بسم الله الرحمن الرحیم
۱۴۰۱/۶/۹ - ۴ صفر
💢 بخش اول خطبه ۱۱۳ 💢
حضرت در این خطبه،مخاطبان را از عشق به دنیا بر حذر می دارند .
💠وَ أُحَذِّرُکُمُ الدُّنْیَا
مبادا به سمت دنیا بروید
💠فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ وَ لَیْسَتْ بِدَارِ نُجْعَةٍ
این دنیا دنیایی نیست که منزل باشد اینجا مسافرخانه [قُلْعَةٍ]است و اینجا سبز و ماندگار [نُجْعَةٍ]نیست
💠قَدْ تَزَیَّنَتْ بِغُرُورِهَا وَ غَرَّتْ بِزِینَتِهَا
دنیا خود را زینت کرده ولی زینتش فریب است، نه اینکه زینتش بدلی باشد، نه! اصلا زینتی نیست و با هیچ, خود را زینت کرده و با همین هیچ فریب می دهد .
💠دَارُهَا هَانَتْ عَلَى رَبِّهَا فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیْرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیَاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا
دنیا جایی بی مقدار و خوار در نزد خدا است.
پایین ترین عوالم هستی دنیاست و هم عالمی است که از چشم خدا افتاده چون به چشم خدا نیامده حلال را با حرام ، خیر را با شر، زندگی را با مرگ و شیرینی را با تلخی مخلوط کرد ولی از این دنیا که بالاتر بروی همه چیز حلال می شود.
حکمت ۳۸۵:از خواری و پستی و ذلت دنیا همین بس که در هیچ یک از عوامل هستی مگر دنیا خدا معصیت نمی شود و هیچ کسی به قرب الهی نمیرسد مگر با ترک دنیا.
امام حسین علیه السلام: از بى ارزشى و خوارى دنیا نزد خداى متعال است که سر یحیى بن زکریّا به ظالمی از بنى اسرائیلى هدیه شد و سر من حسین نیز بن ظالمی از بنی امیه داده میشود.
💠لَمْ یُصْفِهَا اللَّهُ تَعَالَى لِأَوْلِیَائِهِ وَ لَمْ یَضِنَّ بِهَا عَلَى أَعْدَائِهِ
خدا دنیا را برای مومنین خالص نکرده[ لَمْ یُصْفِهَا]و در اینکه دنیا را به دشمنانش بدهد ،بخل نکرده[لَمْ یَضِنَّ] است..
آنچه در دنیا است از لذات و ... هم به مومنین وهم به دشمنان داده است .بر خلاف سرای ابدی که نعمتها فقط برای مومنین می باشد حتی گاهی در این دنیا به گناهکاران طبق سنت استدراج نعمت را بیشتر از مومنین داده است .پس چه خوب که به جایی دلبسته شویم که مخصوص اولیاالله است (سرای ابدی)
💠خَیْرُهَا زَهِیدٌ وَ شَرُّهَا عَتِیدٌ
دنیا جایی است که خیرش کم است [زَهِیدٌ]و بدی و شر آن آماده است [عَتِیدٌ]
امامصادق علیه السلام فرمود :اگر ۴۰روز بر مومن بگذرد و مبتلا به سختی و گرفتاری نشده باشد در ایمان خود شک کند.
💠وجَمْعُهَا یَنْفَدُ وَ مُلْکُهَا یُسْلَبُ وَعَامِرُهَا یَخْرَبُ
هر چه جمع کنی تمام شدنی است ریاست و ملک و ... سلب می شوند و آبادانی آن رو به خرابی است.
در دیوان منتسب به حضرت آمده : خدای متعال ملکی دارد که صبح به صبح فریاد می زند که بزایید برای مردن و بسازید برای خراب شدن .
💠فَمَا خَیْرُ دَارٍ تُنْقَضُ نَقْضَ الْبِنَاءِ
چه خیری در این دنیای در حال تخریب است
دنیایی که ستونهای آن لرزان است و قطعا انسان عاقل از اینجا کوچ می کند
💠وَ عُمُرٍ یَفْنَى فِیهَا فَنَاءَ الزَّادِ
مسافر در راه که زاد و توشه خوراکی همراه دارد در منزلگاهها می خورد بارش سبک تر می شود . حضرت می فرماید چه خیری است در دنیا که هر لحظه کمتر می شود.
در حکمتها آمده که هر نفسی که می زنید یک قدم به مرگ نزدیک می شوید
💠وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّیْرِ
و دنیا مثل مسافرتی است که هر چه پیش می روی به انتهای سفر نزدیک می شوید.
🔺هیچگاه حضرت از دنیا بد نگفته بلکه حضرت جهان بینی انسان را نقد می کنند حضرت می فرماید دنیا را خوب بشناس ، جهت رشد استفاده نما.
خود حضرت می فرماید دنیا بدترین خانه است برای کسی که خوش بین است ولی اگر کسی بدبین به دنیا بود ،این دنیا خیلی جای خوب است .جهان بینی انسان وقتی اینطور باشد که آخرت را بخواهد.
از دنیا خوب استفاده می کند که بهشت را با همین دنیای خود بسازد .
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۶/۱۰ - ۴صفر
💢بخش دوم خطبه۱۱۳💢
مذمّت دنیا
🔸اجْعَلُوا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ مِنْ طَلَبِکُمْ
آنچه را که خدای متعال بر شما فرض کرده ، دغدغه خود قرار دهید و همّ و غمّ در واجبات الهی داشته باشید. در مستحبّات فرموده اند: وقتی اقبال هست، آن را به جای بیاورید. زیرا با بی حالی مستحب به جا آوردن، باعث زدگی می شود. واجبات الهی مطالبه ی جدّی شما باشد.
🔸وَ اسْأَلُوهُ مِنْ أَدَاءِ حَقِّهِ مَا سَأَلَکُمْ
و نکته ی بعدی و مهم تر این که شما به خودی خود و بدون توکل به خدای متعال نمی توانید این مسیر سخت را بگذرانید. لذا از خدای متعال بخواهید که دست شما را بگیرد تا بتوانید این توفیق را پیدا کنید. لذا خواستن از درگاه خدای متعال به معنای دغدغه است.
اول اراده و خواست شما و بعد از آن درخواست و استعانت از خدای متعال است که خیلی مهم است و اراده ی شما را قوی می کند. این بیان فقط در مورد نماز و روزه نیست. بلکه به این معناست که دعا دغدغه ی قلبی ایجاد می کند و خدای متعال همت لازم را به انسان می دهد.
🔸وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَکُمْ قَبْلَ أَنْ یُدْعَى بِکُمْ
صدای مرگ را به گوش خود برسانید.که همه جا پیچیده است، قبل از این که مرگ شما را فرا بخواند. صدای عمومی برای مرگ در حال پخش است و شخص خاصی مد نظر نیست. این صدا ر ا بشنوید، قبل از این که شما را با نام بخوانند و دعوت کنند. شنیدن به معنی آماده شدن و کنایه از آمادگی برای مرگ و انقطاع از دنیاست.
🔸إِنَّ الزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیَا تَبْکِی قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکُوا
زهد به این معنا نیست که اگر کسی نتوانست به دنیا برسد، لباس زهد بپوشد. اگر این افراد به مقام و دنیا برسند، از همه بدتر می شوند. به هر حال یکی از نشانه های زاهدین این است که قلبشان گریان است، اگر چه در ظاهر می خندند. انها همیشه خنده رو هستند. عبوس و عصبانی نیستند. در ظاهر خوشحال ؛ ولی در قلب، خوف دارند. زهد به معنای عبوس بودن و گوشه نشینی نیست
🔸وَ یَشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا
به شدت از درون محزون هستند، اگر چه در ظاهر فرحناک هستند.
🔸وَ یَکْثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا
یک معنای جمله این است که زاهدین بر کسی عصبانی نمی شوند ولی بر نفس خود غضبناک هستند. انان فراوان بر سر خود فریاد دارند، اگر چه در برابر نعمت های الهی شاکر هستند و گلایه مندی آنها از خودشان است که چرا از نعمت های الهی به خوبی استفاده نکرده اند. این معنای مراقبه و معنای غیر معروفه است.
معنی دیگر و معروفتر این است که انها بر سر خود فریاد می کشند، در حالی که مردم به حال و تقوای انها غبطه می خورند، ولی از عاقبت کار و اعمال خود نگرانند.
حقیقت زهد مخفی کردن آن است. بزرگان می گویند: نماز شبی که انسان را دچار غرور کند، بدتر از کسی است که نماز صبح او قضا می شود، ولی از قضا شدن نماز ناراحت است. این نماز شب باعث سقوط انسان می شود. دنیا بد خانه ای است برای کسی که او را متهم نکند. نباید به عبادت خود تکیه کنیم و مغرور شویم؛ باید حق عبادت را به جای اوریم.
حضرت می فرماید: خدایا، مردم به من حسن ظن دارند، ولی مرا ببخش و از چیزی که مردم فکر می کنند، مرا هم بالاتر ببر.
فرمایش حضرت تا اینجا عمومی بود و از اینجا با مخاطبین صحبت می فرمایند.
🔸قَدْ غَابَ عَنْ قُلُوبِکُمْ ذِکْرُ الْآجَالِ
مشکل شما این است که یاد مرگ از قلب شما خارج شده است. زهد یعنی توجه دائم به مرگ. همه ی ما مخاطب این کلام حضرت هستیم.
🔸وَ حَضَرَتْکُمْ کَوَاذِبُ الْآمَالِ
آرزوهای دروغین و طویل و دست نیافتنی نصب العین شماست. شما واقع بین نیستید و دنبال وهم و تخیّل هستید. این معنای زهد نیست. دو چیزی که نبی مکرم اسلام (ص) و امیر مؤمنان (ع) خیلی از آن بر امت خود می ترسیدند، نفس پرستی و آروزهای طول و دراز بود.
🔸فَصَارَتِ الدُّنْیَا أَمْلَکَ بِکُمْ مِنَ الْآخِرَةِ
دنیا بیش از آخرت بر شما سلطه دارد. در حالی که آخرت از عالم ملکوت است و بر عالم ناسوت مسلط است. شما تحت حکومت دنیایید و خود را عبید دنیا کرده اید. زهد با دنیا پرستی نمی سازد.
🔸وَ الْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بِکُمْ مِنَ الْآجِلَةِ
دنیا شما را از فکر آخرت بیرون برده است. دنیا طلبی، قیامت و باور معاد را به باد می دهد. اگر انسان به یاد آخرت باشد، زاهد می شود.
مگر می شود کسی باور به مرگ و آخرت داشته باشد و گناه کند؟
🔸وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَى دِینِ اللَّهِ مَا فَرَّقَ بَیْنَکُمْ
از جهت فردی قیامت از یاد شما رفته است؛
از جهت اجتماعی هم مشکل دارید. برادری در میان شما به دشمنی تبدیل شده است. در حالی که این خلاف زهد است. زهد به معنای اجتماع است. در تاریخ اسلام کسی نفرموده؛ که زهد به معنای گوشه گیری است. پیامبر به عثمان بن مظعون پس از مرگ پسرش و در واکنش به گوشه نشینی او، فرمود: رهبانیت امت من جهاد در راه خدای متعال است. زهد به معنای وسط معرکه بودن است. زهد به معنای مهربانی و برادری است. شما همه برادر دینی هستید.
✅برادری سه قسم دارد:
🔗 برادرانی از یک پدر و مادر که برادران نسبی هستند.
🔗 برادرانی رضاعی، که برابر احکام خاص و شیر خوردن با هم برادر می شوند.
🔗نوع دیگر برادران دینی، که ایمان، آنها را با هم برادر نموده است. برادر دینی به شدت محکم تر از برادری نسبی و رضاعی است. تا زمانی که دین باشد، برادری پابرجاست.
🔸إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ
هیچ چیز بین شما تفرقه نینداخته است، مگر ناپاکی درونی و نیت های بد. دو عامل باعث تفرقه و تباهی در جامعه می شود و این دو صفت نشانه هم دارد.
🔸فَلَا تَوَازَرُونَ وَ لَا تَنَاصَحُونَ وَ لَا تَبَاذَلُونَ وَ لَا تَوَادُّونَ
انسان خبث باطن، چهار نشانه ی زیر را دارند:
الف) بار یکدیگر را به دوش نمی کشند. [ لا توازرون]
ب) خیرخواه هم نیستند و بد یکدیگر را می گویند.
ج)به همدیگر بذل و بخشش نمی کنند.
د)به یکدیگر محبّت نمی کنند.[لاتوادون]
انسان پاک با فطرت سالم، صفات بالا را ندارد.
بر عکس، دیگران را بر خود مقدم می دارد و زهد حقیقی دارد.
🔸مَا بَالُکُمْ تَفْرَحُونَ بِالْیَسِیرِ مِنَ الدُّنْیَا تُدْرِکُونَهُ
شما را چه شده است؟ [مایالکم]
چرا از مسیر اصلی خارج شده اید؟
چرا با اندکی از دنیا که به شما داده می شود، فرحناک می شوید؟
🔸وَ لَا یَحْزُنُکُمُ الْکَثِیرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ
چه می شود شما را که آخرت با آن بزرگی از دست شما می رود، ولی محزون نمی شوید؟ پیامبر به یکی از صحابی خود فرمود: اگر کوه ابوقبیس را از طلا پرکنی، به ثواب از دست دادن تکبیرة الاحرام نماز جماعت من نمی رسی. مشکل این است که ما باور نداریم. چه شده است ؟ این اجر از دست ما رفته است.
🔸وَ یُقْلِقُکُمُ الْیَسِیرُ مِنَ الدُّنْیَا یَفُوتُکُمْ
بر شما چه شده، اگر ذره ای از دنیا از دست شما برود، به جزع و فزع می افتید؟
🔸حَتَّى یَتَبَیَّنَ ذَلِکَ فِی وُجُوهِکُمْ
آن قدر ناراحت می شوید که از چهره ی شما نمایان است. چرا مسیر حیات و فطرت را این گونه عوض می کنید؟
🔸وَ قِلَّةِ صَبْرِکُمْ عَمَّا زُوِیَ مِنْهَا عَنْکُمْ
چه شده شما را ، به خاطر بهرهٔ دنیایی که گرفته یا دور شده است، بی تابی می کنید و حرف ناروا می زنید؟
🔸کَأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکُمْ وَ کَأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَیْکُمْ
طوری به دنیا دل بسته اید گویا دنیا محل اقامت شماست و بناهست دنیا برای شما باقی بماند. در حالی که دنیا فانی و ماندنی نیست. حواستان باشد، اینجا جای اقامت نیست.
🔸وَ مَا یَمْنَعُ أَحَدَکُمْ أَنْ یَسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا یَخَافُ مِنْ عَیْبِهِ إِلَّا مَخَافَةُ أَنْ یَسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ
چرا عده ای از شما نهی از منکر نمی کنید؟
چرا از روی عِرق دینی و خیر خواهی نصیحت نمی کنید؟
(این جمله ملموس ، گویا سخن جامعه امروزی ماست.)
ترک نهی از منکر به خاطر چیست؟
هیچ چیزی باعث نمی شود که دست از نهی منکر بر دارید، مگر اینکه می ترسید طرف مقابل هم شما را به خاطر منکری که مرتکب شده اید، مورد شماتت قرار دهد. دهان شما بسته است.
شرط کمال و تأثیر گذاری نهی از منکر این است که خود به آن گناه دچار نباشیم. دلیل این که نهی از منکر کم شده، اینست که هر کسی را می بینی کوهی از انحرافات و اشتباهات است. البته نباید دست برداریم، بلکه باید پاک شویم. حرّیت و آزادگی داشته باشید تا زبانتان باز باشد.
🔸قَدْ تَصَافَیْتُمْ عَلَى رَفْضِ الْآجِلِ
شما دست به هم داده اید[تصافیتم] و عهد کرده اجماع دارید بر این که قیامت را فراموش کنید.
🔸وَ حُبِّ الْعَاجِلِ
و دنیا پرست باشید.
🔸وَ صَارَ دِینُ أَحَدِکُمْ لُعْقَةً عَلَى لِسَانِهِ
دین برای شما اندک و بی ارزش شده است. دین فقط لقلقه ی زبان شما شده است.
🔸صَنِیعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ وَ أَحْرَزَ رِضَى سَیِّدِهِ
شما کار خود را بگونه ای انجام می دهید، مانند کسی که از عمل خود به نحو احسن فارغ شده و بار خود بسته است.
در حالی که شما هنوز در دنیا هستید و باید عمل خوب داشته باشید. تصور میکنید با خود عمل مورد رضایت مولا و ارباب خود هستید، در حالی که خدای متعال از دست تفرقه و دنیا طلبی شما راضی نیست. پس باور و عمل خود را درست کنید.
✳️ نکته: یک تعارض ظاهری این است که در قرآن کریم، مؤمنین واقعی خوف و حزن ندارند، ولی در این خطبه خوف و زهد از صفات زاهدین واقعی شمرده شده است.
علت این تعارض ظاهری چیست؟
✅ پاسخ اول: مؤمن از استکبار نمی ترسد و نسبت به مال و منال دنیا خوف و دغدغه ندارد، ولی نسبت به آینده خود حزن و نسبت به گذشته خوف دارد.
نسبت به آینده خود دغدغه مند و نسبت به اعمال گذشته ی خود خائف و ترسان است. خوف و حزن او وجهه ی دینی دارد و برای قبولی اعمال است.
✅پاسخ دوم: نوع حزن فرق دارد. گریه بر مرده ی معمولی مکروه است. اما گریه بر حسین بن علی (ع) نه تنها مستحب است، بلکه حیات دین به همین اشک هاست. بین این اشک ها فرق است.
اشک بر حسین (ع) حماسه ساز است و انسان را به پویایی و حرکت و رشد وا می دارد. حزنی که انسان را گوشه گیر کند، پسندیده نیست. لذا حزن و نگرانی مؤمن بر اعمال، پسندیده است.
✳️سؤال: چرا مؤمنین خوفناک هستند؟
✅پاسخ: یکی از علل حزن مؤمن آنست که خود را در محضر خدای متعال مقصر می داند و هر چه بیشتر عبادت می کند، کوتاهی او بیشتر آشکار می شود. دلیل دیگر این است که حزن مؤمن برای هدایت دیگران است. دغدغه دارد که چرا مردم در مسیر رشد و کمال نیستند و جهنم را برای خود می خرند؟ این حزن مقدّس است. چون برای دنیا نیست و برای دین و عاقبت کار دیگران است.
اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا
الحمدلله رب العالمین