بسم الله الرحمن الرحیم
شرح حکمتها
💢 حکمت ۳۴۵ 💢
💠مِنَ العصمةِ تَعَذُّرُ تلمعاصی
بخشی از عصمت آنست که انسان عذر داشته و نتواند گناه کند.
اینکه انسان شرایط گناه کردن نداشته باشد خود یک نوع عصمت است.
عصمت در سه مرحله:
۱- عصمت تام : بالاترین نوع عصمت ، مخصوص آل الله است.
۲- عصمتی بنام ملکه وجود: در درجات پایینتر هم متصور است عصمت گاهی بصورت عدالت و ملکه عدالت محقق میشود.
یک شخص گناه نکردن برای او عادت و بصورت ملکه در وجود او در می آید .
به حد اعلای تام عصمت نرسیده ،اما هنوز امکان خطا برای او هست. که عدالت او را خدشه کند.
اما به مرتبهٔ خوبی از عدالت و عصمت رسیده است.
۳- عصمت اجباری :مرتبه پایین تر از آن که این حکمت بیانگر آنست.
مانند نابینایی که نمیبیند گناه چشمی هم ندارد.
یا مانند کسی که خانه ی خود را در منطقه ای فراهم میکند که تماما متدین هستند و محل گناه نیست.
این حکمت در مقام بیان عصمت اجباری است.
دست انسان به گناه نرسد و نتواند انجام دهد.
کلام مولا غرر الحکم : یک از نعمتهای بزرگ خدا اینست که انسان نتواند گناه کند.
شرایط گناه به روی وی بسته باشد.
حکمت به بحث عادت اشاره دارد.
وقتی در شرایط ناتوانی از گناه قرار گرفت آرام آرام عادت می کند. بجایی میرسد وقتی شرایط هم فراهم شد بخاطر ملکه شدن گناه نمیکند.
💢 حکمت ۳۴۶ 💢
💠ماءُ وجهِکَ جامدٌ یُقطِرُهُ السوال
آب صورت [ عرق صورت] جامد و منقبض است، زمانی که از دیگران تقاضا شد شی جامد به مایع تبدیل میشود.
به قطره ،همان عرق شرم مبدل می گردد.
در خواست کردن از دیگران مایهٔ آبرو ریزی است.
💠فانظُر عندَ مَن تُقطِرُهُ
اگر مجبور به درخواست از دیگران شد باید توجه کند، آبروی خود را به چه کسی می سپارد.
در مقابل چه فردی عرق شرم می ریزد..
هر کسی شأنیت این جایگاه را ندارد که حفظ آبرو و عزت نفس را مراعات کند.
نکته:
آبرو امانت الهی ست در دست ما.
کسی حق ندارد خود را بی آبرو ویا تحقیر کند. یا عملی انجام دهد که دیگران به او نگاه تحقیر آمیز داشته باشند.
مجاز به آبروریزی شخصی نیست چون نعمتی است از نعمتهای خدا و در دست او امانت است.
پیامبر به اباذر فرمود:
بهیچ وجه تقاضا نکن بعضی از ذلتها در قیامت بتو میرسد و درخواست از غیر، ذلتی ست که در حال ، حاصل میشود.
حارث همدانی از مولا در خواستی کرد ، امام بلافاصله نور چراغ خانه را خاموش کرد.
وقتی علت را جویا شد.
امام فرمود: دلم نمیخواهد انکسار در صورت تو ظاهر شده و عرق شرم تو را ببینم.
در خواست از غیر در سه موضع جایز است.
۱- در بدهکاری سنگین که از عهده انسان خارج است.
۲- دیه ای که به عهده باشد.
۳- فقر ناتوان کننده.
در غیر این سه مورد برای برطرف شدن حاجات عادی از دیگران درخواست نکنید.
💢 حکمت ۳۴۷ 💢
💠الثَناءُ باَکثرَ منَ الاِستحقاقِ مَلَقٌ
حمد و ثنا گفتن اگر بیش از حد استحقاق باشد تملق است.
چاپلوسی یک صفت رذیله است.
💠 والتقصیرُ عنِ الاِستحقاقِ عِیٌّ اَو حَسَدٌ
در مورد کسی که استحقاق ثناگویی دارد کوتاهی شود ، یا ناتوان از گفتن است یا به علت حسادت کوتاهی شده است.
بحث تشویق است ،بیش از حد، چاپلوسی و عدم تشویق از لکنت و حسد است.
نکته:
در چاپلوسی طرف مقابل دچار غرور کاذب شده جلوی پیشرفت او گرفته میشود.
به علت تشویق بی مورد مانع در سر راه ایجاد گردیده.
و کوتاهی کردن در عمل خوب و تشویق، ارزش عمل خوب محاسبه نشده است.
اثر تشویق و عدم تشویق فقط برای یک فرد نیست بلکه ارزش گذاری به نسل بعد هم منتقل شده و آن نسل را هم می سازد.
قرآن نمونه هایی که معرفی می کند مریم ، آسیه ، ابراهیم ، ... عیناً از قاعدهٔ تشویق استفاده می کند.
💢 حکمت ۳۴۸ 💢
💠 اَشدُّ الذُنوبِ مَاسْتَهانَ بهِ صاحِبُهُ
بدترین و شدیدترین نوع گناه ، آنست که گنهکار آنرا کم و آسان ببیند.
دو علت برای لفظ شدیدترین :
۱- کوچک دیدن گناه ، باعث سهل الوصول گناه میشود.
مانند دو مسیر رفت و امد سهل و سخت، همیشه مسیر سهل مورد بهره گیری قرار می گیرد
به آسانی پیوسته گناه انجام میگیرد تا اینکه عادت میشود و عادت هم موجب ملکه شدن عمل، در وجود ادمی ثابت می گردد.
۲- هیچ گناهی کوچک نیست.[ نه صفیره ، نه کبیره] در این مواجهه ،دیدن مخالفت با خدا مهم است. گناه کوچکی نیست.
پیامبر به اباذر فرمود:
به کوچکی گناه نگاه نکن به آن کسی که مخالفت امر او میشود نگاه کن.
نظر مکتب راجب گناه و عمل:
نه کارهای خوب و زیاد خود را کثیر بشمارید و نه عمل کم وکوچک را قلیل بدانید.
آرام آرام زیاد شده تبدیل به کوهی میشود
اللهم اجعل ذنوبنا مغفوره
یا علی خدا خیرتان دهد .التماس دعا
علی آن شیر خدا شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب