بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۵/۲۰ - ۱۳ محرم الحرام
💢خطبه ۱۰۱ 💢
ملاحم
خطبه در بردارنده ی پیش گویی هایی از حضرت امیرالمؤمنین (ع) راجع به فتنه هایی است که در آینده رخ خواهد داد.
ملاحم ،لحم معنای لغوی پیوستگی و وگوشت از آنجایی که دور تا دور استخوان را گرفته و با استخوان پیوستگی دارد .
ملاحم به جنگهای سخت هم گفته میشود.
واصطلاحا به پیشگویی ملاحم گفته میشود.
اولین خطبه ی ملاحم هست هرچند در خطب پیش گهگاه حضرت پیشگویی داشته ولی از نظر خطبه اولین ملاحم است
🔸الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ کُلِّ أَوَّلٍ وَ الْآخِرِ بَعْدَ کُلِّ آخِرٍ وَ بِأَوَّلِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا آخِرَ لَهُ
ستایش خداوندى را که اوّل هر نخستین است و آخر هر گونه آخرى، چون پیش از او چیزى نیست باید که ابتدایى نداشته باشد، و چون پس از او چیزى نیست پس پایانى نخواهد داشت،
حمد مختص خدایی که اول بوده ، اولی که قبل از هر اول بوده است و آخری که قبل از هر آخری بوده است.
وجود مقدّس خدای متعال ازلیت و ابدیتش زمانی نیست، بلکه ازلیت و ابدیت ذاتی دارد. برای انسان ها ازلیت زمانی وجود دارد، ولی ازلیت ذاتی مختص خدای متعال است و خلاف آن حتی تصور هم نمی شود. چون یکی از مخلوقات خدای متعال زمان است. همین که او اول است و اول ذاتی است، لازم است که قبل از او چیزی نبوده باشد.
چون خدای متعال آخر و آخریتش ذاتی است، لازم است که بعد از او هم چیزی نباشد. خدا هم اول، هم آخر و هم مابین اول و آخر (سرمد) است. یعنی هر چه هست مشیت و قضا و قدر الهی است.
در حقیقت حضرت بیان می دارد آنچه که پیشگویی می کنم از علم الهی سرچشمه می گیرد.
🔸وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شَهَادَةً یُوَافِقُ فِیهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ
گواهى مى دهم که جز او خدایى نیست، و خدا یکى است، آن گواهى که با درون و برون و قلب و زبان، هماهنگ باشد.
حضرت به حقیقت توحید شهادت می دهند. من شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست. نه یک شهادت عادی. شهادتی که سرّ با عیان موافق است. آنچه که در ظاهر می گویم نفی هر خدایی به جز خدای واحد است. مسلمان علاوه بر شهادت زبانی باید در عمل نیز فقط به خدای متعال امید داشته باشد.
حقیقت توحید این است که باید درون و برون یکی باشد. زبان ما شهادتین را می گوید، ولی وقتی مشکلی پیش آمد، آیا باز هم خدا را کافی می دانیم یا برایش شریک قائل می شویم؟
باید اذعان کنیم که خدا همه کاره است و لاغیر. قرآن کریم اشاره می کند که اکثر مؤمنین مشرک هستند،چون در مشکلات، به غیر از خدا به دیگران هم امید دارد. لامؤثر فی الوجود الا الله
🔸أَیُّهَا النَّاسُ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی وَ لَا یَسْتَهْوِیَنَّکُمْ عِصْیَانِی وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّی
اى مردم دشمنى و مخالفت با من، شما را تا مرز گناه نراند، و نافرمانى از من شما را به پیروى از هواى نفس نکشاند، و به هنگام شنیدن سخن من، به گوشه چشم، یکدیگر را ننگرید.
ای مردم! مبادا به خاطر لجاجت و تعصب و دشمنی که با علی (ع) دارید، به گناه بیفتید. زیرا تعصب مایه ی بسیاری از گناهان است. مبادا عصیان و مخالفت با من، شما را به هوی و هوس وا دارد و شما را به تمایلات نفسانی متمایل سازد. سر انجام عصیان و مخالفت با امام (ع)، افتادن در دام هوی و هوس است.
البته به تعبیر دیگر، انسان اگر از امام (ع) فاصله بگیرد، دچار سرگردانی می شود. همراهی با امام (ع)، انسان را حیران نمی کند. مبادا با چشم خود، مرا انکار کنید. غیبت، تهمت و استهزاء، همیشه با زبان نیست و گاهی با حرکت دست یا چشم است. اشاره ی حضرت به افرادی است که در حین فرمایش حضرت، با حرکت چشم، آن وجود مقدّس را به استهزاء می گرفتند. این موضوع نشان دهنده ی جریان نفوذ، در زمان حکومت حضرت در کوفه است.
قطع شاخهٔ درخت جَرَم گفته میشود.
🔸فَوَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ
سوگند به آن کس که دانه را شکافت، و جانداران را آفرید
این جمله اولین بار در زبان عرب، توسط حضرت خلق شد.
🔸إِنَّ الَّذِی أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ (صلى الله علیه وآله)
آنچه به شما خبر مى دهم از پیامبر امّى (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) است
قسم به خدا این حرف من نیست و حرف پیامبر امّی (ص) است و من بازگو می کنم.
🔸مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ
نه گوینده دروغ گفت و نه شنونده نا آگاه بود.
قسم به خدا که نه پیغمبر (ص) دروغ می گوید و نه من، که شنونده سخن پیامبر بودم، فراموش کردم. بلکه آن چیزی که من الآن برای شما در قالب پیشگویی بیان می کنم، همان کلماتی است که از وجود مقدّس نبی مکرّم اسلام (ص) شنیدم و حفظ کردم و الآن برای شما بیان می کنم
https://bakariman.blog.ir/ آدرس سایت
✅نکته: منظور از نبی امّی چیست؟ آیا امی بودن به معنای بی سواد بودن فضیلت است یا نه؟
پاسخ: در قرآن و روایات به امی بودن پیامبر (ص) اشاره شده است. برخی بنابر قول مشهور، معنای امی را درس نخوانده می دانند.
قول دیگر این است که امی بودن به معنای اهل ام القری بودن است. یعنی اهل مکه بودن.
برخی می گویند: بی سوادی فضیلت نیست. برخی : سواد داشتن به طور کلی خوب است؛ ولی برای پیامبر خوب نیست. چون دشمنان ، او را متهم می نمایند که قرآن بافته ی ذهن خود او و معلومات اوست.
🔸لَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَى ضِلِّیلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ
گویا مى بینم شخص سخت گمراهى را که از شام فریاد زند
به درستی که می بینم فرد بسیار گمراهی را که در شام مثل چوپانی بر سر مردم فریاد می کشد. (بسیار سر و صدا دارد.)
منظور معاویه است که انسان ها را جاهل کرد و سپس بر آنها مسلّط گردید. دشمنان اهل بیت ابتدا مردم را از علم، فهم و تعقل دور می کنند و سپس بر آنان حکومت می کنند.
🔸وَ فَحَصَ بِرَایَاتِهِ فِی ضَوَاحِی کُوفَانَ
و بتازد و پرچم هاى خود را در اطراف[صواحی] کوفه بپراکند، نصب کند[فحص]
منظور معاویه است که تا اطراف کوفه پیش می آید.
🔸فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَکِیمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِی الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ
و چون دهان گشاید [فغرت]و سرکشى کند و جاى پایش بر زمین محکم گردد،
وقتی حکومت این شخص پایدار شد، ظلم و ستمش بر مردم شدید شد.
🔸عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیَابِهَا
فتنه فرزند خویش را به دندان گیرد.[انیاب]
🔸وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا
و آتش جنگ شعله ور شود. موج میزند[ماج]
🔸وَ بَدَا مِنَ الْأَیَّامِ کُلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّیَالِی کُدُوحُهَا
روزها با چهره عبوس[کلوحها] و گرفته ظاهر شوند و شب و روز با رنج و اندوه[کدوحها] بگذرند.
🔸فَإِذَا أَیْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَى یَنْعِهِ
و آنگاه که میوه کشتزار او به بار نشست، و میوه او آب دار شد،[اینع]
وقتی این ظالم قیام کرد تا این میوه را بچیند.
🔸وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ
و چون شتر مست خروشید،
وقتی هیجان این حکومت بالا بگیرد.
هدرت[ بلند شدن ]
شقاشقه همان شقشقیه شتر از هیجان دهان او باز وکف خارج میشود.
🔸وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ
و چون برق درخشید، شمشیر این حکومت برق بزند
🔸عُقِدَتْ رَایَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ
پرچم هاى سپاه فتنه از هر سو به اهتزاز در آید،
وقتی همه ی این اتفاق ها افتاد، پرچم های دیگری بر علیه این حکومت ظاهر می شود.
بعضی ازشارحین منظور حضرت را، معاویه می دانند. برخی دیگر عبدالملک مروان را مقصود حضرت می دانند. برخی هم مقصود حضرت را سفیانی می دانند. ولی غالب شارحین معاویه را مقصود حضرت می دانند.
حضرت به مردم هشدار می دهد که بعد از من، معاویه بر شما حاکم خواهد شد. ولی شما باید مراقب باشید تا کمتر آسیب ببینید. فتنه گران حتی به کارگزاران خود هم رحم نمی کنند. در تعبیر دیگری گفته شده که منظور این است که فتنه گران هوای یکدیگر را دارند و در این میان، مؤمنین متضرر می شوند.
🔸وَ أَقْبَلْنَ کَاللَّیْلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ
و چونان شب تار و دریاى متلاطم به مردم روى آورند.
بنی العباس به بنی الامیه حمله می کنند و دودمان بنی الامیه را بر می چینند.
🔸هَذَا وَ کَمْ یَخْرِقُ الْکُوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ یَمُرُّ عَلَیْهَا مِنْ عَاصِفٍ
چه طوفانهاى سختى که شهر کوفه را بشکافد، و چه تند بادهایى که بر آن وزیدن گیرد،
و چقدر طوفان ها و تند بادهایی که از کوفه عبور کند. من می بینم که این کوفه دچار تند بادها و شکاف هایی می شود.
🔸وَ عَنْ قَلِیلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ
و به زودى دستجات مختلف به جان یکدیگر یورش آورند
🔸وَ یُحْصَدُ الْقَائِمُ وَ یُحْطَمُ الْمَحْصُودُ
آنها که بر سر پا ایستاده اند درو شوند، و آنها که بر زمین افتادند لگد مال گردند.
افرادی که در برابر ظلم قد برافراشتند، دشمنان آنان را می زنند. البته دست از سر گوشه نشینان هم بر نمی دارند. آنها باز هم زیر ظلم می مانند و لگد مال می شوند.
✅نکته: کوفه و هر شهر دیگری، اگر قدر امام و ولی جامعه را نداند، سرانجامش چیزی جز تند باد فتنه نیست و فتنه شهر را از پا در می آورد.
آنچه در بین همه ی فتنه ها شبیه هم است، این است که مردم را به جان هم می اندازند تافرصت نداشته باشند بر علیه دشمن اصلی اقدام نمایند.
فتنه ها دنبال آن هستند که خودشان رأس کار باشند. در هنگام قرار گرفتن در رأس کار، قیام کنندگان و ساکتین هر دو را می زنند.
اللهم نعوذ بک من مضلات الفتن
الحمدلله رب العالمین میشود