علی جان!
یک حاجی در طواف داری به دهان/
یک حیدر در مصاف داری به دهان/
یک تیغ دو دم به دست داری آقا/
یک تیغ دو دم غلاف داری به دهان/
طبقه بندی موضوعی
-
شرح خطب نهج البلاغه
(۳۰۷) -
سخنرانی
(۳۵) -
شعر
(۲) -
سخنرانی امام زمانی
(۱۱) -
صحیفه سجادیه
(۹) -
شرح نامه های نهج البلاغه
(۱۵۶) -
شرح حکمت های نهج البلاغه
(۳۴۷) -
پیامبر در نهج البلاغه
(۱) -
عکسنوشته نهج البلاغه
(۴) -
پادکست صوتی
(۴)
خلاصه آمار
بایگانی
- شهریور ۱۴۰۳(۱۷)
- مرداد ۱۴۰۳(۱۰)
- تیر ۱۴۰۳(۱۵)
- خرداد ۱۴۰۳(۳۰)
- ارديبهشت ۱۴۰۳(۱۹)
- فروردين ۱۴۰۳(۱۴)
- اسفند ۱۴۰۲(۲۱)
- بهمن ۱۴۰۲(۳۴)
- دی ۱۴۰۲(۳۵)
- آذر ۱۴۰۲(۳۳)
- آبان ۱۴۰۲(۲۲)
- مهر ۱۴۰۲(۳)
- شهریور ۱۴۰۲(۱۰)
- مرداد ۱۴۰۲(۱۲)
- خرداد ۱۴۰۲(۱۵)
- ارديبهشت ۱۴۰۲(۲۸)
- فروردين ۱۴۰۲(۱۳)
- اسفند ۱۴۰۱(۱۸)
- بهمن ۱۴۰۱(۷)
- دی ۱۴۰۱(۸)
- آذر ۱۴۰۱(۱۹)
- آبان ۱۴۰۱(۱۹)
- مهر ۱۴۰۱(۲۵)
- شهریور ۱۴۰۱(۲۰)
- مرداد ۱۴۰۱(۱۹)
- تیر ۱۴۰۱(۱۰)
- خرداد ۱۴۰۱(۳۷)
- ارديبهشت ۱۴۰۱(۳۶)
- فروردين ۱۴۰۱(۶)
- اسفند ۱۴۰۰(۲۸)
- بهمن ۱۴۰۰(۱۸)
- دی ۱۴۰۰(۲۲)
- آذر ۱۴۰۰(۲۰)
- آبان ۱۴۰۰(۱۶)
- مهر ۱۴۰۰(۳۴)
- شهریور ۱۴۰۰(۲۲)
- مرداد ۱۴۰۰(۱۶)
- تیر ۱۴۰۰(۳۶)
- خرداد ۱۴۰۰(۲۵)
- ارديبهشت ۱۴۰۰(۲۳)
- فروردين ۱۴۰۰(۱۰)
- اسفند ۱۳۹۹(۱۱)
- بهمن ۱۳۹۹(۲۲)
- دی ۱۳۹۹(۳۷)
آخرین مطلب
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 228 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 227 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 226 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 225 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 224 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 223 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 222 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 221 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۲۱شرح حکمت 220 نهج البلاغه
-
۰۳/۰۶/۱۹شرح حکمت 219 نهج البلاغه
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح خطبه ها
۱۴۰۱/۲/۳ - ۲۱رمضان
💢 خطبه ۱۱ 💢
فنون جنگی در میدان
روزی در جمل امیرالمومنین صلوات الله علیه پرچم را به دست فرزند خود محمد حنفیه دادند و چند توصیه فرمودند.
شخصیت محمد حنفیه:
یکی از چهره هایی که در طول تاریخ اسلام، خصوصا با فاصله گرفتن از صدر ، چهره مرموز و مخفی دارد شخص محمد است.در مورد او اقوال متناقض است.
عده ای او را تعریف و تمجید میکنند بخاطر این خطبه که حضرت او را بعنوان جلودار سپاه انتخاب کرده و یا اینکه حسین بن علی او را در مدینه وصی خود قرار داده اند
از طرفی عده ای شأن او را پایین می اورند، بخاطر عدم همراهی با حسین بن علی بسمت کربلا ، یک جایگاه منفی برای او حساب میکنند.
واینکه بعدها محمد سر از شام درآورد ارتباطاتی با شام برقرار کرد که نشانهٔ ضعف است.
در طول تاریخ فرقه ای بنام کیسانیه مطرح است ،فرقه شیطانیه که محمد را بعنوان امام بعد از حسین بن علی «صلواة الله علیهما» قبول دارند.
وهمینطور ادعای مهدویت محمد حنفیه.
که بصراحت نه میتوان تایید کرد و نه آن را رد کرد.
شیخ مفید « رحمة الله »رد میکند.
هیچگاه محمد فرقه ی جدید ایجاد نکرد و ادعای امامت نکرد بلکه عده ای جاهلان دنبال او راه افتاده فرقه درست کرده و به او منسوب کردند.
🔹 تزولُ الجبالُ و لا تَزَل
محمد اگر کوهها لرزید و از هم فرو ریخت در تو لرزه ایجاد نشود.
کوه نماد استواریست.
روایت :« المومنُ کالجبلِ الراسخ لاتُحرکُهُ العَواصِف »
از نظر روحی و باطنی در مقابل باقرارگرفتن در مقابل دشمن شک و ریب در وجود تو رسوخ نکند ، و آنچنان محکم و قوی که دچار تزلزل نگردد.
مومن چون کوه است که طوفانها او را تکان نمی‌دهد بلکه هر چه بیشتر تند باد بر کوه بوزد ،خس و خاشاک سنگریزه از کوه فرو می ریزد و اصل کوه بیشتر نمایان میشود.
طوفان حوادث مومن را شفاف و باطن ایمان او نمود پیدا می کند.
🔹عَضَّ علیٰ ناجِذِک
محمد، در میدان نبرد دندانها [ ناجذک]را محکم بهم فشار بده.
در معرکه گاهی بر جنگجو ترس غالب میشود.
در مباحث روانشناسی و فنون جنگی، گفته شده:
فشار دادن دندان ها به روی هم لرزش بدن را کمتر میکند و یک قوت قلبی حاصل میشود.
پس اگر لرزش بر تو حاصل شد تو خود را کنترل کن.
🔹 اَعِرِ اللهَ جُمجمَتَک
سر خود را بخدا عاریه بده
در میدان جنگ تا آخرین نفس بجنگ برای سرافرازی حق هر کاری بکن در دین باید سر بگذاری هر کاری در برابر خدا انجام دهی.
انسان همه اعمال را باید بجان بخرد.، دینداری با شرط و شروط نیست.
در معرکه و عمل وارد شدن کار و تلاش لازم دارد سعی و تلاش بدون مشروط کردن، اراده و ایمان قوی می خواهد.
بعضی شارحان: این جمله یک پیشگویی است درست است تو علمدار هستی خیالت راحت در جمل کشته نمیشوی وقتی انسان چیزی قرض میدهد، دوباره آنرا پس میگیرد
جمجمه را بخدا عاریه دادن یعنی قرض دادنی که برمیگردد.
🔹تَدَّ فی الارضِ قدَمَک
پای خود را در زمین میخکوب کن.
در برابر دشمن ثابت قدم باش .ترس و فرار در تو ایجاد نشود.
در جمله ابتدایی « ولا تزل » از نظر روحی لرزیدن درکار نباشد ، این جمله از نظر جسمی عقب نشینی و فرار در کار نباشد.
🔹اِرم ببَصَرکَ اَقصَی القوم
با چشم خود به دورترین نقطه قوم تیر بینداز [ ارم].
نگاه خود را به دور ترین قسمت از قوم لشکر پرتاب کن ، به جلو لشکر نگاه نکن.
این جمله دو معنادارد:
١- اگر جلو ی سپاه را بنگری صفوف به صفوف ، پشت به پشت نیروی دشمن را میبینی، وسبب ترس و دلهره میشود
به آخر لشکر نگاه بیندازی آنها را ریز و ناچیز می بینی. سبب قوت قلب تو می گردد
٢- نکته عمیق و مهم ترجمه در اینست:
فقط به این سواره وپیاده نظام وظواهر نگاه نکن.
دور را ببین یعنی اتاق فکر این لشکر کجاست!!
از جهت فکری از کجا تامین میشوند!!
عامل تحریک آنها کیست!!
ظواهر کار را نبین ببین ریشه اعمال واهداف هر گروه چیست !!
در جریان امام حسین (ع) «سِرجون یهودی» چرا باید مشاور اعظم یزید باشد. ؟
در بارگاه خلیفه مسلمین یک یهودی چه نقشی دارد!!
نقش یهود در کربلا یا در ترور پیامبر چیست!!! حضرت امیر بعد از بهوش آمدن فرمود:
یک یهودی زاده مرا کشت، مادر ابن ملجم یک یهودی بود.
نگاه به دور دستها باشد.در کربلا عده ای از ترس وعده ای به طمع مال آمده بودند. عامه مردم گرچه اشتباه و خطا کردند اما توجه و نگاه به پشت پرده ها باشد نه ظاهر و حواشی .
مهمترین جمله این خطبه دقت در دشمن شناسی واینکه از کجاها ضربه وارد میشود.
🔹وغَضَّ ببَصَرک
با چشم خود به دشمن خیره نشو ،
یک برانداز کلی از صحنه جنگ داشته باش. خیره شدن به دشمن سبب ضعف وسستی میشود.
یک معنای حقیقی دارد ،چشم فرو بند و خیره مشو.
یک معنای کنایی دارد، بی‌توجهی و تحقیر که عددی نیستند
🔹واعلم ان النصر من عند الله سبحانه
این عِده ، عُده، وسلاح ونفرات بخش کوچکی از ماجرا هستند. بخش بزرگ و اصلی «نصرت من عند الله » أست.
اگر یک قوم قوی و ایمانی باشیم، اهداف ما درست باشد نصر با ما همراهست ، اما اعتقاد درست نباشد، جمعیت و سلاح فراوان بدون اعتقاد درست سبب شکست أست.