بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۲۲. ۲۰شعبان
💢بخش دوم خطبه ۲۱۴💢
کتاب فیض الاسلام ۲۰۵
حضرت در بخش اول در مورد شهادت به توحید و نبوت و راجع به ائمه علیهم السلام بود هر عمل صالحی که انجام می دهید در واقع توفیق جدیدی حاصل میشود که عمل جدیدی را انجام دهید .
🔹وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُسْتَحْفَظِینَ عِلْمَهُ
ای مردم آگاه باشید که بندگان خاص خدا کسانی هستند که علم خدا را حفظ می کنند (مستحفِظِین اسم فاعل ) یا به آنها سپرده شده که علم خدا را حفظ کنند (مستحفَظین اسم مفعول )
بندگان خاص خدا عالم هستند و این علم را حفظ می کنند .علم بدون عمل آفت جان انسان است .
اینکه عده ای عالم باشند راه رسیدن به عبودیت برایشان نزدیکتر است .
🔹یَصُونُونَ مَصُونَهُ
کسانی که حافظند آنگونه که باید حفاظت کرد حفاظت می کنند.
علوم آل محمد علیهم السلام جزء اسرار است .هر علمی را به هرکسی نباید ارائه کرد .برخی جملات نهج البلاغه نیاز تفسیر دارد نیازبه استعداد و فهم دارد .
حضرت علی علیه السلام فرمودند :
《واضِعُ العِلمِ عِندَ غَیرِ أهلِهِ ظالِمٌ لَهُ》 آن که علم رابه نااهل مى سپارد ، بدان ستم کرده است.
مرحوم مجلسی در بحار در جلد ۶۲ ص ۷ج نقل می کند. شخصی به ابن سیرین گفت در خواب در گردن خوک ، یک گردن بند قیمتی انداختم.
او تعبیر نمود که حکمت و علم را به انسانی که اهلیت ندارد میدهی .
در حکمتها آمده که «لاَ تَقُلْ مَا لاَ تَعْلَمُ بَلْ لاَ تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَمُ»
آنچه را نمی دانید نگویید و آنچه را هم که می دانیدنگویید.
صیانت از علوم به دو صورت است :
۱- علم را به غیر اهل آن ندهید.
۲- از نابودی علوم اهل بیت علیهم السلام جلوگیری کنید.
مرحوم کلینی در کافی از امام صادق علیه السلام :
«اُکتُبْ و بُثَّ عِلمَکَ فی إخوانِکَ ، فإن مِتَّ فَأورِثْ کُتبَکَ بَنیکَ »
بنویس و علم را گسترش بده بعد از دنیا رفتن، نوشته ها را برای فرزندان به ارث بگذار.
🔹و یُفَجِّرُونَ عُیُونَهُ
عالم ربانی ،عالمی که در مسیر نهج البلاغه حرکت می کند چشمه های علم را جاری می کند
ویژگی چشمه: سیراب کنندگی ،لذت بخشی دیدن آن، حرکت کردن در نقاط مختلف
عالم ربانی هم :
۱- مردم را با دادن علم به طور مثال با تفسیر درست قرآن به نحوی که ایجاد اشتیاق و رفع گرفتاری سیراب می کند.
۲- با این کارها آنها را به لذت می رساند.
۳- محدود به جایی خاص نمی باشد
🔹یَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلَایَةِ
عالمان ربانی تحت ولایت اهل بیت علیهم السلام دور هم جمع شده به هم وصل می شوند
🔹وَ یَتَلَاقَوْنَ بِالْمَحَبَّةِ
ملاقات آنها با هم ملاقات سرشار از محبت و دور از تکبر و عجب و ... می باشد
رفت و آمد علما بر مبنای سیاست و اقتصاد و مناصب دنیایی نیست، حول محور ولایت ،محبت است .
آخرین صفت متقی در خطبه متقین :
« وَ دُنُوُّهُ مِمَّنْ دَنَا مِنْهُ لِینٌ وَ رَحْمَةٌ لَیْسَ تَبَاعُدُهُ بِکِبْرٍ وَ عَظَمَةٍ وَ لَا دُنُوُّهُ بِمَکْرٍ وَ خَدِیعَةٍ.»
دورى او از برخى مردم، از روى زهد و پارسایى، و نزدیک شدنش با بعضى دیگر از روى مهربانى و نرمى است. دورى او از تکبّر و خود پسندى، و نزدیکى او از روى حیله و نیرنگ نیست
امام صادق علیه السلام فرمود:
«تَزَاوَرُوا فَإِنَّ فِی زِیَارَتِکُمْ إِحْیَاءً لِقُلُوبِکُمْ وَ ذِکْراً لِأَحَادِیثِنَا»
به زیارت هم بروید، این رفت و آمد باعث نشاط در قلب شما و باید مجالس شما از ذکر احادیث ما پر باشد
🔹و یَتَسَاقَوْنَ بِکَأْسٍ رَوِیَّةٍ
انها کاسه ی سیراب کننده[رویّه] را به هم می نوشانند.
با پرسش و پاسخ و شبهه علمی در مجالس حاضر می شوند و با طرح مسائل پاسخ ها را داده و رفع شبهه می کنند و سیراب می گردند
🔹وَ یَصْدُرُونَ بِرِیَّةٍ
و سیراب از انجا می روند
عطش علم و شبهه داشتند . دور هم نشستند عالم ربانی مشکل را حل کرد .
عالم ربانی کسی است که جواب شبهه می دهد جهاد تبیین را درست جلو می برد
🔹لَا تَشُوبُهُمُ الرِّیبَةُ
هیچ شک و ریبی با آنها مخلوط نشده.
خطبه ۱۷ به عالم نماها اشاره می کند.
«...قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ النَّاسِ عَالِماً وَ لَیْسَ بِهِ بَکَّرَ آدم نماها او را عالم نامیدند که نیست، فَاسْتَکْثَرَ مِنْ جَمْعِ مَا قَلَّ مِنْهُ خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ چیزى را بسیار جمع آورى مى کند که اندک آن به از بسیار است،
حَتَّى إِذَا ارْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ تا آن که از آب گندیده سیراب شود،
وَ اکْتَنَزَ مِنْ غَیْرِ طَائِلٍ دانش و اطّلاعات بیهوده فراهم آورد.
جَلَسَ بَیْنَ النَّاسِ قَاضِیاً ضَامِناً لِتَخْلِیصِ مَا الْتَبَسَ عَلَى غَیْرِهِ مدّعیان دروغین قضاوت در میان مردم، با نام قاضى به داورى مى نشیند، و حلّ مشکلات دیگرى را به عهده مى گیرد،
فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى الْمُبْهَمَاتِ پس اگر مشکلى پیش آید،
هَیَّأَ لَهَا حَشْواً رَثًّا مِنْ رَأْیِهِ با حرفهاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغین، آماده رفع آن مى شود.
ثُمَّ قَطَعَ بِهِ سپس اظهارات پوچ خود را باور مى کند، فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهَاتِ فِی مِثْلِ نَسْجَ الْعَنْکَبُوتِ» عنکبوتى را مى ماند که در شبهات و بافته هاى تار خود چسبیده.
🔹وَ لَا تُسْرِعُ فِیهِمُ الْغِیبَةُ
غیبت برای رسیدن به آنها سرعت به خرج نمی دهد .
عالمان ربانی آنقدر پاک زندگی می کنند که کسی اجازه غیبت انان را بخود نمیدهد. کسی هم اگر غیبتی کند با چند نفر که به پاکی آن عالم شهادت دهند مواجهه می گردد .
🔹عَلَى ذَلِکَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ
خلق(طینت انسان)
اخلاق(اعمالی که در اثر تکرار از انسان صادر می شود )
خلق و اخلاق آنهابا محبت و ولایت و خوش رفتاری و رحمت به وضوح گره خورده است.
🔹فَعَلَیْهِ یَتَحَابُّونَ وَ بِهِ یَتَوَاصَلُونَ،
پیوند و محبت آنها ولایی و اخلاقی است علمایی که برای محبت و ولایت و مباحثات علمی سراغ هم می آیند .
🔹فَکَانُوا کَتَفَاضُلِ الْبَذْرِ یُنْتَقَى فَیُؤْخَذُ مِنْهُ وَ یُلْقَى
انسانهای وارسته [کتفاضُل]مثل ایشان مانند بذرهای برگزیده دست چین شده[یُنتقی] است همانطور که کشاورز هر بذری را در زمین نمی پاشد و دست چین می کند اینها هم برگزیده هستند
🔹قَدْ مَیَّزَهُ التَّخْلِیصُ وَ هَذَّبَهُ التَّمْحِیصُ
آنها با اخلاص تمیز داده شده اند[میّزَه] و امتحان [تمحیص]آنها را مهذب و پاک کرده .
🔺کسی که به مدارج بالا می خواهد دست یابدامتحانات سختی در پیش رو دارد باید سخت کوشش کند تا با موفقیت پله های ترقی را طی کند .
🔹فَلْیَقْبَلِ امْرُؤٌ کَرَامَةً بِقَبُولِهَا
حضرت در بخش پایانی در مورد عاقبت اندیشی می فرمایند :هرکس باید کرامتی که به او عرضه شده را قبول کند و بپذیرد
🔺دو نفر نزد حضرت مهمان بودند حضرت به ایشان متکا تعارف کرد یکی پذیرفت دیگری تعارف کردو نپذیرفت حضرت فرمودند «انه لا یقبل الکرامه الا الحمار » انسان عاقل کرامت را رد نمی کند.
نقل است از مرحوم مجلسی در بحار
حسن بن فضل یمانی را در زمان غیبت صغری ،
کسی در زد و از جانب امام عصر(عج)هدیه ای برایش آورد که کیسه ای دارای چند دینار و دو دست لباس بود او در ذهن خود گفت من که دیناردارم و ...لذا انها را برگرداند به فرستاده گفت سلام مرا به امام برسان و بگو نیاز نداریم .
فوری به خود آمدنزد امام نامه پشیمانی فرستاد حضرتش پاسخ داد:
دوستان ما گاهی از ما چیزی طلب می کنندکه «یتبرکون به » چون از جانب ما تبرک می جویند این کرامت ما است. «أخطات بردک بردنا»
با رد کردن احسان ما خطای بزرگی کردی که اگر استغفار نکرده بودی جزءگنهکاران می بودی.
🔹لْیَحْذَرْ قَارِعَةً قَبْلَ حُلُولِهَا
هر انسان عاقل قبل از وقوع حادثه کوبنده (مرگ)دوری می کند .[یحذر]
🔹وَ لْیَنْظُرِ امْرُؤٌ فِی قَصِیرِ أَیَّامِهِ وَ قَلِیلِ مُقَامِهِ فِی مَنْزِلٍ
به چند صباح زندگی کوتاه خود نگاه می کند و می داند اقامت در این دنیا کوتاه و موقت است
باید خوب از این لحظه استفادهکند. و قدر آن را بداندو کار نیک بسیار کند.
🔹حَتَّى یَسْتَبْدِلَ بِهِ مَنْزِلًا فَلْیَصْنَعْ لِمُتَحَوَّلِهِ وَ مَعَارِفِ مُنْتَقَلِهِ
تا از این منزل قدیمی دنیا برود و به منزل جدید قیامت برود و به معارفی شناخت یابد .کارهای ما باید در قیامت برای ما سودمند باشد .
🔺چرا در قرآن درباره معاد همواره سخن بمیان آمده ؟
چون باید نیازهای جدید خانه نو را بشناسیم و در جهت رفع آن قدم برداریم و متناسب با آن عمل کنیم
🔹فَطُوبَى لِذِی قَلْبٍ سَلِیمٍ
خوشا به حال کسی که قلب سلیم دارد
🔹أَطَاعَ مَنْ یَهْدِیهِ وَ تَجَنَّبَ مَنْ یُرْدِیهِ
از کسی که او را هدایت کرد،اطاعت می کند و از کسی که او را به بیراهه و هلاکت[یُردیه] می کشاند دوری می کند
کسی که قلب سلیم دارد امام را می شناسد
🔺قلب عاری از شرک ،حب دنیا، گناه ،قلب صحیح و سالم و سلیم است .
در نهج البلاغه حضرت کلمه «طوبی» (خوشا به حال )را در مواردی به کار بردهاند
۱_طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ
خوشا به حال کسی که دیدن عیوب خود از پرداختن به عیوب دیگران ،مشغول کرده
۲_ وَ طُوبَى لِمَنْ لَزِمَ بَیْتَهُ وَ أَکَلَ قُوتَهُ وَ اشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ وَ بَکَى عَلَى خَطِیئَتِهِ، فَکَانَ مِنْ نَفْسِهِ فِی شُغُلٍ وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ.
خوشا بر کسى که در خانه بماند و روزى خود بخورد و به طاعت پروردگارش مشغول باشد و بر گناهان خود بگرید. چنین کسى، هم به کار خود پرداخته و هم مردم از او آسوده اند.
۳_طُوبى لِنَفسٍ أدَّت إلى رَبِّها فَرضَها
خوشابه حال کسی که به واجبات عمل کند
۴_طُوبَی لِمَنْ ذَکَرَ المَعادَ وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ
خوشا به حال کسی که یاد معاد کند و برای حساب کتاب عمل انجام دهد
۵_طُوبَى لِلزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا، الرَّاغِبِینَ فِی الْآخِرَةِ،
خوشابه حال کسانی که در دنیا زهد، و به آخرت رغبت دارند
۶_ طُوبَى لِمَنْ ذَلَّ فِی نَفْسِهِ، وَ طَابَ کَسْبُه
خوشا به حال کسانی که نفس خود را خوار و کوچک می کنند و کسب و کار طیب و پاکیزه دارند
🔹وَ أَصَابَ سَبِیلَ السَّلَامَةِ بِبَصَرِ مَنْ بَصَّرَهُ وَ طَاعَةِ هَادٍ أَمَرَهُ
شخصی که قلب سلیم دارد خوشا به حالش که با چشمی که او را بینا کرده به راه سلامت می رسد .
🔺اهل بیت بینایی ما هستند
🔺نهج البلاغه به انسان بصیرت و بینایی میدهد .
در خطبه ۱۰۸ حضرت یکی از عوامل کوری چشم باطن را عشق به دنیا ذکر فرموده ؛
« و مَن عَشِقَ شَیئا أعشى (أعمى) بَصَرَهُ و أمرَضَ قَلبَهُ ، فَهُوَ یَنظُرُ بِعَینٍ غَیرِ صَحیحَة»
عاشق چیز ناپسند شدن چشم انسان را کور و قلب را مریض می کند .چشم می بیند ولی در نمی یابد .
🔹وَ بَادَرَ الْهُدَى قَبْلَ أَنْ تُغْلَقَ أَبْوَابُهُ وَ تُقْطَعَ أَسْبَابُهُ وَ اسْتَفْتَحَ التَّوْبَةَ
شخص دارای قلب سلیم قبل از آنکه درهای هدایت بسته شود و سکرات موت عارض گردد و اسباب هدایت از دست برود، به سمت هدایت حرکت می کند.
خوشا به حال فرد دارای قلب سلیم که مبادرت کرد و عزم را به خوب شدن جزم کردکه درِ توبه به رویش باز شد .
🔺اول باید استقامت کرد که در توبه گشوده شود نه اینکه عشق به گناه باشد و استغفار کند که این فایده ندارد
🔹وَ أَمَاطَ الْحَوْبَةَ،
و گناهان بزرگ[حَوبَه] را می میراند
🔹فَقَدْ أُقِیمَ عَلَى الطَّرِیقِ وَ هُدِیَ نَهْجَ السَّبِیلِ.
به سبب اعمال فرد دارای قلب سلیم، در مسیرحق اقامت می کند و به راه واضح هدایت می یابد .
نه مثل بعضی که مدام در مسیر هدایت قرار میگیرند و خارج میشوند .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۲۱ - ۱۹شعبان
💢بخش اول خطبه ۲۱۴💢
کتاب فیض الاسلام ۲۰۵
این خطبه از چند بخش تشکیل شده است ابتدا توحید سپس حول صفات پیامبر اکرم و علمای ربانی است کسانی که دنبال رو حقیقی پیامبر هستند.
امیرالمومنین رسمشان این است که خطبه ها را با توحید شروع کند، و این خطبه هم دست به عدالت خدا گذاشتهاست.
🔶وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ عَدْلٌ عَدَلَ،وَ حَکَمٌ فَصَلَ،
شهادت میدهم که خدای متعال عادل است و همیشه عدالت گری داشته است، نه تنها عادل بلکه عدل هم دارد .
عدل یعنی؛ خدا از گذشته، همیشه به عدالت حکم کرده است قاضی ، حاکم، حکومتداری ست، که بین حق و باطل فاصله انداخته است.
خداوند به صورت تفصیل در قرآن و به سبب انبیاء حق را از باطل جدا کرده، تا مردم خوب بفهمند و فردای قیامت هم حق و باطل از هم جدا هستند ...
و به هرکدام متناسب با اعمال و رفتار، نظر خواهد کرد.
🔻عدل و عدالت به خاطر این است که انسان جهل و عجز دارد .وقتی ظلم میشود، دو منشاء دارد یا جهل است یا عجز. نمی داند،تصرف در مال دیگران ظلم است، حق خوردن ظلم است .چون نمی داند ظلم میکند ،اما عالم باشد ظلم نمی کند،
دوم عجز وناتوانی، نمیتواند جلوی خود و ظلم را بگیرد، این عجز در ظلم دخیل است ،در حالی که خداوند نه متعال به جهل ونه عجز دارد.
ما باید از صفات الهی بهره مند شویم و علم و قدرت را بالا ببریم.علم و قدرت بالا انگیزهای برای ظلم ندارد.
✳️در این باره روایتی بیان شده؛
یهودی خیبری محضر پیامبر اکرم رسید، و عرض کرد؛ ای پیامبر به من خبر بده ،
- از آن چیزی که خداوند ندارد.
- و آن چیزی که پیش خدا نیست.
- و آن چیزی که خدا نمی داند .
پیامبر فرمودند:
- آن چیزی که خدا ندارد شریک است، خدا تنهاست و شریکی ندارد
- آنچیزی که نزدخدا یافت نمی شود،ظلم ست بهیچ کس از بندگان ظلم نمی کند.
- آن چیزی که خدا نمی داند و یهود به آن قائل است که عزیر پیامبر خدا پسر خداست، خدا این را نمی داند
این حرف شما باطل است این شخص یهودی اسلام آورد.
🔶وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ سَیِّدُ عِبَادِهٌِ؛
شهادت می دهم که پیامبر اول عبد خدا بود و بعد به مقام رسالت رسید ..
شهادت از شهود،از دیدن است.
انسان به مرحلهای میرسد ،که جزخدا چیزی را نبیند.و به مرحله ای که رسول الله را در جایگاهی که هست ببیند..
نکته؛ پیامبر به هر مقام که رسید همه از عبودیت بود،و هر کسی هم در مقام عبودیت پیش برود به این مراحل می رسد.
قرآن کریم در این مرحله به چند نکته اشاره می کند.
اگر پیامبر به معراج رفت، از عبودیت بود باید ما هم از طریق عبودیت حرکت کنیم
و اگر قرآن به پیامبر نازل شد چون به مقام عبد رسیده بود..
اگر کسی به مقام عبودیت برسد نزول هایی به قلبش میرسد معارفی به قلبش سرازیر میشود.
البته به همه ما این نوید داده اند،
که فرمود؛ آیا خدا برای بنده اش کافی نیست
قطعا بله ! ولی شرط کفایت خدا، بنده بودن است. اگرچه ما نمی توانیم به حد پیامبر برسیم، اما هر چه تلاش کنیم، به معارف و روشنایی بیشتر خواهیم رسید... همه ما باید دنبال عبودیت باشیم،
عنوان بصری عالمی بود که در نزد خلفای پیشین علم را یاد گرفته بود.
وقتی به محضر امام صادق آمد ؛امام قبول نکردند ، فرمود" برو نزد کسانی که معارف را از آنها گرفتی.
( حضرت می خواست ایشان را مشتاق تر کند،) این پیرمرد دل شکسته به مسجد رفت و توسل به حضرت رسول و نماز و دعا انجام دادند ،و از خدا خواست ،دل امام جعفر صادق را نرم کند.
( این برای ما درس داشت توسل به وجود پیامبر)
ما انقدرکه به اهل بیت توسل می کنیم. به پیامبر توسل نداریم.در حالی که پیامبر اشرف مخلوقات و جلودار این طایفه است توسل به پیامبر بسیار موثر است.عنوان بصری بعداز توسل به پیامبر توانست وارد خانه امام صادق بشود.
🔺نکات مهم در این باب است که عنوان بصری از حضرت می پرسد؛
حقیقت عبودیت چیست؟
یعنی در عمل ما باید چه کنیم تا به مقام عبودیت برسیم.
امام صادق فرمودند؛ عبودیت سه مرحله دارد سه مطلب را باید رعایت کنید تا به عبودیت برسید.
۱. عبد برای خود مالکیت قائل نشود،
بنده هر چه دارد از آن مولاست آنچه که داریم همه از آن خداست. خوبیهایی که در این خانه است برای صاحبخانه است.
۲. عبد کسی است که برای خود برنامه ریزی نمی کند،چه کار کنم ،کجا بروم، چطور غدا بخورم چطورعبادت کنم و...
برنامهریزی دست خداست خدا میگوید چه بخوریم چه نخوریم، با چه کسی ارتباط و مراوده باشد با چه کسی نه!
چه پولی حلال است چه پولی حرام.
اگرافراد برنامهریز خود شدند از مرحله عبودیت خارج شدند.دیگر در دایره خدا نیستند.
این برنامه ریزی به عنوان قانون گذاری است .حضرت نمیگوید: برنامه ریزی برای زندگی نکنید،اتفاقاً برنامه ریزی لازمه زندگیست اما قانونگذاری زندگی باید خدا باشد.
۳. مشغولیت عبدباید به امر مولا باشد .
اگر پرسید چه می کنید؟
باید پاسخ باشد، به امر مولا مشغول همان کار هستم.اشتغال به امر خداست نه اینکه خود خواسته باشد. بسیار اتفاق میافتد ،ما مشغول به جمع، و لهو لعب مشغول هستیم.
🔶کُلَّمَا نَسَخَ اللَّهُ الْخَلْقَ فِرْقَتَیْنِ جَعَلَهُ فِی خَیْرِهِمَا،
نسخ به معنای نسخه برداری است . اگر قرار بود خدا مخلوقات را به دو گروه خوب و بد جدا کند.پیامبر اکرم در گروه خوبان بود منظوراینست که از آدم نبی تا الان نسل در نسل اجداد پیامبر ،همیشه در گروه ودر نسخه خوبان بودند.
🔶لَمْ یُسْهِمْ فِیهِ عَاهِرٌ
در اجداد پیامبر هیچکس اهل فسق و فجور [عاهِر]و اهل خلاف نبودند..
و هیچ سهم و دخالتی در نسل پیامبر وجود نداشت.
در زیارت وارث میخوانیم:
شهادت میدهیم که شما نوری بودی در اَصلاب الشّامِخَه(پسرهایی که بزرگوار بودند) و الاَرحامِ المطَهَّره( مادرانی که از هرگونه ناپاکی مبرا بودند).
تمام اجداد انبیا این صفت را داشتند.
✳️ از وجود نازنین پیامبر نقل است؛
خدای متعال مرا از صلب های پاک و رحم های طاهر بدنیا اورده.یعنی در نسل و گذشته من هیچ ناپاکی وجود نداشت.
این برای ما درسی است ،وقتی بخواهیم فرزندمان به مدارج بالا برسد در سطح ورثه انبیا برسد. باید قبل از ازدواج،و تولد بچه حواسمان باشد.از خیلی قبلها اثر دارد.
این که میگویند ؛کسی شراب میخورد ،
تا چند نسل و ذریه او تاثیر دارد این حقیقت است .وقتی قرآن کریم؛ داستان خضر و موسی را تعریف میکند،
آنجایی که دو بچه یتیم حضرت موسی و خضر مامور شدند،دیوار خانه دو یتیم را تعمیر کنند.چون زیر دیوار گنجی بود برای آینده آنها.
مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان ذکر کرده، نه این که پدر آنها آدم صالحی بود بلکه جد هفت یا هفتادم انها انسان شریف بوده و خییر او به آنها انتقال یافته ..
وخداونددو پیامبر را مامور می کند که کار گری کنند تا گنج برای آنها حفظ شود.
و اگر هم کسی بد باشد در فرزندان و ذریه انتقال پیدا میکند. باید طیب و طاهر بود تا به نسل های بعدی برسد.
البته این صد در صد نیست،
کسی میتواند در خانه فرعون باشد و خوب باشد.و کسی میتواند فرزند پیامبر باشد و بدباشد.
اراده خدا بر همه غالب است این تأثیر دارد و صلب و رحم مادر در تربیت خوب تاثیر دارد.
ویک جمله، در مورد "سید عباده"
پیامبر در پیش تمام بندگان الهی سید وآقا بوده. اشرف مخلوقات است یعنی چه ؟
به حضرت فاطمه فرمود؛
فاطمه آیا نمی دانی، به تو خبر بدهم
خدای متعال نگاه کرد به تمام عالم، مرا به عنوان پیامبر برگزید.
و در بین تمام عالم نگاه کرد بالاتر از من پیامبری ندید به عنوان نبی.
نگاه کرد در سراسر عالم و تاریخ کسی بالاتر از علی نبود.علی شد وصی پیامبر.
بار سوم نگاه کرد تو فاطمه را به عنوان سید سرور زنان جهان برگزید،
در طول تاریخ بشریت شخصی به بالایی پیامبر متولد نشده .
✳️ روایت مرحوم کلینی :
وقتی خدای متعال آدم را گرامی داشت و به همه ملائکه ها دستور داد به او سجده کنند .آدم وارد بهشت شده بود و در ذهن آدم گذشت. همه ملائکه به اوسجده کردند، جز یک موجود، و من وارد بهشت شدم. آیا از من بالاتر مخلوقی است؛
تا این جمله از ذهن او گذشت ،
خدا صدا زد، سر را بالا بیاور و ببین. به ساق عرش خدا نگاه کن،
آدم سربالا آورد دید در ساق عرش الهی حک شده بود.
در کنار "لا اله الا الله" شهادت به نبوت و ولایت امیرالمومنین داده شده .
که ای آدم بالاتر از تو وجود مقدس پیامبر،جایگاه مقدسی دارد.
خود پیامبر فرمود ؛من آقای تمام مخلوقات هستم.
من از همه انها بالاتر هستم (جبرئیل و میکائیل و ملائکه)
من صاحب شفاعت هستم.
من صاحب حوض هستم .
من و علی با اینکه مقام اشرف داریم ولی مقام پدر این امت را هم داریم.
ما حاضریم شما را به فرزندخواندگی قبول کنیم ،به شرط اینکه شما شرایط را رعایت کنید. دست واختیار خود را بدست ما دهید ، شما را به فرزندی قبول کنیم
🔶أَلَا وَ إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدْ جَعَلَ لِلْخَیْرِ أَهْلًا
آگاه باشید خدای متعال برای خیر اهلی را قرارداده است .
🔶وَ لِلْحَقِّ دَعَائِمَ
و برای اهل خیر ستونهایی
🔶وَ لِلطَّاعَةِ عِصَماً،
خدای متعال برای اطاعت ازخود پاسداران قرار داده .
مقصود از پاسداران اطاعت از خود چه کسانی است ؟
همه شاخص ها مخصوص امامان و ائمه هستند.که ستونهای حق هستند، و از اطاعت الهی پاسداری می کنند، خودشان اهل طاعت هستندو اطاعت از خداوند را به دیگران یاد میدهند.انها جایگاه مهمی هستند که باید به آن افتخار کرد.و فخرمان دنباله روی امیرالمومنین علی علیه السلام هست.
✳️ امام باقر فرمود؛
هیچ کس در عالم اهل کار خوب، و اهل حق نیست،مگر اینکه یک طرف بما وصل باشد. هر خوبی که درعالم انجام شود. از اهل بیت است.
در جامعه کبیره می خوانیم:
الحق معکم ومنکم و فیکم شما اهل حق هستید وحق از شما نشات می گیرد، شما معدن هستید .
اگر انسان ها جایی خطا و اشتباهی انجام می دهند چون از شما فاصله گرفتهاند، تا وقتی بر مدار اهل بیت بچرخند و مادر قرآن و نهج البلاغه و صحیفه باشد.اعمال درست است و همه از اهل بیت است.
هرشری منشأ ان از خودخواهی، و نشأت از دشمنان ما هست.
از مرحوم کلینی: هیچ کار خوبی در سرتاسر گیتی نیست، حتی کافری که صفات خوبی دارد آن هم ازبرکت ما اهل بیت است.
این صفات در عالم گم نمی شود.
هر کسی در هر جای عالم کار خوبی بکند به برکت اهل بیت است
✳️روایت از امام صادق علیه السلام:
ما ستون هستیم، اطاعت خدا را پاسداری می کنیم ما همان کسانی هستیم که اگر درختان میوه میدهند به برکت ماست .اگر رودخانه جاریست به برکت ما و به سبب عبادت ما خداوند عبادت می شود.
اگر ما نبودیم نه کسی مثل ما بود که خدا در آن سطح عبادت کند، با آن اخلاص و توجه، نه شما یاد می گرفتید، خدا را چگونه عبادت کنید ..
مقام معظم رهبری فرمودند ؛
آن عبادتی که همراه محبت و شوق است،
تقریبا مختص شیعه است، در ادیان و فرقه های مختلف نداریم ،
واین به برکت اهل بیت است،
بالاترین عبادت ،عبادت عاشقانه است که ما از اهل بیت یاد گرفتیم.
🔶وَ إِنَّ لَکُمْ عِنْدَ کُلِّ طَاعَةٍ عَوْناً مِنَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ
آگاه باشید هر کار خوبی که انجام دهید یارو یاور از جانب خداوند به سمت شما می آید نصرت خدا را در پی دارد .
بزرگان نوشتنه اند"مقصود از "عون" همان توفیق است.هر کار خیری انجام دهید توفیق جدیدی برای شما ایجاد می شود..
مثلا؛ خدا به خاطر نماز با توجه ای که خواندهاید،چهار موانع را باز میکند.
✅ توفیق چگونه به دست می آید؟
توفیق ابتدایی دارد ، خدای متعال به همه مافطرت داده که به سمت خدا حرکت کنیم و این توفیق ابتدایی است .
ولی توفیق بعدی بستگی به عمل ما دارد،
هرچه اعمال صالح ما بیشتر باشد توفیق ما بیشتر است ؛
مانند شکر هر چه زیاد باشد نعمت بیشتر میشود. توفیق هم همینطور است هرچه عمل و رفتار درست باشد. بیشتر توفیق حاصل میشود.
🔶 یَقُولُ عَلَى الْأَلْسِنَةِ
خداوند بعداز نصرت الهی زبانها را گویا می کند.
🔶وَ یُثَبِّتُ [بِهِ] الْأَفْئِدَةَ،
و قلبها را آرام میکند بدور از استرس و اضطراب
چه کسی به آرامش میرسد کسی که یاوری از جانب خدا داشته باشد کسی که آن توفیق همراهش باشد.
🔶فِیهِ کِفَاءٌ لِمُکْتَفٍ
اگر کسی بخواهد کفایت کند به چیزی
🔶وَ شِفَاءٌ لِمُشْتَفٍ
اگر کسی طالب شفا و آرامش باشد باید به اطاعت الهی برسد.
غفرالله لی ولکم