بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۳/۲۲ - ۱۲ ذی القعده
💢 خطبه ۷۲ 💢
ویژگی و صفات پیامبر
ابتدا با توحید ، سپس بیست و یک صفت پیامبر صلی الله علیه وآله و در انتها یک دعای جامع
♦️اللهم داحیَ المَدحُوّات و داعمَ المَسمُوکات
ای خدایی که گسترانندهٔ زمین تو هستی.[ داحی] ابتدا سطح زمین پوشیده از آب ، بمرور نقاط مختلف زمین خشک و از آب بیرون آمد و سرزمین کعبه اولین نقطه خشک بیرون زده از آب نمایان شد.
ای خدایی که آسمان و سیارات و همه عوالم بالا [ مسموکات] را برپا داشتی . بدون اینکه ستونی محافظ باشد تو نگهدارنده و نگاهبان آنها بودی ، بدون اینکه ستون محسوس و ملموسی داشته باشد.
♦️و جابِلَ القلوبِ علیٰ فطرَتِها شَقِّیها و سعیدِها
ای خدایی که همه قلوب را بر فطرت خلق [ جابل] کردی. فطرتی که لوح آن تا نوشته نبود. هر انسانی قبل از خلقت فطرت او تعلیم داده شده، مطالبی در فطرت او نوشته شده و هرکس متناسب با ویژگی و ظرفیت خود، راه نجات و شقاوت را به او آموختی
« فَالَهمها فجورَها و تقویٰها »
خدایی که هرکس را با حقیقت فطرت خلق کرده که خدا را به ذات می شناسد.و این خدا شناسی به جبر ختم نمیشود. همه پاک و سالم بر فطرت نمی مانند.
عده ای در طول زندگی متناسب با فطرت حرکت میکنند سعید می مانند.
و عدهای از فطرت دست کشیده و شقی میشوند.
♦️اِجعَل شَرائِفَ صلواتِک و نَوامیَ برکاتِکَ علیٰ محمدٕ عبدِک و رسولِک
خدایا بالاترین و شریف ترین صلوات و رشد و نمو [ نوامی] رابر محمد و آل محمد نازل کن
وبرکات روز افزون بر او که عبد و رسول تو بود. ویژگی پیامبر که به مقام رسالت رسید از طریق عبودیت بود.
« سبحان الذی اَسریٰ بعبدهِ لیلاً من المسجدِ الحرام. اسری - 1 » عبد بودن او را ذکر میکند.
اگر کسی بخواهد برای رسیدن به مقامات بالا دست بیابد باید از عبودیت خدا شروع کند.
✅ ارتباط دو جمله توحید و رسالت در چیست؟!
ابتدا در توحید سه جمله فرمود:
- گسترش زمین
- نگهداری آسمان بدون ستون
- خلق قلوب بر فطرت خدا شناسی
هدف از خلق درود بر پیامبر و شناخت پیامبر و این خاندان است، که همه عالم و کائنات ، فطرت و عقل ، وجدان واخلاق ، خلق شد تا جایگاه پیامبر شناخته شود.
♦️الخاتِمِ ما سَبَق
خاتمه و پایان بخش نبوت بود.
وهم نگین [خاتم] انگشتر اشرف پیامبران هست.
♦️والفاتِحِ لِمَا انغَلَق
پیامبر تمام درهای بسته و قفل شده را گشود.
علم آسمان و زمین ، بحث عرفان ، علوم سیاسی ، اجتماعی ، همه درهای بسته ی علم را گشود.
♦️والمُعلِنِ الحقَّ بالحقِّ
پیامبر حق را آشکار کرد [ خدا و توحید] را به همه نشان داد. بواسطهٔ حق [ بواسطه استدلال، عقل ، فهم ، معجزه ، دلیل عقلی]نشان داد
طوری که باید خدا را بپذیرند .
♦️والدافِعِ جَیشاتِ الاَباطیل
خدایا درود بفرست بر پیامبر که دفع کنندهٔ غلیان و جوشش [ جیشات] باطل است.
(جیوش و لشکر چون تحرک و جوشش آنها زیاد است.)عرب جیش میگوید.
♦️والدّامِغِ صَولاتِ الاَضالیل
پیامبر گمراهی و حملات [ صولات]مکرر گمراهان را در هم کوبید.[ دامغ]
بعد از پیامبر هرکسی هر انحرافی را راحت بیان نمیکند .مردم قدرت تشخیص یافتند بین مرغوب و نامرغوب سطح فهم مردم بالا رفته.
✅حضرت در مورد باطل کلمه جیشات و در اضالیل و گمراهان حمله را بکار برده است!!!
معمولا باطل با سرو صدا ،هیمنه و هیاهو دارد.
طبل تو خالی که برای پوشاندن ضعف خود سرو صدا می کنند.[ جیشات اباطیل]
ولی اضالیل حمله میکنند.دشمن منحرف در سطح جامعه به ضعیفترین اشخاص حمله میکند. گاهی حمله با وعده ، پول ، تبلیغ ،در میان قشر ضعیف حاصل از اقتصاد ضعیف آنها را مورد حملات قرار میدهد.[ صولات الاضالیل]
♦️کما حُمِّلَ فَاضْطَلَعَ قائماً باَمرِک
خدایا درود بفرست بر محمد (ص) زیرا او حمل کرد و بار سنگین رسالت را به دوش کشید .و قیام به امر کرد راست قامت ایستاد [ اصطلع]
امر تو را حمل کرد بدون خستگی و بدون عقب کشیدن ، هیچ خللی در کار او نبود . او شایستهٔ درود و صلوات است.
✅ تعریف و توصیف پیامبر است اما برای ما درس است. اگر کسی میخواهد مورد تکریم خدا قرار بگیرد راه آن اینست:
وظیفه سنگین را به دوش کشیده و تحمل کند و در میانه راه پا پس نکشد.
♦️مُستَوفِزاً فی مَرضاتِک
پیامبر در مسیر رضایت تو سریع حرکت میکرد[ مستوفز] هرجایی که رضایت تو را می یافت آرام حرکت نمی کرد.
« فاستبقوالخیرات » بود .
حرکت میانه « خیرُ الامور اوسطها» بهترین روش آهسته و پیوسته رفتن است برای مردم عادی می باشد.ولی برای ممتاز شدن برای کسب رضایت الهی باید حرکت سریع باشد.
♦️غیرَ ناکِلٕ عن قُدُمٕ ، ولا واهٕ فی عزمٕ
پیغمبر مورد تکریم باشد چون هرگز پاعفب نکشید [ ناکل]از مسیری که داشت دست نکشید.
و در عزم و اراده خود سستی [ واهٕ] نکرد.
بسیاری از افراد در ادامه کار خود احتیاج به تشویق و ترغیب دارند اگر نباشد ، اطراف آنان خالی باشد ، مزد و مواجب بموقع نرسد ، تعریف و تمجید ادانشود کار به تعطیلی کشیده میشود.
♦️واعیَاً لوحیِک ، حافظً لِعهدِک
پیامبر حفظ کننده وحی تو بود.بطور کامل وحی را دریافت و حفظ میکرد.و کامل به مردم انتقال میداد.
حافظ و نگهبان عهد تو بو.
پیامبران چه عهدی با خدا داشتند.
« و اذ اخَذنا منَ النبییًن میثاقَهم و منک و من نوحٕ و ابراهیم....میثاقاً غلیظا احزاب -۷ »
از پیامبران عهد گرفتیم باید رسالت را بدرستی انجام دهند.از آزار و اذیت مردم دلسرد نشوند.و پیامبران این عهد را بتمام انجام دادند.
✅ این ویژگی ها صرفا برای شناخت پیامبر نیست، ویژگی ها باید در ما ظهور و بروز داشته باشد.
« آلم اَعهَد الیکم یا بنی آدم اَن لا تعبُدوا الشیطانُ.....و اَنِ اعبدونی هذا صراطٌ مستقیم یس - ۲۰ »
خدا با ما هم عهد بسته مراقب شیطان باشیم وباید بر این عهد پایمردی کرده و از آن حفاظت کنیم.
♦️ماضیاً علیٰ نفاذِ اَمرِک
پیامبر برای نفوذ دادن امر تو پیش رفت [ ماضیاً] تا به گوش مردم برساند ، و در دل مردم جای بدهد، پیش رفت و کوتاهی هم نکرد.
♦️حتیٰ اَوریٰ قَبَسَ القلبِس و اَضاءَ الطریقَ لِلخابِط
(آنقدر استقامت کرد، عهد خود نگه داشت ، عزم را جزم کرد ) تا اینکه توانست پویندگان [ قابس] راه حق را روشنایی[ قبَس] ببخشد .
همه رنجها را تحمل کرد تا چراغی شعله ور [ اوریٰ] به دست گمراهی [ خابط]بدهد.
♦️وهُدیَت بهِ القلُبُ بعدَخَوضاتِ الفِتَنِ و الاٰثام
خدایا درود فرست بر پیغمبر ، چرا که بعد از رنجها و به سبب پیامبر قلوب مردم هدایت یافت، قلوبی که در فتنه و گناه غرق [خوضات]شده بودند.
بوجود پیامبر هدایت شده و سلمان و مقداد ساخته شد که سابقه بی دینی داشتند ، عبادتی در کار نبود.با نور پیغمبر در هر مرتبه ای رشد کردند.
♦️و اَقامَ مُوضِحاتِ الاَعلام و نَیِّراتِ الاَحکام
نشانه های روشن دین را اقامه کرد.
واحکام نورانی [ نیّرات]دین را برای مردم اقامه کرد.
دین یک سلسله امور اصلی داد ، بنام اصول دین.یک سلسله امور فرعی دارد بنام فروغ دین.
پیامبر بتنهایی تمام مسیر دین را نشانه گذاری کرد. نشان واضح توحید که انکار کردنی نیست.
معاد نشان واضح انکار شدنی نیست. انکار ظاهری هم باشد در باطن خود میداند که حق است.
♦️فهو اَمینُک المَأمون و حازِنُ علمِکَ المخزون
خطاب به خداوند:
خدایا تو میدانی که پیامبر مورد اعتماد و امین تو بود.و مأمون و مورد اعتماد ما بود.
و گنجینه دار علم تو بود نه علوم عادی ، بلکه علمهای مخزون و مستور ، علمهایی که بشر برای کسب آن هیچ راهی نداشت .
از طریق وحی به پیغمبر داده میشد و گنجینه دار این علوم شد.
♦️و شهیدُکَ یومُ الدین
همان شخصیتی که شاهد و گواه روز قیامت است.
در دادگاه کسی شهادت میدهد که واقعه را دیده باشد، پیامبری که فردا شهادت میدهد امروز حاضر است اعمال به محضر او تقدیم میشود.
♦️وبعیثُک بالحقِ و رسولُک الیَ الخلق
فرستاده شده بحق و نمایندهٔ بر خلق است.
قسمت سوم خطبه : وظیفه دعا کردن
بخش اول : توحید
بخش دوم: صلوات بر پیامبر و اوصاف
بخش سوم: دعا برای پیامبر
♦️اللهم افتَح له مَفسَحَاً فی ظِلِّک
خدایا در سایه لطف و رحمت خود جایگاه وسیع و عظیم در نزدیکترین مقام خودت برای پیامبر بگستران[ مفسحاً]
♦️واجْزِهِ مُضاعَفاتِ الخیرِ من فضلِک
در قبال زحمات او اجر مضاعف بده ، فضل و رحمت تو بیش از زحمتی که او کشیده اجر و پاداش به او عنایت کن.
♦️اللهم اَعلِ علیٰ بِناءِ البانین بِناءَهُ
خدایا بنای پیغمبر را بر بناهای دیگر برتری و علو بده. بنای او را بلند کن.
بنای پیغمبر کاخ و قصر کسریٰ و قیصر ها نیست. بنای او توحید است. بنای توحید پیامبر را بر همه فِرق و ادیان برتری ببخش.
♦️و اکرِمُ لدیکَ منزِلتَه و اَتمِم له نورَه
منزلت و جایگاه او را کریمتر ودر نزد خودت بالا ببر . و نور پیغمبر را تمام کن.
وقتی همهٔ مردم دنیا دیندار و موحد بشوند .با ظهور امام عصر« ارواحنا فداه» این دعا اجابت میشود .و نور پیغمبر تمام و کامل می گردد.
♦️واجْزِهِ مِنِ ابتِعاثِک لهُ مقبولَ الشهادة ومرضِیَّ المَقاله
خدایا پیامبر در قبال رسالت از ما اجر و مزد طلب نکرد « لا اسیلُکم علیه اجراً» ولی تو جزای رسالت او را بده.
جزای بعثت ورسالت :
۱- مقبول الشهاده؛ شفاعت او را در حق امت قبول کن. از بهشتی شدن و نجات امت خوشحال میشود و با قبول شفاعت خستگی رسالت از تن بدر میشود.
۲- مرضی المقاله؛ اجر او این باشد که
الف) کلام پیامبر مقبول حق باشد .
در قیامت در مورد امت هرچه گفت خدا قبول کند.
ب) مردم سخن پیامبر را بشنوند.
با گوش کردن کلام پیغمبر اجر رسالت را پرداخت کردیم.
♦️ ذا منطقٕ عدلٕ و خُطَةٕ فصلٕ
شفاعت پیامبر بدون منطق نیست .اکر کسی مورد شفاعت پیغمبر قرار گیرد بر منطق عدل است. کمبود و کسری را جبران میکند بشرطی که تمام راههای ارتباطی با پیامبر را قطع نکرده باشد. پلهای پشت سر خراب شود مورد شفاعت قرار نمیگیرد.
و حرف او فصل الخطاب باشد[ خطة الفصل]
♦️اللهم اجمَع بینَنا و بینَه فی بِردِ العیشِ و قرارِ النعمه
خدایا جمع کن بین ما و پیامبر بهشتی که زندگی خنک و سردی دارد.[ برد العیش]
همه دنیا آتش خشم ، غضب، آتش جنگ و ناراحتی ست.
وقتی بهشت آتش غرور ، آتش دروغ نباشد خنک و سلام باشد زندگی خنکیها دارد ،
نعمتهای آن همیشگی [ قرار النعمه]با پیغمبر ما را همراه کن.
♦️و مُنَی الشهوات و اَهواءِ اللًَذاتِ و رَخاءِ الدَّعةِ و منتهَی الطُمانینه
خواسته ها برآورده و لذات خواستنی و لذت بخش هستند.و زندگی درآن آسان و با آرامش است.با پیامبر ما را همراه کن.
♦️ و تُحَفِ الکرامه
جایی که هدایا و تحفه ارزنده است. تحفهٔ آن کرامت است. « و لقد کرَّمنا بنی آدم » زیر سایهٔ کریم باید کریمانه زندگی کرد. کرامت را به انسان تحفه میدهند. در سایه بهشت کریم باید کریم باشد.
اللهم الرزقنا مقبول الدعوات
الحمدلله رب العالمین