بسم الله الرحمن الرحیم شرح حکمتها ۴۰۰/۱۲/۱۱ - ۲۸رجب
💢 حکمت ۳۷۸ 💢
💠البخلُ جامعٌ لِمَساویِ العیوب بخل جامع همه گناهان است. بخل صفت رذیله کانون همه زشتی ها و ورود به بقیه گناهان را فراهم میکند
💠وهو زِمامٌ یُقادُ بهِ الیٰ کلِ سوءٕ بخل یک افساری ست که انسان را به سمت تمام گناهان رهبری میکند.
بخیل اهل زهد نیست،که مصرف نکند بلکه از روی بخل خود، نمیتواند نعمت را مصرف کند،
بخیل پیوسته بفکر ذخیرهٔ نعمت است. نه خود استفاده می کند و نه میگذارد دیگران استفاده کنند.
بخیل نسبت بخدا هم سوءظن دارد ،میترسد با مصرف، نعمت تمام شود.و خدا نتواند به او بدهد.
بخیل زیر بار ادای حقوق واجب نمی رود و یا اندکی را تقبل می کند. بخیل موجب ترک صله ارحام میشود.
روایت علوی: عجیب است از بخل، بخیل به نان خشکی اکتفا میکند اما کل سرمایه را تقدیم ورثه می کند.
پیامبر: بخیل از دوچیز دور و به یک چیز نزدیک میشود. از خدا و بهشت دور ، و به جهنم نزدیک میشود. در جهنم خود ساخته زندگی میکند.
💢 حکمت ۳۷۹ 💢
💠الرزقُ رزقان : رزقٌ تَطلبُهُ و رزقٌ یَطلُبُک فاِن لَم تَاتهِ اَتاکَ رزق دو نوع است: ۱- رزقی که انسان بدنبال آنست و آنرا طلب میکند باید انسان برای بدست آوردن آن تلاش کند.
۲- رزقی که او بدنبال انسان می آید. « رزق من حیثِ لا یحتَسب » است. اگر کسی فرار کند رزق می آید.
حکمت برای ترویج بیکاری نیست . بلکه روایات بیشماری برای تشویق به کار و تلاش اشاره دارد. کار، اصول اساسی اسلام است. مطلب اساسی بر عدم بخل ،حرص ، طمع تاکید می کند.
💠فلا تَحملُ همَّ سَنَتِکَ علیٰ هَمِ یومِک احتیاجات یکساله خود را بر یک روز تحمیل نکنید، نیاز یکساله هرگز از یک روز حاصل نمیشود.زیرا چنین انتظاری موجب دزدی و غش در معامله میشود.
💠کفاکَ کلَّ یومٕ ما فیه هر روز رزق متناسب با خود را دارد. در هر برههٔ زمانی با نیاز واقعی رزق مناسب آن در همان زمان میرسد. خدا امروز تو را کفایت کرد ،فردا هم آنرا کفایت خواهد کرد.
💠فاِن تَکنِ السَّنَةُ مِن عُمُرِکَ فانَ الله سَیُؤتیکَ فی کلِ غدٕ جدیدٕ .... اگر در بقیه روزهای سال هرکس زنده ماند، خدا رزق مقدر شدهٔ همان روزها را میرساند. هر صبحی که طلوع کرد رزق هر کس را می رساند.
💠ولم لم تَکنِ السَّنةُ مِن عمُرِکَ واگر ایام سال از عمر کسی نبوده،عمر مختومه شود. یک غصهٔ ساختگی از روزهایی که هنوز نیامده ،بر خود تحمیل کرده. در حالیکه اصلا زنده نمی مانده و خرجی هم بعهده او نبوده.
💠فما تَصنَعُ بِاَلهَمَ لِما لیسَ لک تو را چکار به غصه ای که مربوط بتو نیست و تو اصلا زنده نیستی.
💠ولن یَسبِقَکَ الیٰ رزقِکَ طالبٌ ، ولن یَغلِبَک علیهِ غالبٌ اگر رزقی را مقدر کرد [ رزق دوم] بنا باشد به کسی برسد. هیچکس برای گرفتن آن نمیتواند پیشدستی کند. کسی نتواند بر آن غلبه کند و از چنگ صاحب آن در اورد کسی نتواند آنرا به تاخیر بیندازد. مقدر شدهٔ الهی نه تعویق دارد، نه دزدی ، و نه غلبه.
💢 حکمت ۳۸۰ 💢
💠رُبَّ مُستَقبلٕ یوماً لیسَ بِمُستَدبِرِهِ چه بسیار افرادی که به استقبال طلوع صبح رفتند ، اما نتوانستند دنباله روز را در انتها بدرقه کنند.
صبح صحیح و سالم از خواب بیدار شده ،در حیات و در تلاش، اما برای غروب پروندهٔ او مختومه شده.
💠و مَغبوطٕ فی اولِ لیلهِ بِواکیهِ فی اخرِهِ چه بسیار افرادی در روز مردم به احوال او غبطه خوردند ،اما در شب تابوت او را بلند کردند.
قاعدهٔ این جهان مرگ است. مرگ مانند یک تیرانداز ماهر دست بر روی ماشه هدف را نشانه گرفته و منتظر شلیک است.تا وقت مقرر تمام شود، ماشه را میچکاند و بر پیشانی شلیک میکند.
ای کسیکه شب در بستر نرم آرمیده و راحت میخوابی،. همیشه اینگونه نیست. گاهی حوادث در سحر اتفاق می افتادو طومار پیچیده میشود. « یومَ نَطوِی السماءَ کَطَیِّ السِّجِل للکُتُب انبیا - ۱۰۴» مانند پیچیدن طومار نامه طومارعمر پیچیده میشود
💢 حکمت ۳۸۱ 💢 بحث پر گویی
💠الکلامُ فی وثاقِکَ ما لم تَتَکَلَّم بهِ ، فاذا تَکلَّمتَبهِ صِرتَ فی وِثاقِه کلام در بند توست تا زمانی که لب به سخن نگشودی.
تا زمانیکه کلام خارج نشده ،اختیار زبان در دست توست مانند تیری ست که در سلاح مانده با خروج کلام، آن تیر هم شلیک میشود. میتواند کدورت یا صلح ایجاد کند.
سخن نگفته اسیر توست با خروج سخن از دهان تو اسیر آن کلام میشوی.
💠فَاخزُن لسانَکَ کما تَخزَنُ ذَهبَک و وَرِقَک زبان مانند گنج است گنج خود را حفظ کن ،چونان که سکه های طلا و نقره را در سندوق مهر و موم شده نگهداری می کنی.
طلا یک فلز است فلز کمیاب ، اما زبان فلز نیست، سخن وحی است ،گنج است و رشد انسان در گرو زبان اوست.
💠فَرُبَّ کلمةٕ سَلَبَت نعمةً و جَلَبَت نِقمتً چه بسیار حرفهایی از دهان خارج شده و سبب دور شدن نعمت و نزدیک شدن بلا و مصیبت گردیده.
از بهلول پرسیدند راز عمر طولانی چیست؟! گفت : زبان هرچه زبان درازتر عمر کوتاهتر، وهرچه زبان کوتاه ،عمر را طولانی می کند.
💢 حکمت ۳۸۲ 💢
💠لا تَقُل ما لا تَعلَم بل لا تَقُل کلَّ ما تَعلَم هرگز کلامی را که علم و یقین ندارید بازگو نکنید. و همه آنچه را که میدانید نقل نکنید.
باز گو کردن حرف نادرست و نا دانسته دروغ است . باعث کجروی کسی میشود. حق الناس است. سبب بطلان اعمال واجب دیگران می گردد.
تمام دانسته ها را هم بیان کردن آن صحیح نیست، بنا نیست هر چه را می دانید نقل کنید. دانسته ها گاهی سر است . گاهی فضل است، آبروی دیگری در آنست. گاهی هم مربوط به سر خود است. نقل آن موجب ریا شده و از کف میرود. ارزش انسان به آن چیزی ست که میداند و نقل نمی کند.
💠فاِنَّ اللهَ قد فرَضَ علیٰ جوارِحِک کلِها فرائضَ یَحتَجُّ بها علیک یوم القیمه زیرا خداوند در هر یک از اعضا و جوارح قواعدی را واجب کرده ،که تخطی کردن از آن سبب احتجاج با همان میشود و مورد باز خواست می گردد. « اِنَ السمعَ و البصرَ و الفؤادَ کلُ اولئِک کانَ عنه مسئولا اسری -۲۵ »
بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
۴۰۰/۱۲/۱۱ - ۲۸رجب
💢 حکمت ۳۷۸ 💢
💠البخلُ جامعٌ لِمَساویِ العیوب
بخل جامع همه گناهان است.
بخل صفت رذیله کانون همه زشتی ها و ورود به بقیه گناهان را فراهم میکند
💠وهو زِمامٌ یُقادُ بهِ الیٰ کلِ سوءٕ
بخل یک افساری ست که انسان را به سمت تمام گناهان رهبری میکند.
بخیل اهل زهد نیست،که مصرف نکند بلکه از روی بخل خود، نمیتواند نعمت را مصرف کند،
بخیل پیوسته بفکر ذخیرهٔ نعمت است.
نه خود استفاده می کند و نه میگذارد دیگران استفاده کنند.
بخیل نسبت بخدا هم سوءظن دارد ،میترسد با مصرف، نعمت تمام شود.و خدا نتواند به او بدهد.
بخیل زیر بار ادای حقوق واجب نمی رود و یا اندکی را تقبل می کند.
بخیل موجب ترک صله ارحام میشود.
روایت علوی: عجیب است از بخل،
بخیل به نان خشکی اکتفا میکند اما کل سرمایه را تقدیم ورثه می کند.
پیامبر: بخیل از دوچیز دور و به یک چیز نزدیک میشود.
از خدا و بهشت دور ،
و به جهنم نزدیک میشود. در جهنم خود ساخته زندگی میکند.
💢 حکمت ۳۷۹ 💢
💠الرزقُ رزقان : رزقٌ تَطلبُهُ و رزقٌ یَطلُبُک فاِن لَم تَاتهِ اَتاکَ
رزق دو نوع است:
۱- رزقی که انسان بدنبال آنست و آنرا طلب میکند
باید انسان برای بدست آوردن آن تلاش کند.
۲- رزقی که او بدنبال انسان می آید.
« رزق من حیثِ لا یحتَسب » است.
اگر کسی فرار کند رزق می آید.
حکمت برای ترویج بیکاری نیست .
بلکه روایات بیشماری برای تشویق به کار و تلاش اشاره دارد.
کار، اصول اساسی اسلام است.
مطلب اساسی بر عدم بخل ،حرص ، طمع تاکید می کند.
💠فلا تَحملُ همَّ سَنَتِکَ علیٰ هَمِ یومِک
احتیاجات یکساله خود را بر یک روز تحمیل نکنید،
نیاز یکساله هرگز از یک روز حاصل نمیشود.زیرا چنین انتظاری موجب دزدی و غش در معامله میشود.
💠کفاکَ کلَّ یومٕ ما فیه
هر روز رزق متناسب با خود را دارد.
در هر برههٔ زمانی با نیاز واقعی رزق مناسب آن در همان زمان میرسد.
خدا امروز تو را کفایت کرد ،فردا هم آنرا کفایت خواهد کرد.
💠فاِن تَکنِ السَّنَةُ مِن عُمُرِکَ فانَ الله سَیُؤتیکَ فی کلِ غدٕ جدیدٕ ....
اگر در بقیه روزهای سال هرکس زنده ماند، خدا رزق مقدر شدهٔ همان روزها را میرساند.
هر صبحی که طلوع کرد رزق هر کس را می رساند.
💠ولم لم تَکنِ السَّنةُ مِن عمُرِکَ
واگر ایام سال از عمر کسی نبوده،عمر مختومه شود. یک غصهٔ ساختگی از روزهایی که هنوز نیامده ،بر خود تحمیل کرده.
در حالیکه اصلا زنده نمی مانده و خرجی هم بعهده او نبوده.
💠فما تَصنَعُ بِاَلهَمَ لِما لیسَ لک
تو را چکار به غصه ای که مربوط بتو نیست و تو اصلا زنده نیستی.
💠ولن یَسبِقَکَ الیٰ رزقِکَ طالبٌ ، ولن یَغلِبَک علیهِ غالبٌ
اگر رزقی را مقدر کرد [ رزق دوم] بنا باشد به کسی برسد.
هیچکس برای گرفتن آن نمیتواند پیشدستی کند.
کسی نتواند بر آن غلبه کند و از چنگ صاحب آن در اورد
کسی نتواند آنرا به تاخیر بیندازد.
مقدر شدهٔ الهی نه تعویق دارد،
نه دزدی ، و نه غلبه.
💢 حکمت ۳۸۰ 💢
💠رُبَّ مُستَقبلٕ یوماً لیسَ بِمُستَدبِرِهِ
چه بسیار افرادی که به استقبال طلوع صبح رفتند ، اما نتوانستند دنباله روز را در انتها بدرقه کنند.
صبح صحیح و سالم از خواب بیدار شده ،در حیات و در تلاش، اما برای غروب پروندهٔ او مختومه شده.
💠و مَغبوطٕ فی اولِ لیلهِ بِواکیهِ فی اخرِهِ
چه بسیار افرادی در روز مردم به احوال او غبطه خوردند ،اما در شب تابوت او را بلند کردند.
قاعدهٔ این جهان مرگ است.
مرگ مانند یک تیرانداز ماهر دست بر روی ماشه هدف را نشانه گرفته و منتظر شلیک است.تا وقت مقرر تمام شود، ماشه را میچکاند و بر پیشانی شلیک میکند.
ای کسیکه شب در بستر نرم آرمیده و راحت میخوابی،.
همیشه اینگونه نیست.
گاهی حوادث در سحر اتفاق می افتادو طومار پیچیده میشود.
« یومَ نَطوِی السماءَ کَطَیِّ السِّجِل للکُتُب انبیا - ۱۰۴»
مانند پیچیدن طومار نامه طومارعمر پیچیده میشود
💢 حکمت ۳۸۱ 💢
بحث پر گویی
💠الکلامُ فی وثاقِکَ ما لم تَتَکَلَّم بهِ ، فاذا تَکلَّمتَبهِ صِرتَ فی وِثاقِه
کلام در بند توست تا زمانی که لب به سخن نگشودی.
تا زمانیکه کلام خارج نشده ،اختیار زبان در دست توست مانند تیری ست که در سلاح مانده با خروج کلام، آن تیر هم شلیک میشود.
میتواند کدورت یا صلح ایجاد کند.
سخن نگفته اسیر توست با خروج سخن از دهان تو اسیر آن کلام میشوی.
💠فَاخزُن لسانَکَ کما تَخزَنُ ذَهبَک و وَرِقَک
زبان مانند گنج است گنج خود را حفظ کن ،چونان که سکه های طلا و نقره را در سندوق مهر و موم شده نگهداری می کنی.
طلا یک فلز است فلز کمیاب ،
اما زبان فلز نیست، سخن وحی است ،گنج است و رشد انسان در گرو زبان اوست.
💠فَرُبَّ کلمةٕ سَلَبَت نعمةً و جَلَبَت نِقمتً
چه بسیار حرفهایی از دهان خارج شده و سبب دور شدن نعمت و نزدیک شدن بلا و مصیبت گردیده.
از بهلول پرسیدند راز عمر طولانی چیست؟!
گفت : زبان
هرچه زبان درازتر عمر کوتاهتر،
وهرچه زبان کوتاه ،عمر را طولانی می کند.
💢 حکمت ۳۸۲ 💢
💠لا تَقُل ما لا تَعلَم بل لا تَقُل کلَّ ما تَعلَم
هرگز کلامی را که علم و یقین ندارید بازگو نکنید.
و همه آنچه را که میدانید نقل نکنید.
باز گو کردن حرف نادرست و نا دانسته دروغ است .
باعث کجروی کسی میشود. حق الناس است.
سبب بطلان اعمال واجب دیگران می گردد.
تمام دانسته ها را هم بیان کردن آن صحیح نیست، بنا نیست هر چه را می دانید نقل کنید.
دانسته ها گاهی سر است .
گاهی فضل است،
آبروی دیگری در آنست.
گاهی هم مربوط به سر خود است.
نقل آن موجب ریا شده و از کف میرود.
ارزش انسان به آن چیزی ست که میداند و نقل نمی کند.
💠فاِنَّ اللهَ قد فرَضَ علیٰ جوارِحِک کلِها فرائضَ یَحتَجُّ بها علیک یوم القیمه
زیرا خداوند در هر یک از اعضا و جوارح قواعدی را واجب کرده ،که تخطی کردن از آن سبب احتجاج با همان میشود و مورد باز خواست می گردد.
« اِنَ السمعَ و البصرَ و الفؤادَ کلُ اولئِک کانَ عنه مسئولا اسری -۲۵ »
اللهم اختم لنا بالسعادة