بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۶/۸/ - ۲ صفر
💢 بخش دوم خطبه ۱۱۱💢
زهد از دنیا طلبی
💠اَلَستُم فی مساکنِ مَن کانَ قبلَکم اَطوَلَ اَعمارا
آیا شما همان هایی نیستید ،که در خانه دیگران سکنا گزیدید. ودر گذشته، اجدادتان دران خانه ها ساکن بودند و رفتند،وامروز به دست شما رسیده و بعدها به دیگران خواهد رسید .
با اینکه آنها عمر طولانی داشتند[اطولَ اعمارا] اما رفتند. و شماهم می روید.
💠واَبقیٰ آثار ، واَبعَدَ أمالاً
آثاری که آنها به جا گذاشتند باقی است،
وارزوهای طولانی آنان باقی ماند و رفتند ، شما هم میروید.
💠واَعدَّ عَدیداً ،واََکتََفََ جُنوداً
تعدادشان بیشتر بود و با آن همه پشتیبان رفتند. گذشتگان با آن همه لشکر های انبوهی که داشتند همه از بین رفتند شما هم ازبین می روید.
" این نگاه به گذشته راه آینده را باز می کند. (عبرت گرفتن)
💠تَعبَّدوا للدنیا اَیَّ تعَبُد، وأثَروها اَیَّ ایثار
آیا گذشتگان را ندیدی که چگونه عبد و برده دنیا شدند .
دنیا را بر هر چیزی مقدم داشتند.[اَثروها]
💠ثمَ ظَعَنوا عنها بغیرِ زادٕ مُبَلِغ ، ولا ظَهرٕ قاطِع
بعد از این همه ادعاها و آثار ماندگار ،از دنیا کوچ کردند[ظعنو] در حالی که دستشان کوتاه بود، زاد و توشه ای نداشتند که رسانندهٔ آنان باشد [مبلغ]
ومرکبی که بر ان سوار شوند[لاظَهرٕ] تا از برزخ وقیامت عبور کرده و به بهشت برسند .
" نماز شب مرکب راهواری است. (امام حسن عسکری علیه السلام )".
💠فهَل بَلغَکم اَنََ الدنیا سَخَت لَهم نفسَاً بفِدیَةٕ
آیا دنیا برای اسیر دنیا سخاوت کرده [سخَت] فدیه میدهد که آن را به آزادی برساند.
💠اَواَعانَتهم بمَعونَةٕ، اَو اَحسَنَت آهن صُحبَة
آیا دنیابرای کسی همراه و هم صحبت خوبی بوده .. نه اینطور نیست.
همین که مهلت تمام شد دنیا او را تقدیم قبر می کند .و بلا و فشار قبر شروع میشود.
💠بل اَرهَقَتهُم بالقَوادِح
دنیا نه تنها کمک نکرد، بلکه آنها را با انواع بلای کوبنده[قوادِح] و گرفتاریها در برگرفت .
💠و اَوهَنَتهم بالقَوارِع ، و ضَعضَعَتهُم بالنَوائِب
طوقی به گردن آنها افکند تا نتوانند فرار کنند، و مصیبت های کوبنده ای به آنها رسید.
و با مصائب دنیای آن ها را خار کرد.
💠وعَفَرَتهُم للمَناخِر، ووَطِنَتهم بالمَناسِم
بینی آنها را به خاک مالید.[عفَرتَ]
و زیر پای سم ستوران انها را کوبید و له کرد.
💠و اَعانَت علیهم ریبَ المَنون
حوادث روزگار را برعلیه انها بسیج کرد.
💠فقد رایتُم تَنکُرَها لِمَن دانَ لَها
همه شما دیدید دین چگونه چهره در هم می کشد، برای کسی که خضوع در برابر دنیا ندارد.
💠وأثَرَها و اَخلَدَ الیها حتیٰ ظَعَنوا عنها لفِراقِ الاَبد
و برای کسی که هر چیزی را به دنیا مقدم می کند. چهره در هم میکشد. لحظه ای که انها خواستند بسمت ابدیت بروند ،چهره و ذلت دنیا را دیدند.
حضرت می فرماید؛ مواردی که میگویم قبل از اینکه زمان ان فرا برسد بفهمید و برای آن لحظات سخت خود را آماده کنید. چون بعد از آن فایده ای ندارد.
💠و هل زَوَدَتهُم الا السََغََب ، اَواَحَلَّتهُم الا الضَنک
تا الان آیا دیدید که دنیا به کسی زادو توشه بدهد.
دنیا انسان را به یک تنگنا[ضنک]می رساند (تنگی قبر ، تنگی دنیا)
💠اَونَوَّرَت اهم الا الظُلمة
ایا دنیا به کسی نور می دهد جز به سمت تاریکی و ظلمت .
دنیا به دنیا طلبان چه چیز می دهد؛
۱- گرسنگی . ۲- تنگنا . ۳- ظلمت .
وآنان هیچ وقت سیراب نمی شوند. و حرصشان بیشتر هم می شود.
💠اَو اَعقَبَتهُم الا الندامة
آیا دنیا چیزی به طرفدارانش غیر از ندامت می دهد.
💠اَفهذهِ تُؤثِرون، اَم آلیها تَطمَئِنون، اَم علیها تَحرُصون
آیا این دنیا را به آخرت مقدم میکنید.[تؤثرون]
به چنین دنیایی اعتماد کرده تکیه می کنید.
آیا برای این دنیا اینگونه حرص میزنید.[تحرصون]
دنیایی که هرچه بدست اوردید باید بگذارید و بروید .
💠فَبِئسَتِ الدارُ لِمَن لم یَتَهِمها ولم یَکن فیها علیٰ رجلٕ منها
دنیا بدترین خانه است، برای کسی که دنیا را متهم نکند.[لم یَتَهِم]
باید به دنیا نگاه بد و سوء ظن باشد،
دنیا بدترین خانه برای کسی است که ترس از دنیا دارد .
امیرالمومنین در این بخش می فرمایند؛ اگر عاقل باشید، دنیا جای خوبی نیست که انرا بر آخرت و معاد مقدم کنید.
💠فاعلموا– و انتم تعلمون – باَنکم تارِکوها و ظاعِنون عنها
بدانید و خوب می دانید ،یک روز می میرید و دنیا را ترک می کنید و کوچ خواهید کرد.
💠واتَعِظوا فیها بالذینَ قالوا : (مَن اَشَدُ قوةً)
از امثال قوم عاد ،پند بگیرید. همانهایی که بدن قوی و محکم داشتند و فریاد می زدند، چه کسی قدرتش از ما بیشتر است.
💠حُمِلوا الیٰ قبورِهِم فلا یُدعَونَ رُکبانا
از کسانیکه زمانی صاحب (اسب و ماشین خدم و...) بودند اما حال بر روی تابوت بسمت قبرها روانه هستند، درس بگیرید .
💠واُنزِلو الاَجداثَ فلا یُدعَونَ ضِیفانا
درس بگیرید ازکسانیکه، زمانی بصورت میهمان[ضیفان] از انها استقبال میکردند. اما در قبر خبری نیست انجا جایگاه گرفتاری و عذابشان است
💠وجُعِلَ لَهم منَ الصَفیحِ اَجنان
انها رو بین سنگهایی قرار می دهند .
💠ومنَ التُرابِ اَکفان ، ومنَ الرُّفاتِ جِیران
از خاک برای اینها کفن درست میکنند .
و همسایگان انها تکه استخوان[رُفات] دیگران است .
💠فهم جِیرَةٌ لایُجیبُونَ داعیا
داخل قبر هرچه فریاد میزند همسایه ای به داد او نمی رسد .چون در دنیا به همسایه کمک نکرده است.
💠ولا یَمنَعُونَ ضَیْماً ، ولا یُبالُونَ مَندَبَه
در برابر مشکلات و تنگی قبر کسی او را حمایت نمیکند.
به گریهو ناله او[مندَب] هیچ کس اعتنا نمیکند.
💠اِن جیدوا لَم یَفرَحوا ،واِن قُحِطوا لم یَقنَطوا
باران فراوان ببارد[جیدو] خوشحال نمیشوند .
واگر خشکسالی بیایید نگران نمیشوند[لم یقنطو] چون برای مردگان فرقی ندارد.
💠جمیعٌ وهم أحادٌ، وجِیرَةٌ وهم اَبعادٌ
در قبرستان سنگها بهم چسبیده هستند ولی همگی تک وتنها در کنار هم هستند.
همسایه و در جوار هم هستند اما از هم دورند.
💠مُتَدانونَ لا یَتَزاوَرون ، وقریبونَ لا یَتقارَبون
انها نزدیک هم هستند اما کسی به زیارت هم نمیروند [لایتَزاور].هرکس تک و تنها گرفتار مشکلات خودش است. اقربا نزدیک هم قبر به قبر خوابیدند اما بهم نزدیک نیستند.
💠حُلَماءُقد ذَهَبَت اَضغانَهم ، وجُهَلاءُ قد ماتَت اَحقادُهُم
مردگانی که در قبرستان خوابیده اند هم عالمند وعاقل. و هم جاهل هستند.
عقلشان کامل شده [حُلماء] چون درقبر دنبال کینه و حسد [اَضغان]نیستند.
جاهلند، چون ازبیرون خبر ندارند بخواهند حسدو غضب و... بیشتر شود .
مردگان به عقل میرسند اما خیلی دیر شده .
💠لا یُخشیٰ فَجعُهُم ، ولا یُرجیٰ دفعُهُم
کسی از دشمنی انها [فجعُهم]احساس خطر نمیکند .
و کسی امید به دستگیری آنها ندارد.
💠اَستَبدَلوا بِظَهرِ الاَرض بَطنَاً ،وبالسَّعَةِ ضِیقَاً
انسانها از روی زمین[ظَهر] به قعر زمین منتقل شده اند.
از زندگی و فراوانی به تنگی قبر رسیدند.
💠وبِالاَهلِ غُربَةً، وبالنورِ ظُلمَةً
انها از اهل و عیال به غربت قبر رسیدند.
از روشنایی خانه های مجلل به ظلمت قبر رسیدند .
💠فَجاؤها کما فارَقوها حُفاتً عُراةً
انها مانند زمان تولد عریان [عَراة]یکبار دیگر به حفره قبر باز گردانده میشوند .
💠قد ظَعَنوا عنها باَعمالِهم الیَ الحیواتِ الدائمَه والدّارِ الباقیَه
انسان با اعمال خود کوچ می کند.
و بسمت ابدیت و جایگاه باقی می رود.
💠کما قالَ سبحانه : ( کما بَدَأنا اولَّ خلقٕ نُعیدُهُ وعدَاً علینا انّا کنّا فاعِلین )
فرمود خدای متعال : ما این افرینش را شروع کردیم و در جایی این مخلوقات رو برمی گردانیم
این قول و قراری ست که گذاشتیم و حتما وعده ای که داده شده عمل می کنیم .
✅ تاثیر خطبه فراوان است. در توجه انسان به مفارقت از دنیا.
اللهم اخرج حبّ الدنیا من قلوبنا
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۶/۷ - 1 صفر المظفر
💢بخش اول خطبه ۱۱۱ 💢
ازخطب پر رمز و راز درزهد وبی رغبتی ازدنیا بیان شده است .دنیا حقیقتی دارد که باید آن را شناخت وگرنه تحت تاثیر آن قرار گرفته و طالب آن می شویم. در باب توحید؛ معرفت به خدا باعث تقرب و عشق بخدا می شود ؛ ومعرفت به دنیا موجب زهد از دنیا می گردد.
💠أما بعد فإنی أحذر کم الدنیا فإنها حلوة خضرة
ای مردم ؛ شمارا از دلبستگی به دنیا باز می دارم
دنیا در نگاه دنیا طلبان،
شیرین [حُلوه] سرسبز و با طراوت است[خَضره]
طبیعت دنیا دلنشین و مطابق فطرت انسان است.
💠حُفَّت بِالشَّهوات
با انواع شهوت ها پیچیده شده است
(شهوت : آنچه که نفس به آن میلو رغبت دارد) دنیا جاذبه و کششی دارد که انسان را به سوی خود می کشد.
💠وتَحبَبَت بِالعاجِلة
دنیا اظهار دوستی می کند به سبب( عاجله : نقد ) . یکی از راهکارهای شیطان و دنیا در فریب انسان این است که نقد را بگیرو نسیه را رها کن. نقد همین دنیاست و قیامت و بهشت نسیه است. شهرت و مقام را که نقد است ، بچسب حال ،چه کسی از قیامت خبر داده و دیده ست.
حواله به نقد دادن از کارهای شیطان است. البته این قاعده در همه جا در مورد دنیا جواب نمی دهد مثلا گاهی در دنیا سود هم می دهد مانند کسی که با قیمت کم جنسی خریده اما بعد از یک سال با سود بیشتری به فروش می رساند.
💠وَراقَت بِالقَلیل
با همین کالای اندکی که در دست دارد جذب می کند و دلربایی می کند.
.قران میفرماید :« قُل مَتاعُ الدُّنیا قلیلٌ والاخِرةُ خیرٌ لِمَنِ اتَّقیٰ »
کالای دنیا اندک است اما با همین اندکی دل ها را به سوی خود جذب میکند و به چشم شما بزرگ می نمایاند.
💠و تَحَلَّت بِالآمالِ
دنیا خود را با آرزوها آرایش و زینت کرده. (آمال : چیزی که دست یافتنی نیست)
💠وتَزَیَنَت بِالغُرور
وبا فریب دادن وسراب نشان دادن خودرا تزئین کرده .
چرا گول دنیارا میخورید که دنیا فریب و سراب است آرزوهای طول و دراز تو خالی است ، قلیل و اندک است. نقد است ولی کم.
انسان عاقل دنبال این دنیا نمی رود . آرزوهای دنیا دست یافتنی نیست اما عده ای میگویند ما با آرزو زنده ایم بهتر است که آرزو داشته باشیم ولی حضرت می فرماید این آرزو های توخالی و فریب؛ دست یافتنی نیستند و به هیچ وجه نمی توانید به آنها برسید.
💠لاتَدُومُ حَبرَتُها
نعمت ها و عیش و شادی[حَبرت] دنیا همیشگی نیست و زود از بین می رود و شما را با خود به هلاکت می اندازد.
💠ولاتؤمِنُ فَجعُتُها
هیچ کس از مصیبت، مشکلات و فاجعه دنیا [فجعَت]در امان نیست. دنیا با این همه ظاهر زیبا ، بسیار انسان را زمین میزند و اذیت می کند . کسی از دردها و رنج های دنیا در امان نمیماند.
💠غَرارَّةٌ ضَرارَة
دنیا بسیار فریبنده و ضرر زننده است. هم فریب می دهد و هم به انسان ضرر می رساند
💠حائِلةٌ زائِلةٌ
دنیا متغیر است و زود از بین رونده.
یک روز بنفع، و روز دیگر بر علیه توست یک روز دوست و یک روز دشمن تو میشود . مدام صورت عوض میکند و زود هم تمام میشود. چشم بر هم زدنی از دستمان بیرون می رود.
💠نافِدَةٌ بائِدَةٌ
تمام شدنی و هلاک شدنی ست.
💠 اَکالَةٌ غَوّالَة
دنیا شما را می خورد و می بلعد[ أکّال]
به هلاکت می اندازد، ترور کننده است. [غوال]
ازجایی که فکر ان نمی کنید همانجا بر سر شما آوار می شود. دنیا شما را می کشد و می بلعد. تعابیر عجیبی که هر کدام برای دل کندن از دنیا کافی است.
داستانی حقیقی از حضرت عیسی هست که ایشان با کسی همسفر می شود در جایی به او پول می دهد تا چند قرص نان بخرد.واو سه قرص نان خرید وقتی بازگشت ،حضرت عیسی مشغول عبادت بود. چون عبادتش طولانی شد آن مرد یکی از نان ها را خورد وقتی عبادت حضرت عیسی به پایان رسید پرسید با این پول چند نان خریدی؟ گفت: دوتا. حضرت فرمود: اما تو سه نان خریدی او انکار کرد. بعد خوردن به راه افتادند. مدتی بعد آهوی را دیدند که آن را سر بریده و کباب کرده و خوردند.سپس حضرت به آهویی که استخوان هایش مانده بود ؛ اشاره کرد و آهو زنده شد. مصاحب ؛ تعجب کرد سپس حضرت عیسی فرمود تو را به این معجزه ای که دیدی قسم میدهم که چند قرص نان خریدی ، باز به دروغ گفت دو قرص نان .
جلوتر به جایی رسیدند که سه شمش طلا روی زمین افتاده بود چشم مرد برق زد و گفت خدا چه رزقی برای ما گذاشته ، حضرت عیسی فرمود: یکی برای من، یکی برای تو و سومی برای کسی که قرص نان سوم را خورده. مرد گفت من خوردم از اول دروغ گفتم.
فرمود هر سه شمش برای خودت.
حضرت عیسی ازاو جدا شد و بقیه داستان را به حواریون خود این چنین تعریف کرد که وقتی آن مرد کنار طلا ها نشسته بود سه نفر از آن مسیر رد می شدند وقتی او را در این حال دیدند او را کشتند تا طلاها را بردارند (این سه قرص نان مصداق مال دنیاست ) بعد تصمیم میگیرند که غذای خوبی بخوردند یکی را دنبال تهیه غذا می فرستند؛ آن دو نفر دیگر تصمیم قتل نفر سوم می گیرند تا به هر کدام یک و نیم شمش برسد .نفر تنها هم تصمیم میگیرد با مسموم کردن آن دو نفر ، همه طلاها را خودبردارد.
بعداز برگشت ، آن دو، سومی را کشتند و بعد غذاس سمی را خوردند و سپس آن دو هم مردند.
همه دنیا چنین است .گاهی هلاکت دنیا یک باره است اما گاهی چندین سال طول می کشد تا انسان را بکشد. دنیای بدون آخرت؛ دنیا برای خراب کردن آخرت؛ دنیا برای جدایی از عیسی؛ دنیایی که به خاطرش دروغ گفته واز آخرت غافل شود نتیجه ای جز این نیست.
💠لاتَعدُوا اِذا تَناهَت الیٰ اُمنِیَتِه اَهلِ الرَّغبةِ فیها والرِضا بها اَن تَکونَ کما قالَ الله تعالی « کَماءٕ اَنزلناهُ مِنَ السّماءٕ فَاختَلَطَ بهِ نباتُ الاَرضِ فَأصبَحَ هَشیمَاً تَذرُوهُ الرِّیاحُ
وکانَ الّلهُ علیٰ کلِّ شَیءٕ مُقتَدِرا»
زمانیکه آرزوی راغبین بدنیا که به آن راضی و خوشنود هستند به نهایت خود رسید[تناهت] دنیا از این حد خود تجاوز نمیکند [لاتعدوا]
به هر چیز در دنیا رغبت داشتند و رسیدند و از دنیا راضی شدند ولی آخر ان از آیه قرآن خارج نیست :( بارانی از آسمان فرستاده به این بذر و گیاهان سطح زمین میخورد ، سبز می شوند به گل و گیاه و میوه زیبایی تبدیل می شوند اما بعد چند صباحی تبدیل به یک علف خشک[هشیم] و شکننده می شوند که باد ملایم آنها را می شکند و حرکت می دهد و هر کدام در جای پراکنده می شوند [تذروهُ الریاح]و دیگر خبری از زیبایی انها نیست.
و دیگر وجودی از آنها نیست. خدا بر همه چیز تواناست.
حضرت می فرماید مثَل دنیا مانند مسئله این آیه است تمام بهره از دنیا هیچ است پس چرا باید اینقدر دست و پا بزنیم باید نسبت به دنیا کمی زهد داشته و رغبت مان را کم کنیم.
💠لم یَکنِ أمْرُؤٌ منها فی حَبرَةٕ الا أعقَبَتهُ بَعدَها عَبرَةً
به هیچ کس در دنیا سروری[حبره] داده نمی شود مگر اینکه اشک چشم [عبره]او را در می آورند.
حضرت به ملازمت سختی ها و خوشی های دنیا اشاره می کند . در دنیا ثروت با فقر ؛ خوشی با ناخوشی ؛شادی با غم همراه است .
💠 ولم یَلقَ مِن سَرّائِها بَطناً إلا مَنَحَتهُ مِن ضَرّائِها ظَهرا
هیچ خوشی [سراء]به استقبال انسان نمی آید مگر اینکه بعد ان سختی ها [ضَراء]به او روی آورد .
💠 ولم تَطُلَهُ فیها دِیمَةُ رَخاءِ إلا هَتَنَت علیهِ مُزنَةُ بَلاءٕ
بارش باران رحمت و آسایش بر کسی نمی بارد ، مگر بارش شدید ابر بلا[مزنةِ بلا] برای او شروع می شود
یک طرف باران خوشی ست ولی آن طرف رگبار بلا. یک طرف سکهٔ دنیا خوشی ، رحمت و آسایش است و طرف دیگر سکه دنیا سختی و رنج . به چنین دنیایی واقعاً نمی شود دل بست. به دنیایی که هرجا خوشی دارد بعد ان برای تو سختی در نظر گرفته. چنین دنیایی دل بستن و دوست داشتنی نیست .
از پیامبر صلوات الله علیه و آله روایت شده:
« الدنیا دارلمن لادارلها : دنیا خانه بی خانمان هاست که جایی نداشته باشند اگر کسی اهل و نسب و خانه و خانواده الهی داشته باشد؛ بهشتی داشته باشد برای سرای دیگر کاری کرده باشد به دنیا دل نمی بندد.
« ولها یجمع من لاعقل لها: و کسی که دنیا طلب است و دنیا را جمع میکند عقل ندارد .انسان عاقل با شنیدن این کلمات دلبستگی اش از دنیا کم میشودو به جایی دل می بندد که فانی نباشد. بیماری و سختی درآن نباشد به ازای هر خوشی تلخی نداشته باشد این دنیای منهای آخرت دوست داشتنی نیست زیرا به ازا ء هر خوشی برای تو سختی در نظر گرفته است این برای ما دل پسند نیست اگر عاقل باشیم فطرت ما چنین جایی را نمی خواهد .
لذا تاکید قرآن در مورد بهشت این است بهشت جایی است که آرامش محض است بدون بیماری ؛ زوال نعمت و تغییر و تحول و ترس از خروج بهشت. هرچه در مورد دنیا هست در بهشت نیست. در دنیا از ترس زوال نعمت ، هی مال جمع میکنیم شاید فردا قحطی بیاید ولی در آخرت چنین نیست . جای ماندن است نه افسردگی نه مرگ ؛ نه جنگ؛ همه خوشی آنجاست.
💠وحَرِیٌ اذا اَصبَحَت لهُ مُنتَصِرَه اَن تُمسٖی له مُتَنَکِرَة
برای دنیا چنین سزاوار است که صبح طرفدار[منتصر] کسی باشد و شب به او پشت کند و او را نشناسد[متنکره] دیروز یار تو بود ولی امروز می گوید تورا نمیشناسم شاید هم دشمن تو شود جای تعجب نیست زیرا باطن دنیا چنین است دنیا مثل حکومت های استعماری که هرکجا سودی باشد با دشمنان تو جمع میشود تا تو را هلاک کند و زمین بزند.
💠واِن جانِبٌ منها اَعذَوذَبَ وَاحلَوْلیٰ اَمَرَّ منها جانِبٌ فاَوبیٰ
جای تعجب نیست که دنیا یک طرف ان گواراست [حلو] اما طرف دیگر آن تلخ[امُرّ] است و وبا خیز وبیماری زاست [اوبی]
جای تعجب از دنیا نیست اگر تو دنیا را طور دیگری دیدی مقصر تویی مقصر دنیا نیست تو اشتباه دیده ای.
💠لاینالُ امرُءّ مِن غَضارَتِها رَغَباً الا أرهَقَتهُ مِن نَوائِبِها تَعَباً
هیچکس به نعمت های دنیایی که رغبت داشته نمی رسد مگر اینکه، در سختی ها و مصیبت ها غوطه ور شود. دنیا سختی ها را به او می چشاند وبعد نعمت ها را به او میدهد.
ینال ؛ فعل مضارع و آینده است و ارهق فعل ماضی و گذشته است دنیا نعمت را به آینده موکول می کند بدبختی و سختی ها را پیشاپیش میدهد گرفتاری راحتما می دهد ولی نعمت هایی را که تمایل به آن هست ، معلوم نیست بدهد شاید داد شاید هم نداد. سختی را قطعاً ولی معلوم نیست که به خوشی ها وفا کند .
دنیا شریک و رفیق خوبی نیست خدا فرموده به همه وعده هایم عمل می کنم ولی نسبت به وعید هایم شاید عمل نکنم اگر وعده بهشت دادم حتماً عمل می کنم ولی اگر وعید جهنم و گرفتاری دادم شاید بخشیدم ولی دنیا برعکس است اگر بخواهم گرفتارت می کنم و حتماً گرفتارت می کنم ولی اگر خوشی هم بخواهم بدهم معلوم نیست شاید دادم شاید هم ندادم.
💠ولا یُمسیٖ منها فی جَناحٕ أمن الا اَصبَحَ علیٰ قَوادِمِ خوفٕ
( قوادم : شهپر پرندگان ، بالهایی که رو به بیرون ست )
دنیا به هیچکس امنیت نمی دهد وزیر بال و پر امنیت خود نمیگیرد مگر اینکه صبح به لبه بال می نشاند که جای خوف است .پرنده برای امنیت دادن به جوجه ها بال خود را باز میکند و آنها را زیر بال می گیرد این نشانه امنیت است اما کسی شب نمی کند که دنیا آن را زیر بال امن خود بگیرد .
مانند داخل کابین هواپیما امن است ولی روی بال هواپیما تماما جای خوف است . این شدنی نیست که همه دنیا امنیت باشد یک روز امنیت یک روز خوف را باید بچشیم.
ولی ذات خدا چنین نیست با خدا باشید در امنیت هستید ؛ با خدا باشید لبه پرتگاه هم که باشید وظیفه را درست انجام میدهید ولی دل آرام است. جلوی تیر هم باشید آرامید.
ولی دنیای منهای آخرت همه جای ترس و وحشت است .
💠غَرارةٌ غُرورٌ ما فیها
دنیا بسیار فریبنده است و آنچه در دنیاست فریب است
طلای دنیا قطعه آهنی است که چون کمیاب است ارزش پیدا کرده ولی با فلز سیاه فرقی ندارد. از اینجا که بیرون رفتی طلا و فلز برای تو فرقی نخواهند داشت همه انها فریبند
💠 فانِیَةٌ فانٕ مَن عَلیها
هم خود دنیا فانی شدنی است و هم کسی که در دنیا است فانی ست .خود زمین هم روزی می میرد و ساکنان زمین هم روزی می میرند.
💠لاخیرفی شئ من اَزوادها الا التقوی
هیچ خیری در زاد و توشه دنیا نیست مگر اینکه تقوا باشد. دنیا زاد و توشه های مختلف دارد. یکنفر زادو توشه دنیا حرص ؛ طمع ؛ مال ؛ شهوت ست ،یکی هم تقوا برمی دارد. هیچکدام خیری ندارد مگر تقوی .
💠مَن اقلَ منها اَستَکثَرَ مما یُؤمِنُه
کسی از دنیا بهره میگیرد و به عقل و کفاف اکتفا میکند آرامش و امنیت او بیشتر است .کم بهره ببر تا زیاد در آرامش و امنیت باشی
اسلام ما را دعوت به فقر نمی کند بلکه دعوت به کفاف می کند.کم بهره بردن از دنیا نه اینکه فقیر باشی به قدری که بتوانی اموراتت را بگذرانی و دست مقابل کسی دراز نباشد. عزیز زندگی کنی ولی آن طور نباشد که شأن و وجهه ای برای خودت درنظربگیری که حتما چگونه ، وکجا زندگی کنی.
💠ومَنِ استَکثرَ منها اِستَکثرَ مما یُوبِقُه
کسی در برداشت از دنیا زیادهروی کرد اسباب هلاکت خود را زیاد کرده. هر کدام از تجملات؛ اسراف ؛ زیاده روی ، ابزاری هستند برای هلاکت ،غفلت و دوری از خدا.
کم بر داری، آرامی . زیاد برداری خود را در معرض خطر قرار دادی. نفرمود حتما هلاک می شوی بلکه فرمود در معرض خطر به هلاکت افتادن قرار میگیری. ثروتمندی که آدم خوبی هست بیشتر در معرض خطر دلبستگی و غفلت هست. شاید عده ای بتوانند خود را نجات دهند ولی اکثرا گرفتار می شوند
💠وزوالٕ عما قلیلٕ عنه
به زودی آنچه دارد از دست خواهد رفت به هیچ کدام از انهایی که دارد نمیرسد زیاد گرفتن مساوی زیاد استفاده کردن نیست. بسیاری هستند زیاد دارند ولی کم استفاده می کند اما عده ای کم دارند ولی خوب استفاده می کنند و کار مردم را هم راه می اندازند .
زیاد داشتن دلیل برای استفاده و بهره برداری نیست .
💠کم مِن واثقٕ بها فَجَعتَة
چه بسیار کسانی که وثوق و اعتماد به دنیا پیدا کردند و فکر کردند دنیا خیرخواه آنهاست ولی دنیا آنها را به درد و مصیبت انداخت و ناله انانه را در آورد.
به دنیا تکیه کردی دنیا جای تکیه زدن نیست. ا
دیوار دنیا که به آن تکیه کردی لرزان است و پایه های ان سست است. گر به خدا تکیه کردی آرامی..
💠 وذی طمانینة قدصرعته
بسیار کسانی که به دنیا اعتماد کردند و فکر کردن تکیه گاه است که آنها را به آرامش می رساند ولی دنیا آنها را به زمین زد [صرعت] صدای خرد شدن استخوان های شان را همه شنیدند. دنیا جای نیست که بشود با آن اطمینان کرد
💠وذِی اُبُهةٕ قد جَعَلَتهُ حَقیرا
چه بسیار افرادی که برای دنیا شکوه و جلال قائل بودند هم خود را در نظر دیگران بزرگ می دیدند و هم دنیا را بزرگ می دیدند ؛ دنیا انها را حقیر کرد ؛ دنیا چه افراد با ابهت و پادشاهان را حقیر کرد و حکومت تاج و تخت را از آنها گرفت
💠وذِی نِخوَةٕ قد رَدَتةُ ذَلیلا
افرادی را که دارای نخوت وغرور بودند و فخر فروشی می کردند، انها را زمین زد و مردم آنها را لگدمال کردند و از هر فقیری فقیر تر واز هرذلیلی ذلیل تر شدند.
دنیا جای خضوع و خشوع است، جای اعتماد به خداست و به هر کس غیر خدا اطمینان کردی دیواری است که بر سر خود خراب کرده ای.
💠سلطانها دول
سلطنت دنیا دست به دست می شود.
دولت یعنی سرمایه ، پست و مال چون در دست کسی نمی ماند. در حال دست بدست شدن است. اگر بنا بود به کسی وفا کند به قبلی ها وفا کرده بود. از تو گرفته شده به دیگری داده میشود.
💠وعیشُها رَنِق
خوشی های دنیا کدرند[رنق]
هر خوشی در دنیا آخر ان می لنگد و گرفتاری و کدورت درآن است .
💠وعذبها اجاج
گوارایی های دنیا شور است[اجاج] جایی که فکر می کنی راحتی و خوشی ست، جای نفس کشیدن است کام را تلخ میکند
💠وحُلوها صَبِر
شیرینی های دنیا تلخ است [صبر ،شیره درختی خیلی تلخ]
صبر همراه با تلخی است باید این تلخی ها را چشید و از آن گذر کرد.
باطن این عیش تلخ است
💠و غذاؤها سَمامٌ
غذاهای دنیا مسموم هرچه غذا بخوری یک پله به مرگ نزدیک تر می کند غذای لذیذ تو را به بیماری نزدیک می کند
💠واسبابُها رَمامٌ
طناب ها و اسباب دنیا پوسیده اند[رمام]
عروة الوثقی چیز دیگری است طنابی که باید به آن چنگ زد دنیا نیست چیز دیگری است.
💠حیها بعرض موت وصحیحها بعرض سقم
تمام زندگان در معرض مرگند
تمام افراد سالم در معرض بیماری اند
💠مُلکها مَسلوب
ملکو حکومت ، ریاست های دنیایی در معرض سلب شدن هستند و به زودی گرفته میشوند
💠وعزیزها مغلوب
عزیز دنیا مغلوب می شود کسی که تا دیروز عزیز بود، اطرافیان به او خیانت می کنند و این عزیز زیر دست میشود.
💠ومَوفُورُها مَنکوب
ثروتمندان که ثروت وافری دارند دچار نکبت می شوند و تمام ثروت های دنیا برای انسان گرفتاری می آورد.
💠وجارُها مَحروپ
همسایه های همجوار دنیا جنگ زده شدند
در دنیا هر کس بیشتر داشته باشد بیشتر مورد حادثه است .دندان های بیشتری برای او تیز شده و افراد بیشتری قصد هلاکش را دارند.
آیت الله مکارم در این مورد مثال میزند به کسی گفتند امروز تو پادشاهی خیلی خوشحال شد اما به شرطی که بالای سرت خنجری به مویی آویزان است و هر لحظه امکان پاره شدن این موضوع است و خنجر بر فرق سرت خواهد خورد یک روز این فرد هزار سال طول می کشد پادشاهی دنیا همین است.
دو نکته در مورد کلام حضرت که تأمل در آن انسان را به آرامش می رساند.
نکته اول در «سلطانها دول » : اگر پولدار هستی میگذرد خوشی ها و تلخی های دنیا می گذرد چون میگذرد خوب است تحمل این شیرینی ها وتلخی ها برای ما آسان می شود
.
داستانی نقل شده عبدالملک مروان لباس فاخری پوشید و خود را در آینه نگریست و گفت به به ؛ بهترین پادشاه و جوانترین و جوانمرد ترین پادشاه من هستم ، من عالی هستم. خود را نگاه کرد و لذت برد ولی یک هفته بیشتر زنده نماند.
مأمون عباسی در پایان عمر با انهمه گردن کلفتی دائماً میگفته «یا من لا یزول ملکه ارحم من یزول:
ای خدایی که ملکش پایان نمیابد رحمکن بر کسی که ملک او تمام شد» حکومت و ملک و امر و نهی او تمام شد.
حکومت ها دست به دست می شوند هرچقدر هم قوی باشد یک روز از گرفته میشود.
خلیفه عباسی در آخرین لحظات عمر میگفت اگر می دانستم عمرم اینقدر کم است هیچگاه نمی کردم آنچه را که انجام داده و ظلم می کردم.
اللهم اخرج حبّ الدنیا من قلوبنا