب، تقلب[غِش] مسئولین است.
2. بدترین خیانت خیانت به امت مسلمان است و زشت ترین[اَفظع] تقلب، فریب دادن مسئولین است.
✳️ امام صادق صلواه الله علیهب فرمود:
لَا تَغْتَرُّوا بِصَلَاتِهِمْ وَ لَا بِصِیَامِهِمْ
فریب نماز و روزه عده ای را نخورید.
فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَّمَا لَهِجَ بِالصَّلَاةِ وَ الصَّوْمِ
برخی گاهاً به نماز وروزه حریصند
حَتَّى لَوْ تَرَکَهُ اسْتَوْحَشَ
تا جایی که اگر ترکش کنند گریه و زاری میکنند
وَ لَکِنِ اخْتَبِرُوهُمْ عِنْدَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ.
بلکه معیارتان برای انتخاب افراد راستگویی در سخن و ادای امانت باشد.
اهمیت زکات:
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«لَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا زَکَاةَ أَمْوَالِهِمْ مَا بَقِیَ مُسْلِمٌ فَقِیراً مُحْتَاجاً...
اگر همه مردم زکات اموال خود را بپردازند،
مسلمانى فقیر و نیازمند باقى نخواهد ماند...
وَإِنَّ النَّاسَ مَا افْتَقَرُوا وَلاَ احْتَاجُوا وَلاَ جَاعُوا وَلاَ عَرُوا إِلاَّ بِذُنُوبِ الاْغْنِیَاء
مردم فقیر و محتاج و گرسنه و برهنه نمى شوند مگر به سبب گناه ثروتمندان.
🔷در متن و شرح خطبه ۱۹۹ نکات مهمی در مورد زکات بیان شد:
ثُم اِنَ الزَّکاهَ جُعِلَت معَ الصلاهِ قرباناً لاَهلِ الاسلام
خداوند برای مسلمانان، زکات به همراه نماز قرار داده که وسیله تقرب به خدای سبحان باشد.
نماز ارتباط ما با خالق و زکات ارتباط ما با مخلوق است.
فمَن اَعطاها طَیبَ النفسِ بها
هر که زکات را از روی رضایت الهی دهد.
فاِنَها تُجعَلُ لهُ کفارهُُ
کفاره گناهان گذشته او می شود.
و منَ النارِ حِجازاً و وِقایَه
واز آتش، باز دارندد ونگهدارنده است.
فلا یُتبِعَنَّها احدُُ نفسَه
مبادا دل در پی آنچه داده رَوَد
ولا یُکثِرَنَّ علیها لَهفَهُ
وبر دادن آن دریغ بسیار خورَد
باِنَّ مَن اَعطاها غیرَ طیبِِ النَّفسِ بها یرجوها ما هو اَفضلُ منها فاو جاهلُُ بِالسُنَّه
آن کسی که زکات را از روی رغبت ندهد و امید بهتر از آنچه را داده داشته باشد به سنت جاهل ونادان است.
مَغبونُ الاَجر
و اجر وی دستخوش زیان
ضالُّ العمل ، طویلُ النَّدَم
عمل وکردارش تباه و گمراه، و همیشه پشیمان است.
اللهم طهّر بطوننا من الحرام و الشبهه