بسم الله الرحمن الرحیم شرح نامه ها ۱۴۰۲/۲/۱۱ - ۱۲ ذیقعده
💢 نامه ۲۵ 💢 نامه به مسئول جمع آوری زکات
معمولا مرحوم سید رضی اخر خطب یا نامه ها مطلبی را مرقوم کردند اما در این نامه استثنا ابتدای نامه مطلبی را ذکر کرده است. اِنَّما ذَکَرنا جُمَلاً اگر جملاتی را ذکر کردیم ، لِیُعلَمَ بِها اَنَّهُ علیه السلام تا مشخص و معلوم بشود ، کان َ یُقِیمُ عِمادَ الحقِّ امیرالمومنین پایه های حق را استوار نگه داشته است. و یَشرَعُ اَمثِلَهَ العَدل نمونه هایی از عدل را آشکار کرده فِی صغیرِ الاُمورِ و کبیرِها و دَقیقِها و جَلیلِها از امور بزرک و کوچک ، کم ارزش و با ارزش ، کسی که عدالت را در همه جوانب و حق را در همه امور رعایت می کند امیرالمومنین صلواه الله علیه است. با این نامه بیان کردم تا شما جایگاه مولا را بشناسید. چه کسی میتواند حق را استوار و آشکارا بیان کند!!
✳️مرحوم کلینی در ج ۳ کافی باب جمع آوری زکات اورده ،آداب گرفتن زکات چیست!
از قول امام صادق که از پدر خود و ایشان هم از پدر خود ، و اجداد نقل می کنند تا به امیر مومنان علیهم السلام میرسند. یکی از کارگژاران خود را برای جمع آوری مالیات وبا این نامه او روانه کرد. بَکی ابوعبدالله ثُم قال یا بُرُیر بعد امام صادق (ع)گریه کرد و فرمود: لا واللّهِ ما بَقِیَت لِلّهِ حُرمَهُ اِن تُهِک بخدا قسم بعد از پیامبر تمام حرمات را در هم شکستند. ولا اُمِرَ بِکتابِ اللهِ سُنهَ نبیِّهِ فِی هذَا العالَم در زمان خلفا کسی به دین خدا عمل نمی کرد و دین متروک شده بود. ولا اُقیِمَ فِی اذَا الخلقِ مُنجِزَ الحدّ امیرالمومنین بعد از حکومت امیرالمومنین بود که سنت پیامبر زنده و احکام دین حاری شد. و امام شروع به گریه کرد.و فرمود: اَما واللّهِ لا تَذهَبُوا اَیّامَ اللَّیالی حتّی یُحیِیَ الله المَوتی بخدا قسم زمان نمی گذرد و خدا ایام و روزگار را بر می گرداند.و مردگان را زنده میکند. واُبشِروا ثُمّ اَبشروا ثم اَبشروا بشارت باد بر شما (با تکرار) روزی میرسد حق توسط شما شیعیان زنده و احکام الهی جاری خواهد شد.
🔺گریه امام صادق (ع)معنا داشت که عدالت علوی کجاست ! و بشارت هم معنا داشت که حکومت علوی توسط امام عصر عجل الله فرجه الشریف بر می گردد.
🔺مرحوم سید عبد الزهرا حسینی خطیب برای نهج البلاغه زحمتهای زیادی کشیده و سند خطب و نامه ها را جمع اوری کرده در کتابی بنام مصادر نهج البلاغه. در آن کتاب پاورقی میزند. اُقسِمُ باللهِ هذِهِ الوصّیَه اَبکَتَنِی اَکثرَ کَرَّه بارها و بارها این نامه را خواندم و گریه کردم. و بعدها که روایت امام صادق را پیدا کردم که ایشان هم گریه کرده اند. الحمدلله، سپاس گفتم خدا را که من هم یک قدم در مسیر با امام صادق همراه بودم. و عدالت علوی را که انسان می بیندمتوجه میشود اسلام به کجا رفت !!
🔺حضرت از طرف حکومت مرکزی سالی یکبار مأموری به مناطق مختلف می فرستاد تا خمس و زکات مردم را حساب کند و به بیت الماال بفرستد.
کسانی که برای این امر بزرگ انتخاب می شدند ،امام سفارشاتی داشت و دستخطی از جمله این نامه را مرقوم و همراه میکرد.
🔺بحث زکات مورد تاکید قران : 《خًذ مِن اَموالِهِم صدقَهً تُطَهرُهُم و تُزَّکیِهِم بِها و صَلِّ علیهِم اِنَّ صَلواتکَ سَکَنُ لهم واللهُ سمیعُ علیم ؛ توبه - ۱۰۳ 》 ای پیامبر صدقات واجبه (خمس و زکات) مردم را بگیر تا مال آنها تطهیر شود و دعای تو در حق آنها موجب آرامش قلب آنهاست. ۱۲ نکته در این آیه زکات نهفته است. ۱. مسئول جامعه باید بگیرد وظیفه حاکمیت است.(خذ) ۲.زکات بخشی از اموال است نه همه اموال(من اموالهم) ۳. صدقات راستی و صداقت انسان را نشان میدهد. با ادعا و حرف نیست(صدقهً) ۴.باعث تطهیر روح و جان میشود(تطهرهم) ۵. پول میدهد اما باعث تزکیه اخلاق میشود (تزکیهم) ۶. تشویق کردن در ادای زکات. گاهی تشویق مادی نیست دعایی است. (صلّ علیهم) آیه سرشار از نکات اخلاقی و معرفتی است. و هیچ کس بمراتب بالا نمیرسد مگر آنچه را که دوست دارد، چشم پوشی کرده از خود دور کند.
♦️اِنطلقوا علی تقویَ الله وحدهُ لا شریک له حرکت کن ،اما این رفتن تو بنا بر تقوا باشد تقوای خدایی که شریکی بر او نیست. همراه با احساس مسئولیت باشد. برای اذیت و سختی دادن به مردم بسمت آنان نمی روی . برای گرفتن حق الهی به آن سمت روانه شدی ،پس قصد قربت را مد نظر داشته باش.
♦️ولا تُرَوِعَنَّ مسلماً در این مسیر مبادا مسلمانی را آزار رسانی و بترسانی . وقتی که مردم مسئول مالیات را دیدند لرزه به اندامشان بیفتد.
♦️ولا تَجتازَنَ علیه کارِهاً مبادا از باغ و زراعت مردم عبور کنی[تجتازَنَّ] در حالیکه آنان از اینکار کراهت داشته باشند. کبر و غرور تورا نگیرد ،چون فرستادهٔ حکومت هستی هر جا بدون اجازه وارد شوی.
♦️ولا تَاخُذَنَ اَکثرَمِن حقِ الله فی مالِهِ مبادا بیش از حق واجب [ خمس، زکات ] چیزی بگیری. اصل اینست؛ مبادا از حق مال الله زیاده روی کنی.
♦️فاِذا قَدِمتَ علیَ الحَیِّ فاَنزِل بمائِهِم مِن غیرِ اَن تُخالِطَ اَبیاتَهم وقتی با گروه خود وارد آبادی و روستا [الحیّ] شدی، داخل خانهٔ هر کس اطراق نکن. در محل اجتماع مردم در کنار چشمه گاه آب[بمائهم] خیمه ای برپا کن ومحل استقرار خود قرار بده. خانه دیگران [ ابباتهُم] را محل دادرسی قرار نده. - در جایی بیطرف اقامت بگیر، تا اختلافات بین قبایل سبب نشود تورا متهم کنند از یکی بیشتر و از یکی کمتر می گیری. (دستورات اخلاقی متحیر کننده) - از طرفی شاید مردم نتوانندتورا تامین کنند پس سربار کسی مباش. - یا اینکه مردم نخواهند تو به اندرونی آنها آگاهی پیدا کنی ( در کم یا زیاد گرفتن زکات تاثیر داشته باشد.) -تو نماینده امام هستی نمی توانی به تمام خانه ها بروی ، چند خانه جا بماند دلخوری بوجود می آید و از حکومت ناراحتی به دل می نشیند - در محل حضور همگانی باش تا مردم متوجه شده خود بسراغ شما بیایند.
♦️ ثُم اَمضِ الیهم بالسکینه حتّی یَقومَ بینَهم فتَسَلَّم هر گاه میان مردم رفتی با وقار و طمانینه حرکت کن .حالت اضطراب و حمله در تو نباشد. مبادا تورا وهم بگیرد که جایگاه خاصی داری و هیجانی تو رادر بر بگیرد.وارد شدی بر همه سلام کن.[تسلَّم] تا مامور حکومت هستی باید عرض خاکساری کنی.
♦️ولا تُخدِج بالتَحیةِ لهم در ادای محبت و تحیت به مردم ناقص[لا تُخدِج] ترسان ، با همه سلام و احوالپرسی داشته باش ودرمیان مردم باش وبا آنها انس بگیر.
((خدِج ، بچه ناقص الخلقه است ، بسیار تعبیر لطیفی بکار رفته .)) با هر کدام جداگانه سلام و تحیت داشته باش و ناقص باقی نگذار .
♦️ثم تقول: عبادالله ، اَرسلَنی الیکم ولیُّ اللهِ و خلیفتُهُ لِآخُذَ منکم حقَّ اللهِ فی اَموالِکم خواستی بحث زکات بیان کنی. بگو عبادالله ،خلیفه و حجت خدا امیرالمومنین مرا بسوی شما فرستاده. آمدم حق خدا را که در اموال شما هست بگیرم.
قرآن می فرماید : « خُذ مِن اَموالِهِم صدقَةً تُطَهِرُهُم و تُزَکیهِم بها و صَلِ علیهِم. توبه - ۱۰۳ » آمدم با گرفتن این مال شما را پاک کنم تابه فلاح برسید.
در جامعه اسلامی سه محور وجود دارد . ۱. عبادالله ، بعبارتی امت ۲. ولی الله ، بعبارتی ولایت ۳.حق الله ، بعبارتی وظائف در جامعه اسلامی همه عبادالله زیر نظر ولی الله باید تمام حقوی و وظایف را رعایت کنند.
♦️فهل لله فی اَموالکم من حقٕ فَتُوَدُّوهُ اِلی وَلّیِهِ آیا در طول سال خداوند حقی در اموال شما داشته ؛ آیا خمس و زکاتی بر شما واجب شده من آنها را به سمت حجت خدا بر می گردانم . [فَتُؤَدُوهُ] از آنها سوال کن ،و بر گردنشان تحمیل نکن.
♦️فاِن قالَ قائِلٌ لا ، فلا تُراجِعُهُ اگر کسی گفت نه ! مازادی ندارم ،مالیاتی بعهده ام نیست.اورا رها کن. دوباره بر او مراجعه نکن واصرار و پافشاری نداشته باش.
♦️واِن اَنعَمَ لک مُنعِم فانطَلِق مَعَهُ مِن غَیرِ اَن تُحیفَهً اُو تُوعِدُهُ اَو تَعسِفَهُ اَو تُرهِقَهُ اگر کسی گفت بله ، بعهدهٔ من زکاتی هست.با او حرکت کن[فانطلِق] بسوی اموال.اما ؛ در مسیر اورا نترسان [تُحیفَهُ] در راه براو سخت نگیر [تَعسِفَهُ] اورا تهدید نکن [تُوعِدهُ] یا اینکه اورا بزحمت بیندازی [ تُرهِقَهُ] چهار صفت ،مالیات بگیران حکومت ظالم است.
✅ در دنیاز کنونی روشهای متعددی برای اخذ مالیات وجود دارد . پیشرفته ترین اخد مالیات خود اظهاری مالیاتی است . حضرت ۱۴ قرن پیش فرمود : بهترین روش مالیات گیری اظهار کردن از طرف مردم است.
برای ادای خمس مرجع تقلید دنبال آن نمیرود مردم با میل رفته اقدام و محاسبه می کنند و از او تقاضا می کنند مالم را بگیرتا پاکیزه شوم. این مطالب حرف دین و شریعت ماست عده ای آنرا گرفته و چند جمله انگلیسی به آن اضافه میکنند، وعده ای آنرا می چسبند که غربیان چه دنیای پیشرفته ای دارند.
✅گر کسی گفت زکاتی برمن نیست از او بپذیر و اگر حد و اندازه زکات را گفت بیش از آن از او مطالبه نکن.
✳️مرحوم کلینی در کتاب کافی اورده مردی از طایفه ثقیف بعنوان کارگزار امام برای اخذ زکات انتخاب شد. حضرت در جمع مردم توصیه کردند در گرفتن مالیات و حق مساکین محکم و قاطع باشید ، درهمی از حق مساکبن نگذرید.بسیار سخت و محکم از گرفتن زکات دفاع کردند.
بعد خطاب به نماینده خود فرمود:قبل از عزیمت نزد من آی. وفتی خدمت امام رسید فرمود: روز قبل مطالب زکات را با جدیت گفتم برای جمع مردم بود.باید با مردم محکم سخن بگویم تا امر زکات را جدی بگیرند. اما وقتی شما در عمل وارد معرکه می شوید با تندی برخورد نکنید.
در نامه ۵۳ به مالک فرمود: در زکات گیری اگر مردم درخواست مهلت داشتند به انها مهلت و تخفیب بدهید. اما از اصل زکات و احکام شرعی نمیتوان چشم پوشی کرد. از اصل زکات محکم دفاع می کند ولی در جای خود توصیه به رفق و مدارا با مردم هم دارد.
🔺سوالی پیش می اید که همه ی مردم به زکات شرعی یا مالیات روی خوش نشان نمیدهند و فرار مالیاتی دارند . ایا برخورد با آنها هم همینطور است؟! با اظهار نداری و مخالفت باید چشم پوشی کرد ؟!
پاسخ : قطعا که خیر! سرکشی و گردن کشی در این امر قابل چشم پوشی نیست . اصل و قاعده کلی در جامعه اسلامی هر کس خود اظهاری می کند ولی در جایی خلاف آن ثابت شود. با تراکنش مالی بالا اظهار فقر در دادن مالیات می کند. تکلیف این دسته از افراد جامعه را روایت مشخص کرده پیامبر ص فرمود: اِنَّ رسولَ اللهِ ص نَهی اَن یُخلِفَ الناس عَلی سَبَواتِهِم خدا ممنوع کرده است که مردم را برای دادن زکات قسم بدهند مَن اَنکرَ یَکونُ مالُهُ تَجِر فیهِ زکاهُ لَن یُوجَد زائِداً عندَک اگر اظهار نداری کرد دروغ گفتن او ظاهر و ثابت نشد سخن او را بپذیرید. اما اگر اثبات شد اصلا قابل اغماض نیست. دو مطلب جدای از هم هستند در تفحص حق مظلوم و فقرا را بیرون بکشید.
♦️فاِن کانَ لهُ ماشِیَةٌ اَو اِبِلُُ فلا تَدخُلها اِلّا باِذنِه اگر برای زکات ،گاو و گوسفند[ماشیه] و شتر داشت ،بنا شد تو زکات اورا حساب کنی ،بدون اجازه صاحب مال ، وارد آغل او نشو.
♦️فاِنَّ اَکثَرَها لَهُ چون بیشترین حیوان مال اوست و تو فقط چند نمونه زکات خواهی گرفت .
♦️فاِذا اَتَیتَها فلا تَدخُل علَیها دُخُولَ مُتَسَلِطِِ عَلَیهِ اگر اجازه داد [اتیتَها] مبادا مانند طلبکار و صاحب مال [مُتسلّط] داخل شوی. مانند زیردستان خود رفتار نکن.تو تسلط بر مردم نداری ،
♦️ولا عَنُیِفَ بِهِ بر آنان سختگیری نداشته باش.
♦️ولاتُنفِرَنَ بَهِیمَةً ولا تُفَزِعَنَّها مبادا کاری از تو سر زند با چوب دستی و شدت وارد شوی حیوان بترسد[لا تُفزِعَنَّ] رم کرده فرار کند.
♦️ولا تَسُوءَنَّ صاحِبَها فیها کار اشتباه تو و فرار حیوان صاحبش را ناراحت می کند. [تَسوءَنَّ] نه حیوان را اذیت کن و نه صاحب حیوان را ناراحت.
♦️واصْدَعِ المالَ صَدعَین با اجازه صاحب مال و رعایت آداب وارد شدی. با بررسی کردن خواستی زکات بگیری تمام حیوانات را به دو قسمت تقسیم کن .[واصدَع] حیوانات دو دسته جدا از هم .
♦️ثم خَیِرُهُ. سپس اورا مخیر کن هر دسته را با اختیار خود انتخاب کند، یک گروه حیوان از او ،یک گروه حیوان از تو.
♦️فاِذَاخْتارَ فَلا تَعرَضَنَّ لِمَا اختارَهُ هر دسته ای را انتخاب کرد معترض مشو ،[لا تعرَضَنَّ]چون مختار است.
♦️ثم صَدعِ الباقی صَدعَینِ. باقی حیوان را دوباره به دو دسته [صدعین] تقسیم کن .
♦️ثُمَِ خَیِّرُهُ و اورا مخیر کن یک گروه را انتخاب کند و معترض او نباش .
♦️فاِذَاختارَه فلا تَعَرَضَنَّ لِمَا اختارَهُ او انتخاب کرد معترض مشو .او فکر نکند تو رفتی بهترین گوسفندان اورا انتخاب کنی .پس اورا راضی کن.
♦️فلا تَزالُ کذلِکَ حتّی یَبقی ما فیهِ وَفاءُ لِحقِّ الله فِی مالِهِ آنقدر این تقسیم بندی دسته ها را ادامه بده در نهایت چند حیوان به اندازهٔ زکات بماند(مثلا چهار گوسفند) که سهم بیت المال و حق الله است.
♦️فاقبِض حقَّ اللّهِ مِنهُ آن حق خدا را از انان بگیر
♦️فاِنِ اسْتَقالَکَ فَاَقِلُهُ ثمَ اَخلِطهُما اگر در لحظه آخر پشیمان شده طلب اقاله کرد و معامله را پس زد[استَقالک] معترض شد به اینکه بهترین گوسفندان گله جزو زکات افتاده. موظف باش و اقاله را بپذیر [فاَقِلُه]
♦️ثمَّ اصنَع مِثلَ الذِّی صَنَعتَ اَولاً دوباره حیوانات را مخلوط کن از ابتدا دسته دسته تقسیم و مخیر کن تا صاحب مال انتخاب کند.
♦️حتیٰ تَاخُذَ حقَ اللهِ فی مالهِ تا اینکه حق خدا را از مال او جدا کنی . رضایت و دلخوشی کامل صاحب مال را در نظر بگیر.
✅حکم فقهی زکات شتر: این تقسیم بندی برای گاو و گوسفند با شمارش انجام می شود. اما در شتر متفاوت است،سن وسال در شتر مهم است. ۲۶ شتر زکات آن می شود ،یک شتر دوساله. ۳۶ شتر که ده تا اضافه شد.زکات آن یک شتر سه ساله. سن و سال شتر یعنی قویتر و بزرگتر.
♦️ ولا تَاخُذَنَّ عَوداً حیوان زکاتی مسن و پیر [عَودا]نباشد. نماینده دریافت زکات، باید رعایت حال صاحب مال کند.و هم رعایت گیرندگان زکات،که فقرا و مساکین هستند.
♦️ولا هَرِمَةً حیوان فرتوت ازکار افتاده نباشد.
♦️ولا مَکسورةً دست و پا شکسته ، معلول نباشد.
♦️ولامَهلوسَة بیماری سل نداشته نباشد.
♦️ولا ذاتَ عَوارٕ مَعیوب ( کور یا گوش بریده) نباشد. حیوان بی عیب و نقص باشد.
✅ از طرف دیگر اگر درگله یک حیوان خاص ، نژاد برتر، باردار، ویا حیوان نر خاصی وجود داشت.جزو اموال صاحب زکات است ، برای زکات گرفته نمیشود. همانگونه که حیوان معیوب جزو اموال صاحب مال است و برای زکات گرفته نمی شود.
♦️ولا تَامَنَنَ عَلیها الا مَن یَتَقِ بِدِینِه رافِقاً بمالِ المسلمین حتّی یُوصِلَهً اِلی ولیِّهِم فَیَقسِمَهُ بینَهم (هنگامیکه ازبین تمام گله ها حق الله جدا سازی و آماده شد.) ایمن ندان [لاتامننَّ] و قرار نده این حیوانات را بدست کسی ،مگر اینکه به دینداری او اطمینان داشته باشی. ودلسوز اموال مسلمین باشد. تا اینکه حیوانات را سالم به بیت المال حکومت مرکزی برساند. تا آنها را بین نیازمندان تقسیم کنیم.[فَیَقسِمَهُ بینَهُم]
♦️ولا تُوَکِلُ بِها اِلاّ ناصِحاً شَفیِقاُ و اَمینَاً حَفیظاً مامور و موکل رساندن حیوانات شخص ناصح ، مهربان، [شفیقا] امین ،و حفیظ باشد
♦️غیرِ مُعتِف بر حیوانات سختگیر نباشد
♦️ولا مُجحِف اهل اجحاف وظلم نباشد.
♦️ولا مُلغِب حیوان را خسته نکند.
♦️ولامُتعِب حیوان را به رنج نیندازد. مسیر راه را طوری انتخاب نکند که حیوان رنج بکشد.
♦️ثمّ احدُر اِلَینا مَا اجتَمَعَ عندُک حیوانات را با شخص مطمئن سریع روانه کن.[اُحدُر] دو علت : عده ای از مسلمین نیازمندند زودتر اموال را بدستشان برسانیم. علت دوم : احتمال تلفات حیوان زیاد است.
♦️نُصَیِرُهُ حیثُ اَمَرَ الله تا در راه خدا تقسیم و مصرف شود.
♦️فاذا اَخذَها امینُک فاَوعِز الیهِ اَن لا یَحُولَ بینَ ناقَهِِ و بینَ فَصیلِها شخص امین مامور انتقال حیوانات را نصیحت کن [اَوعِز]مبادا در مسیر راه بین مادر و فرزند شیر خوار[فَصیل] فاصله بیندازد.[یحولُ]
♦️ولا یَمصُرَ لَبَنَها بَضُرَّ بولَدِها شیر مادر را آنچنان ندوشد [لایَمصُر]که فرزند او اسیب دیده و گرسنه بماند.
♦️ولا یَجهَدَّنَها رُکُوباً در سوار شدن بر حیوان آنها را به زحمت نیندازد.دائم سوار بر یک حیوان نشود.
♦️ولیَعدِل بینَ صَواحِباتِها فی ذالِکَ و بینَها از همه حیوانات به یک اندازه سواری بگیرد.
♦️ولیُرَفَِهُ علیَ اللاغِب حیوان خسته را [لاغِب ]آسایش و راحتی بدهد.[یُرفِّه]
♦️ولیَستَاِن بِالنَقِبِ والظالِعِ حیوان لنگ[ظالع] و حیوانی که سم او ساییده شده و توان کمتر دارد ،مراعات و مدارا کند.[یستانِ]
♦️ولیُورِدُها ما تَمُرُ بهِ مِنَ الغُدُر حیوان را در مسیر راه بر چشمه های آب[غدُر] وارد کند.[یُورد]
♦️ولا یَعدِل بِها عَن نَبتِ الاَرضِ اِلی جَوادِ الطُرُق مبادا برای زودتر رسیدن مسیر را منحرف کند[لا یعدِل] از جاده وسیع [جواد]بیابان بی علف و بدون چشمه عبور کند.
♦️ولِیُرَوِحُها فی الساعات ساعاتی به حیوان آسایش و راحتی بدهد.[یَرَوِّح]
♦️ولِیُمُهِلُها عِندَ النَطافِ والاَعشابِ از زمینهای سرسبز [اعشاب]حیوان را تند نراند تا خوب بچرد و آب بنوشد [نطاف] مهلت [یُمهِل]غذا خوردن به حیوان بدهد.
✅ در جملات قبل فرمود: حیوان مخصوص زکات معلول نباشد. در این جملات فرمود بر حیوان لنگ سوار نشو و مدارا کن . جمع بین این دو مطلب: بعضی از گله ها همه سالمند چند تا حیوان معیوب دارد .از آن معیوب زکات نگیرد . اما بعضی از گله ها همه معیوب و فرتوت هستند. زکات از همان حیوان معیوب دریافت میشود.
♦️حتیٰ تَاتیَنا باذنِ الله اگر این دستورات و آداب رعایت شود حیوان از ابتدا تا به مقصد بنزد ما برسد.
♦️بُدَّنا مُنقیّاتٕ حیوان دنبه دار و فربه [منقیات] خواهد بود.
♦️غیرَ مُتَعَباتٕ حیوان خسته [متعبات]و سختی دیده نیست . نیازمند به مداوا نیست .
♦️ ولا مَجهوداتٕ لِنَقسِمَها علی کتاب الله و سنتِ نبیِّهِ صلی الله علیه وآله در مسیر آسیب دیده نیست ،با صحت و سلامت تقسیم میکنیم بین مردم بنابر دستورات قرآن و سنت پیامبر.
♦️فاِنَ ذالک اعظمُ لاَجرِک واقربُ لرُشدِک. ان شاءلله هرکدام از نمایندگان که آداب را بدرستی اجرا کنند اجر و پاداش او زیاد میشود. و موجب رشد او خواهد بود.. ان شاءالله.
حیوان بر انسان حقوقی دارد که رعایت حقوق موجب رشد است. کلا انجام وظیفه به انسان رشد میدهد.
🔺نکته ۱: امیرمومنان در این نامه زکات رابه مال المسلمین تعبیر کرده ، جمله تقسیم مال مسلمین سه بار در متن تکرار شده: [فیُقسمُه بینَه] و [نُصیّرُه امرَالله] و [نَقسمُها کتاب الله و سنتِ نبیه]
ابی الحدید می گوید : از جهت ادبی در یک متن یک جمله چند بار تکرار شود عیب است ولی در کلام امیرالمومنین عیب نیست چون غرضی داشته . هدف چیست ؟ میخواهد بگوید من با عثمان فرق دارم . عثمان مالیات و زکات را خرج خود و اطرافیان میکرد. ولی من مکرر بیان کردم این اموال فقرا و مساکین است بر سنت خدا وپیغمبر تقسیم میشود. این تفاوت عدالت امیرالمومتین است با دیگران.
🔺نکته۲ : حقوق حیوانات است رسول مکرم ( ص) فرمود: وقتی سوار بر مرکب حیوان هستید با کسی طولانی مدت گفتگو نکنید . از حیوان پیاده شوید تا سخن گفتن شما تمام شود. فقط در جنگ است که دائم بر حیوان سواره اند. به صورت حیوان نزنید، او را اذیت نکنید.، آب و غذای خوب به او بدهید. حقوق حیوان را کامل رعایت کنید.
اللهم اجعلنا من العاملین بطاعتک
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۲/۱۱ - ۱۲ ذیقعده
💢 نامه ۲۵ 💢
نامه به مسئول جمع آوری زکات
معمولا مرحوم سید رضی اخر خطب یا نامه ها مطلبی را مرقوم کردند اما در این نامه استثنا ابتدای نامه مطلبی را ذکر کرده است.
اِنَّما ذَکَرنا جُمَلاً
اگر جملاتی را ذکر کردیم ،
لِیُعلَمَ بِها اَنَّهُ علیه السلام
تا مشخص و معلوم بشود ،
کان َ یُقِیمُ عِمادَ الحقِّ
امیرالمومنین پایه های حق را استوار نگه داشته است.
و یَشرَعُ اَمثِلَهَ العَدل
نمونه هایی از عدل را آشکار کرده
فِی صغیرِ الاُمورِ و کبیرِها و دَقیقِها و جَلیلِها
از امور بزرک و کوچک ، کم ارزش و با ارزش ، کسی که عدالت را در همه جوانب و حق را در همه امور رعایت می کند امیرالمومنین صلواه الله علیه است. با این نامه بیان کردم تا شما جایگاه مولا را بشناسید. چه کسی میتواند حق را استوار و آشکارا بیان کند!!
✳️مرحوم کلینی در ج ۳ کافی باب جمع آوری زکات اورده ،آداب گرفتن زکات چیست!
از قول امام صادق که از پدر خود و ایشان هم از پدر خود ، و اجداد نقل می کنند تا به امیر مومنان علیهم السلام میرسند.
یکی از کارگژاران خود را برای جمع آوری مالیات وبا این نامه او روانه کرد.
بَکی ابوعبدالله ثُم قال یا بُرُیر
بعد امام صادق (ع)گریه کرد و فرمود:
لا واللّهِ ما بَقِیَت لِلّهِ حُرمَهُ اِن تُهِک
بخدا قسم بعد از پیامبر تمام حرمات را در هم شکستند.
ولا اُمِرَ بِکتابِ اللهِ سُنهَ نبیِّهِ فِی هذَا العالَم
در زمان خلفا کسی به دین خدا عمل نمی کرد و دین متروک شده بود.
ولا اُقیِمَ فِی اذَا الخلقِ مُنجِزَ الحدّ امیرالمومنین
بعد از حکومت امیرالمومنین بود که سنت پیامبر زنده و احکام دین حاری شد.
و امام شروع به گریه کرد.و فرمود:
اَما واللّهِ لا تَذهَبُوا اَیّامَ اللَّیالی حتّی یُحیِیَ الله المَوتی
بخدا قسم زمان نمی گذرد و خدا ایام و روزگار را بر می گرداند.و مردگان را زنده میکند.
واُبشِروا ثُمّ اَبشروا ثم اَبشروا
بشارت باد بر شما (با تکرار) روزی میرسد حق توسط شما شیعیان زنده و احکام الهی جاری خواهد شد.
🔺گریه امام صادق (ع)معنا داشت که عدالت علوی کجاست !
و بشارت هم معنا داشت که حکومت علوی توسط امام عصر عجل الله فرجه الشریف بر می گردد.
🔺مرحوم سید عبد الزهرا حسینی خطیب برای نهج البلاغه زحمتهای زیادی کشیده و سند خطب و نامه ها را جمع اوری کرده در کتابی بنام مصادر نهج البلاغه. در آن کتاب پاورقی میزند.
اُقسِمُ باللهِ هذِهِ الوصّیَه اَبکَتَنِی اَکثرَ کَرَّه
بارها و بارها این نامه را خواندم و گریه کردم. و بعدها که روایت امام صادق را پیدا کردم که ایشان هم گریه کرده اند.
الحمدلله، سپاس گفتم خدا را که من هم یک قدم در مسیر با امام صادق همراه بودم.
و عدالت علوی را که انسان می بیندمتوجه میشود اسلام به کجا رفت !!
🔺حضرت از طرف حکومت مرکزی سالی یکبار مأموری به مناطق مختلف می فرستاد تا خمس و زکات مردم را حساب کند و به بیت الماال بفرستد.
کسانی که برای این امر بزرگ انتخاب می شدند ،امام سفارشاتی داشت و دستخطی از جمله این نامه را مرقوم و همراه میکرد.
🔺بحث زکات مورد تاکید قران :
《خًذ مِن اَموالِهِم صدقَهً تُطَهرُهُم و تُزَّکیِهِم بِها و صَلِّ علیهِم اِنَّ صَلواتکَ سَکَنُ لهم واللهُ سمیعُ علیم ؛ توبه - ۱۰۳ 》
ای پیامبر صدقات واجبه (خمس و زکات) مردم را بگیر تا مال آنها تطهیر شود و دعای تو در حق آنها موجب آرامش قلب آنهاست.
۱۲ نکته در این آیه زکات نهفته است.
۱. مسئول جامعه باید بگیرد وظیفه حاکمیت است.(خذ)
۲.زکات بخشی از اموال است نه همه اموال(من اموالهم)
۳. صدقات راستی و صداقت انسان را نشان میدهد. با ادعا و حرف نیست(صدقهً)
۴.باعث تطهیر روح و جان میشود(تطهرهم)
۵. پول میدهد اما باعث تزکیه اخلاق میشود (تزکیهم)
۶. تشویق کردن در ادای زکات. گاهی تشویق مادی نیست دعایی است.
(صلّ علیهم)
آیه سرشار از نکات اخلاقی و معرفتی است. و هیچ کس بمراتب بالا نمیرسد مگر آنچه را که دوست دارد، چشم پوشی کرده از خود دور کند.
♦️اِنطلقوا علی تقویَ الله وحدهُ لا شریک له
حرکت کن ،اما این رفتن تو بنا بر تقوا باشد تقوای خدایی که شریکی بر او نیست. همراه با احساس مسئولیت باشد.
برای اذیت و سختی دادن به مردم بسمت آنان نمی روی .
برای گرفتن حق الهی به آن سمت روانه شدی ،پس قصد قربت را مد نظر داشته باش.
♦️ولا تُرَوِعَنَّ مسلماً
در این مسیر مبادا مسلمانی را آزار رسانی و بترسانی . وقتی که مردم مسئول مالیات را دیدند لرزه به اندامشان بیفتد.
♦️ولا تَجتازَنَ علیه کارِهاً
مبادا از باغ و زراعت مردم عبور کنی[تجتازَنَّ] در حالیکه آنان از اینکار کراهت داشته باشند.
کبر و غرور تورا نگیرد ،چون فرستادهٔ حکومت هستی هر جا بدون اجازه وارد شوی.
♦️ولا تَاخُذَنَ اَکثرَمِن حقِ الله فی مالِهِ
مبادا بیش از حق واجب [ خمس، زکات ] چیزی بگیری.
اصل اینست؛ مبادا از حق مال الله زیاده روی کنی.
♦️فاِذا قَدِمتَ علیَ الحَیِّ فاَنزِل بمائِهِم مِن غیرِ اَن تُخالِطَ اَبیاتَهم
وقتی با گروه خود وارد آبادی و روستا [الحیّ] شدی، داخل خانهٔ هر کس اطراق نکن. در محل اجتماع مردم در کنار چشمه گاه آب[بمائهم] خیمه ای برپا کن ومحل استقرار خود قرار بده.
خانه دیگران [ ابباتهُم] را محل دادرسی قرار نده.
- در جایی بیطرف اقامت بگیر، تا اختلافات بین قبایل سبب نشود تورا متهم کنند از یکی بیشتر و از یکی کمتر می گیری.
(دستورات اخلاقی متحیر کننده)
- از طرفی شاید مردم نتوانندتورا تامین کنند پس سربار کسی مباش.
- یا اینکه مردم نخواهند تو به اندرونی آنها آگاهی پیدا کنی ( در کم یا زیاد گرفتن زکات تاثیر داشته باشد.)
-تو نماینده امام هستی نمی توانی به تمام خانه ها بروی ، چند خانه جا بماند دلخوری بوجود می آید و از حکومت ناراحتی به دل می نشیند
- در محل حضور همگانی باش تا مردم متوجه شده خود بسراغ شما بیایند.
♦️ ثُم اَمضِ الیهم بالسکینه حتّی یَقومَ بینَهم فتَسَلَّم
هر گاه میان مردم رفتی با وقار و طمانینه
حرکت کن .حالت اضطراب و حمله در تو نباشد.
مبادا تورا وهم بگیرد که جایگاه خاصی داری و هیجانی تو رادر بر بگیرد.وارد شدی بر همه سلام کن.[تسلَّم] تا مامور حکومت هستی باید عرض خاکساری کنی.
♦️ولا تُخدِج بالتَحیةِ لهم
در ادای محبت و تحیت به مردم ناقص[لا تُخدِج] ترسان ، با همه سلام و احوالپرسی داشته باش ودرمیان مردم باش وبا آنها انس بگیر.
((خدِج ، بچه ناقص الخلقه است ، بسیار تعبیر لطیفی بکار رفته .))
با هر کدام جداگانه سلام و تحیت داشته باش و ناقص باقی نگذار .
♦️ثم تقول: عبادالله ، اَرسلَنی الیکم ولیُّ اللهِ و خلیفتُهُ لِآخُذَ منکم حقَّ اللهِ فی اَموالِکم
خواستی بحث زکات بیان کنی.
بگو عبادالله ،خلیفه و حجت خدا امیرالمومنین مرا بسوی شما فرستاده.
آمدم حق خدا را که در اموال شما هست بگیرم.
قرآن می فرماید :
« خُذ مِن اَموالِهِم صدقَةً تُطَهِرُهُم و تُزَکیهِم بها و صَلِ علیهِم. توبه - ۱۰۳ »
آمدم با گرفتن این مال شما را پاک کنم تابه فلاح برسید.
در جامعه اسلامی سه محور وجود دارد .
۱. عبادالله ، بعبارتی امت
۲. ولی الله ، بعبارتی ولایت
۳.حق الله ، بعبارتی وظائف
در جامعه اسلامی همه عبادالله زیر نظر ولی الله باید تمام حقوی و وظایف را رعایت کنند.
♦️فهل لله فی اَموالکم من حقٕ فَتُوَدُّوهُ اِلی وَلّیِهِ
آیا در طول سال خداوند حقی در اموال شما داشته ؛
آیا خمس و زکاتی بر شما واجب شده من آنها را به سمت حجت خدا بر می گردانم . [فَتُؤَدُوهُ] از آنها سوال کن ،و بر گردنشان تحمیل نکن.
♦️فاِن قالَ قائِلٌ لا ، فلا تُراجِعُهُ
اگر کسی گفت نه ! مازادی ندارم ،مالیاتی بعهده ام نیست.اورا رها کن. دوباره بر او مراجعه نکن واصرار و پافشاری نداشته باش.
♦️واِن اَنعَمَ لک مُنعِم فانطَلِق مَعَهُ مِن غَیرِ اَن تُحیفَهً اُو تُوعِدُهُ اَو تَعسِفَهُ اَو تُرهِقَهُ
اگر کسی گفت بله ، بعهدهٔ من زکاتی هست.با او حرکت کن[فانطلِق] بسوی اموال.اما ؛
در مسیر اورا نترسان [تُحیفَهُ]
در راه براو سخت نگیر [تَعسِفَهُ]
اورا تهدید نکن [تُوعِدهُ]
یا اینکه اورا بزحمت بیندازی [ تُرهِقَهُ]
چهار صفت ،مالیات بگیران حکومت ظالم است.
✅ در دنیاز کنونی روشهای متعددی برای اخذ مالیات وجود دارد . پیشرفته ترین اخد مالیات خود اظهاری مالیاتی است . حضرت ۱۴ قرن پیش فرمود :
بهترین روش مالیات گیری اظهار کردن از طرف مردم است.
برای ادای خمس مرجع تقلید دنبال آن نمیرود مردم با میل رفته اقدام و محاسبه می کنند و از او تقاضا می کنند مالم را بگیرتا پاکیزه شوم.
این مطالب حرف دین و شریعت ماست عده ای آنرا گرفته و چند جمله انگلیسی به آن اضافه میکنند، وعده ای آنرا می چسبند که غربیان چه دنیای پیشرفته ای دارند.
♦️فخُذ ما اَعطاکَ مِن ذَهَبِِ اَو فِضَّه آنچه راکه بتو دادند بگیر.( ازطلا ، نقره )
✅گر کسی گفت زکاتی برمن نیست از او بپذیر و اگر حد و اندازه زکات را گفت بیش از آن از او مطالبه نکن.
✳️مرحوم کلینی در کتاب کافی اورده
مردی از طایفه ثقیف بعنوان کارگزار امام برای اخذ زکات انتخاب شد.
حضرت در جمع مردم توصیه کردند در گرفتن مالیات و حق مساکین محکم و قاطع باشید ، درهمی از حق مساکبن نگذرید.بسیار سخت و محکم از گرفتن زکات دفاع کردند.
بعد خطاب به نماینده خود فرمود:قبل از عزیمت نزد من آی.
وفتی خدمت امام رسید فرمود:
روز قبل مطالب زکات را با جدیت گفتم برای جمع مردم بود.باید با مردم محکم سخن بگویم تا امر زکات را جدی بگیرند.
اما وقتی شما در عمل وارد معرکه می شوید با تندی برخورد نکنید.
در نامه ۵۳ به مالک فرمود: در زکات گیری اگر مردم درخواست مهلت داشتند به انها مهلت و تخفیب بدهید.
اما از اصل زکات و احکام شرعی نمیتوان چشم پوشی کرد. از اصل زکات محکم دفاع می کند ولی در جای خود توصیه به رفق و مدارا با مردم هم دارد.
🔺سوالی پیش می اید که همه ی مردم به زکات شرعی یا مالیات روی خوش نشان نمیدهند و فرار مالیاتی دارند .
ایا برخورد با آنها هم همینطور است؟!
با اظهار نداری و مخالفت باید چشم پوشی کرد ؟!
پاسخ : قطعا که خیر!
سرکشی و گردن کشی در این امر قابل چشم پوشی نیست .
اصل و قاعده کلی در جامعه اسلامی هر کس خود اظهاری می کند ولی در جایی خلاف آن ثابت شود. با تراکنش مالی بالا اظهار فقر در دادن مالیات می کند.
تکلیف این دسته از افراد جامعه را روایت مشخص کرده
پیامبر ص فرمود:
اِنَّ رسولَ اللهِ ص نَهی اَن یُخلِفَ الناس عَلی سَبَواتِهِم
خدا ممنوع کرده است که مردم را برای دادن زکات قسم بدهند
مَن اَنکرَ یَکونُ مالُهُ تَجِر فیهِ زکاهُ لَن یُوجَد زائِداً عندَک
اگر اظهار نداری کرد دروغ گفتن او ظاهر و ثابت نشد سخن او را بپذیرید. اما اگر اثبات شد اصلا قابل اغماض نیست.
دو مطلب جدای از هم هستند در تفحص حق مظلوم و فقرا را بیرون بکشید.
زکات به ۹ شی تعلق میگیرد.
(گندم ، جو، خرما ، کشمش ، طلا ، نقره ، گاو، گوسفند ، شتر )
♦️فاِن کانَ لهُ ماشِیَةٌ اَو اِبِلُُ فلا تَدخُلها اِلّا باِذنِه
اگر برای زکات ،گاو و گوسفند[ماشیه] و شتر داشت ،بنا شد تو زکات اورا حساب کنی ،بدون اجازه صاحب مال ، وارد آغل او نشو.
♦️فاِنَّ اَکثَرَها لَهُ
چون بیشترین حیوان مال اوست و تو فقط چند نمونه زکات خواهی گرفت .
♦️فاِذا اَتَیتَها فلا تَدخُل علَیها دُخُولَ مُتَسَلِطِِ عَلَیهِ
اگر اجازه داد [اتیتَها] مبادا مانند طلبکار و صاحب مال [مُتسلّط] داخل شوی.
مانند زیردستان خود رفتار نکن.تو تسلط بر مردم نداری ،
♦️ولا عَنُیِفَ بِهِ
بر آنان سختگیری نداشته باش.
♦️ولاتُنفِرَنَ بَهِیمَةً ولا تُفَزِعَنَّها
مبادا کاری از تو سر زند با چوب دستی و شدت وارد شوی حیوان بترسد[لا تُفزِعَنَّ] رم کرده فرار کند.
♦️ولا تَسُوءَنَّ صاحِبَها فیها
کار اشتباه تو و فرار حیوان صاحبش را ناراحت می کند. [تَسوءَنَّ]
نه حیوان را اذیت کن و نه صاحب حیوان را ناراحت.
♦️واصْدَعِ المالَ صَدعَین
با اجازه صاحب مال و رعایت آداب وارد شدی. با بررسی کردن خواستی زکات بگیری تمام حیوانات را به دو قسمت تقسیم کن .[واصدَع] حیوانات دو دسته جدا از هم .
♦️ثم خَیِرُهُ.
سپس اورا مخیر کن هر دسته را با اختیار خود انتخاب کند، یک گروه حیوان از او ،یک گروه حیوان از تو.
♦️فاِذَاخْتارَ فَلا تَعرَضَنَّ لِمَا اختارَهُ
هر دسته ای را انتخاب کرد معترض مشو ،[لا تعرَضَنَّ]چون مختار است.
♦️ثم صَدعِ الباقی صَدعَینِ.
باقی حیوان را دوباره به دو دسته [صدعین] تقسیم کن .
♦️ثُمَِ خَیِّرُهُ
و اورا مخیر کن یک گروه را انتخاب کند و معترض او نباش .
♦️فاِذَاختارَه فلا تَعَرَضَنَّ لِمَا اختارَهُ
او انتخاب کرد معترض مشو .او فکر نکند تو رفتی بهترین گوسفندان اورا انتخاب کنی .پس اورا راضی کن.
♦️فلا تَزالُ کذلِکَ حتّی یَبقی ما فیهِ وَفاءُ لِحقِّ الله فِی مالِهِ
آنقدر این تقسیم بندی دسته ها را ادامه بده در نهایت چند حیوان به اندازهٔ زکات بماند(مثلا چهار گوسفند) که سهم بیت المال و حق الله است.
♦️فاقبِض حقَّ اللّهِ مِنهُ
آن حق خدا را از انان بگیر
♦️فاِنِ اسْتَقالَکَ فَاَقِلُهُ ثمَ اَخلِطهُما
اگر در لحظه آخر پشیمان شده طلب اقاله کرد و معامله را پس زد[استَقالک]
معترض شد به اینکه بهترین گوسفندان گله جزو زکات افتاده. موظف باش و اقاله را بپذیر [فاَقِلُه]
♦️ثمَّ اصنَع مِثلَ الذِّی صَنَعتَ اَولاً
دوباره حیوانات را مخلوط کن از ابتدا دسته دسته تقسیم و مخیر کن تا صاحب مال انتخاب کند.
♦️حتیٰ تَاخُذَ حقَ اللهِ فی مالهِ
تا اینکه حق خدا را از مال او جدا کنی .
رضایت و دلخوشی کامل صاحب مال را در نظر بگیر.
✅حکم فقهی زکات شتر:
این تقسیم بندی برای گاو و گوسفند با شمارش انجام می شود.
اما در شتر متفاوت است،سن وسال در شتر مهم است.
۲۶ شتر زکات آن می شود ،یک شتر دوساله.
۳۶ شتر که ده تا اضافه شد.زکات آن یک شتر سه ساله.
سن و سال شتر یعنی قویتر و بزرگتر.
♦️ ولا تَاخُذَنَّ عَوداً
حیوان زکاتی مسن و پیر [عَودا]نباشد.
نماینده دریافت زکات، باید رعایت حال صاحب مال کند.و هم رعایت گیرندگان زکات،که فقرا و مساکین هستند.
♦️ولا هَرِمَةً
حیوان فرتوت ازکار افتاده نباشد.
♦️ولا مَکسورةً
دست و پا شکسته ، معلول نباشد.
♦️ولامَهلوسَة
بیماری سل نداشته نباشد.
♦️ولا ذاتَ عَوارٕ مَعیوب
( کور یا گوش بریده) نباشد. حیوان بی عیب و نقص باشد.
✅ از طرف دیگر اگر درگله یک حیوان خاص ، نژاد برتر، باردار، ویا حیوان نر خاصی وجود داشت.جزو اموال صاحب زکات است ، برای زکات گرفته نمیشود.
همانگونه که حیوان معیوب جزو اموال صاحب مال است و برای زکات گرفته نمی شود.
♦️ولا تَامَنَنَ عَلیها الا مَن یَتَقِ بِدِینِه رافِقاً بمالِ المسلمین حتّی یُوصِلَهً اِلی ولیِّهِم فَیَقسِمَهُ بینَهم
(هنگامیکه ازبین تمام گله ها حق الله جدا سازی و آماده شد.)
ایمن ندان [لاتامننَّ] و قرار نده این حیوانات را بدست کسی ،مگر اینکه به دینداری او اطمینان داشته باشی.
ودلسوز اموال مسلمین باشد.
تا اینکه حیوانات را سالم به بیت المال حکومت مرکزی برساند. تا آنها را بین نیازمندان تقسیم کنیم.[فَیَقسِمَهُ بینَهُم]
♦️ولا تُوَکِلُ بِها اِلاّ ناصِحاً شَفیِقاُ و اَمینَاً حَفیظاً
مامور و موکل رساندن حیوانات
شخص ناصح ، مهربان، [شفیقا] امین ،و حفیظ باشد
♦️غیرِ مُعتِف
بر حیوانات سختگیر نباشد
♦️ولا مُجحِف
اهل اجحاف وظلم نباشد.
♦️ولا مُلغِب
حیوان را خسته نکند.
♦️ولامُتعِب
حیوان را به رنج نیندازد.
مسیر راه را طوری انتخاب نکند که حیوان رنج بکشد.
♦️ثمّ احدُر اِلَینا مَا اجتَمَعَ عندُک
حیوانات را با شخص مطمئن سریع روانه کن.[اُحدُر]
دو علت : عده ای از مسلمین نیازمندند زودتر اموال را بدستشان برسانیم.
علت دوم : احتمال تلفات حیوان زیاد است.
♦️نُصَیِرُهُ حیثُ اَمَرَ الله
تا در راه خدا تقسیم و مصرف شود.
♦️فاذا اَخذَها امینُک فاَوعِز الیهِ اَن لا یَحُولَ بینَ ناقَهِِ و بینَ فَصیلِها
شخص امین مامور انتقال حیوانات را نصیحت کن [اَوعِز]مبادا در مسیر راه بین مادر و فرزند شیر خوار[فَصیل] فاصله بیندازد.[یحولُ]
♦️ولا یَمصُرَ لَبَنَها بَضُرَّ بولَدِها
شیر مادر را آنچنان ندوشد [لایَمصُر]که فرزند او اسیب دیده و گرسنه بماند.
♦️ولا یَجهَدَّنَها رُکُوباً
در سوار شدن بر حیوان آنها را به زحمت نیندازد.دائم سوار بر یک حیوان نشود.
♦️ولیَعدِل بینَ صَواحِباتِها فی ذالِکَ و بینَها
از همه حیوانات به یک اندازه سواری بگیرد.
♦️ولیُرَفَِهُ علیَ اللاغِب
حیوان خسته را [لاغِب ]آسایش و راحتی بدهد.[یُرفِّه]
♦️ولیَستَاِن بِالنَقِبِ والظالِعِ
حیوان لنگ[ظالع] و حیوانی که سم او ساییده شده و توان کمتر دارد ،مراعات و مدارا کند.[یستانِ]
♦️ولیُورِدُها ما تَمُرُ بهِ مِنَ الغُدُر
حیوان را در مسیر راه بر چشمه های آب[غدُر] وارد کند.[یُورد]
♦️ولا یَعدِل بِها عَن نَبتِ الاَرضِ اِلی جَوادِ الطُرُق
مبادا برای زودتر رسیدن مسیر را منحرف کند[لا یعدِل] از جاده وسیع [جواد]بیابان بی علف و بدون چشمه عبور کند.
♦️ولِیُرَوِحُها فی الساعات
ساعاتی به حیوان آسایش و راحتی بدهد.[یَرَوِّح]
♦️ولِیُمُهِلُها عِندَ النَطافِ والاَعشابِ
از زمینهای سرسبز [اعشاب]حیوان را تند نراند تا خوب بچرد و آب بنوشد [نطاف]
مهلت [یُمهِل]غذا خوردن به حیوان بدهد.
✅ در جملات قبل فرمود: حیوان مخصوص زکات معلول نباشد.
در این جملات فرمود بر حیوان لنگ سوار نشو و مدارا کن .
جمع بین این دو مطلب:
بعضی از گله ها همه سالمند چند تا حیوان معیوب دارد .از آن معیوب زکات نگیرد . اما بعضی از گله ها همه معیوب و فرتوت هستند. زکات از همان حیوان معیوب دریافت میشود.
♦️حتیٰ تَاتیَنا باذنِ الله
اگر این دستورات و آداب رعایت شود حیوان از ابتدا تا به مقصد بنزد ما برسد.
♦️بُدَّنا مُنقیّاتٕ
حیوان دنبه دار و فربه [منقیات] خواهد بود.
♦️غیرَ مُتَعَباتٕ
حیوان خسته [متعبات]و سختی دیده نیست . نیازمند به مداوا نیست .
♦️ ولا مَجهوداتٕ لِنَقسِمَها علی کتاب الله و سنتِ نبیِّهِ صلی الله علیه وآله
در مسیر آسیب دیده نیست ،با صحت و سلامت تقسیم میکنیم بین مردم بنابر دستورات قرآن و سنت پیامبر.
♦️فاِنَ ذالک اعظمُ لاَجرِک واقربُ لرُشدِک. ان شاءلله
هرکدام از نمایندگان که آداب را بدرستی اجرا کنند اجر و پاداش او زیاد میشود.
و موجب رشد او خواهد بود.. ان شاءالله.
حیوان بر انسان حقوقی دارد که رعایت حقوق موجب رشد است.
کلا انجام وظیفه به انسان رشد میدهد.
🔺نکته ۱:
امیرمومنان در این نامه زکات رابه مال المسلمین تعبیر کرده ، جمله تقسیم مال مسلمین سه بار در متن تکرار شده:
[فیُقسمُه بینَه] و [نُصیّرُه امرَالله] و [نَقسمُها کتاب الله و سنتِ نبیه]
ابی الحدید می گوید : از جهت ادبی در یک متن یک جمله چند بار تکرار شود عیب است ولی در کلام امیرالمومنین عیب نیست چون غرضی داشته .
هدف چیست ؟
میخواهد بگوید من با عثمان فرق دارم .
عثمان مالیات و زکات را خرج خود و اطرافیان میکرد.
ولی من مکرر بیان کردم این اموال فقرا و مساکین است بر سنت خدا وپیغمبر تقسیم میشود.
این تفاوت عدالت امیرالمومتین است با دیگران.
🔺نکته۲ : حقوق حیوانات است
رسول مکرم ( ص) فرمود:
وقتی سوار بر مرکب حیوان هستید با کسی طولانی مدت گفتگو نکنید .
از حیوان پیاده شوید تا سخن گفتن شما تمام شود.
فقط در جنگ است که دائم بر حیوان سواره اند.
به صورت حیوان نزنید، او را اذیت نکنید.، آب و غذای خوب به او بدهید. حقوق حیوان را کامل رعایت کنید.
اللهم اجعلنا من العاملین بطاعتک