بسم الله الرحمن الرحیم شرح نامه ها ۱۴۰۲/۳/۱۰ - ۱۱ ذیقعده
💢 نامه ۲۴ 💢 موضوع: وصیت حضرت در مورد اموال خود
🔵و من وصیة له (علیه السلام) بما یعمل فی أمواله کتبَها بعد مُنصرفه من صفین: بعد ازجریان جنگ صفین، پایان عمر امیر المومنین بود.واین جملات وقفنامه ای است که حضرت راجع به اموال خود داشتند.
💠 هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ فِی مَالِهِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ یُعْطِیَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ این وصیت، امری است که بنده خدا، علی بن ابیطالب در امور مالی دارد.و همه این امرها، وصیتها، وقفها برای کسب رضایت الهی است.تاخداوند علی را به سبب این انفاق مالی وارد بهشت کند[لیُولجَهُ] و امنیت از عذاب ودوزخ [الاَمنه] را به او عنایت کند.
_ وقف کننده: امیر المومنین _ هدف وقف: کسب رضایت الهی، رسیدن به بهشت وامنیت از دوزخ _ وقف باید با قصد قربت باشد. _ وقف عبادت است و در عبادت، قصد قربت شرط است. _ عبودیت در گرو " ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ" است. اگر انسان دنبال خواسته های خود رفت عبد الهوی است، عبدالشیطان است ولی اگر دنبال رضایت و توجه الهی رفت میشود عبدالله. _ مال و ثروت به ذاته چیز بدی نیست بلکه عاملی است که می تواند انسان را به بهشت و امنیت برساند، مهم کیفیت کسب مال وکیفیت مصرف مال است.
🔺در خطبه ۲۰۹ فرمود: مَا کُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا میخواهی با این خانه بزرگی که در این دنیا داری چه بکنی؟ وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ در آخرت به این خانه بزرگ محتاج تر هستی. وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ اگر بخواهی میتوانی با همین خانه وسیع وزندگی مرفه به بهشت برسی، تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِم.... به شرط آنکه مهمانی فقرابه خانه راه بازشود و مشکل دیگران را حل شود . ✅ سید رضی میگوید من بخشی از متن نامه را حذف کردم و این بخش دیگری از نامه است.
مِنْهَا:
💠فَإِنَّهُ یَقُومُ بِذَلِکَ سرپرست قرار دادم برای موقوفاتم
💠الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ یَأْکُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ به عنوان متولی بخشی از سود را استفاده کند البته به طور شایسته دور از اسراف.
💠 وَ یُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ واز آن بطور شایسته ودور از اسراف انفاق کند.
💠 فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَیْنٌ حَیٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ قرار دادم حسین را به جای حسن در انجام وظایف ، اگر برای حسن بن علی اتفاقی افتادو او از دنیا رفت در حالیکه فرزند دیگرم حسین بن علی زنده بود ، او باید جانشین برادرش شود و متولی موقوفات شود و هر آنچه راکه به حسن گفتم او نیز باید انجام بدهد.
✅️ممکن است عده ای سواد کنند : " امام علم غیب دارد" پس چرا ماجرا را شرطیه می کند؟ در پاسخ باید گفت : ائمه (ع) با روش طبیعی زندگی عادی می کنند وبنا نیست همه چیز از طریق علم غیب انجام بگیرد.
✅️ واقف باید ، متولی وقف را مشخص کند. _در این بخش حضرت متولی، حق التولیه، مصارف وقف را مشخص میکند: متولی وقف: امام حسن و امام حسین حق التولیه: همان استفاده ی دور از اسراف از مال وقفی در قبال اداره آن است.
✅ مصارف وقف در دو بخش خاص و عام: بخش مصارف خصوصی ، برای فرزندان امیرالمومنین (چه فرزتدان از فاطمه و یا فرزندان غیر از فاطمه) مصارف عمومی: مثلا برای کسانی که عازم حج هستند از این چشمه ونخلستان استفاده کنند.
✅️نکته قابل بحث دیگر "معروف" است. _معروف چیست؟ (میرزا مهدی صادقی): معروف و استفاده شایسته چیست؟ برای انبیاء و ائمه که متصل به وحی هستند معروف یعنی آنچه خدا بگوید، ولی برای ما که دستمان از وحی کوتاه است معروف یعنی آنچه علی علیه السلام بگویدچون او متصل به وحی است. اگر ما به فرموده اهل بیت عمل کنیم، ما عمل به معروف کرده ایم واگر ترککنیم ترکمعروف کرده ایم.
✳️زیارت جامعه کبیره: الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْه معروف آن چیزی است که شما می گویید . شما معروف را از خدا میگیرید .معروف برای اهل بیت حرف خداست و معروف برای ما حرف اهل بیت است ، حرف امیرالمومنین است.
💠وَ إِنَّ لِابْنَیْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِیٍّ مِثْلَ الَّذِی لِبَنِی عَلِیٍّ علاوه بر حق التولیه که به حسنین تعلق میگیرد، فرزندان فاطمه و غیر فاطمه از وقف خاص به اندازه مساوی سهم میبرند.
فرزندان امیرالنومنین دو دسته اند. یک) بچه های فاطمه (س) دو) دیگر بچه ها از غیر فاطمه. حضرت انها را جدا میکند. برای دو فرزند فاطمه ( حسن وحسین) از ( موقوفات) سهم یکی است. حضرت فرزندان فاطمه (س) را غیر از فرزندان خودش حساب میکند. بنی فاطمه جدا، بنی علی جدا. حضرت با اینکار خود ، شرافت و بزرگی به جایگاه فاطمه (س) می بخشد.
✅از این بخش معلوم است که امیرالمومنین غیر از فرزندان فاطمه،( حسن ، حسین، زینب و ام کلثوم و محسن) فرزندان دیگری هم داشته اند: نقل های تاریخی در مورد فرزندان امیرالمومنین متفاوت است ولی بین ۲۵ تا ۲۷ فرزند برای حضرت ذکر شده، که بعضی در کودکی از دنیا رفته ویا شهید شده اند.بعضی از انها فرزندان کنیز بودند .
بعضی فرزندان همسران حضرت بودند . (فرزندان ام البنین: عباس ،عثمان ، جعفر ، عبد الله ) محمد حنفیه اسماء بنت عمیس ، ابتدا همسر جعفر بن ابطالب بود ، بعد از شهادت او همسر ابوبکر خلیفه اول، شد وبعد به ازدواج امیر المومنین درآمد. حضرت از اسماء بنت عمیس ،( یحیی و عون) را داشت... برخی نیز در کودکی از دنیا رفته اند، برخی نیز از کنیزان حضرت بوده اند.
✅️جامعه شیعی و جامعه علوی با فرزند آوری باید گسترش پیدا کند.
🔺سوال: سهم فرزندان علی وفاطمه مساوی است، پس چرا متولی موقوفات از فرزندان فاطمه است؟ حضرت جواب این سوال را اینگونه می فرمایند:
💠وَ إِنِّی إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِیَامَ بِذَلِکَ إِلَى ابْنَیْ فَاطِمَةَ من موقوفات را به دو پسر فاطمه(حسن وحسین) سپردم،
💠ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ ۱- برای کسب رضایت الهی .
💠 وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) ۲- نزدیک شدن به پیغمبر.
💠 وَ تَکْرِیماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِیفاً لِوُصْلَتِهِ. ۳-شرافت بخشیدن به این پیوندی که از طریق فاطمه با پیغمبر ایجاد کردیم.
✅️ حرمت پیامبر را باید در همه حالات حفظ کرد. موارد متعددی از حفظ حرمت به خاطر پیامبر در بحث "پیامبر در نهج البلاغه" ذکر شد از جمله: یکی از همسران پیامبر اهل فلان قبیله بود .یک نفر از ان قبیله در میانه جنگ از حضرت سوال ناروایی پرسید . فرمود :پاسخ تو را میدهم چون هم قبیله با یکی از همسران پیامبر هستی.
ویا در مورد عایشه ، همسر پیامبر بعد از جنگ جمل ، حضرت فرمود: " وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى " ما به احترام پیامبر، همان حرمتی که عایشه در زمان پیامبر داشت الان هم او را محترم میشماریم.
🔺ابن ابی الحدید: و فی هذا رمز و إزراء بمن صرف الأمر عن أهل بیت رسول الله ص مع وجود من یصلح للأمر أی کان الألیق بالمسلمین و الأولى أن یجعلوا الرئاسة بعده لأهله علی کوچکترین ریاست ها را نیز به احترام پیامبر به حسنین واگذار میکند، در حالی که خلفاء بزرگترین مسولیت ها را از اهل بیت پیامبر سلب کردند.
ابی الحدید معتزلی میگوید : این حرف امیر المومنین، وقف نامه است و تملیک اموال خود را مشخص میکند. ولی برای کسی که زیرک باشد میفهمد که حضرت چه طعنه بزرگی به خلفا زده است.
🔺حضرت فرمود: میخواهم یک مدیر، مسئول، یک متولی مشخص کنم. وبین نوادگان پیامبر و غیر پیامبر تفاوت است. منسوبین به پیغمبر در یک کار عادی بر دیگران اولویت دارند .چطور میشود که خلفا ، بعد از پیغمبر امیر المومنین را ندیدند و حرمت پیامبر را نگه نداشتند. انتخاب خلفا فقط توهین به امیرالمومنین نبود، توهین به پیامبر بود.
💠 وَ یَشْتَرِطُ عَلَى الَّذِی یَجْعَلُهُ إِلَیْهِ با متولی این موقوفات شرط میکنم.
💠أَنْ یَتْرُکَ الْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ یُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَیْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِیَ لَهُ همانگونه که دستور داده و راهنمایی کرده ام.
💠وَ أَلَّا یَبِیعَ مِنْ أَوْلَادِ نَخِیلِ هَذِهِ الْقُرَى وَدِیَّةً حتی یک نخل کوچک
💠حَتَّى تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً تا اینکه تمام این سرزمین درختان جدیدی غرس شود. . من با متولی این موقوفات شرط میکنم که هیچ کس حق ندارد زمین مرا بفروشد، اصول را که نخلها ودرختان باشد بفروشد، چاه مرا بفروشد. مطلقا کسی مجاز نیست .هر کسی هم خواست انفاق کند از ثمرات باغ انفاق کند.
✅ نفروختن موقوفات شرط صحت وقف است و شرط کردن مجدد آن توسط حضرت در واقع تاکیدی است بر این قاعده و قانون.
🔺نامه ۲۴ امیرالمومنین اشاره به تولید واشتغال زایی دارد. _ برای کار فرهنگی، سرمایه پایدار لازم است که آنهااز وقف تامین میشود. _ یکی از آداب و شروط وقف این است که وقف به چیزی تعلق می گیرد که اصل آن ثابت باشد. _ در تعریف وقف گفته شده: " اَلْوَقْفُ حَبْسُ الْعِینِ وَتَسْبیلُ " ایجاد سرمایه پایدار برای انجام امور فرهنگی از اینجا قابل استنباط است. باید شیعیان پشتوانه مالی قوی داشته باشند.
💠 وَ مَنْ کَانَ مِنْ إِمَائِی اللَّاتِی أَطُوفُ عَلَیْهِنَّ، در مورد کنیزانم، " اَطوفُ عَلَیهِنَّ " دو معنا دارد: 1. با آنها آمیزش داشته ام 2. کاملا هوادار آنها بوده و بین آنان می گشتم و مشکلاتشان را برطرف میکردم. " لَهَا وَلَدٌ "الان صاحب فرزند و یاحامله هستند.
وقتی از دنیا رفتم سه دسته کنیز دارم. دسته اول کسانی که فرزند دارند، دسته دوم کسانی که حامله هستند. دسته سوم کسانی که فرزند ندارند. هر سه گروه را حضرت آزاد میکند. گروه صاحبان فرزند در اصطلاح فقهی اُم وَلَد میگویند.ٌ أَوْ هِیَ حَامِلٌ فَتُمْسَکُ عَلَى وَلَدِهَا، این بچه داخل شکم هم مثل آن بچه سود می برد.این هم مادرخود را آزاد میکند. (به فرزندش ملحق میشود) وَ هِیَ مِنْ حَظِّهِ این کنیز از سهم فرزندش آزاد میشود. فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِیَ حَیَّةٌ فَهِیَ عَتِیقَةٌ اگر بعد از فوت مولا، فرزند از دنیا رفت باز هم مادر او آزاد است. قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا الرِّقُّ کنیزی از او برداشته شده وَ حَرَّرَهَا الْعِتْقُ ملحق شدن او به فرزند آزاده اش او را آزاد کرده است.
_تکلیف ام ولدها : چه آنها که بچه هایشان زنده است چه آنها که بچه هایشان از دنیا رفته، در نهج البلاغه مشخص شده که همه آزاد هستند، در وصیت نامه کامل حضرت به کنیزانی که اصلا فرزند ندارند نیز اشاره کرده و آنها را نیز آزاد کرده است.
_آزاد کردن برده و کنیز در سیره اهل بیت،بخصوص در سیره امام سجاد فراوان دیده شده است: أَنَّهُ علیه السلام أَعْتَقَ أَلْفَ نَسَمَة مِنْ کَدِّ یَدِه امیرالمومنین هزار برده از دسترنج خود خرید وآزاد کرد.
✅️اینکه امیرالمومنین کنیزانی داشته،از جهت نفسانی و شهوانی نیست بلکه حضرت اینها را تربیت می کرد ومشکلاتشان را برطرف مینمود
اموال امیرالمومنین:
🔺نامه ۴۵ به عثمان بن حنیف است می فرماید: ُ أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ آگاه باش که هر پیروی را پیشوایی است که باید به او اقتدا کند واز نور علم او روشنایی بگیرد. أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ آگاه باش که امامو پیشوای شما از دنیای خود به دولباس کهنه ودو قرص نان اکتفا کرده است . شما نمیتوانید مثل من باشید وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد لیکن مرا به پارسایی و کوشیدن وتلاش و پاکدامنی و استواری یاری کنید.
✅️ برای عده ای جای سوال است که چطور ثروت هنگفت آنحضرت با این فقرقابل جمع است؟ _درآمدهای حضرت سه بخش داشت: 1. غنائم جنگی که بین رزمندگان تقسیم میشد. در طول تاریخ اسلام، امیر مومنان رزمنده بود و همیشه سهمی از این غنائم داشت.
2.خراجی که از فتوحات به دست می آمد و بین همه مسلمانان تقسیم میشد.و حضرت هم به عنوان یکی از مسلمانها از آن پول بهره مند میشد.
3. بخش عمده از سرمایه حضرت، سرمایه کار بود .کشاورزی و زحماتی که حضرت درطول حیات مخصوصا ۲۵ سال خانه نشینی متحمل شدند.
✅️شبهه مخالفان به ثروت حضرت:
_ابن ابی الحدید در ابتدای شرح نامه ۲۴میگوید: قد عاتبت العثمانیَّة، و قالت: إنَّ أبا بکر مات و لم یخلّف دیناراً و لا درهماً، عده از طرفداران عثمان،علی را سرزنش کردنه وگفتند: و إنَّ علیّاً علیه السلام مات و خلَّف عَقاراً کثیراً- یَعنون نَخْلًا- وقتی خلیفه اول از دنیا رفت حتی یک دینار ودرهم از خودش به جای نگذاشت در حالیکه وقتی علی از دنیا رفت سرمایه های فراوانی داشت. باغها و نخلستانهای فراوان، خانه های زیادی داشت. قیل لهم: قد عَلِم کل أحد أنَّ علیّاً علیه السلام استخرَج عیوناً بکدِّ یده بالمدینة، و یَنْبُع و سُوَیْعة، ابی الحدید میگوید: خیلی حرف ناروایی زدند. هر کسی میداند که علی (ع) با زحمت قنات میکَند،با زور بازو نخل غرس می کرد،آبیاری میکردتا نخل مثمری شود . و أحْیَا بها مَواتا کثیراً، وزمینهای بایر را احیاء کرد ثُمَّ أخرَجها عن ملکه، و تَصدَّق بها على المسلمین، وسپس از مالکیت خودش درآورده وآن را به مسلمانان بخشید. و لم یمتْ و شیءٌ منها فی ملکه... وهنگام وفات هیچ یک از آنها را در مالکیت خود نداشت...
خلیفه اول ودیگران را خیلی مبرا نکنید .تاریخ نوشته است وقتی که ابوبکرو دیگران از دنیا رفت چه ثروتی داشته است.از هر شهری که می گذشتند یک کاخ وقصری برای خود میساختند که هیچ گاه عمرشان کفاف نداد که به آنها سربزنند.
🔺بلاذری می گوید: أَنَّهُ کَانَتْ غَلَّةُ عَلِیٍّ أَرْبَعِینَ أَلْفَ دِینَارٍ فَجَعَلَهَا صَدَقَةً وَ أَنَّهُ بَاعَ سَیْفَهُ وَ قَالَ لَوْ کَانَ عِنْدِی عَشَاءٌ مَا بِعْتُهُ. محصول زمین علی علیه السلام چهل هزار دینار بود. آن را صدقه داد و شمشیرش را فروخت و گفت: اگر شامی برای شب داشتم آن را نمیفروختم. امیر المومنین ثروتمند ترین و زاهدترین است.
🔺در کافی شریف روایت است که : قَسَمَ نَبِیُّ اللَّهِ ص الْفَیْءَ فَأَصَابَ عَلِیّاً ع أَرْضاً پیامبر خدا «فئ»(غنیمت جنگى) را تقسیم نمود و یک قطعه زمین نصیب امیر مؤمنان صلوات الله علیهما شد. فَاحْتَفَرَ فِیهَا عَیْناً فَخَرَجَ مَاءٌ یَنْبُعُ فِی السَّمَاءِ کَهَیْئَةِ عُنُقِ الْبَعِیرِ حضرت در آن زمین چاهى حفر نمود. در این هنگام آبى از چاه خارج شد که مانند گردن شتر در آسمان فواره مىزد. فَسَمَّاهَا یَنْبُعَ حضرت آن را «یَنبُع» نامید. فَجَاءَ الْبَشِیرُ یُبَشِّرُ در این هنگام شخصى آمد و به حضرت تبریک و بشارت گفت. فَقَالَ ع بَشِّرِ الْوَارِثَ هِیَ صَدَقَةٌ بَتَّةً بَتْلًا فِی حَجِیجِ بَیْتِ اللَّهِ وَ عَابِرِی سَبِیلِ اللَّهِ فرمود: به وارث (کسانى که منفعت مىبرند) بشارت بده. این، وقفى کامل و بدون بازگشت است در راه حاجیان خانۀ خدا و مسافران راه خدا؛ لَا تُبَاعُ وَ لَا تُوهَبُ وَ لَا تُورَثُ نه فروخته مىشود و نه هبه مىگردد و نه به ارث برده مىشود. فَمَنْ بَاعَهَا أَوْ وَهَبَهَا فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ پس هرکس آن را بفروشد یا هبه کند، لعنت خداوند و فرشتگان و مردم، همگى بر او باد! لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا. خداوند هیچ توبه و جایگزینى از او قبول نمی کند.
درمستدرک الوسائل مرحوم نوری داریم:
قَالَ أَبُو نَیْزَرَ جَاءَنِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ أَنَا أَقُومُ بِالضَّیْعَتَیْنِ عَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ وَ الْبُغَیْبِغَةِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ انْحَدَرَ فِی الْعَیْنِ فَجَعَلَ یَضْرِبُ وَ أَبْطَأَ عَلَیْهِ الْمَاءُ فَخَرَجَ ابو نیزر مى گوید على بن ابى طالب نزد من آمد و سپس کلنگ را برداشت و داخل چاه رفت و شروع به کندن زمین کرد، اما مدتى گذشت و به آب نرسید. أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ عَادَ إِلَى الْعَیْنِ فَاقْبَلَ یَضْرِبُ فِیهَا وَ جَعَلَ یُهَمْهِمُ فَانْثَالَتْ کَأَنَّهَا عُنُقُ جَزُورٍ و دوباره کلنگ را برداشت و به درون چاه رفت و شروع به کندن کرد و زمزمه مى کرد. ناگهان آب مانند گردن شتر بیرون زد فَخَرَجَ مُسْرِعاً وَ قَالَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا صَدَقَةٌ عَلَیَّ بِدَوَاةٍ وَ صَحِیفَةٍ على به سرعت بالا آمد و فرمود: خدا را گواه مى گیرم که این صدقه است. دوات و کاغذى برایم بیاور. قَالَ فَعَجَّلْتُ بِهِمَا إِلَیْهِ فَکَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا تَصَدَّقَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ و نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بدین وسیله بنده خدا على امیر مؤمنان تَصَدَّقَ بِالضَّیْعَتَیْنِ الْمَعْرُوفَتَیْنِ بِعَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ وَ الْبَغُیْبِغَةِ عَلَى فُقَرَاءِ أَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ دو مزرعه معروف به چشمه ابى نیزر و بغیبغه را براى تهیدستان مدینه و در راه ماندگان صدقه قرار داد لِیَقِیَ اللَّهُ بِهِمَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تا به واسطه این دو [صدقه ]خداوند در روز قیامت چهره او را از گرماى آتش نگه دارد؛ نه فروختنى هستند و نه بخشیدنى لَا تُبَاعَا وَ لَا تُوهَبَا حَتَّى یَرِثَهُمَا اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ نه فروختنى هستند و نه بخشیدنى تا اینکه خداوند آنها را به ارث برد و او بهترین وارثان است. إِلَّا أَنْ یَحْتَاجَ إِلَیْهِمَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَهُمَا طِلْقٌ لَهُمَا وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ غَیْرِهِمَا مگر اینکه حسن و حسین به آنها احتیاج پیدا کنند که در این صورت در اختیار آنان مى باشد و جز این دو، براى کس دیگرى نمى باشد. قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامٍ فَرَکِبَ الْحُسَیْنَ ع دَیْنٌ فَحَمَلَ إِلَیْهِ مُعَاوِیَةُ بِعَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ مِائَتَیْ أَلْفِ دِینَارٍ فَأَبَى أَنْ یَبِیعَ محمّد بن هشام مى گوید: حسین علیه السلام قرضى داشت و معاویه دویست هزار دینار براى او فرستاد تا چشمه آب نیزر را به او بفروشد، اما حسین از فروختن آن امتناع ورزید وَ قَالَ إِنَّمَا تَصَدَّقَ بِهَا أَبِی لِیَقِیَ اللَّهُ بِهَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ وَ لَسْتُ بَائِعَهُمَا بِشَیْءٍ. اما حسین از فروختن آن امتناع ورزید و فرمود: آن را پدرم صدقه قرار داده است تا بدان وسیله خداوند چهره او را از گرماى آتش نگه دارد و من آن را به هیچ قیمتى نمى فروشم. قُتِلَ عَلِىٌّ وَلا مالَ احْتَجَبَهُ وَلا دُنْیا أَصابَها علی به شهادت رسید در حالى که نه مالى اندوخته بودکه اورا از خدا باز دارد و نه مواهب دنیوى براى خود فراهم ساخته بودکه دست وپای علی راببندد.
[در ذیل این نامه سید رضی توضیح میدهد که این جمله حضرت چقدر عجیب از جهت فصاحت وبلاغت است. حضرت فرمود : نه تنها حق نداریدنخلها را بفروشید، حتی حق ندارید نخلهای کوچک،جوانه های نخل را هم بفروشید. باید بمانند. " وَدِیَّه" حتی یک نخل کوچک نفروشید تا اینکه تمام این نخلستان از نخل پر شود. " تُشکِلَ" مثل هم شود و جا خالی نداشته باشد و زمین از نخل مسطح شود و تمام زمین نخلستان شود. ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح نامه ها
۱۴۰۲/۳/۱۰ - ۱۱ ذیقعده
💢 نامه ۲۴ 💢
موضوع: وصیت حضرت در مورد اموال خود
🔵و من وصیة له (علیه السلام) بما یعمل فی أمواله کتبَها بعد مُنصرفه من صفین:
بعد ازجریان جنگ صفین، پایان عمر امیر المومنین بود.واین جملات وقفنامه ای است که حضرت راجع به اموال خود داشتند.
💠 هَذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ فِی مَالِهِ ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ لِیُولِجَهُ بِهِ الْجَنَّةَ وَ یُعْطِیَهُ بِهِ الْأَمَنَةَ
این وصیت، امری است که بنده خدا، علی بن ابیطالب در امور مالی دارد.و همه این امرها، وصیتها، وقفها برای کسب رضایت الهی است.تاخداوند علی را به سبب این انفاق مالی وارد بهشت کند[لیُولجَهُ] و امنیت از عذاب ودوزخ [الاَمنه] را به او عنایت کند.
_ وقف کننده: امیر المومنین
_ هدف وقف: کسب رضایت الهی، رسیدن به بهشت وامنیت از دوزخ
_ وقف باید با قصد قربت باشد.
_ وقف عبادت است و در عبادت، قصد قربت شرط است.
_ عبودیت در گرو " ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ" است. اگر انسان دنبال خواسته های خود رفت عبد الهوی است، عبدالشیطان است ولی اگر دنبال رضایت و توجه الهی رفت میشود عبدالله.
_ مال و ثروت به ذاته چیز بدی نیست بلکه عاملی است که می تواند انسان را به بهشت و امنیت برساند، مهم کیفیت کسب مال وکیفیت مصرف مال است.
🔺در خطبه ۲۰۹ فرمود:
مَا کُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِی الدُّنْیَا
میخواهی با این خانه بزرگی که در این دنیا داری چه بکنی؟
وَ أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الْآخِرَةِ کُنْتَ أَحْوَجَ
در آخرت به این خانه بزرگ محتاج تر هستی.
وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ
اگر بخواهی میتوانی با همین خانه وسیع وزندگی مرفه به بهشت برسی،
تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ وَ تَصِلُ فِیهَا الرَّحِم....
به شرط آنکه مهمانی فقرابه خانه راه بازشود و مشکل دیگران را حل شود
.
✅ سید رضی میگوید من بخشی از متن نامه را حذف کردم و این بخش دیگری از نامه است.
مِنْهَا:
💠فَإِنَّهُ یَقُومُ بِذَلِکَ
سرپرست قرار دادم برای موقوفاتم
💠الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ یَأْکُلُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ
به عنوان متولی بخشی از سود را استفاده کند البته به طور شایسته دور از اسراف.
💠 وَ یُنْفِقُ مِنْهُ بِالْمَعْرُوفِ
واز آن بطور شایسته ودور از اسراف انفاق کند.
💠 فَإِنْ حَدَثَ بِحَسَنٍ حَدَثٌ وَ حُسَیْنٌ حَیٌّ قَامَ بِالْأَمْرِ بَعْدَهُ وَ أَصْدَرَهُ مَصْدَرَهُ
قرار دادم حسین را به جای حسن در انجام وظایف ، اگر برای حسن بن علی اتفاقی افتادو او از دنیا رفت در حالیکه فرزند دیگرم حسین بن علی زنده بود ، او باید جانشین برادرش شود و متولی موقوفات شود و هر آنچه راکه به حسن گفتم او نیز باید انجام بدهد.
✅️ممکن است عده ای سواد کنند :
" امام علم غیب دارد" پس چرا ماجرا را شرطیه می کند؟
در پاسخ باید گفت : ائمه (ع) با روش طبیعی زندگی عادی می کنند وبنا نیست همه چیز از طریق علم غیب انجام بگیرد.
✅️ واقف باید ، متولی وقف را مشخص کند.
_در این بخش حضرت متولی، حق التولیه، مصارف وقف را مشخص میکند:
متولی وقف: امام حسن و امام حسین
حق التولیه: همان استفاده ی دور از اسراف از مال وقفی در قبال اداره آن است.
✅ مصارف وقف در دو بخش خاص و عام:
بخش مصارف خصوصی ، برای فرزندان امیرالمومنین (چه فرزتدان از فاطمه و یا فرزندان غیر از فاطمه)
مصارف عمومی: مثلا برای کسانی که عازم حج هستند از این چشمه ونخلستان استفاده کنند.
✅️نکته قابل بحث دیگر "معروف" است.
_معروف چیست؟
(میرزا مهدی صادقی):
معروف و استفاده شایسته چیست؟
برای انبیاء و ائمه که متصل به وحی هستند معروف یعنی آنچه خدا بگوید، ولی برای ما که دستمان از وحی کوتاه است معروف یعنی آنچه علی علیه السلام بگویدچون او متصل به وحی است.
اگر ما به فرموده اهل بیت عمل کنیم، ما عمل به معروف کرده ایم واگر ترککنیم ترکمعروف کرده ایم.
✳️زیارت جامعه کبیره:
الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْه
معروف آن چیزی است که شما می گویید . شما معروف را از خدا میگیرید .معروف برای اهل بیت حرف خداست و معروف برای ما حرف اهل بیت است ، حرف امیرالمومنین است.
💠وَ إِنَّ لِابْنَیْ فَاطِمَةَ مِنْ صَدَقَةِ عَلِیٍّ مِثْلَ الَّذِی لِبَنِی عَلِیٍّ
علاوه بر حق التولیه که به حسنین تعلق میگیرد، فرزندان فاطمه و غیر فاطمه از وقف خاص به اندازه مساوی سهم میبرند.
فرزندان امیرالنومنین دو دسته اند.
یک) بچه های فاطمه (س)
دو) دیگر بچه ها از غیر فاطمه.
حضرت انها را جدا میکند.
برای دو فرزند فاطمه ( حسن وحسین) از ( موقوفات) سهم یکی است. حضرت فرزندان فاطمه (س) را غیر از فرزندان خودش حساب میکند. بنی فاطمه جدا، بنی علی جدا. حضرت با اینکار خود ، شرافت و بزرگی به جایگاه فاطمه (س) می بخشد.
✅از این بخش معلوم است که امیرالمومنین غیر از فرزندان فاطمه،( حسن ، حسین، زینب و ام کلثوم و محسن) فرزندان دیگری هم داشته اند:
نقل های تاریخی در مورد فرزندان امیرالمومنین متفاوت است ولی بین ۲۵ تا ۲۷ فرزند برای حضرت ذکر شده، که بعضی در کودکی از دنیا رفته ویا شهید شده اند.بعضی از انها فرزندان کنیز بودند .
بعضی فرزندان همسران حضرت بودند . (فرزندان ام البنین: عباس ،عثمان ، جعفر ، عبد الله )
محمد حنفیه
اسماء بنت عمیس ، ابتدا همسر جعفر بن ابطالب بود ، بعد از شهادت او همسر ابوبکر خلیفه اول، شد وبعد به ازدواج امیر المومنین درآمد. حضرت از اسماء بنت عمیس ،( یحیی و عون) را داشت...
برخی نیز در کودکی از دنیا رفته اند، برخی نیز از کنیزان حضرت بوده اند.
✅️جامعه شیعی و جامعه علوی با فرزند آوری باید گسترش پیدا کند.
🔺سوال: سهم فرزندان علی وفاطمه مساوی است، پس چرا متولی موقوفات از فرزندان فاطمه است؟
حضرت جواب این سوال را اینگونه می فرمایند:
💠وَ إِنِّی إِنَّمَا جَعَلْتُ الْقِیَامَ بِذَلِکَ إِلَى ابْنَیْ فَاطِمَةَ
من موقوفات را به دو پسر فاطمه(حسن وحسین) سپردم،
💠ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ
۱- برای کسب رضایت الهی .
💠 وَ قُرْبَةً إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)
۲- نزدیک شدن به پیغمبر.
💠 وَ تَکْرِیماً لِحُرْمَتِهِ وَ تَشْرِیفاً لِوُصْلَتِهِ.
۳-شرافت بخشیدن به این پیوندی که از طریق فاطمه با پیغمبر ایجاد کردیم.
✅️ حرمت پیامبر را باید در همه حالات حفظ کرد.
موارد متعددی از حفظ حرمت به خاطر پیامبر در بحث "پیامبر در نهج البلاغه" ذکر شد از جمله:
یکی از همسران پیامبر اهل فلان قبیله بود .یک نفر از ان قبیله در میانه جنگ از حضرت سوال ناروایی پرسید .
فرمود :پاسخ تو را میدهم چون هم قبیله با یکی از همسران پیامبر هستی.
ویا در مورد عایشه ، همسر پیامبر بعد از جنگ جمل ، حضرت فرمود:
" وَ لَهَا بَعْدُ حُرْمَتُهَا الْأُولَى "
ما به احترام پیامبر، همان حرمتی که عایشه در زمان پیامبر داشت الان هم او را محترم میشماریم.
🔺ابن ابی الحدید:
و فی هذا رمز و إزراء بمن صرف الأمر عن أهل بیت رسول الله ص مع وجود من یصلح للأمر أی کان الألیق بالمسلمین و الأولى أن یجعلوا الرئاسة بعده لأهله
علی کوچکترین ریاست ها را نیز به احترام پیامبر به حسنین واگذار میکند، در حالی که خلفاء بزرگترین مسولیت ها را از اهل بیت پیامبر سلب کردند.
ابی الحدید معتزلی میگوید :
این حرف امیر المومنین، وقف نامه است و تملیک اموال خود را مشخص میکند.
ولی برای کسی که زیرک باشد میفهمد که حضرت چه طعنه بزرگی به خلفا زده است.
🔺حضرت فرمود: میخواهم یک مدیر، مسئول، یک متولی مشخص کنم. وبین نوادگان پیامبر و غیر پیامبر تفاوت است. منسوبین به پیغمبر در یک کار عادی بر دیگران اولویت دارند .چطور میشود که خلفا ، بعد از پیغمبر امیر المومنین را ندیدند و حرمت پیامبر را نگه نداشتند.
انتخاب خلفا فقط توهین به امیرالمومنین نبود، توهین به پیامبر بود.
💠 وَ یَشْتَرِطُ عَلَى الَّذِی یَجْعَلُهُ إِلَیْهِ
با متولی این موقوفات شرط میکنم.
💠أَنْ یَتْرُکَ الْمَالَ عَلَى أُصُولِهِ وَ یُنْفِقَ مِنْ ثَمَرِهِ حَیْثُ أُمِرَ بِهِ وَ هُدِیَ لَهُ
همانگونه که دستور داده و راهنمایی کرده ام.
💠وَ أَلَّا یَبِیعَ مِنْ أَوْلَادِ نَخِیلِ هَذِهِ الْقُرَى وَدِیَّةً
حتی یک نخل کوچک
💠حَتَّى تُشْکِلَ أَرْضُهَا غِرَاساً
تا اینکه تمام این سرزمین درختان جدیدی غرس شود.
.
من با متولی این موقوفات شرط میکنم که هیچ کس حق ندارد زمین مرا بفروشد، اصول را که نخلها ودرختان باشد بفروشد، چاه مرا بفروشد. مطلقا کسی مجاز نیست .هر کسی هم خواست انفاق کند از ثمرات باغ انفاق کند.
✅ نفروختن موقوفات شرط صحت وقف است و شرط کردن مجدد آن توسط حضرت در واقع تاکیدی است بر این قاعده و قانون.
🔺نامه ۲۴ امیرالمومنین اشاره به تولید واشتغال زایی دارد.
_ برای کار فرهنگی، سرمایه پایدار لازم است که آنهااز وقف تامین میشود.
_ یکی از آداب و شروط وقف این است که وقف به چیزی تعلق می گیرد که اصل آن ثابت باشد.
_ در تعریف وقف گفته شده:
" اَلْوَقْفُ حَبْسُ الْعِینِ وَتَسْبیلُ "
ایجاد سرمایه پایدار برای انجام امور فرهنگی از اینجا قابل استنباط است. باید شیعیان پشتوانه مالی قوی داشته باشند.
💠 وَ مَنْ کَانَ مِنْ إِمَائِی اللَّاتِی أَطُوفُ عَلَیْهِنَّ،
در مورد کنیزانم،
" اَطوفُ عَلَیهِنَّ " دو معنا دارد:
1. با آنها آمیزش داشته ام
2. کاملا هوادار آنها بوده و بین آنان می گشتم و مشکلاتشان را برطرف میکردم.
" لَهَا وَلَدٌ "الان صاحب فرزند و یاحامله هستند.
وقتی از دنیا رفتم سه دسته کنیز دارم. دسته اول کسانی که فرزند دارند،
دسته دوم کسانی که حامله هستند.
دسته سوم کسانی که فرزند ندارند.
هر سه گروه را حضرت آزاد میکند.
گروه صاحبان فرزند در اصطلاح فقهی اُم وَلَد میگویند.ٌ
أَوْ هِیَ حَامِلٌ فَتُمْسَکُ عَلَى وَلَدِهَا،
این بچه داخل شکم هم مثل آن بچه سود می برد.این هم مادرخود را آزاد میکند. (به فرزندش ملحق میشود)
وَ هِیَ مِنْ حَظِّهِ
این کنیز از سهم فرزندش آزاد میشود. فَإِنْ مَاتَ وَلَدُهَا وَ هِیَ حَیَّةٌ فَهِیَ عَتِیقَةٌ
اگر بعد از فوت مولا، فرزند از دنیا رفت باز هم مادر او آزاد است.
قَدْ أَفْرَجَ عَنْهَا الرِّقُّ
کنیزی از او برداشته شده
وَ حَرَّرَهَا الْعِتْقُ
ملحق شدن او به فرزند آزاده اش او را آزاد کرده است.
_تکلیف ام ولدها :
چه آنها که بچه هایشان زنده است چه آنها که بچه هایشان از دنیا رفته، در نهج البلاغه مشخص شده که همه آزاد هستند، در وصیت نامه کامل حضرت به کنیزانی که اصلا فرزند ندارند نیز اشاره کرده و آنها را نیز آزاد کرده است.
_آزاد کردن برده و کنیز در سیره اهل بیت،بخصوص در سیره امام سجاد فراوان دیده شده است:
أَنَّهُ علیه السلام أَعْتَقَ أَلْفَ نَسَمَة مِنْ کَدِّ یَدِه
امیرالمومنین هزار برده از دسترنج خود خرید وآزاد کرد.
✅️اینکه امیرالمومنین کنیزانی داشته،از جهت نفسانی و شهوانی نیست بلکه حضرت اینها را تربیت می کرد ومشکلاتشان را برطرف مینمود
اموال امیرالمومنین:
🔺نامه ۴۵ به عثمان بن حنیف است می فرماید: ُ
أَلَا وَ إِنَّ لِکُلِّ مَأْمُومٍ إِمَاماً یَقْتَدِی بِهِ وَ یَسْتَضِیءُ بِنُورِ عِلْمِهِ
آگاه باش که هر پیروی را پیشوایی است که باید به او اقتدا کند واز نور علم او روشنایی بگیرد.
أَلَا وَ إِنَّ إِمَامَکُمْ قَدِ اکْتَفَى مِنْ دُنْیَاهُ بِطِمْرَیْهِ وَ مِنْ طُعْمِهِ بِقُرْصَیْهِ
آگاه باش که امامو پیشوای شما از دنیای خود به دولباس کهنه ودو قرص نان اکتفا کرده است .
شما نمیتوانید مثل من باشید
وَ لَکِنْ أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سَدَاد
لیکن مرا به پارسایی و کوشیدن وتلاش و پاکدامنی و استواری یاری کنید.
✅️ برای عده ای جای سوال است که چطور ثروت هنگفت آنحضرت با این فقرقابل جمع است؟
_درآمدهای حضرت سه بخش داشت:
1. غنائم جنگی که بین رزمندگان تقسیم میشد. در طول تاریخ اسلام، امیر مومنان رزمنده بود و همیشه سهمی از این غنائم داشت.
2.خراجی که از فتوحات به دست می آمد و بین همه مسلمانان تقسیم میشد.و حضرت هم به عنوان یکی از مسلمانها از آن پول بهره مند میشد.
3. بخش عمده از سرمایه حضرت، سرمایه کار بود .کشاورزی و زحماتی که حضرت درطول حیات مخصوصا ۲۵ سال خانه نشینی متحمل شدند.
✅️شبهه مخالفان به ثروت حضرت:
_ابن ابی الحدید در ابتدای شرح نامه ۲۴میگوید:
قد عاتبت العثمانیَّة، و قالت: إنَّ أبا بکر مات و لم یخلّف دیناراً و لا درهماً،
عده از طرفداران عثمان،علی را سرزنش کردنه وگفتند:
و إنَّ علیّاً علیه السلام مات و خلَّف عَقاراً کثیراً- یَعنون نَخْلًا-
وقتی خلیفه اول از دنیا رفت حتی یک دینار ودرهم از خودش به جای نگذاشت در حالیکه وقتی علی از دنیا رفت سرمایه های فراوانی داشت. باغها و نخلستانهای فراوان، خانه های زیادی داشت.
قیل لهم: قد عَلِم کل أحد أنَّ علیّاً علیه السلام استخرَج عیوناً بکدِّ یده بالمدینة، و یَنْبُع و سُوَیْعة،
ابی الحدید میگوید: خیلی حرف ناروایی زدند. هر کسی میداند که علی (ع) با زحمت قنات میکَند،با زور بازو نخل غرس می کرد،آبیاری میکردتا نخل مثمری شود .
و أحْیَا بها مَواتا کثیراً،
وزمینهای بایر را احیاء کرد
ثُمَّ أخرَجها عن ملکه، و تَصدَّق بها على المسلمین،
وسپس از مالکیت خودش درآورده وآن را به مسلمانان بخشید.
و لم یمتْ و شیءٌ منها فی ملکه...
وهنگام وفات هیچ یک از آنها را در مالکیت خود نداشت...
خلیفه اول ودیگران را خیلی مبرا نکنید .تاریخ نوشته است وقتی که ابوبکرو دیگران از دنیا رفت چه ثروتی داشته است.از هر شهری که می گذشتند یک کاخ وقصری برای خود میساختند که هیچ گاه عمرشان کفاف نداد که به آنها سربزنند.
🔺بلاذری می گوید:
أَنَّهُ کَانَتْ غَلَّةُ عَلِیٍّ أَرْبَعِینَ أَلْفَ دِینَارٍ فَجَعَلَهَا صَدَقَةً وَ أَنَّهُ بَاعَ سَیْفَهُ وَ قَالَ لَوْ کَانَ عِنْدِی عَشَاءٌ مَا بِعْتُهُ.
محصول زمین علی علیه السلام چهل هزار دینار بود. آن را صدقه داد و شمشیرش را فروخت و گفت: اگر شامی برای شب داشتم آن را نمیفروختم.
امیر المومنین ثروتمند ترین و زاهدترین است.
🔺در کافی شریف روایت است که : قَسَمَ نَبِیُّ اللَّهِ ص الْفَیْءَ فَأَصَابَ عَلِیّاً ع أَرْضاً
پیامبر خدا «فئ»(غنیمت جنگى) را تقسیم نمود و یک قطعه زمین نصیب امیر مؤمنان صلوات الله علیهما شد.
فَاحْتَفَرَ فِیهَا عَیْناً فَخَرَجَ مَاءٌ یَنْبُعُ فِی السَّمَاءِ کَهَیْئَةِ عُنُقِ الْبَعِیرِ
حضرت در آن زمین چاهى حفر نمود. در این هنگام آبى از چاه خارج شد که مانند گردن شتر در آسمان فواره مىزد.
فَسَمَّاهَا یَنْبُعَ
حضرت آن را «یَنبُع» نامید.
فَجَاءَ الْبَشِیرُ یُبَشِّرُ
در این هنگام شخصى آمد و به حضرت تبریک و بشارت گفت.
فَقَالَ ع بَشِّرِ الْوَارِثَ هِیَ صَدَقَةٌ بَتَّةً بَتْلًا فِی حَجِیجِ بَیْتِ اللَّهِ وَ عَابِرِی سَبِیلِ اللَّهِ
فرمود: به وارث (کسانى که منفعت مىبرند) بشارت بده. این، وقفى کامل و بدون بازگشت است در راه حاجیان خانۀ خدا و مسافران راه خدا؛
لَا تُبَاعُ وَ لَا تُوهَبُ وَ لَا تُورَثُ
نه فروخته مىشود و نه هبه مىگردد و نه به ارث برده مىشود.
فَمَنْ بَاعَهَا أَوْ وَهَبَهَا فَعَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِینَ
پس هرکس آن را بفروشد یا هبه کند، لعنت خداوند و فرشتگان و مردم، همگى بر او باد!
لَا یَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهُ صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا.
خداوند هیچ توبه و جایگزینى از او قبول نمی کند.
درمستدرک الوسائل مرحوم نوری داریم:
قَالَ أَبُو نَیْزَرَ جَاءَنِی عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع وَ أَنَا أَقُومُ بِالضَّیْعَتَیْنِ عَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ وَ الْبُغَیْبِغَةِ إِلَى أَنْ قَالَ ثُمَّ أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ انْحَدَرَ فِی الْعَیْنِ فَجَعَلَ یَضْرِبُ وَ أَبْطَأَ عَلَیْهِ الْمَاءُ فَخَرَجَ
ابو نیزر مى گوید على بن ابى طالب نزد من آمد و سپس کلنگ را برداشت و داخل چاه رفت و شروع به کندن زمین کرد، اما مدتى گذشت و به آب نرسید.
أَخَذَ الْمِعْوَلَ وَ عَادَ إِلَى الْعَیْنِ فَاقْبَلَ یَضْرِبُ فِیهَا وَ جَعَلَ یُهَمْهِمُ فَانْثَالَتْ کَأَنَّهَا عُنُقُ جَزُورٍ
و دوباره کلنگ را برداشت و به درون چاه رفت و شروع به کندن کرد و زمزمه مى کرد. ناگهان آب مانند گردن شتر بیرون زد
فَخَرَجَ مُسْرِعاً وَ قَالَ أُشْهِدُ اللَّهَ أَنَّهَا صَدَقَةٌ عَلَیَّ بِدَوَاةٍ وَ صَحِیفَةٍ
على به سرعت بالا آمد و فرمود: خدا را گواه مى گیرم که این صدقه است. دوات و کاغذى برایم بیاور.
قَالَ فَعَجَّلْتُ بِهِمَا إِلَیْهِ فَکَتَبَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ هَذَا مَا تَصَدَّقَ بِهِ عَبْدُ اللَّهِ
و نوشت: «به نام خداوند بخشنده مهربان. بدین وسیله بنده خدا على امیر مؤمنان
تَصَدَّقَ بِالضَّیْعَتَیْنِ الْمَعْرُوفَتَیْنِ بِعَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ وَ الْبَغُیْبِغَةِ عَلَى فُقَرَاءِ أَهْلِ الْمَدِینَةِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ
دو مزرعه معروف به چشمه ابى نیزر و بغیبغه را براى تهیدستان مدینه و در راه ماندگان صدقه قرار داد
لِیَقِیَ اللَّهُ بِهِمَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ
تا به واسطه این دو [صدقه ]خداوند در روز قیامت چهره او را از گرماى آتش نگه دارد؛ نه فروختنى هستند و نه بخشیدنى
لَا تُبَاعَا وَ لَا تُوهَبَا حَتَّى یَرِثَهُمَا اللَّهُ وَ هُوَ خَیْرُ الْوَارِثِینَ
نه فروختنى هستند و نه بخشیدنى تا اینکه خداوند آنها را به ارث برد و او بهترین وارثان است.
إِلَّا أَنْ یَحْتَاجَ إِلَیْهِمَا الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ فَهُمَا طِلْقٌ لَهُمَا وَ لَیْسَ لِأَحَدٍ غَیْرِهِمَا
مگر اینکه حسن و حسین به آنها احتیاج پیدا کنند که در این صورت در اختیار آنان مى باشد و جز این دو، براى کس دیگرى نمى باشد.
قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ هِشَامٍ فَرَکِبَ الْحُسَیْنَ ع دَیْنٌ فَحَمَلَ إِلَیْهِ مُعَاوِیَةُ بِعَیْنِ أَبِی نَیْزَرَ مِائَتَیْ أَلْفِ دِینَارٍ فَأَبَى أَنْ یَبِیعَ
محمّد بن هشام مى گوید: حسین علیه السلام قرضى داشت و معاویه دویست هزار دینار براى او فرستاد تا چشمه آب نیزر را به او بفروشد، اما حسین از فروختن آن امتناع ورزید
وَ قَالَ إِنَّمَا تَصَدَّقَ بِهَا أَبِی لِیَقِیَ اللَّهُ بِهَا وَجْهَهُ حَرَّ النَّارِ وَ لَسْتُ بَائِعَهُمَا بِشَیْءٍ.
اما حسین از فروختن آن امتناع ورزید و فرمود: آن را پدرم صدقه قرار داده است تا بدان وسیله خداوند چهره او را از گرماى آتش نگه دارد و من آن را به هیچ قیمتى نمى فروشم.
قُتِلَ عَلِىٌّ وَلا مالَ احْتَجَبَهُ وَلا دُنْیا أَصابَها علی به شهادت رسید در حالى که نه مالى اندوخته بودکه اورا از خدا باز دارد و نه مواهب دنیوى براى خود فراهم ساخته بودکه دست وپای علی راببندد.
[در ذیل این نامه سید رضی توضیح میدهد که این جمله حضرت چقدر عجیب از جهت فصاحت وبلاغت است.
حضرت فرمود : نه تنها حق نداریدنخلها را بفروشید، حتی حق ندارید نخلهای کوچک،جوانه های نخل را هم بفروشید. باید بمانند. " وَدِیَّه" حتی یک نخل کوچک نفروشید تا اینکه تمام این نخلستان از نخل پر شود. " تُشکِلَ" مثل هم شود و جا خالی نداشته باشد و زمین از نخل مسطح شود و تمام زمین نخلستان شود. ]