بسم الله الرحمن الرحیم
💢خطبه ۹۶ 💢
توحید و نبوت
🔷الحمدلله الاول فلا شی قبله والآخر فلا شی بعده
حمد مخصوص بخدایی که اول أست وهیچ چیزی قبل از اونیست.
وآخر أست نه آخری که چیزی بعد از او باشد.
یکی از مباحث توحیدی که حضرت تاکید دارند خداوند اول أست نه اول عددی . در اول عددی اول تر هم هست ( قبل هم دارد) خدا اولی أست که قبل از او چیزی نیست وآخر أست یعنی آخری که بعد از او هم چیزی نیست وسراسر اول وآخر تحت تصرف اوست .
✅چرا حضرت در مورد این مطلب تکرار و تاکید دارند؟
توجه به اول وآخر ، یک احساس امنیتی به انسان می دهد چون انسان ترس از آینده دارد ،توجه به این مطلب ترس را از بین میبرد.
قرار نیست مدیریت عالم عوض شود. و شخص دیگری باشد و آینده اشخاص مبهم بماند!
اما زمانیکه حکومت و مدیریت عالم از قبل تا ابد برای یکی باشد و سنتهای او ثابت بماند. نباید برای کسی ترس و نگرانی باقی بماند.
اگر به توصیه هاو اوامر او عمل شود سرنوشت خوبان عالم. واگر عمل نشود دچار مشکلات و افت هایی خواهید شد. خدا اولی أست که قبل از او چیزی نیست وآخری که بعد از او چیزی نیست .
🔷والظاهرفلا شی فوقه
خدا ظاهر وباطن أست ظاهر بودن، ظهور در آثار است. آثار خدا در قدرت، صنع، مخلوق، قابل مشاهده است
خدای ظاهر یعنی آثار او قابل رویت أست. «فاینما تولوا فثم وجه الله» هر طرف بچرخید به سمت خدا چرخیدید.چون خدا ظهور دارد.
اینکه حضرت میفرماید:
«عرفتُ الله بفَسخِرالعَظائم » تصمیم گرفتم کاری کنم نشد چرا؟ چون قدرتی هست دیدنی ، همه چیز در اراده من نیست وتحت قدرت خداست .
در دعای عرفه امام حسین فرمود:
«متی غبت حتی تحتاج الی دلیل یدل علیک»
خدایا تو غایب نبودی تا ما بخواهیم دلیل وبرهان برای تو اقامه کنیم که توهستی و آشکارا هم هستی.
ملا هادی سبزه واری گفته :
«یا من اختفی لفرط نوره الظاهر » ای کسی که مخفی شدی ازفرط نور، کسی نمی تواند به تونگاه کند. عالم را نور تو پر کرده است.
🔷 والباطن فلا شی دونه
خدا باطن و پنهان است.کنه ذات او برای بشر پوشیده است. و هیچ راهی برای شناخت ذات نیست پس او باطن است.
✳️ نبوت
🔷مستقره خیر مستقر
جایگاه پیامبر بهترین جایگاه ومحل رشد او بهترین جای رشدبود.
آیا مکه ومدینه منظور أست یا صلب پدران وارحام مادران؟ هر دو درست أست در زیارت وارث آمده " اشهد انک کنت نورا فی الاصلاب الشامخة والارحام المطهرة"هم در بهترین شهرها وهم از بهترین نسلها متولد شد
.
🔷فی معادن الکرامة
از معادن کرامه میتوان فهمید منظور شهر نیست و مربوط به اجداد پیامبر أست اینکه مکه معدن داشته باشد چه اثری بر پیامبر دارد یعنی اجداد پیامبر معدن کرامت بودند.
🔷ومماهد السلامة
مماهد از مهد أست یعنی گهواره ، پیامبر در سلامت رشد کرد صرفا سلامت جسمی نیست یکی از خصوصیت پیامبران افضلیت است یعنی عیب وایرادی که باعث تنفر مردم شود را نداشتند این سلامت عام از سلامت جسمانی است ، سلامت روحانی واخلاقی هم داشت پیامبر از همه جهات سلامت بود ودر گهواره سلامت بزرگ شد ، در آرامش وسلامت محض به این جایگاه رسید .
اگر انسان بخواهد متصل به وحی شود وذره ای به مقامات پیامبر دست یابد باید در سلامت جسمی وروحی باشد (اخلاق خراب ،جهل ،گناه، مریضی أست این مراتب انسان را از ملکوت دور می کند)
پیامبر در گهواره آرامش بود چون می دانست اول وآخر عالم وهمه چیز دست خداست پس ترسی از چیزی ندارد وقتی بدانی کار دست حکیم أست اضطراب معنا ندارد اضطراب انسان رااز دار قرار دور میکند . یکی از اسامی قیامت دار قرار وآرامش وسکون برای اهل بهشت است .
🔷قد صُرفت نحوه افئدة الابرار
قلوب انسانهای نیکو به پیامبر متمایل شد. پیامبر اکرم نشانه ایمان است.
اگر میخواهید بدانید ایمان در قلب خود هست یا نه؟ ملاک عشق وتمایل به پیامبر است وقتی پیامبر مبعوث شد همه نیکان روزگار به اومتمایل شدند. میزان عشق به پیامبر ، نیکوکاری کسی را نشان می دهد . معیار نیکو کاری علاقه به پیامبر است.
🔷وثنیت الیه ازمة الابصار
افسار وزمام [ازمة]چشمها به سمت پیامبر متوجه ومتمایل شد. [ثُنیَت]
پیامبر هر جا قدم می گذاشت مردم به او متمایل وجلب توجه می کرد.
مشکل مشرکان این بود لذا می گفتند پیامبر ساحر است. قلب ابرار به پیامبر متمایل وعظمت او به حدی است که مشرک وغیر مشرک به ایشان متمایل شدند.
🔷دفنُ الله بهِ الضَغائِن
پیامبر از بهترین خانواده ومردم به او متمایل و پیامبر اسوه چه کرد؟
١- خدا به برکت پیامبر دفن کرد حقد وکینه[ضغائن] جنگ ونزاع ، دختر کشی به برکت وجود پیامبر از جامعه دور شد هر چه جامعه به سمت پیامبر بروددشمنی وکینه کم می شودوجود پیامبر کینه ها را دفن میکند
🔷واطفأ به النوائر
۲- خدا به برکت وجود پیامبر آتش دشمنی [النوائر] را خاموش کرد. دشمنی عاطفه را می سوزاند در شرایط عادی انسان به همه چیز عشق می ورزد ولی آتش دشمنی همه چیز را و عاطفه را می سوزاند در چنین شرایط حاضر به کشتن فرزند می شود در حالیکه فرزند نان آور أست نه نان خور .
جاهلیت یک فکر أست، یک جریان است. جاهلیت یعنی خود را رازق دانستن و با احساس فقر و کاستی دست به قتل و سقط جنین اقدام کردن است.
🔷الف به إخوانًا
۳- به برکت وجود پیامبر خدا بین برادران الفت ایجاد کرد
🔷وفرق به اقرانا
۴- وبین نزدیکان افتراق ایجاد کرد نزدیک هایی که فکرشان فکر پیامبر نبود دور شدند وکسانی که به ظاهرا دور بودند مثل سلمان وابوذر به پیامبر نزدیک شدند.ملاک قرب و بُعد ایمان وتوحید أست در جامعه باید هم جذب وهم دفع باشد.
🔷اعز به الذلةواذل به العزة
۵- به برکت وجود مقدس پیامبر ذلیل ها، اصلا کسی آنها را حساب نمی کرد، اما جز اصحاب پیامبر وعزیز ، السابقون الاولون شدند .
کسانی که عزیز بودند، ذلیل وفرومایه شدند.
🔷کلامه بیان وصمته لسان
در شان پیامبر خطبه٩٥ واین سه خط برای شناخت صفات پیامبر کافی بود
بیان یعنی بیّن - فاصله گذاشتن بین حق وباطل تا کاملا واضح شود.
بهائم یعنی مبهم ومخلوط بهم.
انسان چون حرف میزند واضح وبین أست ولی صدای حیوانات مبهم أست.
حرف وکلام پیامبر بیّن وآشکار وفصل الخطاب بود. حرف دقیق وعمیق بود سکوت[صمت]پیامبر هم حرف بود و مطلب داشت حرف اوتبیین وسکوت او هزار نکته، و سکوت پیامبر فریاد بود.
در فقه گفته شده از سه راه میتوان حکم استنباط کرد.
١- امام معصوم می گوید کاری را بکنید می شود واجب
٢- کاری را نکنید ،حرام
٣- حرف نزدن امام هم حکم شرعی است ودلیل بر عمل .
مرحوم علامه جعفری در ذیل این خطبه می گوید: هرچه این صفات در ما ملکه شود سنخیت بیشتر وسنخیت علت انضمام است. انبیا هیچ گاه باهم اختلاف ندارند چون باهم سنخیت وشباهت دارند سنخیت نداشتن علت نفرت است.
الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابی طالب
الحمدلله رب العالمین