بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۵/۸ - ۱محرم
💢خطبه ۹۵ 💢
توصیف زمان بعثت
✳️ داستانی از مرحوم علامه جعفری قبل شروع درس برای توجه بیشتر ما به مظلومیت اهل بیت:
علامه علت نوشتن شرح نهج البلاغه را اینگونه می گوید : شبی درعالم رویا علامه امینی صاحب الغدیر را می بینند. ایشان به علامه جعفری می گویند من بعد از نوشتن الغدیر از دنیا رفتم ودیگر کاری از دستم برنمی آید شما تا زنده هستید برای امیر المومنین کاری کنید. حضرت مظلوم أست کاری کنید تا غبار مظلومیت را ازحضرت بزدایید.
بعد ایشان ٢٧ جلد کتاب قیم در شرح نهج البلاغه را می نویسد. الغرض؛ امیرالمومنین واهل بیت مظلوم هستند وباید مظلومیت را با برپایی و شرکت در مجالس، سخنرانی یا اشعار، سینه زدن و هر کاری که از دستمان بر میآید برای آل الله انجام دهیم.
ابتدا در باب معارف کسب معرفت لازم است در مرحله بعد باید معرفت افزایی داشته باشیم . اینکه انسان تا آخر جیره خوار باشد خوب نیست باید یاد گرفت و یک قاعده کلی استنباط کرد و به چند نفر یاد داد. حتی یک جمله عمیق در تربیت فرزند اضافه شود.
یاد گرفتن یک مطلب است و بر این سفره مطلبی افزودن یک حرف دیگر است. وظیفه هریک از ما همین است.
🔷 بعثه والناس ضلال فی حیرة
خداوند پیامبر را مبعوث کرد در حالیکه مردم در گمراهی وسرگردانی عجیبی بودند پیامبر زمانی مبعوث شد که تاریکی ، حیرت وسرگردانی جامعه بشری را گرفته بود
🔷وخابِطون (حاطِبون)فی فتنة
کنایه از مشغولیت شدید
مردم سرگرم فتنه بودند [حاطِب]یا مردم در فتنه ها می لغزیدند[خابِط] دوری از انبیاء جهل ولغزش می آورد . لغرش، جهل، وجنگها بود که مردم را سرگردان و مدام در فتنه ها لغزش داشتند.
🔷قد استهوتهم الاهواء
هواهای نفسانی آنها رامشغول انحرافات میکرد[استهوته] هوی بر آنها غالب بودو در برابر ان مطیع بودند . هوای نفسانی مثل بخل ، کینه ، لجاجت ، نفهمی ، هر چیزی که مقابل عقل، وحی ، وجدان باشد هوی أست.
🔷واستزلتهم الکبریاء
کبر وغرور ، برتر بینی انها را به لغزش[اِستزلَ] وانحراف کشیده بود وهر قبیله خود را برتر می دید. خود را بهترین میدید ،جنگها شرع میشد.
🔷 واستخفتهم الجاهلیة الجهلاء
جهل شدید [جهلاء]مردم را دچار انحرافات سبک سری وسبک مغزکرده بود .
حضرت عمده مشکل جامعه جاهلی را ناشی از سه بخش میدانند.
١-هوا پرستی ٢- کبر وغرور ٣- سبک مغزی
هر زمان و هر جامعه ایی این سه ویژگی را داشته باشد جاهلیت است. هوا پرستی به اوج خود برسد ، کبر وغرور جای عقل وشعور را بگیرد. وجهل بر عقل غالب شود .
جاهلانه زیستن عرف و فعل حسن شود. اجتماع این سه ویژگی باعث جاهلیت می شود آنهم جاهلیة جهلا وانحطاط آن حتمی أست .
🔷حیاری فی زلزال من الامر
مردم در زمان جاهلیت، در امور اولیه زندگی دچار مشکل وسرگردان بودند.
فطرت وطبع انسان این أست که از بعضی خوراکیها تنفر دارد، به شریعت هم ارتباطی ندارد، طبع و فطرت نمی پذیرد.اما آنان در اولیات زندگی هم دچار مشکل .جامعه جاهلی در امور ابتدائی زندگی سرگردان بودند .
🔷وبلاء من الجهل
مردم به بلای جهل مبتلا بودند بلای جهل ونادانی بدترین بلاست سیل وآتش سوزی قابل جبران ولی جهل با چیزی قابل جبران نیست.
در چنین شرایطی بود که خدا پیامبر را مبعوث کرد.و پیامبر ناامید نبود که چنین جامعه ای اصلاح شدنی نیست.
پیامبر جامعه ایی را که بویی از عقاید نداشت سلمان و ابوذر تربیت و خارج کرد.
در زمانهای کنونی اصول اولیه دین ، اصول کلی اخلاقیات ، اعتقاد راسخ به امامت در جوامع هست ، با تمام مشکلات و گلایه ها نا امید شدن و تا امید کردن مردم معنا ندارد.و این اعتقاد است که انسانها را به عمل می کشاند.
🔷فبالغ صلی الله علیه وآله فی النصیحة پیامبر به انتهای درجه نصیحت رسید وآنچنان که می بایست وباید مردم را نصیحت کرد .
نصیحت وناصح: عرب به خیاط ناصح وبه سوزن خیاطی مِنصحه می گوید . خیاط پارچه از هم گسسته و بهم ریخته رابه لباس فاخر تبدیل میکند. واین لباس زینت و زیور انسان می شود.
نصیحت یعنی به درد مردم رسیدگی کردن ناصح به رفو و ترمیم خرابی بر اساس نقشه ، برنامه تدوین شده مردم می پردازد.
دیگران را با خود مقایسه کردن کار اشتباهی ست. شرایط هر کسی در هر خانواده ای با تربیت دیگری متفاوت است. وقابل قیاس نیست.چه بسا من نوعی در شرایط دیگری باشم همان کاری را انجام دهم که از او سر میزند. پیامبر در نصیحت مبالغه کرد و بحد اعلا در جامعه پیاده کرد.
🔷 ومضی علی الطریقة
پیامبر بر راه درست حرکت کرد ، اگر نصیحت کرد خودش در راه درست حرکت کرد پیامبر فقط توصیه نکرد ابتدا خود عمل کرد.
حضرت علی(ع)در خطب دیگر فرمود : من هیچ گاه کسی را امر ونهی نکردم مگر اینکه همان کار را ابتدا خود، انجام ویا آنرا ترک کردم .توصیه کردن بعد از عمل شخصی است
🔷ودعا الی الحکمة والموعظة الحسنة
پیامبر مردم را به حکمت یعنی عقل مداری دعوت کرد. هرکاری که مبنا داشته باشد ، بدون مبنا، کار جاهلانه صورت می گیرد.باید زندگی مبناداشته باشد یعنی عقل در زندگی وارد شود.
پیامبر مردم را به زبان خوش توصیه به تقوی واخلاق کرد و موعظه حسنه هم داشت.گاهی موعظه با تلخی أست که تاثیر گذار نیست .
حضرت سه مشکل جامعه جاهلی را بر شمرد هوا پرستی، کبر وغرور و جهل.
ولی در قبال آن پیامبر چهارکار انجام داد :
١- در مقابل هوا پرستی نصیحت کرد.
٢- درمقابل کبروغرور، با مردم تواضع داشت و تواضع را نشان داد
٣- در مقابل جاهلیت حکمت ارائه داد.
٤- و یک کار اضافی هم کرد، موعظه حسنه بود.
در برابر کار فرهنگ باطل، باید چندین کار خوب اضافه تر ، همراه با هنر و زیبایی انجام بگیرد تا باطل را خنثی کرده ، رشد و پیشرفت حاصل شود.
الحمدلله رب العالمین