بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۱/۱۲/۲۳ - ۲۱شعبان
💢 خطبه ۲۱۵ 💢 کتاب فیض الاسلام۲۰۶
این خطبه از ادعیه های امیرالمومنین است.سید رضی نهج البلاغه را در سه بخش خطبه ها، نامه ها و حکمت ها تقسیم بندی کرده ولی این بخش اگر چه در ضمن خطبه ها آمده ولی جز ادعیه است مثل دعای کمیل.
♦ومِن دُعاءِ کانَ یَدعُو بهِ علیه السلام کثیراً امیرالمومنین فراوان این دعا را میخواند یعنی در بعضی از موقعیت های مختلف جا دارد که ما هم این دعا را حفظ کنیم و در جاهای مختلف بخوانیم
♦الحمدُللهِ الذَی لَم یُصبِح بِی مَیّتاً ولا سَقِیماً حمد مختص خدایی ست که شب مرا صبح نکرد که مرده باشم یا بیمار[سقیم] باشم . الحمدلله صبح که از خواب برخاستیم در حالی که مرده ، مریض و زمینگیر نیستیم شکر خدا بیماری عارض نشده منظور هم سلامتی جسم است و هم سلامتی روح.
♦ولا مَضروبَاً علیَ عُروقِی بِسوءِِ الحمدالله که خدا سوء برعروق من نزده است. در بحث دعا، دعا به معنای طلب شرایط مطلوب ،خدا را می خوانیم که ما به شرایط مطلوب برسیم مطلوب ما در قالب دعا گفته می شود. صرف دعا کردن نتیجه را حاصل نمی کند دعا باید همراه با عمل باشد دعا میکنیم مریض نباشیم باید غذای فاسد هم نخوریم، شراب نخوریم. اصل اول دعا یعنی طلب وضعیت مطلوب .اصل دوم حرکت نیاز است. (از تو حرکت از من برکت)
✳️حضرت علی در حکمت ۳۳۷ فرمود: 《اَلدّاعِی بِلا عَمَل کاَلرّامِی بِلا وَتَر》کسی که دعا کند ولی در مسیر دعا حرکت نکند مثل تیراندازی است که تیر ندارد . اولا)ً دعاباید عالمانه باشد. دوما) این مسیر باید هموار باشد تا به دعا و آرزوی که داشتیم برسیم. خدا را شکر که صبح کردم در حالیکه میت نیستم میت در اینجا به معنی هم مرگ ظاهری است و هم مرگ قلب و روح هر روز که بیدار می شویم و می بینیم که مومن و مسلمانیم شکر وحمد دارد شکر خدا که روح وقلب من میت نیست افراد بسیاری هستند که زنده اند در حالی که روح آنها مرده است .
حضرت در نهج البلاغه در دو بخش صحبت از مرگ احیا میکند. یعنی کسی که درمیان زندگانست ولی مرده است.
در خطبه ۸۷ از عالمان ظاهر نما صحبت شده هر گناه و خلافی را می کنند. ظاهرا عالمند《لایَعرفُ باب الهدی فیتبعه ولا باب العمی فیصد عنه فذلک میت الاحیاء》 نه میداند باب هدایت کجاست تا برود ! و نه میداند مسیر ضلالت کجاست تا آنجا را ترک کند ! مرده ای در بین زندگان است.
در حکمت ۳۷۴ آمده: عده ای گناه را می بینند و تمام وجود اذیت می شود عده ای گناه را می بینند با قلب ناراحت میشوند و شاید با دست و پا مرتکب شوند. عده ای گناه را مرتکب می شوند و از گناه هیچ ناراحتی ندارد . فرمود (فذلِکُ مَیِتُ الاَحیاءِ) این نشانه مرگ روح و قلب است چطور با این همه گناه احساس ناراحتی نمی شود.
مردن دو معنی دارد هم مرگ ظاهری و هم مرگ روح شکر خدا بیدار شدیم در حالی که بیماری بر ما عارض نشد بیماری هم بیماری جسم و بیماری روح است.
✳️ امام باقر فرمود 《تَقولُ ثلاثَ مرّاتِِ اِذا نَظَرتَ اَلیَ مُبتلاءِ مِن غیرِ اُن تُسمِعَهُ》هرگاه کسی را دیدید که مریض بود سه مرتبه آرام در دل خود بگویید《الحمدُلِلهِ الذَّی عافانِی مِمَّاابتَلاکَ بهِ ولَو شاءَ فَعَل》 خداراشکر مبتلا به بیماری نشدم خدا اگر میخواست میتوانست فقر و بیماری را برایم بیاورد حضرت فرمود بلندنگو که طرف مقابل بشنود و ناراحت شود. ولی اگر فقر و گرفتاری دیگران را دیدی خدارو شکر کن .
درس امیرالمومنین، اگر سالم هستید الحمدالله اگر بیماری دیدید الحمدالله اگر بیمار شدید الحمدالله در هر حالتی ذکر وشکر خدا را باید داشته باشید
♦ولا مضروباً عَلی عُروقِی بِسُوءِِ الحمدالله صبح از خواب بیدار شدم در حالی که زده نشده بر عروق من سوء. این جمله سه معنا دارد: ۱- عروقی بسوء یک اصطلاح است عرب به بیماری مشمئز کننده بیماری سوء می گوید مثل پیسی . ۲-بعضی گویند: منظور از عروق یعنی جوارح انسان .عروق در لغت به معنی رگ و اعصاب است چون رگها و اعصاب سراسر بدن را گرفتهاند من بیدار شدم در حالی که هیچ بیماری در اعضا و جوارحم نبود. ۳-عروق به معنی مویرگ ، رگهاو اعصاب داخل بدن .خداراشکر بیدار شدم اعصاب آرامش دارد
دعایی برای رفع بی خوابی و سر درد:
روایت در بحار ج ۸۳ص ۲۱۳ فلاح السائل صفحه ۲۸۴ أَنَّ فَاطِمَةَ ع شَکَتْ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْأَرَقَ فَقَالَ قُولِی یَا بُنَیَّةِ حضرت زهرا از بیخوابی و سر درد به پیامبر شکایت کرد، پیامبر فرموداین دعارا بخوان یَا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجَائِعَةِ اى سیرکننده شکمهاى گرسنه، وَ یَا کَاسِیَ الْجُسُومِ الْعَارِیَةِ و اى پوشاننده تنهاى برهنه، وَ یَا مُسَکِّنَ الْعُرُوقِ الضَّارِبَةِ و اى آرامکننده رگهاى تپنده، وَ یَا مُنَوِّمَ الْعُیُونِ السَّاهِرَةِ اى به خواب برنده ی چشمهایى که به خواب نمىرود، سَکِّنْ عُرُوقِیَ الضَّارِبَةَ رگهاى تپنده مرا آرام فرما، وَ أْذَنْ لِعَیْنِی نَوْماً عَاجِلًا و زود به چشمم اجازه خوابیدن بده. قَالَ فَقَالَتْهُ فَذَهَبَ عَنْهَا مَا کَانَتْ تَجِدُهُ. سپس حضرت فاطمه علیها السّلام آن را گفت و از بىخوابىاى که رنج مىبرد آسوده شد.
دو نعمت است انسان وقتی از دست داد قدر آنرا می داند. سلامت و امنیت . انسان تا سالم است قدر نمی داند ولی بیمار که شد می فهمد چه نعمتی داشته امنیت وقتی از بین رفت، آشوب و اغتشاش شد متوجه نعمت میشود
♦ولا مَاخُوذًا بِاَسوَاَ عَمَلِی خدارا شکر می گویم که ما را برای کارهای بد مواخذه نکرد . گناهان زشتی از ما صادر می شود اگر خدا میخواست میتوانست آبروی ما را ببرد ولی بالطف و ستار یت خود با ما برخورد کرد.
♦ولا مَقطُوعاً دابِرِی خدا را شکر که نسل ما قطع نشد. فرزندان ونوادگانی که باید برای همه نعم خدا را شکر کرد همین که انسان مقطوع النسل نشده جای شکر دارد. البته فرزند زیاد داشتن کرامت نیست همه امتحان است ولی قرآن فرموده: 《فقُطِعَ دابِرُ القَومِ الذَینَ ظَلَموا والحَمدلِلهِ ربِ العالَمیِن، انعام ۴۵》خدا نسل ظالمان را قطع میکند وبا عذاب وبلا آنها را مقطوع النسل میکند . خدا روشکر از ظالمان نبودیم ونسلمان ادامه دارد
♦ولا مُرتَدًّا عَن دِینِیِ خدا را شکرکه برخاستم مرتد از دین خدا نیستم واز دین خود برنگشتم.
♦ولا مُنکِراً لِرَبّی ومنکر خدا نیستم خدا را همچنان قبول دارم . خدا باوری ، معاد باوری وعلی دوستی شکر دارد. 《لَئِن شَکَرتُم لَاَزِیدَنَّکّم》 شکر نعمت، معرفت را بیشتر می کند.
♦ولا مُستَوحِشاً مِن ِایمانِی خدا را شکر می کنم به خاطر اینکه به مرحلهای از ایمان رسیدم که وحشت زوال ایمان را ندارم
♦ولا مُلتَبِساً عَقلِی خدا را شکر بیدار شدم در حالی که بر عقلم چیزی پوشیده[ملتبسا] نشده بود.
در جامعه شاید عقل به معنی رندی و زرنگی باشد در نهج البلاغه عقل معانی مختلف دارد. در نهج البلاغه عوامل زوال عقل فقط دیوانگی نیست بعضی از چیزها حقیقت و عقلانیت انسان را از بین می برد ۱- در حکمت ۲۵۵آمده 《الحَدُهُ ضَربُ مِنِ الجُنون》 عصبانیت یک مرتبه از جنون است عصبانی عقل ناقص دارد .
۲-در حکمت ۲۱۹ آمده 《اَکثرُ مَصارِعِ العُقُول تَحتَ بُروقِ المَطامِع》بیشترین زمانیکه عقل زمین میخورد وقتی که طمع برق میزند. طمع مقام ،طمع پول، عقل را می برد . ش ۳-در خطبه ۸۶ آمده: 《وَاعلَمُوا اَنّ الاَمَل یُسهیِ العَقل》 آرزوهای طول و دراز عقل را گمراه می کند. آرزوها باید امید باشد .عقل ناقص باعث میشود در تصمیم گیری اشتباه شود و خداکنار گذاشته میشود تا به مال برسد.
۴- در خطبه ۱۰۹ آمده: 《قَد خَرَقَتِ الشَّهَوات عَقلُه》شهوات عقل را از بین برده و مجروح میکند. عوامل از بین رفتن عقل فقط دیوانگی نیست شهوت و طمع عقل را می برد .
در اول خطبه گفته شد دعا یعنی خواستن حد مطلوب ، اما برای رسیدن به حد مطلوب، باید عمل کرد .
♦ولا مُعَذَباً بعَذابِ الاُمَمِ مِن قَبلِی خدا ا را شاکرم که مرا به عذاب امت های قبل عذاب نکرد. بعضی از عذابها در قرآن ذکر شده (عدهای را مسخ کرد به بوزینه تبدیل شدند،صاعقه و تندباددبه برکت اسلام برداشته شد) 《واِذ قالَ مُوسی لِقومِهِ یا قَومِ اِنَّکّم ظَلَمتُم اَنفُسَکم باِتِخاذِکُمُ العِجلَ، بقره - ۵۴》 وقتی گوساله پرست شدند بد گناهی کردند، راه توبه کشتن یکدیگر بود. اکنون این عذاب ها برداشته شده و جای شکر دارد خدا را شکر در آخرالزمان هستیم که بازگشت به سمت خدا راحت است. هر گناهی با یک توبه نصوح برمیگردد《یا مُبَدِلَ السَّیِئاتِ بِالحَسَنات》 خدا نه تنها گناه ما را می بخشد بلکه آنها را تبدیل به حسنات می کند.
♦اَصبَحتُ عَبداً مَملوکاً ظالِماً لِنَفسِی خدایا صبح کردم در حالی که بنده مملوک تو هستم به تعبیر حضرت: 《اِلهی کَفیَ بِی عِزَّاً اَن اَکونَ لَکَ عَبداً》 چه لذتی از این بالاتر که ما بنده خدا هستیم این عزت برای ما بس که عبدالله و بنده خدا هستیم .خدایا من بخود ظلم کردم. ظلم مامکروه ،گناه،خطا، از یاد خدا غافل شدن، ولی وقتی حضرت می گوید ظَلمتُ نفسِی یعنی آنگونه که شاید و باید تو را عبادت کنم ،نکردم . 《ما عَبَدناکَ حقَ عبادَتِک وَ ما عَرَفناکَ حقَ مَعرِفتِک》 منظور این نیست که اهل بیت گناه کردند یا عبادت خدا را نکردند بلکه کوتاهی در عبادت منظور است استغفار حضرت با ما متفاوت است.
♦لکَ الحُجَهُ عَلَیَّ ولا حُجَهَ لِی خدایا تو اگر بخواهی مرا عذاب کنی حجت داری ولی من برای گناهم هیچ دلیلی ندارم. نعمت داد سزاوار است گناه نکنید واجب است شکر کنید شکر زبانی نه،شکرعملی. حیات ، قدرت، تکلم داد باید گناه نکنیم.
♦ولا اَستَطیِعُ اَن آخُذَ اِلاّ ما اَعطَیتَنِی خدایا نمی توانم چیزی به دست بیاورم مگر آنکه تو به من عطا کنی
♦ولا اَتَقِیَ اِلّا ما وَقَیتَنِی نمی توانم خودرا حفظ کنم مگر اینکه تو مرا حفظ کنی . تو مرا به خیررساندی توانایی حفظ خود را ندارم تو مرا در مقابل دشمنان وآفات حفظ کردی شکر به همه نعمتها که دادی و ما نعمت را ندیدیم . ندیدن نعمت باعث میشود شاکر نباشیم کسی که تشنه یک قطره آب است لذت آب را میداند ما عادت به نعمتهای خدا کردیم برای همین شکر را بجا نمیاوریم . شکر عملی کنید با خدا مخالفت نکنید
♦اللهم اِنی اعوذُ بکَ اَن اَفتَقِر بکَ فِی غِناکَ احضرت درخواست ها را بیان می کند. خدایا به توپناه میبرم از اینکه فقیر شوم در حالی که تو غنی بالذات هستی مگر از تو غنی تر هم هست؟
♦اَو اَضِلَ فِی هَداک پناه میبرم به تو از این که گمراه شوم در حالیکه هدایتگر همه تو هستی
♦اََو اَُضامَ فِی سُلطانِک پناه میبرم از اینکه به من ظلم شود در حالی که عالم تحت سلطنت توست و حاکم و فرمانروا تو هستی
♦اَو اُضطَهَدَ والاَمرُ لَک و پناه میبرم از این که مغلوب شوم و دیگران بر من چیره شوند در حالی که در عالم امر، امر توست. خدایا همه کاره عالم تویی .تو غنی هستی نگذار فقیر شوم تو هادی هستی ،نگذار گمراه شوم تو سلطان هستی نگذار به من ظلم شود. اوامرعالم به دست توست نگذار دیگران بر من غلبه کنند.
✳️ در حدیث قدسی خدا به موسی فرمود: چهار نصیحت برای تو دارم. ۱- (مادُمتَ لاتَری' ذنُوبَک تغفر لا تَشتَغِل بعیوبِ غَیرِک) تا مطمئن نشدی گناهت بخشیده شده به کار دیگران سرک نکش چون نمی دانی کی گناه بخشیده میشود پس تا زندهای به کسی کاری نداشته باش . ش ۲- (ما دُمتَ لاتَری کنُوزِی قَد نَفِدَت فلا تَغتمُ بِسببِ رِزقِک ) تا وقتی خزائن و گنجینه من تمام نشده غم و غصه فقر را نخور . خدا که گنجینه هایش تمام نمی شود سختی برای همه است ولی خزائن عالم دست خداست پس نگران روزی نباش.
۳- (مادُمتَ لاتَری زَوالِ ملکِی فلا تَرجُ احداً غَیرِی) تا حکومت من بر پاست در خانه دیگری نرو و به دیگران امید نداشته باش کسی از من حاکم و سلطان تر نیست پس همه چیز را از من بخواه.
۴- (مادُمتَ لاتَریَ الشَیطانَ مَیِتاً فلا تَامَنُ مَکرُه) تا شیطان نمرده خود را از مکرو حیله او ایمن ندان . تاشیطان زنده است دنبال اینست که بندگان را به زمین بزند.
خدایا پناه میبرم به تو از اینکه فقیر شویم در حالی که تو غنی هستی گمراه شویم در حالی که تو هدایتگری
✳️ عبدالله ابن عباس میگوید در جریان صفین در کنار حضرت شبی در محاصره دشمن قرار گرفتیم گفتم: ( اَما تَریَ الاَعدُوء قَد اَحدَقُوا بِنا) دشمن ما را محاصره کرده حضرت گفت: ترسیدی؟ گفتم :بله. ( اللهم انِّی اعوذُ بکَ اَن اَضِلَ فِی هَداک) فرمود:! خدایا پناه میبرم گمراه شوم در حالی که تو هدایتگر َعالمی ( اعوذ بک اَن اَضیِی فی سلامَتِک اَو اُضطَهَدَ والاَمرُ لَک) خدایا به توپناه میبرم که معاویه بر من غالب شود در حالی که همه کاره عالم تو هستی. خدا فرجی کرد و محاصرهَ شکسته شد. همه سختی ها برای ماست فقر و سختی برای خدا معنا ندارد
♦اللّهمَ اجعَل نفسِی اَولَ کریمَهِِ تَنتَزِعُها مِن کرائِمِی خدایا قسم میدهم و از تو طلب می کنم که جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری اولین عضوی از اعضایم که میمیرد خودم باشم
♦و اوَلَ وَدیعَهِ تَرتَجِعُها مِن وَدائعِ نِعَمِکَ عندِی اولین ودیعه و امانت که از من میگیری خودم باشم گاهی ما وارث دست و پای خود می شویم. انسان فلج میشود چشم، زبان از کار میافتد گاهی سال ها با این حال اعضا از بین رفته ولی هنوز زنده است.خدایا اول بمیرم که با مردن دست و گوش وچشم از کار بیفتد.
تعبیر حضرت: یعنی تا زنده هستم سالم باشم بیمار و گرفتار نباشم وقتی خواستم بروم اعضا و جوارح از کار بیفتد این دعا در مورد حضرت به اجابت رسید ضربه شدیدی که به فرق حضرت وارد شد ایشان تا آخر با کمال هوشیاری صحبت می کردند. چشم و گوش حضرت در اختیارشان بود تا شهید شدند.
در ادعیه کراراً به این موضوع اشاره شده در دعای نیمه شعبان آمده ( اللهم اَمتِعنا باَسماعِنا واَبصارِنا وقُوَتِنا ما اَحیَیتَنا واجعَلهُ الوارِثَ مِنّا )خدایا عطا کن ،قوت 'گوش ،چشم، وارث ما نشوند بلکه اول مرگ حاصل شود واعضا بدنبال بیایند .(وارث کسی است که بعد میماند)
در دعای امام سجاد ابن ابی الحدید معتزلی در شرح و بیان آورده : ( اللهّمَ احفَظ عَلی سَمعیِ و بصَری اِلی انِتَها اَجلِی ) خدایا چش و گوش مرا تا لحظه آخر حفظ کن خدایا من از چشم و گوشم بهره ببرم.
در دعای عرفه آمده: ( واجَعل سَمعِی وبصَرِی الوارِثِینَ مِنِّی) خدایا من از گوش و چشم خود بهره ببرم گوش وچشم وارث من شوند. نه اینکه من وارث اعصا باشم. یعنی تا پایان عمر سلامت باشم.
♦اللهم انا نَعوذُ بکِ اَن نَذهَبَ عَن قَولِک خدایا همه ما به تو پناه می بریم از اینکه تو امری کرده باشی و من عمل نکرده باشم.
♦اَو نُفتَنَ عَن دینِک یا اینکه در دینداری دچار فتنه شده باشم خدایا پناه میبرم از اینکه دین ودینداری من به فتنه بیفتد
♦او تَتایَعَ بِنا اَهواوُنا دونَ الهُدی اَلذِی جاءَ مِن عندِک خدایا پناه میبرم به تو از اینکه هوای نفس به من غلبه کند بجای اینکه مسیر هدایت بروم در حالیکه مسیر هدایت از سمت تو وگمراهی از سمت دشمن توست.
پناه میبریم به تو ازاین جملات انصافا دعای پر مضمونی است خدا توفیق عمل عنایت کند ان شاالله
اللهم عجل لولیک الفرج
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۲۳ - ۲۱شعبان
💢 خطبه ۲۱۵ 💢
کتاب فیض الاسلام۲۰۶
این خطبه از ادعیه های امیرالمومنین است.سید رضی نهج البلاغه را در سه بخش خطبه ها، نامه ها و حکمت ها تقسیم بندی کرده ولی این بخش اگر چه در ضمن خطبه ها آمده ولی جز ادعیه است مثل دعای کمیل.
♦ومِن دُعاءِ کانَ یَدعُو بهِ علیه السلام کثیراً
امیرالمومنین فراوان این دعا را میخواند یعنی در بعضی از موقعیت های مختلف جا دارد که ما هم این دعا را حفظ کنیم و در جاهای مختلف بخوانیم
♦الحمدُللهِ الذَی لَم یُصبِح بِی مَیّتاً ولا سَقِیماً
حمد مختص خدایی ست که شب مرا صبح نکرد که مرده باشم یا بیمار[سقیم] باشم .
الحمدلله صبح که از خواب برخاستیم در حالی که مرده ، مریض و زمینگیر نیستیم شکر خدا بیماری عارض نشده منظور هم سلامتی جسم است و هم سلامتی روح.
♦ولا مَضروبَاً علیَ عُروقِی بِسوءِِ
الحمدالله که خدا سوء برعروق من نزده است.
در بحث دعا، دعا به معنای طلب شرایط مطلوب ،خدا را می خوانیم که ما به شرایط مطلوب برسیم مطلوب ما در قالب دعا گفته می شود. صرف دعا کردن نتیجه را حاصل نمی کند دعا باید همراه با عمل باشد دعا میکنیم مریض نباشیم باید غذای فاسد هم نخوریم، شراب نخوریم. اصل اول دعا یعنی طلب وضعیت مطلوب .اصل دوم حرکت نیاز است.
(از تو حرکت از من برکت)
✳️حضرت علی در حکمت ۳۳۷ فرمود: 《اَلدّاعِی بِلا عَمَل کاَلرّامِی بِلا وَتَر》کسی که دعا کند ولی در مسیر دعا حرکت نکند مثل تیراندازی است که تیر ندارد .
اولا)ً دعاباید عالمانه باشد.
دوما) این مسیر باید هموار باشد تا به دعا و آرزوی که داشتیم برسیم.
خدا را شکر که صبح کردم در حالیکه میت نیستم میت در اینجا به معنی هم مرگ ظاهری است و هم مرگ قلب و روح هر روز که بیدار می شویم و می بینیم که مومن و مسلمانیم شکر وحمد دارد شکر خدا که روح وقلب من میت نیست افراد بسیاری هستند که زنده اند در حالی که روح آنها مرده است .
حضرت در نهج البلاغه در دو بخش صحبت از مرگ احیا میکند. یعنی کسی که درمیان زندگانست ولی مرده است.
در خطبه ۸۷ از عالمان ظاهر نما صحبت شده هر گناه و خلافی را می کنند. ظاهرا عالمند《لایَعرفُ باب الهدی فیتبعه ولا باب العمی فیصد عنه فذلک میت الاحیاء》 نه میداند باب هدایت کجاست تا برود ! و نه میداند مسیر ضلالت کجاست تا آنجا را ترک کند !
مرده ای در بین زندگان است.
در حکمت ۳۷۴ آمده: عده ای گناه را می بینند و تمام وجود اذیت می شود عده ای گناه را می بینند با قلب ناراحت میشوند و شاید با دست و پا مرتکب شوند.
عده ای گناه را مرتکب می شوند و از گناه هیچ ناراحتی ندارد .
فرمود (فذلِکُ مَیِتُ الاَحیاءِ) این نشانه مرگ روح و قلب است چطور با این همه گناه احساس ناراحتی نمی شود.
مردن دو معنی دارد هم مرگ ظاهری و هم مرگ روح شکر خدا بیدار شدیم در حالی که بیماری بر ما عارض نشد بیماری هم بیماری جسم و بیماری روح است.
✳️ امام باقر فرمود 《تَقولُ ثلاثَ مرّاتِِ اِذا نَظَرتَ اَلیَ مُبتلاءِ مِن غیرِ اُن تُسمِعَهُ》هرگاه کسی را دیدید که مریض بود سه مرتبه آرام در دل خود بگویید《الحمدُلِلهِ الذَّی عافانِی مِمَّاابتَلاکَ بهِ ولَو شاءَ فَعَل》
خداراشکر مبتلا به بیماری نشدم خدا اگر میخواست میتوانست فقر و بیماری را برایم بیاورد حضرت فرمود بلندنگو که طرف مقابل بشنود و ناراحت شود. ولی اگر فقر و گرفتاری دیگران را دیدی خدارو شکر کن .
درس امیرالمومنین، اگر سالم هستید الحمدالله اگر بیماری دیدید الحمدالله اگر بیمار شدید الحمدالله در هر حالتی ذکر وشکر خدا را باید داشته باشید
♦ولا مضروباً عَلی عُروقِی بِسُوءِِ
الحمدالله صبح از خواب بیدار شدم در حالی که زده نشده بر عروق من سوء.
این جمله سه معنا دارد:
۱- عروقی بسوء یک اصطلاح است عرب به بیماری مشمئز کننده بیماری سوء می گوید مثل پیسی .
۲-بعضی گویند: منظور از عروق یعنی جوارح انسان .عروق در لغت به معنی رگ و اعصاب است چون رگها و اعصاب سراسر بدن را گرفتهاند من بیدار شدم در حالی که هیچ بیماری در اعضا و جوارحم نبود.
۳-عروق به معنی مویرگ ، رگهاو اعصاب داخل بدن .خداراشکر بیدار شدم اعصاب آرامش دارد
دعایی برای رفع بی خوابی و سر درد:
روایت در بحار ج ۸۳ص ۲۱۳
فلاح السائل صفحه ۲۸۴
أَنَّ فَاطِمَةَ ع شَکَتْ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص الْأَرَقَ فَقَالَ قُولِی یَا بُنَیَّةِ
حضرت زهرا از بیخوابی و سر درد به پیامبر شکایت کرد، پیامبر فرموداین دعارا بخوان
یَا مُشْبِعَ الْبُطُونِ الْجَائِعَةِ
اى سیرکننده شکمهاى گرسنه،
وَ یَا کَاسِیَ الْجُسُومِ الْعَارِیَةِ
و اى پوشاننده تنهاى برهنه،
وَ یَا مُسَکِّنَ الْعُرُوقِ الضَّارِبَةِ
و اى آرامکننده رگهاى تپنده،
وَ یَا مُنَوِّمَ الْعُیُونِ السَّاهِرَةِ
اى به خواب برنده ی چشمهایى که به خواب نمىرود،
سَکِّنْ عُرُوقِیَ الضَّارِبَةَ
رگهاى تپنده مرا آرام فرما،
وَ أْذَنْ لِعَیْنِی نَوْماً عَاجِلًا
و زود به چشمم اجازه خوابیدن بده.
قَالَ فَقَالَتْهُ فَذَهَبَ عَنْهَا مَا کَانَتْ تَجِدُهُ.
سپس حضرت فاطمه علیها السّلام آن را گفت و از بىخوابىاى که رنج مىبرد آسوده شد.
دو نعمت است انسان وقتی از دست داد قدر آنرا می داند. سلامت و امنیت .
انسان تا سالم است قدر نمی داند ولی بیمار که شد می فهمد چه نعمتی داشته امنیت وقتی از بین رفت، آشوب و اغتشاش شد متوجه نعمت میشود
♦ولا مَاخُوذًا بِاَسوَاَ عَمَلِی
خدارا شکر می گویم که ما را برای کارهای بد مواخذه نکرد .
گناهان زشتی از ما صادر می شود اگر خدا میخواست میتوانست آبروی ما را ببرد ولی بالطف و ستار یت خود با ما برخورد کرد.
♦ولا مَقطُوعاً دابِرِی
خدا را شکر که نسل ما قطع نشد.
فرزندان ونوادگانی که باید برای همه نعم خدا را شکر کرد همین که انسان مقطوع النسل نشده جای شکر دارد.
البته فرزند زیاد داشتن کرامت نیست همه امتحان است ولی قرآن فرموده:
《فقُطِعَ دابِرُ القَومِ الذَینَ ظَلَموا والحَمدلِلهِ ربِ العالَمیِن، انعام ۴۵》خدا نسل ظالمان را قطع میکند وبا عذاب وبلا آنها را مقطوع النسل میکند . خدا روشکر از ظالمان نبودیم ونسلمان ادامه دارد
♦ولا مُرتَدًّا عَن دِینِیِ
خدا را شکرکه برخاستم مرتد از دین خدا نیستم واز دین خود برنگشتم.
♦ولا مُنکِراً لِرَبّی
ومنکر خدا نیستم خدا را همچنان قبول دارم . خدا باوری ، معاد باوری وعلی دوستی شکر دارد.
《لَئِن شَکَرتُم لَاَزِیدَنَّکّم》 شکر نعمت، معرفت را بیشتر می کند.
♦ولا مُستَوحِشاً مِن ِایمانِی
خدا را شکر می کنم به خاطر اینکه به مرحلهای از ایمان رسیدم که وحشت زوال ایمان را ندارم
♦ولا مُلتَبِساً عَقلِی
خدا را شکر بیدار شدم در حالی که بر عقلم چیزی پوشیده[ملتبسا] نشده بود.
در جامعه شاید عقل به معنی رندی و زرنگی باشد در نهج البلاغه عقل معانی مختلف دارد. در نهج البلاغه عوامل زوال عقل فقط دیوانگی نیست بعضی از چیزها حقیقت و عقلانیت انسان را از بین می برد ۱- در حکمت ۲۵۵آمده
《الحَدُهُ ضَربُ مِنِ الجُنون》 عصبانیت یک مرتبه از جنون است عصبانی عقل ناقص دارد .
۲-در حکمت ۲۱۹ آمده
《اَکثرُ مَصارِعِ العُقُول تَحتَ بُروقِ المَطامِع》بیشترین زمانیکه عقل زمین میخورد وقتی که طمع برق میزند. طمع مقام ،طمع پول، عقل را می برد .
ش
۳-در خطبه ۸۶ آمده:
《وَاعلَمُوا اَنّ الاَمَل یُسهیِ العَقل》 آرزوهای طول و دراز عقل را گمراه می کند. آرزوها باید امید باشد .عقل ناقص باعث میشود در تصمیم گیری اشتباه شود و خداکنار گذاشته میشود تا به مال برسد.
۴- در خطبه ۱۰۹ آمده:
《قَد خَرَقَتِ الشَّهَوات عَقلُه》شهوات عقل را از بین برده و مجروح میکند. عوامل از بین رفتن عقل فقط دیوانگی نیست شهوت و طمع عقل را می برد .
در اول خطبه گفته شد دعا یعنی خواستن حد مطلوب ، اما برای رسیدن به حد مطلوب، باید عمل کرد .
♦ولا مُعَذَباً بعَذابِ الاُمَمِ مِن قَبلِی
خدا ا را شاکرم که مرا به عذاب امت های قبل عذاب نکرد.
بعضی از عذابها در قرآن ذکر شده (عدهای را مسخ کرد به بوزینه تبدیل شدند،صاعقه و تندباددبه برکت اسلام برداشته شد)
《واِذ قالَ مُوسی لِقومِهِ یا قَومِ اِنَّکّم ظَلَمتُم اَنفُسَکم باِتِخاذِکُمُ العِجلَ، بقره - ۵۴》 وقتی گوساله پرست شدند بد گناهی کردند، راه توبه کشتن یکدیگر بود. اکنون این عذاب ها برداشته شده و جای شکر دارد خدا را شکر در آخرالزمان هستیم که بازگشت به سمت خدا راحت است. هر گناهی با یک توبه نصوح برمیگردد《یا مُبَدِلَ السَّیِئاتِ بِالحَسَنات》 خدا نه تنها گناه ما را می بخشد بلکه آنها را تبدیل به حسنات می کند.
♦اَصبَحتُ عَبداً مَملوکاً ظالِماً لِنَفسِی
خدایا صبح کردم در حالی که بنده مملوک تو هستم به تعبیر حضرت:
《اِلهی کَفیَ بِی عِزَّاً اَن اَکونَ لَکَ عَبداً》 چه لذتی از این بالاتر که ما بنده خدا هستیم این عزت برای ما بس که عبدالله و بنده خدا هستیم .خدایا من بخود ظلم کردم.
ظلم مامکروه ،گناه،خطا، از یاد خدا غافل شدن، ولی وقتی حضرت می گوید ظَلمتُ نفسِی یعنی آنگونه که شاید و باید تو را عبادت کنم ،نکردم .
《ما عَبَدناکَ حقَ عبادَتِک وَ ما عَرَفناکَ حقَ مَعرِفتِک》 منظور این نیست که اهل بیت گناه کردند یا عبادت خدا را نکردند بلکه کوتاهی در عبادت منظور است استغفار حضرت با ما متفاوت است.
♦لکَ الحُجَهُ عَلَیَّ ولا حُجَهَ لِی
خدایا تو اگر بخواهی مرا عذاب کنی حجت داری ولی من برای گناهم هیچ دلیلی ندارم.
نعمت داد سزاوار است گناه نکنید واجب است شکر کنید شکر زبانی نه،شکرعملی. حیات ، قدرت، تکلم داد باید گناه نکنیم.
♦ولا اَستَطیِعُ اَن آخُذَ اِلاّ ما اَعطَیتَنِی خدایا نمی توانم چیزی به دست بیاورم مگر آنکه تو به من عطا کنی
♦ولا اَتَقِیَ اِلّا ما وَقَیتَنِی
نمی توانم خودرا حفظ کنم مگر اینکه تو مرا حفظ کنی .
تو مرا به خیررساندی توانایی حفظ خود را ندارم تو مرا در مقابل دشمنان وآفات حفظ کردی شکر به همه نعمتها که دادی و ما نعمت را ندیدیم .
ندیدن نعمت باعث میشود شاکر نباشیم کسی که تشنه یک قطره آب است لذت آب را میداند ما عادت به نعمتهای خدا کردیم برای همین شکر را بجا نمیاوریم . شکر عملی کنید با خدا مخالفت نکنید
♦اللهم اِنی اعوذُ بکَ اَن اَفتَقِر بکَ فِی غِناکَ
احضرت درخواست ها را بیان می کند. خدایا به توپناه میبرم از اینکه فقیر شوم در حالی که تو غنی بالذات هستی مگر از تو غنی تر هم هست؟
♦اَو اَضِلَ فِی هَداک
پناه میبرم به تو از این که گمراه شوم در حالیکه هدایتگر همه تو هستی
♦اََو اَُضامَ فِی سُلطانِک
پناه میبرم از اینکه به من ظلم شود در حالی که عالم تحت سلطنت توست و حاکم و فرمانروا تو هستی
♦اَو اُضطَهَدَ والاَمرُ لَک
و پناه میبرم از این که مغلوب شوم و دیگران بر من چیره شوند در حالی که در عالم امر، امر توست. خدایا همه کاره عالم تویی .تو غنی هستی نگذار فقیر شوم تو هادی هستی ،نگذار گمراه شوم تو سلطان هستی نگذار به من ظلم شود.
اوامرعالم به دست توست نگذار دیگران بر من غلبه کنند.
✳️ در حدیث قدسی خدا به موسی فرمود: چهار نصیحت برای تو دارم.
۱- (مادُمتَ لاتَری' ذنُوبَک تغفر لا تَشتَغِل بعیوبِ غَیرِک) تا مطمئن نشدی گناهت بخشیده شده به کار دیگران سرک نکش چون نمی دانی کی گناه بخشیده میشود پس تا زندهای به کسی کاری نداشته باش .
ش
۲- (ما دُمتَ لاتَری کنُوزِی قَد نَفِدَت فلا تَغتمُ بِسببِ رِزقِک ) تا وقتی خزائن و گنجینه من تمام نشده غم و غصه فقر را نخور .
خدا که گنجینه هایش تمام نمی شود سختی برای همه است ولی خزائن عالم دست خداست پس نگران روزی نباش.
۳- (مادُمتَ لاتَری زَوالِ ملکِی فلا تَرجُ احداً غَیرِی) تا حکومت من بر پاست در خانه دیگری نرو و به دیگران امید نداشته باش کسی از من حاکم و سلطان تر نیست پس همه چیز را از من بخواه.
۴- (مادُمتَ لاتَریَ الشَیطانَ مَیِتاً فلا تَامَنُ مَکرُه) تا شیطان نمرده خود را از مکرو حیله او ایمن ندان .
تاشیطان زنده است دنبال اینست که بندگان را به زمین بزند.
خدایا پناه میبرم به تو از اینکه فقیر شویم در حالی که تو غنی هستی گمراه شویم در حالی که تو هدایتگری
✳️ عبدالله ابن عباس میگوید در جریان صفین در کنار حضرت شبی در محاصره دشمن قرار گرفتیم گفتم:
( اَما تَریَ الاَعدُوء قَد اَحدَقُوا بِنا) دشمن ما را محاصره کرده حضرت گفت: ترسیدی؟ گفتم :بله.
( اللهم انِّی اعوذُ بکَ اَن اَضِلَ فِی هَداک) فرمود:! خدایا پناه میبرم گمراه شوم در حالی که تو هدایتگر َعالمی
( اعوذ بک اَن اَضیِی فی سلامَتِک اَو اُضطَهَدَ والاَمرُ لَک) خدایا به توپناه میبرم که معاویه بر من غالب شود در حالی که همه کاره عالم تو هستی.
خدا فرجی کرد و محاصرهَ شکسته شد. همه سختی ها برای ماست فقر و سختی برای خدا معنا ندارد
♦اللّهمَ اجعَل نفسِی اَولَ کریمَهِِ تَنتَزِعُها مِن کرائِمِی
خدایا قسم میدهم و از تو طلب می کنم که جانم اولین چیزی باشد که از من میگیری اولین عضوی از اعضایم که میمیرد خودم باشم
♦و اوَلَ وَدیعَهِ تَرتَجِعُها مِن وَدائعِ نِعَمِکَ عندِی
اولین ودیعه و امانت که از من میگیری خودم باشم گاهی ما وارث دست و پای خود می شویم. انسان فلج میشود چشم، زبان از کار میافتد گاهی سال ها با این حال اعضا از بین رفته ولی هنوز زنده است.خدایا اول بمیرم که با مردن دست و گوش وچشم از کار بیفتد.
تعبیر حضرت: یعنی تا زنده هستم سالم باشم بیمار و گرفتار نباشم وقتی خواستم بروم اعضا و جوارح از کار بیفتد این دعا در مورد حضرت به اجابت رسید ضربه شدیدی که به فرق حضرت وارد شد ایشان تا آخر با کمال هوشیاری صحبت می کردند. چشم و گوش حضرت در اختیارشان بود تا شهید شدند.
در ادعیه کراراً به این موضوع اشاره شده در دعای نیمه شعبان آمده
( اللهم اَمتِعنا باَسماعِنا واَبصارِنا وقُوَتِنا ما اَحیَیتَنا واجعَلهُ الوارِثَ مِنّا )خدایا عطا کن ،قوت 'گوش ،چشم، وارث ما نشوند بلکه اول مرگ حاصل شود واعضا بدنبال بیایند .(وارث کسی است که بعد میماند)
در دعای امام سجاد ابن ابی الحدید معتزلی در شرح و بیان آورده :
( اللهّمَ احفَظ عَلی سَمعیِ و بصَری اِلی انِتَها اَجلِی ) خدایا چش و گوش مرا تا لحظه آخر حفظ کن خدایا من از چشم و گوشم بهره ببرم.
در دعای عرفه آمده:
( واجَعل سَمعِی وبصَرِی الوارِثِینَ مِنِّی) خدایا من از گوش و چشم خود بهره ببرم گوش وچشم وارث من شوند. نه اینکه من وارث اعصا باشم. یعنی تا پایان عمر سلامت باشم.
♦اللهم انا نَعوذُ بکِ اَن نَذهَبَ عَن قَولِک خدایا همه ما به تو پناه می بریم از اینکه تو امری کرده باشی و من عمل نکرده باشم.
♦اَو نُفتَنَ عَن دینِک
یا اینکه در دینداری دچار فتنه شده باشم خدایا پناه میبرم از اینکه دین ودینداری من به فتنه بیفتد
♦او تَتایَعَ بِنا اَهواوُنا دونَ الهُدی اَلذِی جاءَ مِن عندِک
خدایا پناه میبرم به تو از اینکه هوای نفس به من غلبه کند بجای اینکه مسیر هدایت بروم در حالیکه مسیر هدایت از سمت تو وگمراهی از سمت دشمن توست.
پناه میبریم به تو ازاین جملات
انصافا دعای پر مضمونی است خدا توفیق عمل عنایت کند ان شاالله
اللهم عجل لولیک الفرج