بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۲/۲/۱۵ - ۱۴ شوال
💢 خطبه ۲۴۱ 💢 کتاب فیض الاسلام۲۱۱
🔵و من کلام له (علیه السلام) یحُثُّ بِه أصحابَه على الجهاد: در این خطبه امیرالمومنین یاران را به جهاد و مبارزه با دشمن فرا می خوانند [ یحُثُّ ] خطبه در روزهای پایانی جنگ صفین از امیر المومنین صادر شد.
در کتاب تمام نهج البلاغه، هم در بحار مرحوم مجلسی و هم در سایر کتب این جریان آمده: ابن عباس نقل میکند من با یادآوری عظمت امیر المؤمنین در جنگ صفین، نزد خودم بیان داشتم: عقمت النساء ان یأتین بمثل علی بن ابی طالب (علیه السّلام) ، زنان از اینکه شجاعی مثل علی بن ابی طالب به دنیا بیاورند ناتوانند. علی بن ابی طالب یگانه دهر است لَرَأَیْتُهُ یَوْماً وَ نَحْنُ مَعَهُ بِصِفِّینَ وَ عَلَى رَأْسِهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ در جریان صفین امیر المومنین را دیدم در حالی که عمامه سیاهی به سر داشتند، مشغول دیدار توانمندی های نظامی سپاهشان بودند(سان دیدن).
حضرت هر گوشه از سپاه میایستادند با سربازان سخن میگفتند آنها را دلداری ، و به آنها وعده پیروزی میدادند. تا اینکه به آن بخش از لشکر که من هم در آن حضور داشتم رسید. حضرت مشغول صحبت با ما بود که ناگهان متوجه آمدن لشکری (لشکر سفید معاویه که شامل دههزار سرباز با اسبهای سفید بودند) به سمت خودمان شدیم.
با نزدیک شدن این لشکر لرزه بر اندام یاران امیر المومنین افتاد به نحوی که برخی از یاران از ترس همدیگر را در آغوش گرفته بودند و می لرزیدند.
در این هنگام حضرت فرمود: فِیمَ اَلنَّخَعُ وَ اَلْخَنَعُ یَا أَهْلَ اَلْعِرَاقِ... ای اهل عراق، شما را چه شده چرا میلرزید؟ چرا نخاع شما از کار افتاد(فلج شدید) و اینگونه میلرزید؟ برخیزید و شجاعانه مبارزه کنید. حضرت بعد از بیان چند جمله فرمودند: هَا أَنَا شَادٌّ فَشُدُّوا بِسْمِ اَللَّهِ.... من کمربندم را برای مبارزه با اینها محکم بسته ام شما هم به اسم خدا برای مبارزه با انها کمربندها را محکم کنید و آماده رزم شوید. و بعد از بیان چند جمله دیگر به این بخش از متن خطبه که در نهجالبلاغه آمده میرسیم:
💠وَ اللَّهُ مُسْتَأْدِیکُمْ شُکْرَهُ، خدا ی متعال از شما خواسته که شکرش را به جا آورید (بر شماواجب کرده) [مُسْتَأْدِیکُمْ]
این کلام حضرت یک معنای کلی دارد و آن این است که انسان در هر جا که باشد باید شکر خدا را به جای آورد، ولی قبلا هم ذکر شد در کلام اهل بیت هرجا سخن از تقوا یا شکر به میان میآید مصداق ان نیز میآید؛
در ادامه کلام حضرت در این خطبه هم مصداق شکر حکومت حضرت بیان شده. حکومت امیرالمؤمنین نعمت بزرگی که شکرش واجب است و باید به این نکته هم توجه داشت شکر حکومت اسلامی به بر زبان آوردن حمد الهی نیست بلکه باید در عمل و با مجاهدت و همت شکر آن را به جای آورد.
امروزه باید بر حکومت اسلامی که بر کشورمان حاکم است در عمل، خداوند را شکر کنیم چرا که اگراین حکومت نبود، ما هم نمیتوانستیم با این فراق بال در کلاس نهجالبلاغه شرکت کنیم و...
صاحب کتاب ریاض که جزء فقهای به نام شیعه هست در کتاب خود اینچنین مینویسد: من وقتی میخواهم ریاض بنویسم با حمله دشمن مواجه میشوم به همین جهت زن و فرزندانم را به بیابانهای اطراف کوفه میفرستم، یک بچه شیرخوار دارم که این بچه را در آغوش میگیرم و با وجود این که در کاهدان زیر کاه ها مخفی شدهایم ساعتی که دشمن آمده و با نیزه در این کاه میزند تا ما را بیابد این بچه گریه نمیکند و این نیزه ها به ما اصابت نمیکند. و الان که من مشغول نوشتن ریاض هستم زیر کاه پنهان شدهام.
الان به برکت حکومت اسلامی ما آزادانه در مراسمات مذهبی، دوره های عقیدتی و اسلامی و سفرهای زیارتی شرکت میکنیم بدون اینکه امری موجب تهدید ما شود.
💠وَ مُوَرِّثُکُمْ أَمْرَهُ، خدا را شکر کنید چرا که حکومت اسلامی را برای شما به میراث گذاشت و به شما سپرد. امر در نهج البلاغه معنایی دارد وقتی حضرت میفرمایند: «أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ» منظور رعایت نظم در انجام به موقع کارهای شخصی یا نظم در چینش اشیاء و وسایل مورد استفاده نیست بلکه در همه جای نهجالبلاغه منظور از واژه امر حکومت است. در اینجا هم منظور حکومت اسلامی است که باید به خاطر این نعمت وسیع شکری در خور به جای آورد و آن شکر جز در عمل نباید باشد.
💠وَ مُمْهِلُکُمْ فِی مِضْمَارٍ مَحْدُودٍ [مَمْدُودٍ] لِتَتَنَازَعُوا سَبَقَهُ؛ خداوند متعال به شما در یک زمان و دورهی [مِضْمَار] محدود(جهت تمرین و آماده سازی) فرصت داد تا برای بهشت[سَبَقَهُ] بایکدیگر بجنگید و رقابت کنید.
در مسابقات اسب سواری دوره محدود چهل روزه ای هست که اسب را در آن زمان برای شرکت در مسابقات و میدان رقابت تیمار میکنند وتمرین میدهند که به آن مدت زمان و مکان برگزاری این دوره مضمار میگویند.
سبقه جایزه ای است که در پایان مسابقه به برنده داده میشود و در نهجالبلاغه به معنای بهشت است. خداوند در قرآن میفرمایند: لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ خداوند را شاکر باشید تا خداوند آن نعمت را برایتان زیاد کند. باید برای هر نعمت خدا ، شکر مخصوص به جا آورد .
خداوند از ما خواسته در این میدان محدود برای به دست آوردن جایزه که همان بهشت است با یکدیگر رقابت کنیم و از هم سبقت بگیریم. برای رسیدن به بهشت که جایزه این رقابت است باید دوره آمادگی را گذراند و آمادگی ما جز با شکر نعمت به دست نمیآید.
حال که نعمت حکومت اسلامی را به ما داد باید برای نگه داشتن آن تلاش و آمادگی در خود ایجاد کنیم . چرا که بهشت را به کسی به رایگان نمیدهند و این آمادگی جز با شکر عملی و متناسب با این نعمت بزرگ به دست نمیآید.
💠فَشُدُّوا عُقَدَ الْمَآزِرِ، گره های[عُقَدَ] لباسها را محکم کنید. [فَشُدُّوا] به تعبیر امروزی کمربند هارا محکم ببندید، شالتان را به کمر ببندید و با بسم الله اقدام کنید و حرکت نمایید. در این مسیر اراده همت و جزم از شما خواسته شده است.
✳️ در حکمت441 نهج البلاغه آمده است: الْوِلَایَاتُ، مَضَامِیرُ الرِّجَال. حکومت ها و مسئولیت ها میدان سنجش مردان است. در این میدان مسابقات هست که انسان سنجیده میشود پس باید در مسابقه شکر حکومت، تمام تلاش خود را کرد تا با موفقیت گذراند.
💠وَ اطْوُوا فُضُولَ الْخَوَاصِرِ؛ ((اطْوُوا به معنای پیچیدن است فضول به معنای اضافه است خواصر به معنای پهلو وهم دامن است))
معنای اول؛ حالا که قصد دارید در مسابقه و میدان عمل وارد شوید اضافه پهلو های کمر را بتراشید. (کم بخورید و زیاد تلاش کنید)
معنای دوم؛ دامنتان را بالا بزنید و کمر همت ببندید تا ادای شکر حکومت اسلامی را به جا بیاورید. در غیر این صورت و با روزمرگی گذراندن کاری نکرده ایم.
امام علی علیه السلام میفرمایند: مَنْ یَبِع یَرْبَح هر که جانش را بفروشد سود کرده اینجا میدانی است که هر که جانش را بفروشد سود کرده است. باید آنقدر تلاش کرد تا به شهدا رسید.
امام در میدان صفین این حرف را میزنند به این معنی که صرف حضور در جهاد کافی نیست بلکه باید ایثار کرد همانطور که صرف قبول حکومت فایده ای ندارد بلکه باید در این راه همت و جهاد کرد و...
✳️ پیامبر میفرمایند: ألا وإن خضاب النساء الحناء، وخضاب الرجال الدماء خضاب زنان با حناست، و خضاب مردان با خونشان است. میدان، میدان سختی و مبارزه است و هر میدانی برای خود شرایطی دارد یک روز میدان در فضای مجازی است یک روز در فضای حقیقی. که میطلبد متناسب با میدان مبارزه کرد. تاکید بر کمر بستن و آماده مسابقه شدن هم به همین معنا است که باید متناسب موقعیت جنگید.
در باب چابکی و کم خوراکی و کم خوابی هم روایت بسیار است : شخص بی ادبی از امیر المومنین سوال کرد شما اینقدر کم خوراکی چطور جلوی پهلوانان دوام می آوری حضرت در پاسخ خود را درخت بیابانی توصیف کرد که کم آب میخورد ولی چوب مستحکمی دارد باید در قبال نعمت های الهی کم خوابید و بیشتر تلاش کرد.
💠 و لا تَجتَمِعُ عَزیمَةٌ و وَلیمَةٌ ، عزم و تصمیم [براى رسیدن به کمالات و مقامات عالى] با سور چرانى و راحت طلبى[ولیمه] سازگار نیست.
💠ما أنقَضَ النَّومَ لِعَزائمِ الیَومِ ، چه بسیار خوابهاى شبانگاهى که تصمیمات [عزائم]روز را بر هم زده چه خواب هایی که عزم و اراده صبح را از بین برد. صبح اراده میکند تا تلاش کند و عبادت کند ولی با خوابیدن همه از یاد میرود
💠 و أمحى الظُّلمَ لِتَذاکیرِ الهِمَمِ و چه بسیار تاریکیهایى که یاد همّتهاى بلند را از خاطره ها زدوده است! چه شبهایی که موجب میشود یاد آوری امور مهم به فراموشی سپرده شود.
برای رسیدن به عزم باید همه چز را کنار گذاشت و فقط تمرکز کرد باید دل را آماده کرد تا به هدف رسید تا عزم جزم شود. باید مراقب خواب و بیداری بود که مبادا عزم و اراده شخص را از بین ببرد.
تاکید رهبری بر اینکه فضای مجازی با فضا سازی و فرافکنی موجب غفلت از امور مهم و رسیدگی به امور بی فایده و یا بیاهمیت نشود. خواب طولانی و بد خوابی از عواملی است که اولویتها را از بین میبرد.
روایت از امیر المؤمنین علی علیه السلام اإذا أرادَ اللّه ُ سُبحانَهُ صَلاحَ عَبدٍ ألهَمَهُ قِلَّةَ الکَلامِ وَ قِلَّةَ الطَّعامِ وَ قِلَّةَ المَنامِ؛ هرگاه خداوند صلاح بنده اى را بخواهد ، کم گویى ، کم خورى و کم خوابى را در دلش مى اندازد. (به او الهام میکند) در میدان مبارزه خواب است که انسان.را میبرد ، نه این که شخص خواب را مدیریت کند در حالی که باید بر عکس باشد.
بهترین زمان برای خوابیدن: متاسفانه خواب ما بهم خورده وتا نیمه شب بیداریم و از طرفی تا 12 ظهر میخوابیم البته در روایات تاکید شده که بعد از نماز عشاء بخوابید تا برای نماز صبح برخیزید و دیگر نخوابید تا قبل از ظهر و هنگام قیلوله استراحتی داشته باشید. در این صورت زمان بسیاری خواهد داشت تا سر حال و با نشاط به کارهایتان برسید.
انسان نباید با رختخوابش به قدری انس بگیرد که اگر جا بجا شد خوابش به هم بریزد و نتواند از پس کارها بر بیاید و خمودگی برایش حاصل شود.
✳️در نامه 11 نهج البلاغه به این نکته اشاره شده : وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً. خواب را نباید بنوشی تا تمام شود یا باید در حد غرغره گلو باشد یا مانند مزه کردن آب.
علما با کم خوابی و ۱۸ ساعت مطالعه در روز به مقامات علمی رسیده اند از جمله آیت الله جوادی و دیگر علما.
جهاد اکبر مبارزه با نفس است چرا که هم وسعت در زمان دارد هم مکان از روزی که به دنیا میآییم تا زمان مرگ در همه جا در حال مبارزه با نفس هستیم مبارزه با نفس کم خوابی سحر خیزی میخواهد.
حضرت در نامه 38 به مردم مصر در رابطه با مالک اشتر مینویسد: أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اَللَّهِ لاَ یَنَامُ أَیَّامَ اَلْخَوْفِ من بندهاى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که در روزهاى بیم نمیخوابد وَ لاَ یَنْکُلُ عَنِ اَلْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ اَلرَّوْعِ و در ساعتهاى ترس از دشمن غقب نشینی نمیکند. أَشَدَّ عَلَى اَلْفُجَّارِ مِنْ حَرِیقِ اَلنَّارِ نسبت به بدکاران، از آتش سوزان تندتر است. وَ هُوَ مَالِکُ بْنُ اَلْحَارِثِ أَخُو مَذْحِجٍ او مالک پسر حارث مذحجى است.
اللهم الحقنا بالصالحین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۲/۲/۱۵ - ۱۴ شوال
💢 خطبه ۲۴۱ 💢
کتاب فیض الاسلام۲۱۱
🔵و من کلام له (علیه السلام) یحُثُّ بِه أصحابَه على الجهاد:
در این خطبه امیرالمومنین یاران را به جهاد و مبارزه با دشمن فرا می خوانند [ یحُثُّ ] خطبه در روزهای پایانی جنگ صفین از امیر المومنین صادر شد.
در کتاب تمام نهج البلاغه، هم در بحار مرحوم مجلسی و هم در سایر کتب این جریان آمده:
ابن عباس نقل میکند من با یادآوری عظمت امیر المؤمنین در جنگ صفین، نزد خودم بیان داشتم:
عقمت النساء ان یأتین بمثل علی بن ابی طالب (علیه السّلام) ،
زنان از اینکه شجاعی مثل علی بن ابی طالب به دنیا بیاورند ناتوانند. علی بن ابی طالب یگانه دهر است
لَرَأَیْتُهُ یَوْماً وَ نَحْنُ مَعَهُ بِصِفِّینَ وَ عَلَى رَأْسِهِ عِمَامَةٌ سَوْدَاءُ
در جریان صفین امیر المومنین را دیدم در حالی که عمامه سیاهی به سر داشتند، مشغول دیدار توانمندی های نظامی سپاهشان بودند(سان دیدن).
حضرت هر گوشه از سپاه میایستادند با سربازان سخن میگفتند آنها را دلداری ، و به آنها وعده پیروزی میدادند. تا اینکه به آن بخش از لشکر که من هم در آن حضور داشتم رسید.
حضرت مشغول صحبت با ما بود که ناگهان متوجه آمدن لشکری (لشکر سفید معاویه که شامل دههزار سرباز با اسبهای سفید بودند) به سمت خودمان شدیم.
با نزدیک شدن این لشکر لرزه بر اندام یاران امیر المومنین افتاد به نحوی که برخی از یاران از ترس همدیگر را در آغوش گرفته بودند و می لرزیدند.
در این هنگام حضرت فرمود:
فِیمَ اَلنَّخَعُ وَ اَلْخَنَعُ یَا أَهْلَ اَلْعِرَاقِ...
ای اهل عراق، شما را چه شده چرا میلرزید؟
چرا نخاع شما از کار افتاد(فلج شدید) و اینگونه میلرزید؟
برخیزید و شجاعانه مبارزه کنید.
حضرت بعد از بیان چند جمله فرمودند:
هَا أَنَا شَادٌّ فَشُدُّوا بِسْمِ اَللَّهِ....
من کمربندم را برای مبارزه با اینها محکم بسته ام شما هم به اسم خدا برای مبارزه با انها کمربندها را محکم کنید و آماده رزم شوید.
و بعد از بیان چند جمله دیگر به این بخش از متن خطبه که در نهجالبلاغه آمده میرسیم:
💠وَ اللَّهُ مُسْتَأْدِیکُمْ شُکْرَهُ،
خدا ی متعال از شما خواسته که شکرش را به جا آورید (بر شماواجب کرده) [مُسْتَأْدِیکُمْ]
این کلام حضرت یک معنای کلی دارد و آن این است که انسان در هر جا که باشد باید شکر خدا را به جای آورد، ولی قبلا هم ذکر شد در کلام اهل بیت هرجا سخن از تقوا یا شکر به میان میآید مصداق ان نیز میآید؛
در ادامه کلام حضرت در این خطبه هم مصداق شکر حکومت حضرت بیان شده.
حکومت امیرالمؤمنین نعمت بزرگی که شکرش واجب است و باید به این نکته هم توجه داشت شکر حکومت اسلامی به بر زبان آوردن حمد الهی نیست بلکه باید در عمل و با مجاهدت و همت شکر آن را به جای آورد.
امروزه باید بر حکومت اسلامی که بر کشورمان حاکم است در عمل، خداوند را شکر کنیم چرا که اگراین حکومت نبود، ما هم نمیتوانستیم با این فراق بال در کلاس نهجالبلاغه شرکت کنیم و...
صاحب کتاب ریاض که جزء فقهای به نام شیعه هست در کتاب خود اینچنین مینویسد: من وقتی میخواهم ریاض بنویسم با حمله دشمن مواجه میشوم به همین جهت زن و فرزندانم را به بیابانهای اطراف کوفه میفرستم، یک بچه شیرخوار دارم که این بچه را در آغوش میگیرم و با وجود این که در کاهدان زیر کاه ها مخفی شدهایم ساعتی که دشمن آمده و با نیزه در این کاه میزند تا ما را بیابد این بچه گریه نمیکند و این نیزه ها به ما اصابت نمیکند. و الان که من مشغول نوشتن ریاض هستم زیر کاه پنهان شدهام.
الان به برکت حکومت اسلامی ما آزادانه در مراسمات مذهبی، دوره های عقیدتی و اسلامی و سفرهای زیارتی شرکت میکنیم بدون اینکه امری موجب تهدید ما شود.
💠وَ مُوَرِّثُکُمْ أَمْرَهُ،
خدا را شکر کنید چرا که حکومت اسلامی را برای شما به میراث گذاشت و به شما سپرد.
امر در نهج البلاغه معنایی دارد وقتی حضرت میفرمایند:
«أُوصِیکُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُمْ» منظور رعایت نظم در انجام به موقع کارهای شخصی یا نظم در چینش اشیاء و وسایل مورد استفاده نیست بلکه در همه جای نهجالبلاغه منظور از واژه امر حکومت است.
در اینجا هم منظور حکومت اسلامی است که باید به خاطر این نعمت وسیع شکری در خور به جای آورد و آن شکر جز در عمل نباید باشد.
💠وَ مُمْهِلُکُمْ فِی مِضْمَارٍ مَحْدُودٍ [مَمْدُودٍ] لِتَتَنَازَعُوا سَبَقَهُ؛
خداوند متعال به شما در یک زمان و دورهی [مِضْمَار] محدود(جهت تمرین و آماده سازی) فرصت داد تا برای بهشت[سَبَقَهُ] بایکدیگر بجنگید و رقابت کنید.
در مسابقات اسب سواری دوره محدود چهل روزه ای هست که اسب را در آن زمان برای شرکت در مسابقات و میدان رقابت تیمار میکنند وتمرین میدهند که به آن مدت زمان و مکان برگزاری این دوره مضمار میگویند.
سبقه جایزه ای است که در پایان مسابقه به برنده داده میشود و در نهجالبلاغه به معنای بهشت است.
خداوند در قرآن میفرمایند:
لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ
خداوند را شاکر باشید تا خداوند آن نعمت را برایتان زیاد کند.
باید برای هر نعمت خدا ، شکر مخصوص به جا آورد .
خداوند از ما خواسته در این میدان محدود برای به دست آوردن جایزه که همان بهشت است با یکدیگر رقابت کنیم و از هم سبقت بگیریم.
برای رسیدن به بهشت که جایزه این رقابت است باید دوره آمادگی را گذراند و آمادگی ما جز با شکر نعمت به دست نمیآید.
حال که نعمت حکومت اسلامی را به ما داد باید برای نگه داشتن آن تلاش و آمادگی در خود ایجاد کنیم . چرا که بهشت را به کسی به رایگان نمیدهند و این آمادگی جز با شکر عملی و متناسب با این نعمت بزرگ به دست نمیآید.
💠فَشُدُّوا عُقَدَ الْمَآزِرِ،
گره های[عُقَدَ] لباسها را محکم کنید. [فَشُدُّوا]
به تعبیر امروزی کمربند هارا محکم ببندید، شالتان را به کمر ببندید و با بسم الله اقدام کنید و حرکت نمایید.
در این مسیر اراده همت و جزم از شما خواسته شده است.
✳️ در حکمت441 نهج البلاغه آمده است:
الْوِلَایَاتُ، مَضَامِیرُ الرِّجَال.
حکومت ها و مسئولیت ها میدان سنجش مردان است.
در این میدان مسابقات هست که انسان سنجیده میشود پس باید در مسابقه شکر حکومت، تمام تلاش خود را کرد تا با موفقیت گذراند.
💠وَ اطْوُوا فُضُولَ الْخَوَاصِرِ؛
((اطْوُوا به معنای پیچیدن است
فضول به معنای اضافه است
خواصر به معنای پهلو وهم دامن است))
معنای اول؛ حالا که قصد دارید در مسابقه و میدان عمل وارد شوید اضافه پهلو های کمر را بتراشید.
(کم بخورید و زیاد تلاش کنید)
معنای دوم؛ دامنتان را بالا بزنید و کمر همت ببندید تا ادای شکر حکومت اسلامی را به جا بیاورید.
در غیر این صورت و با روزمرگی گذراندن کاری نکرده ایم.
امام علی علیه السلام میفرمایند:
مَنْ یَبِع یَرْبَح
هر که جانش را بفروشد سود کرده
اینجا میدانی است که هر که جانش را بفروشد سود کرده است.
باید آنقدر تلاش کرد تا به شهدا رسید.
امام در میدان صفین این حرف را میزنند به این معنی که صرف حضور در جهاد کافی نیست بلکه باید ایثار کرد همانطور که صرف قبول حکومت فایده ای ندارد بلکه باید در این راه همت و جهاد کرد و...
✳️ پیامبر میفرمایند:
ألا وإن خضاب النساء الحناء، وخضاب الرجال الدماء
خضاب زنان با حناست، و خضاب مردان با خونشان است.
میدان، میدان سختی و مبارزه است و هر میدانی برای خود شرایطی دارد یک روز میدان در فضای مجازی است یک روز در فضای حقیقی. که میطلبد متناسب با میدان مبارزه کرد.
تاکید بر کمر بستن و آماده مسابقه شدن هم به همین معنا است که باید متناسب موقعیت جنگید.
در باب چابکی و کم خوراکی و کم خوابی هم روایت بسیار است :
شخص بی ادبی از امیر المومنین سوال کرد شما اینقدر کم خوراکی چطور جلوی پهلوانان دوام می آوری حضرت در پاسخ خود را درخت بیابانی توصیف کرد
که کم آب میخورد ولی چوب مستحکمی دارد باید در قبال نعمت های الهی کم خوابید و بیشتر تلاش کرد.
💠 و لا تَجتَمِعُ عَزیمَةٌ و وَلیمَةٌ ،
عزم و تصمیم [براى رسیدن به کمالات و مقامات عالى] با سور چرانى و راحت طلبى[ولیمه] سازگار نیست.
💠ما أنقَضَ النَّومَ لِعَزائمِ الیَومِ ،
چه بسیار خوابهاى شبانگاهى که تصمیمات [عزائم]روز را بر هم زده
چه خواب هایی که عزم و اراده صبح را از بین برد.
صبح اراده میکند تا تلاش کند و عبادت کند ولی با خوابیدن همه از یاد میرود
💠 و أمحى الظُّلمَ لِتَذاکیرِ الهِمَمِ
و چه بسیار تاریکیهایى که یاد همّتهاى بلند را از خاطره ها زدوده است!
چه شبهایی که موجب میشود یاد آوری امور مهم به فراموشی سپرده شود.
برای رسیدن به عزم باید همه چز را کنار گذاشت و فقط تمرکز کرد باید دل را آماده کرد تا به هدف رسید تا عزم جزم شود.
باید مراقب خواب و بیداری بود که مبادا عزم و اراده شخص را از بین ببرد.
تاکید رهبری بر اینکه فضای مجازی با فضا سازی و فرافکنی موجب غفلت از امور مهم و رسیدگی به امور بی فایده و یا بیاهمیت نشود.
خواب طولانی و بد خوابی از عواملی است که اولویتها را از بین میبرد.
روایت از امیر المؤمنین علی علیه السلام اإذا أرادَ اللّه ُ سُبحانَهُ صَلاحَ عَبدٍ ألهَمَهُ قِلَّةَ الکَلامِ وَ قِلَّةَ الطَّعامِ وَ قِلَّةَ المَنامِ؛
هرگاه خداوند صلاح بنده اى را بخواهد ، کم گویى ، کم خورى و کم خوابى را در دلش مى اندازد. (به او الهام میکند)
در میدان مبارزه خواب است که انسان.را میبرد ، نه این که شخص خواب را مدیریت کند در حالی که باید بر عکس باشد.
بهترین زمان برای خوابیدن:
متاسفانه خواب ما بهم خورده وتا نیمه شب بیداریم و از طرفی تا 12 ظهر میخوابیم البته در روایات تاکید شده که بعد از نماز عشاء بخوابید تا برای نماز صبح برخیزید و دیگر نخوابید تا قبل از ظهر و هنگام قیلوله استراحتی داشته باشید.
در این صورت زمان بسیاری خواهد داشت تا سر حال و با نشاط به کارهایتان برسید.
انسان نباید با رختخوابش به قدری انس بگیرد که اگر جا بجا شد خوابش به هم بریزد و نتواند از پس کارها بر بیاید و خمودگی برایش حاصل شود.
✳️در نامه 11 نهج البلاغه به این نکته اشاره شده :
وَ لَا تَذُوقُوا النَّوْمَ إِلَّا غِرَاراً أَوْ مَضْمَضَةً.
خواب را نباید بنوشی تا تمام شود یا باید در حد غرغره گلو باشد یا مانند مزه کردن آب.
علما با کم خوابی و ۱۸ ساعت مطالعه در روز به مقامات علمی رسیده اند از جمله آیت الله جوادی و دیگر علما.
جهاد اکبر مبارزه با نفس است چرا که هم وسعت در زمان دارد هم مکان
از روزی که به دنیا میآییم تا زمان مرگ در همه جا در حال مبارزه با نفس هستیم
مبارزه با نفس کم خوابی سحر خیزی میخواهد.
حضرت در نامه 38 به مردم مصر در رابطه با مالک اشتر مینویسد:
أَمَّا بَعْدُ فَقَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ عَبْداً مِنْ عِبَادِ اَللَّهِ لاَ یَنَامُ أَیَّامَ اَلْخَوْفِ
من بندهاى از بندگان خدا را به سوى شما فرستادم که در روزهاى بیم نمیخوابد
وَ لاَ یَنْکُلُ عَنِ اَلْأَعْدَاءِ سَاعَاتِ اَلرَّوْعِ
و در ساعتهاى ترس از دشمن غقب نشینی نمیکند.
أَشَدَّ عَلَى اَلْفُجَّارِ مِنْ حَرِیقِ اَلنَّارِ
نسبت به بدکاران، از آتش سوزان تندتر است.
وَ هُوَ مَالِکُ بْنُ اَلْحَارِثِ أَخُو مَذْحِجٍ
او مالک پسر حارث مذحجى است.
اللهم الحقنا بالصالحین