بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۱/۴/۱۳ - ۴ ذیحجه
💢 خطبه ۸۸💢 علت پدید امدن حکومت طواغیت
🔷اما بعد، فاِنَّ اللهَ لم یَقصِم جباری دَهرٕ قطُّ الا بعدَ تَمهیلٕ و رَخاء بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیغمبر ؛ خداوند درهم نمی شکند [لایقصم]حاکمان ظالم و جبار را مگر بعد از دو امر: الف) تمهیل: سنت قطعی الهی اینست که مهلت میدهد حتی بر ظالمان و فاسدان. ویک سنت قطعی دیگر اینست که: طواغیت پایدار نمی مانند و برچیده میشوند. لذا مهلت داده میشود. ب) رخاء: دنیا ، رفاه ، لذت ،را در اختیار انها قرار میدهد تا گناه آنان سنگین شود بعد آنان را خلع قدرت می کند.
✅ چرا خداوند به ظالم ، دیکتاتور فرصت می دهد؟!! نکته: تمهیل بر گرفته از آیه قرآن : « ولا یحسبَنَ الذین کفورا اَنما نُملی لهم خیرٌ لاَنفسِهم اَِنّما نُملی لهم لِیَزدادوا اِثماً و لهم عذاب الیم آل عمران - ۱۸۷ » آنان گمان نکنند این فرصت دادن برای ظالمان خیر است بلکه برای ازدیاد گناهان آنان است تا به عذاب خواری گرفتار بشوند.
✳️ روایت امام صادق صلواة الله علیه : اگر چهل روز برشما حزن ، غم ، اتفاقی خاص نیفتاد و همه چیز بر وفق مراد شما بود ، در ایمان خود شک کنید ، مبادا دچار. تمهیل و به خود واگذار شده باشید. سختی ها نشانه ی رشد است و نشان آنست که انسانها هنوز بحال خود رها نشده اند.
واما سه دلیل برای فرصت و وسعت دادن به طواغیت: ۱- مردم با امر به معروف نکردن شرایط را برای ظهور و بروز طاغوت بوجود می آورند. خدا جور کسی را نمیکشد ،اگر واجبی ترک شد ، معاویه و حجاجی ظالم بر قدرت می نشینند بدها مسلط میشوند، امت را خوب اذیت می کنند تا مردم متوجه بشوند. وقتی بدترین افراد به حکومت رسیدند دعا هم مستجاب نمیگردد. ترک وظیفه، طعم تلخی را می چشاند. اثر ترک وظیفه واجب ، چشاندن سختی هاست.
۲- مهلت می دهد تا اتمام حجت کند. حضرت در خطبه ای فرمود، با درنگ در جنگ صفین ، سرزنش نیروهای خودی را تحمل میکنم چون امید دارم از نیروی معاویه چندین نفر باز گشته و اصلاح شوند ، طمع هدایت آنان را دارم. از مهربانی خداست که زود به عقاب نمی گیرد مهلت میدهد تا توبه ای صورت بگیرد. خدا به اصلاح و برگشت مخلوق بیشتر طمع دارد. پس نعمت بزرگی که سریع انتقام نمی گیرد.
۳- با حکومت دنیایی ، عیش و نوش ، اعمال خیر آنها را جبران می کند. هر جباری امکان دارد کارهای خوبی هم داشته باشد و خدا پاسخ کار خوب او را در دنیا میدهد که راضی باشد و خیر او جبران گردد. مانند فرعون که خوش اخلاقی داشت و دیدار او آسان و دسترسی به او راحت بود. در جواب سوال موسی بن عمران که چرا خدا به فرعون چهار صد سال مهلت داد تا در مقابل خدا ایستادگی کند؟ خدا علت را دو صفت خوب فرعون بر شمرد.
🔷ولم یَجبُر عظُمَ احدٕ منَ الاُممِ الا بعدَ اَزلٕ و بلاء خدا شکستگی استخوان هیچ قوم و قبیله ای را جبران نمیکند.مگر بعد از تحمل شدت سختی [ازل] و بلا. بوجود آمدن حکومت طاغوت تاثیرات کار مردم است. نهضت بپا نکنند برای مقابله با طاغوت. آثار ترک نهی از منکر گرفتاری شدید را متحمل میشوندو باید رنج بکشند تا خدا طومار آنان را برچیند.
🔷و فی دونِ مَااستَقبَلتُم مِن عَتبٕ و مَااستَدبَرتُم مِن خطبٕ « معتَبَر» آن چیزی که در آینده به استقبال شما می آید. از رنجها [عتب] و آنچه را که پشت سر گذاردید[ تدبرتم]از گرفتاریهای بزرگ [خطب] در زیر پوست آن اتفاقات گذشته و آینده فقط یک دلیل وجود دارد و آن عبرت گیری شما بوده است.[معتَبر] که اگر عبرت نگیرید پیغمبران هم در گوش شما بخوانند هیچ تاثیری ندارد.
نتیجه پیروی نکردن از عالمان ، نتیجه دو دستگی و اختلافات، نتیجه نفوذیها وقتی دیده شد باید عبرت بگیرید ، وگرنه در طول تاریخ به همین منوال می گذرد. طاغوتی برود دیگری جانشین میشود. پس متحد شده و عبرت بگیرید.
🔷وما کلُ ذی قلبٕ بلَبیبٕ اینطور نیست، هر انسانی که قلب او می تپد و زنده است عقل ناب و خالص [لبیب] داشته باشد. انسان عاقل ، فهمیده و با شعوری باشدکه بتواند عبرت بگیرد.
🔷ولا کلُّ ذی سمعٕ بسمیع اینطور نیست هرکس دارای دو گوش بود اهل سمع و شنیدن باشد. گوشها زیاد، اما شنوا کم است.
🔷ولا کلُّ ذی ناظرٕ بِبَصیر اینطور نیست هرکه دو چشم داشت بصیر و بینا باشد. نوزاد هم چشم دارد و می بیند اما اکثر چشمها اعتبار نمیگیرند. بصیر نیستند تا عبرت بگیرند.
✅ گوش دارند، سمیع نیستند قلب دارند ، عاقل نیستند چشم دارند، بصیر نیستند. دین شما مردم در زیر چکمه های ظالم و طاغوت قرار دارد. تا دین شما را از شما نگیرند ، تا دین را به ضعف و سستی نبرند نمیتوانند کار خود را پیش ببرند.
🔷فیا عجبا ، ومالی لااَعجَبُ مِن خطاءٕ هذهِ الفِرَقِ علیَ اختلافِ حُجَجِها فی دینِها چقدر عجیب است!! چگونه تعجب نکنم !! از اخطاری این فرقه ها، در حالیکه می بینم امت فرقه فرقه، و حزب به حزب شده اند. هر کدام دیگری را میزند. دو گروه با هم دست در دست هم نیستند که از ولی جامعه حرف شنوی کنند. هر کس مسیر خود را طی میکند.
جامعه ای که از حزب و گروه مختلف باشند. حجتهای خاص بخود را دارند ، هر کدام خود را حق می داند، و بقیه را باطل ، در حالیکه ظاهراً همه دیندار و مسلمانند. اگر دین شما واحد است ، چگونه اینهمه اختلاف وجود دارد؟!
در جایی فرمود: « اَفاَمرَکم الله بالاختلاف » آیا خدا شما را به اختلاف دعوت کرده و اطاعت میکنید؟! آیا پیغمبر و قرآن به اختلاف دعوت کردند؟! دین شما واحد، اما اینهمه اختلاف و هرکدام با حجت خاص و حق بجانب ، همان مرکز و نقطه ای میشود: اختلاف نقطه ایست که نفوذ حاصل و دیکتاتور وارد میشود.
🔷لا یَقتَصُّونَ اَثَرَ نبیّٕ ولا یَقتَدونَ بعمَلِ وصیٕ از پیغمبر و آثار او پیروی نکردند [ لا یقتصون] دنباله رو وصی پیغمبر هم نبودند.[لایقتدون]
گروهی هستند که بر محور پیامبر واحدی جمع نشدند. سخن او گوش نکردند . به اعمال ، سیره و منش وصی توجه نکردند که دچار تفرقه و تشطط شدند.
🔷ولا یومنونَ بغیبٕ آنها اعتقادی بغیب نداشتند. منظور از غیب : - قیامت ، معتقد به قیامت محتاط عمل می کند. علت اختلاف ،عدم باور معاد است ، غیبی که به آن ایمان ندارند. - غیب منظور محکمات و نصوص قرآن است. متشابهات قرآن برای همه واضح نیست امر سختی هست که هر کدام از فرق به متشابهات متوسل میشوند و یک دلیل برای خود اقامه می کنند.
حضرت به این عباس فرمود در مواجهه با خوارج استناد به آیات نکن. انان از آیات متشابه طوری برداشت میکنند که به نفع خودشان باشد. با چنین افرادی باید با روایت نبوی برخورد کرد که نتوانند آنرا بر گردانند. اگر متشابه را کنار گذاشته بر محور آیات نصوص جمع میشدند . اختلاف حزبی کنار زده میشد. - غیب ، منظور هر امر غیر حسی و آنچه که در دسترس نیست.
تا وقتی به غیب ایمان نیابند. همان شرط ایمان، که در ابتدا بقره « یومنون بالغیب» یقین و اعتقاد پیدا نکنند خطای فاحش بوجود می آید و گروه گروه میشوند.
🔷ولا یَعِفُّونَ عن عیبٕ اختلاف کنندگان از هر عیبی عفت اختیار نمی کنند. هر عملی که خلاف دستورات الهی باشد عیوب است که دوری نمی کنند. غرق در گناه و عیوب شدن سبب نقصان ایمان میگردد. نقص ایمان وحدت را کاهش می دهد. عدم وحدت مخالفین را بوجود می آورد.
تمام انبیای الهی در اوج ایمان در کنار هم باشند با هم اتحاد دارند و هیچ اختلافی بین آنها پیش نمی آید. دو دستگی و اختلاف یعنی راه نفوذ بیگانگان. راه ورود طاغوت و مسلط شدن اشرار.
🔷یعمَلونَ فی الشبُهات علت اختلاف اینست: که عملهای آنها بر مبنای شبهات است. متقی در شبهه دست نگه میدارد.اما آنان در همان مسیر قدم می گذارند . هر جایی که بتوانند دو پهلو وارد. و دو پهلو سخن می گویند که هر گروه آن را بنفع خود بگیرند.
🔷و یسیرونَ فی الشهوات حرکت آنها علی الدوام در مسیر شهوات است. یکبار و دو بار نیست ، سیر حرکت آنها استمرار دارد.
🔷المعروفُ فیهم ما عَرَفوا والمنکَرُ عندهم ما اَنکَروا کسانی هستند که ملاک کار خوب و بد را ، خود می دانند. حزب و دسته آنها هرچه را انجام داد خوب است اما اگر دیگران انجام دهند خوب نیست.
معروف را آن چیزی تصور و بیان می کنند که خود آنرا دوست دارند. و منکر آن چیزی باشد که آنان دوست نداشته باشند. لذا برای همه بد است. در حالیکه دین مرز معروف و منکر را مشخص کرده است.
✅ نقش رسانه ها در حکومتهای ظلم دیکتاتوری، در تشخیص رسانه ی دشمن است آنان اولویتها را تغییر می دهند ، خوب و بد را جابجا می کنند. اشتباهات آنها مبنایی ست ، خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهند. با دست خود منکر را با معروف جابجا می کنند. تصمیم گیر دیگران هستند احزاب و گروه ها پیرو آنان ، گمان میکنند خوب است اما کج فهمند و تحلیل درست ندارند. همه بر حول محور دین خدا باشند ، دین که واحد است و اختلاف ندارد. خوبیها و منکرات مشخص هستند و راه نفوذ دشمن و ظالم هم ندارد.
🔷مَفزَعُهم فی المُعضلاتِ الی انفسِهم اختلاف آنجاست که سردمداران در امور مشکل و معضل، خود را پناهگاه [مفزع]می دانند. مفزع انسان خدا و پناهگاه اهل بیت هستند.
🔷و تَعویلُهم فی المبهَماتِ علیٰ اٰرائِهِم اما کار بجایی میرسد که در امور مهم و مبهم بر آرا ، و افکار خود تکیه و اعتماد می کنند.
🔷کاَنَّ کلُ امرِئٕ منهم امامُ نفسِه هر گروه گمان می کند که خود او امام و پیشوا است. یک عقل ناقص، محدود در توهمات، که دائم اشتباه هم میکند بمحض اینکه چهار نفر را دور خود جمع دید احساس پیشوایی هم می کند.
🔷قد اَخذَ منها قیمت یَریٰ بِعُریً ثِقاتٕ و اَسبابٕ محکَماتٕ کسانی هستند که گمان میکنند نظرات و آراء آنها دستگیره ی محکم [ عریً ثِقات] آنهاست. نظرها که زیاد شد، مکتب ها کثیر میشود و زیر هر پرچم و مکتبی عده ای جمع میشوند. فرقه و حزب زیاد می گردد. بعد استجابت دعا غیر ممکن میشود.
اللهم ثبّت اقدامنا
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۴/۱۳ - ۴ ذیحجه
💢 خطبه ۸۸💢
علت پدید امدن حکومت طواغیت
🔷اما بعد، فاِنَّ اللهَ لم یَقصِم جباری دَهرٕ قطُّ الا بعدَ تَمهیلٕ و رَخاء
بعد از حمد و ثنای الهی و درود بر پیغمبر ؛
خداوند درهم نمی شکند [لایقصم]حاکمان ظالم و جبار را مگر بعد از دو امر:
الف) تمهیل: سنت قطعی الهی اینست که مهلت میدهد حتی بر ظالمان و فاسدان.
ویک سنت قطعی دیگر اینست که: طواغیت پایدار نمی مانند و برچیده میشوند. لذا مهلت داده میشود.
ب) رخاء: دنیا ، رفاه ، لذت ،را در اختیار انها قرار میدهد تا گناه آنان سنگین شود بعد آنان را خلع قدرت می کند.
✅ چرا خداوند به ظالم ، دیکتاتور فرصت می دهد؟!!
نکته: تمهیل بر گرفته از آیه قرآن :
« ولا یحسبَنَ الذین کفورا اَنما نُملی لهم خیرٌ لاَنفسِهم اَِنّما نُملی لهم لِیَزدادوا اِثماً و لهم عذاب الیم آل عمران - ۱۸۷ »
آنان گمان نکنند این فرصت دادن برای ظالمان خیر است بلکه برای ازدیاد گناهان آنان است تا به عذاب خواری گرفتار بشوند.
✳️ روایت امام صادق صلواة الله علیه :
اگر چهل روز برشما حزن ، غم ، اتفاقی خاص نیفتاد و همه چیز بر وفق مراد شما بود ، در ایمان خود شک کنید ، مبادا دچار. تمهیل و به خود واگذار شده باشید.
سختی ها نشانه ی رشد است و نشان آنست که انسانها هنوز بحال خود رها نشده اند.
واما سه دلیل برای فرصت و وسعت دادن به طواغیت:
۱- مردم با امر به معروف نکردن شرایط را برای ظهور و بروز طاغوت بوجود می آورند.
خدا جور کسی را نمیکشد ،اگر واجبی ترک شد ، معاویه و حجاجی ظالم بر قدرت می نشینند بدها مسلط میشوند، امت را خوب اذیت می کنند تا مردم متوجه بشوند.
وقتی بدترین افراد به حکومت رسیدند دعا هم مستجاب نمیگردد.
ترک وظیفه، طعم تلخی را می چشاند.
اثر ترک وظیفه واجب ، چشاندن سختی هاست.
۲- مهلت می دهد تا اتمام حجت کند.
حضرت در خطبه ای فرمود، با درنگ در جنگ صفین ، سرزنش نیروهای خودی را تحمل میکنم چون امید دارم از نیروی معاویه چندین نفر باز گشته و اصلاح شوند ، طمع هدایت آنان را دارم.
از مهربانی خداست که زود به عقاب نمی گیرد مهلت میدهد تا توبه ای صورت بگیرد.
خدا به اصلاح و برگشت مخلوق بیشتر طمع دارد. پس نعمت بزرگی که سریع انتقام نمی گیرد.
۳- با حکومت دنیایی ، عیش و نوش ، اعمال خیر آنها را جبران می کند. هر جباری امکان دارد کارهای خوبی هم داشته باشد و خدا پاسخ کار خوب او را در دنیا میدهد که راضی باشد و خیر او جبران گردد.
مانند فرعون که خوش اخلاقی داشت و دیدار او آسان و دسترسی به او راحت بود.
در جواب سوال موسی بن عمران که چرا خدا به فرعون چهار صد سال مهلت داد تا در مقابل خدا ایستادگی کند؟
خدا علت را دو صفت خوب فرعون بر شمرد.
🔷ولم یَجبُر عظُمَ احدٕ منَ الاُممِ الا بعدَ اَزلٕ و بلاء
خدا شکستگی استخوان هیچ قوم و قبیله ای را جبران نمیکند.مگر بعد از تحمل شدت سختی [ازل] و بلا.
بوجود آمدن حکومت طاغوت تاثیرات کار مردم است. نهضت بپا نکنند برای مقابله با طاغوت. آثار ترک نهی از منکر گرفتاری شدید را متحمل میشوندو باید رنج بکشند تا خدا طومار آنان را برچیند.
🔷و فی دونِ مَااستَقبَلتُم مِن عَتبٕ و مَااستَدبَرتُم مِن خطبٕ « معتَبَر»
آن چیزی که در آینده به استقبال شما می آید. از رنجها [عتب]
و آنچه را که پشت سر گذاردید[ تدبرتم]از گرفتاریهای بزرگ [خطب]
در زیر پوست آن اتفاقات گذشته و آینده فقط یک دلیل وجود دارد و آن عبرت گیری شما بوده است.[معتَبر]
که اگر عبرت نگیرید پیغمبران هم در گوش شما بخوانند هیچ تاثیری ندارد.
نتیجه پیروی نکردن از عالمان ، نتیجه دو دستگی و اختلافات، نتیجه نفوذیها وقتی دیده شد باید عبرت بگیرید ، وگرنه در طول تاریخ به همین منوال می گذرد.
طاغوتی برود دیگری جانشین میشود. پس متحد شده و عبرت بگیرید.
🔷وما کلُ ذی قلبٕ بلَبیبٕ
اینطور نیست، هر انسانی که قلب او می تپد و زنده است عقل ناب و خالص [لبیب] داشته باشد. انسان عاقل ، فهمیده و با شعوری باشدکه بتواند عبرت بگیرد.
🔷ولا کلُّ ذی سمعٕ بسمیع
اینطور نیست هرکس دارای دو گوش بود اهل سمع و شنیدن باشد.
گوشها زیاد، اما شنوا کم است.
🔷ولا کلُّ ذی ناظرٕ بِبَصیر
اینطور نیست هرکه دو چشم داشت بصیر و بینا باشد. نوزاد هم چشم دارد و می بیند اما اکثر چشمها اعتبار نمیگیرند. بصیر نیستند تا عبرت بگیرند.
✅ گوش دارند، سمیع نیستند
قلب دارند ، عاقل نیستند
چشم دارند، بصیر نیستند.
دین شما مردم در زیر چکمه های ظالم و طاغوت قرار دارد. تا دین شما را از شما نگیرند ، تا دین را به ضعف و سستی نبرند نمیتوانند کار خود را پیش ببرند.
🔷فیا عجبا ، ومالی لااَعجَبُ مِن خطاءٕ هذهِ الفِرَقِ علیَ اختلافِ حُجَجِها فی دینِها
چقدر عجیب است!!
چگونه تعجب نکنم !! از اخطاری این فرقه ها،
در حالیکه می بینم امت فرقه فرقه، و حزب به حزب شده اند. هر کدام دیگری را میزند.
دو گروه با هم دست در دست هم نیستند که از ولی جامعه حرف شنوی کنند.
هر کس مسیر خود را طی میکند.
جامعه ای که از حزب و گروه مختلف باشند.
حجتهای خاص بخود را دارند ، هر کدام خود را حق می داند، و بقیه را باطل ، در حالیکه ظاهراً همه دیندار و مسلمانند.
اگر دین شما واحد است ، چگونه اینهمه اختلاف وجود دارد؟!
در جایی فرمود: « اَفاَمرَکم الله بالاختلاف »
آیا خدا شما را به اختلاف دعوت کرده و اطاعت میکنید؟!
آیا پیغمبر و قرآن به اختلاف دعوت کردند؟!
دین شما واحد، اما اینهمه اختلاف و هرکدام با حجت خاص و حق بجانب ، همان مرکز و نقطه ای میشود:
اختلاف نقطه ایست که نفوذ حاصل و دیکتاتور وارد میشود.
🔷لا یَقتَصُّونَ اَثَرَ نبیّٕ ولا یَقتَدونَ بعمَلِ وصیٕ
از پیغمبر و آثار او پیروی نکردند [ لا یقتصون]
دنباله رو وصی پیغمبر هم نبودند.[لایقتدون]
گروهی هستند که بر محور پیامبر واحدی جمع نشدند. سخن او گوش نکردند . به اعمال ، سیره و منش وصی توجه نکردند که دچار تفرقه و تشطط شدند.
🔷ولا یومنونَ بغیبٕ
آنها اعتقادی بغیب نداشتند.
منظور از غیب :
- قیامت ، معتقد به قیامت محتاط عمل می کند. علت اختلاف ،عدم باور معاد است ، غیبی که به آن ایمان ندارند.
- غیب منظور محکمات و نصوص قرآن است.
متشابهات قرآن برای همه واضح نیست امر سختی هست که هر کدام از فرق به متشابهات متوسل میشوند و یک دلیل برای خود اقامه می کنند.
حضرت به این عباس فرمود در مواجهه با خوارج استناد به آیات نکن. انان از آیات متشابه طوری برداشت میکنند که به نفع خودشان باشد. با چنین افرادی باید با روایت نبوی برخورد کرد که نتوانند آنرا بر گردانند.
اگر متشابه را کنار گذاشته بر محور آیات نصوص جمع میشدند . اختلاف حزبی کنار زده میشد.
- غیب ، منظور هر امر غیر حسی و آنچه که در دسترس نیست.
تا وقتی به غیب ایمان نیابند. همان شرط ایمان، که در ابتدا بقره « یومنون بالغیب» یقین و اعتقاد پیدا نکنند خطای فاحش بوجود می آید و گروه گروه میشوند.
🔷ولا یَعِفُّونَ عن عیبٕ
اختلاف کنندگان از هر عیبی عفت اختیار نمی کنند. هر عملی که خلاف دستورات الهی باشد عیوب است که دوری نمی کنند.
غرق در گناه و عیوب شدن سبب نقصان ایمان میگردد. نقص ایمان وحدت را کاهش می دهد.
عدم وحدت مخالفین را بوجود می آورد.
تمام انبیای الهی در اوج ایمان در کنار هم باشند با هم اتحاد دارند و هیچ اختلافی بین آنها پیش نمی آید. دو دستگی و اختلاف یعنی راه نفوذ بیگانگان. راه ورود طاغوت و مسلط شدن اشرار.
🔷یعمَلونَ فی الشبُهات
علت اختلاف اینست: که عملهای آنها بر مبنای شبهات است. متقی در شبهه دست نگه میدارد.اما آنان در همان مسیر قدم می گذارند .
هر جایی که بتوانند دو پهلو وارد.
و دو پهلو سخن می گویند که هر گروه آن را بنفع خود بگیرند.
🔷و یسیرونَ فی الشهوات
حرکت آنها علی الدوام در مسیر شهوات است.
یکبار و دو بار نیست ، سیر حرکت آنها استمرار دارد.
🔷المعروفُ فیهم ما عَرَفوا والمنکَرُ عندهم ما اَنکَروا
کسانی هستند که ملاک کار خوب و بد را ، خود می دانند. حزب و دسته آنها هرچه را انجام داد خوب است اما اگر دیگران انجام دهند خوب نیست.
معروف را آن چیزی تصور و بیان می کنند که خود آنرا دوست دارند. و منکر آن چیزی باشد که آنان دوست نداشته باشند. لذا برای همه بد است.
در حالیکه دین مرز معروف و منکر را مشخص کرده است.
✅ نقش رسانه ها در حکومتهای ظلم دیکتاتوری، در تشخیص رسانه ی دشمن است آنان اولویتها را تغییر می دهند ، خوب و بد را جابجا می کنند. اشتباهات آنها مبنایی ست ، خوب را بد و بد را خوب جلوه می دهند.
با دست خود منکر را با معروف جابجا می کنند.
تصمیم گیر دیگران هستند احزاب و گروه ها پیرو آنان ، گمان میکنند خوب است اما کج فهمند و تحلیل درست ندارند.
همه بر حول محور دین خدا باشند ، دین که واحد است و اختلاف ندارد.
خوبیها و منکرات مشخص هستند و راه نفوذ دشمن و ظالم هم ندارد.
🔷مَفزَعُهم فی المُعضلاتِ الی انفسِهم
اختلاف آنجاست که سردمداران در امور مشکل و معضل، خود را پناهگاه [مفزع]می دانند.
مفزع انسان خدا و پناهگاه اهل بیت هستند.
🔷و تَعویلُهم فی المبهَماتِ علیٰ اٰرائِهِم
اما کار بجایی میرسد که در امور مهم و مبهم بر آرا ، و افکار خود تکیه و اعتماد می کنند.
🔷کاَنَّ کلُ امرِئٕ منهم امامُ نفسِه
هر گروه گمان می کند که خود او امام و پیشوا است.
یک عقل ناقص، محدود در توهمات، که دائم اشتباه هم میکند بمحض اینکه چهار نفر را دور خود جمع دید احساس پیشوایی هم می کند.
🔷قد اَخذَ منها قیمت یَریٰ بِعُریً ثِقاتٕ و اَسبابٕ محکَماتٕ
کسانی هستند که گمان میکنند نظرات و آراء آنها دستگیره ی محکم [ عریً ثِقات] آنهاست.
نظرها که زیاد شد، مکتب ها کثیر میشود و زیر هر پرچم و مکتبی عده ای جمع میشوند. فرقه و حزب زیاد می گردد. بعد استجابت دعا غیر ممکن میشود.
اللهم ثبّت اقدامنا