بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۱۰جمادی الثانی
💢بخش اول خطبه ۱۹۰💢 کتاب فیض الاسلام۲۳۲
فضای خطبه درباره حمد پروردگار ، ثنای رسول خدا و امر به تقوی می باشد
🔹 أَحْمَدُهُ شُکْراً لِإِنْعَامِهِ خدا را حمد می کنم در حالیکه این حمد شکری برای نعمتهای او است .(حمد خدا شکری در مقابل انعام اوست) حمد ، سپاس و ستایش خود شکر است .اصلا بخشی از شکر لسانی حمد و ثنا میباشد .
🔺اگر در خانه ی دیگران ثنای آنها را گفتی یعنی شکر خدا را به جا نیاوردی .مبادا در محضر دیگری ستایش و ثنای او را کنی !
🔹 وَ أَسْتَعِینُهُ عَلَى وَظَائِفِ حُقُوقِهِ برای حقوق و وظایفی که بر عهده ام گذاشته، از او طلب کمک می کنم .
این جمله دو معنا؛ ۱- از او کمک میخواهم که توفیق دهد من وظایف خود را انجام دهم .که اگر لطف عنایت او نباشد من قادر به انجام وظایف نیستم . ۲- به من قدرت دهد (زبان و پا و دست و...)برای انجام وظایف . توان خیلی افراد کم است و نمی توانند به وظایف خود عمل کنند اگر قدرتی داری و توانستی عمل نمایی شکر خدا را به جای آور برای ادای حقوق هم توفیق هم قدرت می خواهیم که هردوی انها شکر لازم دارند .
🔹عَزِیزَ الْجُنْدِ، خدا را سپاس می گویم که سپاه او شکست ناپذیر و عزیز است این سپاه می تواند همان ملائکه و ...باشد . در قرآن آمده 《ثُم أَنـزلَ اللهُ سکینَتَهُ على رسولهِ وعلىَ المؤمنینَ وأنـزَلَ جُنُوداُ لَم تَرَوها وعَذَّبَ الذینَ کفروا وذلک جَزاءُ الکافرین توبة: 26》
🔺سپاهی که شما نمی بینید 🔺 خود شما هم سپاه خدا هستید حتی در خطبه های قبل داریم که حضرت ملخ را هم سپاه خدا نامیده آند .
🔺در حدیث قدسی خدا فرمود «الظالمُ سَیفی بهِ إنتَقَمَ و عنهُ إنتقم» فرد ظالم شمشیر خداست که گاهی پر و بال دیگران را به سبب این ظالم می چیند و گاهی از خود تو انتقام می گیرد .
🔺 امام سجاد سلام الله علیه: طلب کردن انسان محتاج از انسان دیگر که خود محتاج می باشد ،سفاهت است .آدم سفیه از گدا ،گدایی می کند
🔹عَظِیمَ الْمَجْدِ. خدایی که شکوه او عظیم است
🔹وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ شهادت می دهم که پیامبر صلی الله علیه و أله عبد و رسول خداست . عبودیت راه رسیدن به رسالت است تا انسان عبد نشود رسول نمی شود
🔺شهادت از شهود و باور می باشد تا انسان با تمام وجود اعتقاد نیابد ،شهادت معنا ندارد .اثبات نبوت پیامبران یا با بشارت پیامبران قبلی، یا ارائه معجزه، یا با قرائن و شواهد می باشد .حال حضرت نمونه ای از قرائن را بیام می فرمایند ؛
🔹دَعَا إِلَى طَاعَتِهِ مردم را به طاعت خدا دعوت می کرد بر خلاف مکاتب دروغین که مردم را به خود فرا می خوانند.پیامبران می خواستند محو شوند برای دعوت مردم به سوی خدا
🔹قَاهَرَ أَعْدَاءَهُ جِهَاداً عَنْ دِینِهِ یکی دیگر از قرائن این است که پیامبر پای اعتقادات خود ایستاد تا بر دشمنان غلبه یافت در حالیکه برای اعتلای دین ،جهاد با آنها میکرد
🔹 لَا یَثْنِیهِ عَنْ ذَلِکَ اجْتِمَاعٌ عَلَى تَکْذِیبِهِ وَ الْتِمَاسٌ لِإِطْفَاءِ نُورِهِ. یکی دیگر از قرائن این است که تکذیب و افترا به پیامبر (ص)او را از جهاد در راه دین و پیمودن راه خدا ،منصرف ننمود . همه دست به دست هم دادند و طلب خاموشی نور پیامبر (ص)را کردند ولی پیامبر (ص)پای این مکتب ایستاد که مبادا خدا کم رنگ یا خاموش گردد .
🔺همیشه در تاریخ دشمن در مسیر خاموش کردن نور حق است ما دو کار باید انجام دهیم . ۱- خودمان نورانی شویم ۲- در جای جای جامعه این نور را گسترش دهیم (با تبیین ،روشنگری ،میان مردم بودن )
🔹 فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اللَّهِ ای مردم به تقوای الهی چنگ زنید یک ضرب المثل :آدمی که غرق می شود به هر چه دستش می رسد چنگ می زند چنگ زدن انسان هم به تقوا برای وقتی است که در حال غرق شدن است .
🔹فَإِنَّ لَهَا حَبْلًا وَثِیقاً عُرْوَتُهُ این تقوا یک ریسمانی است که گره و دست آویزش محکم است (همانطور که بر طنابی که به ته چاه می اندازند گره هایی را ایجاد می کنند جای دست گرفتن باشد برای بالا کشیدن, در مورد تقوا هم اینطور حضرت بیان داشته اند ) حضرت می فرمایند به این طناب تقوا چنگ زنید که در چاه دنیا گرفتار شدیم با نردبان تقوا پله پله رشد کنیم ( مثال همین گره های روی طناب) خود را بالا بکشیم .
🔹و مَعْقِلًا مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ این تقوا پناهگاهی[معقِل] است که دیگران را از ورود منع می کند هیچ کس حق ورود به آن را ندارد کسی که در طوفان شهوات گرفتار است باید برای نجات و در امان بودن در حصن حصین ، قله کوه[ذروه] که همان تقوا است پناه ببرد.
حال حضرت یک نمونه بارز تقوا را بیان می دارند ؛ متقی بودن به این است که انسان معاد را قبول داشته باشد یعنی هر عملی که می خواهد انجام دهد عواقب آن را در نظر بگیرد .معاد باوری یعنی امروز به فکر فردا باشیم و تقوا در گرو این است .
🔹وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ ای مردم با سرعت به سوی مرگ وسختی های مرگ که تمام وجود انسان را در بر می گیرد [غمرات]حرکت کنید .
🔺برخی از سختی های مرگ طبیعی است ولی قسمتی هم به خاطر اعمال خود انسان است .
🔹وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ قبل از حلول مرگ برای مرگ آماده شوید . آمادگی با اعمال و اعتقاد است.
🔹وأَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ اسباب و وسایل این مهمانی را قبل از وارد شدن[نزول] مهمان عزیز ( مرگ) آماده کنید
🔹فَإِنَّ الْغَایَةَ الْقِیَامَةُ سرانجام مسیر شما قیامت است اگر برای مرگ آماده شدید ، می دانید که نهایت همه چیز مرگ است و مرگ مقدمه قیامت است مرگ شروع قیامت است به. برزخ و ... در نهایت قیامت کبری است .
🔺 علت غایی در مرتبه ، تصور اولین مرتبه است ولی در رتبه عمل آخرین مرتبه را دارا می باشد.مانند سازنده یک ساختمان ابتدا آن را کامل و تمام شده تصور می کند بعد کارها و ساخت و ساز انجام میشود و ساختمان را کامل تحویل می گیرد .ما در مورد قیامت هم در عمر دنیایی خود تصور می کنیم همه چیز را ولی بعدا نتیجه را می گیریم .
🔹وَ کَفَى بِذَلِکَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ مرگ و قیامت بهترین واعظ و موعظه کننده البته برای کسی که عقل داشته باشد و عبرت برای جاهل می باشد . عاقل باشید همین یک جمله برای شما بعنوان بهترین وعظ کفایت میکند.موعظه ای که بدانید مرگ و قیامت پیش روی شماست. همین جمله برای وعظ گرفتن شما کافیست. اگر کسی هم خود را به جهالت زد بداند که مرگ و قیامت مایهٔ عبرت است. [معتَبَراً لِمن جَهِل]
🔺فرق عبرت و وعظ در وعظ سخنی به جان انسان می نشیند و انسان اعمال خود را مطابق آن انجام می دهد ولی عبرت مقطعی روی انسان اثر می گذارد ممکن است دوباره از یاد انسان برود .
🔹وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایَةِ مَا تَعْلَمُونَ قبل از رسیدن قیامت یک چیزهایی است که خودتان می دانید انسان بالفطره می داند که عالم عبث نیست و مرگ پایان کار نمی باشد
🔹من ضِیقِ الْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ شما خودتان می دانید ؛ فشار و تنگی قبر [ارماس] و غم و اندوه[اِبلاس] بعد از مرگ را می دانید.
🔹هَوْلِ الْمُطَّلَعِ ترس و هراس از اموری که انسان به همه آنها مطلع میشود و با آنها انس نداشته است.
🔹 وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ وحشتها [روعات]و ترسهای شدید حادث می شود.
🔹وَ اخْتِلَافِ الْأَضْلَاعِ در اثر فشار قبر استخوانهای سینه[اضلاع] انسان در هم می شکند .
🔹وَ اسْتِکَاکِ الْأَسْمَاعِ گوش انسان وقتی این حوادث. هولناک را می بیند گویی کر می شود.[استکاک]
🔹وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ وَ خِیفَةِ الْوَعْدِ تاریکی قبر و ترس از وعده خدا
🔹 وَ غَمِّ الضَّرِیحِ غم و اندوه قبر بر انسان می آید
🔹وَ رَدْمِ الصَّفِیحِ. با سنگ و خاک [صفیح] لحد پوشانده شده [ردم]
🔺خود صدای آتش جهنم ،عذاب است . مرحوم کلینی در کافی شریف جلد سه صفحه ۲۳۵باب سوال و جواب انسان در قبر ؛ فردی از امام صادق علیه السلام می پرسد :اگر کسی به دار آویخته شود آیا فشار قبر ندارد؟ ایا عذاب بر او نازل نمی گردد ؟ حضرت فرمود خدای زمین خدای هوا هم است .خدا به هوا امر می کند به او فشار دهد یک فشاری که ....
🔺فشار قبر فشاری است که انسان به دیگران وارد کرده یک عمر یا دیگران را یا خود را (با گناه کردن) رنج داده و این فشارها نتیجه اعمال انسان است .
پیامبر. صلی الله علیه و آله فرمود «بسیاری از مومنان در فشار قبر هستند بدانید فشار قبر برای مومن کفاره گناهان صادر شده از او است به خاطر همه نعمتهایی که خدا به او داده او این نعمتها را ضایع نمود
انسان با ملکات خود محشور می شود (صفات و اخلاقیاتی که به عمق جان انسان نفوذ کرده)حال اگر ملکه بی تقوایی تا آن دنیا با انسان بیاید ...
در روایت داریم که ملائکه در قبر می پرسند «من ربک ؟من نبیک ؟...» انسان جواب می دهد به او می گوید. از کجا پاسخ را گفتی ؟می گوید خدا بود که مرا در این مسیر آورد این حقایق و معارف توفیق پروردگار بود .او در دنیا با این مکتب بزرگ شده بود.
حال برای کافر هم همین جریان اتفاق می افتد او پاسخ می دهد خدای من پرودگار یکتاست و ... ملائکه می پرسند از کجا این پاسخ را دادی؟ او می گوید دیدم فلانی اینطور پاسخ داد من هم به دروغ انها را گفتم (ملکه ی دروغ انجا هم با او است) چنان ضربه ای به او وارد می کنند که اگر جن و انس جمع شوند تا یک ضربه را تحمل نمایندنمی توانند ولی او یک نفره بر او جمل میشود و تمام استخوانهایش خرد می گردد .
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۱۰جمادی الثانی
💢بخش اول خطبه ۱۹۰💢
کتاب فیض الاسلام۲۳۲
فضای خطبه درباره حمد پروردگار ، ثنای رسول خدا و امر به تقوی می باشد
🔹 أَحْمَدُهُ شُکْراً لِإِنْعَامِهِ
خدا را حمد می کنم در حالیکه این حمد شکری برای نعمتهای او است .(حمد خدا شکری در مقابل انعام اوست)
حمد ، سپاس و ستایش خود شکر است .اصلا بخشی از شکر لسانی حمد و ثنا میباشد .
🔺اگر در خانه ی دیگران ثنای آنها را گفتی یعنی شکر خدا را به جا نیاوردی .مبادا در محضر دیگری ستایش و ثنای او را کنی !
🔹 وَ أَسْتَعِینُهُ عَلَى وَظَائِفِ حُقُوقِهِ
برای حقوق و وظایفی که بر عهده ام گذاشته، از او طلب کمک می کنم .
این جمله دو معنا؛
۱- از او کمک میخواهم که توفیق دهد من وظایف خود را انجام دهم .که اگر لطف عنایت او نباشد من قادر به انجام وظایف نیستم .
۲- به من قدرت دهد (زبان و پا و دست و...)برای انجام وظایف .
توان خیلی افراد کم است و نمی توانند به وظایف خود عمل کنند اگر قدرتی داری و توانستی عمل نمایی شکر خدا را به جای آور برای ادای حقوق هم توفیق هم قدرت می خواهیم که هردوی انها شکر لازم دارند .
🔹عَزِیزَ الْجُنْدِ،
خدا را سپاس می گویم که سپاه او شکست ناپذیر و عزیز است
این سپاه می تواند همان ملائکه و ...باشد .
در قرآن آمده 《ثُم أَنـزلَ اللهُ سکینَتَهُ على رسولهِ وعلىَ المؤمنینَ وأنـزَلَ جُنُوداُ لَم تَرَوها وعَذَّبَ الذینَ کفروا وذلک جَزاءُ الکافرین توبة: 26》
🔺سپاهی که شما نمی بینید 🔺
خود شما هم سپاه خدا هستید حتی در خطبه های قبل داریم که حضرت ملخ را هم سپاه خدا نامیده آند .
🔺در حدیث قدسی خدا فرمود
«الظالمُ سَیفی بهِ إنتَقَمَ و عنهُ إنتقم»
فرد ظالم شمشیر خداست که گاهی پر و بال دیگران را به سبب این ظالم می چیند و گاهی از خود تو انتقام می گیرد .
🔺 امام سجاد سلام الله علیه: طلب کردن انسان محتاج از انسان دیگر که خود محتاج می باشد ،سفاهت است .آدم سفیه از گدا ،گدایی می کند
🔹عَظِیمَ الْمَجْدِ.
خدایی که شکوه او عظیم است
🔹وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
شهادت می دهم که پیامبر صلی الله علیه و أله عبد و رسول خداست .
عبودیت راه رسیدن به رسالت است
تا انسان عبد نشود رسول نمی شود
🔺شهادت از شهود و باور می باشد تا انسان با تمام وجود اعتقاد نیابد ،شهادت معنا ندارد .اثبات نبوت پیامبران یا با بشارت پیامبران قبلی، یا ارائه معجزه، یا با قرائن و شواهد می باشد .حال حضرت نمونه ای از قرائن را بیام می فرمایند ؛
🔹دَعَا إِلَى طَاعَتِهِ
مردم را به طاعت خدا دعوت می کرد
بر خلاف مکاتب دروغین که مردم را به خود فرا می خوانند.پیامبران می خواستند محو شوند برای دعوت مردم به سوی خدا
🔹قَاهَرَ أَعْدَاءَهُ جِهَاداً عَنْ دِینِهِ
یکی دیگر از قرائن این است که پیامبر پای اعتقادات خود ایستاد تا بر دشمنان غلبه یافت در حالیکه برای اعتلای دین ،جهاد با آنها میکرد
🔹 لَا یَثْنِیهِ عَنْ ذَلِکَ اجْتِمَاعٌ عَلَى تَکْذِیبِهِ وَ الْتِمَاسٌ لِإِطْفَاءِ نُورِهِ.
یکی دیگر از قرائن این است که تکذیب و افترا به پیامبر (ص)او را از جهاد در راه دین و پیمودن راه خدا ،منصرف ننمود .
همه دست به دست هم دادند و طلب خاموشی نور پیامبر (ص)را کردند ولی پیامبر (ص)پای این مکتب ایستاد که مبادا خدا کم رنگ یا خاموش گردد .
🔺همیشه در تاریخ دشمن در مسیر خاموش کردن نور حق است ما دو کار باید انجام دهیم .
۱- خودمان نورانی شویم
۲- در جای جای جامعه این نور را گسترش دهیم (با تبیین ،روشنگری ،میان مردم بودن )
🔹 فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اللَّهِ
ای مردم به تقوای الهی چنگ زنید
یک ضرب المثل :آدمی که غرق می شود به هر چه دستش می رسد چنگ می زند
چنگ زدن انسان هم به تقوا برای وقتی است که در حال غرق شدن است .
🔹فَإِنَّ لَهَا حَبْلًا وَثِیقاً عُرْوَتُهُ
این تقوا یک ریسمانی است که گره و دست آویزش محکم است (همانطور که بر طنابی که به ته چاه می اندازند گره هایی را ایجاد می کنند جای دست گرفتن باشد برای بالا کشیدن, در مورد تقوا هم اینطور حضرت بیان داشته اند )
حضرت می فرمایند به این طناب تقوا چنگ زنید که در چاه دنیا گرفتار شدیم با نردبان تقوا پله پله رشد کنیم ( مثال همین گره های روی طناب) خود را بالا بکشیم .
🔹و مَعْقِلًا مَنِیعاً ذِرْوَتُهُ
این تقوا پناهگاهی[معقِل] است که دیگران را از ورود منع می کند هیچ کس حق ورود به آن را ندارد
کسی که در طوفان شهوات گرفتار است باید برای نجات و در امان بودن در حصن حصین ، قله کوه[ذروه] که همان تقوا است پناه ببرد.
حال حضرت یک نمونه بارز تقوا را بیان می دارند ؛ متقی بودن به این است که انسان معاد را قبول داشته باشد یعنی هر عملی که می خواهد انجام دهد عواقب آن را در نظر بگیرد .معاد باوری یعنی امروز به فکر فردا باشیم و تقوا در گرو این است .
🔹وَ بَادِرُوا الْمَوْتَ وَ غَمَرَاتِهِ
ای مردم با سرعت به سوی مرگ وسختی های مرگ که تمام وجود انسان را در بر می گیرد [غمرات]حرکت کنید .
🔺برخی از سختی های مرگ طبیعی است ولی قسمتی هم به خاطر اعمال خود انسان است .
🔹وَ امْهَدُوا لَهُ قَبْلَ حُلُولِهِ
قبل از حلول مرگ برای مرگ آماده شوید .
آمادگی با اعمال و اعتقاد است.
🔹وأَعِدُّوا لَهُ قَبْلَ نُزُولِهِ
اسباب و وسایل این مهمانی را قبل از وارد شدن[نزول] مهمان عزیز ( مرگ) آماده کنید
🔹فَإِنَّ الْغَایَةَ الْقِیَامَةُ
سرانجام مسیر شما قیامت است
اگر برای مرگ آماده شدید ، می دانید که نهایت همه چیز مرگ است و مرگ مقدمه قیامت است مرگ شروع قیامت است به. برزخ و ... در نهایت قیامت کبری است .
🔺 علت غایی در مرتبه ، تصور اولین مرتبه است ولی در رتبه عمل آخرین مرتبه را دارا می باشد.مانند سازنده یک ساختمان ابتدا آن را کامل و تمام شده تصور می کند بعد کارها و ساخت و ساز انجام میشود و ساختمان را کامل تحویل می گیرد .ما در مورد قیامت هم در عمر دنیایی خود تصور می کنیم همه چیز را ولی بعدا نتیجه را می گیریم .
🔹وَ کَفَى بِذَلِکَ وَاعِظاً لِمَنْ عَقَلَ وَ مُعْتَبَراً لِمَنْ جَهِلَ
مرگ و قیامت بهترین واعظ و موعظه کننده البته برای کسی که عقل داشته باشد و عبرت برای جاهل می باشد .
عاقل باشید همین یک جمله برای شما بعنوان بهترین وعظ کفایت میکند.موعظه ای که بدانید مرگ و قیامت پیش روی شماست.
همین جمله برای وعظ گرفتن شما کافیست.
اگر کسی هم خود را به جهالت زد بداند که مرگ و قیامت مایهٔ عبرت است.
[معتَبَراً لِمن جَهِل]
🔺فرق عبرت و وعظ
در وعظ سخنی به جان انسان می نشیند و انسان اعمال خود را مطابق آن انجام می دهد ولی عبرت مقطعی روی انسان اثر می گذارد ممکن است دوباره از یاد انسان برود .
🔹وَ قَبْلَ بُلُوغِ الْغَایَةِ مَا تَعْلَمُونَ
قبل از رسیدن قیامت یک چیزهایی است که خودتان می دانید
انسان بالفطره می داند که عالم عبث نیست و مرگ پایان کار نمی باشد
🔹من ضِیقِ الْأَرْمَاسِ وَ شِدَّةِ الْإِبْلَاسِ
شما خودتان می دانید ؛
فشار و تنگی قبر [ارماس] و غم و اندوه[اِبلاس] بعد از مرگ را می دانید.
🔹هَوْلِ الْمُطَّلَعِ
ترس و هراس از اموری که انسان به همه آنها مطلع میشود و با آنها انس نداشته است.
🔹 وَ رَوْعَاتِ الْفَزَعِ
وحشتها [روعات]و ترسهای شدید حادث می شود.
🔹وَ اخْتِلَافِ الْأَضْلَاعِ
در اثر فشار قبر استخوانهای سینه[اضلاع] انسان در هم می شکند .
🔹وَ اسْتِکَاکِ الْأَسْمَاعِ
گوش انسان وقتی این حوادث. هولناک را می بیند گویی کر می شود.[استکاک]
🔹وَ ظُلْمَةِ اللَّحْدِ وَ خِیفَةِ الْوَعْدِ
تاریکی قبر و ترس از وعده خدا
🔹 وَ غَمِّ الضَّرِیحِ
غم و اندوه قبر بر انسان می آید
🔹وَ رَدْمِ الصَّفِیحِ.
با سنگ و خاک [صفیح] لحد پوشانده شده [ردم]
🔺خود صدای آتش جهنم ،عذاب است .
مرحوم کلینی در کافی شریف جلد سه صفحه ۲۳۵باب سوال و جواب انسان در قبر ؛
فردی از امام صادق علیه السلام می پرسد :اگر کسی به دار آویخته شود آیا فشار قبر ندارد؟
ایا عذاب بر او نازل نمی گردد ؟
حضرت فرمود خدای زمین خدای هوا هم است .خدا به هوا امر می کند به او فشار دهد یک فشاری که ....
🔺فشار قبر فشاری است که انسان به دیگران وارد کرده یک عمر یا دیگران را یا خود را (با گناه کردن) رنج داده و این فشارها نتیجه اعمال انسان است .
پیامبر. صلی الله علیه و آله فرمود «بسیاری از مومنان در فشار قبر هستند بدانید فشار قبر برای مومن کفاره گناهان صادر شده از او است به خاطر همه نعمتهایی که خدا به او داده او این نعمتها را ضایع نمود
انسان با ملکات خود محشور می شود (صفات و اخلاقیاتی که به عمق جان انسان نفوذ کرده)حال اگر ملکه بی تقوایی تا آن دنیا با انسان بیاید ...
در روایت داریم که ملائکه در قبر می پرسند «من ربک ؟من نبیک ؟...»
انسان جواب می دهد به او می گوید. از کجا پاسخ را گفتی ؟می گوید خدا بود که مرا در این مسیر آورد این حقایق و معارف توفیق پروردگار بود .او در دنیا با این مکتب بزرگ شده بود.
حال برای کافر هم همین جریان اتفاق می افتد او پاسخ می دهد خدای من پرودگار یکتاست و ...
ملائکه می پرسند از کجا این پاسخ را دادی؟
او می گوید دیدم فلانی اینطور پاسخ داد من هم به دروغ انها را گفتم (ملکه ی دروغ انجا هم با او است) چنان ضربه ای به او وارد می کنند که اگر جن و انس جمع شوند تا یک ضربه را تحمل نمایندنمی توانند ولی او یک نفره بر او جمل میشود و تمام استخوانهایش خرد می گردد .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین