الحمدلله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۴/۸ - ۲۹ ذیقعده
💢 بخش دوم خطبه ۸۶💢
معیار بندگان صالح و مهربان
🔶عبادَ الله ، اِنَ اَنصَحَ الناسِ لنفسِهِ اَطوَعَهُم لرَبهِ
ای بندگان خدا: هر کس دلسوز خود باشد اهل دین و طاعت [اطوَع] میشود.
دلسوزی به دینداری و در مسیر دستور الهی قرار گرفتن است. کسی که بفکر پرورش جسم خود باشد، به دینداری خود نمی پردازد ، این جسم ماندنی نیست ، حقیقت روح است که آنرا مجروح ساخته است.
ملاک دلسوزی آنست که چقدر اهل طاعت است. هر چه طاعت بیشتر نسبت به خود دلسوزتر و بفکر قیامت خو د بیشتر خواهد بود.
دلسوزترین افراد به خود آن کسی هست که اهل طاعت و بندگی باشد.
🔶واِنَ اَغَشَهم لنفسِه اَعصاهُم لربّه
خیانت کار ترین [اغش] شخص نسبت به خود ، آن کسی هست که نافرمانی خدا کند.
بر ضد خود کاری میکند که لحظه به لحظه خودکشی روح صورت می پذیرد. جسم را نمیکشد اما حقیقت را ذبح میکند.
گناه روح لطیف و نورانی انسان را قطعه قطعه می کند. گناه همان سمی هست که وقتی به جگر انسان میرسد آنرا متلاشی می کند.
🔶والمَغبونُ مَغَبَنَ نفسَهُ
انسان فریب خورده و متضرر کسی هست که خود را فریب بدهد. بر ضرر خود اقدام کند.
کسی که به خود رحم نکند چطور میتواند در مقابل دیگران عطوفت بخرج دهد.
کسی که به صلاح خود کار نکند هیچ نمیتواند به مصلحت دیگران کار کند.
نفس انسان یعنی روح و حقیقت انسان که بسیار نفیس و با ارزش است و آنرا در مسیر غرور و فریب نیندازد.
بیت شعر منسوب به امام صادق سلام الله علیه:
اگر بخواهم نفس را بفروشم ارزش آنرا فقط خدا میتواند پرداخت کند. همهٔ مردم بخواهند در مقابل نفس نفیس چیزی بدهند تمام عالم نمیتواند پرداخت کند . چرا باید به ثمن بخس فروخته شود!!!
🔶و المَغبوطُ مَن سلِمَ دینَه
بر شخصی میتوان غبطه خورد که دین او سالم باشد.فطرت اولیه هر کس از پاکی بر خوردار است اما عده ای فطرت پاک اولیه را الوده کرده اند . اگر نفسی پاک مانده باشد فقط حق دارید به چنین شخص سالم غبطه بخورید نه به دنیا و مال دیگران.
🔶واسَّعیدُ مَن وُعظَ بغیرِه
انسان سعادتمندو شریف به درجه کمال میرسد که هر لحظه از دیگران عبرت می گیرد نه اینکه خود اینهٔ عبرت دیگران باشد.
از سر گذشت و اشتباه دیگران پند می گیرد سعید میشود.
🔶والشقیُّ منِ اتَخدَعَ لِهواهُ و غرورِه
واگر سرگذشتها را دید و پند نگرفت شقی میشود. شقی و بدبخت کسی هست که فریب غرور و هوای نفس خود بخورد.
چشم را بسته باشد عبرتها را نبیند به شقاوت میرسد. چشم باز باشد عبرت را ببیند اما درس نگیرد و آنرا سرسری بگذراند او هم به شقاوت میرسد.
دانستن تنها کافی نیست باید باور قوی باشد.
خدایی که فرعونیان را بخاطر گناه گرفت خدا با کسی قرابت و همبستگی ندارد دیگران را هم راحت با گناه میگیرد.
باور که باشد عبرت دیده شده را درس میگیرد. و با خود مقایسه می کند.
🔶واعلَموا اَنَّ یسیرَ الرِّئاءِ شِرکٌ
بدانید : کوچکترین مقدار ریا شرک بخداست.
اگر ذره ای وارد عمل کسی شود او را مشرک میکند. گر چه عمل ، عمل درستی باشد ولی در نیت خدایی بودن آن نفس یا دیگری دخالت دارد.
چرا شرک شد؟!
چون کار برای دیگری انجام شد.اگر فکر چنین باشد که دیگران میتوانند سودی بدهند ویا مانعی را دفع کنند. یا مدح و ستایش مردم را عزت می بیند. فکر میکند دیگران کاره ای هستند.همه حاکی از مشرک بودن است.
✳️حضرت در نامه ای به امام مجتبی فرمود:
« اَخلَصَ بِالمسئلَةِ ربِّک فاِن العطاءَ بیدهِ و الحِرمان»
در درخواست و مسئلت اخلاص داشته باش . این خداست که میتواند بدهد یا بگیرد.مردم هیچ کاره اند. نگاه استقلالی به مردم باشد شرک است.
کمک گرفتن از یک شخص و هدایای او با دست خود ، هرگز از دست او تشکر و یا درخواست نمیشود بلکه هر بار در صورت نیاز از خود شخص طلب میشود نه از دست او.
این نشان بی عقلی ست که کسی از دست کمک بخواهد. مخلوقات عالم همه دست خدایند.
خداست که به آنها میگوید پیش برو یا نرو. انجام بده یا نده. خود استقلال ندارند.
باید از خدا که بخشنده است طلب کرد ، او هم با ابزار می دهد. اصل خود اوست نه دست او.
عبادت و خدمت بخلق ریایی باشد در کنار
«لله ، للناس » را هم دیده. چون یک سودی از مردم می بیند.باید برسد.
🔶و مجالِسَةَ اهلِ الهَویٰ
ای بندگان خدا بدانید:
مجالست با هوی پرستان دو آسیب جدی میزند . همنشینی دو اثر می گذارد.
🔶مَنساةٌ للایمان
۱- ایمان را بفراموشی می سپارد.
شیطان بتدریج گام بگام وارد میشود.
شیطان جایی قرار میگیرد که خدا فراموش شده باشد.
🔶و مُحَضَرَةٌ للشیطانُ
۲- آسیب دوم شیطان حاضر میشود.
روایت: انسانها به روش و آیین رفقای خود هستند.« المَرءُ علیٰ دینِ خلیلِه و قرینِه»
قبح گناه شکسته ، خدا فراموش ، و شیطان حاضر میشود..
✳️ هیچ مجلسی نیست که سه انسان منکر ، خلافکار دور هم جمع باشند مگر اینکه برای هر یک نفر ده شیطان حاضر میشود.
« و اِن تکَلَّموا تکلَّم الشیطانُ » هرگاه سخن بگویند شیطان سخن را به آنها القا میکند.
واگر بخندند شیاطین مجلس خوشحال میشوند.
🔶و جانِبوا الکَذِبَ فاَنَّهُ مُجانِبٌ للایمان
از دروغ فاصله بگیرید . دروغ را ترک کنید ، چرا که بین ایمان و دروغ فاصله بسیار است.
چگونه شخص با دروغ گفتن ادعای ایمان میکند!!!
چپ و راست دروغ گفتن مسلمان برای فروش یک جنس و کالا ؟!!!
از دروغ پرهیز کنید که شما را از ایمان دور می کند.
🔶الصادقُ علیٰ شَفا مَنجاةٕ و کرامة
انسان راستگو بر ساحل نجات و کرامت ایستاده. اهل صدق از دریای طوفان زده بسلامت گذر می کند و به ساحل امنیت میرسد.
🔶والکاذِبُ علیٰ شرَفِ مَهواةٕ و مَهانة
اما دروغگو به سبب دروغ از لبه ی پرتگاه سقوط [مهواة] و خواری پرتاب و هلاک میشود.
🔶ولا تُحاسَدوا فاِنَّ الحسَدَ یاکلُ الایمانَ کما تاکلُ النارُ الحَطَب
اهل حسد نباشید.( فقط به دینداری دیگران غبطه بخورید )
حسد، آرزوی زوال نعمت از دیگران داشتن است. حسد ایمان را میخورد همانگونه که آتش چوب را میخورد.
حسد بجان کسی رخنه کرد مانند شعله ایمان را می سوزاند.
🔶ولا تَباغَضوا فاِنَّها الحالِقَه
بغض یکدیگر را بدل راه ندهید.
برای همنوع خود بد نخواهید. دشمنی با یکدیگر سبب میشود دین ، کرامت ، برکت ، ایمان برچیده شوند [حالقه، حلق] بعد از بر چیده شدن ،دیگر چیزی وجود ندارد که ایمانی در کار باشد.
🔶واعلموا اَنَّ الاَملَ یُسهِی العقل و یُنسِی الذِکر
بدانید: آرزوها باعث از بین رفتن عقل می گردد.
آمال و آرزو عقل را ناتوان و سست میکند[یُسهی] ناتوان که شد کارایی لازم را از دست میدهد.
بدتر از سستی عقل، آمال سبب میشود که ذکر و یاد خدا فراموش شود.[یُنسی الذکر]
وقتی همه ی عزم جزم رسیدن به آمال و آرزوها شود چگونه میتواند به ذکر نماز و قرآن ، و باد قیامت بپردازد.
✅ هر چه برنامه ریزی بهتر باشد عقل بیشتر کار می کند. و هر چه با تخیل و هوی کار کند هوشیاری ، درایت ، فهم کمتر میشود.
عقل باید حسابگر باشد.بی هوا و بی گدار جلو نمیرود.
🔶فاَکذِبُوا الاَملَ فاِنَّهُ غَرورٌ و صاحبُهُ مغرورٌ
آمال را دروغ پندارید ، اورا نهیب بزنید، ارزوهای طویل را تکذیب کنید.
زیرا آرزوها فریب و طبل تو خالی هستند.
صاحب آرزو فریفته و مغرور میشود، اهداف اصلی را نمی بیند. همیشه تشخیص او اشتباه میشود.
اللهم نوّر قلوبنا بمعرفته و ولایته
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۴/۷ - ۲۸ ذیقعده
💢 خطبه ۸۶ 💢
🔶قد علِمَ السرائِر و خبَرَ الضَمائِر
بطور قطع و حتم خداوند اسرار و پنهانی های درونی شما را می داند. و آنچه که برای انسان بعنوان آشکار و مستور مطرح است برای خدا معنا ندارد.
برای خدا چیزی بنام ظاهر و باطن مطرح نیست. « عالمُ الغیب و الشهادة» است.
برون جسم و درون روح را بطور دقیق و شفاف آگاه است.و آگاهی مرتبه ی قوی علم خداست.
خدا هم مطلع است وهم از باطن انسان امتحان میگیرد[خبَّر] منافق ظاهر بسیار زیبایی دارد اما خدا ضمایر اورا امتحان میگیرد که خدمات از روی معروفیت و مشهوریت بوده یا از روی اخلاص بوده.
درون بر برون هم تاثیر دارد ، باطن که مصفی باشد، اعمال ظاهری هم رنگ آن را می گیرد. اما قضاوتهای خدا بر اساس ضمیر و درون انسان هست. امتحان از قلب و اخلاص است و نفاق کسی مورد امتحان قرار نمیگیرد.
🔶لهُ الاِحاطةُ بکلِ شئٕ والغَلبةُ لکلِ شیٕ والقوةُ علیٰ کلِ شیٕ
خدا به همه اشیا احاطهٔ دارد.
اگر وجودی به همهٔ اشیا احاطه داشته باشد عالم السرائر و خبّر الضمایر هم هست ، چون احاطه دارد. وجود او همه عالم را فرا گرفته.
و وجود همه از او نشأت گرفته پس چیزی از او پنهان نیست.
خدا غلبه دارد و بر هرچیزی پیروز است و بر هر شی قدرت دارد.
فرق بین غلبه و قدرت:
قوت در مورد اصل خلقت است، که در خلقت مخلوقات قدرت دارد.
وغلبه بعد از خلق ، و در ادارهٔ مخلوق بر همه غلبه دارد.
✅ بعد از جملات توحید و خداشناسی بلافاصله فرمود:
🔶فلیَعمَلِ العاماُ منکم فی ایّامِ مَهلِهِ
هرکدام از شما باید در این چند صباح مهلتی [مهَل]که دارید. دست بکار شده و عمل کنید.
به عمل خیر و واجبات مداومت داشته باشید که با رسیدن مرگ پروندهٔ عمل بسته خواهد شد.
✅ رابطه خداشناسی با جملهٔ « فلیعمل »عمل کردن چیست؟!!
خدا شناسی یک بحث ذهنی نیست، که اصطلاحات و کلماتی ادا شود ، خدا شناسی الفاظ نیست باید در متن زندگی و زیر بنای احکام و اخلاق باشد.
خدایی که مورد قبول نباشد چرا باید نماز بخواند؟!
خدا با چند جمله در گوشه ذهن باشد و در متن زندگی لا اله الا الله نباشد. بهنگام عصبانیت مرتب این جمله گفته شود.با ادا ی جمله خدا شناس نمیشود.
باید هر کدام در برابر چنین خدایی عمل داشته باشید. باید کار کنید و بار و عمل قیامت را سنگین کنید.
🔶قبلَ اِرهاقِ اَجلِهِ
قبل از اینکه مرگ و اجل فرا برسد وشما را در پوشش خود قرار بدهد[ارهاق] نامه عمل پر از خیر ، سلام ،احسان ، و سلامت باشد.
وقتی مرگ سراسر وجود را فراگرفت آثار و یاد شمارا هم می گیرد ، چنان اثر را محو میکند. گویا اصلا چنین شخصی وجود نداشته.
🔶وفی فَراغهِ قبلَ اَوانِ شغُلِه
تا وقتی که فراغت بال هست ، از ابتدا قبل از اینکه مشغله شما شروع شود.[آوان شغله] عمل کنید.
تا جوانی و فرصت هست، ذهن مشغول نیست، ذهن درگیر زندگی، زن و بچه ، خرج و مخارج، بیماری و ضعف نیست اشتغال به عمل داشته باشید. اواسط عمر آنقدر سرگرم زندگی ، کار، و درگیری دنیا هست فرصتی باقی نمی ماند که به کسب مقامات و خداشناسی بپردازد.
🔶وفی مُتَنَفَسِهِ قبلَ اَن یُوخَذَ بکظمِهِ
هم اکنون که نفس میکشید. قبل از اینکه راه گلوی شما بسته و نفس تنگ شود، توشه جمع کنید با بسته شدن راه نفس، در آن هنگام راه عمل هم بسته میشود.
🔶ولِیُمَهِد لنفسِهِ و قَدَمهِ
هر کدام از شما باید آماده کند [یُمهد] در دو جبههٔ نفس و قدِم فعالیت کند.
این جمله حضرت خواهش و تمنا نیست ، جملهٔ امر است [لیُمهد]
در یک جهت عمل کردن کافی نیست.باید سکه ی دو رو بود. کار در هر دو جهت را لازم دارد.
الف) قدمه ، کارهایی را باید پیشاپیش برای قیامت فرستاد.
ب) لنفسه ، باید آمادگی پیدا کرد برای خود، و خودسازی هم باشد.
برای برخی یک روی سکه هست ،اعمال مستحبی و عمل خیر را اهتمام می ورزند، اما تزکیه ی نفس حاصل نشده. خود سازی صورت نگرفته.و همین عین خسارت است.
اگر انسان خود را نسازد ولی اعمال صالح بسیار باشد به چه دردی میخورد!!!
همه وجود غضب و شهوت باشد ، هزاران عمل مستحبی هم باشد.چون در آتش غضب می سوزد ظلمت در آخرت است.
لذا فرمود:در دو جبهه فعالیت باشد.عمل صالح و خود سازی.
اعمال صالح به انسان بر میگردد و انسان همان جسم نیست، بلکه حقیقت، باطن ، و روح است که اگر غرق در ظلم باشد ظلمت است.
عمل صالح به ظلمت بر گردد !!!
🔶ولیَتَزَوَد مِن دارِ ظَعنِهِ لدارِ اِقامَتِه
هر کدام از شما باید توشه جمع کنید از این دنیای که دنیای کوچ [ظعن] است.
اکنون که در دنیا مسافر هستید زاد و توشه جمع کنید برای روزی که در آن خانه مقیم می شوید.
🔶فاللهَ اللهَ آبها الناسُ فیمَااستَحفَظَکم مِن کتابِه
ای مردم خدا را، خدارا در یابید .
مبادا خداوند از مقابل دیدگان شما غفلت شود.
مراقبت کنید از آن اموری که خدا حفظ کردن آن را بعهدهٔ شما گذاشته.
از شما درخواست و طلب حفاظت کرده[استحفظ] اصول، حرمت ، آداب، احکام ،سنت و استدلالات قرآن را حفظ کنید و نسبت به آن پایبند و نگهبان و نگهدار قرآن باشید.
🔶واستَودَعَکم مِن حقوقِه
مراقب حقوقی باشید که بین شما به امانت گذاشته.
احکام (نمازه ، روزه ، حج ، جهاد)بصورت ودیعه و قرض بین شما قرارداده و قیامت آنرا طلب می کند که امانت را صحیح و سالم به قیامت رساندید یا نه!!!
حق الله یی که بر گردن تک تک انسانها هست.
✅چرا باید حقوق الهی و قرآن را ضایع نکنیم؟!
🔶فاِنَ اللهَ سبحانه لم یَخلُقکم عبثاً
۱- خداوند شما را بیهوده و عبث خلق نکرده.
« اَفَحَسِبتُم اَنَما خلَقناکم عبثاً و اَنما الینا لا تُرجَعون »
🔶ولَم یَترُککُم سُدیً
۲- شما را مهمل و بیفایده خلق نکرده.
« اَیَحسَبُ آلانسان اَن یُترَک سُدیٰ »
نظام آفرینش با آن عظمت بی برنامه وبی هدف آفریده نشده .
وقتی کسی فهمید عبث خلق نشده ، رها شده نیست با خود، دنبال راه چاره و قانون می گردد.
وقانون کتاب خداست.[استحفظکم من کتابه]
باید شما مسیر خاص که مسیر قرآن ، مسیر رعایت حقوق الهی ست را طی کنید.
🔶ولم یَدَعکم فی جَهالَةٕ ولا عمیً
۳- خدا شما را در جهالت و کوری رها نکرده[لم یدعکم] اینطور نیست که جاهل و نابینا باشید و نشناسید. قدرت تشخیص ، فهم و درک به شما داده. می شناسید هدف از آمدن چیست!!
هم نظام عالم هدفمند است و هم شما هدفمندی را درک می کنید.
✅ وقتی انسان فهمید نظام عالم هدفمند است از خود سوال میکند برنامه چیست؟!
برنامه قرآن است و باید عمل کرد.
🔶قد سَمّیٰ اثارَکم
۴- قرآن وظایف شما را معین[سمّیٰ] و مشخص کرده و اهل بیت هم مفسر و مبیّن قرآن هستند.
🔶و علِمَ اعمالَکم
۵- خدا اعمال شمارا میداند ،بسراغ عمل به قرآن بروید. اگر قول و قرار خود را با خدا حفظ نکنید عالم است و خبر دارد باز خواست می کند.
🔶و کتَبَ اجالَکم
۶- خداوند وقت مرگ و اجل شما را مقرر کرده، و بعد از مرگ هم نیستی و پوچی نیست.
بعد از مرگ استمرار حیات است و حساب و کتاب دارد.
و انسانی که میداند میمیرد و عبث خلق نشده باز خواست دارد.در عمل به احکام و آداب قرآن پایبند میماند.
🔶و اَنزلَ علیکمُ الکتابَ تِبیاناً لکلِ شَی
به قرآنی ارجاع میدهد که قرآن یک کتاب دست و پا شکسته و محدود نیست.
نازل کرد کتابی را که هر چیزی را روشن بیان کرده.
آیاتی که قرآن را تبیان کل شی میداند تفاسیر مختلفی دارد و شبهاتی هم برای آن مطرح شده.
✅چگونه است که قرآن را تبیان کل شی میداند؟!
لفظ کل دلالت بر عام دارد و لفظ شی هم دلالت بر همه چیز میکند. آیا قرآن همه چیز را بیان کرده؟!
علم تاریخ ، نجوم ، زیست شناسی را بیان کرده و تا حدودی ثابت هم شده.،اما علم امروزی الکترونیک ، علم هسته ای ، علوم... در قرآن هست؟! سوالات و پاسخهایی هم داده شده:
– قولی گفته اند :
منظور قرآن ، هرچیزی که برای هدایت بشر نیاز باشد تبیان هست و موارد مهم هدایت همه در قرآن گفته شده.
– قولی :
قرآن کلیات همهٔ علوم را دارد، حتی علوم روز مانند پزشکی ، که کلیات آن در قرآن آمده گرچه جزء و ریزه کاری آن نیامده.
«فلینظرِ الانسانُ الیٰ طعامه» این اصل و اساس طب است.
– قولی :
منظور این نیست که ظاهر آیات تبیان کل شی هست، ظاهر قرآن بطنی هم دارد.
هفتاد باطن دارد. وقتی هفتاد بطن آشکار شود معلوم میشودهمه چیز در قرآن نهفته حتی اسما بچه ها و اینکه چند سال دارند.
– قولی :
منظور همهٔ علوم است ولی نه اینکه همه علوم در شش هزار آیه آمده باشد.
یکی از آیات « ما اتیٰکمُ الرسول فاخُذُوه » است. قرآن تبیان هست نظرقران در رابطه با پرسش در بارهٔ طب ، فضا ، هیئت ، ارجاع میدهد به پیامبر صلی الله علیه وآله « ما اتیکم الرسول » هر چه پیامبر گفت همان را بگیرید. از هر علمی آگاه و تخصص دارد.
پس قرآن و اهل بیت با هم تبیان کل شی هستند.
🔶و عَمّرَ فیکم نبیَّهُ اَزمانا
علاوه بر قرآن پیامبر را در میان شما یک زمان طولانی عمر داد
🔶حتیٰ اَکملَ لهُ ولکم فیما اَنزلَ مِن کتابهِ دینَهُ الذی رَضیَ لنفسِه
تا کامل کند برای شما و هم برای پیغمبر دینی را که خدا می پسندید (اسلام)
چطور دین کامل شد؟ با کامل شدن قران و نزول آن [آنزل الیکم کتابا]
پیامبر با استفاده از آیات وحی دین مورد رضایت خدا را گسترانید.و همه را به صراط مستقیم و قرآن دعوت کرد.
🔶 و اَنهیٰ الیکم علیٰ لسانهِ مَحابَّهُ منَ الاعمالِ و مَکارِهَهُ و نَواهیَهُ و اَوامِرَهُ
پیامبر مامور بود بترساند.
خدا او را موظف کرد که با سخن خدا اما از زبان پیامبر [علی لسانه]مردم را انذار بدهد.
پیامبر آمد تا بگوید کدام عمل را خدا محبت دارد [محابّه] و محبت فاطمه را می پسندد.
وخدا از کدام عمل کراهت دارد[مکاریه]
واوامر و نواهی خدا را به مردم برساند.
امر ونهی از لسان پیامبر رسید.
🔶فاَلقیٰ الیکمُ المَعذرةَ واتَّخذَ علیکمُ الحجَّة
تا خداوند درهای عذر را به روی شما ببندد.
ندانستن و نتوانستن ، ظن و گمان بعد ازاتمام حجت پذیرفته نیست.
پیامبر بر همه انسانها حجت را تمام کرد.
🔶 و قَدَّ الیکم بالوَعید و اَنذَرَکم بینَ یدَی عذابٕ شدید
قبل از اینکه دچار عذاب قیامت شوید واتش دوزخ را ببینید انذار داد.
توضیح داد تا کسی بهانه و عذر تراشی نکند.
✅ کوتاهی های گذشته را چگونه میتوان اصلاح و جبران کرد؟!!
🔶فاستَدرِکوا بقیَّةَ ایامِکم
کذشتهٔ خود را با اینده جبران کنید [استدرکوا]
چند صباحی که از عمر باقی مانده با عمل صالح گذشته را جبران کنید.
🔶واصبِروا لَها اَنفسَکم
در مسیر اصلاح ، التزام داشتن به طاعت سخت است اما خود را در مقابل آنها شکیبا کنید. و استقامت بورزید.
خوب بودن و خوب ماندن صبر بر معصیت و صبر بر طاعت لازم دارد.
🔶فاِنَّها قلیلٌ فی کثیرِ الایامِ التَّی تکونُ منکم فیهَا الغفلة
این باقی ماندهٔ عمر، بخش اندکی از عمر کثیر شماست. بیشتر عمر به بطالت گذشته، و باقیماندهٔ عمر شما نسبت به گذشته ای که در غفلت بوده بسیار کم است.
اما همین اندک باقیمانده میتواند گذشتهٔ زیاد را جبران کند. بشرطی که کم نگذارد و با استقامت و صبر پیش برود.
🔶والتَّشاغُلُ عنِ الموعظةِ
ما بقیه عمر را مشغول کنید با پند و موعظه و چند صباح را پای عبرتها قرار بگیرید.
🔶ولا تُرَخِصُوا لاَنفسِکم
به خود رخصت و فرصت ندهید که هر مباحی را نفس خواست انجام بدهد.
یک سلسله احکام، حرام هستند.
یک سلسله احکام، شبهه ناک.
ویک سلسله احکام، مباح هستند.
مباح را چون خدا جایز دانسته نفس نباید آنرا تا منتهی الیه انجام دهد بصرف اینکه مباح است و حرام نیست.
لذا فرمود حد و مرزی بین خود و مباح قائل شوید.
🔶فتَذهَبَ بکمُ الرُّخَصُ مَذاهِبَ الظَلمَه
مشکل آزادی بیش از حد اینست:
هر عمل مباح را تا آخر آن برود او را به ستمکاری [مذاهب الظلمه] میکشاند.
نفس هر طور خواست بخورد، بپوشد، برود، به پرتگاه ستم نزدیک میشود.
🔶ولا تُداهِنوا فَیَهجُمَ بکمُ الاِدهانُ علیَ المَعصیَةِ
مبادا اهل ظاهر سازی ، سهل انگاری ، باشید، [لا تداهنوا]
مبادا بعضی از خطوط قرمز را با دو رویی رد کنید.
سرسری گرفتن بعضی عمل سبب افتادن در گناه میشود.
✅ ۱- بیش از حد بخود آزادی انجام عمل مباح را ندهید، یک وجه دینی و یک حد و مرز ی قائل شوید. مباح هست ولی اثر وضعی هم دارد.
۲- نسبت به گناه و گنهکار اهل سازش نباشید.
اللهم وفقّنا اما تحبّ و ترضیٰ