بسم الله الرحمن رحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۵/۹ - ۲محرم الحرام
💢 بخش اول خطبه ۹۷ 💢
توبیخ اصحاب
✳️ خطبه جملات بسیار مهم و استثنایی دارد که دربقیه نهجالبلاغه به این صراحت وشدت بیان نشده لذا مهمترین و قابل تأمل ترین خطبه است.
در زمان صدور این خطبه از امیرالمومنین اینگونه گفته شده، وقتی معاویه حملات و غارتگری به اقصی نقاط جامعه اسلامی داشت. امیرالمومنین دوستانش را به مقابله و مبارزه با این دشمن خونخوار و سلطنت طلب دعوت کرد. دوستان امیرالمومنین با عرض تاسف ،از پذیرش حرف امام و حرف حاکم خود سرباز میزدند.
در چنین شرایطی بود، که امیرالمومنین با سخت ترین و سنگین ترین کلمات آنها را مورد خطاب قرار می دهد، در این فضا باید سنگینی و تندی کلمات حضرت را تشریح کرد حضرت می بیند چگونه معاویه ذره ذره اعتماد عمومی را از بین می برد ،و مردم مظلوم را قتل و غارت می کند، از آن طرف دوستان بیخیال هستند لذا حضرت باید با شدت برخورد کند، تا به خود بیایند، تا یک کاری کنند ،و جلوی خونریزی بیش از پیش را بگیرند.
برخی از بزرگان خواستند این جمله را در همان فضا ترجمه کنیم (معاویه و دشمنی او )
اما چه خوب است که ما این جمله را خطاب به خود بگوییم ،صرفاً در مورد گذشتگان ندانیم و خودمان از این جمله درس بگیریم.
🔷وَلَئِن امهَلَ الظَّالِمَ فَلُن یَفُوتَ اخذُهُ
اگر خداوند به ظالم مهلت داده است ، اینگونه نیست خدا نمی تواند کاری کند، و یا اینکه او را بخشیده است.
هیچ کدام درست نیست گاهی فرصت میدهد، اما بخشییدن نیست .مهلت می دهد و سر موقع مقرر باید جواب بدهد.
اگر خدا به کسی فرصت داد فکر نکند خدا کاری از دست خدا بر نمی آید خدا می تواند هر لحظه ای که بخواهد در سخت ترین حالت ممکن با او مقابله کند
این حالت یک نوع عذاب استدراج است. اگر مهلت داد خوشحال باشد و گناه کند. پس در مهلت باید ترسید .
ترس ، سرانجام از گناه دست برداشتن است.
و مهلت دادن در جای خود یا قارون شده به زمین می رود ،و یا در قبر وبرزخ و باید حساب پس بدهد .
برخی گفته اند خطاب به معاویه است و برخی قائلندخطاب به یاران خود حضرت است، اگر شمابه جهاد دعوت می شوید و سرباز میزنید، خدا همان لحظه بخواهد از شما تقاص میگیرد. و خون دل حضرت بی جواب نمی ماند،
یک روز باید انتقام این خون دلها را پس بدهید.
اما جمله عمومی است ، میتواند مخاطب همه مردم باشند، فکر نکنید گناه کردید، و اتفاقی نیفتاد همه چیز تمام شده است.
یا خدا نبخشیده یا برای زمانی گذاشته که حسابرسی کند،در مسیرگناهی هستید بیشتر گام برندارید که: *و هو له بمرصاد* در کمین همه اشخاص قرار دارد.
🔷عَلَی مَجازِ طَرِیقِهِ وَبِمَوضِعِ الشَّجامِن مُساغِ رِیقِهِ
خدای متعال بر سر راه ستمگر منتظر، نشسته است که ظالمین از آن عبور می کنند[مجازٕ]
راه دور ان می شود «پل صراط»
راه نزدیک ان میشود « در دنیا»
خدای متعال سر راه ستمگر هست و در لحظه ای که بخواهد طوری گلوی او را میگیرد که حتی آب دهان[ریق] را نتواند فرو ببرد، راه گلو را می بندد [مسارع]و انتقام میگیرد،
جمله مهمی است مواظب باشیم، دچار عذاب استتراج نشویم .
✳️ مرحوم مجلسی در بحار از امام صادق روایت می کند: خدای متعال یک ملکی را به دنیا فرستاد، مقداری با مردم دنیا نشست و برخاست کند.تااوضاع آنها را بررسی کند، مدتی طولانی این ملک در زمین بود ،و وقتی به آسمان برگشت و خداوند از او پرسید؛ چه دیدی؟ و چه خبر؟
ملک گفت" خدایا عجائب زیاد دیدم،
در زمین عده ای را دیدم که غرق در نعمت تو بودند در حالی که روزی تو را می خوردند ولی ادعای خدایی می کردند !
ادعای خدایی کردن، یعنی خیال کند بنا نیست، به کسی حساب پس بدهد.
وقتی خود را پادشاه دانست، فکر میکند به کسی نمی خواهد حساب پس بدهد و هر طور بخواهد زندگی می کند، اما اگر بداند مانند کارمند آخر ماه باید حساب پس دهد سعی می کند مراقب باشد،
بداند فردای قیامت حساب پس میدهد هر طور بخواهد برخورد نمیکند در مقابل گناه که باید جواب بدهد حال ، جواب آن توبه است یا عذاب.
برای من دو تعجب داشت،
اولا؛ مردم چقدر گستاخ هستند نسبت به تو ،
دوما؛ چقدر به آنان حلم داری،و انهارا به حال خودشان رها کرده ای،
خداوند به ملک فرمود؛ این که چیزی نیست این بنده را که تو در چهار صباحی دیدی ،من ۴۰۰ سال است که به او روزی می دهم ،و غرق در نعمت کردم ولی این نعمت مقدمه عذاب، شدت و نقمت است.
برسر دوراهی قرار داریم یا باید توبه و استغفار و با خدمت به خلق، این گناه را پاک کنیم.
یا از آن طرف باید عذاب آنرا تحمل کنیم.
🔷اما والذی نفسی بیده لیظهرین هولاءالقوم علیکم
قسم به خدایی که جان علی در دست اوست.
من می دانم قطعا و یقینا معاویه بر شما پیروز خواهد شد[یَظهرین]
✅نکته مهم: معاویه قطعاً حاکم می شود و حکومت را از دست علی به در خواهد کرد آیا این نشانه بر حق بودن اوست؟!
آیا چون بر حق است پیروز میشود و به جای علی مینشیند؟!
🔷لیس لانهم اولی بالحق منکم
پیروزی معاویه و یاران بر شما به معنای بر حق بودن آنها نیست،که آنها برحق و شما ناحق باشید. این فکر اشتباه است،بگوییم هر که پیروز شد بر حق است .
پیامبر گاهی در جنگ ها شکست می خورد.
امیرالمومنین در جریان صفین رسما شکست خورد،اما شکست به معنای بر حق بودن نیست. پیروزی عللی دارد،
«یدالله مع الجماعه» جماعت مومن و کافر ندارد. اگر یک عده کافر با هم جمع و متحد شده، نظم داشته باشند، زودتر از مسلمانان ماهواره به آسمان می فرستند. خداوند سنتی دارد ،هر که بیشتر کار و تلاش کند و بیشتر تدبیر کند او پیروز است.
مومنین اگر به صرف ایمان زحمت و تلاش نکشند حرف امام را گوش ندهند ، حتما شکست می خورند
✅لذا این نکته مهم است دلیلی ندارد هر که بر حق است پیروز بشود ، علل پیروزی باید وجود داشته باشد. زحمت و تلاش ، کار ، هرچند مسلمان واقعی کم کاری نمیکند
اگر معاویه پیروز شد که حتما پیروز می شود دلیل بر حق بودن او نیست .
🔷ولکن لاسراعهم الی باطل صاحبهم و ابطائکم عن حقی
دلیل را برای شما می گویم؛چرا معاویه پیروز و شما شکست می خورید علت:
یاران معاویه به شدت تلاش میکنند[سراعِهِم]
البته برای رسیدن به باطل ،برای رسیدن به حکومتی که حق آنها نیست به شدت تلاش و کار می کنند.
🔷وابطائکم عن حقی
شما حق مرا رعایت نمی کنید.کندی می کنید[ابطاَ] زحمت نمی کشید،معاویه پیروز می شود،
✅ نکته زیبایی است.
آنچه سبب پیروزی می شود تلاش است تنبلی همیشه شکست است. کسی موفق است که تلاشهای شبانهروزی متحمل شده.
مانند؛ آقا بزرگ تهرانی ،علامه امینی،
اگر اسمشان زنده است بیست سال زحمت کشیده اند. مرحوم دشتی شارح نهج البلاغه چهار و پنج سال آخر فقط در کتابخانه بود.
در کنار نهج الباغه اسمشان ماندگار هست .
در علم، تقوا، عمل، صنعت، عرفان ، با تنبلی کسی به جایی نمی رسد. با سعی و تلاش و زحمت است.
✅نکته دوم ؛لاسراعهم الی باطل صاحبهم وابطائکم عن حقی.
باطل را به همه اصحاب معاویه نسبت دادند،
همه باطلند اما حق با من است
باطل زیاد است هر کس با یک نیتی با من می جنگید، یکی به طمع مال، دیگری برای قدرت ، وبرای انتقام، همه باطل هستند. اما حق چند شعبه ندارد حق یکی ست .
حق با علی ست تا ابد.
🔷 ولقد اصبحت الامم تخاف ظلم رعاتها
همیشه در طول تاریخ چنین بوده که مردم از ستم حاکمان می ترسیدند. صبح کردند حکومت چه بلای جدیدی بر سر آنها خواهد آورد.
🔷و صبحت اخاف ظلم رعیتی
اما حکومت که بمن رسیده از ظلم رعیت بر خود ترس دارم . هر صبح خوف این هست
که مردم یک ظلم جدید در حق علی روا کنند. کار بجایی رسیده است، مردم به حاکم ظلم میکنند و حق او را رعایت نمیکنند.
من کسی نیستم که با زور و ظلم حکومت کنم،
و این باعث میشود مردم به من ظلم کنند.
✅این ستم و ظلم چیست؟.
🔷استنفرتکم للجهاد فلم تنفروا
بارها از شما خواستم ، که حرکت کنید به سمت میدان جنگ، اما گرما و زمانی سرما را بهانه کردید .
🔷واسمعتکم فلم تسمعوا
و به گوش شما رساندم ولی شما نشنیدید
🔷و دعوتکم سرا و جهرا فلم تسجیبوا
در پنهان و علن ، در مسجد وخانه، دعوت به جهاد کردم ،و نصیحت کردم، دلسوزانه راه و چاه را برایتان مشخص کردم. شما اجابت نکردید.
ظلم یعنی امر به جهاد کند اما جهاد نکنیم. حرف حق را بگویند و ما نشنویم .
دعوت کنند و ما اجابت نکنیم .
نصیحت کنند اما قبول نکنیم .
🔷اشُهودٌ کغَیاب ، وعَبیدٌ کَاَرباب
شما کسانی هستید که در مجلس حاضر هستید،جسم حاضر ولی عقل شما غایب است.[کغیات] حرفی که میزنم به گوشتان می رسد اما به قلبتان نمیرسد.
شما برده اید[عبیدٌ] و باید حرف مرا گوش کنید، ولی شما ارباب گونه عمل می کنید. ویژگی ارباب چیست؟
دستور دادن عمل شما عمل ارباب است شما باید حرف مرا بشنوید .
🔷اتلو علیکم الحکم فتنفرون منها
چقدر حکمت های الهی را برای شما بازگو کردم.
یکی از حکمتهای الهی این است که استقامت رمز پیروزی است . استقامت نکنید پیروز نمیشوید این سنت الهی است. سنت بر اینست علاوه بر خوب بودن باید زحمت بکشید.
این حکمت های الهی را برایتان گفتم.
اماشما فرار کردید[تنفرون] نه تنها نشنیدید، گوش هایتان را هم گرفتید ،و از مجلس رفتید، مبادا این حرفها به گوشتان بخورد،
🔷واعظکم بالموعظه البالغه فتتفرقون عنها
موعظه عادی نبود
علی وقتی موعظه می کند موعظه بالغه است.
درد و درمان شما را بدون کم کاست میگویم، ولی شما به جای اینکه موعظه را عمل کنید هر کدام سرباز میزنید .
🔷و احثکم علی الجهاد اهل البغی فما آتی اخر قولی حتی اراکم متفرقین ایادی سبا
بارها تشویق کردم شما را برای جنگ ، با اهل ظلم . هنوز سخن تمام نشده بود ، متفرق شدید. مثل ایادی سبا .
قضیه سبا قرآن بیان میکند.بر قوم سبا سیلی آمد.و شهر را طوری زیر و رو کرد که هر کدام از اهالی شهر طوری پراکنده شدند، که کسی رفیق خود را تا آخر عمر ندید.
شما هم آنقدر پراکنده شدید ، مثل قوم سبا..
نقلهای دیگری هم هست.
این ایادی سبا هرقصه ای داشته باشد منظور
تشبیه است برای پراکندگی عادی نه ، بلکه پراکندگی که اجتماع در آن ممکن نیست،
🔷ترجعون الی مجالسکم وتتخادعون عن مواعظکم
وقتی با شما سخن میگویم از مجلس ومسجدی که حاضرید، برخاسته به دنبال کار خود می روید، وقتی به هم میرسید کار اشتباه تان را توجیه می کنید. بر کار غلط خود صورت وجیهی درست میکنید. و این تفرقه و شکست است که حتماً به وجود می آید .
🔷اقومکم غدوه ، وترجعون الی عشیه کظهیر الحنیه
هر روز صبح [غدوه] با شما صحبت میکنم و راه و چاه ، صلاح و فلاح را به شما نشان می دهم شما را راست و استوار می کنم، به شهر و دیار تان میفرستم که جمع شوید برای جهاد. عصر که به سوی من برمی گردید ، مانند کمان پشت خمیده برمی گردید.
فکر ، اراده و تصمیم شما را درست کردم، در شهرکه می روید دوباره همان طور خمیده تاب برداشته برمیگردید.
✳️ حضرت آیت الله مکارم :
از این آیه استنباط میشود نفوذی و ستون پنجم به شدت فعال هستند ،وگرنه چراباید اینگونه سست وفشل می شدند.
🔷عجَزَالمُقَّوِم ، واَعضَلَ المُقَّوَم
کار به جایی رسید که حضرت فرمود؛
دیگر نمی توانم انسانهای فرسوده و دست وپا شکسته را سرپا کنم [عجزالمقّوِم]و از آن بدتر خود شما هم که نصیحت می شنوید، کار رو مشکل [معضل] می پندارید.
✅ یکی از کارهایی که شیطان القا می کند ،کار را سخت و مشکل جلوه می دهد.
هیچ وقت وارد این عرصه نشوید خداوند از شما چیزی خواسته است که می توانید انجام بدهید، میتوانید گناه نکنید .می تواند سبک زندگی تان را اصلاح کنید. سخت شمردن کار ها از وسوسه های شیطان است.
🔷ایهاالقوم الشاهده ابدالهم الغائبه عنهم عقولهم المختلفه اهواوهم ، المبتلی بهم امراوهم
ای مخاطبان علی،
کسانی که جسم تان حاضر است ولی عقل از سرتان پر کشیده است.
ای کسانی که آرزو و علاقه قلبی به اهداف و خواسته های تان مختلف است.
شما باعث رنج من هستید. من بشما مبتلا شده ام.
چند ویژگی برای کوفیان بیان کردند، که این ویژگی برای هر جامعه ای باشد.جامعه کوفی هستند.
🔷صاحبکم یطیع الله و انتم تعصونه
امام و رهبر شما علی است که مطیع خداست،
ولی شما حرف او را گوش نمی کنید و برعکس .
🔷وصاحب اهل الشام یعصی الله و هم یطیعونه
معاویه گناهکار است ،ولی مردم شام از او اطاعت می کنند.
اصل آنست از کسی باید پیروی کنید خدا ترس و خدا شناس باشد، هرکس خدایی عمل کرد باید اطاعت بشود.
معاویه خلاف امر خدا عمل می کند فرمان او اطاعت می شود. و من اطاعت خدا می کنم و شما سرپیچی می کنید.
و جمله معروف تند و تیز که از شمشیر ذوالفقار هم تیز تر است.
🔷لو وَدَدتُ والله ان معاویه صارفنی بکم صرف الدینار بالدرهم ، فاخذ منی عشره منکم و اعطانی رجلا منهم
به خدا قسم من اشتیاق دارم با معاویه وارد یک معامله و معاوضه[صارفنی] بشوم ،
دوست دارم ده نفر از شما مردم را به معاویه بدهم ، و یکنفر از اصحاب معاویه را بگیرم معامله ده بریک .
دینار (طلا) و درهم (نقره) ده تا نقره در قبال یک طلا.
یک نفر مطیع، منضبط، تلاشگر ، که برای رسیدن به خواسته های رهبر خود خواستههای خود را زیر پا بگذارد.
اگر با این ده نفر به جنگ بروم بر صد نفر پیروز می شوم.
✅ بسیارجمله تکان دهنده و قابل تامل است.
خدا نکند این جمله در مورد ما هم صدق کند و امام عصر به ما که مومن هستیم اینگونه بگوید. السلام
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
الحمدلله رب العالمین