💠بَعثَهُ حینَ لا علَمُُ قائم خدای متعال پیامبر را مبعوث کرد در شرایط و زمانی که هیچ نشان و نمادی[علَم] در مسیر حق نبود.
💠ولا مَنارُُ ساطِع نشانی که قائم نبود ، هیچ بلندی و منار روشنی که نور داشته باشد در میان امت هم نبود. (منار مانند فانوس دریایی که در بلندیها قرار میگیرد تا مردم بواسطه آن در تاریکی راه را بیابند)
💠ولا مَنهَجُُ واضِح راهی که واضح و آشکار باشد وجود نداشت.
هر سه جمله به زحمات طاقت فرسای پیامبر اشاره دارد.زمانی که در دوران فترت ( دوران ۶۰۰ ساله نبود پیامبر اولوالعزم ) دین محو شده بود پیامبر توانست از همین مردم با فقر فرهنگی سلمانها را تربیت کند. و از طرفی این سه جمله جاهلیت مردم را ذکر میکند.
هر چند این سه جمله ذیل خطبه ی مفصل و بحث طولانی بوده.و سید رضی "رحمه الله " آنرا گزینش و اندک را ذکر کرده است.
💠اوصیکم عبادَ الّله بتقویَ اللهِ همه را به تقوای الهی دعوت می کنم.
💠و اُحَذِرُکمُ الدنیا و شما را از دنیا زدگی بر حذر میدارم.
بعد از بحث جاهلیت و خدمات پیامبر سفارش به تقوا ، که اگر رعایت نشود باز گشت به جاهلیت را در پی دارد. زمان جاهلیت فرهنگ است که اگر زنده شود دوباره جاهلیت زنده میشود. به آن آداب ، اخلاق، رسوم، عمل بشود ، آن زمانِ جاهلیت است.
خطبه ۱۹۳ قاصعه فرمود: 《واعلَموا اَنَکم صِرتُم بعدَ الهجرَهِ اََعراباً》 شما از شرک و بت پرستی به اسلام هجرت کردید ولی بعد این هجرت مقدس، دوباره به اعراب بادیه نشین، اعراب جاهلی بازگشتید. تقوا یعنی به دوران قبل(ظلم ، خشم ، عصبیت ، بی دینی) برگشت نداشته باشید.
همه ی شما را از دنیا بر حذر می دارم ، " احذرُکمُ الدنیا " دنیا سه معنا دارد. ۱. در لسان قران : 《واعلَموا اَنمَا الدنیا لهوُُ ولعِبُُ و زینهُُ و تفاخُرُُ و تکاثُر بینُکم 》 دنیا فخر فروشی ، و خود برتر بینی ، از اینکه اهل تجمل و تفاخر باشید، از این گناهان دنیا زده برحذر میدارد.
۲. دنیا یعنی ، هر چیزی که مانع رسیدن به آخرت باشد . دنیا اگر به اخرت نرسد یا مانع رسیدن انسان به آخرت باشد. 《مَن جاءَ بالحسنهِ فلهُ عشرُ اَمثالِها》 هر کس کار خیر خود را سالم به قیامت برساند ده حسنه داده میشود، نه بصرف انجام دادن. انجام عمل یک حرف است، رساندن سالم به قیامت حرف دیگریست.
✅ نماز تفاخر و ریا نیست. اما اگر نماز به قیامت نرسد میشود دنیا. خدمت بخلق ، با منت ، ریا و با هر دلیلی باطل شد و بقیامت نرسید عمل دتیایی ست. برحذر میدارد از نماز و روزه ای که انجام میشود ولی به آخرت نمیرسد.مال و ثروت سرانجام آن دنیاست و عمل خیری که با همین پول به آخرت میرسددنیا نیست. اموری که روزانه صورت می گیرد وبه اخرت ختم میشود.
۳. طبیعت و جهان مادی که در لسان قران دنیا گفته میشود. در خطبه بحث حول محور بخش سوم است. هر چند هر سه معنای دنیا درست است و تقوا را باید در هر سه مورد در نظر گرفت.
💠فاِنَّها دارُ شُخُوصِِ از دار دنیا دل فارغ کنید چون دنیا محل کوچ کردن است. عالم ماده را باید عبور کرد ، چه اختیار و بی اختیار، چه اجبار و اکراه ، اما میبرند.
حکمت ۶۴: 《اهلُ الدنیا کَرَکبٕ یُسارُ بهِم و هو نیامٌ》 غالب اهل دنیا مانند مسافرانی هستند که با مرکبی آنان را میبرند در حالیکه آنان خوابند وقتی انسان خواب باشد ، دیگران هدایت می کنند باید بیدار بود و حرکت مرکب را بدست گرفت.
💠و مَحَلَهُ تَنقیصِِ دنیا محل غصه ناک [تنقیص] است. هر لحظه هم و غم تجدید میشود.
💠ساکِنُها ظاعِن ساکنان دنیا آماده ی کوچند.[ظاعن] ساکن دنیا در حال حرکت است تا به مقصد خود (آخرت) برسد.
حکمت ۷۴ :《 نفَسُ المَرءُ خُطاهُ اِلیَ اَجلِه 》با هر نفس کشیدن قدمهایی به مرگ نزدیک می گردد. تمام ساکنان باید بروند.
💠و قاطِنُها بائِن مقیمان دنیا [قاطن] ناچار به جدایی[بائن] از دنیا هستند. دنیا انها را دست بسته تقدیم مرگ می کند.
فرمود: اگر بنا باشد کسی بماند انبیا می ماندند. اگربنا بود کسی نمیرد سلیمان نبی نمیمرد. چون قدرت فوق العاده و تسلط عجیبی بر جن و انس داشت.
💠تَمیدُ باَهلِها مَیَدانَ السَّفینهِ تَقصِفُهَا العَواصِفُ فی لُجَجِ البِحار (حضرت با مثالی گویا حقیقت دنیا را معرفی میکند.) دنیا ساکنان خود را تکان داده به لرزه در میآورد[مَیَدان] مانند تکان کشتی طوفان زده [عواصف] که در پهنه گستره ی دریا بر اثر امواج طوفان [لُجج]دریا کشتی شکسته [تقصف] شده است.
تصور حال چتین شخصی که با آرامش و آسایش در کشتی نشسته با خیال راحت رسیدن به مقصد را آرزو دارد، اما یکباره گرفتار انواع طوفان میشود. نه از مقابل و نه پشت و نه از طرفین کمک و دستاویزی نیست.
💠فمنهُمُ الغَرِقُ الوَبِق برخی از ساکنان کشتی غرق و هلاک می شوند. [وبِق]
💠و منهمُ الناجِی علَی بُطونِ الاَمواج و عده ای نجات پیدا میکنند بر روی موجهای دریا [بطونِ امواج] دستاویزی پیدا کرده زنده می مانند اما از هر مرگی سخت تر است.
💠تَحفِزُهُ الرِّیاحُ باَذیالِها،و تَحمِلُهُ علَی اَهوالِها بادها او را به هر طرف حرکت می دهد[تَحفزُه] هیچ اختیاری در برابر امواج باد ندارد. طوفانها هستند کا به حال خود اشخاص را تکان داده مراعات حال غریق نمی کنند. غریق تصمیم گیرنده نیست. باد است که مسیر حرکت را تعیین می کند.
💠فما غَرِقَ منها فلیسَ بمُستَدرَکِِ،ما نَجَا منها فَاِلَی مَهلَکِِ آنهایی که غرق شدند رفتند ، کسی دنبال آنها نیست درک نمیشوند [مستدرک] انهایی که زنده اند در آستانه مرگ با شدت و حدت ، جراحت و دلهره امروز نمیرند چند صباح دیگر می میرند.
اگر به مثال توجه شود و خود را در شرایط هولناک مثال قرار دهیم توجه را زیاد می کند. لقمان حکیم به فرزند خود توصیه می کند: 《یا بُنیَّ اِنَ الدنیا بَحرُُ عمیقُُ قد غَرَقَ فیهامن سفینهِ ....》 دنیا مانند سفینه ای که در دریای عمیق غرق شده و اکثر کسانی که در دنیا زدگی غرقند در هلاکت میمیرند. 《ولتَکُن سفینتُک فیهِ تقویَ الله》 تنها کشتی که میتواند به ساحل نجات برساند و گرفتار طوفان نشود تقواست. تقوا کشتی شکستگان را همراهی و یاری می کند.
مردگان رفتند، نجات یافتگان چند صباحی بیشتر نیستند آنها را هم از پای در می آورد.، باید از دار دنیا که دار ممر است عبور کنند ، چون دار مقر نیست. دلبسته به دنیا نباشید وآنرا باور کنید ، به هیچکس تعهد نداده اند . اکنون که هستید فرصت را استفاده و عمل کنید.
تنها راه نجات سوار شدن بر کشتی اهل بیت است. 《اِنما مثلُ اهلُ بیتی کمَثلِ السفینهِ نوح》حدیث سفینه را پیامبر فرمود: 《مَن رَکِبَ دُخَلَها نَجا و مَن تَخلَفَ غَرِق》 هر که سوار شد به ساحل نجات و رشد میرسد و هر که تخلف کرد و پیاده شد هلاک شده است.
《اِنَ الحسین سفینه النجاه و مصباحُ الهُدی》به حسین وابسته و دلبسته باشید ، غیر آن تفاخر و زینت دنیاست. تمام شدنی ست.
✳️ روایت : 《الدنیا سجنُ المومن 》زندان مومن به چه معناست؟! ایا مومن همیشه در بدبختی زندان است؟! چا بسا مومنینی در راحتی و آرامش بسر میبرند. و غیر مومن در سختی و رنج .
ابن روایت مطلب دیگری را بیان می کند. زندان جای ماندگاری نیست ، تلاش برای آزاد شدن است جای رهایی ست. حذر دادن از دنیا ، مثَل مومن است که در زندان دنیا زندانی شده ولی شبانه روز دنبال نجات تلاش می کند.
💠عبادَ الله ، اَلآنَ فاعمَلُوا (فاعلموا) بندگان خدا الان که هستید اگاه شوید [فاعلمو] خبرهایی و حقایقی در دنیا هست دنبال فهم آنها باشید. بدانید روزی میمیرید.
بندگان خدا الان که هستید تصمیم بگیرید که عمل کنید [فاعملو]به فردا ها حواله نکنید . تا زنده اید و نفس می کشید وقت توبه و عمل هست. 《و لیسَتِ التوبهُ للذزن یُعملونَ السُّیئات حتّی اذا حَضرُ الموتِ قال اِنی تُبتُ الآنَ؛ نساء - ۹ 》 کسانیکه در سیئات غوطه ورند، در عارض شدن سکرات مرگ توبه را قصد می کنند. " تبتُ الآن " اما بصراحت فرمود : " لیست التوبه " با دیدن عزرائیل توبه بدرد نمیخورد، وگرنه در لحظه آخر همه به غلط کردن می افتند.مگر میشود ملائک عذاب را در احتضار ببیند و توبه نکند، فرعون هم توبه کرد.
💠فاعملوا والاَلسُنُ مُطلَقه در حالیکه زبان ازاد است و در اختیارشماست، هنوز در بند بسته نشده با آن عمل کنید.(گفتن سخن حق ، امر بمعروف ، ذکر ، ابراز مهر )تا زبان در اختیار می چرخد به نفع قیامت استفاده کنید.
در وصف متقین فرمود: " منطقُهم الصواب " سخن آنها درست و استدلال دارند. اهمیت زبان را میرساند. چون اولین عضو محتضر از کار میافتد.زبان است که بند می آید. فلسقه ابن عمل اینست : میت لحظه احتضار بسیاری از حقایق را مشاهده میکند ، مبادا آنها را به زبان آورد. اگر به زبان آمد از روی ترس بسیاری اجباراً مومن میشوند. و این ایمان را خدا نمی پسندد، چون می توانست مانند ملک خلق کند که اصلا قادر به گناه نباشیم ولی اختیار داد ُمُهر به دهان انان زد تا ازآنطرف چیزی بازگو نکنند.
💠والاَبدانُ صحیحَه تا بدنها سالم و سر پا هست ، جان در بدن هست عمل کنید. چه بسا انسانهایی که دوست دارند ایستاده نماز بخوانند ، پس اهل خیر ، انفاق ، اهل ذکر و عمل باشید.
💠والاَعضاءُ لَدنَهُُ تا وقتی اعضاء بدن و استخوانها نرم [لَدنَه]هستند عمل کنید. بدن قابلیت انعطاف ، تحرک ، شادابی دارد ، در پیری استخوان خشک شده از چابکی کاسته تحرک سخت می گردد.
💠والمُتَقَلَبُ فُسِیح تا میدان عمل [منقلب] وسیع است [فسیح] راه انواع و اقسام خدمات ، عبادات ، اعمال باز و گسترده است عمل کنید.
💠و المَجالُ عَریِض فرصتها [مجال] عریض و باز است تصمیم جدی بگیریم بر عمل الان. فردا ممکن است دیر باشد با اصلا نباشد ، یا موفق شدن در آن میسر نباشد. در جاده عریض مسابقه دهید،سرعت بگیرید. 《فسارعوا الی مغفره، والسابقوا الی الجَنّه》
در حکمت ۲۸۹ فرمود: 《کانَ لی فیما مضیٰ اَخٌ فی الله و کان یَعظِمُهُ فی عینی صغَرَ الدنیا فی عَینِه》 در گذشته من یک رفیقی داشتم که رفاقت ما بر محور خدا بود. دنیا در نگاه او کوچک بود و او در چشم من بزرگ بود. 《و کانَ خارجاً من سلطانِ بطنِهِ》 رفیق من اسیر و بنده ٔ شکم نبود. 《فلیکم بهذهِ الخلائق فاَلزَموها و تَنافسوا فیها》بر شما باد این صفات. و خود را بر این اخلاق آراسته کنید. بر صفات نیکو پیوستگی داشته و بر طلب آن مسابقه گذارید. مسابقه اینکه چه کسی بیشتر سلطان نفس میشود.
💠قبلَ اِدهاقِ الفوت ، و حلولِ الموت قبل از اینکه نزدیک شود[ادهاق] و فوت فرصتها پیش آید، باری بردارید. هر کس متناسب با شرایط ، وظیفه خود را درست انجام دهد. تنبلی نکنید ، به آینده موکول نکنید، دست دست نکنید. قبل از اینکه مرگ عارض شود باید کار خود را انجام دهید. وگرنه مثل گذشتگان در لحظه ی آخر باید طلب توبه کنید ، وجواب "هرگز " را خواهید شنید.
💠فحَقِقُوا علیکم نُزُولَهُ نزول مرگ حتمی و واقعیتی که محقق خواهد شد. مرگ شوخی ، تخیل ، و گمان نیست، حقیقت عارض شدنی ست و فراری هم از آن نیست.
💠ولا تَنتَظِروا قُدُومَه منتظر مرگ نباشید . مانند انتظار میهمان که هر وقت آمد آمادگی پیدا می کنیم.فرمود : انتظار نکشید که مرگ هم چنین باشد، بعد ها بیاید. بلکه مرگ در خانه منتظر نشسته تا حکم را بگیرد.
فرمود: مرگ مانند طناب دار دور حلقوم بسته شده، منتظر فرمان لحظه است تا سر طناب را بکشد. شما با مرگ بگونه ای بر خورد می کنید گویا آرام آرام راه بیفتد تا برسد وعلائم اشکار و اعلام کند . اینگونه نیست . از بدو تولد ملک الموت منتظر و آماده نشسته تا اشاره شود. الان که فرصت هست آماده پذیرش ملک الموت باشید منتظر نباشید در آینده بسمت شما بباید.
《لاشیَ اَصدقَ منَ الاَجل ، لاشیَ اَکذَبَ منَ الاَمل》هیچ چیز صادقتر از مرگ نیست. باید پذیرفت حقیقتی که همه دیده و تجربه کرده اند. وهیچ چیز دروغتر از آرزوهای طولانی نیست. عمر انسان به این آرزوهای طولانی کفاف نمی دهد.
《کُفَّ وصیِّ نعسِک 》فرزندان آدم زود میمیرید بجای وصیت به دیگران، خود وصی نفس خود باشید. امام سجاد سلام الله علیه هر بار بیمار میشد وصیت نامه جدید مینوشت بعد از بهبودی خود را وصی آن وصیت میدانست واقدام میکرد. " مرگ را آنقدر نزدیک بدانید که خود، وصی نفس خود باشید"
✅ معنای دوم جمله " لا تنتظروا قدومه" منتطر مرگ نباشید شما بر مرگ پیشی بگیرید. از مرگ و شهادت استقبال کنید . حقیقت مرگ انقطاع است ، کسی که مرد تمام رشته های پیوند او از دنیا قطع و تعلقات تمام میشود. حقیقت مرگ (این انقطاع را) در حیات خود ایجاد کنیم. دل کندن به موت اختیاری رسیدن و پیشی گرفتن بر مرگ است.
خطبه ۵۵ : در جریان صفین حضرت تعلل کرده و جنگ را بتاخیر می انداخت . معترض شدند نکند حصرت از مرگ میترسد !!! فرمود : 《فواللهِ ما اُبالی دخلتُ الی الموتِ او خرج الموت الیَّ》 بخدا قسم من هیچ باکی از مرگ ندارم چه اینکه من وارد بر مرگ شوم( شهادت) چه مرگ بر من وارد شود ( مرگ عادی) من هیچ ابائی ندارم، عمری آماده شهادت بودم .
✳️ وصیت امیرالمومنین مرحوم کلینی در کافی ذکر کرده : حصرت نامه ای نوشته ودوستان را موعظه کردند. 《کَتَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَى بَعْضِ أَصْحَابِهِ یَعِظُهُ... فَارْفُضِ اَلدُّنْیَا فَإِنَّ حُبَّ اَلدُّنْیَا یُعْمِی وَ یُصِمُّ وَ یُبْکِمُ وَ یُذِلُّ اَلرِّقَابَ》 دنیا را ترک کنید. دنیا طلبی کور وکر میکند حقایق عالم را نمی بینید. 《 فَتَدَارَکْ مَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِکَ وَ لاَ تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ》فراهم کنید مابقی عمر خود را. مابعد را مراقبت کنید. کار امروز را به فردا موکول نکنید. 《فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى اَلْأَمَانِیِّ وَ اَلتَّسْوِیفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اَللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ》 همه انهایی که قبل از شما هلاک شدتد کارها را موکول کردند به ( ان شاءلله فردا و فرداها ، وبه تسویف گرفتار شدند)
اینبار بگذرد معلوم نیست دفعه ی بعدی هم وجو. داشته باشد . تمام موقعیت ها رحمتهای خداست. و ما باید آنها برباییم ، قدر دانسته و اعمال صالح انجام بدهیم.
اللهم اکرمنا بنور الهدی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
﷽ شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۱/۲۵ - ۲۳رجب
💢 خطبه ۱۹۶💢
کتاب فیض الاسلام ۱۸۷
بحث نبوت و تقوا
💠بَعثَهُ حینَ لا علَمُُ قائم
خدای متعال پیامبر را مبعوث کرد در شرایط و زمانی که هیچ نشان و نمادی[علَم] در مسیر حق نبود.
💠ولا مَنارُُ ساطِع
نشانی که قائم نبود ، هیچ بلندی و منار روشنی که نور داشته باشد در میان امت هم نبود.
(منار مانند فانوس دریایی که در بلندیها قرار میگیرد تا مردم بواسطه آن در تاریکی راه را بیابند)
💠ولا مَنهَجُُ واضِح
راهی که واضح و آشکار باشد وجود نداشت.
هر سه جمله به زحمات طاقت فرسای پیامبر اشاره دارد.زمانی که در دوران فترت ( دوران ۶۰۰ ساله نبود پیامبر اولوالعزم ) دین محو شده بود پیامبر توانست از همین مردم با فقر فرهنگی سلمانها را تربیت کند.
و از طرفی این سه جمله جاهلیت مردم را ذکر میکند.
هر چند این سه جمله ذیل خطبه ی مفصل و بحث طولانی بوده.و سید رضی "رحمه الله " آنرا گزینش و اندک را ذکر کرده است.
💠اوصیکم عبادَ الّله بتقویَ اللهِ
همه را به تقوای الهی دعوت می کنم.
💠و اُحَذِرُکمُ الدنیا
و شما را از دنیا زدگی بر حذر میدارم.
بعد از بحث جاهلیت و خدمات پیامبر سفارش به تقوا ، که اگر رعایت نشود باز گشت به جاهلیت را در پی دارد.
زمان جاهلیت فرهنگ است که اگر زنده شود دوباره جاهلیت زنده میشود.
به آن آداب ، اخلاق، رسوم، عمل بشود ، آن زمانِ جاهلیت است.
خطبه ۱۹۳ قاصعه فرمود:
《واعلَموا اَنَکم صِرتُم بعدَ الهجرَهِ اََعراباً》
شما از شرک و بت پرستی به اسلام هجرت کردید ولی بعد این هجرت مقدس، دوباره به اعراب بادیه نشین، اعراب جاهلی بازگشتید.
تقوا یعنی به دوران قبل(ظلم ، خشم ، عصبیت ، بی دینی) برگشت نداشته باشید.
همه ی شما را از دنیا بر حذر می دارم ،
" احذرُکمُ الدنیا "
دنیا سه معنا دارد.
۱. در لسان قران : 《واعلَموا اَنمَا الدنیا لهوُُ ولعِبُُ و زینهُُ و تفاخُرُُ و تکاثُر بینُکم 》
دنیا فخر فروشی ، و خود برتر بینی ،
از اینکه اهل تجمل و تفاخر باشید، از این گناهان دنیا زده برحذر میدارد.
۲. دنیا یعنی ، هر چیزی که مانع رسیدن به آخرت باشد . دنیا اگر به اخرت نرسد یا مانع رسیدن انسان به آخرت باشد.
《مَن جاءَ بالحسنهِ فلهُ عشرُ اَمثالِها》
هر کس کار خیر خود را سالم به قیامت برساند ده حسنه داده میشود، نه بصرف انجام دادن.
انجام عمل یک حرف است، رساندن سالم به قیامت حرف دیگریست.
✅ نماز تفاخر و ریا نیست. اما اگر نماز به قیامت نرسد میشود دنیا.
خدمت بخلق ، با منت ، ریا و با هر دلیلی باطل شد و بقیامت نرسید عمل دتیایی ست.
برحذر میدارد از نماز و روزه ای که انجام میشود ولی به آخرت نمیرسد.مال و ثروت سرانجام آن دنیاست و عمل خیری که با همین پول به آخرت میرسددنیا نیست.
اموری که روزانه صورت می گیرد وبه اخرت ختم میشود.
۳. طبیعت و جهان مادی که در لسان قران دنیا گفته میشود.
در خطبه بحث حول محور بخش سوم است.
هر چند هر سه معنای دنیا درست است و تقوا را باید در هر سه مورد در نظر گرفت.
💠فاِنَّها دارُ شُخُوصِِ
از دار دنیا دل فارغ کنید چون دنیا محل کوچ کردن است. عالم ماده را باید عبور کرد ، چه اختیار و بی اختیار، چه اجبار و اکراه ، اما میبرند.
حکمت ۶۴: 《اهلُ الدنیا کَرَکبٕ یُسارُ بهِم و هو نیامٌ》 غالب اهل دنیا مانند مسافرانی هستند که با مرکبی آنان را میبرند در حالیکه آنان خوابند وقتی انسان خواب باشد ، دیگران هدایت می کنند باید بیدار بود و حرکت مرکب را بدست گرفت.
💠و مَحَلَهُ تَنقیصِِ
دنیا محل غصه ناک [تنقیص] است. هر لحظه هم و غم تجدید میشود.
💠ساکِنُها ظاعِن
ساکنان دنیا آماده ی کوچند.[ظاعن]
ساکن دنیا در حال حرکت است تا به مقصد خود (آخرت) برسد.
حکمت ۷۴ :《 نفَسُ المَرءُ خُطاهُ اِلیَ اَجلِه 》با هر نفس کشیدن قدمهایی به مرگ نزدیک می گردد. تمام ساکنان باید بروند.
💠و قاطِنُها بائِن
مقیمان دنیا [قاطن] ناچار به جدایی[بائن] از دنیا هستند. دنیا انها را دست بسته تقدیم مرگ می کند.
فرمود: اگر بنا باشد کسی بماند انبیا می ماندند. اگربنا بود کسی نمیرد سلیمان نبی نمیمرد. چون قدرت فوق العاده و تسلط عجیبی بر جن و انس داشت.
💠تَمیدُ باَهلِها مَیَدانَ السَّفینهِ تَقصِفُهَا العَواصِفُ فی لُجَجِ البِحار
(حضرت با مثالی گویا حقیقت دنیا را معرفی میکند.)
دنیا ساکنان خود را تکان داده به لرزه در میآورد[مَیَدان] مانند تکان کشتی طوفان زده [عواصف] که در پهنه گستره ی دریا بر اثر امواج طوفان [لُجج]دریا کشتی شکسته [تقصف] شده است.
تصور حال چتین شخصی که با آرامش و آسایش در کشتی نشسته با خیال راحت رسیدن به مقصد را آرزو دارد، اما یکباره گرفتار انواع طوفان میشود. نه از مقابل و نه پشت و نه از طرفین کمک و دستاویزی نیست.
💠فمنهُمُ الغَرِقُ الوَبِق
برخی از ساکنان کشتی غرق و هلاک می شوند. [وبِق]
💠و منهمُ الناجِی علَی بُطونِ الاَمواج
و عده ای نجات پیدا میکنند بر روی موجهای دریا [بطونِ امواج] دستاویزی پیدا کرده زنده می مانند اما از هر مرگی سخت تر است.
💠تَحفِزُهُ الرِّیاحُ باَذیالِها،و تَحمِلُهُ علَی اَهوالِها
بادها او را به هر طرف حرکت می دهد[تَحفزُه] هیچ اختیاری در برابر امواج باد ندارد. طوفانها هستند کا به حال خود اشخاص را تکان داده مراعات حال غریق نمی کنند. غریق تصمیم گیرنده نیست. باد است که مسیر حرکت را تعیین می کند.
💠فما غَرِقَ منها فلیسَ بمُستَدرَکِِ،ما نَجَا منها فَاِلَی مَهلَکِِ
آنهایی که غرق شدند رفتند ، کسی دنبال آنها نیست درک نمیشوند [مستدرک] انهایی که زنده اند در آستانه مرگ با شدت و حدت ، جراحت و دلهره امروز نمیرند چند صباح دیگر می میرند.
اگر به مثال توجه شود و خود را در شرایط هولناک مثال قرار دهیم توجه را زیاد می کند.
لقمان حکیم به فرزند خود توصیه می کند:
《یا بُنیَّ اِنَ الدنیا بَحرُُ عمیقُُ قد غَرَقَ فیهامن سفینهِ ....》 دنیا مانند سفینه ای که در دریای عمیق غرق شده و اکثر کسانی که در دنیا زدگی غرقند در هلاکت میمیرند.
《ولتَکُن سفینتُک فیهِ تقویَ الله》 تنها کشتی که میتواند به ساحل نجات برساند و گرفتار طوفان نشود تقواست.
تقوا کشتی شکستگان را همراهی و یاری می کند.
مردگان رفتند، نجات یافتگان چند صباحی بیشتر نیستند آنها را هم از پای در می آورد.، باید از دار دنیا که دار ممر است عبور کنند ، چون دار مقر نیست.
دلبسته به دنیا نباشید وآنرا باور کنید ، به هیچکس تعهد نداده اند . اکنون که هستید فرصت را استفاده و عمل کنید.
تنها راه نجات سوار شدن بر کشتی اهل بیت است. 《اِنما مثلُ اهلُ بیتی کمَثلِ السفینهِ نوح》حدیث سفینه را پیامبر فرمود:
《مَن رَکِبَ دُخَلَها نَجا و مَن تَخلَفَ غَرِق》
هر که سوار شد به ساحل نجات و رشد میرسد و هر که تخلف کرد و پیاده شد هلاک شده است.
《اِنَ الحسین سفینه النجاه و مصباحُ الهُدی》به حسین وابسته و دلبسته باشید ، غیر آن تفاخر و زینت دنیاست. تمام شدنی ست.
✳️ روایت : 《الدنیا سجنُ المومن 》زندان مومن به چه معناست؟!
ایا مومن همیشه در بدبختی زندان است؟!
چا بسا مومنینی در راحتی و آرامش بسر میبرند. و غیر مومن در سختی و رنج .
ابن روایت مطلب دیگری را بیان می کند.
زندان جای ماندگاری نیست ، تلاش برای آزاد شدن است جای رهایی ست. حذر دادن از دنیا ، مثَل مومن است که در زندان دنیا زندانی شده ولی شبانه روز دنبال نجات تلاش می کند.
💠عبادَ الله ، اَلآنَ فاعمَلُوا (فاعلموا)
بندگان خدا الان که هستید اگاه شوید [فاعلمو] خبرهایی و حقایقی در دنیا هست دنبال فهم آنها باشید. بدانید روزی میمیرید.
بندگان خدا الان که هستید تصمیم بگیرید که عمل کنید [فاعملو]به فردا ها حواله نکنید .
تا زنده اید و نفس می کشید وقت توبه و عمل هست.
《و لیسَتِ التوبهُ للذزن یُعملونَ السُّیئات حتّی اذا حَضرُ الموتِ قال اِنی تُبتُ الآنَ؛ نساء - ۹ 》
کسانیکه در سیئات غوطه ورند، در عارض شدن سکرات مرگ توبه را قصد می کنند.
" تبتُ الآن " اما بصراحت فرمود :
" لیست التوبه " با دیدن عزرائیل توبه بدرد نمیخورد، وگرنه در لحظه آخر همه به غلط کردن می افتند.مگر میشود ملائک عذاب را در احتضار ببیند و توبه نکند، فرعون هم توبه کرد.
💠فاعملوا والاَلسُنُ مُطلَقه
در حالیکه زبان ازاد است و در اختیارشماست، هنوز در بند بسته نشده با آن عمل کنید.(گفتن سخن حق ، امر بمعروف ، ذکر ، ابراز مهر )تا زبان در اختیار می چرخد به نفع قیامت استفاده کنید.
در وصف متقین فرمود: " منطقُهم الصواب " سخن آنها درست و استدلال دارند.
اهمیت زبان را میرساند. چون اولین عضو محتضر از کار میافتد.زبان است که بند می آید.
فلسقه ابن عمل اینست : میت لحظه احتضار بسیاری از حقایق را مشاهده میکند ، مبادا آنها را به زبان آورد.
اگر به زبان آمد از روی ترس بسیاری اجباراً مومن میشوند. و این ایمان را خدا نمی پسندد، چون می توانست مانند ملک خلق کند که اصلا قادر به گناه نباشیم ولی اختیار داد
ُمُهر به دهان انان زد تا ازآنطرف چیزی بازگو نکنند.
💠والاَبدانُ صحیحَه
تا بدنها سالم و سر پا هست ، جان در بدن هست عمل کنید.
چه بسا انسانهایی که دوست دارند ایستاده نماز بخوانند ، پس اهل خیر ، انفاق ، اهل ذکر و عمل باشید.
💠والاَعضاءُ لَدنَهُُ
تا وقتی اعضاء بدن و استخوانها نرم [لَدنَه]هستند عمل کنید.
بدن قابلیت انعطاف ، تحرک ، شادابی دارد ، در پیری استخوان خشک شده از چابکی کاسته تحرک سخت می گردد.
💠والمُتَقَلَبُ فُسِیح
تا میدان عمل [منقلب] وسیع است [فسیح] راه انواع و اقسام خدمات ، عبادات ، اعمال باز و گسترده است عمل کنید.
💠و المَجالُ عَریِض
فرصتها [مجال] عریض و باز است تصمیم جدی بگیریم بر عمل الان.
فردا ممکن است دیر باشد با اصلا نباشد ، یا موفق شدن در آن میسر نباشد.
در جاده عریض مسابقه دهید،سرعت بگیرید. 《فسارعوا الی مغفره، والسابقوا الی الجَنّه》
در حکمت ۲۸۹ فرمود:
《کانَ لی فیما مضیٰ اَخٌ فی الله و کان یَعظِمُهُ فی عینی صغَرَ الدنیا فی عَینِه》
در گذشته من یک رفیقی داشتم که رفاقت ما بر محور خدا بود. دنیا در نگاه او کوچک بود و او در چشم من بزرگ بود.
《و کانَ خارجاً من سلطانِ بطنِهِ》
رفیق من اسیر و بنده ٔ شکم نبود.
《فلیکم بهذهِ الخلائق فاَلزَموها و تَنافسوا فیها》بر شما باد این صفات. و خود را بر این اخلاق آراسته کنید.
بر صفات نیکو پیوستگی داشته و بر طلب آن مسابقه گذارید. مسابقه اینکه چه کسی بیشتر سلطان نفس میشود.
💠قبلَ اِدهاقِ الفوت ، و حلولِ الموت
قبل از اینکه نزدیک شود[ادهاق] و فوت فرصتها پیش آید، باری بردارید.
هر کس متناسب با شرایط ، وظیفه خود را درست انجام دهد.
تنبلی نکنید ، به آینده موکول نکنید، دست دست نکنید. قبل از اینکه مرگ عارض شود باید کار خود را انجام دهید.
وگرنه مثل گذشتگان در لحظه ی آخر باید طلب توبه کنید ، وجواب "هرگز " را خواهید شنید.
💠فحَقِقُوا علیکم نُزُولَهُ
نزول مرگ حتمی و واقعیتی که محقق خواهد شد.
مرگ شوخی ، تخیل ، و گمان نیست، حقیقت عارض شدنی ست و فراری هم از آن نیست.
💠ولا تَنتَظِروا قُدُومَه
منتظر مرگ نباشید . مانند انتظار میهمان که هر وقت آمد آمادگی پیدا می کنیم.فرمود : انتظار نکشید که مرگ هم چنین باشد، بعد ها بیاید. بلکه مرگ در خانه منتظر نشسته تا حکم را بگیرد.
فرمود: مرگ مانند طناب دار دور حلقوم بسته شده، منتظر فرمان لحظه است تا سر طناب را بکشد.
شما با مرگ بگونه ای بر خورد می کنید گویا آرام آرام راه بیفتد تا برسد وعلائم اشکار و اعلام کند . اینگونه نیست .
از بدو تولد ملک الموت منتظر و آماده نشسته تا اشاره شود.
الان که فرصت هست آماده پذیرش ملک الموت باشید منتظر نباشید در آینده بسمت شما بباید.
《لاشیَ اَصدقَ منَ الاَجل ، لاشیَ اَکذَبَ منَ الاَمل》هیچ چیز صادقتر از مرگ نیست. باید پذیرفت حقیقتی که همه دیده و تجربه کرده اند. وهیچ چیز دروغتر از آرزوهای طولانی نیست. عمر انسان به این آرزوهای طولانی کفاف نمی دهد.
《کُفَّ وصیِّ نعسِک 》فرزندان آدم زود میمیرید بجای وصیت به دیگران، خود وصی نفس خود باشید.
امام سجاد سلام الله علیه هر بار بیمار میشد وصیت نامه جدید مینوشت بعد از بهبودی خود را وصی آن وصیت میدانست واقدام میکرد.
" مرگ را آنقدر نزدیک بدانید که خود، وصی نفس خود باشید"
✅ معنای دوم جمله " لا تنتظروا قدومه"
منتطر مرگ نباشید شما بر مرگ پیشی بگیرید. از مرگ و شهادت استقبال کنید .
حقیقت مرگ انقطاع است ، کسی که مرد تمام رشته های پیوند او از دنیا قطع و تعلقات تمام میشود.
حقیقت مرگ (این انقطاع را) در حیات خود ایجاد کنیم. دل کندن به موت اختیاری رسیدن و پیشی گرفتن بر مرگ است.
خطبه ۵۵ : در جریان صفین حضرت تعلل کرده و جنگ را بتاخیر می انداخت . معترض شدند نکند حصرت از مرگ میترسد !!!
فرمود : 《فواللهِ ما اُبالی دخلتُ الی الموتِ او خرج الموت الیَّ》
بخدا قسم من هیچ باکی از مرگ ندارم چه اینکه من وارد بر مرگ شوم( شهادت) چه مرگ بر من وارد شود ( مرگ عادی) من هیچ ابائی ندارم، عمری آماده شهادت بودم .
✳️ وصیت امیرالمومنین مرحوم کلینی در کافی ذکر کرده : حصرت نامه ای نوشته ودوستان را موعظه کردند.
《کَتَبَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ اَلسَّلاَمُ إِلَى بَعْضِ أَصْحَابِهِ یَعِظُهُ... فَارْفُضِ اَلدُّنْیَا فَإِنَّ حُبَّ اَلدُّنْیَا یُعْمِی وَ یُصِمُّ وَ یُبْکِمُ وَ یُذِلُّ اَلرِّقَابَ》
دنیا را ترک کنید. دنیا طلبی کور وکر میکند حقایق عالم را نمی بینید.
《 فَتَدَارَکْ مَا بَقِیَ مِنْ عُمُرِکَ وَ لاَ تَقُلْ غَداً أَوْ بَعْدَ غَدٍ》فراهم کنید مابقی عمر خود را. مابعد را مراقبت کنید. کار امروز را به فردا موکول نکنید.
《فَإِنَّمَا هَلَکَ مَنْ کَانَ قَبْلَکَ بِإِقَامَتِهِمْ عَلَى اَلْأَمَانِیِّ وَ اَلتَّسْوِیفِ حَتَّى أَتَاهُمْ أَمْرُ اَللَّهِ بَغْتَةً وَ هُمْ غَافِلُونَ》
همه انهایی که قبل از شما هلاک شدتد کارها را موکول کردند به ( ان شاءلله فردا و فرداها ، وبه تسویف گرفتار شدند)
اینبار بگذرد معلوم نیست دفعه ی بعدی هم وجو. داشته باشد .
تمام موقعیت ها رحمتهای خداست. و ما باید آنها برباییم ، قدر دانسته و اعمال صالح انجام بدهیم.
اللهم اکرمنا بنور الهدی