بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۵/۶ - ۲۸ ذی الحجه
💢 خطبه ۹۴ 💢
صفت انبیا
امیرالمؤمنین صلوات الله علیه خطبه را در سه بخش ابتدا به توحید، نبوت و امامت می پردازد و سپس توصیه های اخلاقی را بیان می فرماید.
🔸فَتَبَارَکَ اللَّهُ الَّذِی لَا یَبْلُغُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ
مبارک است نام خدایی که انسان های کوشا و بلند همّت نمی توانند به او برسند. با سعی و تلاش و عبادت هیچگاه نمیتوان به ذات صفات خداوند دست پیدا کرد.
🔸وَ لَا یَنَالُهُ حَدْ الْفِطَنِ
با گمان های زیرکانه نمی شود به کنه ذات خدای متعال رسید. سواد و پیشرفت معنوی هم ملاک نیست، چون ذات اقدس الهی لایتناهی است. ذات شناختنی نیست مگر برای خود خداوند.
🔸الْأَوَّلُ الَّذِی لَا غَایَةَ لَهُ فَیَنْتَهِیَ
آغازى است که نهایتى ندارد تا به آخر رسد. اول است نه در مقابل عدد دوم.
اولی است که هر چه بروند به انتها و غایت آن نخواهند رسید. خدا اول عددی نیست که قبل، و بعد آن هر چه تفکربشود به عدد قبل برسد. لذا او ازلی ست، زمانی وجود ندارد که خدا در آن زمان وجود نداشته باشد. هرچند که خود زمان هم مخلوق خداست.
🔸وَ لَا آخِرَ لَهُ فَیَنْقَضِیَ
و پایانى ندارد تا ایّام او سپرى گردد.
نه آخری دارد که انتها و انقضا داشته باشد. آخر است اما نه آخری که انقضا پذیر باشد.
اول و آخر عددی نیست که اگر عدد درکار باشد بعد از اول، دوم است. و قبل از آخر، یک مانده به آخر است.
اول و آخر و سرمد است. قبل او و بعد او چیزی نیست و این وسط را هم خدا پر کرده و غیر او چیزی معنا ندارد.
✅نکته: « لا غایة فینقضی » در مورد انقضا:
هدف یک امر مقدسی برای انسان است ،که بخاطر آن حرکت میکند تا به هدف خود برسد. برای رسبدن به هدف و پیشرفت حرکت متوالی دارد.اما؛
خدای متعال این گونه نیست که بخواهد حرکت کند. خداهدفی ندارد که بخواهد به آن برسد. چون هدف داشتن ناشی از نقص است و از ذات اقدس ربوبی دور است. هدف خداوند اگر بیرون از ذات خود باشد برای او نقص است، گویا خدا چیزی را ندارد و میخواهد به او برسد .
خدا هدف گذاری داشته باشد نقص است و نقص در او راه ندارد.لذا هدفی غیر از ذات خود ندارد.هدف او بیرون از ذات نیست بلکه هدف همان ذات کنه است.
✳️بخش دوم : نبوت عامه
🔸فَاسْتَوْدَعَهُمْ فِی أَفْضَلِ مُسْتَوْدَعٍ
پیامبران را در بهترین جایگاه از جهت پدر و مادر ، اجداد به ودیعت گذارد،
یکی از شرایط انبیا نداشتن ضعف و نقصان است.
🔸وَ أَقَرَّهُمْ فِی خَیْرِ مُسْتَقَرٍّ
و در بهترین مکان ها استقرارشان داد.
انبیای عظام الهی به لحاظ پدر و مادر در بهترین شرایط و حالات بودند. پیامبران الهی دچار مشکلاتی می شدند، اما به کار بردن برخی تعابیر مانند بیماری واگیر دار ، کرم گذاشتن و از شهر بیرون کردن مسلّماً دروغ محض است.
پیغمبری که دچار چنین بیماری و مردم از او متنفر باشند کسی به سراغ پیامبر نمیرود.در حالیکه پیامبران برای هدایت همین مردم آمده آند و به فرار مردم از او منجر بشود ، این نقض غرض است.
در مورد جسم ،خانواده و اجداد ایشان هم صادق است. یعنی خانواده ی آنها شهره به بدنامی نباشند. این موضوع در مورد همه ی انبیای عظام و ائمه ی اطهار (ع) صادق است.
🔸تَنَاسَخَتْهُمْ کَرَائِمُ الْأَصْلَابِ إِلَى مُطَهَّرَاتِ الْأَرْحَامِ
از صلب کریمانه پدران به رحم پاک مادران منتقل فرمود،
🔸کُلَّمَا مَضَى مِنْهُمْ سَلَفٌ قَامَ مِنْهُمْ بِدِینِ اللَّهِ خَلَفٌ
هر گاه یکی از پیامبران الهی عمر شریف شان (بر اثر مرگ طبیعی یا شهادت) به پایان می رسید، یکی دیگر از انبیای الهی برای پاسداشت دین خدا به پا می خاست.
انبیای عظام در برنامه، رویکرد و جهان بینی مثل هم بودند. چون بنا بود هر کدام از انها خلیفه و جانشین بعدی باشد.
✳️ نبوت خاصه:
🔸حَتَّى أَفْضَتْ کَرَامَةُ اللَّهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى إِلَى مُحَمَّدٍ (صلى الله علیه وآله)
تا اینکه کرامت اعزام نبوّت از طرف خداى سبحان به حضرت محمّد (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) رسید.
خدای متعال پیامبران خود را یکی یکی آورد تا جریان نبوت به انتهای خود و به وجود مقدّس نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسید.
🔸فَأَخْرَجَهُ مِنْ أَفْضَلِ الْمَعَادِنِ مَنْبِتاً
نهاد اصلى وجود او را از بهترین معادن استخراج کرد، رویش[منبتا] پیامبر از یک معدن فضل بود
🔸وَ أَعَزِّ الْأَرُومَاتِ مَغْرِساً
ریشه ی[مغرس] پیغمبر و نهال وجود او را در اصیل ترین و عزیزترین سرزمین ها[ارحام] کاشت و آبیارى کرد،
🔸مِنَ الشَّجَرَةِ الَّتِی صَدَعَ مِنْهَا أَنْبِیَاءَهُ وَ انْتَجَبَ مِنْهَا أُمَنَاءَهُ
او را از همان درختى که دیگر پیامبران و امینان خود را از آن آفرید به وجود آورد، باید به این شجرهٔ طیبه وصل باشد.
انسانها هم برای وصل شدن باید این درخت را پیداکرده و خود را به آن پیوند بزنند.
پیوند میوهٔ تلخ را شیرین می کند.و یک شاخهٔ افتاده در مزبله را به یک درخت ریشه دار و متصل به شجره طیبه تبدیل می کند.
ریشه ی پیامبر (ص) در طهارت و معادن کرامت و رحمت است. انسان اگر می خواهد تأثیر گذار باشد، بایستی ریشه دار باشد. ما باید خودمان را به آن درخت پیوند بزنیم و متّصل کنیم. امام حسین (ع) محتاج گریه ی ما نیست، بلکه ما باید به وسیله ی این گریه خودمان را پیوند بزنیم. محرّم زمان اتصال است. نهج البلاغه هم اتصال برای فهم و ایجاد علقه و ارتباط با این خانواده است.
✳️بخش سوم : امامت
🔸عِتْرَتُهُ خَیْرُ الْعِتَرِ
عترت او بهترین عترت هاست
امامت استمرار نبوت است و نبوت هم از توحید سرچشمه می گیرد. منظور از عترت در اینجا امامت است. جامعه بحال خود رها شده نیست،برای ادارهٔ جامعه فرزندان پیغمبر هستند.
✅نکته: فرزندان پیغمبر (ص) از ان جهت که فرزند ایشان بودند، امام نشدند. چون خود آنان عظمت داشتند، به امامت رسیدند. حضرت علی (ع) فرزندانی داشتند که به امامت نرسیدند. چون دنیا دنیای اختیار است، خود شخص باید خوب باشد. خاندان پیامبر (ص) از آن جهت که خیر و بهترین بودند، به این مقام رسیدند.
🔸وَ أُسْرَتُهُ خَیْرُ الْأُسَرِوَ شَجَرَتُهُ خَیْرُ الشَّجَرِ
و خاندان پیامبر بهترین خاندان ،
و درخت وجودش از بهترین درختان است،
🔸نَبَتَتْ فِی حَرَمٍ وَ بَسَقَتْ فِی کَرَمٍ
پیامبر در حرم أمن خدا، مکه رشد کرد، و در آغوش خانواده کریمى بزرگ شد،
معنای دومی هم برای حرم وجود دارد ، پیامبر با احترام قد کشید[بسقَت] و بزرگ شد.
✅نکته: اگر کسی می خواهد فرزندش را تربیت کند، باید او را با حرمت و کرامت تربیت کند. فرزند را چه در خلوت و چه در جمع نباید بشکنید. البته ایراد و انتقاد مشکلی ندارد، ولی انتقاد کردن با خرد کردن متفاوت است. حرمتی که امروز برایش قائل می شوید، فردا او را عزیز می کند.
🔸لَهَا فُرُوعٌ طِوَالٌ
شاخه هاى بلند آن سر به آسمان کشیده
این درخت ریشه اش وصل به انبیای عظام الهی است و شاخ و برگ فراوانی دارد.
🔸وَ ثَمَرٌ لَا یُنَالُ
که دست کسى به میوه ی آن نمى رسید.
✅مرحوم آقا سید احمد خونساری (ره) را در خواب دیدند که در عالم برزخ مشغول نوشتن بود. به او گفتند: در اینجا هم اهل مطالعه و تحقیق هستی؟ فرمود: فضائلی از اهل بیت (ع) را در دنیا گفتند اما اینجا که آمدیم، می بینیم چقدر فضائل هست که ما نمی دانستیم. واینجا تعلیم میشویم
اهل بیت علیهم السّلام قابل مقایسه و دست یافتنی نیستند. آنچه که ما از امیرالمؤمنین (ع) می فهمیم، همه ی آن وجود مقدّس نیست، بلکه ما به اندازه ی درک و فهم خود می فهمیم.
🔸فَهُوَ إِمَامُ مَنِ اتَّقَى
پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) پیشواى پرهیزکاران است.
ایشان امام کسی است که اهل تقوا باشد. هر کس هم که اهل تقوا باشد، بایستی پیامبر (ص) را امام خود قرار دهد.
🔸وَ بَصِیرَةُ مَنِ اهْتَدَى
و وسیله ی بینایى هدایت خواهان است،
پیامبر اکرم (ص) وسیله ی بینایی کسی است که طلب هدایت می کند. باید هدایت و بصیرت را طلب کنیم تا به ما داده شود. پس باید در مسیر و در راه باشیم.
🔸سِرَاجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ وَ شِهَابٌ سَطَعَ نُورُهُ
پیامبر اکرم (ص) چراغی است که نور افشانی می کند.
🔸وَ زَنْدٌ بَرَقَ لَمْعُهُ
و شعله اى با برق هاى خیره کننده و تابان است،
مانند آتش زنه ای[زنَد] است که نور و برقش آشکار است. هر کس جرقه ی هدایت می خواهد باید به پیامبر اکرم (ص) متوسل شود. در حالی که پیامبر اسلام (ص) در میان ما غریب است و مورد ظلم ما قرار گرفته است. این پیامبر (ص) است که آتش هدایت را روشن می کند.
🔸سِیرَتُهُ الْقَصْدُ وَ سُنَّتُهُ الرُّشْدُ
راه و رسم او با اعتدال، و روش زندگى او صحیح و پایدار است.
🔸وَ کَلَامُهُ الْفَصْلُ وَ حُکْمُهُ الْعَدْلُ
و سخنانش روشنگر حقّ و باطل، و حکم او عادلانه است.
🔸أَرْسَلَهُ عَلَى حِینِ فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ
خدا او را زمانى مبعوث فرمود که با زمان پیامبران گذشته فاصله طولانى داشت.
🔸وَ هَفْوَةٍ عَنِ الْعَمَلِ وَ غَبَاوَةٍ مِنَ الْأُمَمِ
و مردم از نیکوکارى فاصله[هفوه] گرفته بودند.
و امّت ها به جهل[غباوه] گرفتار شده بودند. عمل آنها هم مطابق دین نبود. امت ها دچار جهل شده بودند.
اگر کسی از این سلسله دور شود، استحکام در عمل ندارد و دچار لغزش می شود. نتیجه ی دوری از پیامبر (ص)، اعمال خلاف و جهل است که مقابل عقل مداری است. اینها آمده اند تا مردم را عقل مدار کنند.
✅ جملات حضرت صرفا اخبار نیست که پیامبر اینگونه بود بلکه میفرماید اینگونه باشید. سیرهٔ شما میانه روی، سنت شما رشد، حکم شما عدل ، و کلام شما هم فصل باشد.
✳️ توصیه های اخلاقی
🔸اعْمَلُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ عَلَى أَعْلَامٍ بَیِّنَةٍ
خدا شما را بیامرزد، عملی انجام دهید که جاهلانه نباشد . اعمال نیکوی شما بر أساس نشانه هاى روشن باشد. مبادا دچارعوام زدگی، عرف زدگی و عقاید باطل شوید.عمل باید مبنا داشته باشد که بهترین مبنا کتاب الهی و عترت پیامبر (ص) است.
🔸فَالطَّرِیقُ نَهْجٌ یَدْعُوا إِلى دارِ السَّلامِ
زیرا که راه، روشن است، و شما را به خانه أمن و أمان دعوت مى کند. راه آشکار است و شما را به دار سلام و امنیت و آبادانی می رساند.
🔸وَ أَنْتُمْ فِی دَارِ مُسْتَعْتَبٍ عَلَى مَهَلٍ وَ فَرَاغٍ
هم اکنون در دنیایى زندگى مى کنید که مى توانید رضایت خدا[مستعتب] را به دست آورید. تا مهلت[مهل] و فراغت بال دارید، عمل درست انجام دهید و بهشتی شوید. هنوز گرفتار سکرات موت و عذاب برزخ نشده اید. عمل کنید و عملتان از روی کتاب و سنت باشد تا شما را به بهشت برساند.
🔸وَ الصُّحُفُ مَنْشُورَةٌ
اکنون که نامه اعمال شما باز وگشوده است. روزی کتاب عمل بسته و مهر و موم خواهد شد.عملی اضافه نمیشود.هنوز که صفحه باز است گناهان را پاک کنید.
🔸وَ الْأَقْلَامُ جَارِیَةٌ
قلم فرشتگان نویسنده در حرکت است، هنوز می نویسند. سکرات موت و احتضار حاصل شد استغفار شما را ملائک نمی نویسند.
🔸وَ الْأَبْدَانُ صَحِیحَةٌ وَ الْأَلْسُنُ مُطْلَقَةٌ
تا بدن ها سالم است.
و زبان ها آزاد وگویاست، روزی در بند خواهد شد و قادر به حرف زدن نخواهید بود.
اراده کردن لازم نیست ، آنچه ملکه ی زبان بود خود به سخن می آید.
اکنون که آزاد هستید بجای دروغ راست و بجای اتهام و قضاوت نابجا استغفار گویید.
🔸وَ التَّوْبَةُ مَسْمُوعَةٌ
تاتوبه مسموع قابل شنیدن است ،توبه کنید خدا شنیده و ترتیب اثر می دهد. ونسبت به آن حکم میکند.
🔸وَ الْأَعْمَالُ مَقْبُولَةٌ .
و اعمال نیکو را مى پذیرند. تا در دنیا هستیم اعمال مورد قبول است.هیچ ضمانتی نیست، مالی که از خود باقی گذاشتیم تبدیل به خیر شود و مستمر به ما برسد.
پس امروز که مورد قبول است و در نامه اعمال ثبت میشوداعمال نیکو و رضایت خدا طلب کنید.
اللهم اجعلنا من المتقین و الحقنا بالصالحین
الحمدلله رب العالمین