بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۱/۷/۱۲ - ۷ ربیع آلاول
💢 خطبه ۱۳۹ 💢 در باب شورا
شیوه انتخاب خلفابعد از رسولخدا یک ناهمگونی خاصی داشت مثلاً انتخاب خلیفه اول با اغتشاش و بهیچ وجه با جریان دموکراسی و رأی گیری همراه نبود. عده ای در سقیفه جمع شدند و ابوبکر را انتخاب کرده و به اجبار از مردم بیعت گرفتند.
خلیفه دوم هم به نص صریح خلیفه اول انتخاب شد.همان کسانی که می گفتند پیغمبر حق ندارد برای خود جانشین انتخاب کند . ابوبکر بعد از خود عمر را بدون هیچ معیاری جانشین خود معرفی کرد. خلیفه میتواند جانشین انتخاب کند ولی رسولخدا نه !!!
عمر هم در روزهای پایانی عمر، شورای شش نفره را مطرح کرد. و دستور داد این شش نفر یک نفر را بعنوان حاکم انتخاب کنند. وگرنه گردن زده میشوند. ظاهراً خوب بود ولی حقیقت آن یک انتخاب مهندسی و یک مهندسی اراء بود.
یکطرف علی بود و طرف دیگر عثمان بن عفان ، واما چهار نفر دیگر: یکی از این شش نفر شورا از علی روی برگرداند. بخاطر کینه ای که داشت. (سعد بن ابی وقاص) مادر سعد از بنی امیه بود، بنی امیه در جنگ بدر وغیر بدر از سران شرک بودند حضرت آنها را از دم تیغ گذرانده بود این کینه را نسبت به علی داشت نفر بعدی به داماد خود تمایل پیدا کرد . (منظور عبدالرحمن بن عوف شوهر خواهر عثمان) طلحه هم با امیرالمومنین نبود. شورای انتخابی به گونه ای طراحی شده بود که هرگز علی از آن بیرون نمی آمد. عمر می گفت این شش نفرانتخابی شورا، پیامبر از آنها راضی بوده است. در حالیکه سلمان ، ابن مسعود ،جابر بن عبدالله در جامعه بودند ایا پیامبر از ایشان راضی نبود ؟
این چند نفر جمع شدند ،بعلاوه عمر یک گروه 50 نفره مسلح به سر کردگی ابو طلحه انصاری احضار کرد. باید ظرف سه روز این شش نفر خلیفه را تعیین کنند اگر خلیفه را انتخاب نکردند همه را گردن بزنند. اگر پنج نفر موافق ویک نفر مخالف بود مخالف رابکشند. اگر4 به2 بودندگردن دو مخالف زده شود. واگر سه به سه مساوی شدند حق با گروهی است که عبد الرحمن بن عوف با آنهاست . چون عبدالرحمن بن عوف دو رای و حق وتو دارد.. نتیجه عمل شورا چه شد!!! طلحه به عثمان رای داد، زبیر به نفع امیرالمومنین کنارکشید. سعد ابی وقاص نظر خودرا نظر عبدالرحمن بن عوف دانست. سه گروه دو نفره شدند. عبدالرحمن دنبال حکومت نبود. یاباید علی حاکم میشد یاعثمان!! سه بار از حضرت سوال کردند آیا حاضری طبق کتاب خدا، سنت پیامبر ، وسنت شیخین عمل کنی؟ حضرت هر سه بار گفت :من طبق کتاب خدا ،سنت پیامبر واجتهاد خودم عمل میکنم وسنت شیخین را به رسمیت نمی شناسم. وعثمان قبول کرد که به سیره شیخین عمل کند وبعد از شورا عثمان خلیفه سوم شد.
🔶لَم یُسرِع احدٌ قبلی الیٰ دعوةِ حقٕ در جمع شورا و بزرگان فرمود: هیچ کس قبل از من دعوت حق را اجابت نکرد. با پوست و گوشت خود اسلام را درک کردم و تمام دغدغه های پیامبر را میدانم.
🔶وصلَةِ رَحِمٕ اولین کسی هستم که صله رحم را بمعنای تام انجام دادم .(منظور ارتباط با پیامبر) حق خویشاوندی را تمام کرده و در سخت ترین مراحل زندگی کنار پیامبر بودم.گره گشای کار پیامبر بودم. و حضرت همه را بعنوان صلهٔ رحم یاد میکند.(صله رحم یعنی گره گشایی)
🔶وعائِدَةٕ کرَم هیچ کس مثل من احسان [عائده]کریمانه نکرد. (میتواند معنای از حق گذشتن هم باشد ) گذشت اشاره به سابقهٔ حضرت ، به انفاق انگشتر ، به جانفشانی بستر ، و ...در کنار همهٔ گذشتها حق خلافت را هم گذشت کرد.
🔶فاسمَعوا قَولیٖ ، وَعُوا منطقیِ با این سبقه ، سخن مرا گوش کنید. ونطق مرا بجان حفظ کنید[وَعُوا] سخن ماندگاری ست که بیان میکنم و آنهم صلاح کار مسلمین است.
🔶عَسیٰ اَن تَرَوا هذَا الامرَ مِن بعدِ هذَ الیومَ تُنتَضیٰ فیهِ السُّیوف بزودی می بینید از امروز ببعد که در امر حکومت ، شمشیر ها از غلاف کشیده میشود[تُنتضیٰ]سرانجام این قضیه را می بینم که به خلیفه کشی کشیده میشود.
✅این مطلب علم غیب نیست، دیدن صحنه است.آینده نگری ست. دوست و دشمن شناخته شود ، تحلیل درست صورت بگیرد ،صحنه بسیار واضح میشود.
🔶و تُخانُ فیهِ العُهود عهدها شکسته و خیانت میکنند (طلحه و زبیر عهد خود شکستند)
🔶حتیٰ یَکونَ بعضُکم اَئِمَةَ لاَهلِ الضلاله تا اینکه بعضی از شما پیشرو گمراهان، ائمهٔ ضاله میشوید(منظور طلحه و زبیر سران جنگ جمل)
🔶و شیعَةٌ لاَهلِ الجَهاله می بینم بعضی از شما پیروان اهل جهالت می شوید.(منظور عثمان) ضعف عثمان : مروان بن حکم و حکم بن عاص، این پدر و پسر بودند که بعنوان مشاوران خود انتخاب کرد. حضرت روزی او را عناب کرد که از پیروی مروان دست بردار.او تو را به انحراف می کشاند. این دونفر کسانی بودند که مطرود پیامبر بودند و آنها را از شهر بیرون کرد. ولی در خلافت عثمان، آن دو را برگرداند و به عنوان بزرگان دربار قرار داد
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۷/۱۲ - ۷ ربیع آلاول
💢 خطبه ۱۳۹ 💢
در باب شورا
شیوه انتخاب خلفابعد از رسولخدا یک ناهمگونی خاصی داشت مثلاً انتخاب خلیفه اول با اغتشاش و بهیچ وجه با جریان دموکراسی و رأی گیری همراه نبود.
عده ای در سقیفه جمع شدند و ابوبکر را انتخاب کرده و به اجبار از مردم بیعت گرفتند.
خلیفه دوم هم به نص صریح خلیفه اول انتخاب شد.همان کسانی که می گفتند پیغمبر حق ندارد برای خود جانشین انتخاب کند . ابوبکر بعد از خود عمر را بدون هیچ معیاری جانشین خود معرفی کرد. خلیفه میتواند جانشین انتخاب کند ولی رسولخدا نه !!!
عمر هم در روزهای پایانی عمر، شورای شش نفره را مطرح کرد. و دستور داد این شش نفر یک نفر را بعنوان حاکم انتخاب کنند. وگرنه گردن زده میشوند.
ظاهراً خوب بود ولی حقیقت آن یک انتخاب مهندسی و یک مهندسی اراء بود.
یکطرف علی بود و طرف دیگر عثمان بن عفان ، واما چهار نفر دیگر:
یکی از این شش نفر شورا از علی روی برگرداند. بخاطر کینه ای که داشت.
(سعد بن ابی وقاص)
مادر سعد از بنی امیه بود، بنی امیه در جنگ بدر وغیر بدر از سران شرک بودند حضرت آنها
را از دم تیغ گذرانده بود این کینه را نسبت به علی داشت
نفر بعدی به داماد خود تمایل پیدا کرد .
(منظور عبدالرحمن بن عوف شوهر خواهر عثمان)
طلحه هم با امیرالمومنین نبود. شورای انتخابی به گونه ای طراحی شده بود که هرگز علی از آن بیرون نمی آمد.
عمر می گفت این شش نفرانتخابی شورا، پیامبر از آنها راضی بوده است.
در حالیکه سلمان ، ابن مسعود ،جابر بن عبدالله در جامعه بودند ایا پیامبر از ایشان راضی نبود ؟
این چند نفر جمع شدند ،بعلاوه عمر یک گروه 50 نفره مسلح به سر کردگی ابو طلحه انصاری احضار کرد. باید ظرف سه روز این شش نفر خلیفه را تعیین کنند اگر خلیفه را انتخاب نکردند همه را گردن بزنند.
اگر پنج نفر موافق ویک نفر مخالف بود مخالف رابکشند. اگر4 به2 بودندگردن دو مخالف زده شود.
واگر سه به سه مساوی شدند حق با گروهی است که عبد الرحمن بن عوف با آنهاست .
چون عبدالرحمن بن عوف دو رای و حق وتو دارد..
نتیجه عمل شورا چه شد!!!
طلحه به عثمان رای داد،
زبیر به نفع امیرالمومنین کنارکشید.
سعد ابی وقاص نظر خودرا نظر عبدالرحمن بن عوف دانست.
سه گروه دو نفره شدند.
عبدالرحمن دنبال حکومت نبود.
یاباید علی حاکم میشد یاعثمان!!
سه بار از حضرت سوال کردند آیا حاضری طبق کتاب خدا، سنت پیامبر ، وسنت شیخین عمل کنی؟
حضرت هر سه بار گفت :من طبق کتاب خدا ،سنت پیامبر واجتهاد خودم عمل میکنم وسنت شیخین را به رسمیت نمی شناسم. وعثمان قبول کرد که به سیره شیخین عمل کند وبعد از شورا عثمان خلیفه سوم شد.
🔶لَم یُسرِع احدٌ قبلی الیٰ دعوةِ حقٕ
در جمع شورا و بزرگان فرمود:
هیچ کس قبل از من دعوت حق را اجابت نکرد.
با پوست و گوشت خود اسلام را درک کردم و تمام دغدغه های پیامبر را میدانم.
🔶وصلَةِ رَحِمٕ
اولین کسی هستم که صله رحم را بمعنای تام انجام دادم .(منظور ارتباط با پیامبر)
حق خویشاوندی را تمام کرده و در سخت ترین مراحل زندگی کنار پیامبر بودم.گره گشای کار پیامبر بودم. و حضرت همه را بعنوان صلهٔ رحم یاد میکند.(صله رحم یعنی گره گشایی)
🔶وعائِدَةٕ کرَم
هیچ کس مثل من احسان [عائده]کریمانه نکرد.
(میتواند معنای از حق گذشتن هم باشد )
گذشت اشاره به سابقهٔ حضرت ، به انفاق انگشتر ، به جانفشانی بستر ، و ...در کنار همهٔ گذشتها حق خلافت را هم گذشت کرد.
🔶فاسمَعوا قَولیٖ ، وَعُوا منطقیِ
با این سبقه ، سخن مرا گوش کنید.
ونطق مرا بجان حفظ کنید[وَعُوا]
سخن ماندگاری ست که بیان میکنم و آنهم صلاح کار مسلمین است.
🔶عَسیٰ اَن تَرَوا هذَا الامرَ مِن بعدِ هذَ الیومَ تُنتَضیٰ فیهِ السُّیوف
بزودی می بینید از امروز ببعد که در امر حکومت ، شمشیر ها از غلاف کشیده میشود[تُنتضیٰ]سرانجام این قضیه را می بینم که به خلیفه کشی کشیده میشود.
✅این مطلب علم غیب نیست، دیدن صحنه است.آینده نگری ست. دوست و دشمن شناخته شود ، تحلیل درست صورت بگیرد ،صحنه بسیار واضح میشود.
🔶و تُخانُ فیهِ العُهود
عهدها شکسته و خیانت میکنند
(طلحه و زبیر عهد خود شکستند)
🔶حتیٰ یَکونَ بعضُکم اَئِمَةَ لاَهلِ الضلاله
تا اینکه بعضی از شما پیشرو گمراهان، ائمهٔ ضاله میشوید(منظور طلحه و زبیر سران جنگ جمل)
🔶و شیعَةٌ لاَهلِ الجَهاله
می بینم بعضی از شما پیروان اهل جهالت می شوید.(منظور عثمان)
ضعف عثمان : مروان بن حکم و حکم بن عاص، این پدر و پسر بودند که بعنوان مشاوران خود انتخاب کرد.
حضرت روزی او را عناب کرد که از پیروی مروان دست بردار.او تو را به انحراف می کشاند. این دونفر کسانی بودند که مطرود پیامبر بودند و آنها را از شهر بیرون کرد.
ولی در خلافت عثمان، آن دو را برگرداند و به عنوان بزرگان دربار قرار داد