💢 خطبه ۷۰ 💢
آخرین کلام حضرت قبل از ضربت
در سحری که چند لحظه قبل از رفتن به مسجد بخواب میروند و در خواب مشاهده ای دارند که انرا به امام مجتبی انتقال میدهند.
♦️مَلَّکتَنی عَینی و اَنا جالسٌ فسَنَحَ لی رسول الله صلی الله علیه وآله
( تعبیر لطیف ادبی) لحظه ای بخواب رفتم را اینگونه بیان میدارد.
چشم مالک من شد . خواب شدیدی که پلک بر هم می افتد گویا انسان مالک نیست و اختیار ، دست چشم است. خواب مرا گرفت در حالیکه نشسته بودم.
( شاید اشاره بخواب معمول ندارد حالات مکاشفه بوده یک لحظه پرده ها کنار رفته و صحنه ای را دیدند.)
ورسول خدا صلی الله علیه وآله از دم چشم گذر کرد.[ سنحَ]
♦️فقلتُ یا رسول الله ، ماذا لَقیتُ مِن اُمتِکَ منَ الاَوَد والَّلَدَد.
گفتم یا رسولالله : میدانید چقدر سختی و رنج از این امت ملاقات کردم!
چقدر بمن زحمت دادند[ اوَد] که ستونهای محکم و استوار کج شد[ لَدَد] این امت کمر مرا شکستند و چقدر با من دشمنی کردند.
از باب گلایه دشمنی امت را در میان گذاشتند.
♦️فقال: اُدعُ علیهِم
رسول الله فرمود: دعا ( نفرین)کن
دعا وقتی علیه و بر ضد کسی باشد نفرین میگردد.
♦️فقلتُ : اَبدَلَنِیَ اللهُ بهِم خیراً منهم و اَبدَلَهُم بی شرّاً اهم منّی
از باب نفرین خواستم:
خدایا مرا از بین آنها ببر و گروه بهتر از آنان را بمن بده .
مرا از میان آنها بردار و یک شر ظالم را بر آنها مسلط کن. که یاران خوبی نبودند ، و لیاقت علی را ندارند.
اللهم وفّقنا اما تحبُّ و ترضیٰ
الحمدلله رب العالمین