بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۸/۱۱ - ۷ بیع الثانی
💢خطبه ۱۵۸💢
بخش اول درمورد حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله و قرآن مجید
بخش دوم پیشگویی های حضرت در مورد جریان بنی امیه.
💠ارسله علی حین فترة من الرسل ؛وطول هجغة من الامم؛وانتفاض من المبرم
خداوند پیامبر مکرم را دردوره فترت ارسال کرد وقتی که امتها درخواب غفلت [هجعه] فرورفته بودند واصول اساسی و محکم[مبرم] نقض شده وازبین رفته بودند[انتفاض]
فترت به معنای فاصله بین دوچیز است که اصطلاحا به فاصله زمانی بین حضرت عیسی علیه السلام تا حضرت خاتم صلی الله علیه و آله گفته میشود .که در این بازه زمانی تقریباً ۶۰۰ ساله پیامبراولی العزمی نیامد .
✅ نکته: فترت به بمعنای نبود هیچیک ازانبیاء نیست وگرنه تکلیف به مالایطاق میشد و مردم بدلیل نداشتن دین قابل مواخذه نبودند بلکه پیامبران تبلیغی بودند که اولی العزم نبودند ( صاحب کتاب وشریعت نبودند)ومأموریت های تبلیغی جزئی و شهری وقبیله ای داشتندتامردم باوحی درارتباط بوده و منحرف نشوند
.
✅ نکته : درمورد اولی العزم نظر مشهور علما داشتن کتاب وشریعت است که ۵ تن از پیامبران اولی العزم بوده اند ( نوح ابراهیم موسی عیسی و خضرت خاتم )
اما نظر عده ی دیگری ازعلما ؛ پیامبری که صاحب کتاب بوده اند ، تعداد شان را۳۱۳ نفر میگویند.وازاین تعداد۵ نفردارای شریعت هستند .مثلا حضرت آدم وداوود هم که کتاب داشتند اولی العزم محسوب میشوند..
✳️حضرت سه جمله متوالی فرمود که هرکدام علت جمله بعدی ست .پیامبراکرم دردوره فترت آمد وجامعه ای که پیامبرنداشته بخواب عمیق فرو رفته وبهمین دلیل اصول اساسی هدایت دراین جامعه ازبین رفته وگره محکم اصول اساسی آن ازهم بازشده است .
سه مرحله پشت هم که هم اکنون دردوره فترت درزمان غیبت هم چنین است که مردم بخواب غفلت رفته واصول اساسی دین کمرنگ وبی رنگ شده ومیشود وانشاالله با ظهور امام عصرعج دین بحالت اولیه برخواهد گشت.
💠فجاءهم بتصدیق الذی بین یدیه
پیامبر برای مردم کتابی آورد که کتب پیامبران قبلی را تصدیق میکرد .
قران ؛ کتب انجیل وتورات وزبور را تایید وتصدیق میکرد البته کتاب تحریف نشده را .اما پیامبرفرمود دین مایالاتر از ادیان قبلی ست وبقیه ادیان باید به اسلام وقران ملتزم باشند .
💠والنور المقتدی به
قران نوری که باید به آن اقتدا کرد
آنچه که پیامبراکرم آورد نوری ست که قابلیت اقتدا برای همه مردم را دارد همه ادیان برتوحید ونبوت ومعاد استوارند همچنانکه اسلام هم براین اصول استواراست وهمه مردم باید ملتزم به اسلام شوند.
💠ذلک القران فاستنطقوه ولن ینطق
اینکتاب همان قرآن ست که شما باید آن رابحرف دربیاوربد ولی هرگز(لن) باشماسخن نمیگوید.
باید طوری باقرآن رفتارکتید که آنرا به سخن درآورید که در اینصورت همه مشکلات حل میشود .ولی هرگز قران باشما سخن نمیگوید.
💠ولکن اُخبرُکم عنه
اما من شما را ازآن خبر میدهم
شماموفق نمیشوید قران را به نطق درآورید اما تنها وتنها ما اهل بیت شایستگی آن راداریم که ازجانب قران باشماسخن گفته وحقایق قران را برشما آشکارسازیم .
لذا هرتقسیر وتبیین ، تاویل وبیان هر نکته ای ازقران ؛توسط ایشان پذیرفته است ولاغیر .برداشتهای خلاف نظر ایشان برای شما مردم ارزشی ندارد.
متن نویسی : موسوی
💠اَلا اِنَ فیه علمُ مایَأتِی والحدیث عن الماضی
بدانید و آگاه باشید که درقران علم آینده ست
وحدیث گذشتگان در آن است.
💠ودَواءُ دائِکُم ونَظمُ مابینَکم
ودرمان همه دردهای شما درقران ست
و انتظام وقوانین. مورد نیازشما در همین قران ست.
حضرت چهار ویژگی را برای قران نام میبرد.پس به دنبال چنین قرانی باید بروید تا:
۱- علم به ما یاتی رابدست آورید
۲- از گذشته حدیث میکند
۳- دواء درد ست
۴- موجب نظم وانتظام جامعه ست
درمورد علم به مایأتی چندنظر وجود دارد.برخی معتقدند علم به مرگ برزخ و قیامت ،بهشت وجهنم است آیات فراوانی آینده بشر را بیان می کند فردایی هم هست که با حساب دنیایی قابل مقایسه نیست. آیات فراوان سرشار از علوم غیب مخصوصاً قیامت خبر میدهند.
بنظر عده ای دیگر عواقب عملکرد های آینده انسان را به او نشان می دهد که تامل در قرآن؛ آینده پژوهی و آینده نگری به انسان می دهد
به عنوان مثال آنجا که می فرماید: 《وماکنتُ مُتَخِذَالمُضِلینِ عَضُدا ۵۱ _کهف》 خدا اراده کرده هیچ ظالمی را عنوان کمک حال خود نگیرد.
کسی که ذره ای ناپاکی و آلودگی در درون داشته باشد هرچند مشغول علوم دین و تدریس قرآن باشد اما به درد دین نخواهد خورد که این را قران خبر میدهد و اگر کسی بخواهد در آینده به درد دین بخورد باید این جمله قرآن آگاه باشد.
یا انجا که فرمود:
《عَسی اَن یَبعَثَکَ مَقاما محمودا اسری ۵۷》پیامبرنماز شب بخوان که درآینده به جایگاه و مقام ویژه خواهی رسید.
یعنی باحال ، آینده عملکردهای انسان را نشان می دهد
قول سوم اینکه با محاسبات خاصی از علوم غریبه والهی که مورد تایید اهل بیت باشد با عنایت به آیات قرآن می توان به برخی مطالب آینده دست پیدا کرد مثلاً اینکه سوره حمد سوره شفا است .
قرآن میتواند باطن امور را نشان دهد . قران ظواهر وبواطنی دارد که باید در کنار هم مورد توجه قرار بگیرد. خبر از سرگذشت خوبان وبدان درطول تاریخ میدهد که مابه آنها دسترسی نداریم . و قوانین اجتماعی را که موجب نظم جامعه میشود را ارائه میدهد.
✳️ شبهه ای مطرح می شود که از طرفی به ما دستور تلاوت قرآن وتفقه وفهم آن را داده اند از طرف دیگر حضرت فرمود قرآن با شما سخن نمی گوید این یک تعارض به وجود می آورد؟ قرآنی که نور وتبیان کل شی است چگونه می تواند مبهم و تاریک باشد؟
در پاسخ باید گفت چهار ویژگی قرآن را که حضرت فرمود ( خبر از آینده ، نقل گذشته ، دوای درد ها و مشکلات ، قوانین نظم بخش جامعه)یعنی حقیقت قران را اهل بیت بیان میکنند اما هرکسی در سطح فهم خود باتلاوت وتفقه قران میتواند فیض خودرا ببرد وبه آگاهی برسد اما باطن قران جز بدست اهل بیت قابل دسترسی نیست .
این که فرمود قرآن دوای دردهای شماست چند نکته قابل ذکر است.
اول اینکه انسان هم بیماری جسمی دارد و هم بیماری روحی.
دوم اینکه بین بیماری جسمی وروحی رابطه عمیق وجود دارد.بسیاری ازمواقع زمانی که روح انسان بیمار می شود، این بیماری به جسم هم سرایت میکند مانند مزاج سرد (یا در جسم یادر روح )باعث میشود که فرد زود غضبناک شود یعنی مشکل روحی در قالب غضب خود را نشان میدهد و درمان روح موجب درمان جسم هم خواهد شد. چنانچه در حکمت ۲۵۶ می فرمایند
«صحتُ الجَسَد مِن قِلهِ الحَسد» حسد یک مرض روحی است که باعث انواع بیماری جسمی می شود .
✅ درمورد خاصیت درمانی قران《 ونُنَزلُ منَ القرانِ ماهو شفاءُ ورَحمةُ 》سه نظر بین علما وجوددارد
۱- قران شفا ودرمان دردهای فقط روحی ست .که علامه طباطبائی ره قائل به آنست
که شاهد کلام حضرت در خطبه ۱۷۶ است ؛ 《فاِن فیه شِفاءُ مِن اکبرِالداءِ وهو الکُفرِ والنفاقِ و الغَیِ و الاِضِلال》
۲- درمقابل عده ی دیگر ازبزرگان معتقد ند که قران هم دردهای روحی وهم جسمی را شفا میدهدکه جناب محدث نوری و ملافیض کاشانی (ره) دروافی، طبرسی ، در مجمع البیان، قائل به این هستندکه ظاهر والفاظ قران درمان دردهای جسمی و باطن قران درمان دردهای روحی ست .مثلا سوره حمدبا فلان تعداد میتواندفلان مرض راشفا دهد. وباطن آیات موجب جلای روحمیشوند.
البته اشکالی به این نظر واردشده وآن اینکه اکثر روایاتی که درمورد درمان مرضهای جسمی با استفاده از آیات آمده ازکتاب خواص القران است کهدرقرن ۱۰ نوشته شده درحالیکه کتب متقدم ما متعلق به ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ سال قبل هستند مانند وسائل الشیعه جناب شیخ حرعاملی(ره) که در آن ها از این روایات خبری نیست چون این روایات از نظر سند خدشه دار هستند.
۳- نظر عده ی دیگر: قران در صدد اصلاح روح انسان است و خیلی از بیماری های جسمی که از فساد روح هست هم درمان میشود مانند افسردگی، ترس، اضطراب و تنش که موجب بیماریهای دستگاه گوارش می شود با آرامش روح؛ جسم هم درمان شده و به آرامش میرسد .
اینکه با تامل در قرآن میفهمیم که همه کاره عالم خداوند است پس در حوادث نباید ترسید و مضطرب شد بلکه باید آرام بود و این آرامش روح ؛ جسم را هم اصلاح می کند.
متن نویسی: موسوی
بخش دوم: فتنه بنی امیه وآ ینده
💠ومنها فعِندَ ذلک لایَبقی بیتُ مَدَرُ ولاوَبَرُ
در زمان فتنه (بنی امیه ) هیچخانه شهری و خشتی [مدر] و هیچ خانه ی روستایی [وبر] باقی نمی ماند. خانه های روستا که از پشم گوسفند وچادرسیاه پشمی ساخته میشد.
💠اَلّا واَدخَلَه الظَلمَهُ تَرحَةً
مگرآنکه که غم و سختی[ترحة] را در آن وارد می کنند. دورترین نقاط هم از ظلم بنی امیه در امان نمی مانند
💠و اَولَجُوا فیه نَقِمَة
در تمام شهرها و روستاها عذاب و انتقام را وارد می کنند.
این فتنه به قدری گسترده است که حتی عشایر هم پاسوز این فتنه می شوند .در فتنه های کوچک نوعا شهر ها گرفتار میشوند اما در فتنه های بزرگ حتی روستاها و نقاط دور دست هم درگیر میشوند
💠فیومئذ لایَبقی لهم فِی السماءِ عاذِرُ ولا فِی الارضِ ناصِرُ
پس در آن روز برای مردم نه سبب عذرخواهی در آسمان و نه یاوری در زمین باقی خواهد ماند.
برای مردمی که نسبت به حکومت علی ناسپاسی کردند حال مورد ظلم بنی امیه قرار گرفتند و اکنون پشیمان شده و از خداوند می خواهند که اوضاع را اصلاح کند از کرده خود پشیمان هستند ولی می فرماید دیگر برای این مردم در آسمان هیچ عذری پذیرفته نیست و کسی توبه پذیر آنها نیست و در زمین کسی نصرت شان نمیدهد زیرا دراین بلاها و ظلم ها ؛مقصر خود مردم هستند.
زمانی که حکومت علی علیه السلام را به بلاهای سهمگین مبتلا کردند حکومت معاویه و یزید و حجاج را هم باید بچشند و دیگر عذری پذیرفته نیست در خطبه ۱۹۳ هم فرمود اگر مسلمان ها در مسیر غیر اسلام میرفتند کفار به آنها حمله می کردند آن وقت دعاو درخواستشان افاقه نمی کرد پس باید مراقب بود واز حکومت اسلامی دفاع کرد وگرنه ظلم بعد از آن همه را درگیر خواهد کرد.
💠اَصفَیتُم بالاَمرِ غَیرِاَهلهِ
شما امر حکومت را به غیر اهل اختصاص دادید. حکومتی که متعلق به علی و اهل بیت بود را به خلفا و معاویه و یزید دادید
💠واَورَدتُمُوهُ غیرَمُورِدهِ
حکومت را در غیر جای خود وارد کردید
قصر معاویه را چه به حکومت اسلامی ؟! حکومتی که باید در دست علی می بود اکنون در دست معاویه و یزید است و خود مقصر این ظلم ها هستید زیرا نتیجه سهل انگاری و غفلت خود شماست.
💠وسَیَنتَقِمُ اللُه مِمَن ظَلَم
و به زودی خداوند از کسانی که ظلم کردند انتقام خواهد گرفت
البته ظلمی که معاویه و یزید بر مردم می کردند موجب عقاب و عذاب شان خواهد بود اما مردمی که لایق این ظلمها شدند به واسطه غفلت و کوتاهی خود شان بود، دادرس وعذری ندارند
💠مَأکَلاً بِمَاکَلِِ ومَشرباً بِمَشرَبِِ
در قبال هر لقمه لذیذ یک لقمه تلخ [بمَاکَل]و در قبال هر جرعه آب گوارا یک جرعه سختی و رنج به آنها خواهد چشاند.
💠مِن مَطاعِمِ العَلقَم
از غذاهای بسیار تلخ [علقم]
درمقابل لقمه های خوشی که از بیت المال بالا کشیدند و درمقابل جعل حدیث ها به نفع خود ؛ زحمت و مشقت به آنها خواهد چشاند
💠ومَشارِبِ الصبرِ والمَقِر
نوشیدنی بسیار تلخ (صبر؛ شیره درخت بسیار تلخ ) وسم وزهر[مقر] به آنها خواهدچشاند
مردم تقاص کار خود را میدهند ولی شما هم در قبال ظلمی که کردید جز به جز و ریز به ریز عذاب الهی بر شما وارد می شود.
💠ولباس شعارالخوف و دثارالسیف
و از درون ترس و وحشت [شِعار]و از بیرون[دِثار] شمشیر را بر آنها مسلط خواهد کرد
بنی امیه که یک عمر مردم را با ترس نگه داشتند وکسی جرأت حرف زدن نداشت خداوند لباس خوف بر آنها می پوشاند و هر لحظه شمشیر و شورش مردم بر علیه آنها شکل می گیرد.
💠وانما هم مطایا الخطیئات و زوامل الآثام
بدرستی که بنی امیه مرکب سریع السیر خطاها و حیوان بارکش [زَوامِل] گناهان هستند
ظالمان و حاکمان بنی امیه مرکبی برای گناهان هستنددرظاهر با لباس فاخر و حرف های ظاهرفریب اما در باطن از مقام انسانیت خارج شده اند و مانند حیوان بارکش ، گناهان را به دوش میکشند.
سپس حضرت به آینده آنها و از دست دادن حکومت شان اشاره میکند
💠فاقسم ثم اسقم لَتََخمَنَها اُمیةُ من بعدی کما تُلفَظُ النُخامَة
قسم یاد می کنم و سپس قسم یاد میکنم بنی امیه بعد از من اخلاط [نخامه] سر و صورت را بیرون می ریزند همانگونه که انسان بیمار این خلط را بیرون میریزد.
حضرت دو بار سوگند یاد میکند تا هیچ شک و شبهه ای در مردم پیدا نشود تعبیر بسیار دقیق به کار می برند.
اصل حکومت یک شی مقدس است که باید در ذیل آن احقاق حق شودو ظالم سرجای خود نشانده میشود وحق مظلوم گرفته شود و مردم به سمت دینداری هدایت شوند وجامعه عادلانه شود در این صورت حکومت چیز خوبی است اما حکومتی که بنیامیه درست کرد مثل اخلاط سر و سینه است همانگونه مملو از عفونت است و انسان نسبت به آن تنفر دارد.
به قدری فساد بنی امیه زیاد شد که حتی خودشان هم بی طاقت شدند
💠ثم لاتذوقها ولاتطعم بطعمها ابدا ما کر الجدیدان
دیگر هیچگاه طعم حکومت را نمی چشند و لذت آن سراغشان نخواهد آمد تا مادامی که شب و روز در گردش است [کرّالجدیدان]
بنی امیه مدت ۸۰ سال با حکومت رانی ۱۴ نفر ادامه داشت ولی شورش های بسیار شدیدی در جامعه اسلامی به وقوع پیوست و سرانجام هم جریان بنی عباس حکومت را به دست گرفت.
بنی عباس بگونه ای رفتار کردند از دودمان بنی امیه کسی باقی نماند مسعودی در مروج الذهب می نویسد تمام زنده های بنی امیه را ازخانه ها به مکر وحیله خارج کردند و از دم تیغ گذراندند و قبر مردگان بنی امیه را نبش کرده و جنازه های آنها را سر بریده و در آتش سوزاندند ، استخوان های قبر معاویه را بیرون آورده و آتش زدند بنی عباس دودمان بنی امیه را به باد داد.
خداوندا ما را قدردان نعمت حکومت و جامعه اسلامی ومودت به اهل بیت قرار بدهد .
غفرالله ولکم والحمدلله رب العالمین
الحمد لله رب العالمین
رهروان مست ولای تو علی
جان عالم به فدای تو علی