الحمد لله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۳ - ۱ شعبان
💢بخش دوم خطبه۱۹۹💢
کتاب فیض الاسلام ۱۹۰
موضوع : زکات
🔷ثُم اِنَ الزَّکاهَ جُعِلَت معَ الصلاهِ قرباناً لاَهلِ الاسلام
خداوند برای مسلمانان، زکات به همراه نماز قرار داده که وسیله تقرب[قربانا] به خدای سبحان باشد.
پرداخت زکات به تنهایی مشکلات مسلمانها را حل نمی کند. متقی واقعی کسی است که هم نماز (عبادت شخصی) را دارد وهم زکات( عبادت اجتماعی) را دارد.
نماز ارتباط ما با خالق و زکات ارتباط ما با مخلوق است.
زکات دو نوع :
۱- با طیب نفس و با رضای الهی و با رضایت زکات می دهند.و برای امتثال امر الهی این فرمان واجب را انجام می دهند.
۲- درجه بالاتر و معنوی زکات، دل بریدن است.وابستگی به دنیا را باید برید و قطع کرد.
🔷فمَن اَعطاها طَیبَ النفسِ بها
هر که زکات را از روی رضایت الهی [ طیب النفس] دهد.
🔷فاِنَها تُجعَلُ لهُ کفارهُُ
کفاره گناهان گذشته او می شود.
🔷و منَ النارِ حِجازاً و وِقایَه
واز آتش، باز دارنده[حجازا] ونگهدارنده[ وقایه] است.
پرداخت زکات با طیب نفس و قصد قربت چند اثر دارد:
۱- زکات کفاره گناهان گذ شته می شود.
۲- پرداخت حقوق واجب الهی مانع وسپری در مقابل آتش جهنم می شود.
🔷فلا یُتبِعَنَّها احدُُ نفسَه
مبادا دل در پی آنچه داده رَوَد[ یتبعنها]
🔷ولا یُکثِرَنَّ علیها لَهفَهُ
وبر دادن آن دریغ بسیار خورَد[ لهَفَهُ]
🔷باِنَّ مَن اَعطاها غیرَ طیبِِ النَّفسِ بها یرجوها ما هو اَفضلُ منها فاو جاهلُُ بِالسُنَّه
آن کسی که زکات را از روی رغبت ندهد و امید بهتر از آنچه را داده داشته باشد به سنت جاهل ونادان است.
🔷مَغبونُ الاَجر
و اجر وی دستخوش زیان [مغبون]
🔷ضالُّ العمل ، طویلُ النَّدَم
عمل وکردارش تباه و گمراه، و همیشه پشیمان است.
به سنت جاهل است ، منظور از سنت، هم سنتهای الهی میتواند باشد وهم سنت پیامبر.
قران در باب منافقین می فرماید:
《وَلا یُنفِقون اِلّا وَهُم کارِهونَ توبه - ۵۴》
جز با بی میلی و نا خشنودی انفاق نمی کنند.
✅فلسفه حقوق واجب الهی چیست؟
۱- طهارت
《خُذ مِن اَموالهِم صَدَقه تُطَهِّرُهُم وَ تُزَکّیهم؛ توبه - ۱۰۳》
از اموالشان زکاتی دریافت کن که به سبب آن نفوس واموالشان را پاک می کنی، وآنان را رشد وتکامل می دهی.
《لَن تَنالُوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا مِمّا تُحِبُّون؛ آل عمران - ۹۲》
هرگز به حقیقت نیکی نمی رسید تا از آنچه دوست دارید انفاق کنید.
۲- اصلاح امور فقرا
حکمت ۳۷۲نهج البلاغه: 《وَ اِذا بَخِلَ الغَنِیُّ بِمَعرُوفِهِ باعَ الفَقیرُ آخِرَتَهُ بِدُنیاهُ》
واگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد فقیر آخرتش را به دنیا می فروشد.
حکمت ۳۲۸ نهج البلاغه:
《اِنَّ الله سُبحانه فَرَضَ فِی اَموالِ الاغنِیاءِ اَقواتَ الفُقَراء فَما جاعَ فَقیراِلّا بِما مُتَّعَ بِهِ غَنِیُّ وَاللهُ تَعالی سائِلُهُم عَن ذلِکَ.》
خدای سبحان روزی فقرا را در مالهای توانگران واجب داشته. پس فقیری گرسنه نماند جز که توانگری از حق او، خود را به نوایی رساند. و خداوند ، توانگران را از این کار باز خواست کند.
امیرالمومنین علی ( ع) فرمودند:《ما مَنَعَ قوم الزکوه اِلّا حَبَس الله قَطَر السّماء》
اگر قومی از زکات دست کشیدند خدای متعال باران را بر آنها حرام می کند.
قرآن در مورد پیامبر می فرماید:
《وَما اَرسَلنکَ اِلّا رَحمَه لِلعالَمین؛ انبیاء - ۱۰۷》
وتو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.
✳️مرحوم کلینی در کافی نقل می کند: پیامبر وارد مسجد شد پنج نفر را اسم برد و بلند کرد واز مسجد بیرون کرد وفرمود: دیگر اینجا نماز نخوانید چون شما زکات نمی دهید .《اُخْرُجُوا مِنْ مَسْجِدِنَا لاَ تُصَلُّوا فِیهِ وَ أَنْتُمْ لاَ تُزَکُّونَ》
امام صادق ( ع) فرمودند: دو گناه اثباتش قبل از ظهور خیلی مشکل است .
۱- زنای محصنه ۲- کسی که زکات پرداخت نمی کند.
ولی با ظهور امام عصر این کار ممکن میشود چون امام علم غیب دارد وبا علم گردن انها را می زند.
✅ گناه زنای محصنه و نپرداختن زکات به یک اندازه است چون هر دو جامعه را به سمت فقر و فحشا می برد.
✳️مرحوم مجلسی در جلد ۵۲ بحار الانوار صفحه ۷۷ آورده : سعد بن عبدالله قمی آدم محققی بود وبا اهل سنت مناظره علمی میکردو همیشه پیروز بود. شخص چند سوال از او کرد که جوابش را نمی دانست.
می گوید نزد احمدبن اسحاق اشعری قمی( نماینده امام حسن عسگری در قم) رفتم ونامه ای که سوالها را نوشته بودم به او دادم که از حضرت حسن عسگری بپرسد.
✳️داستان زکات و امام زمان:
احمد بن اسحاق گفت تو هم بامن بیا خدمت امام در سامرا برسیم ومن با او رفتم. امام مهدی هم حضور داشتند.
امام حسن عسگری فرمودند کارتان چیست ! احمد بن اسحاق گفتند برای پاسخ سوال آمده ایم و خمس وزکات مردم راهم آورده ایم.
امام به فرزندش فرمود : این خمس و زکات را از آنها بگیر.
امام مهدی فرمودند : 《أَ یَجُوزُ لِی أَنْ أَمُدَّ یَداً طَاهِرَةً إِلَى هَدَایَا نَجِسَةٍ》
من نمی توانم دست پاک را به این اموال نجس بزنم چون این اموال به ناحق جمع آوری شده است .
حضرت بعد فرمودند : فقط یک کیسه کوچک که مال پیر زنی است قبول میکنم.بقیه نجس است. مال حرام فرستادند.
✳️وکیل امام کاظم ع خمس خدمت حضرت برده بود .امام همه را رد کرد و فقط خمس خانم شطیطه نیشابوری راقبول کرده بود وفرمود این پول پاک است ویک کفن هم به نماینده خود داد و فرمود این را به شطیطه بده وبگو وقتی از دنیا رفتی من خودم نماز تو را می خوانم .وامام کاظم با معجزه آمد و نماز میت بر او خواند.
✅آثار فراوان پرداخت زکات:
در نهج البلاغه آمده است :
《سُوسُوا ایمانَکُم بِالصَّدَقَهِ، وَ حَصَّنُوا اَموالَکُم بِالزَّکاهِ وَادفَعوا اَمواجَ البَلاءِ بِالدُّعاءِ》
ایمان خود را با صدقه نگاه دارید، ومالهایتان را با زکات دادن، و موجهای بلا را با دعا برانید.
امام صادق ع فرمودند:
《ما تَلِفَ مالُُ فِی برِِ ولا بحرِِ الا بِمنعِ الزَّکوهِ》
بسیاری از تلف شدن اموال بخاطر ندادن زکات است.
در کتاب بصائرالدرجات مرحوم محمد بن حسن صفار در بخشی از این کتاب کلمات غیر عربی اهل بیت را ذکر کرده اند .اهل بیت به همه زبانها مسلط هستند، به زبان فارسی هم اهل بیت مطالبی فرمودند: مثلا پیامبر ص به سلمان فرمودند:《 یا سلمانُ اشکمت درد؟ قُم فَصَلِّ فَاِنَّ فِی الصلوه شفاء 》
ای سلمان، اگر دل درد داشتی بلند شو ونماز بخوان ، همانا در نماز شفاء است.
عده ای خدمت امام صادق رسیدند. امام صادق فرمودند: 《مَن جَمَعَ مالا مِن مَهاوِشَ اذ هَبَهُ الله فی نَهابِرَ》
هر مال که از باد آید به دَم شود.
به فارسی امروز" باد آورده را باد می برد"
نمونه اعلای زکات دل بریدن و قطع کردن وابستگیهاست . خطبه ۲۰۳ نهج البلاغه:
《وَاَخرِجُوا مِن الدُّنیا قُلُبَکُم مِن قَبلِ اَن تَخرُجَ مِنها اَبدَانُکُم》
بیرون کنید از دنیا دلهایتان را قبل از آنکه برون بَرَند از آن تن هایتان را.
✳️در روایت آمده است که: اولین درهم ودیناری که در عالم ضرب شد نگاه ابلیس را به خود جلب کرد.《إِنَّ أَوَّلَ دِرْهَمٍ وَ دِینَارٍ ضُرِبَا فِی اَلْأَرْضِ نَظَرَ إِلَیْهِمَا إِبْلِیسُ 》
گفت: من دیگر دنبال بت پرست کردن مردم نیستم .اگر مردمدنبال درهم ودینار باشند بت پرست واقعیند.
《فَلَمَّا عَایَنَهُمَا أَخَذَهُمَا فَوَضَعَهُمَا عَلَى عَیْنَیْهِ ثُمَّ ضَمَّهُمَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ صَرَخَ صَرْخَةً ثُمَّ ضَمَّهُمَا إِلَى صَدْرِهِ ثُمَّ قَالَ أَنْتُمَا قُرَّةُ عَیْنِی وَ ثَمَرَةُ فُؤَادِی مَا أُبَالِی مِنْ بَنِی آدَمَ إِذَا أَحَبُّوکُمَا أَنْ لاَ یَعْبُدُوا وَثَناً وَ حَسْبِی مِنْ بَنِی آدَمَ أَنْ یُحِبُّوکُمَا.》
حکمت ۳۱۶ نهج البلاغه : 《اَنَا یَعسوُبُ المومِنِین وَالمالُ یَعسوبُ الفُجّار. 》
من پیشوای مومنانم و مال پیشوای تبهکاران .
خطبه ۱۶۰ نهج البلاغه:
《مَن عَظُمَتِ الدُّنیا فِی عَینِهِ، وَ کَبُرَ مَوقِعُها فِی قَلبِهِ آثَرَها عَلی الله تَعالی فَانقَطَعَ اِلَیها وَ صارَ عَبدا لَها.》
کسی که دنیا در دیده اش کلان نماید، وارزش واعتبار آن در دل وی فراوان نماید، آن را بر خدا مقدم سازد وجز آن به چیزی نپردازد ، وبنده او شود و دل ببازد.
خطبه ۳، شقشقیه:
《وَ لکِنَهُم حَلِیَتِ الدنیا فِی اَعیُنِهِم وَ راقَهُم زِبرِجُها》
دنیا در دیده آنان زیبا بود ، و زیور آن در چشمهایشان خوشنما.
✅ دلبستگی به دنیا یکی از صفات مخالفین امیرالمومنین است.
عبادت منهای قصد قربت پذیرفته نیست.
✅دین از ما طلبکار است که با گرفتن بخشی از مال به عنوان خمس وزکات وصدقه آن راپاک و طاهر می کند.
✅ امتحان پولداری، کمک به فقرا و امتحان فقر، به حفظ دین است.
✅ دلبستگی انسان به مال بیشتر از دلبستگی او به جان است.
✅ شیطان وقتی قهقهه مستانه زد که اولین درهم ودینار در عالم ضرب شد.چون بنی آدم دلبسته پول می شوند.
اللهم اخرج حب الدنیا من قلوبنا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۴ - ۲ شعبان
💢بخش سوم خطبه۱۹۹💢
کتاب فیض الاسلام ۱۹۰
موضوع کلی خطبه: امیرالمومنین هنگام فرستادن سپاهیان به نبرد همواره نکاتی را به آنها متذکر میشدند که عبارتند از:
ادای نماز و اصلاح رابطه با خداوند.
ادای زکات و پاکی اموال از حق الناس
و نهایتا سومین دستور ایشان قبل از جنگها که در ادامه خطبه به آن اشاره میشود ادای امانت است.
💠ثُمَّ أَدَاءَ الْأَمَانَةِ، فَقَدْ خَابَ مَنْ لَیْسَ مِنْ أَهْلِهَا؛
آن کسی که اهل ادای امانت نیست زیان کرد [خَابَ]
زیان ادا نکردن امانت، فقط متوجه صاحب امانت نیست؛ بلکه زیان اصلی از آن کسی است که امانت به او سپرده شده است. (ضرر مالی به دیگران میرسد وضرر اعتقادی به شخصی که در ادای امانت کوتاهی کرده.)
امانت همیشه شامل امانات مادی نیست، بلکه اسرار و آبروی افراد نیز نزد ما امانت است.
🔺نکاتی از آیات و روایات در مورد ادای امانت:
«إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا....نساء - ۵۸»
همانا خداوند فرمان مىدهد که امانتها را به صاحبان برگردانید.
هر کجا امری باشد باز خواستی هم هست. اگر در ادای امانت کوتاهی شود باتوجه به دستور خدا در این زمینه باز خواست خواهیم شد.
«وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ؛ مومنون - ۸»
صفات مؤمنان رستگار؛ کسانى هستند که امانتها وپیمانهاى خود را رعایت مىکنند.
مؤمنان در رعایت قرارها و عهدها و امانات کوشا هستند.
🔻از وجود مقدس پیامبر خاتم صلى الله علیه و آله چنین روایت شده:
«لا تَنْظروا إلى کَثرةِ صَلاتِهِم و صَومِهِم ، و کَثرةِ الحَجِّ ، و المعروفِ ، وَ طَنطَنَتِهِم باللّیلِ! و لکنِ انْظُروا إلى صِدقِ الحدیثِ و أداءِ الأمانةِ.»
به زیادى نماز و روزه و حجّ و بخشش و ناله هاى شبانه اشخاص نگاه نکنید، بلکه راستگویى و امانتدارى شان را بنگرید.
راست گویی و امانت داری ملاک و معیار تشخیص مسلمان واقعی است.
🔻همچنین از قول امام سجاد علیه السلام به شیعیانشان روایت شده:
«عَلَیْکُمْ بِأَدَاءِ اَلْأَمَانَةِ فَوَ اَلَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ أَنَّ قَاتِلَ أَبِیَ اَلْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلاَمُ اِئْتَمَنَنِی عَلَى اَلسَّیْفِ اَلَّذِی قَتَلَهُ بِهِ لَأَدَّیْتُهُ إِلَیْهِ.»
بر شما ادای امانت واجب است، قسم به خدایی که محمد را به نبوت برگزید اگر قاتل پدرم حسین بن علی علیهالسلام شمشیری که با آن پدرم را به شهادت رساند به دست من امانت دهد، امانتش را ادا میکنم.
مصیبتی بالاتر از مصیبت جریان کربلا نیست،با این وجود امام میفرماید من در ادای امانت قاتل پدرم کوتاهی نمیکنم،
🔺امانت را به انسان امین میسپارند، پس باید مراقب باشیم مبادا با کوتاهی در ادای امانت، اعتماد را در جامعه از بین نبریم.
🔻شبیه آن از امام صادق علیه السلام آمده:
«إنّ ضارِبَ علیٍّ بالسّیفِ و قاتِلَهُ لوِ ائْتَمَنَنی و اسْتَنْصَحَنی و اسْتَشارَنی ثُمّ قَبِلتُ ذلکَ مِنهُ لَأدَّیتُ إلَیهِ الأمانةَ.»
اگر ضارب و قاتل على مرا امین بشمارد (چیزى به من سپارد) و از من راهنمایى و مشورت بخواهد و من امانتش را بپذیرم، آن را به او باز خواهم گرداند.
بر خلاف انسان های عادی که به خاطر اختلافات شخصی و نزاع های خانوادگی ممکن است، امانات یکدیگر را پایمال کنند، ائمه حتی برای کسی که موجب شهادت پدرشان باشد امانت دارند.
🔻در روایات ذکر شده، امانت شخصی مدنظر بود. در دو روایت بعدی به مسئولیت بالاتر که حفظ امانت اجتماعی است، میپردازیم:
🔻 در نامه ۵ نهجالبلاغه خطاب به اشعث بن قیس آمده:
«وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ»
حوزه فرمانروایی طعمه و لقمه نیست، بلکه امانتى است بر گردن تو
در منظر امیر المومنین مسولیت اجتماعی، امانت است.
🔻اگر کسی از مسئولان، وظیفه و مسئولیت خود را درست انجام نداد(چه نتواند، چه نخواهد) در واقع، امانتی که به او سپرده شده خیانت کرده وموجب بریدن مردم از انقلاب و اسلام میشود.
🔻حضرت در نامه ۴٠ بعد از گزارشی مبنی بر تخلف مالی عبدالله بن عباس خطاب به وی مینویسد:
«أَمَّا بَعْدُ، فَقَدْ بَلَغَنِی عَنْکَ أَمْرٌ إِنْ کُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أَسْخَطْتَ رَبَّکَ وَ عَصَیْتَ إِمَامَکَ وَ أَخْزَیْتَ أَمَانَتَکَ»
از تو خبرى به من رسید. اگر چنان باشد، که خبر داده اند، پروردگار را خشمگین ساخته، بر امام خود عصیان ورزیده، و امانت را خوار و بى مقدار شمرده اى.
حضرت باز هم مسئولیت های اجتماعی را امانت میدانند.
🔻با خیانت در امانت حق الناس بر گردن انسان قرار میگیرد؛ در امانت شخصی حق یک نفر بر عهده شخص است و در امانت اجتماعی حق یک ملت بر عهده شخص قرار میگیرد.
شهید رجایی : در جهنم جایی است مخصوص من رجایی، من اگر یک فرمان یا دستور اشتباه صادر کنم سرنوشت 36 ملیون نفر(جمعیت آن زمان ایران) را تحت تاثیر قرار میدهم. همه آن تبعات به عهده من است.
💠 إِنَّهَا عُرِضَتْ عَلَى السَّمَاوَاتِ الْمَبْنِیَّةِ وَ الْأَرَضِینَ الْمَدْحُوَّةِ وَ الْجِبَالِ ذَاتِ الطُّولِ الْمَنْصُوبَةِ،
این امانت بر آسمانهای مرتفع[مَبنیّه] و زمینهای گسترده[مدحوا] و کوههای طولانی سر به فلک کشیده عرضه شد.
💠فَلَا أَطْوَلَ وَ لَا أَعْرَضَ وَ لَا أَعْلَى وَ لَا أَعْظَمَ مِنْهَا،
در حالی که بلند تر وسیع تر[اَعرض] و بلند مرتبه تر و بزرگتر از آنها نبود.
💠وَ لَوِ امْتَنَعَ شَیْءٌ بِطُولٍ أَوْ عَرْضٍ أَوْ قُوَّةٍ أَوْ عِزٍّ لَامْتَنَعْنَ،وَ لَکِنْ أَشْفَقْنَ مِنَ الْعُقُوبَةِ
اگر بنا بود کسی یا چیزی به خاطر مغرور شدن نسبت به طول و عرض و قدرت و عزت از پذیرش امانت امتناع کند [اِمتَنعن]زمین و آسمان و کوه ها سزاوارتر بودند ولی امتناع آن ها به خاطر غرور و سرپیچی نبود بلکه انها از عقوبت به جا نیاوردن حق امانت ترسیدند. [اَشفَقن]
💠 وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ،
و نسبت به آنکه از آنها ضعیف تر بود،(یعنی انسان) عاقلانهتر تصمیم گرفتند. [عقَلنَ]
💠وَ هُوَ الْإِنْسَانُ، «إِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولًا»
و آن موجود ضعیف که این امانت را پذیرفت همان انسان است که طبق فرمایش آیه ٧٢سوره احزاب انسان( در مسیر ادای آن امانت) بسیار ستمکار و نادان بود.
🔻آسمان با آن همه قدرت و عزت سنگینی این بار را فهمید و امتناع کرد ولی انسان در حالیکه بسیار ستمکار و جاهل بود این امانت را پذیرفت
این بخش از سخنان حضرت اشاره دارد به آیه ٧٢ سوره احزاب:
«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا»
همانا امانت (الهى) را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس، از حمل آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، ولى انسان آن را بر دوش گرفت، امّا او بسی ستمکار و نادان است.
🔺قرآن کریم محکمات و متشابهات دارد.
به عنوان مثال آیاتی هست که وجوب نماز صراحتا از ظاهر و نص آنها برداشت میشود که این آیات محکمات قرآن هستند،
در مقابل برخی ایات متشابهاتند که هر کسی میتواند به نحوی برداشت های متفاوتی از آن ها داشته باشد، از جمله آیاتی که از آن احکام مربوط به نماز را برداشت میکنیم.
برای فهم متشابهات باید به محکمات قرآن رجوع کرد.
آیه ٧٢ سوره احزاب هم جزو متشابهات است لذا معانی، تأویل و تفسیر های مختلفی از این آیه بیان شده و حتی روایات نیز در ذیل تفسیر این آیه متفاوتند در ادامه مصادیق امانت در تفاسیر مختلف بیان میشود :
این امانت الهی چیست؟
1️⃣ابتدایی ترین برداشت : منظور از امانت، امانت های عادی مردم است، که کوه و زمین و آسمان استعداد پذیرش آن را نداشت و از آن سر باز زد.
2️⃣مرتبه ای بالاتر :تکالیف شرعی وظایفی است که خداوند به عهده ما گذاشته است. بسیاری از ما به راحتی با بهانه ارحم الراحمین بودن خدا تکالیف شرعی را نادیده میگیریم، در صورتی که این تکالیف امانتی است بر دوش ما که پذیرفته ایم و باید نسبت به آنها ملتزم باشیم.
در همین رابطه روایت شده است:
«فی الحدیثِ أنّ علیّا علیه السلام إذا حَضرَ وقتُ الصّلاةِ یَتَملْمَلُ و یَتَزلْزَلُ و یَتَلوَّنُ ، فَقِیلُ له : ما لَکَ یا أمیرَ المؤمنینَ ؟ فیقولُ : جاءَ وقتُ الصّلاةِ ، وقتُ أمانةٍ عَرَضها اللّه ُ علَى السّماواتِ و الأرضِ فأبَیْنَ أنْ یَحْمِلْنَها و أشْفَقنَ مِنها.»
هرگاه وقت نماز مى رسید على علیه السلام مانند مار گزیده ای بیتابى مى کرد و مى لرزید و رنگ به رنگ مى شد.سوال مى شد: شما را چه شده است اى امیر مؤمنان ؟
مى فرمود: وقت نماز رسیده است، وقت امانتى که خداوند بر آسمانها و زمین عرضه کرد و آنها از پذیرفتن این امانت سر باز زدند و از آن ترسیدند.
انسان مسئولیت این امانت را پذیرفت و خدا هم آن استعداد را در او قرار داده بود و لی در ورطه عمل کمکاری کرد و امانت بر زمین ماند.
3️⃣ مرتبه عالی که در تفسیر این آیه ذکر شده ولایت اللّه و ولایت آل اللّه است.
انسان امانت ولایت امیرالمومنین را پذیرفت ولی متاسفانه بعد از مدتی برخی در حفظ این امانت خیانت کردند و حضرت را خانه نشین کردند. در روایت آمده :
«الامانة هی الامامة» این امانت همان امامت است.
همچنین در روایت دیگر می فرمایند:
«الامانة هی الولایة» این امانت همان ولایت است.
🔻امام علی علیه السلام در بخشی از یک روایت میفرمایند:
عَرَضَ اَللَّهُ أَمَانَتِی عَلَى اَلسَّمَاوَاتِ اَلسَّبْعِ
خدا امانت ' ولایت مرا ' بر همه آسمان و زمین عرضه کرد.
(و در ادامه از اولین پرنده ای که این امانت را پذیرفت و اولین پرنده ای که انکار کرد و... سخن به میان میآید)
🔻آیا کوه، آسمان و زمین فهم و شعور و درک دارند که این امانت به آنها عرضه شود؟ اگر ساده بنگریم باید بگوییم که نه!
(حضرت برای فهم سنگین این امانت برای ما از تشبیه بهره گرفتهاند )
اما پاسخ دقیق تر که از ظاهر کلام حضرت بر میآید و شواهد و دلایلی بر اثبات آن وجود دارد این است که کوه، آسمان و سایر جمادات و نباتات و حیوانات مرتبه ای از فهم و شعور برخوردارند.( یسبح للَّهِ ما فی السموات والارض) بااین وجود آن ها از ترس عقاب خداوند از پذیرفتن بار این امانت شانه خالی کردند.
🔻یک اصل کلی در قرآن هست که انسان اشرف مخلوقات است، آیا همه انسانها شامل این اصل میشوند؟
البته که انسان ما هو انسان چنین ویژگی دارد. همچنین نص صریح قرآن
«وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ» بیانگر این اصل هست.
حال شبهه ایجاد میشود که چطور این اصل با بیانات حضرت در این بخش قابل جمع است که:
کو ه و آسمان عقل به خرج دادند و این امانت را نپذیرفتند ولی انسان جاهل پذیرفت
( وَ عَقَلْنَ مَا جَهِلَ مَنْ هُوَ أَضْعَفُ مِنْهُنَّ )
بالاتر دانستن انها از انسان و اقرار به بی خردی انسان شبهه ای است که با متن قرآن و اصل بیان شده سازگار نیست.
در پاسخ این شبه باید گفت:
امیر المومنین در این بخش در مقام تفسیر آیه٧٢ سوره احزاب هستند و چیزی که مشخص است و از آیات قرآن هم بر می آید این است که برخی انسان ها از حیوان هم پایین ترند.
به عبارت دیگر کوه و آسمان و سایر مخلوقات از انسانی که ولایت علی را نپذیرد، و به تکالیف شرعی عمل نکند و امانت دار نباشد بالاتر است.
در حالی که استعداد در او بوده تا به بالاترین درجه برسد.
انسان به شرطی اشرف مخلوقات است که امانت را حفظ نموده وآن را ضایع نکند.
مسلما انسان گناه کار از جبرئیل و سایر ملائکه بالاتر نیست! و نوع آدمی به گرد پای ملائک هم نمیرسد والبته انسان ظرفیت ملک شدن و حتی برتر شدن از ملائک را دارد به شرطی که به وظایف خود عمل کند.
آدمی که آدمیت را برگزیند و ولایت را بپذیرد و استعدادش را در راه درست خرج کند، اشرف مخلوقات است.
بخش چهارم: علم خداوند
💠إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى لَا یَخْفَى عَلَیْهِ مَا الْعِبَادُ مُقْتَرِفُونَ فِی لَیْلِهِمْ وَ نَهَارِهِمْ،
همانا خدای سبحان آن کسی است کارهایی که بندگان در شبانه روز انجام میدهند [مُقْتَرِفُونَ] از او پنهان نیست.
علم خداوند نسبت به بندگانش بر خلاف ما که اگر تاریکی عارض شود یا شی ریز باشد یا پرده ای حائل شود دیگر قادر به دیدن نیستیم.علم خدا با تاریکی شب و... ازبین نمیرود.و به همه چیز تعلق میگیرد.
🔻علت اینکه حضرت بعد از بیان اهمیت نماز و زکات و ادای امانت ویژگی علم خداوند را متذکر میشوند این است که دانیتن این موضوع که خدا می بیند ، میشنود ، میداند، در انسان، اثر تربیتی دارد [أَلَمۡ یَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ یَرَىٰ] که در ادامه به آن میپردازیم.
وقتی بدانیم که شاهد دادگاه ما در قیامت همان حاکم دادگاه است، دیگر به راحتی مرتکب خطا نمیشویم.
✅ حضرت چهارمین نکته را علم خداوند بیان کرد یعنی ضمانت اجرایی ادای امانت و درست نماز خوندن و پرداخت زکات همین علم الهی است.
همه ما برای اینکه مرتکب خطا نشویم و از طرفی به کار خیر تشویق شویم نیاز به یک محرک ونیرو داریم،
آیا این نیرو باید بیرونی باشد یا درونی؟ مسلما این نیروی درونی که متوجه و متذکر علم الهی باشیم موجب میشود چه در خلوت و چه در جمع، به وظایف خود عمل کنیم،
آگاهی نسبت به اینکه هیچ چیزی در دستگاه خداوند گم نمیشود، عاملی بازدارنده است و از طرف دیگر همین آگاهی به علم الهی است که موجب تشویق بندگان به انجام مسئولیت ها در سخت ترین شرایط میشود.
بعد از آن به این باور میرسیم که کار خیر را مخفیانه هم که انجام دهیم در دفتر اعمال ثبت میشود و دیگر جمع و خلوت برای ما معنا ندارد.
علم الهی یکی از صفات پر تکرار خداوند در قرآن است.
💠لَطُفَ بِهِ خُبْراً وَ أَحَاطَ بِهِ عِلْماً؛
کار های ظریفی[لَطُفَ] که انجام میدهند خداوند به آن احاطه دارد.
💠أَعْضَاؤُکُمْ شُهُودُهُ وَ جَوَارِحُکُمْ جُنُودُهُ وَ ضَمَائِرُکُمْ عُیُونُهُ وَ خَلَوَاتُکُمْ عِیَانُه.
تمام اعضای بدن شما شهیدان و گواهان گماشته شده خداوند هستند و آن دسته از اعضایی که انسان با آنها کار انجام میدهد (دست و پا و چشم و...)[جَوَارِحُکُمْ] سربازان خداوند هستند، وهر چیزی که در شما پنهان است(وجدان و...) انها جاسوس خداوند هستند و تمام خلوتهای شما برای خدا آشکار است.
در نظام آفرینش همه مخلوقات وحتی اعضا و جوارح بر علیه و یا به نفع صاحب خود شهادت میدهند.
اعضا و جوارح همه سپاه و جاسوس خدا در وجود انسان هستند و نیاز به عامل بیرونی نیست. اعضا در کنار خداوند و ملائکه و... شاهدان اعمال ما در روز قیامت به شمار میروند.
آیت الله جوادی مکرر این جمله را در کلاس های اخلاقشان بیان میداشتند.
خداوند قادر است همانگونه که پرندگان کوچکی را برای انتقام از ابرهه فرستاد از عوامل بیرونی استفاده کند ولی همیشه لازم نیست از این عوامل بیرونی بهره بگیرد، بلکه از اعضا و جوارح بر علیه استفاده میکند.
تعبیر قرآن این است که خداوند خیانت چشم هارا میبیند چرا که همین چشم جاسوس خداست.
خداوند برای بر ملا شدن اسرارمان نیاز به سپاه بیرونی ندارد بلکه با اعضا و جوارح گناهان را برملا میکند.
تمام خلوت های ما برخداوند آشکار و خلوت جلوت، شب و روز و... معنا ندارد.
🔻حضرت در پایان خطبه علم الهی را بیان میدارد، چرا که اگر در نماز خواندن و ادای زکات ودر ادای امانت کوتاهی کنیم، خداوند به آن آگاه است و نمیتوانیم سهل انگاریمان را کتمان کنیم.
ولایت را محکم بگیرید چرا که این همان امانتی است که سایر مخلوقات از پذیرفتن آن سر باز زدند ولی الحمدالله رب العالمین ما فرصت بهرمندی از آن را به دست آوردیم.
اللهم الحقنا بالصالحین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۲/۲ - ۳۰رجب
💢بخش اول خطبه ۱۹۹💢
کتاب فیض الاسلام ۱۹۰
توصیه به اصحاب
امیر المومنین صلواة الله علیه چهار عنوان در این خطبه یاد آور شدند .
نماز , زکات ، ادای امانت، بصیر بودن خداوند.
شان نزول خطبه :
مرحوم کلینی " رضوان الله علیه " این خطبه را مفصل تر از سید رضی ذکر کرده ابتدای خطبه اورده: 《اَنَ امیرالمومنین قال: اذا حضَرَ الحَربَ یُوصِلُ المسلمین کلماتِِ و یقول: 》
هرگاه عازم جنگ بودند مسلمانان را با این جملات نصیحت کرده خطبه را می خواندند.
🔻نکته : حضرت این جملات را در هر بار عزیمت به جبهه مکرر بیان میکرده ، نشان دهنده ی اهمیت مطلب است.
امام جامعه مردم را به نکات مهم متذکر میشود و این تکرار بسیارحکیمانه وعاقلانه است《وذکِّر فاِن الذِکری تنفعُ المومنین ذاریات ۵۴》
🔻نکته دوم : به هنگام ورود به میدان جنگ بجای آموزش اداب نظامی و یادآوری نکات جنگی (هر چند آموزش هم در جای خود داشتند) ابتدا نماز ، زکات ، پاکی از جهت جان ، مال و ردامانت که جنگیدن را هم زایل میکند.عشق به شهادت و جنگیدن برای کسی که نماز او صحیح باشد.
اول توحید و خدا شناسی کامل بشود تا جنگ با معاویه آغاز شود وگرنه چه تفاوتی بین این دو گروه هست.
با درست شدن نماز و زکات،ادای جهاد لله درست میشود.《اِنَ الجِهاد بابُُ مِن ابوابِ الجنَِه فَتَحَهُ الله لخاضهِ الاَولیاء و لباسُ التقوی'》تقوا یک شخص برهنه است ،لباس آن جهاد است. با طی این مدارج مدال جهاد گری نصیب میشود.
اول مقدمات را درست کنید بعد سلاح بدست بگیرید.
جایگاه نماز چبست !!!
🔷 تَعاهَدوا امرَالصلوةِ
مراقبت وتعهد کنید بر نمازهای خود.
به نماز خود تعاهد داشته باشید. احکام ، آداب و اسرار نماز را رعایت کنید.
به سمتی حرکت کنیدکه نسبت به همه جوانب نماز یک عِلمیت پیدا کنید.
تعاهد بمعنای مراعات کردن است مانند کشاورزی که در طول سال زمین کشت را سرکشی ، سم پاشی ، شخم زنی ، مراقبت از آفات محصول ، مراعات سالیانه او تعاهد است تا یک ثمره خوب در فصل خود برداشت کند.
نماز با توجه ، با خشوع ، یعنی همه وجود از کبر و برتر بینی و...خالی باشد. مانند کشاورز ی که دائم متوجه زراعت خود است مراقب نماز خود باشید.
معنای دوم تعاهد، تجدید عهد با نماز ، گویا هر روز نماز جدید و نماز آخرین است .
هر روز نماز را تجدیدکنید و آنرا قلیل بدانید.
🔷حافِظوا علیها
از نماز محافظت کنید.
همانطور که قران فرمود 《حافظوا علیَ الصلَواتِ و الصلواةِ الوُسطیٰ بقره - ۲۳۸》
به حفاظت از وقت نماز و همینطور به نماز ظهر که اوج درگیری و مشغولیت است توجه داشته باشید. و حفاظت از نمازی که ریا در آن وارد نشود. مبادا رفت و آمد بازار و تجارت شما را از یاد آن غافل کند.
گاهی ریا خراب میکند ، گاهی بدتر از ریا سُمعه است . همه آداب رعایت شده اما بگوش دیگران رساندن خراب میشود.
اگر نماز را محافظت کنید نماز از شما محافظت می کند.، نماز را ضایع کنید شما را ضایع میکند.
تعبیر صریح قران ، نماز زنده است و حیات دارد.دستگیری و هدایتگری میکند.
مرحوم کلینی در کافی روایت امام باقر صلوات الله علیه:
کسی که نماز را در وقت مناسب ، با آداب و توجه ، قرائت و در زمان فضیلت بخواند، نماز موجود زنده او را دعا می کند.
《حفظُکَ الله》واگر بی توجهی و بدون رعایت آداب و شرایط نماز بخواند میگوید 《ضَیَعَنی ضَیَعَکَ الله》خدا تورا ضایع کند که مرا ضایع کردی.
روایت پیامبر در بحار مرحوم مجلسی :
《لا تُضَیِعُوا صلاتَکم》مبادا نماز را سبکسری کنید. آخر وقت، بدون آداب ، با احکام نادرست ،مراتب بالاتر روح و سِر نماز رعایت نشود، ضایع کردن است
هر کس بفهم خود بایدنماز را حفظ کند.
《فاِنَ ضَیَعَهُ حَشَرَهُ اللهُ معَ قارون و فرعَون》ضایع کننده نماز را خدا با قارون و فرعون محشور می کند فرعونی که ادعای خدایی میکرد.
🔷واسْتَکثروا منها
نماز زیاد بخوانید.نماز بهترین عمل است و عمل بهتر را باید بیشتر انجام داد.
نوافل،بخصوص نوافل شب کسب و تجارت را هم پر سود میکند.
تعصب ، حرص و ولع برای دنیا هست ، این حرص را برای نماز بکار بگیرید.
در نماز باید انسان زیاده خواه باشد.
پیامبر فرمود: 《الصلوهُ خیرُ موضُوع فمَن شاءَ استَقَلَ و مَن شاءَ اِستَکثَر》
بهترین موضوع نماز است، این بهترین را اگر کم استفاده کنید یا بخواهید زیاد استفاده کنید. پس زیاد بهره برداری کنید.
🔷و تقَرَبوا بها
به سبب نماز، تقرب بخدا کسب کنید.
روایت امام هشتم :
《الصلوةُ قربانٌ کُلُ الَّتقی [طریق]》نماز وسیله تقرب هر انسان متقی است.هر کس به تقوا رسیدعامل رساننده او نماز است.
از امام صادق سوال میشود، کدام راه بهترین تقرب و سرعت سیر بیشتر دارد ؟
فرمود:《ماعِلمُ شیئاً بعدُ معرفهِ الله افضلُ الصلوه》بعد از معرفت خدا هیچ راهی بهتر از نماز نمی شناسم.
اول معرفت بخدا برابر با توحید، عقاید، باور، ودوم نماز ست به اوج میرساند.
حضرت به چند آیه و روایت نبوی استشهاد می کنند. شاهد و دلیل اول:
🔷 فاِنَها کانَت علیَ المومنینَ کتاباً مَوقو تاً
نماز بر مومنین واجب شده بصورت موقوت ، هم واجب است و هم وقت خاصی دارد. در ان بازه ی زمانی که خدا مشخص کرده است.
نماز خوان باشید به این علت که :
خدا آنرا واجب کرده ، حتما علتی داشته که خداوند اینهمه به آن اهمیت داده.
پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود:
《ما مِن صلواهِِ یَحذُر بوَقتِها اِلّا نادی' ملکُُ بینَ یَدَیِ الناس》هیچ نمازی نیست وقت آن برسد مگر اینکه ملکی ندا بدهد.
《ایُّها الناس قُوموا الی نیرانِ التی ...》
ای مردم بشتابید اتشی که بجان خود انداختید با نماز خاموش کنید.
گناه آتش جان ، وجود که هوی و هوس شد شیطانی میشود شیطان آتش است.
یا یک جمله آتش فتنه در میان جمعی روشن می کند، با نماز میشود آنرا خاموش کرد.
ندای ملک تشبیه ، استعاره و تصور نیست بلکه حقیقتی ست که ما نمی شنویم.
شاهد دوم ؛
🔷اَلا تَسمعونَ اَلی جوابِ اهلِ النارِ حینَ سُئِلوا
آیا نمی شنوید صدای دوزخیان را آن هنگام که از آنها سوال می شود
🔷ما سَلَکَکُم فی سَقَر
چه چیزی سبب ورود و سیر شما به دوزخ شد ؟
گویند:
🔷 قالوا: لَم نَکن مِنَ المصلین
ما اهل نماز نبودیم.
دلیل محکم ، برای اینکه نتیجه ( جهنم ) حاصل نشود، بی نمازی باید ترک شود.
مقدمات باشد جواب هم هست.
چون نخواندند نتیجه این میشود. ما هم در این ردیف باشیم نتیجه همان خواهد بود.
زمانی نتیجه عوض می گردد که مقدمات عوض شود. اگر بفکر افزودن خانه و شکم خود بودیم ، نتیجه قارون صفت زندگی کردن همان میشود.
پاسخ دوم دوزخی شدن :
رسیدگی به مساکین نداشتیم 《 ولَم تکُ نُطعِمُ المسکین - ۴۴ 》
وپاسخ سوم آنان :
اهل تکذیب قیامت بودیم 《 وکنا نُکذِب بیوم الدین - ۴۶》
معاد جزو اصول دین ، ولی نماز و دادن صدقات جزو فروع دین است.
عدم باور اصل اعتقادات ، دوزخی میکند ،عمل نکردن به فروعات دین هم جهنمی میکند. با صرف قبول اعتقاد هم کفایت نمیکند.
🔻نکته: جمله " الا تسمعون ایا نشنیدید "
ما قران را می خوانیم که بشنویم ، نخوانیم و رد شویم.خواندن برای رساندن به گوش دیگران نباشد. چه کسی مهمتر از خود انسان ، بگوش جان خود برسانید.
در خطب قبل فرمود: در هوای گرم یک گرمازده ی عرق ریزان را دلسوزی کرده خنک میکنید ، چگونه برای خود دلسوزی نمی کنید؟ الا تسمعون ! این حرفها را بگوش جان خود برسانید تا بفکر رساندن بگوش دیگران باشید.!!
دلیل وشاهد سوم آثار نماز :
🔷انها لَتَحُتُ الذنوبِ حَتَ الورَق
نماز بمانند برگ جدا شده از درختان پاییزی که فرو می ریزند[تحُتُ] ، چنین اثری داردکه گناهان را فرو می ریزد.طیبو طاهر میکند.
🔷تُطلِقُها اِطلاقَ الرِبَق
آزاد میکند[تطلِق] شمارا از بند و طناب اسارت[رِبق] و شما را به حریت می رساند.
هر گناهی به یک گونه اعضا را زنجیر میکند، شکستن قفل و باز کردن طناب اسارت با نماز میسر میشود.
نماز نسبت به آینده پیشگیری می کند.
《اِنَ الصلوهً تَنهی' عنِ الفحشاءِ والمنکر》تنهی دلالت بر آینده میکند ،
نماز باعث تضمین در آینده است که بسمت گناه نروید.
و نسبت به گذشته هم جبران است. برای برپایی آتشها، بستن زنجیر، و ثمره ی آن زیاد است.
در محضر امام صادق سوال شد که توفیق نماز شب نیست با وجود دوست داشتن و تلاش اما نمیشود.
فرمود: 《قُیَّدَتکَ ذنُوبُک》 این زنجیر شدن ها بدتر از گناه است اسیر میکند و راه نجات را سختتر .
استشهاد به روایت نبوی :
🔷و شَبَهَها رسولَ الله صلی الله علیه وآله
پیامبر نماز را تشبیه کرده .
🔷بِالحَمَهِ تکونُ عَلی بابِ الرجُل یَغتُسِلُ منها فی الیومِ واللَیلَهِ خَمسَ مُرّاتِِ
پیامبر خدا نماز را تشبیه کرد به آب گرم ، همانطور که چشمه های آب گرم باعث برطرف شدن اسقام بدن می شود، نماز هم چشمه آبگرمی هست که نزدیک خانه هر کدام موجود است.
وهر فردی روزانه پنج بار[خمس مرّات]در این چشمه رحمت شستشو می دهد و خود را طاهر میکند.
شرط آنست :
- از خانه خارج شده ،
- حرکت کنید ،
-خود را به آب برسانید،
- در آب غوطه ور شوید ،
- دیدن آب طاهر نمی کند.
- خواستن همان حرکت کردن است.
- وسط نماز غرق شوید بدون فکر به تصورات ذهنی ،غرق شدن طاهر می کند.
🔷فما عَسی' اَن یَبقی علیهِ من الدَّرَن
آیا شستشوی اینچنینی با آب گرم ، چرک و کثافات [درَن] را طاهر نمیکند !!!
شاهد و دلیل چهارم :
🔷و قد عَرَفَ حقَّها رجالُُ منَ المومنینَ
بزرگانی از مومنین هستند که معرفت بنماز دارند: و قدر نماز را می دانند .
مسلمان و نماز خوان زیاد هستند اما همه حق نماز را نشناختند.
به خوبان عالم بنگرید هر یک به مدارجی رسیدند با نماز سر و سِری داشتند. و شما هم با نماز انس بگیرید ، اهل نماز باشید تا بزرگ شوید.با بزرگان حشر و نشر داشته باشید.
🔷الذین لا تَشغَلُهُم عنها زینةُ متاع
الف. کسانی که زینت متاع دنیا آنها را به خود مشغول نکرده ، اولویت اول آنها نماز و تقواست.
دلداده و دغدغه مند به دنیا نیستند.نماز در دل آنان جای گرفته. نسبت بنماز وظایف خود را احسن انجام داده اند.
🔷ولا قُرةُ عینٕ مِن ولَدٕ ولا مالٕ
ب. کسانی که چشم روشنی[قُرهَ عینِ] آنها مال و فرزند نیست.چشم روشنی آنها تقرب و آبرومند بودن در بارگاه الهی است.
مومنین مال و فرزند را هم دوست دارند. ولی در عین حال که علاقه دارند دلبسته و وابسته تیستند. به انچه که خدا فرمود دلبسته اند.
اگر امر به محبت فرزند شده محبت می کنند. اگر امر خدا نباشد محبت هم نمی کنند.
جز خدا کسی را دوست ندارند.
هر کسی رادوست دارند چون خداگفته،علائق پدر و فرزندی نیست که به محبت کشانده، بلکه چون امر بوده بدیده منت گذاشته اند.
🔷 یقول الله: رجالٌ لا تُلهیهِم تِجارةٌ ولا بیعٌ عن ذکرِالله و اقامِ الصلواةِ و ایتاءِ الزکوة
در وصف آنها که حق نماز را شناخته و ادا کردند خدا فرموده:
هیچ تجارت و بیعی آنها را از یاد خدا غافل نمی کند.هر کاری میکند یاد خداست. اصلا یاد خداست که کار می کند.
اهل نوری هستند که خانه های آنها
《فی بیوتِ اذِنَ الله اَن تُرفَعَ و یُذکَرَ فیهَا اسْمُهُ نور -۳۸ 》
خدا به خانه های آنها اذن داده که نور آن خانه به آسمان تلالو داشته باشد. و اهل این خانه غرق نورند.کسانی که کسب و تجارت آنان را از یاد خدا باز نمی دارد.
یاد خدا به سبب نماز زنده میشود، شیطان لحظه غفلت تیر خود را به هدف میرساند، در هوشیاری ضربه او کم اثر و یا موفق نیست.
مصداق تام توجه بخدا نماز است.
《اِنَ الذینَ اتَّقَو اذا مَسَهُم طائفُُ منَ الشیطانِ تذَّکَروا فاذا هم مُبصِرون؛ اعراف - ۲۰۱》
همین که شبطان نزدیک شد تا ضربه بزند ناگهان متوجه یاد خدا شده و سبب تفرقه شیطان میشوند.
اقامه دلیل پنجم برای اهمیت نماز :
🔷و کان رسول ص نَصِباً بالصَّلاهِ بعدَ التَبشیرِ لهُ الجَنَّه
پیامبر خدا خودرا به زحمت و سختی می انداخت ،برای اقامه نماز با اینکه خدا به او وعده بهشت داده بود.
در خطبه ۱۶۰ فرمود: 《فَتَأَسَّ بِنَبِیِّکَ》از پیامبر الگو بگیرید .
- بی رغبت بدنیا بود، شما هم باشید.
- اهل نماز بود، شماهم تلاش کنید
اینطور نبود چون خدا وعده بهشت داده نماز را ترک یا کم کند.نه تنها می خواند بلکه خود را به سختی هم می انداخت.
🔷 لقولِ اللهِ سبحانه : وامُرْ اهلَکَ بالصلوةِ واصْطَبِر علیها
قران کریم به پیامبر امر کرده ، خانواده را بنماز امر کن و خود را وادار به صبر و استقامت کن. جایی که زحمت و سختی دارد صبر معنا پیدا می کند.
(اهل را خانواده و امت هم گفته اند.)
🔷و کانَ یَآمُرُ اَهلَهُ ، و یُصَّبِرُ علیها نفسَهُ
پیامبر هم خودرا وادار بنماز میکرد.هم حانواده وبه امت امر کرد و در این مسیر استقامت و رنجهای زیادی را تحمل کرد.
🔻 نکته: زحمت انداختن برای عبادت بنا به ظرفیت افراد بستگی دارد.
خطب قبل فرمود: اگر حال شما حال اقبال و خوشی نیست ، فقط سراغ واجبات بروید نه مستحبات. چون زدگی بدنبال دارد.
اما کسی که محله ، جمعی را با معنویت اداره می کند قاری که بواسطه او دفع بلا میشود او باید خود را بسختی بیندازد تا مدارجی را هم طی کند.
🔻نکته ۲ : شیخ طوسی در کتاب غیبت امام زمان با موضوع زیارت نقل می کند.
شخصی بنام زُهری در زمان نواب خاص علاقه وافری به زیارت امام داشت.
اصرار داشت ، مقدمات فراهم کرد ، ظرفیت کسب کرد، بسیار پول پاک خرج کرد ، استعداد خود را فعال کرد، هزینه ها صرف کرد تا بلاخره به دیدار مشرف شد .
《طلَبتُ هذَا الاَمر طلباً شاقاً حتی ذَهبَ لی فیهِ مالُُ صالح》انقدر مشتاق بودم که خود را به زحمت می انداختم
در دیدار قیافه ظاهری حضرت را جوانی زیبا در لباس و هیئت تجار مشاهده کرد. بعد از صحبتهایی که رد و ردل شد امام این جملات را بدون سوال به او فرمود:
《ملعونُُ ملعونُُ مَن اَخَّرَ العِشاء اَن تَشتَبِکَ النُجوم》ملعون است (از رحمت خدا بدور ) کسی که نماز مغرب و عشا را تاخیر بیندازد تا ستارگان آسمان واضح و هویدا شوند.
《ملعونُُ ملعونُُ مَن اَخَّر الغَداهَ اِلی اَن تَنقَذِیَ النُجوم》مللون ملعون است کسی که نماز صبح را با تاخیر بخواند که ستارگان رفته و هوا روشن شده باشد.
- بسباری از رحمتها در نماز اول وقت است.
- بسیاری از کرامات و ارزاق در اول وقت داده میشود، خوانده نشود گرفته میشود.
اللهم الرزقنا حلاوت عبادتک