الحمدلله رب العالمین
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۰/۱۲/۲۷ - ۱۵ شعبان
💢 حکمت ۴۷۵ 💢
🔹القناعةُ مالٌ لا یَنفَد
قناعت یک ثروتی است که،تمام شدنی نیست .
این جمله سه بار در نهج ذکر شده.
[ حکمت ۵۷ و حکمت۳۴۹ ]
قناعت ذات انسان را برای سبکبال شدن و عروج باز می کند.
قناعت در نگاه ما یک اخلاق است اما در نگاه حضرت ذخایر وجود ماست. آنچه که از درون می جوشد.
رسولخدا صلی الله علیه وآله:
بهترین امت من، به حد کفاف قانع و راضیند.
و بدترین امت من طماع هستند.
مسلمان است ولی مسلمان بدی که وجود او را طمع پر کرده است.
امام باقر علیه السلام :
هیچگاه در امور مادی خود را با بالا دست مقایسه نکنید.
بلکه بالعکس به پایین دست نگاه کنید.
« فلا تُعجِبُکَ اموالُهُم و لا اَولادُهُم انما برید اللهُ لیُعذِبَهُم فی الحیواة الدنیا توبه - ۵۵ »
تو را شگفت زده نکند
چه قبایلی ، چه فرزندانی ، چه مال و حشمی دارند!!!
همه این امور اعتباری هستند و ازبین میروند. حقیقی ، ماندنی و باارزش قناعت است.
💢 حکمت ۴۷۶ 💢
🔹لزیادبن ابیه : وقد استَخلَفهُ ....فی کلامٕ طویلَ کانَ بینَهما
(چون زیاد بن ابیه را به جای عبدالله بن عباس، به فارس و شهرهای پیرامون آن فرستاد، او را در دستورالعمل طولانی از گرفتن مالیات نابه هنگام نهی فرمود:)
🔹نَهاهُ فیهِ عن تقدیمِ الخِراج
زیادبن ابیه را نهی کرد که تقدیم خراج کند.
مبادا زودتر از موعد مقرر مالیات بگیرد.
🔹اِستَعمَلَ العدلَ واحْذَرِ العَسفِ والحَیفِ
عدالت را بگستران، روش و منش تو بر اساس عدل باشد. و از زور گیری و سختگیری پرهیز کن که ستم، رعیت را به آوارگی می کشاند
و بیدادگری به مبارزه و شمشیر می انجامد.
🔹فاِنَّ العَسفَ یَعُودُ بالجَلاءِ والحَیفَ یَدعوا الیَ
السَّیفِ
سختگیری در جایی ، زخم آن نمود پیدا می کند.و اثر سوء ظلم در حکومت تو
دیده خواهد شد.و منجر به قیام و شمشیر و مبارزه خواهد شد.
سرانجام آن جز [جلاء] کوچ کردن چیزی نیست.
نکته:
۱-پیش از موعد مقرر مالیات گرفتن را نهی میکند!!!
- معیار و محاسبه در سال قمری بود که محاسبات انجام میشد.
وقتی فارس در ایران فتح شد سال کشاورزی با ماه شمسی محاسبه میشد .
محاسبه قمری با شمسی متفاوت است.
مثلاً محرم ابتدای ماه قمری ، به سال شمسی با تابستان برابری کند.
کشاورز چیزی ندارد باید محصول برداشت کند ،مقدار معین باشد تا بتواند زکات آنرا پرداخت کند.
در زمان خلفا چنین بود.
موجب مشکلات میشد فرمود:
متناسب با مردم، سال زراعی و سال زکات معین کن.
۲- زیاد بن ابیه پدر عبید الله از قتله کربلا ،
چرا حضرت به کسی حکومت داد ناباب که اهل معاویه بود؟!
- زمانی که به او فرمانداری را سپرد خلافی انجام نداده بود.
علم غیب امام بود که می دانست او چکاره خواهد شد.
وعلم غیب مانع از حکومتداری بطور عادی نمی شود.
امام از علم غیب استفاده نمی کند.با امور عادی حکومتداری می کند.
جای شبهه ای باقی نمی ماند.
۳- و اما چه شد بسمت معاویه رفت؟!
- نقطه ضعفی داشت که معاویه بخاطر عقدهٔ دل و ضعف او، از این حربه استفاده کرد و او را بسمت خود کشید.
معاویه به او میگفت من و تو برادریم
هر دو پسر ابو سفیان هستیم.
زیاد فرزند پدرش ، بنقلی پدر او معلوم نبود،
و بنقلی پدر او بخاطر نداشتن اصل و نسب کسی حساب نمیشد ومردم او را تحویل نمی گرفتند.
💢 حکمت ۴۷۷ 💢
🔹اَشَّدُ الذُنوبِ مَا استَخَفَّ بهِ صاحبُهُ
بدترین نوع گناه آنست که از طرف گنهکار بیمقدار و سبک شمرده شود.
هر گناهی که مخالفت با خدا باشد گناه کبیره است.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم :
هیچ گناهی را کوچک نشمارید، گرچه در نگاه شما کوچک باشد.
هیچ گناه کوچک نیست که با استمرار بزرگ میشود
اصرار بر گناه ، گناه را تبدیل به کبیره می کند.
💢 حکمت ۴۷۸ 💢
🔹ما اَخذَ اللهُ علیٰ اهلِ الجهلِ اَن یَتَعَلَّموا حتیٰ اَخذَ علیٰ اهلِ العلم اَن یُعَلِّموا
خدا عهد و پیمان نگرفت از جاهلان که درس بخوانند.
مگر عهد و پیمان گرفت از اهل علم که بیاموزند.
اهل علم باید گوشه گیر نباشند و دست بکار شده راه فهم و علم را برای دیگران باز کنند.
در مرحله بعد باید انتظار از جاهل داشت تا برای فهم و یاد گیری علم تلاش کند.
اول، بذل علوم عالم.
دوم، عدم استنکاف یادگیری جاهل.
💢 حکمت ۴۷۹💢
🔹شَرُّ الاِخوانِ مَن تَکَلُّفِ لهُ
بدترین برادران کسی است که میزبان خود را برای اوبه زحمت بیندازد ، تا او راضی و خوشحال باشد.
در امور آخرتی و معنوی خود را به تکلف و زحمت بیندازید اما در امور دنیایی زحمت برای چیست ؟!
انتظارات بی مورد و آداب خاص و پر زحمت رفیق در مراودات باعث رنجش و سلب آسایش میشود.
مراوده دوستانه برای ایجاد آرامش است وقتی مدام آزار و اذیت و نگرانی باشد دوستی معقول نیست. این دوستی باید قطع شود.
💢 حکمت ۴۸۰ 💢
🔹اذَ احتَشَمَ المومنُ اَخاهُ فقد فارَقَهُ
وقتی مؤمن برادرش را به خشم آورد، به یقین از او جدا شده است.
با عصبانی کردن مومن، خود اسباب جدایی را فراهم کرده است.
🔹حَشمَهُ و اَحشَمَهُ اذا اَغضَبَهُ و قیلَ اَخجَلَهُ
برادر مومن خود را شرمگین و خجلت زده کرد ، رفاقت بهم می ریزد.
رفاقت حول محور امنیت است.
با خجلت او را نا امن کند خود، سبب جدایی شده است.
🔹واحتَشَمهُ طلَبَ ذالکَ لهُ وهو مَظَنَةُ مُفارَقَتِهِ
در رفاقت ، اگر محور رفاقت خود برتر بینی باشد ،دوستان مفارقت میکنند و خود عامل جدایی بوده است.
┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
« و تَمَّت کلمتُ ربّکَ الحُسنیٰ »
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅┄
[ ۲۷ اسفند ۱۴۰۰ مصادف با ۱۵ شعبان ۱۴۴۳
میلاد مسعود امام عصر ارواحنا فداه دور اول
نهج البلاغه به پایان رسید.]
┄┅═══✼🍃🌸🍃✼═══┅
موفق باشید عالی است/بخش هایی از صوت را که گل سخن است اگر بگذارید این کار هم جذابیت دارد.
الحمدلله رب العالمین