بسم الله الرحمن الرحیم شرح خطبه ها ۱۴۰۱/۲/۲۷ - ۱۶شوال
💢 خطبه ۳۷ 💢
🔅این جملات مثل خطبه هستند، اما یک خطبه ای که بالای منبر برای جمعیت زیادی ایراد شده باشد،نبوده و حضرت در جمع مختصری بعد از جنگ نهروان بیان نمودند .
این خطبه از سه بخش تشکیل شده است ✅ بخش اول بیان فضایل حضرت امیرعلیه السلام ✅ بخش دوم عدالت حضرت علی علیه السلام ✅ بخش سوم دلیل پذیرفتن حکومت خلفا
✅🔅بخش اول
🔸فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا من همان کسی هستم که قیام به امر دین کرد، برای اسلام قیام کردم، در حالی که دیگران به دنبال سستی در این امر بودند.
🔸 وَ تَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا من همان کسی هستم که(طلوع نمودم ) عقیده خود را آشکار کردم. آن زمان که دیگران از ابراز عقیده خود استنکاف میکردند، من آشکارا از اسلام و پیغمبر دفاع جانانه می کردم.
🔸 وَ نَطَقْتُ حِینَ تَعْتَعُوا آن زمان که من حرف میزدم و از پیغمبر دفاع لسانی و کلامی میکردم بقیه لکنت زبان گرفته بودند
🔸وَ مَضَیْتُ بِنُورِ اللَّهِ حِینَ وَقَفُوا من با نور خدا حرکت میکردم و در تمام شبهات با نور الهی نگاه می کردم و پیش می رفتم، در حالی که دیگران دچار شک شده و متوقف بودند.
🔺 تقوا یک نوری است که جلوی راه انسان را روشن میکند. اگر نورانیت تقوا در وجود کسی وارد شد، از کنار هرکسی رد شود او هم جلوی راه خود را می بیند و منحرف نمی شود وقتی کسی گمشده در حیرت ها باشد هرچه دیگران را تشویق کند دیگران هم به چاه می افتند.
🔸وَ کُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً، برعکس ما انسانها که احیاناً کار خوبی کنیم با سر و صدا و بیان می کنیم من همان کسی هستم که چنین و چنان کردم حضرت فرمود من کسی هستم که راه رفتم و به دیگران نشان دادم ولی صدایم از همه پایین تر (اخفض)بود من دنبال خودنمایی نبودم
🔺به قول شهید سپهبد سلیمانی:« ما تا به این بلوغ نرسیم که خدا میبیند به جایی نمیرسیم»🔺
🔅فوت در اینجا به معنی جدایی افتادن . در مسابقه هم نفر اول که از همه جلوتر است اصطلاح فوت به کار میبرند چون از بقیه جدا شده 🔅 از همه اینها جلوتر بودم
🔸فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا پس من به پرواز در آمدم (طِرْتُ)به سمت آسمان ها. در حالی که عنان و افسار این پرنده در اختیار من بود. من می دانستم کجا بروم.
🔺 نکته: کسی که میخواهد پرواز کند عروج یابد باید ۶ مرحله را پشت سر گذارد؛ ۱- اقامه امردین( محافظ کاری در گفتن حق نداشته باشد) ۲- اشکار باشد یعنی هر جا که باشد. ۳- جهاد تبیین کند لکنت در گفتن حق نداشته باشد ۴- تقوای الهی داشته باشد ۵- اخلاص داشته باشد ۶- در این مسابقه پیشگام و پیشرو باشد
🔸اسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا من تک و تنها بدون کسی این رهن و گرو و جایزه را بردم. این جایزه ای که پیامبر برای عرفان فضایل اخلاقی گذاشته بود من بردم
🔸کَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ وَ لَا تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ، من همون کسی هستم که مثل کوه مستحکم هستم .که قواصف( تندبادی که شاخ و برگ درخت را بشکند و حرکت دهد و پرت کند) من را نمی شکند و کسی نبودم که عواصف( تندبادی که درخت را از ریشه در می آورد)،منظور حوادث سخت ، من را از ریشه دربیاورد و کمرم را بشکند در برابر صدر جنگ های مختلف صدر اسلام تا این جنگ های اواخر ،من ایستادم .هیچ حادثهای مرا از میدان به در نمی کند
🔅( اصول کافی ) امام باقر علیه السّلام فرمود: مؤمن از کوه محکمتر است، زیرا از کوه چیزى برگرفته شود، ولى از دین مؤمن چیزى برگرفته نشود.🔅
🔸 لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فِیَّ مَهْمَزٌ وَ لَا لِقَائِلٍ فِیَّ مَغْمَزٌ. از ابتدای زندگی سیاسی اجتماعی و معنوی من، نقطه تاریکی پیدا نمی کنید. که اگر می یافتید ،در همه جا با سر و صدا بیان می کردید هیچ کس نمی تواند عیدی بر من بگیرد و بدگویی کند(مهمز ) همانطور که هیچ سخن چینی طعنه یا کنایه(مغمز) به من نمی تواند بزند. زندگی من مملو از طهارت است.
🔺 ذکر یک نکته اگر کسی برای تفاخر وریا، فضایل خود را ذکر کند، درست نیست. امام معصوم هم که عصمت دارد پس چطور اینجا حضرت از فضایل خود بیان می فرماید⁉️
پاسخ؛ یکی از راه های اثبات امامت هر شخص، عقل است. عقل میگوید برترین افراد باید امام باشد، پس حضرت باید خود را معرفی کند و جایگاه خود را بیان نماید که مردم در تشخیص و بیعت با امام دچار اشتباه نشوند.
✅🔅بخش دوم :حکومت عدالت محور حضرت
در این بخش فضای خطبه عوض میشود، حضرت علی از فضایل خود گفتند و از این راه ، شیوه حکومت داری را بیان می کند.
در خطبه شقشقیه دلیل خود را از به دست گرفتن حکومت، پیمان خدا از علما مبنی بر فریاد در مقابل پرخوری بیان نموده و فرمودند من حکومت را به دست گرفتم که این وظیفه را انجام دهم .
🔸الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ ذلیل نزد من عزیز است تا آن که حقش را از گلوی ظالم بیرون بکشم و قوی، گردنکلفت، نجومی و اختلاس بگیر ،وابسته ی شبکه ثروت و قدرت، در دیده من حقیر هستند، به دیده ی حقارت به آنها مینگرم که حق مظلوم را می گیرد
🔅در نگاه حضرت امیر علیه السلام عزت در آن است که حق کسی خورده نشود و ذلت در آن است که دست در جیب دیگران باشد
🔸رَضِینَا عَنِ اللَّهِ قَضَاءَهُ وَ سَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ. البته میدان مبارزه با ظالم، مشکلاتی دارد مهم نیست، به قضا و قدر خدا راضی هستیم. و آنچه خدا دستور داده انجام می دهیم و تسلیم امر هستیم . جلوی ظالم می ایستم ولو اینکه سه جنگ جمل ، صفین و نهروان ، بر من تحمیل شود
✅🔅بخش سوم :دلیل قبول حکومت خلفا
🔸أَتَرَانِی أَکْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ اللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ، فَلَا أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ ای مردم شما مرا این گونه می بینید که بر پیغمبر دروغ میبندم؟ به خدا قسم من همان کسی هستم که اولین نفر واولین بار پیامبر صلی الله را تصدیق کردم. پس بدانید و آگاه باشید: کسی که اولین تصدیق کننده پیغمبر است تکذیب کننده ی او نمیشود.
🔸فَنَظَرْتُ فِی أَمْرِی، فَإِذَا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیْعَتِی وَ إِذَا الْمِیثَاقُ فِی عُنُقِی لِغَیْرِی. من بین دوراهی حذف اسلام و حذف خلفا ماندم در جریان خلافت نگاه کردم که آیا حکومت را به دست بگیرم شمشیر به دست بگیرم یا صبر کنم؟
به این نتیجه رسیدم که اطاعت من از پیغمبر سبقت دارد ارجحیت دارد بر بیعت با خلفا. بنابراین عهد و پیمان با خلفا بر گردن من بود چون حفظ اسلام در گرو آن بود. (دشمن بیرونی در کمین جنگ داخلی برای انحطاط کشیدن اسلام بود )
🔺قولهایی مبنی بر این وجود دارد که حضرت تا ۶ماه بیعت نکرده و بعد از آن بیعت اکراهی داشتند به دلیل به اختلاف کشیده نشدن حکومت.
🔅 مرحوم سید بن طاووس در کتاب کشف المحجه از وجود حضرت پیامبر و آ حضرت علی علیهما السلام؛ فرمود: رسول الله عهدی از من گرفت« ای پسر ابیطالب؛ تو امام و رهبر و صاحب اختیار امت هستی، اگر مردم پذیرفتن ولایت تو را در عافیت و سلامت(بدون شورش) و همه در دور تو جمع شدند، حکومت را به دست بگیرو امامت را به عهده بگیر اگر احیاناً دیدی مردم نسبت به امامت تو در شک هستند و تمایل به دیگران دارند، خود را جلو نینداز، رها کن آنها را با آنچه دوست دارند، خدا راه خروج از این مشکلات را به تو نشان میدهد🔅
🔺روایتی از علامه مجلسی از کتاب الدعوات راوندی : چه شد که عرب اینقدر با امیر علیه السلام لجاجت داشتند؟ به خاطر عدالت محوری حضرت
عدالت که باشد دشمن پیدا میشود در مقابل می ایستد لذا هرچه دشمن بیشتر یعنی عدالت حضرت بیشتر . به خاطر شدت عدالت بود که در محراب نماز به شهادت رسید . 🔅ذکر روایتی درباره ظلم
پیامبر فرمود: بین انسان و بهشت هفت گردنه سخت وجود دارد راحت ترین مرگ است. انس می گوید: گفتم مرگ برای ما سنگین است. پس بقیه چه هستند. حضرت فرمود سخت ترین از این گردنه ها آنست که انسان مسلمان آنرا طی می کند. ایستادن در پیشگاه خدا است آن لحظه که مظلوم دامن ظالم را گرفته.
غفرالله لی و لکم الحمدلله رب العالمین
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/ یک حیدر در مصاف داری به دهان/ یک تیغ دو دم به دست داری آقا/ یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۲/۲۷ - ۱۶شوال
💢 خطبه ۳۷ 💢
🔅این جملات مثل خطبه هستند، اما یک خطبه ای که بالای منبر برای جمعیت زیادی ایراد شده باشد،نبوده و حضرت در جمع مختصری بعد از جنگ نهروان بیان نمودند .
این خطبه از سه بخش تشکیل شده است
✅ بخش اول بیان فضایل حضرت امیرعلیه السلام
✅ بخش دوم عدالت حضرت علی علیه السلام
✅ بخش سوم دلیل پذیرفتن حکومت خلفا
✅🔅بخش اول
🔸فَقُمْتُ بِالْأَمْرِ حِینَ فَشِلُوا
من همان کسی هستم که قیام به امر دین کرد، برای اسلام قیام کردم، در حالی که دیگران به دنبال سستی در این امر بودند.
🔸 وَ تَطَلَّعْتُ حِینَ تَقَبَّعُوا
من همان کسی هستم که(طلوع نمودم ) عقیده خود را آشکار کردم.
آن زمان که دیگران از ابراز عقیده خود استنکاف میکردند، من آشکارا از اسلام و پیغمبر دفاع جانانه می کردم.
🔸 وَ نَطَقْتُ حِینَ تَعْتَعُوا
آن زمان که من حرف میزدم و از پیغمبر دفاع لسانی و کلامی میکردم بقیه لکنت زبان گرفته بودند
🔸وَ مَضَیْتُ بِنُورِ اللَّهِ حِینَ وَقَفُوا
من با نور خدا حرکت میکردم و در تمام شبهات با نور الهی نگاه می کردم و پیش می رفتم، در حالی که دیگران دچار شک شده و متوقف بودند.
🔺 تقوا یک نوری است که جلوی راه انسان را روشن میکند. اگر نورانیت تقوا در وجود کسی وارد شد، از کنار هرکسی رد شود او هم جلوی راه خود را می بیند و منحرف نمی شود وقتی کسی گمشده در حیرت ها باشد هرچه دیگران را تشویق کند دیگران هم به چاه می افتند.
🔸وَ کُنْتُ أَخْفَضَهُمْ صَوْتاً وَ أَعْلَاهُمْ فَوْتاً،
برعکس ما انسانها که احیاناً کار خوبی کنیم با سر و صدا و بیان می کنیم من همان کسی هستم که چنین و چنان کردم حضرت فرمود من کسی هستم که راه رفتم و به دیگران نشان دادم ولی صدایم از همه پایین تر (اخفض)بود من دنبال خودنمایی نبودم
🔺به قول شهید سپهبد سلیمانی:« ما تا به این بلوغ نرسیم که خدا میبیند به جایی نمیرسیم»🔺
🔅فوت در اینجا به معنی جدایی افتادن . در مسابقه هم نفر اول که از همه جلوتر است اصطلاح فوت به کار میبرند چون از بقیه جدا شده 🔅
از همه اینها جلوتر بودم
🔸فَطِرْتُ بِعِنَانِهَا
پس من به پرواز در آمدم (طِرْتُ)به سمت آسمان ها.
در حالی که عنان و افسار این پرنده در اختیار من بود. من می دانستم کجا بروم.
🔺 نکته: کسی که میخواهد پرواز کند عروج یابد باید ۶ مرحله را پشت سر گذارد؛
۱- اقامه امردین( محافظ کاری در گفتن حق نداشته باشد)
۲- اشکار باشد یعنی هر جا که باشد.
۳- جهاد تبیین کند لکنت در گفتن حق نداشته باشد
۴- تقوای الهی داشته باشد
۵- اخلاص داشته باشد
۶- در این مسابقه پیشگام و پیشرو باشد
🔸اسْتَبْدَدْتُ بِرِهَانِهَا
من تک و تنها بدون کسی این رهن و گرو و جایزه را بردم.
این جایزه ای که پیامبر برای عرفان فضایل اخلاقی گذاشته بود من بردم
🔸کَالْجَبَلِ لَا تُحَرِّکُهُ الْقَوَاصِفُ وَ لَا تُزِیلُهُ الْعَوَاصِفُ،
من همون کسی هستم که مثل کوه مستحکم هستم .که قواصف( تندبادی که شاخ و برگ درخت را بشکند و حرکت دهد و پرت کند) من را نمی شکند و کسی نبودم که عواصف( تندبادی که درخت را از ریشه در می آورد)،منظور حوادث سخت ، من را از ریشه دربیاورد و کمرم را بشکند
در برابر صدر جنگ های مختلف صدر اسلام تا این جنگ های اواخر ،من ایستادم .هیچ حادثهای مرا از میدان به در نمی کند
🔅( اصول کافی )
امام باقر علیه السّلام فرمود: مؤمن از کوه محکمتر است، زیرا از کوه چیزى برگرفته شود، ولى از دین مؤمن چیزى برگرفته نشود.🔅
🔸 لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فِیَّ مَهْمَزٌ وَ لَا لِقَائِلٍ فِیَّ مَغْمَزٌ.
از ابتدای زندگی سیاسی اجتماعی و معنوی من، نقطه تاریکی پیدا نمی کنید. که اگر می یافتید ،در همه جا با سر و صدا بیان می کردید
هیچ کس نمی تواند عیدی بر من بگیرد و بدگویی کند(مهمز ) همانطور که هیچ سخن چینی طعنه یا کنایه(مغمز) به من نمی تواند بزند. زندگی من مملو از طهارت است.
🔺 ذکر یک نکته
اگر کسی برای تفاخر وریا، فضایل خود را ذکر کند، درست نیست. امام معصوم هم که عصمت دارد پس چطور اینجا حضرت از فضایل خود بیان می فرماید⁉️
پاسخ؛
یکی از راه های اثبات امامت هر شخص، عقل است. عقل میگوید برترین افراد باید امام باشد، پس حضرت باید خود را معرفی کند و جایگاه خود را بیان نماید که مردم در تشخیص و بیعت با امام دچار اشتباه نشوند.
✅🔅بخش دوم :حکومت عدالت محور حضرت
در این بخش فضای خطبه عوض میشود، حضرت علی از فضایل خود گفتند و از این راه ، شیوه حکومت داری را بیان می کند.
در خطبه شقشقیه دلیل خود را از به دست گرفتن حکومت، پیمان خدا از علما مبنی بر فریاد در مقابل پرخوری بیان نموده و فرمودند من حکومت را به دست گرفتم که این وظیفه را انجام دهم .
🔸الذَّلِیلُ عِنْدِی عَزِیزٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ لَهُ، وَ الْقَوِیُّ عِنْدِی ضَعِیفٌ حَتَّى آخُذَ الْحَقَّ مِنْهُ
ذلیل نزد من عزیز است تا آن که حقش را از گلوی ظالم بیرون بکشم و قوی، گردنکلفت، نجومی و اختلاس بگیر ،وابسته ی شبکه ثروت و قدرت، در دیده من حقیر هستند،
به دیده ی حقارت به آنها مینگرم که حق مظلوم را می گیرد
🔅در نگاه حضرت امیر علیه السلام عزت در آن است که حق کسی خورده نشود و ذلت در آن است که دست در جیب دیگران باشد
🔸رَضِینَا عَنِ اللَّهِ قَضَاءَهُ وَ سَلَّمْنَا لِلَّهِ أَمْرَهُ.
البته میدان مبارزه با ظالم، مشکلاتی دارد مهم نیست، به قضا و قدر خدا راضی هستیم.
و آنچه خدا دستور داده انجام می دهیم و تسلیم امر هستیم .
جلوی ظالم می ایستم ولو اینکه سه جنگ جمل ، صفین و نهروان ، بر من تحمیل شود
✅🔅بخش سوم :دلیل قبول حکومت خلفا
🔸أَتَرَانِی أَکْذِبُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)، وَ اللَّهِ لَأَنَا أَوَّلُ مَنْ صَدَّقَهُ، فَلَا أَکُونُ أَوَّلَ مَنْ کَذَبَ عَلَیْهِ
ای مردم شما مرا این گونه می بینید که بر پیغمبر دروغ میبندم؟
به خدا قسم من همان کسی هستم که اولین نفر واولین بار پیامبر صلی الله را تصدیق کردم.
پس بدانید و آگاه باشید: کسی که اولین تصدیق کننده پیغمبر است تکذیب کننده ی او نمیشود.
🔸فَنَظَرْتُ فِی أَمْرِی، فَإِذَا طَاعَتِی قَدْ سَبَقَتْ بَیْعَتِی وَ إِذَا الْمِیثَاقُ فِی عُنُقِی لِغَیْرِی.
من بین دوراهی حذف اسلام و حذف خلفا ماندم در جریان خلافت نگاه کردم که آیا حکومت را به دست بگیرم شمشیر به دست بگیرم یا صبر کنم؟
به این نتیجه رسیدم که اطاعت من از پیغمبر سبقت دارد ارجحیت دارد بر بیعت با خلفا.
بنابراین عهد و پیمان با خلفا بر گردن من بود چون حفظ اسلام در گرو آن بود.
(دشمن بیرونی در کمین جنگ داخلی برای انحطاط کشیدن اسلام بود )
🔺قولهایی مبنی بر این وجود دارد که حضرت تا ۶ماه بیعت نکرده و بعد از آن بیعت اکراهی داشتند به دلیل به اختلاف کشیده نشدن حکومت.
🔅 مرحوم سید بن طاووس در کتاب کشف المحجه از وجود حضرت پیامبر و آ حضرت علی علیهما السلام؛ فرمود:
رسول الله عهدی از من گرفت« ای پسر ابیطالب؛ تو امام و رهبر و صاحب اختیار امت هستی، اگر مردم پذیرفتن ولایت تو را در عافیت و سلامت(بدون شورش) و همه در دور تو جمع شدند، حکومت را به دست بگیرو امامت را به عهده بگیر اگر احیاناً دیدی مردم نسبت به امامت تو در شک هستند و تمایل به دیگران دارند، خود را جلو نینداز، رها کن آنها را با آنچه دوست دارند، خدا راه خروج از این مشکلات را به تو نشان میدهد🔅
🔺روایتی از علامه مجلسی از کتاب الدعوات راوندی :
چه شد که عرب اینقدر با امیر علیه السلام لجاجت داشتند؟ به خاطر عدالت محوری حضرت
عدالت که باشد دشمن پیدا میشود در مقابل می ایستد لذا هرچه دشمن بیشتر یعنی عدالت حضرت بیشتر .
به خاطر شدت عدالت بود که در محراب نماز به شهادت رسید .
🔅ذکر روایتی درباره ظلم
پیامبر فرمود: بین انسان و بهشت هفت گردنه سخت وجود دارد راحت ترین مرگ است.
انس می گوید: گفتم مرگ برای ما سنگین است. پس بقیه چه هستند.
حضرت فرمود سخت ترین از این گردنه ها آنست که انسان مسلمان آنرا طی می کند. ایستادن در پیشگاه خدا است آن لحظه که مظلوم دامن ظالم را گرفته.
غفرالله لی و لکم
الحمدلله رب العالمین